[این مقاله و تبادل متعاقب آن با سرگرد ناتان سی. مادر جونز. همانطور که مقاله در حال ارسال بود، متوجه شدیم که در شب 24 اکتبر یک هواپیمای آمریکایی دیگر، این بار یک سسنا 172 کوچک در اوکیناوا پس از قطع سیم های فشار قوی سقوط کرده و شعله ور شده است. بنا بر گزارش ها، چهار هواپیمای آمریکایی در هواپیما، اعضای یک باشگاه پروازی خصوصی در پایگاه هوایی کادنا، "مرکز نیروی هوایی ایالات متحده در اقیانوس آرام" بودند. در کادنا 18,000 نیروی هوایی آمریکایی و 4,000 کارمند ژاپنی زندگی می کنند. مقامات آمریکایی اعلام کردند که این هواپیما متعلق به دولت است. آتش نشانان محلی آتش را خاموش کردند و چهار نفر را به بیمارستانی در نزدیکی اسکورت کردند. همانطور که در داستان زیر، سقوط کاملاً نشان دهنده درگیری بر سر صلاحیت تحت توافقنامه وضعیت نیروها است زیرا مقامات ایالات متحده تلاش های رسمی ژاپن برای بررسی هواپیما به منظور تعیین علت حادثه را رد کردند. اوکیناوا تایمز جرثقیل بزرگی را نشان داد که لاشه هواپیما را روی یک کامیون نظامی آمریکا بار میکرد. مقامات ایالات متحده اظهار داشتند که یک قانون جزایی ویژه به SOFA اضافه شده است که مقامات ژاپنی را از تصرف اموال نظامی ایالات متحده بدون مجوز ارتش ایالات متحده منع می کند. مقامات ژاپنی منتظر پاسخ به درخواست خود برای بررسی ضبط کننده پرواز هستند. این واقعیت که سقوط در نزدیکی ناگو رخ داد، جایی که مخالفان با طرح های ایالات متحده برای ساخت ایستگاه هوایی جدید دریایی مبارزه می کردند، قطعاً درخواست ها برای توقف طرح های ساخت و ساز را تقویت می کند. ویدیوی فوجی تی وی از هواپیمای سقوط کرده نشان می دهد که آتش نشانان محلی در حال خاموش کردن آتش هستند و با پسرانی که در زمین نزدیک بیسبال بازی می کردند مصاحبه می کنند. گفتگو درباره این حادثه و تفسیر احساسات ضد پایگاه اوکیناوا در میان پرسنل خدمات ایالات متحده و دیگران، به انجمن ژاپن اوکیناوا مراجعه کنید.]
فریدا بریگان در مقاله خود با عنوان «چگونه ۱۰۰۰ سال در عراق بمانیم» موضوع وضعیت توافقنامه نیروها (SOFAs) را مطرح می کند، معاهداتی که وضعیت نیروهای آمریکایی مستقر یا فعال در کشورهای خارجی را تعیین می کنند. او اشاره می کند که امتیازات ویژه اعطا شده تحت SOFA ایالات متحده و ژاپن منبع نارضایتی خاصی در اوکیناوا بوده است، جایی که GI هایی که علیه مردم اوکیناوا مرتکب جنایت شده بودند بارها توسط پلیس نظامی ایالات متحده ناپدید شده و ظاهراً به ایالات متحده بازگردانده شدند و آنها را ترک کردند. مشخص نیست که آیا آنها هرگز در دادگاه نظامی متهم شده اند یا خیر.
تجربه اوکیناوا تحقیر این فراسرزمینی را مورد توجه قرار میدهد، اما یک حادثه اخیر در اینجا سؤال دیگری را مطرح میکند: وقتی فشار وارد میشود، ارتش ایالات متحده تا چه حد مایل است حتی به توافقات خود پایبند باشد؟
در آگوست 2004، در روز جمعه سیزدهم، یک هلیکوپتر از ایستگاه هوایی نیروی دریایی ایالات متحده در فوتنما به کناره ساختمانی در دانشگاه بین المللی اوکیناوا برخورد کرد، به زمین افتاد، منفجر شد و سوخت.
به طور معجزه آسایی، کسی جز خدمه آسیب ندید. اما آنچه پس از آن اتفاق افتاد به همان اندازه خارق العاده بود.
بلافاصله، تعداد زیادی از تفنگداران دریایی روی حصار ریختند (پایگاه و دانشگاه پشت به هم هستند)، و دانشگاه را اشغال کردند. آنها نوار زرد رنگی را در اطراف محل حادثه نصب کردند و نه تنها خبرنگاران و فیلمبرداران، بلکه آتش نشانان اوکیناوا که برای خاموش کردن آتش آمده بودند، پلیس محلی که برای بررسی علت حادثه آمده بودند را بیرون کردند. و حتی شهردار شهر.
عصر آن روز، یکی از دوستان، من را در خیابانهای پسزمینه رانندگی کرد، و از مسدود شدن جادهها اجتناب کرد، و ما موفق شدیم تا جایی که نوار زرد محاصره شده بود، وارد دانشگاه شویم. پشت نوار، صفی از نمایندگان تفنگداران دریایی ایستاده بودند که تپانچه روی کمربندشان بود. پشت سر آنها، تفنگداران دریایی در حال برچیدن هلیکوپتر شکسته شده و بارگیری آن در کامیون ها بودند (از نقطه نظر پلیس، شواهد را از بین می بردند).
این رفتار طبیعتاً اعتراضات زیادی را برانگیخت، اما اکثر مردم اوکیناوا به همین نتیجه رسیدند: بار دیگر ثابت کرد که SOFA نیاز به بازنگری دارد. با تعجب در این مورد، یک کپی از توافق را پیدا کردم و به دنبال بندی گشتم که به ارتش ایالات متحده اجازه می دهد تا زمین های خارج از پایگاه های خود را اشغال کند.
چنین بندی وجود ندارد.
علاوه بر این، در مورد حق نمایندگان مجلس برای فعالیت در خارج از پایگاه خود، SOFA روشن است. اگر دستگاههای اطلاعات جغرافیایی آمریکایی نوعی مشکل در پایگاه ایجاد میکنند یا درگیر آن هستند، پلیس نظامی ایالات متحده ممکن است پس از اطلاع پلیس ژاپن از نیات خود، به جایی که مشکل است برود و از قدرت پلیس خود علیه آن GIها استفاده کند. اما نمایندگان مجلس هیچ اختیار پلیسی بر شهروندان ژاپنی خارج از پایگاه ندارند.
پس آن تپانچه ها چه بودند؟ بر اساس SOFA موجود، آنها هیچ مبنای قانونی برای تهدید افراد خارج از پایگاه به خشونت نداشتند. وقتی یک واحد نظامی که حامل سلاح است، کنترل یک قلمرو خارجی را بدون اجازه دولت آن منطقه به دست می گیرد، به نظر من اصطلاح مناسب، تهاجم نظامی است. اشغال دانشگاه بین المللی اوکیناوا در مقیاس کوچک و کوتاه مدت بود، اما در چارچوب حقوق بین الملل، همین بود.
این حادثه گویای این است که ارتش ایالات متحده چگونه وضعیت خود را در کشورهای خارجی درک می کند. یعنی زمانی که مزاحمت بزرگی نداشته باشد از وضعیت توافقات نیروها تبعیت می کند، اما در صورت بروز بحران، به میل خود عمل می کند.
اگر نیروهای ایالات متحده در اوکیناوا درگیر جنگ با یک دشمن نزدیک شوند، میتوانیم مطمئن باشیم که ارتش کل مجمعالجزایر و نه فقط مناطق مشخص شده خاص را به عنوان پایگاه خود در نظر خواهد گرفت. البته، این می تواند یک ویژگی خاص اوکیناوا باشد، که ارتش ایالات متحده، و به ویژه تفنگداران دریایی، هنوز تا حدی آن را به عنوان زمین چمن خود، غنایم جنگ قبلی می دانند. شاید در برخی دیگر از کشورها، ارتش حتی در شرایط بحرانی، به حاکمیت محلی احترام بیشتری بگذارد. اما من خیلی مطمئن نیستم.
پاسخ [1] توسط سرگرد Nathan C. Hurst
آقای لومیس در اینجا نکاتی را بیان می کند که مایلم به آنها بپردازم.
اول و مهمتر از همه، من موافقم که ما غالباً روند قانونی علیه تفنگداران و سربازان در اوکیناوا را که مرتکب جنایات شده اند، ضعیف انجام داده ایم. آن تحقیقات ماده 15 (مثل هیئت منصفه بزرگ) و دادگاه های عمومی نظامی باید در اوکیناوا انجام می شد و بسیار علنی و علنی بود تا به اوکیناواها دیدی از نحوه کار چرخ های عدالت نظامی بدهد. بگذارید به شما اطمینان دهم، آنها به خوبی کار می کنند. ارتش جنایتکاران را در صفوف خود نمی خواهد. برای نظم و انضباط خوب نیرو بد است.
در واقع، ماده SOFA که سربازان آمریکایی را از تعقیب قضایی در ژاپن برای جرائم قابل مجازات در ایالات متحده مستثنی می کند (چه بر اساس قانون فدرال یا قانون یکسان عدالت نظامی، به اختصار UCMJ)، نه تنها رایج است (در آلمان، بلژیک و هر کشور دیگری یافت می شود. کشور دیگری که در آن SOFA داریم)، اما زمانی که اختلاف صلاحیت قضایی بر سر نیروهای مستقر در ایالات متحده وجود دارد، یک روش معمول است.
خط پایانی: این فرآیند کامل است و تدابیر حفاظتی زیادی در برابر فرماندهان مؤثر بر روند وجود دارد. در حالی که ارتش ایالات متحده کار خوبی برای شفاف سازی این روند برای اوکیناواها و ژاپنی ها انجام نداده است، آمریکایی ها می توانند مطمئن باشند که سربازان مجرم مجرم شناخته می شوند و محکومیت خود را می گذرانند.
در مورد سقوط هلیکوپتر، این یک داستان متفاوت است و هیچ SOFA قرار نیست آن را پوشش دهد. من موافقم که تفنگداران دریایی میتوانستند کار بهتری انجام دهند که بازتر بودند و با مقامات محلی همکاری میکردند. با این حال، عوامل بزرگتری در اینجا وجود دارد که مانع از اعتراض رسمی دولت ژاپن شد و آقای لومیس به احتمال زیاد از آنها بی اطلاع است.
تجهیزات نظامی در کنار تجهیزات دیپلماتیک در قوانین بین المللی به عنوان «ابزار حاکمیت» تلقی می شود. این بدان معناست که به دلیل نبود اصطلاح بهتر، مصونیت دیپلماتیک دارد و صرفاً تحت اختیار دولت مالک است. به همین دلیل است که نیروهای ایالات متحده از هواپیماهای ایالات متحده در حالی که در زمین های خارجی حضور دارند محافظت می کنند و به همین دلیل است که گارد دریایی ایالات متحده و افسران امنیت دیپلماتیک می توانند از نیروی مرگبار برای محافظت از مأموریت های دیپلماتیک ایالات متحده و پرسنل آنها در خارج از کشور استفاده کنند. فرستادن یک یگان امنیتی تفنگداران دریایی مسلح برای محافظت از محل سقوط هواپیما از سوی دولت ایالات متحده بود که از منافع خود محافظت می کرد. من می توانم به شما اطمینان دهم که چند دقیقه پس از سقوط هواپیما، معاون سفارت ایالات متحده در توکیو از وضعیت مطلع شد و از قبل با دولت ژاپن در مورد آن صحبت می کرد.
ابزارهای حاکمیتی می توانند حاوی اطلاعات و فناوری بسیار حساس باشند. با توجه به نزدیکی اوکیناوا به چین، نیاز مبرم امنیت ملی به ایمن سازی محل سقوط هواپیما برای جلوگیری از ناپدید شدن فناوری نظامی ایالات متحده از محل سقوط هواپیما، احتمالاً در دست سرویس اطلاعاتی چین، وجود داشت. بنابراین، در حالی که روش کمتر خوشایند بود، نیاز فوری بود.
با این حال، اجازه دهید این را روشن کنم: من احساس می کنم که نیروهای آمریکایی در خارج از کشور باید از نظر فرهنگی بسیار حساس تر از آنچه هستند باشند. برای نیروهای مستقر در خارج از کشور در کشورهای اروپایی که اشتراکات فرهنگی بسیار بیشتری وجود دارد، تا حدودی راحت تر است. با این حال، استقرار در خاور دور در میان فرهنگی کهن و غرورآفرین بسیار متفاوت از فرهنگ ما، توهین به میزبان را بسیار آسان می کند.
خط پایانی: این ملاقات و حق نیروهای آمریکایی بود که محل سقوط هواپیما را ایمن کنند، به استثنای تمام افراد غیرنظامی از سایت. این استکبار یا تهاجم نظامی نبود. موضوع امنیت ملی بود. با این حال، آنها باید کار بهتری با مقامات محلی انجام می دادند.
من یک افسر ارتش ایالات متحده هستم و نظراتی که در اینجا بیان کردم متعلق به خودم است. آنها سیاست یا موضع رسمی ارتش ایالات متحده را منعکس نمی کنند.
لومیس پاسخ می دهد [1]
میخواهم از سرگرد ناتان سی هرت برای پاسخ متفکرانه و آموزندهاش به مقالهام تشکر کنم. او در آن به دو نکته اصلی اشاره می کند. 1) نگران نباشید، ارتش به هیچ وجه در مجازات قانون شکنان در میان خود سهل انگاری نمی کند، اگرچه همیشه در شفاف سازی این روند برای مردم کشورهای میزبان پایگاه های خود خوب نیست. 2) تجهیزات نظامی بر اساس قوانین بین المللی "ابزار حاکمیت" در نظر گرفته می شود، بنابراین تفنگداران دریایی پایگاه هوایی فوتنما از نظر قانونی برای استفاده از (تهدید) نیروی مرگبار برای دور نگه داشتن مردم از هلیکوپتر خود توجیه شدند.
در مورد اول، من می دانم که ارتش در موارد خاص با قانون شکنان سختگیر است - گاهی اوقات بسیار سختگیرتر از بسیاری از مقامات غیرنظامی. اما این شک و تردید را کاهش نمی دهد که عدالت نظامی ممکن است بسیار ملایم تر باشد وقتی قربانی یک خارجی باشد - مثلاً یک زن اوکیناوا. "استاندارد دوگانه" به سختی یک ایده جدید در عدالت ایالات متحده است.
در مورد مفهوم "ابزار حاکمیت"، سرگرد هرت در حدس خود کاملاً درست است که این چیزی است که من نمی دانستم. من در این مورد تنها نیستم: مردم اوکیناوا از این موضوع اطلاعی ندارند، شهردار ایها یویچی شهر گینووان (محل سقوط تصادف) از آن اطلاعی ندارد (او تعبیر دیگری دارد) و ظاهراً سرکنسول وقت ایالات متحده نیز از این موضوع مطلع نیست. در مورد آن نمی دانم - یا اگر او می دانست، من نمی دانم که او به آن اشاره کرده است. (شاید به همین دلیل است که او جایگزین شده است.)
سرگرد هرت می گوید که نظراتی که در آن بیان شده متعلق به خودش است. آیا این بدان معناست که مفهوم «ابزار حاکمیت» نظر یا تفسیر خودش است یا واقعاً یک اصل پذیرفته شده در حقوق بین الملل است؟ اگر مورد اخیر، آیا این قانون عرفی است یا در یک معاهده بین المللی وضع شده است؟ اگر چنین معاهده ای وجود دارد، نام آن چیست؟ آیا حق استفاده از نیروی مرگبار برای حفاظت از تجهیزات نظامی در کشورهای خارجی را برای همه کشورها یا فقط برای برخی تضمین می کند؟ اگر یک هواپیمای جنگی مکزیکی در آن سوی مرز در تگزاس سقوط کند، آیا ارتش مکزیک حق قانونی دارد که آن را با نیروهای مسلح محاصره کند و پلیس و آتش نشانی تگزاس را بیرون کند؟
اتفاقاً تصور اینکه جاسوسان چینی به پلیس و آتش نشانی شهر جینووان نفوذ کنند کمی سخت است. توضیحی که اکثر اهالی اوکیناوا معتقدند قابل قبول تر است: هلیکوپتر مورد بحث حاوی قطعاتی از اورانیوم ضعیف شده بود و تفنگداران دریایی می خواستند این واقعیت را پنهان کنند.
سرگرد هرت پاسخ می دهد [2]
آقای لومیس از پاسخ تامل برانگیز شما به پست من متشکرم.
من کمی تحقیق کردهام و متوجه شدهام که در بیشتر موارد، اعضای خدمات آمریکایی عموماً در نزدیکترین محل جرم محاکمه میشوند. به طور کلی، این امر دسترسی به شواهد، شهود را تسهیل میکند و شهادت را آسانتر میکند. به نظر می رسد که انتقال نیروها به یک پایگاه یا پایگاه دیگر در مرحله پیش از محاکمه غیر شهودی است، مگر اینکه راهی برای نگه داشتن آنها در سلول پیش از محاکمه در ایستگاه وظیفه فعلی وجود نداشته باشد. با این حال، این فقط یک حدس است. ممکن است چند مورد مجزا وجود داشته باشد که در آن فرماندهان بیوجدان، سربازان را به ایالت بازگردانند تا از تعقیب قضایی محلی جلوگیری کنند. با این حال، وکلای نظامی به طور کلی اگر متوجه آن شوند، این کار را متوقف خواهند کرد.
در واقع، بسیار سخت است که به سرعت یک عضو خدمات را به ایالت ها برگردانید، زیرا پایان دادن به یک تور خارج از کشور قبل از مدت زمان تعیین شده (معمولاً 12، 24 یا 36 ماه) مستلزم برخی معافیت ها با دلایل موجه است. در هر مرحله ای از مسیر، یک فرمانده، افسر مأموریت/افسر وظیفه یا شخص دیگری در این فرآیند می تواند حرکت را متوقف کند. علاوه بر این، مسائلی مانند حمل و نقل کالاهای خانگی و ترخیص پایگاه وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. انجام این کار زمان قابل توجهی را می طلبد، که باعث می شود وضعیت در طرف کشور میزبان توسعه یابد.
من همچنین می خواهم اشتباهی را که قبلاً انجام داده ام اصلاح کنم. معادل نظامی تحقیقات هیئت منصفه بزرگ، تحقیق ماده 31 است. رویه ماده 15 نحوه اجرای مجازات غیر قضایی توسط ارتش است.
من همچنین تحقیقات بیشتری در مورد سقوط انجام داده ام. من از آقای لومیس و هر کس دیگری که علاقه مند است دعوت می کنم تا گزارش آن را در سایت بخوانید سایت سفارت آمریکا در توکیو. این جلسه توجیهی تصویری متفاوت از آنچه آقای لومیس ارائه کرد، از این حادثه ارائه کرد.
این نسخه به احتمال زیاد به دو دلیل به حقیقت نزدیکتر است: اول، تفنگداران دریایی که از حصار بالا رفته بودند، سه خدمه را قبل از آتشسوزی از لاشه بیرون کشیدند و در نتیجه جانشان را نجات دادند. (همچنین کمک به تخلیه - نه اشغال - ساختمانی که هلیکوپتر به آن برخورد کرده است) به آنها کمک می کند. وظیفه پلیس نظامی (یا در برخی از وظایف امنیتی پایگاه دیگر که در آن مجاز به حمل سلاح و مهمات هستند). در روزهای عادی وظیفه، اسلحه ها در اتاق های اسلحه قفل می شوند و مهمات در محل نگهداری مهمات محفوظ است. برای دریافت هر یک از این مناطق ذخیره سازی، مراحل رسمی مورد نیاز است و هر دو در هنگام صدور به شدت کنترل می شوند. این تفنگداران دریایی به احتمال زیاد وظایف عادی روزانه خود را انجام می دادند، غیر مسلح بودند، هلیکوپتر را دیدند که سقوط کرد، و کاری را انجام دادند که هر تفنگدار دریایی برای تفنگداران دریایی دیگری که در خطر بود انجام می داد: آنها به سرعت به کمک رفتند. نیروهای مسلح برای ایمن سازی محل سقوط به احتمال زیاد دیرتر وارد شدند.
من نمی توانم در مورد بی اطلاعی شهردار گینووان یا سرکنسول ایالات متحده از مسئولیت ها / اقدامات / و غیره اظهار نظر کنم. با این حال، می توانم به شما بگویم که در حساب ارائه شده توسط سفارت آمده است که وزارت امور خارجه ژاپن ظرف 42 دقیقه از سقوط هواپیما مطلع شده است. با داشتن سابقه کمی در کار سفارت، حدس میزنم که این اطلاعیه احتمالاً به کانالهای گزارشدهی فرماندهی تفنگداران دریایی و سپس به دفتر وابسته دفاعی در توکیو رسیده است، که به نوبه خود آن را به معاون رئیس مأموریت رسانده است. DCM احتمالاً به کسی دستور داده که واشنگتن را مطلع کند و سپس با دولت ژاپن صحبت کند. توجه داشته باشید که سرکنسول ایالات متحده در این زنجیره گزارش نبود. کنسولگری در حالی که اقمار سفارت است، هیچ کادر نظامی ندارد و تعامل استراتژیک سفارت را انجام نمی دهد.
من در مفهوم «ابزار حاکمیت» اندکی تصحیح شده ام. این مفهوم به طور دقیق تر "قانون پرچم" نامیده می شود. این بخشی دیرینه از حقوق بین الملل عرفی است و منشأ آن عمدتاً دریایی است و مقدم بر استقرار طولانی مدت سربازان آمریکایی در خارج از کشور است، اما ممکن است در خشکی نیز کاربرد داشته باشد.
وضعیت فرضی سقوط یک هواپیمای مکزیکی در ایالات متحده، همانطور که آقای لومیس آن را چارچوب بندی کرد، در این مورد قرار نمی گیرد. چه عمدی باشد و چه غیر عمدی، تهاجم محسوب می شود. هواپیما برای ورود به حریم هوایی کشور دیگر باید مجوز داشته باشد. برای هواپیماهای غیرنظامی، این امر به طور کلی توسط معاهدات، موافقت نامه های دوجانبه و آژانس های غیرنظامی اداره می شود. برای هواپیماهای نظامی، دفتر وابسته دفاعی مجوز پرواز دیپلماتیک را برای ورود هواپیما به حریم هوایی کشور خارجی دریافت می کند. بنابراین، مگر اینکه هواپیما مجوز جنگ داشته باشد، این یک حمله محسوب می شود و دولت ایالات متحده حق دارد تا محل را ایمن و جستجو کند. اگر هواپیما دارای مجوز پرواز دیپلماتیک باشد، طبق قانون پرچم، دولت مکزیک صلاحیت قضایی خود را حفظ خواهد کرد. تا زمانی که مکزیکی ها بتوانند به آنجا برسند، ممکن است دولت ایالات متحده نیاز به ایمن سازی محل و همچنین خاموش کردن آتش باشد، اما از آنجایی که هواپیما مجوز دیپلماتیک دریافت کرده است، همچنان در صلاحیت مکزیک باقی می ماند. به احتمال زیاد، امنیت سایت یک عملیات مشترک ایالات متحده و مکزیک خواهد بود، با کمک ما به مکزیکی ها در حالی که آنها آنچه را که باید در محل سقوط انجام دهند، انجام می دهند. این مشابه همان چیزی است که وب سایت سفارت آمریکا در توکیو امنیت محل سقوط اوکیناوا را توصیف می کند. این درک من از قانون پرچم بر اساس تجربه محدود خودم در کار در سفارت ایالات متحده است. لطفاً به خاطر داشته باشید که من یک وکیل نیستم و این دقیقاً نحوه عملکرد آن است.
در مورد جاسوسان چینی: شاید نه چندان پلیس و ادارات آتش نشانی، اما ممکن است برخی از پلیس ها خبرچین پولی باشند. من اینجا فقط به احتمالات فکر می کنم. سرویسهای اطلاعاتی به دنبال سوگیریها، ناامیدیها و سایر ویژگیها برای سوءاستفاده در افراد هستند. افسر پلیسی که می خواهد آمریکایی ها بروند، هدف بالقوه یک سرویس اطلاعاتی خواهد بود. یک تهدید جاسوسی محتمل تر، دانشجویان چینی است که در دانشگاه بین المللی اوکیناوا شرکت می کنند (وبسایت OIU چینی ها را در میان ملیت های دانشجویان بین المللی فهرست می کند). چه آنها ماموران جمعی اطلاعاتی فعال باشند و چه نباشند، این احتمال وجود دارد که حداقل زمانی که به چین بازگردند، توسط اطلاعات چینی اطلاعاتی دریافت کنند. علاوه بر این، چه پوششی برای یک مامور اطلاعاتی چین که می خواهد از فعالیت های نظامی ایالات متحده در نزدیکی چین جاسوسی کند، بهتر از اینکه دانشجوی همسایه ایستگاه هوایی تفنگداران دریایی باشد؟
من اظهارات آقای لومیس در مورد اورانیوم ضعیف شده را بسیار غیرقابل قبول می دانم. هلیکوپتری که سقوط کرد CH-53 بود. CH به معنای هلیکوپتر باری است. این یک حمل و نقل مفید است. این یک هلیکوپتر تهاجمی نیست. فقط برای دفاع از خود مسلح شده است. هواپیماها باید تا حد امکان سبک باشند و همچنان خواستههای مأموریتهایی را که برای آن طراحی شدهاند برآورده کنند. به همین دلیل، هلیکوپترها عمدتاً از آلیاژهای آلومینیوم و تیتانیوم ساخته می شوند زیرا سبک، انعطاف پذیر و قوی هستند. اورانیوم ضعیف شده سنگین، متراکم و سخت است. [T]هیچ اورانیوم ضعیف شده در بدنه هواپیمای CH-53 وجود ندارد.
از اینکه به دیدگاه من گوش دادید متشکرم. امیدوارم به اکثر سوالات شما پاسخ داده باشم. به نظر من گفتگوی اینجا جالب و مدنی است. ممنونم از. مجدداً لطفاً به یاد داشته باشید که من در حالی که یک افسر ارتش هستم صرفاً نظر شخصی خود را بیان می کنم. من برای ارتش صحبت نمی کنم.
لومیس پاسخ می دهد [2]
من می خواهم یک بار دیگر از سرگرد هرت به خاطر پاسخ متفکرانه و دقیقش و برای کمکش به پررنگ تر کردن طرح، تشکر کنم.
یادداشت سرگرد هرت حاوی یک اصلاح مهم است. حق تفنگداران دریایی ایالات متحده برای اشغال دانشگاهی خارج از پایگاه خود، ایجاد محاصره مسلحانه در اطراف محل حادثه، دور نگه داشتن بازرسان پلیس و آتش نشانی، برچیدن و حمل هلیکوپتر شکسته خود، از حق ذاتی یک "منشأ" نیست. ابزار حاکمیت» بالاخره. از شنیدن آن خوشحال شدم، زیرا هرگز چنین چیزی نشنیده بودم. اکنون او به ما می گوید که این تمدید حق مصونیت دیپلماتیک است که سفارتخانه ها، کنسولگری ها و سایر نمایندگی های دیپلماتیک دارند. البته همه ما می دانیم که سفارتخانه ها و کنسولگری ها توسط واحدهای نظامی کشورهای خود محافظت می شود. سرگرد هرت می خواهد ما را متقاعد کند که این مصونیت دیپلماتیک در مورد تجهیزات نظامی خراب شده در کشورهای خارجی اعمال می شود - تا زمانی که تجهیزات به طور غیرقانونی در آنجا وجود نداشته باشد. این تعبیری است که معنای مرسوم مصونیت دیپلماتیک را بسیار نازک می کند. من در حال درک این موضوع هستم که چرا سرگرد هرت مراقب است که بگوید اینها نظرات شخصی او هستند و نه نظرات کارفرمایش، ارتش ایالات متحده. من به این نقطه باز خواهم گشت.
سرگرد هرت میگوید برای دریافت اطلاعات دقیقتر باید به کارنامه کنفرانس مطبوعاتی که دو هفته پس از حادثه در سفارت آمریکا در توکیو برگزار شد نگاهی بیندازیم. من این کار را انجام داده ام و او درست می گوید، بسیار جالب است.
به عنوان مثال، سخنگوی نظامی ناشناس گفت که در روز سقوط، برج کنترل ترافیک هوایی پایگاه هوایی فوتنما در ساعت 2:17 بعد از ظهر یک تماس اضطراری از هلیکوپتر دریافت کرد، که هلیکوپتر در ساعت 2:18 سقوط کرد و در ساعت 2 بعدازظهر سقوط کرد. ساعت 19:XNUMX بعد از ظهر برج مراقبت از هواپیمای دیگری تماس گرفت و گزارش داد که هلیکوپتر سقوط کرده و آتش گرفته است. سپس سخنگوی نیروی دریایی گفت که تفنگداران دریایی در پایگاه "دو حصار را برای رسیدن به محل سقوط هواپیما کشیده اند و سه خدمه را قبل از آتش گرفتن هواپیما از لاشه هواپیما دور کردند."
همانطور که اتفاق می افتد، من در آن دانشگاه تدریس می کنم، و بنابراین هفته گذشته به بالای ساختمانی که کلاس من در آن است صعود کردم و نگاهی دیگر به پایگاه هوایی فوتنما در خارج از پنجره پشتی انداختم. از دانشگاه دیده می شود، فرودگاه به چپ و راست می گذرد، پادگان ها و ساختمان های اداری در سمت دور قرار دارند. در سمت نزدیک آویزها، انبارها، ماشینفروشیها و غیره قرار دارند. بین آن منطقه کار و حصار، یک منطقه پر درخت به عرض حدود 20 یا 30 گز وجود دارد، سپس حصار طوفان بلندی وجود دارد که بالای آن سیم خاردار است. بین حصار و محوطه دانشگاه یک نوار مسکونی باریک وجود دارد. پس از ورود به محوطه دانشگاه، شاید 200 یارد دیگر از ساختمان ها یا اطراف آن عبور کنید تا به محل سقوط برسید.
در زمانی که سخنگوی سفارت به او اجازه داد، هیچ دونده المپیکی از آن مسیر با مانع عبور نخواهد کرد.
نظریه پردازان توطئه اوکیناوا، اندک اما پر سر و صدا، بر این باورند که سقوط هلیکوپتر برای این بود که به مردم اوکیناوا نشان دهد که پایگاه فوتنما چقدر خطرناک است و آنها را بترساند تا از مخالفت خود با پایگاه جایگزینی که اکنون در اوکیناوا شمالی برنامه ریزی شده است دست بکشند. آنها فکر می کردند که یک دسته از تفنگداران دریایی در جنگل درست پشت حصار آماده شده اند و منتظر سقوط هلیکوپتر هستند. و آنها از جدول زمانی سخنگوی سفارت برای حمایت از این حدس و گمان استفاده می کنند. من به نظریه توطئه اعتقادی ندارم. آنچه من معتقدم این است که ادعاهای متناقض غیرممکن سخنگوی فقط نشان می دهد که او چندان به حقایق اهمیت نمی داد و مایل بود هر چه راحت بود بگوید.
یه مثال دیگه هم هست خبرنگاران در کنفرانس مطبوعاتی از سخنگو پرسیدند که چرا سایر هلیکوپترهای CH-53D که پس از حادثه زمینگیر شده بودند، دوباره اجازه پرواز به این زودی را پیدا کردند؟ این سخنگو پاسخ داد که هلیکوپترها تنها پس از یافتن علت حادثه مجاز به پرواز هستند و مشخص شد که مشکل فقط برای آن یک هلیکوپتر است. به نظر می رسد که یک سنجاق از دستگاه دم گم شده است که هدایت را غیرممکن کرده است. خبرنگاران بر این نکته تاکید کردند. این خطای مکانیک بود یا چی؟ و چگونه است که هلیکوپتری که در راه بازگشت از یک پرواز آموزشی بود بدون سنجاق تا این حد پیش رفت و ناگهان از کنترل خارج شد؟ پاسخ: "تا زمانی که این تحقیقات کامل نشود، فکر می کنم زود است حدس بزنیم که چه اتفاقی افتاده است." "...من به بازپرسان موکول میکنم تا دلیل، علت و جدول زمانی آن قطعه گم شده را بیابند."
بنابراین آنها هنوز نمیدانستند چه اتفاقی افتاده است، به این معنی که احتمالاً نمیتوانستند بدانند که مشکل «فقط منحصربهفرد» برای آن هلیکوپتر است، و بنابراین غیرمسئولانه بود که قبل از این که مشخص شود به زمینگیری خود پایان دهند.
اما مهمتر از آن در چارچوب این بحث، سخنگوی با سرگرد هرت در مورد مصونیت دیپلماتیک موافق نبود. این سخنگوی می گوید که اندکی پس از حادثه پلیس اوکیناوا با مقامات سپاه تفنگداران دریایی "برای درخواست دسترسی به سایت برای انجام تحقیقات جنایی در مورد علت حادثه" ملاقات کرد. حالا اینجا از نزدیک گوش کن این سخنگو ادامه می دهد: «در پاسخ، مقامات تفنگداران دریایی به OPP [پلیس استان اوکیناوان] اطلاع دادند که تفنگداران دریایی طبق توافق طولانی مدت بین دولت ایالات متحده و دولت ژاپن، تحت SOFA، مسئول سایت باقی خواهند ماند. " گرفتش؟ پلیس اوکیناوا "درخواست"، تفنگداران دریایی "اطلاع می دهند". این بدان معنی است که تفنگداران دریایی قبلاً کنترل انحصاری منطقه را به دست گرفته اند و خود را مرجع عالی می دانند که چه کسی و به چه دلیل می تواند وارد شود.
و مبنای قانونی آن مرجع چیست؟ بالاخره SOFA است. اما همانطور که در قطعه اصلی خود نوشتم، و همانطور که معتقدم سرگرد هرت موافق است، نمی تواند SOFA باشد. توافقنامه SOFA حاوی هیچ بندی نیست که چنین اقدامی را مجاز کند.
البته هیچ کس از تفنگداران دریایی به خاطر انباشتن حصار، بیرون کشیدن دوستانشان از هلیکوپتر، ریختن آب روی آتش یا حتی دور کردن مردم از منطقه خطر انتقاد نمی کند. در چنین موردی، به جهنم با قانون، این کاری است که شما انجام می دهید. آنچه مورد بحث است، محاصره منطقه توسط نمایندگان مسلح مجلس، گذاشتن دست روی لنزهای دوربین های تلویزیونی (که آنها را در فیلم گرفته است) و نگه داشتن پلیس محلی و ادارات آتش نشانی - و شهردار شهر - است.
سرگرد هرت در مورد اینکه چرا «بعید» است که تفنگداران دریایی در آنجا اسلحه داشته باشند، بحث متفکرانه ای را مطرح می کند. اما، متاسفم، من آنجا بودم و اسلحه ها را دیدم. آنها در کمربند نمایندگان مجلس بودند که در واقع قدرت پلیس را بر اتباع ژاپنی در خارج از پایگاه اعمال می کردند - از جمله اعمال قدرت پلیس بر پلیس ژاپن. این حقی است که SOFA به طور خاص به ارتش ایالات متحده نمی دهد:
«ماده 16، XNUMX. خارج از این تأسیسات و مناطق [پایگاهها]، چنین پلیسهای نظامی فقط با هماهنگی با مقامات ژاپن و در ارتباط با آن مقامات و تا جایی که چنین استخدامی برای حفظ نظم و انضباط ضروری باشد، به کار گرفته میشود. نظم در میان اعضای نیروهای مسلح ایالات متحده».
در خارج از پایگاه ها، نمایندگان مجلس می توانند از قدرت پلیس بر دستگاه های اطلاعاتی مزاحم استفاده کنند و تمام.
من میتوانم بپذیرم که تفنگداران دریایی ممکن است حق/مسئولیت اصلی را برای برچیدن هلیکوپتر و پاکسازی آشفتگی داشته باشند. اما چرا اسلحه؟ یک شرکت ویرانگر ممکن است مسئولیت اصلی خراب کردن یک ساختمان را داشته باشد، اما این به آنها این حق را نمی دهد که با استفاده از اسلحه از ساختمان، آتش سوزی و سایر بازرسان ایمنی دوری کنند. وظیفه اداره پلیس اوکیناوا بود که علت حادثه را بررسی کند و مطمئن شود که سهل انگاری مجرمانه در کار نبوده است. این وظیفه اداره آتش نشانی شهر جینووان بود که علت آتش سوزی را بررسی کند. این دو تحقیق کاملاً طبیعی با استفاده از نیروی مسلح جلوگیری شد. با چه حقی؟ سفارت ایالات متحده، توکیو می گوید، SOFA. اما SOFA فاقد چنین شرطی است. سرگرد هرت می گوید، مصونیت دیپلماتیک تحت قوانین عرفی تضمین شده است. اما من این را مشکوک می دانم. سخنگوی سفارت این را دلیل نمیداند و به هر حال هلیکوپتر نظامی دیپلمات نیست.
سوال دیگر این است که چرا؟ سرگرد هرت از ما میخواهد باور کنیم که این کار برای جلوگیری از جاسوسان چینی بوده است که میترسد به پلیس و ادارات آتشنشانی جینووان نفوذ کردهاند (در تمام آن سالها منتظر سقوط یک هلیکوپتر بودند و دعا میکردند که وقتی سقوط کرد، این اتفاق بیفتد. در روزی که در حال انجام وظیفه هستند و این واحد آنهاست که اعزام می شود؟). من شک دارم.
در مقالهام اشاره کردم که بسیاری از اهالی اوکیناوا معتقدند به این دلیل است که هلیکوپترها حاوی اورانیوم ضعیف شده بودند. سرگرد هرت یک مورد متفکرانه را مطرح می کند که چرا چنین چیزی "بعید" است. در واقع، با توجه به اینکه هلیکوپترها اغلب از اورانیوم ضعیف شده فوق سنگین به عنوان بالاست استفاده می کنند، و پرواز آموزشی مانند این که در آن هلیکوپتر فقط خدمه را حمل می کند، مناسبتی است که به چنین بالاست نیاز است، اصلا بعید به نظر نمی رسد.
اما بعید را فراموش کنید. و اورانیوم ضعیف شده را فراموش کنید. من اشتباه کردم که پیشنهاد دادم این استرانسیوم 90 بود. در 2 سپتامبر 2004 سفارت ایالات متحده در توکیو اعتراف کرد که CH-53D در تیغه های پروانه خود یک وسیله ایمنی حاوی استرانسیوم 90 دارد. من فکر می کنم می توانیم فرض کنیم که این چیزی است که تفنگداران دریایی نمی خواستند. پلیس محلی و اداره آتش نشانی برای کشف، و همچنین اینکه چرا پس از حمل هلیکوپتر، خاک زیر محل سقوط را کندند و آن را نیز با خود بردند.
سی داگلاس لومیس، یک تفنگدار دریایی سابق ایالات متحده مستقر در اوکیناوا، نویسنده این کتاب است دموکراسی رادیکال و یکی از همکاران ژاپنی فوکوس است. او در کالج تسودا تدریس کرد.
این یک نسخه کوتاه شده از مقاله سی داگلاس لومیس، "قول شکنان پنتاگون: جمعه سیزدهم در اوکیناوا" و تبادل متعاقب آن با سرگرد ناتان سی. هرست است. متن کامل، و کل سمپوزیوم در مورد دسترسی جهانی ارتش ایالات متحده که بخشی از آن بود، از جمله مشارکت های چالمرز جانسون و فریدا بریگان، در این آدرس موجود است. وب سایت مادر جونز.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا