روز دوشنبه 28 ژانویه، اسقف الخاندرو گوئیچ اعلام کرد که پاتریشیا ترونکوسو، فعال حقوق ماپوچه، اعتصاب غذای 111 روزه خود را در شیلی لغو می کند. ترونکوزو به همراه چند اعتصاب کننده دیگر خواستار آزادی زندانیان سیاسی ماپوچه، پایان دادن به سرکوب نظامی گروه های بومی و پس گرفتن اتهامات آتش زدن توسط شرکت فارستال مینوکو بودند. این اعتصاب با اعتراض در سانتیاگو، پایتخت شیلی و طومارها همراه بود.
در سال 2002، ترونکوسو و چند فعال ماپوچه به آتش زدن 100 هکتار از مزارع کاج متهم شدند - اتهاماتی که آنها آن را رد می کنند - و به ده سال زندان محکوم شدند. آنها در یک محاکمه ناعادلانه محاکمه شدند، جایی که دولت ریکاردو لاگوس از قوانین ضد تروریسم که در زمان حاکم نظامی آگوستو پینوشه ابداع شده بود، استفاده کرد. علاوه بر این، مردم ماپوچه ادعا میکنند که مزارع بهعنوان بخشی از زمینهای اجدادیشان است که بهطور غیرحقوقی توسط شرکت اشغال شده است. شرکت های جنگلداری در دوران پینوشه، زمانی که بسیاری از مردم بومی مجبور به چشم پوشی از حقوق خود شدند، سلب مالکیت خود را از زمین های بومی گسترش دادند.
دولت اخیراً منتخب میشل باچله امتیازات خاصی را به ترونکوسو ارائه کرد، از جمله انتقال فعالان حقوق ماپوچه به یک ندامتگاه مرکز آموزش و کار و بررسی قانون بحث برانگیز ضد تروریسم. باشله همچنین یک کمیسر ریاست جمهوری را برای امور بومی منصوب کرد تا گفت و گو با گروه های بومی را آغاز کند و به رسمیت شناختن مردم بومی را ترویج کند. این مورد توجه ملی و بین المللی را به وضعیت اسفبار مردم ماپوچه در شیلی جلب کرده است، کشوری که اغلب به عنوان یک دموکراسی موفق در بازار آزاد با نرخ رشد بالا، علیرغم داشتن یکی از بدترین سطوح نابرابری اجتماعی در منطقه شناخته می شود.
این اعتصاب همچنین نشان دهنده نظامی شدن جوامع بومی است که در سال های اخیر در سرتاسر آمریکای لاتین سرعت گرفته است. مناطق ماپوچه در جنوب شیلی دارای حضور گسترده پلیس هستند و مردم ماپوچه در معرض خشونت مکرر پلیس، یورشهای روزانه و استفاده از سلاح گرم علیه اعضای غیرمسلح جامعه خود هستند. در 2 ژانویه، زمانی که اعضای جامعه یوپکو-ویلکون مزرعه ای را اشغال کردند، یک جوان ماپوچه به ضرب گلوله پلیس کشته شد.
گزارش های مشابهی از سایر نقاط آمریکای لاتین نیز وجود دارد. زاپاتیستاها، یک گروه بومی انقلابی مستقر در جنوب شرقی مکزیک، در شش ماه گذشته با خشونت فزاینده ای از سوی نیروهای شبه نظامی مواجه شده اند. در برزیل، قانونی در حال حاضر در دست بحث است که به دولت اجازه میدهد در جوامع بومی برای محافظت از کودکان در برابر بیتوجهی و سوء استفاده دخالت کند. مانند مداخله استرالیا در مناطق بومی، که در آن پلیس و پرسنل نظامی به بهانه نجات کودکان بومی به قلمرو شمالی فرستاده شدند، جوامع محلی و گروههای حقوق بشر این اقدامات را کمتر به رفاه کودکان میدانند. با تلاش برای تصرف زمین های بومی و در نهایت تصاحب اموال آرزو.
تشدید تلاشها برای مهار و سرکوب با بسیج فزاینده مردم بومی در سراسر منطقه مرتبط است که با قیام مسلحانه زاپاتیستاها در 1 ژانویه انگیزه قوی دریافت کرد.st، 1994. این به دنبال یک کمپین بومی در سراسر آمریکا به مناسبت "500 سال مقاومت" بود که به بزرگداشت رسمی "کشف دنیای جدید" در سال 1992 اعتراض کرد. در اکوادور در طول دهه 1990، پنج قیام بزرگ بومی رخ داد. و چندین تظاهرات در مخالفت با اصلاحات نئولیبرالی. در بولیوی، ائتلافی از گروههای بومی، دهقانی و کارگری در اعتراض به خصوصیسازی جنگهای آب و گاز در جنگهای آب شرکت کردند و خواستار بازیابی ذخایر گاز طبیعی از شرکتهای فراملیتی شدند.
انتخابات سال 2005 اوو مورالس، اولین رئیس جمهور بومی بولیوی و رهبر اتحادیه پرورش دهندگان کوکا، بیانگر این سال ها سازماندهی بومی است. ظهور مورالس و دیگر رهبران چپ در سراسر منطقه، همراه با تلاش آنها برای ملی کردن ذخایر گاز، بازنویسی قانون اساسی، و دادن عنوان زمین به جوامع بومی، تضادهای موجود را برجسته کرده است، زیرا مالکان ثروتمند، فراملیتی ها و کرئول ها تمایلی به آن ندارند. از قدرت ریشهدار و کنترل خود بر سرزمینهای اجدادی دست بکشند.
در ونزوئلا، قانون اساسی 1999 جوامع بومی را حق داشتن زمین هایی را که به طور سنتی و اجدادی آنها را اشغال کرده اند تضمین کرد، و قانون مرزبندی در سال 2001 فرآیندی برای نقشه برداری از مناطق بومی ایجاد کرد که پس از تصویب رسمی، مالکیت بومی زمین را بازگرداند. اما روند دسترسی به آن زمینها بسیار متناقض بوده و مردم بومی از ارعاب گروههای غیرمجاز خصوصی مالکان زمین رنج بردهاند. فعالیت روزافزون گروههای بومی در ونزوئلا باعث ظهور دوباره کلیشههای نژادپرستانه و کاریکاتور در رسانهها شده است. یک قطعه در ضمیمه منتشر شده است ال کامالئون از روزانه El Nacional در سال 2003 با عنوان «تاسیس حلقههای بولیواری در جامعه سرخپوستان تابایارا»، بازدیدهای رئیس جمهور هوگو چاوز از جامعه خیالی تابایارا گزارش شد. در یک بازدید از Cacique Konsoda، تقلید از یک رئیس بومی، رئیس ظاهراً یک ساعت و نیم با رئیس جمهور صحبت می کند، اما از آنجایی که رئیس جمهور به زبان های بومی صحبت نمی کند، قادر به درک چیزی نیست. این گزارش نتیجه می گیرد: «مشکل اینها همین است سرخپوستانهیچ کس حرف آنها را نمی فهمد.» این ساخت و سازهای نژادپرستانه از مردم بومی به عنوان ناآگاهانه و غیرقابل درک، نشان دهنده نگرانی یک بخش اپوزیسیون ثروتمند و طبقه متوسط است که از بازپس گیری حقوق خود توسط مردم بومی می ترسند.
به همین ترتیب، در بولیوی، جایی که قانون اصلاحات ارضی جدید در سال 2006 برای محافظت از زمینهای بومی در برابر فروش یا مبادله به تصویب رسید، رهبران بومی به دلیل دفاع از سرزمینهای خود در برابر متجاوزانی که قوانین را نقض میکنند مورد حمله قرار گرفتهاند. IPS گزارش داد که زمین های عمومی در Ascensión که توسط مردم گواریو در شرق بولیوی اشغال شده بود، توسط رهبران بومی فاسد اتحادیه مردم بومی گوارائو (COPNAG) به طور غیرقانونی فروخته شد. اعضای گروه انضباطی گواریو که برای متهم کردن رهبران فاسد تشکیل شده بود، در معرض تهدید جان آنها و حملات شبه نظامیان خصوصی قرار گرفتند.
بر اساس قانون اصلاحات ارضی، دولت این اختیار را دارد که در ازای پرداخت غرامت به مالکان خصوصی، زمین های بلااستفاده را بین جوامع بومی توزیع کند. در دوران مورالس، تلاش هایی نیز برای کاهش تمرکز مالکیت زمین در میان منافع خصوصی صورت گرفته است. در 8 دسامبر، مجلس مؤسسان در بولیوی سرانجام پس از هفده ماه درگیری حزبی و تأخیر، پیش نویس قانون اساسی را تصویب کرد که میزان زمینی را که می تواند در اختیار هر فردی باشد محدود می کند. این پیشنهاد طی XNUMX ماه آینده در همه پرسی به رأی گذاشته می شود.
اما جوامع بومی به طور قابل درک در مورد ورود به ائتلاف با رهبران چپ محتاط هستند. لوسیو گوتیرز، سرهنگ سابق ارتش که در زمان انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور اکوادور در سال 2003 به عنوان بخشی از موج جدید رهبران چپ مورد ستایش قرار گرفت، به عنوان مسئول همکاری و از کار انداختن جنبش بومی پر جنب و جوش در اکوادور سرزنش شده است. کنفدراسیون ملیت های بومی اکوادور (CONAIE) در سال 1986 تشکیل شد و تظاهرات بزرگ بسیاری را علیه شرکت های چند ملیتی رهبری کرد. در سال 2003، CONAIE وارد ائتلافی با گوتیرز شد و گوتیرز به خود خیانت کرد، او نامهای را با صندوق بینالمللی پول برای خصوصیسازی منابع طبیعی، آزادسازی بازار کار و انجام اصلاحات مالی امضا کرد، همه اینها برخلاف پلتفرمی که بر اساس آن انتخاب شد، بود. در آوریل 2005، گوتیرز در میان تظاهرات گسترده مجبور به لغو قدرت و فرار از کشور شد.
اخیراً در 10-12 ژانویه، گروه های بومی در اکوادور در سومین کنگره ملیت ها و مردمان بومی اکوادور گرد هم آمدند. نمایندگان کنگره متعهد شدند که برای به رسمیت شناختن حقوق مردمان بومی و به رسمیت شناختن اکوادور به عنوان یک کشور چند ملیتی مبارزه کنند و با استخراج منابع طبیعی مخالفت کنند. آنها از مجلس مؤسسانی که تحت رهبری رافائل کوریا، رهبر چپگرایان در جریان بود، خواستند که قانون اصلاحات ارضی را در بر گیرد که زمینها را به جوامع بومی بازگرداند. در کنگره، رئیس جمهور جدید، مارلون سانتی، به عضویت CONAIE انتخاب شد. سانتی در دهه 1980 در اعتراضات علیه شرکت نفت چندملیتی ARCO (شرکت ریچفیلد آتلانتیک) شرکت داشت و در زمان دولت گوتیرز از مخالفان بود.
سانتی در مصاحبه با پاتریسیو ژینگری تی گفت که پیشنهادات جنبش بومی در دستور کار دولت کوریا نیست و نگرانی هایی وجود دارد که در اصلاحات قانون اساسی نماینده ای نداشته باشد. او تمایل به استراتژی و همکاری با دولت را آشکار کرد، اما تاکید کرد که گروههای بومی به طور مستقل به بسیج خود ادامه خواهند داد تا نگرانیهای خود را در دستور کار قرار دهند.
این نگرانیها در سایر بخشهای آمریکای لاتین نیز تکرار میشود، زیرا گروههای بومی به دنبال حفظ حس استقلال سازمانی تحت دولتهای جناح چپ هستند. در مارس 2005 و ژانویه 2006، گروه های بومی از ایالت زولیا در شمال غربی ونزوئلا اعتراضاتی را علیه برنامه های دولت چاوز برای افزایش استخراج زغال سنگ در ایالت خود ترتیب دادند. آنها ضمن ابراز حمایت خود از رئیس جمهور، به آلودگی آب و خطرات بهداشتی برای جمعیت عمدتاً بومی منطقه که به منابع کمیاب آب وابسته هستند، اشاره کردند.
سطح فزاینده فعالیتهای بومی در ماهها و سالهای اخیر، که شامل نشست تاریخی زنان زاپاتیستا و نشست زاپاتیستا با مردم جهان از 28 دسامبر تا 1 ژانویه 2008 نیز میشود، نشاندهنده قدرت جنبشهای بومی در داخل است. فرآیندهای انقلابی در سراسر منطقه و عدم تمایل آنها به ترساندن توسط خشونت یا تهدید قدرتمندان.
سوجاتا فرناندس: [ایمیل محافظت شده]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا