«... تصور کنید که در بدترین سال رکود اخیر ما، دولت ایالات متحده تصمیم گرفته بود کسری بودجه فدرال خود را بیش از 800 میلیارد دلار کاهش دهد – کاهش هزینه ها و افزایش مالیات ها برای رسیدن به این هدف. تصور کنید که در نتیجه این اقدامات، اقتصاد بدتر شده و بیکاری به بیش از 16 درصد افزایش یافته است. و سپس رئیس جمهور متعهد شد 400 میلیارد دلار دیگر کاهش هزینه ها و افزایش مالیات در سال جاری را بدهد. فکر می کنید واکنش مردم چه خواهد بود؟ احتمالاً شبیه آنچه امروز در یونان میبینیم، از جمله تظاهرات و شورشهای دستهجمعی است - زیرا این همان کاری است که دولت یونان انجام داده است. اعداد فوق صرفاً برای اندازه نسبی دو اقتصاد تنظیم شده است. البته، دولت ایالات متحده هرگز جرات انجام کاری را که دولت یونان انجام داده است را ندارد: به یاد بیاورید که جنگ بودجه در ماه آوریل، که جمهوری خواهان مجلس نمایندگان را تهدید به تعطیلی دولت کردند، منجر به کاهش هزینه ها فقط 38 میلیارد دلار شد. …”
-مارک وایزبروت
در اواسط ژوئن، مارک وایزبروت از ما پرسید که واکنش عمومی ایالات متحده چه خواهد بود اگر دولت ایالات متحده سیاستهای خشنی را که دولت یونان برای «ترویکا» بر مردم خود تحمیل میکند - صندوق بینالمللی پول، بانک مرکزی اروپا (ECB) اجرا میکرد. و اتحادیه اروپا - در مقاله ای که در گاردین نوشت (http://www.guardian.co.uk/commentisfree/cifamerica/2011/jun/17/greece-bailout-austerity). از آن زمان، اتفاقات زیادی افتاده است، و این تنها ادامه آن سیاستهای از بالا به پایین و آشکارا غیر دموکراتیک بوده است. "آگاناکتیسمنی" (نسخه یونانی جنبش "Indignados" ساخته شده در اسپانیا) همچنان میدان سینتاگما و میدان های دیگر در سراسر یونان را اشغال می کند. نخبگان دو حزبی نظام سیاسی یونان (پاسوک و دموکراسی نو) همچنان در کنار نخبگان یورو و وال استریت قرار میگیرند، در حالی که نیروهای سیاسی شجاع و خطرناک به دامن زدن به تغییر و پیشبرد روایتهای خود درباره بحران ادامه میدهند.
خوب، در مورد سؤال ویزبروت در مورد اینکه آمریکاییها – بهویژه جوانان آمریکایی – به چنین وضعیتی که با کاهش هزینههای گسترده و افزایش مالیاتهای عظیم مشخص میشود، چه واکنشی نشان میدهند، من بینش تجربی را در این زمینه به اشتراک میگذارم. دو دوجین دانشجوی من از دانشگاه پیتسبورگ، برنامه چهار هفتهای تحصیل در خارج از کشور را با دو دوره فشرده: ایدئولوژی و تغییر اجتماعی - تمرکز بر بحران جهانی کنونی و تأثیر آن بر یونان. و تجزیه و تحلیل جامعه و گردشگری - جایی که میتوان مشاهده کرد که چگونه بحران بر مردم، چه یونانیها و چه مهمانان، در زمین تأثیر میگذارد. در کار، بحثهایشان، و در ارزیابیهای نهاییشان، دانشآموزان آمریکایی من که تماماً زن بودند - از دانشآموزان سال دوم تا سالمندان تازه فارغالتحصیل شده- حرفهای زیادی برای گفتن داشتند.
به عنوان پسزمینه، اجازه دهید بگویم که ما دانشجویان را در معرض طیف گستردهای از خوانشها و تحلیلها در مورد این موضوع قرار دادیم و ترتیب ارائههایی را از طیف کامل دیدگاههای سیاسی، ارائه و یا ارائه چند ارائه دادیم. ما ارائهای از یک اندیشکده جریان اصلی داشتیم که بیش از حد کافی خطوط رسمی مورد حمایت نخبگان دو حزب یونان را توضیح میداد، از یک نماینده وزارت خارجه، از یک دیپلمات سابق آمریکایی، مقامات حزبی از احزاب کوچکتر، یک مقام بلندپایه شنیدیم. معلم/وبلاگ نویس مدرسه و افراد بسیار زیادی از هر نژاد و رنگ در خیابان های آتن، پلوپونز، کرت و کارپاتوس. همه سخنرانان از دیدگاه خود آموزنده بودند. و گفتگو اغلب ما را به مقایسه بین یونان و ایالات متحده می برد.
سخنران جریان اصلی اتاق فکر یک ارائه عالی و صادقانه ارائه کرد. او اقداماتی را که برای مردم یونان اعمال میشود، «ناشنیده» توصیف کرد، از جمله کاهش حقوق، دستمزد، مشاغل و هزینههای عمومی. گشودن طیف وسیعی از حرفه ها؛ و البته «فیله» (filet): خصوصی سازی شرکت ها و اموال عمومی. قابل توجه ترین پاسخ های او به سؤالات دانشجویان آمریکایی درباره مبانی نظری و تاریخچه تجربی چنین برنامه هایی بود.
در حالی که سخنران اندیشکده آشکارا مخالف هرگونه تصوری مبنی بر خروج یونان از منطقه یورو بود، اما احتمال «کوتاه کردن مو» را تأیید کرد که در آن امکان مذاکره مجدد در مورد شرایط وام به یونان وجود دارد. اما او کاملاً صریح و واضح بود که بدون هیچ گزینه کاهش ارزش خارج از یورو، تنها گزینه روی میز کاهش ارزش نیروی کار و کیفیت زندگی برای یونانیان متوسط است.
در پاسخ به سوالی درباره سابقه خصوصیسازی خدمات و املاک عمومی بهعنوان ابزار مثبت توسعه اقتصادی و کاهش بدهی، سخنران مجدداً کاملاً صریح بود: هیچ سابقه قابل اعتمادی وجود ندارد که خصوصیسازی چنین نتایجی را به همراه داشته باشد. او همچنین به صراحت اعلام کرد که در سطح سیاست گذاری بحثی در مورد پیگیری بانک ها یا ثروتمندان وجود ندارد.
از قضا، دیپلمات سابق آمریکایی یکی از مصمم ترین افراد در مورد اهمیت سیاست و اعتراض بود. وی تاکید کرد که آنها (دانشجویان آمریکایی که در خارج از کشور تحصیل می کنند) نباید از هیچ کدام بترسند و از نظر تاریخی این اقدامات قدرتمند است.
نماینده حزب از چپ در آناتومی بحران کنونی «کتاب درسی» بود که به دستکاری سیاسی و اقتصادی نظام سرمایهداری جهانی و تز «دکترین شوک» نائومی کلاین استناد میکرد. علاوه بر این، این سخنران بین بحران و نقش جوانان، "بهار عربی" (مصر و غیره) و تغییرات آب و هوایی جهانی ارتباط برقرار کرد. تاکید اصلی او این بود که «جایگزینهایی وجود دارد».
معلم با تحلیل و پیام مستقیم و صریح خود، قلب دانش آموزان آمریکایی را ربود. او به سرعت یک رویکرد جایگزین اساسی ایجاد کرد: "ما (یونانی ها) باید کشور خود را اداره کنیم!" چقدر این در تضاد با لایه های بازیکنان و تحلیل ها و ترویکا و وال استریت بود! او با گفتن این سخن، پذیرفت که یونانیان از کنترل سیاستمداران و نظام سیاسی خود غفلت کردند. اما او افزود که نیاز به دموکراسی این است که در خط مقدم راه حل قرار گیرد - نه هیچ بانکدار خارجی یا داخلی یا ترویکا. به عنوان نمونه ای از وضعیت روند دموکراتیک در یونان، او به سر و صدا در مورد پیشنهادات وام های چین و روسیه با شرایط بهتر اشاره کرد - پیشنهادهایی که نخست وزیر یونان، و/یا اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول ممکن است از پذیرش یونان جلوگیری کرده باشند. طبیعتاً سؤالاتی مطرح می شود: آیا این دموکراسی است؟ آیا این "بازار آزاد" است؟ اگه نه بازار کیه؟
او سخنرانی پرشور خود را به دانشجویان من در دانشگاه پیتسبورگ با بیانیهای در خلال پرسش/پاسخ برق آسا، که بسیاری با خود به خانه بردند، پایان داد: "انقلاب به دنبال ایجاد چیزها است نه از بین بردن چیزها!" رویکرد پایین به بالا در این زنان جوان طنین انداز شد.
دانشجویان آمریکایی من، به طور کلی، احساس می کردند که بحران اقتصادی در یونان توسط بانکداران بی پروا و بازارهای مالی بی ضابطه (به اندازه کافی) به وجود آمده است. آنها واقعاً از اتحادیه اروپا و مقامات یونانی انتقاد کردند که قبل از اینکه یونان معیارهای خود را برآورده کند، به یونان اجازه ورود به منطقه یورو را دادند. به نظر می رسد که دانشجویان (مانند بسیاری از ما) نیز نمی توانند درک کنند که چگونه کل کشور می تواند اقدامات ریاضتی را که کارشناسان موافقند با هم جمع نمی شوند، بپذیرند و نتیجه ای نیز نخواهد داشت. علاوه بر این، آنها گفتند که از یک چیز مطمئن هستند: آمریکاییها هرگز اجازه نمیدهند قدرتهای خارجی – چه تکنوکراتها و چه سیاستگذاران – بر کشورشان هجوم بیاورند و آن را به یک مستعمره خصوصی و مدیریت شده از سرمایه مالی جهانی تبدیل کنند!
از نظر عملی، این دانشجویان آماتور سوالاتی عمیق و در عین حال اساسی پرسیدند: واقعاً چه مزایایی برای یونان و یونانیها در اتحادیه اروپا وجود دارد؟ چرا باید طبقات کارگر و متوسط یونان برای پرداخت وام های بدی که بانکداران داده و سیاستمداران فاسد پذیرفته اند، پاسخگو باشند؟ چرا کسی با تجزیه و خصوصی سازی کشور خود موافقت می کند؟
مخاطرات بالا هستند. ما قبلاً دیدهایم که چگونه باراک اوباما تقریباً از ناکجاآباد در انتخاباتی بر اساس «امید» پیروز شد. از آن زمان تا کنون شاهد تاثیر حزب چای در انتخابات میان دوره ای بوده ایم. چه کسانی رهبران جهانی در مبارزه با بانکداران جهانی خواهند بود باید دید. از تجربه و نمونه این گروه کوچک از دانشجویان جوان آمریکایی، میتوانیم به سؤال لفاظی ویزبروت در مورد اینکه آمریکاییها به اقدامات مشابهی که در ایالات متحده بر آنها تحمیل میشود، واکنش نشان خواهند داد، پاسخ دهیم.
* در حالی که برخی از مطبوعات یونان به این جنبه از مدیریت بحران اشاره کردند و شخصیت های عمومی مانند آهنگساز مشهور، میکیس تئودوراکیس، بارها آن را مطرح کردند، این سوال که "آیا پیشنهادات وام دیگری در اواخر سال 2009/اوایل 2010 ارائه شد؟" در مجلس سوال نشده است. انجام این کار از نظر لجستیکی با استفاده از قالب «پرسش های پارلمانی» آسان خواهد بود. پاسخ نخست وزیر این موضوع را حل می کند. اما هنوز هیچ حزبی در مجلس این سوال را مطرح نکرده است. دانشجویان آمریکایی من تعجب کردند، "چرا کسی در این مورد در پارلمان نپرسید؟" سؤال خوبی بود!
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا