منبع: ملت
هنگ کنگ — عکس توسط EarnestTse/Shutterstock.com
بیست و سه سال پس از پایان حکومت استعماری در هنگ کنگ، دولت چین اعلام کرده است که در حال تحمیل یک قانون "امنیت ملی" طولانی مدت در این قلمرو است. به طور مؤثر مخالفت را جرم انگاری می کند. به همان اندازه که محتوای این قانون خیرهکننده است، نحوه تصویب آن نیز خیرهکننده است: بهجای حرکت در مجلس قانونگذاری هنگکنگ - که قبلاً به نفع تشکیلات غیرمحبوب طرفدار پکن شهر تقلب شده است - این قانون تصویب خواهد شد. به صورت یک جانبه تصویب شد توسط بالاترین نهاد قانونگذار چین، کمیته دائمی کنگره ملی خلق. این بیانیه ای است از غیرقابل انکار قانون و اقتدار کامل پکن بر هنگ کنگ و مردم آن.
چیزی عمیق از دست رفته است. این دموکراسی نیست، زیرا هنگ کنگ هرگز دموکراتیک نبود. این خودمختاری نیست، زیرا هنگ کنگ هرگز از خودمختاری برخوردار نبود. قطعاً اراده مقاومت نیست. همانطور که من این را می نویسم، فعالان در حال برنامه ریزی هستند تقویم کامل اعتراضات جمعی، مصمم به مبارزه تا پایان تلخ است.
چیزی که از دست می رود این احساس است که آینده هنگ کنگ می تواند یک سوال باز باشد. پاسخ ظاهری چین نشانگر آغاز یک بی جهتی جدید است.
در کوتاه مدت، بزرگترین نگرانی هنگ کنگی ها ایمنی است. قانون می تواند باشد تا هفته آینده تایید شد و تا ژوئن به تصویب رسید. مقامات نزدیک به پکن پیشنهاد می کنند که این قانون ممکن است توسط آن اجرا شود ماموران امنیتی دولتی، همان گروه شناخته شده برای فعالان سرزمین اصلی "ناپدید شدن". بدون محاکمه این پیامدهای گسترده ای در هنگ کنگ خواهد داشت. این شهر نه تنها خانه فعالان طرفدار دموکراسی است (و اخیراً در حال رشد است جنبش اتحادیه) از دیرباز پناهگاه بوده است سازمان دهندگان و ناراضیان کارگری چینو پایگاهی برای گروه هایی که برای محافظت می جنگند مهاجران, پناهندگان, مردم عجیب و غریب, کارگران جنسیو سایر جوامع، هم در هنگ کنگ و هم در آن سوی مرز. این شهر همچنین دفتر مرکزی روزنامه نگاران از سراسر جهان، از جمله بسیاری از چین را دارد.
تا همین اواخر، همه این افراد به طور نسبتاً آزاد در هنگ کنگ کار می کردند. آنها توانستند بدون ترس از انتقام جویی دولت، انتقادی از مقامات صحبت کنند. اما اگر قانون جدید شبیه همتای اصلی خود باشد، آن روزها به زودی به پایان خواهند رسید. در حال حاضر، هنگ کنگی ها پیش بینی می کنند افزایش نظارت عجله کرده اند دانلود VPN ها، حساب های رسانه های اجتماعی خود را قفل کنید و نمایه های عمومی آنها را از هر گونه اثری از مخالفان سیاسی پاک کنید.
خطر تئوری نیست. در هفتههای اخیر، تحت پوشش همهگیری ویروس کرونا، نیروی پلیس هنگ کنگ را جمعآوری کرده است صدها نفر را دستگیر کرد از معترضان طرفدار دموکراسی و همچنین فعالان برجسته، به اتهام همه چیز، از بی نظمی تا نقض اقدامات ضد ویروس. افسران دارند اسپری فلفل به خبرنگاران کسانی که اعتراضی را پوشش می دادند و آنها را مجبور به رفتن به پیاده رو می کردند. یکی از عکاسان گفت که او خفه شده است. این تقریباً پس از یک سال تظاهرات انجام می شود که در طی آن بیش از 8,000 نفر، از جمله کودکان ده ساله، دستگیر شده اند. برخی از معترضان بعداً گزارش دادند که بودند مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار گرفته است در بازداشت
نمی توان تکرار کرد که جنبش اعتراضی مرکزیپنج خواسته” به طرز شگفت آوری متواضع هستند. شرکت کنندگان در آن ابتدا حول یک سوال بسیج شدند: اینکه دولت محلی از یک سوال عقب نشینی کند لایحه نادرست استرداد که هنگ کنگی ها را در معرض سیستم حقوقی غیرشفاف چین قرار می داد. هنگامی که کری لام، رهبر هنگ کنگ با سرکوب پلیس پاسخ داد، معترضان در یک جنبش متحد شدند: آنها شروع به درخواست تحقیقات در مورد خشونت پلیس کردند، تا دولت از نامیدن اعتراضات به عنوان "شورش" (که معترضان را در معرض اتهامات شورش قرار می دهد، مجازات می کند) تا ده سال زندان)، عفو برای زندانیان، و انتخابات آزاد که مدت ها توسط خود پکن وعده داده شده بود.
این خواسته ها به سختی رادیکال هستند. نظرسنجی ها نشان می دهد که هستند توسط اکثریت قاطع هنگ کنگی ها حمایت می شود. این امر منطق غیرصادقانه حزب کمونیست چین برای قانون جدید امنیت ملی را تضعیف می کند، که این است که جنبش اعتراضی به نوعی نماینده جدایی طلبی است. یا حتی تروریسم. در واقع، بحران کنونی هنگ کنگ کاملاً ناشی از امتناع دولت از درگیر شدن با نگرانیهای مردم است – و تصمیم آن برای ایجاد خشونت علیه آنها.
Iمی توانست خیلی متفاوت از آب در بیاید. در سال 1984، زمانی که انگلستان و چین معاهده ای را امضا کردند بیانیه مشترک چین و بریتانیا، دو کشور توافق کردند که "شیوه زندگی هنگ کنگ به مدت 50 سال بدون تغییر باقی بماند" و ساکنان شهر در نهایت رهبر خود را انتخاب کنند. در آن زمان، بسیاری از فعالان دموکراسی هنگ کنگ عمیقاً با سرزمین اصلی همدردی کردو با شور و اشتیاق از آوردن ارزش های لیبرال- مترقی به چین سخن گفت - خواستی که اصلاح طلبان در رده های بالای چین هم تکرار می شوند. در سال 1984، قبل از امضای بیانیه مشترک، گروهی از دانشجویان دانشگاه هنگکنگ نامهای به ژائو زیانگ، نخستوزیر چین ارسال کردند تا از آنها بپرسند که آیا میتوانند انتظار یک هنگ کنگ دموکراتیک پس از تحویل را داشته باشند یا خیر. پاسخ او از 22 مه، تقریباً دقیقاً 36 سال پیش: "این یک امر مسلم است."
از آن زمان، جنبش دموکراسی خواهانه هنگ کنگ یکی پس از دیگری با دل شکستگی تعریف شده است. اولین قتل عام سال 1989 در میدان تیان آن من بود. این حادثه عملاً جنبش دموکراسی چین را همراه با جان تظاهرکنندگان مسالمت آمیز خاموش کرد. این اقدام خشونت آمیز غیرقابل توصیف شکافی را بین مقامات پکن و دموکرات های حیرت زده هنگ کنگ گشود. ترس شدید جایگزین خوش بینی محتاطانه شد.
دومین دلشکستگی در سال 2014 اتفاق افتاد، زمانی که سال ها تلاش دموکرات های هنگ کنگ برای تصویب یک بسته اصلاحی برای انتخابات آزاد بود. با شکست به پایان رسید. به عنوان آخرین تلاش برای از سرگیری روند اصلاحات، فعالان دانشجویی یک اشغال خیابانی گسترده ۷۹ روزه در اطراف مقر دولت هنگ کنگ - جنبش چتر - رهبری کردند که مقامات در نهایت با زور، بدون دادن یک امتیاز، آن را پاک کردند. شکست آن جنبش دروازههای سرکوب را که به سرعت در حال افزایش بود باز کرد: در سالهای بعد، رهبران آن به زندان افتادندو قانونگذاران اپوزیسیون احزاب بودند از صندلی هایشان بیرون انداخته شدند. کتابفروشان کوچکی که جلدهای انتقادی از شی جین پینگ منتشر کرده بودند، بودند در آن سوی مرز ربوده شد، جایی که آنها را زندانی کردند و مجبور به ثبت اعترافات کردند. بنابراین زمانی که لایحه استرداد در سال گذشته مطرح شد، به عنوان آخرین نی تلقی شد.
اکنون سومین دل شکستگی را تجربه می کنیم. اگر مسیر امضای بیانیه مشترک چین و انگلیس تا لایحه استرداد با هشدارهای شوم فزاینده ای مشخص شد، قانون امنیت ملی نقطه بی بازگشتی است. از اینجا به بعد، هنگ کنگی ها دیگر نه تنها علیه دولت هنگ کنگ - نماینده نابکار و بداخلاق پکن - بلکه علیه خود حکچ سازماندهی خواهند شد. و هیچ کس دقیقا نمی داند چگونه باید ادامه دهد.
مشکل از لحظه ای از خطر جهانی صحبت می کند. تصادفی نیست که ناامیدی فزاینده هنگ کنگ منعکس کننده استیصال چین است بدتر شدن روابط با آمریکا. از زمان آغاز به کار آن به عنوان یک پست تجاری استعماری، ویژگی بارز هنگ کنگ، در بین بودن آن بوده است. تعبیر چین به وضعیت پسااستعماری هنگ کنگ - "یک کشور، دو سیستم" - به دلیل وجودی آن اشاره می کند: رابطی برای سرمایه بین چین و غرب. این قلمرو هرگز اجازه نداشته است که ثبات را از منابع یا منافع خود به دست آورد، بلکه از تقاطع چندین مورد دیگر است. جایگاه هنگ کنگ در جهان به توانایی آن در میانجی گری بین قدرت های خارجی بستگی دارد. مبارزه وجودی آن نیز نشانهای از یک فروپاشی بزرگتر است.
آخرین باری که هنگ کنگ با بحران مشابهی مواجه شد، بیش از 50 سال پیش، در اوج جنگ سرد و آغاز انقلاب فرهنگی چین بود: در سال 1966، ناآرامی های سرریز از سرزمین اصلی با نارضایتی های کارگری محلی جرقه زد و آتش خشونت آمیزی را برانگیخت. قیام ضد استعماری که رژیم اشغالگر انگلیس را به لبه پرتگاه سوق داد. آنچه اکنون اتفاق می افتد نوعی وارونگی بی رحمانه است: همان تاکتیک های پلیسی وحشیانه و چارچوب های قانونی استبدادی توسط انگلیسی ها توسعه یافته است برای سرکوب مخالفان چپ هستند توسط مقامات چینی بازیافت شده است علیه هنگ کنگی های طرفدار دموکراسی حکچ دائماً خود را به عنوان پاسخی به امپریالیسم غربی معرفی میکند. اما رسانه های دولتی چین اکنون استدلال می کنند که قانون جدید امنیت ملی هنگ کنگ چنین خواهد بود بهبود چارچوب امنیتی «ضعیف» بریتانیا- به عبارت دیگر، این که می خواهد ماشین سرکوب استعماری را تقویت کند، نه از بین بردن.
امروز هنگ کنگ در تضادهای سرمایه داری جهانی گرفتار شده است. نئولیبرالیسم جهان وطنی و حتی گاهی آرمانشهری دهه 1990 - زمانی که هنگکنگ از اوج شکوفایی خود لذت میبرد - از طریق بحرانهای مالی مکرر از بین رفته است. نتیجه جهانی است که نه چندان ایدئولوژی های بازار را رد کرده است، بلکه در رقابتی فزاینده تلخ و ملی گرایانه با دولت های قدرتمندی که برای کنترل بر بازدهی رو به کاهش می جنگند، دست و پنجه نرم کرده است. همهگیری کووید-19 میتوانست فرصتی برای یک واکنش مشترک بینالمللی باشد. در عوض، با مقامات ارشد ایالات متحده و چین - "رهبران جهانی" ما، تنها پیامدها را تشدید کرده است.پرتاب تئوری های توطئه به یکدیگر از طریق شبکه های اجتماعی
حد وسطی که هنگ کنگ اشغال می کند بیش از هر زمان دیگری مخاطره آمیز است. تعداد فزایندهای از هنگکنگیها برای همسو شدن با یک قدرت خارجی – اگر نه حکچ، پس غرب-، تحت فشار قرار گیرند. پاییز گذشته، برخی از هنگکنگهای طرفدار دموکراسی قدم جدیدی برداشتند لابی مستقیم ایالات متحده برای کمک. قانونگذاران ایالات متحده مشتاقانه این فرصت را پذیرفتند که باز هم یک نوازش نمادین دیگر علیه چین انجام دهند و با امضای توافقنامه قانون حقوق بشر و دموکراسی هنگ کنگ سپتامبر گذشته قانون شد. هدف این عمل "حفاظت" از خودمختاری شهر با استفاده از نوعی منطق خودکشی است: در حالی که سیاست فعلی آمریکا HKHRDA با هنگ کنگ به عنوان یک نهاد جدا از چین برای اهداف تجارت و مهاجرت رفتار می کند، HKHRDA تهدید می کند که در صورت ادامه نقض استقلال هنگ کنگ، این سیاست را به کلی لغو خواهد کرد. فرض ناگفته این است که چین جرات صدمه زدن به مجرای ارزشمند خود به سرمایه جهانی را ندارد، غازی که تخمهای طلایی میگذارد. با قانون جدید امنیت ملی هنگ کنگ، چین بلوف ایالات متحده را نامیده است.
مشخص نیست که هنگکنگیها همچنان میتوانند با ادامه لابیگری با دولت ایالات متحده و تهیه مهمات برای درگیری که در آن هنگکنگیها اولین کسانی هستند که آسیب میبینند، به دست آورند. اما همسویی هنگکنگیها با چینیها، علیرغم اینکه اکنون با سرکوبهای مشابه دولتی روبهرو هستند، ساده نیست. سانسور شدید در سرزمین اصلی، سنجش آن را دشوار می کند سطح همدردی برای دموکراسی هنگ کنگ؛ فعالان چینی، هنرمندان، نویسندگان و کاربران عادی اینترنت حتی به دلیل ابراز عقیده بازداشت شده اند حمایت خفیف برای اعتراضات علاوه بر این، به نظر می رسد رسانه های دولتی چین مصمم به ادامه این روند هستند تصویرسازی نادرست از دموکرات های هنگ کنگ به عنوان خائنان تجزیه طلب، اگر نگوییم عوامل خارجی - خط داستانی طراحی شده برای تحریک شور ملی گرایی داخلی. حتی گروههای حقوق کارگری مستقر در هنگکنگ، سازمانهای اجتماعی و فعالان اجتماعی، به لطف حزب مرکزی، کار در چین را غیرممکن میدانند. تشدید سرکوب سازمان های غیر دولتی.
برای بدتر شدن اوضاع، برخی هنگ کنگی های بومی تندرو-که اقلیتی از معترضان را تشکیل می دهند- مهاجران، گردشگران و کارگران چینی را مورد آزار و اذیت و حتی حمله قرار داده اند. این همه راههای معدودی را برای همبستگی میبندد.
n مسیر فرار برای هنگ کنگ می توانست به معنای یک راه فرار برای همه ما باشد. تعداد کمی از مکانهای دیگر بهعنوان یک نقطه ملاقات چشمگیر عمل کردهاند، جایی که خواستههای رقابتی در تنش مداوم برگزار میشوند. سرپیچی هنگ کنگ از دوتایی های ژئوپلیتیکی، آن را به فضای نادری برای مذاکره آنها تبدیل کرد. مسلماً استثنایی هنگ کنگ کلید غنیسازی نسلهای استعمارگران، کمپرادورها، سرمایهداران و الیگارشها بوده است که شهر عمدتاً برای آنها طراحی شده است. هنگ کنگ همچنین فضایی است که با مبارزات مهاجران و افراد ناسازگار، رویاپردازان و ناراضیانی که -همانطور که مردم سرکوب شده اغلب انجام داده اند- در تقاطع سیستم های متضاد نقطه شروعی برای شورش های خود پیدا کرده اند و شکل گرفته است.
راه خروج هرگز ساده نبود. رهایی هنگ کنگ از هر قانون یا قدرت دولتی، از کلیت این تاریخ های متضاد، مستلزم خنثی کردن استعمار، سرمایه داری، ناسیونالیسم و امپریالیسم، به یکباره است. این هم چالش غیرممکن هنگکنگ و هم منبع پتانسیل رهاییبخش آن بود: نه تنها در نقطهی میانی قطبهای رقیب بایستد، بلکه راههای دیگری برای بودن تولید کند.
ما به طور خلاصه به این جهان های جدید نگاه کرده ایم. در طول جنبش چتر، پل های هوایی رعد و برق ترافیک تبدیل به اردوگاه های آرام شد. در جریان تظاهراتهای جاری، هنگکنگیهای سالخورده در خط مقدم میایستند تا از تظاهرکنندگان جوان در برابر پلیس محافظت کنند، در حالی که دانشجویانی که پزشکان داوطلب شدهاند چشمان غریبهها را از گاز اشکآور پاک میکنند. این روحیه ای است که اجازه داده است هنگ کنگی ها به سرعت خود را سازماندهی کنند علیرغم عدم اقدام دولت در طول همهگیری - ماسک زدن و زنده ماندن. این آگاهی اغلب شبیه یک جامعه جدید و نامرئی است که بر جامعه قدیمی پوشانده شده است. این ایده ای است که توصیف آن به روشی که یک اقتصاددان، یک مقام حزبی یا نماینده کنگره آمریکا می تواند خوانا باشد، دشوار است. همچنین، به اعتقاد من، این منبع واقعی عشق عمیق مردم به هنگ کنگ است.
زندگی ما نمی تواند به بسیج سیاسی دائمی تبدیل شود. اگر آینده هنگ کنگ را نمی توان با شرایط خودمان به دست آورد، حداقل می توانیم ظهور آن را با داستان هایمان پیچیده کنیم. هنگکنگیها سالگرد تاریخهای مهم را مانند کدهای مخفی مشخص میکنند: ما به 8-3-1، 7-1، 6-4، و اکنون، 5-2-1 اشاره میکنیم. برخی از این تاریخ ها نشان دهنده تراژدی های تلخ سیاسی هستند، برخی دیگر لحظات شادی با هم بودن - هر یک از آنها نقطه ای به سوی خودشناسی مشترک ما هستند. زبان هایی از این دست نه آنقدر سانسور را دور می زنند که از فراموشی محافظت می کنند. با دانستن تلاشهای حکچ برای مدفون کردن خاطرات وقایع مشابه در چین در زیر رسوب اطلاعات نادرست، به استراتژیهای تخیلیتری برای آنچه در پیش است نیاز خواهیم داشت.
پاییز گذشته، درحالیکه اعتراضها همچنان در خیابانها بیداد میکرد، یکی از کاربران اینترنت هنگکنگ با راهاندازی یک تاپیک فیسبوک از دوستانش پرسید که اگر شهر واقعاً آزاد شود، با زندگیشان چه خواهند کرد. این پست - که اکنون حذف شده است - در فضای مجازی منتشر شد، زیرا معترضان به یکدیگر زیر نقاب نگاه کردند. برخی از پاسخها به طرز طراوتآمیزی روزی بود: «من میخواهم یک پایه توپ ماهی باز کنم،» یک نفر نوشت: «چون من خوردن گلولههای ماهی کاری را دوست دارم.» بسیاری دیگر ابراز تمایل کردند که داستاننویس، آرشیودار، متصدی موزه، کتابدار شوند تا روایتهای مقاومت را حفظ کنند: «میخواهم به بچهها بگویم که برادران و خواهرانشان چگونه برای آنها جنگیدند».
یک روز، شاید فراتر از عمر ما، این رویاها می توانند هنگ کنگی ها را به خانه هدایت کنند.
ویلفرد چان یکی از نویسندگان مشارکت کننده برای The Nation است. او که در حال حاضر در نیویورک مستقر است، به عنوان روزنامه نگار در هنگ کنگ، جنبش چتر و پیامدهای آن را پوشش می داد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا