[تقریباً 6,000 نفر در ژاپن و خارج از کشور در شش دادگاه منطقه ای شکایت کرده اند و ادعا می کنند که بازدیدهای مکرر نخست وزیر کویزومی جونیچیرو از زیارتگاه یاسوکونی در مقام نخست وزیری، اصول آزادی مذهب و جدایی سیاست و مذهب مندرج در قانون اساسی ژاپن را نقض می کند. شاکیان شامل ساکنان کرهای ژاپن میشوند که پدرانشان در جنگ آسیا و اقیانوسیه جان باختند و دولت ژاپن با نقض خواستههای خانوادههایشان، آنها را به عنوان خدایان در زیارتگاه یاسوکونی ثبت کرده است. در 27 فوریه، دادگاه ناحیه اوزاکا حکم داد که دیدار نخست وزیر نه به عنوان یک شهروند خصوصی بلکه در مقام رسمی وی انجام شده است. حکم دادگاه منطقه فوکوکا در 16 آوریل این بازدیدها را به دلیل نقض جدایی دین و دولت مغایر قانون اساسی اعلام کرد. هر دو دادگاه پرداخت خسارت به شاکیان را رد کردند. نخست وزیر پاسخ داد که با نقض احکام دادگاه و علیرغم (یا شاید به دلیل) اعتراضات دولت های چین، کره و سایر کشورهای آسیایی به بازدیدهای خود از حرم ادامه خواهد داد. این مقاله دیدارهای یاسوکونی را در رابطه با تصمیم دولت کویزومی برای اعزام نیروهای ژاپنی به عراق تحلیل میکند. همچنین معنای فرهنگی و سیاسی ثبت سربازان کره ای و تایوانی در ارتش امپراتوری ژاپن به عنوان خدایان در یاسوکونی را بررسی می کند.]
اولین حکم در دعوی علیه دیدار نخست وزیر کویزومی از یاسوکونی
تقریباً 6,000 نفر در ژاپن و خارج از کشور در شش دادگاه منطقه ای شکایت کرده اند که به این اتهام که دیدار نخست وزیر کویزومی جونیچیرو از معبد یاسوکونی، نقض اصول آزادی مذهب و جدایی سیاست و مذهب است. دادگاه منطقه اوزاکا رای خود را در 27 فوریه صادر می کند، اولین مورد از این سری از "بازدید از یاسوکانی دعوای غیرقانونی است." در پی اعزام نیروی دفاع شخصی به عراق، آیا قوه قضائیه حس خوبی برای جلوگیری از آن خواهد داشت. لغزش به سمت "وضعیت جنگی"، یا آنها به سادگی با جریان پیش خواهند رفت؟
با تمرکز بر دعوی در اوزاکا، که به دلیل هویت شاکیان به "دعوای آسیایی" معروف است، و "دعوای شیکوکو" که تقریباً همین ادعا را مطرح می کند، آنچه را که این اتهامات خلاف قانون اساسی در قانون اساسی زیر سوال می رود، بررسی می کنم. بافت زمان
«دعوای حقوقی آسیایی»
"دعوای آسیایی" در 1 نوامبر 2001 در دادگاه منطقه اوزاکا مطرح شد (اقدامات شیکوکو، کیوشو و یاماگوچی در همان روز آغاز شد). با نام بردن از دولت ژاپن، آقای کویزومی، نخست وزیر کویزومی، و شرکت مذهبی معبد یاسوکونی به عنوان متهمان، خواستار: اول، به رسمیت شناختن غیرقانونی بودن بازدیدهای کویزومی از زیارتگاه. دوم، جبران خسارت. و سوم دستوری علیه بازدیدهای بعدی. یکی از ویژگیهای این اقدامات، اولین مورد از زمانی که قانونی بودن بازدیدهای نخستوزیری از معبد یاسوکونی به دنبال «بازدید رسمی» نخستوزیر وقت ناکاسون یاسوهیرو در سال 1985 زیر سؤال رفت، گسترش منطقهای شاکیان است. در میان 639 شاکی در «دعوی حقوقی آسیایی»، صد یا بیشتر، کره جنوبی، یا کره جنوبی مقیم ژاپن، و چینی هستند که به شهروندان ژاپنی پیوسته اند. علاوه بر این، در دومین دعوای مطرح شده در 7 فوریه 2003، بیش از نیمی از 236 شاکی (124) تایوانی هستند. "دعوای آسیایی" که از مرزهای ملی عبور می کند، اولین پرونده مربوط به جدایی سیاست و مذهب از زمان دعوای "مراسم مماشات زمین" تسو در سال 1965 است.
گسترش منطقه ای شاکیان است مهمترین ویژگی این دعوا: افرادی از سراسر آسیا، از جمله قربانیان کره ای و تایوانی استعمار ژاپن و جنگ تهاجم، به افرادی از کشور متجاوز، شهروندان ژاپنی (از جمله خانواده های داغدار) ملحق شده اند تا در یک شکایت شاکی شوند. علیه دولت ژاپن پس از جنگ این نشان دهنده آرزوی مردمی است که دیگر متجاوز یا قربانی نباشند، و دیگر اجازه ندهیم ژاپن به کشوری تبدیل شود که جنگ به راه انداخته است.
نقض حقوق بشر قربانیان کره در دیدار نخست وزیر
بیایید شهادت (عمدتاً شهادت دادگاه از 6 اکتبر 2003) لی هیجا کره ای را بشنویم. (متولد 1942) که به عنوان شاکی در «دعوای حقوقی آسیایی» جسورانه به پاسخگویی ژاپن ادامه داده است.
با شروع جنگ کره در سال 1950، زادگاه خانم لی، جزیره گانگوا، به محل نبرد شدید تبدیل شد و سربازان، بمب ها و شلیک گلوله راه خود را به زندگی دختر جوان منفجر کردند. این دختر که هنوز ده ساله نشده بود، با دیدن سربازان با اسلحه، پدرش (لی ساهیون) را به یاد آورد که از زمانی که یک ساله بود به اجبار به ارتش ژاپن به عنوان کارمند غیرنظامی به ارتش ژاپن بازنگشته بود.
- وقتی جنگ کره آغاز شد، به این فکر کردم که پدرم باید در میدان نبرد مرده باشد، اما حتی اکنون نیز نمیخواهم مرگ او را بپذیرم.»
در سال 1992، تقریباً نیم قرن پس از این رویداد، خانم لی، رئیس کنونی کنفرانس ترویج غرامت به قربانیان جنگ آسیا و اقیانوسیه، متوجه شد که پدرش در ژوئن سال بعد از سربازی سربازی درگذشت. تا سال 1992، هیچ تماسی از سوی دولت ژاپن وجود نداشت. پنج سال بعد، در سال 1997، خانم لی متوجه شد که پدرش در یاسوکونی به ثبت رسیده است.
- همه چیز تاریک شد و خونم به جوش آمد. این احساسی بود که فقط کسانی که تجربه مشابهی داشتند آن را درک می کردند.»
پدر خانم لی نه تنها از او گرفته شده بود، بلکه او بدون رضایت خانواده اش و حتی بدون اطلاع خانم لی از مرگش، در یاسوکونی، جایی که همه کسانی که در میدان نبرد برای امپراتور جان باختند، به ثبت رسیده بود. و ژاپن» به عنوان «ارواح مردگان جنگ» تجلیل شدند، بنابراین او در جنگ تهاجم ژاپن نقش داشت. بدون شک تحقیر شدید بود. خانم لی در حال پیگیری یک اقدام جداگانه برای لغو این قانون است. حدود 49 تایوانی و کره ای (از شمال و جنوب) که در جنگ تجاوزکارانه ژاپن بسیج شدند و جان باختند در یاسوکونی نگهداری می شوند.
نخست وزیر کویزومی بارها برای ابراز "احترام و قدردانی" از زیارتگاه یاسوکونی بازدید کرده است. احساسات خانم لی نسبت به پدرش (حقوق اخلاقی او) بارها و بارها به آشوب کشیده می شود. علاوه بر این، خانم لی که به مذهب خاصی اعتقاد ندارد، میگوید که حق اخلاقی او مبنی بر عدم ایمان با بازدید نخستوزیر کویزومی از معبد یاسوکونی نقض شده است. نحوه عزاداری و یادبود یکی از بستگان متوفی، از جمله از طریق اعمال مذهبی، تصمیمی است برای خانواده داغدیده (حق انتخاب شخصی) و هیچ کس، چه رسد به مقام دولتی کشور دیگر، حق ندارد معنای آنها را تحمیل کند. از «احترام» یا «قدردانی». آرزوی شاکیان کره ای که بستگانشان را از آنها گرفته اند این است که «مردگان برگردانده شوند».
در هفتمین جلسه دادخواهی «دعوای آسیایی» در 6 اکتبر، شاهدان شاکیان، از جمله استاد دانشگاه ریوکوکو هیرانو تاکشی (قانون اساسی) شهادت دادند که حق حریم خصوصی در رابطه با دین، ناشی از ماده 13 (احترام به فرد) است. ) و بندهای 1 و 3 ماده 20 (آزادی مذهب و ممنوعیت فعالیت مذهبی توسط دولت) قانون اساسی، «در حال گسترش و غنی شدن است.» طبق شهادت هیرانو، بازدید نخست وزیر کویزومی از معبد یاسوکونی، حریم خصوصی خانم لی را نقض کرده است. حقوق در رابطه با دین
علاوه بر این، خانم لی در شهادت خود گفت که در کره، اگر شما در یاسوکونی ثبت نام کنید و «اگر از تحریر در یاسوکونی حمایت کنید، شما را به عنوان همدستی میدانند که از جنگ تهاجم حمایت کردهاید.» بنابراین، حتی حقوق اخلاقی خانم لی نیز وجود دارد. (حقوق اخلاقی ملی) با این دیدار نقض می شد.
"جنگ بد است": یک اراده مشترک
با وجود اینکه به آن «دعوای آسیایی» می گویند، اما در پیگرد قانونی که توسط متجاوزان ژاپنی (از جمله خانواده های داغدیده) همراه با قربانیان تایوانی، کره ای و چینی انجام شد، تلاشی برای دستیابی به فراسوی «مرزها» لازم بود. خانم لی در شهادت خود از کلمه "تبادل" استفاده کرد.
- ژاپنیهای وظیفهشناس سعی میکنند از طریق تبادل با گروههای شهروندان بر درد گذشته غلبه کنند، اما سفر نخستوزیر کویزومی مانع از این تبادلات میشود. من از او میخواهم که به تأثیر دیدارش فکر کند و متعهد شود که دیگر به زیارت نرود. اگر این کار را می کرد، این مبادله زنده تر می شد.»
هیشیکی ماساهارو، محقق مذهبی و استاد کالج جونیور نیشیاما، «دعوای حقوقی آسیا» را بسیار ارزیابی می کند.
- در واقع، اینکه متجاوزان و قربانیان باید علیه دولت ژاپن به نیروهای خود بپیوندند، مسائل جدی را ایجاد می کند. برای مثال، ممکن است پدر یکی از شاکیان ژاپنی، پدر خانم لی را کشته باشد. با این حال، آنچه فراتر از این است، احساسات ضد جنگ مشترک مردم است.
عنوان خبرنامه تولید شده توسط شاکیان «دعای آسیایی»، ما نمی کشیم، کشته نمی شویم، اجازه کشتن نمی دهیم، بیانگر امید مردم به صلح فراتر از مرزها است.
سو چویجین (متولد 1947) میگوید: «نقطه شروع من این است که جنگ همیشه بد است.» خانم سو از نزدیک اقدامات خلاف قانون اساسی را که توسط 6 خانواده سوگوار ژاپنی علیه دیدار رسمی نخستوزیر ناکاسونه (1986) انجام شد، دنبال کرد. «تا پایان شکایت، جایی در درون من این فکر بود که «آیا ژاپنیها، حتی شما، متجاوز نیستند.» اما وقتی او شهادت یکی از شاکیان خانواده داغدار را شنید که «بستگان ما درگذشتند.» جنگ بدون هدف مرد، چیزی در درون خانم سو تغییر کرد.
- من فکر میکردم تا زمانی که خانوادههای سوگوار ژاپنی نگویند این مرگها بیهوده است، چیزی تغییر نخواهد کرد، بنابراین وقتی آن شهادت را شنیدم واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم.»
اما با ادامه معاینه، خانم سو تحت تأثیر قدرت شهادت تایوانیها و کرهایها قرار گرفت و از صدای کوچک شاکیان ژاپنی ناراضی شد - افرادی که بیشترین مسئولیت را برای توقف جنگ بر عهده داشتند. این ناشی از بی حوصلگی در برابر عجله ژاپن برای کمک به جنگ کنونی عراق و ناتوانی در توقف آن است. خانم سو هم این عصبانیت را متوجه خودش می کند.
- من به خودم زنگ می زنم زینیچی, اما بیش از نیم قرن از تولد من کره ای در کوبه می گذرد. اگر ما در سکوت به پذیرفتن دیدارهای نخست وزیر از یاسوکونی ادامه دهیم، در نهایت من نیز تبدیل به یک متجاوز می شوم.»
خانم لی و خانم سو امیدوارند: که اهمیت دیدار نخست وزیر کویزومی از معبد یاسوکونی نه به عنوان بیانیه صلح بلکه به عنوان تأیید جنگ شناخته شود.
به عنوان یتیمان «زندانیان سیبری»
با این وجود، شاکیان ژاپنی با جدیت سعی کرده اند تخلف از سفر نخست وزیر کویزومی را به تجربه و تاریخ خود ربط دهند. یکی از آنها شاکی در "دعوای شیکوکو"، یوشیدا تاکاکو (متولد 1935) است.
در سال 1991، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دولت روسیه شروع به انتشار اسامی حدود 60,000 زندانی سیبریایی کرد که جان خود را از دست داده بودند. در آن زمان، تاکاکو به جست و جوی فهرست اسامی گزارش شده در روزنامه ادامه داد و سرانجام نام پدرش را که غلط املایی کرده بود، اینه اوسامو، * «این هاگاتاکه» پیدا کرد. تاکاکو به این دو کلمه در روزنامه خیره شد. «این پدر است!» نام خانوادگی «اینه» نسبتاً نادر بود و تاکاکو متقاعد شده بود که باید او باشد. اما از محل مرگ او اطلاعی در دست نبود.
تاکاکو به یاد آورد که در گزارش رسمی مرگ پدرش که در سال 1947 تحویل داده شده بود، آمده بود: «در اثر بیماری در منطقه سیبری درگذشت.» در آن زمان، تاکاکو، دانشآموز کلاس ششم ابتدایی، همراه مادرش به دفتر حمایت از بازگشت به کشور در مایزورو رفت. ، استان کیوتو، برای جمع آوری بقایای او. اما داخل «جعبه چوبی ساده» که به آنها داده شد، بقایای او نبود، «فقط یک تکه تخته» که روی آن نوشته شده بود «روح اینه اوسامو». از آن زمان تاکاکو همچنان فکر میکرد که «پدرش زنده است». پس از نیم قرن انتظار، تمام بدن تاکاکو از شدت عصبانیت از گزارش دو کلمهای یک زندانی مرده به نام «این هاگاتاکه» که گویی یک تکه کاغذ را دور انداخته بود توسط دولتی که سه بار پدرش را به خدمت گرفته بود، تشنج کرد. .
تاکاکو هر روز نامه های اعتراضی به دولت روسیه، وزارت بهداشت و رفاه وقت و وزارت امور خارجه می نوشت. او نوشت: «فکر میکنی میتوانی زندگی یک فرد را به این شکل بیسابقه حل کنی؟ دولت موظف است شاهدی برای مرگ پدرم بیابد.»
هنگامی که تاکاکو، متولد اوزاکا، در کلاس سوم ابتدایی بود، او را به تاکاماتسو تخلیه کردند، و در همین حین خانوادهاش به منچوری نقل مکان کردند. اثرات ترکیبی از دست دادن دو برادر بزرگتر و پدربزرگش در جنگ، ویران شدن خانه ای که او در آنجا تخلیه شده بود توسط بمباران هوایی و ازدواج مجدد مادرش پس از پایان جنگ، "خانواده او" را در هم شکست. تاکاکو در سن 1992 سالگی به جستجوی پدرش که از او جدا شده بود ادامه داد و هر سال بین سالهای 1996 تا XNUMX به تنهایی به سیبری میرفت تا قبر او را بیاورد و او را به خانه بیاورد. او شب ها در یک نودل فروشی در نزدیکی اوزاکا هوکو کار می کرد و روزها در کلاس های زبان روسی شرکت می کرد. اما او هنوز قبر پدرش را پیدا نکرد. با وجود اینکه او یتیم بود، ازدواج مجدد مادرش به این معنی بود که او تحت قانون کمک به خانوادههای قربانیان و بازماندگان جنگ از حمایت مالی محروم بود و نمیتوانست برای سفرهایش به سیبری در جستجوی قبر از حمایت دولتی برخوردار شود. اگرچه طبق سیاست دولت به عنوان عضوی از یک خانواده داغدیده طبقه بندی می شود، وضعیت پوچ عدم برخورد با آنها همچنان ادامه دارد.
هنگامی که او از بازدید نخست وزیر کویزومی از معبد یاسوکونی مطلع شد، تاکاکو احساس کرد «استفاده شده است.» «مسئله پدرم یک موضوع شخصی است، بنابراین وقتی یک فرد خارجی کامل بازدید میکند، احساس میکنم که به نحوی از این موضوع استفاده میکنند. با وجود اینکه من عضوی از خانواده داغدیده هستم، یک بار هم با من چنین رفتاری نشده است. مدتی است که فکر میکنم اگر کسی در زیارتگاه یاسوکونی باشد - چه دستهای از مردم را محرم میکند؟ - با پدرم به عنوان یک خدا رفتار میکرد، مطمئناً این امر باعث تجاوز از اختیارات آنها میشد.» تاکاکو واقعاً نمیخواهد پدر عزیزش توسط دولت مورد استفاده قرار گیرد. این موضوع فقط مربوط به خانواده های داغدار نیست. در گذشته، دولت مردگان را ستایش می کرد در حالی که زنده ها را برای جنگ بسیج می کرد.
در 3 اکتبر 2002، تاکاکو به دادگاه منطقه ماتسویاما گفت:
- همانطور که جنگی که ژاپن آغاز کرد هنوز زخم تازه ای برای قربانیان جنگ کشورهای مختلف آسیایی است، برای من نیز زخمی کهنه نیست که باید التیام یابد. وقتی یک سیگنال جدید مرتبط با جنگ ارسال می شود، خاطره آن زمان که ما در صف ایستادیم و مردان جوان را رد کردیم، برمی گردد و درد غیرقابل تحمل است. کودکانی که ما آنها را فقط قربانی میدانیم، مسئولیت جنگ تهاجم را نیز بر عهده دارند. دیگر هرگز نباید کودکان را متجاوز یا قربانی جنگ کرد.»
دامنه تجربه تاکاکو به عنوان قربانی جنگ، همراه با سایر قربانیان آسیایی، بیانیه تحسین برانگیزی از گرد هم آمدن این امید است که گذشته هرگز تکرار نشود.
درست پس از اینکه تاکاکو بیانیه خود را در دادگاه بیان کرد، او افکار خود را در ترکیب زیر بیان کرد:
- نه یتیم "روح قهرمان" آن مرحوم
- من از طرف این بیانیه را بیان می کنم
- از پدرم در سیبری
فراخوانی مخاطره آمیز به عنوان معلم
یکی دیگر از شاکیان «دعوی حقوقی آسیا»، تراموتو تسوتومو (متولد 1950)، بازدید نخست وزیر کویزومی از معبد یاسوکونی را از دیدگاه یک کارمند آموزش تفسیر کرد. تراموتو از زمانی که دانشآموز دبیرستانی بود، درباره تجربه تخلیه مادرش، معلم مدرسه ابتدایی، شنید و در دبیرستانی که برای اولین بار به عنوان معلم منصوب شد، به مدت سیزده سال به آموزش ضد تبعیض و حقوق بشر پرداخت.
- دیدار نخست وزیر کویزومی از زیارتگاه یاسوکونی با برافراشتن پرچم ژاپن، هینومارو، و خواندن سرود ملی، کیمیگایو، در طی مراسم مدرسه انجام شد که در آن زمان اجباری می شد. همچنین در دهه 1980، من از نقش برج آموزش در پارک قلعه اوزاکا، که زمانی به عنوان "سوکونی آموزش" شناخته میشد، در جنگ تهاجم و حکومت استعماری مطلع شدم. به همین دلیل است که من احساس کردم که سفر نخست وزیر به یاسوکنی به عنوان وسیله ای برای بسیج ملت برای جنگ باید متوقف شود.
آقای تراموتو در دادگاه به دلیل ترس از اینکه سفر نخست وزیر به عنوان تضمین مرگ احتمالی، در چارچوب اعزام اعضای نیروهای دفاع شخصی به عراق، سربازانی که به معنای وسیع، شاگردان او بودند، تلقی می شود شهادت داد. . در پاسخ، وکلای مدافع نخستوزیر استدلال کردند که این چیزی جز به صدا درآوردن زنگ خطر نیست و هیچ آسیبی وارد نشده است. بنابراین وجود یا در غیر این صورت، خسارات قانونی منتسب به سفر نخست وزیر به یکی از موارد مهم اختلاف در این دعوی تبدیل شد.
احساسات ضد جنگ، ناراحتی و امثال آن به منزله نقض منافع قانونی تلقی نمی شود. با این حال، تراموتو با پیوستن به شاکیان در این اقدام به دنبال استدلال دیگری بود.
- "تمام هدف من به عنوان یک معلم با بازدید نخست وزیر کویزومی از معبد یاسوکونی تهدید می شود - من این سوال را داشتم که آیا واقعاً می توانم به عنوان معلم ادامه دهم."
فرض ادعای شاکیان این است که نخست وزیر کویزومی «به عنوان نخست وزیر» از این دیدار بازدید کرده است. اما دفاع اصرار داشت که این دیدار شخصی آقای کویزومی، که نخست وزیر است، بوده است. این یکی دیگر از موضوعات مهم در دادگاه بود.
اگر نخست وزیر کویزومی به عنوان یک شهروند خصوصی از معبد یاسوکونی بازدید می کرد، همانطور که ممکن است برای لذت بردن از اپرا، یکی از سرگرمی های خود، برود، آنگاه دلیلی برای جنجال سیاسی، اجتماعی یا بین المللی وجود نخواهد داشت. اما زمانی که او به معبد یاسوکونی رفت، از یک خودروی عمومی استفاده کرد، به عنوان نخست وزیر ثبت نام کرد، گل اهدا کرد، بلافاصله پس از بازدید در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار نظر کرد و دبیر ارشد کابینه تا آنجا پیش رفت که «نظر نخست وزیر» را اعلام کرد. شکل ظاهری، و در واقع، این یک «بازدید نخست وزیر» بود، و جامعه عموماً آن را چنین درک می کرد.
اینوئه جیرو، وکیل دادگستری که به جای شاکیان صحبت می کرد، افزود: «هیچ بار نخست وزیر کویزومی انتقاد کشورهای خارجی را با گفتن اینکه این یک «بازدید در مقام خصوصی است» رد نکرد.
آیا قوه قضاییه به تشخیص خلاف قانون اساسی می رسد؟
در «دعوی حقوقی آسیایی» و «دعوی شیکوکو»، معبد یاسوکونی برای اولین بار به عنوان متهم معرفی شد - واقعیتی که توجه قابل توجهی را به خود جلب کرد. ادعا شده بود که معبد یاسوکنی نباید مورد بازدید نخست وزیر قرار می گرفت. در پاسخ، زیارتگاه یاسوکونی استدلال کرد که قبل، در حین و بعد از جنگ، «مکان مرکزی برای عزاداری و آرامش ارواح کشته شدگان جنگ» بوده و به عنوان «مکان مناسبی برای دعای صلح» دیدار نخست وزیر کویزومی در با امیدهای مشترک نه تنها خانواده های داغدار بلکه بسیاری از اتباع ژاپنی.
تمرکز اصلی شش دعوای حقوقی فعلی علیه حرم یاسوکنی، از جمله «دعوای آسیایی»، این است که آیا قوه قضاییه در مورد خلاف قانون اساسی قضاوت خواهد کرد یا خیر. قبلاً در دعوای خلاف قانون اساسی علیه دیدار رسمی ناکاسونه، حکمی مبنی بر «غیرقانونی بودن در صورت ادامه آن» (فوریه 1992، دادگاه عالی فوکوکا) و «احتمال مغایرت با قانون اساسی» (ژوئیه 1992، دادگاه عالی اوزاکا) وجود داشت.
وکیل اینو جیرو اشاره می کند که حکم دادگاه عالی سال 1997 در دعوای اهیمه تاماگوشیرو (پیشنهادی به خدایان) کلیدی است.
- حکم دادگاه عالی تعیین کرد که رابطه مقامات دولتی با زیارتگاه یاسوکنی (زیارتگاه شینتو برای کشتهشدگان جنگ) نباید از یک حد ثابت تجاوز کند، اما واضح است که میزان رابطه پیشنهادی سفر نخستوزیر از نظر دینداری. و همچنین از نظر تأثیر آن، و تأثیر و علاقه ای که ایجاد کرده است، به طور قابل توجهی بیشتر از مورد تاماگوشیرو است. به همین دلیل است که فکر میکنم باید حکمی مبنی بر خلاف قانون اساسی وجود داشته باشد.»
علاوه بر این، اینو جیرو اظهار داشت که این واقعیت که نخست وزیر کویزومی چهار بار، از جمله امسال، علیرغم قضاوت دادگاه بزرگ، "بی اعتنا به قوه قضاییه" و تشدید اتهام ضد قانون اساسی است.
در پایان اظهار نظر یوشیدا تاکاکو که در دادگاه منطقه ماتسویاما ارائه شد، یک سوال از قوه قضاییه نیز وجود داشت.
- هرچقدر هم برای توجیه آن از واژه های زیبای «صلح» و «تعهد به راه انداختن جنگ» استفاده شود، این یک واقعیت غیرقابل انکار است که سفر نخست وزیر به حرم یاسوکونی اقدامی است که اصل قانون اساسی جدایی سیاست را نقض می کند. و دین من میخواهم بپرسم که آیا واقعاً میتوان انحراف اصل جدایی سیاست و مذهب را که در قانون اساسی وضع شده توسط نخست وزیر بخشید؟
علاوه بر این، لی هیجا از «دعوی حقوقی آسیا» شهادت خود را با این شرح کامل کرد:
- من نمی گویم "پدر مرده ام را زنده کنید!" من می خواهم هشداری بدهم و دلایل مذموم بودن معبد یاسوکونی و دیدار حاکم عالی ژاپن، نخست وزیر، از معبد یاسوکونی را برجسته کنم. واقعاً دردناک است... نمیخواهم درد را بدتر از آنچه هست، کنم.»
با این حال، در 10 فوریه در کمیته بودجه مجلس شوراها، نخست وزیر کویزومی پیروزمندانه اعلام کرد: "از سوی دیگر کشورها به ما می گویند که چه کار کنیم، اما من قصد تغییر موضع خود را ندارم."
در بحبوحه اعزام نیروها به عراق و افزایش علاقه به آسیا، دادگاه منطقه اوزاکا چگونه در مورد این دعاوی تصمیم گیری خواهد کرد؟
* در روزنامه، نام پدرش، که معمولاً در آن نوشته می شد کانجی شخصیت ها، در املای آن نوشته شده بود کاتاکانا هجا با توجه به خواندن نادرست از کانجی کاراکتر باشد.
تاناکا نوبوماسا نویسنده غیرداستانی و نویسنده کتاب برنده جایزه است مردمی که قانون اساسی را بازیابی می کنند. این مقاله در شوکان منتشر شده است Kinyobi، 20 فوریه 2004، ص 18-21.
ترجمه شده برای Japan Focus توسط Vanessa B. Ward.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا