(15 ژانویه 2009 ) شرایط به سرعت در حال تاریک شدن کشور، معضل اساسی دوران ریاست جمهوری باراک اوباما را مشخص می کند. غریزه او این است که با اجماع، در میانه متوسط سیاست، حکومت کند. با این حال وقایع وخیم، رئیس جمهور جدید را به سمت راه حل هایی اساسی تر از آنچه در نظر داشت سوق می دهد. هر چه مدت طولانی تری در مقابل اقدامات قهرآمیزتر مقاومت کند، این احتمال بیشتر است که تحت تأثیر ناملایمات تجمع قرار گیرد.
سه مانع بزرگ راه اوباما را می بندد. اولین مورد در مقیاس است: بسته بازیابی نزدیک به 800 میلیارد دلاری او بسیار بزرگ به نظر می رسد، اما شاید دو یا سه برابر کوچکتر از آن باشد که بتواند یک چرخش را ایجاد کند. دوم این که سیستم مالی – که با وجود کمکهای مالی هنوز ناکارآمد است – به چیزی بیش از محرکهای مالی و کمک مالی نیاز دارد: دولت باید بانکها را ملی و نظارت کند تا اطمینان حاصل کند که وامدهی و سرمایهگذاری لازم برای بهبود را انجام میدهند. این به معنای انحلال برخی از پلاک های معروف – به رهبری سیتی گروپ – است که به سمت ورشکستگی در حال حرکت هستند. سوم این است که بحران جهانی است: اقتصاد ایالات متحده نمی تواند به حالت عادی بازگردد مگر اینکه سیستم تجاری نامتعادل جهانی به طور همزمان اصلاح شود. جهانی شدن به شدت قدرت تولیدی ایالات متحده را تضعیف کرده است، زیرا کسری های تجاری این کشور را به وابستگی عمیق تر به بدهکاران سوق داده است.
در حالی که واشنگتن در مورد شرایط بسته محرک اوباما بحث می کند، دیگران ناامیدی را پیش رو می بینند. مؤسسه اقتصاد لوی کالج بارد، پایگاهی از تفکر کینزی، تردیدهای خود را با زبان احساسی که اقتصاددانان حرفه ای به ندرت از آن استفاده می کنند، بیان می کند. تحلیلگران لوی گزارش دادند: «چشم انداز اقتصاد ایالات متحده اگر نگوییم ترسناک، به طور منحصر به فردی وحشتناک شده است.
تجزیه و تحلیل استراتژیک به روز شده این موسسه هشدار می دهد که بزرگی نیروهای منفی - سقوط مجازی وام های بانکی، مخارج خصوصی، درآمد مصرف کنندگان و تقاضا - "برای مقامات ایالات متحده امکان اعمال محرک های مالی و پولی به اندازه کافی برای بازگشت تولید و بیکاری را غیرممکن می کند. طی دو سال آینده به سطوح قابل تحملی برسد." در عوض، نرخ بیکاری احتمالاً تا سال 10 به 2010 درصد افزایش خواهد یافت. بسته اوباما تنها به حدود 3 درصد از تولید ناخالص داخلی سالانه در یک اقتصاد 13 تریلیون دلاری می رسد. تحلیل لوی محاسبه می کند که برای معکوس کردن انقباض اقتصادی به کسری بودجه فدرال بین 8 تا 10 درصد از تولید ناخالص داخلی - 2 تریلیون دلار یا بیشتر نیاز دارد. و با این حال، مؤسسه مشاهده کرد، غیرقابل تصور است که این سطح «به دلایل صرفاً سیاسی قابل تحمل باشد» یا اینکه ایالات متحده بتواند بدهی فزاینده را بدون ترساندن طلبکاران اصلی ما، مانند چین، حفظ کند.
به عبارت دیگر، با توجه به سیستم اقتصادی تحریف شده ای که اوباما به ارث برده است، محرک تنها توسط یک ملت کارساز نخواهد بود. هشدار جدی تحلیلگران لوی و دیگر کارشناسان بدبین این است که ایالات متحده چاره ای جز انجام اصلاحات سیستمی عمیق تری در حال حاضر ندارد تا اینکه منتظر بهبودی باشد. آیا اوباما اعصاب مقابله با این اصول را خواهد داشت؟ برای انجام این کار، او باید برخی از فرضیات متعارف در مورد تجارت آزاد و امور مالی خصوصی را که با مشاوران اقتصادی خود در میان میگذارد، کنار بگذارد.
آشکارترین و فوری ترین مانع در برابر تغییرات سیستمی، سیستم مالی ناکارآمد است. علیرغم میلیاردها میلیارد پول عمومی که در روزهای پایانی دولت بوش به طور آزادانه توزیع شده و هیچ رشتهای در این زمینه وجود ندارد، همچنان بیتفاوت و در حفاظت از خود غرق شده است. ما به زودی خواهیم فهمید که آیا اوباما قصد دارد با رویکردی قوی تر از نو شروع کند.
اوباما و مشاورانش مشتاق دریافت 350 میلیارد دلار دیگر از کمک های مالی هستند، اما در مورد اینکه آیا این کمک مالی برای تسلط دولت بر سیستم تامین می شود، سکوت کرده اند. بدون چنین حرکتی، مالیاتدهندگان اساساً مرگ آهسته مؤسسات شکست خورده را تأمین مالی میکنند در حالی که در ازای آن چیزی دریافت نمیکنند.
پیچیده ترین مانع برای بهبود، جهانی شدن و تأثیر منفی آن بر اقتصاد است. با توجه به تجارت نامتعادل ما، ما سیستم را با بازی خریدار آخرین راه حل - جذب کسری تجاری کوهستانی و انباشت بیش از 5 تریلیون دلار بدهی سرمایه برای پرداخت واردات متورم، حفظ کرده ایم، در حالی که اقتصاد داخلی ما به طور پیوسته مشاغل و تولید را به سایر کشورها از دست می دهد. . تجدید تقاضای مصرف کننده در داخل به طور خودکار به اقتصادهای رقیب و شرکای تجاری با افزایش صادرات آنها به بازار ایالات متحده - که مستقیماً از تولید ناخالص داخلی ما کم می شود - "نشت" می کند. این تله ای است که سیستم معاملاتی کج و بیراه برای طرح های بهبود ایجاد کرده است و بدون اصلاحات اساسی نمی توان از آن فرار کرد.
به بیانی خام، برنامه محرک اوباما ممکن است کارخانهها را در چین راهاندازی مجدد کند و در عین حال نرخ بیکاری در ایالات متحده را به شدت بالا ببرد. در واقع، برخی نشت ها ممکن است از طریق همان بانک ها یا شرکت های صنعتی که مالیات دهندگان سخاوتمندانه به آنها کمک کرده اند رخ دهد. چه چیزی سیتی گروپ و جنرال موتورز را از استفاده از سرمایه جدید خود برای افزایش فعالیت های خارج از کشور به جای سرمایه گذاری در داخل باز می دارد؟ بنابراین، دولت جدید باید شرایط جهانی شدن را قبل از موفقیت در ابتکارات داخلی خود بازنگری کند.
یک پیمان بازیابی جهانی مستلزم دیپلماسی بسیار دشوار است، اما می تواند امکان پذیر باشد زیرا به نفع همه است. ایالات متحده می تواند خطوط کلی را با یک شرط اساسی پیشنهاد کند: اگر شرکای تجاری تمایلی به اقدام مشترک نداشته باشند، واشنگتن باید به طور یکجانبه اقدام کند. یک معامله بزرگ می تواند با توافق ایالات متحده آغاز شود تا بار دیگر به عنوان موتور اصلی که اقتصاد جهانی را از خندق بیرون می کشد، عمل کند. یعنی ایالات متحده باید تا چند سال آینده به عنوان آخرین خریدار ادامه دهد و چین و سایر کشورها باید با وام های بیشتر ما را نجات دهند. در کوتاهمدت، این ما را به چاله عمیقتری میکشاند، اما ایالات متحده میتواند بر یک سیستم اصلاحشده واقعی و بازگشت متوازن به تجارت متوازن، زمانی که بهبود جهانی در جریان است، پافشاری کند.
کنگره اکنون می تواند شرایط را وضع کند – سقفی برای کسری تجاری ایالات متحده که به طور پیوسته تا سطوح قابل تحمل کاهش می یابد، و همچنین قوانین جدیدی برای شرکت های چندملیتی ایالات متحده که تعهدات خود را در قبال اقتصاد داخلی بازتعریف می کنند. برخلاف سایر کشورهای پیشرفته، شرکتهای آمریکایی در صورت انتقال تولید به خارج از کشور، از دولت محلی خود سواری رایگان دریافت میکنند. اگر ایالات متحده بخواهد موقعیت جهانی ضعیف خود را تغییر دهد، باید تغییر کند. جریمه های مالیاتی به علاوه سیاست های اقتصادی ملی می تواند شرکت های چندملیتی ایالات متحده را وادار کند که مقدار بیشتری از تولید ارزش افزوده خود را در خانه نگه دارند. این اقدامات را می توان از طریق کد مالیاتی و در صورت لزوم، تعرفه عمومی که سقف واردات را تعیین می کند، اعمال کرد. تدوین این مقررات اکنون برای اعمال بعداً، پس از پایان بدترین بحران، به هر بازیکنی زمان میدهد تا استراتژیهای سرمایهگذاری را به تدریج تنظیم کند.
پرزیدنت اوباما و تیمش ممکن است در ابتدا مفهوم نجات جهان را در حالی که در حال مذاکره برای کمک مالی به ایالات متحده هستند، تحقیر کنند. آنها تمایلی به صحبت در مورد اصلاح نظام جهانی با تهدید به اعمال تعرفه های اضطراری ندارند. اما ما در آب های ناشناخته ای هستیم. ایده های غیرممکن ناگهان شروع به قابل قبول شدن می کنند. شش ماه بعد، اگر بهبودی اوباما محقق نشود، رئیس جمهور ممکن است متوجه شود که باید خود را دوباره اختراع کند.
درباره ویلیام گریدر
ویلیام گریدر، خبرنگار امور ملی، بیش از سی و پنج سال است که یک روزنامه نگار سیاسی بوده است.
او که سردبیر سابق رولینگ استون و واشنگتن پست بود، نویسنده پرفروشترین کتابهای ملی «یک جهان، آماده یا نه»، «اسرار معبد، چه کسی به مردم خواهد گفت»، «روح سرمایهداری» (سایمون و شوستر) است و در فوریه منتشر میشود. از Rodale–Come Home, America.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا