منبع: چپ دموکراتیک
عکس از lev radin/Shutterstock
الکساندریا اوکاسیو کورتز، نماینده کنگره برونکس، که بیشتر با نام AOC شناخته می شود، برجسته ترین سوپراستار سوسیالیست DSA است. پیروزی اولیه او در ژوئن 2018 - یک ساقی 29 ساله که سومین دموکرات قدرتمند مجلس نمایندگان ایالات متحده را شکست داد - باعث شد تا 10,000 نفر به DSA بپیوندند.
مستند نتفلیکس به نام «خانه را خراب کن» به جزئیات داستان زندگی او منجر به آن پیروزی میشود. از آن زمان، نفوذ او فقط افزایش یافته است. او با جدیت، سرگرم کننده، قابل ارتباط و خشن، یک شبه به یکی از شناخته شده ترین اعضای کنگره تبدیل شد و از توجه برای کشاندن گفتگوی ملی به سمت چپ استفاده کرد. در اکتبر 2019، حمایت او باعث احیای کمپین برنی سندرز پس از حمله قلبی شد.
امروز - با بیش از 12 میلیون دنبال کننده توییتر، عکس او در جلد دسامبر Vanity Fair، و جذابیت فرهنگی گسترده برای نوجوانان و افراد هنوز سیاسی - او همچنان از سلبریتی درخواست نشده خود برای ایجاد حمایت از برنامه سوسیالیستی دموکراتیک استفاده می کند. . در 28 ژانویه، بیش از یک چهارم میلیون نفر آموزش بداهه او را در پلتفرم گیمر Twitch.tv پخش کردند. موضوع، شورش بازار سهام GameStop بود، اما بحث شامل نقد وال استریت و پلاگینی برای مالیات بر ثروت بود.
AOC توسط Zoom 26 ژانویه با من صحبت کرد.
مسیر شما برای پیوستن به DSA چه بود؟
من این سوال را دوست دارم زیرا فکر می کنم مسیر من در DSA استراتژی سازماندهی من را بسیار شکل داده است. من در خانواده ای باورنکردنی ایدئولوژیک بزرگ نشدم. من دوستانی دارم که فرزندان اتحادیهها، اساتید، افراد دو یا سه نسل عمیقاً در جنبشهای طبقه کارگر بزرگ شدهاند. آن خانواده من نبودند. من در کلاس کارگری بزرگ شدم. مادرم خانه ها را تمیز می کرد. پدرم تجارت کوچکی داشت. پدر و مادرم هر دو در فقر شدید بزرگ شدند.
چیزی که در ابتدا مرا به سمت DSA کشاند این واقعیت بود که آنها در هر جایی که من ظاهر شدم ظاهر شدند. من قبل از اینکه حتی از وجود DSA باخبر شوم کارم را به عنوان یک سازمان دهنده جامعه شروع کردم و مشغول انجام کار در جامعه خود بودم، کار با کودکان، کار با خانواده ها، حمایت از برابری آموزشی. یکی از دوستانم مرا به یک جلسه DSA در شعبه برانکس/منهتن بالا دعوت کرد. ما در زیرزمین یک کلیسا در بالای شهر بودیم، به اعتقاد من، در واشنگتن هایتس. این اولین باری بود که در معرض DSA قرار می گرفتم، و برای من اینطور بود، "خوب، ما این همه لفاظی را می شنویم و بحث می کنیم." و من می گویم، "باشه، گروه دیگری از مردم صحبت می کنند." مثل اینکه این عالی است، این دلگرم کننده است.
این تقریباً در زمانی بود که DSA یکی از شرکتهای بزرگ دوربین در شهر نیویورک را جمعآوری میکرد و سعی میکرد توجه کارگران انبار را جلب کند. و کارگران انبار بدون مدرک را به جلسه آوردند و شهادتشان را ترجمه کردند. و علاوه بر آن، بخش مراقبت از کودکان رایگان برای هرکسی که میخواهد حاضر شود ارائه میکرد. و این برای من ... در پایان آن جلسه، من اینطور گفتم، "باشه، این واقعی است."
می دانید، افراد زیادی هستند که در مورد مسائل طبقاتی صحبت می کنند، افراد زیادی هستند که عمیقاً در گفتمان مبارزه هستند. اما برای من، به عنوان فردی که در این محیط ها بزرگ شده ام، این ترجمه به عمل بود که برای من متمایز بود.
که همان چیزی است که DSA را در ابتدا برای من متمایز کرد، و آن را به چیزی تبدیل کرد که برای من ارزش توجه مداوم داشت. و سپس جباری بریسپورت برای شورای شهر نامزد شد. حتی در زمینه انتخاباتی، برای من چیزی اساساً متفاوت بود.
از قضا، قبل از اینکه من برای کنگره نامزد شوم، و قبل از اینکه جباری در اولین مسابقه برای شورای شهر نامزد شود، خود من در مورد انتخاباتی بودن تردیدهای زیادی داشتم. به همین دلیل است که من به سازماندهی جامعه دامن زدم، زیرا من یکی از آن دسته از افرادی بودم که احساس می کردند، «ما هیچ تغییر اساسی از طریق سیاست های انتخاباتی به دست نمی آوریم. این اتفاق نمی افتد.»
من چنین احساسی داشتم زیرا در حول و حوش سیاست ماشینی برونکس بزرگ شدم، جایی که استفاده بدبینانه و اسلحه سازی زیادی از هویت تحت پوشش سیاست های لابی محور و سیاست های شرکتی وجود داشت. من اساساً از آن صرف نظر کرده بودم و احساس میکردم تنها راهی که میخواهیم این کار را انجام دهیم این است که خودمان را به جوامع خود متعهد کنیم.
و بنابراین اولین جلسه بود که احساس کردم، "خوب، این چیزی است که واقعی است." همچنین، در تاریخ شهر نیویورک و در جوامع رنگین پوست، زمانی که شما لردهای جوان را دارید و این میراث سازماندهی را دارید، از نظر تاریخی تنش بین DSA و این گروههای رنگینپوست سازماندهنده وجود داشته است، خواه گروههای لاتین و پورتوریکویی باشند. ، مجموعه های چیکانو ، جمع های سیاه پوست …. مثل این بود: «اوه، این سفیدپوستان هستند. [می خندد.] این شکاف تاریخی وجود داشت. اما واقعاً احساس میکردم لحظهای که در حال دور هم جمع شدن بودیم. و بنابراین وقتی دیدم که DSA در گردهماییهای BLM حمایت ساختاری واقعی ارائه میکند، یا از لغو ICE حمایت میکند، جایی که احساس میکردیم این ذاتگرایی طبقاتی وجود ندارد، اما این واقعاً یک مبارزه طبقاتی چند نژادی بود که از بین نمیرفت. حقوق بشر را در اولویت قرار دهید، صادقانه بگویم، من واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم. و من احساس کردم که این چیزی است که ارزش بخشی از آن را دارد.
My کاندیدای کنگره شوید، زیرا بیشتر آن در ائتلاف سازی بود. در زمینه شهر نیویورک، من یک کاندیدای DSA نبودم که از ابتدا در داخل کشور رشد کرده باشد. من فرآیندی را طی کردم که تأییدیه DSA را به دست آوردم. و این علاوه بر دوختن گروهی از جنبش برای زندگی سیاه پوستان و جنبش برای حقوق مهاجران بود. منطقه کنگره ما نیمی از مهاجران، طبقه کارگر فوق العاده و بسیار متنوع در برانکس و کوئینز است. میدانید، همراه با کمپین سناتور سندرز، که من نیز با افتخار روی آن کار کردم، قبل از همه اینها، فکر میکنم همه آنها واقعاً به این لحظه کمک کردند.
و برای من، تفاوت واقعی بین ما وجود دارد که بگوییم در مورد چیزی هستیم و ما واقعاً در اعمال خود در مورد آن هستیم. و واقعاً این تمایز بود، در عمل و در عمل، که آن را برای من متمایز کرد و آن را به بخشی از آن تبدیل کرد.
چه داستان عالی. از شما برای به اشتراک گذاری آن متشکرم.
اولویتهای DSA واقعاً اولویتهای شما نیز هستند، بهخصوص Green New Deal و Medicare For All. این واقعیت وجود ندارد که هر یک از این موارد نیاز به اقدام کنگره دارند. استراتژیک ترین کاری که اعضای و بخش های DSA می توانند در حال حاضر برای تحقق آن انجام دهند چیست؟
من به اعمال رویکرد دوگانه اعتقاد زیادی دارم. اول از همه، من فکر می کنم حق با شماست، هیچ Medicare For All بدون مصوبه کنگره وجود ندارد. بالاخره موضوع قانون گذاری است.
من فکر می کنم گاهی اوقات مردم در این تله خیال بافی در مورد یک سوال نظرسنجی می افتند و فکر می کنند که حمایت قوی است و در برابر تبلیغات لابیگران شرکت ها و صنعت بیمه درمانی غیر قابل تحمل است. من فکر می کنم اولین چیزی که به آن نیاز داریم صداقت واقعی در مورد کاری است که پیش رو داریم. برخی مسائل وجود دارد که واقعاً خوب نظرسنجی می کنند و نظرسنجی مشخص است. مسائل دیگری نیز وجود دارد که به هر طریقی نظرسنجی می شود، و نظرسنجی واقعاً می تواند تنها با یک کمپین تبلیغاتی نوسان کند.
در واقع، ما این موضوع را به شکل مثبتی با طرح جدید سبز تجربه کردیم، به این معنا که لابیهای نفت و گاز به شدت وارد عمل شدهاند تا نام بدی را به نیو دیل سبز بدهند. و حتی پس از کوبیدن کل حزب جمهوری خواه، باز هم نظرسنجی آنچنان ضعیف نیست. با این حال، یک چیز است که ما do می بینیم که حتی در مناطقی که ممکن است آنطور که ما می خواهیم نظرسنجی نداشته باشد، آنچه می یابیم این است که به شدت مستعد پیام های مثبت است. وقتی وارد میشویم و سازماندهندهها را میفرستیم، یا اشکال دیگری از پیامرسانی را داریم، و در واقع توضیح میدهیم که طرح جدید سبز چیست، نظرسنجی برای این موضوع سر به فلک میکشد. و بنابراین، از نظر تاکتیکها و آنچه مورد نیاز است، من فکر میکنم که ما باید در واقع برای مراقبتهای بهداشتی تک پرداختکننده که در محل ارائه خدمات رایگان است، مورد استفاده قرار دهیم. و ما باید بگوییم منظورمان از Medicare for All چیست، زیرا همانطور که میدانیم، بازیگران بدبین زیادی وجود دارند که سعی میکنند تمام این بیضیها را اضافه کنند، مانند "Medicare برای همه کسانی که آن را میخواهند که کمتر از 100,000 دلار در سال درآمد دارند." و به همین دلیل است که باید وارد کار سازماندهی شویم.
بنابراین از نظر اولویتهای استراتژیک ما میگویم، بله، سازماندهی مستمر است، بله، همچنین حمایت مستمر در سطح ایالتی برای طرحهای مختلف مراقبتهای بهداشتی، مانند پیشنهاد تک پرداختکننده در ایالت نیویورک است.
کارهای زیادی وجود دارد که می توانیم خارج از حوزه انتخاباتی انجام دهیم. اما کار انتخاباتی حیاتی نیز باید انجام شود. من فکر می کنم استراتژی حمایت از نامزدها، زمانی که این استراتژی بسیار حساب شده، متمرکز و دقیق است، زمانی که ما شبکه خود را فراتر از ظرفیت های یک سازمان محلی مشخص نمی کنیم، بسیار موثر است. تداوم چالشهای اولیه یا صرفاً حمایت از نامزدها به طور کلی، قرار دادن نامزدها در کرسیهای آزاد... من تأثیر آن را از درون دیدهام - حتی اعضای فعلی کنگره تا چه اندازه خودشان را در جهتی بسیار مترقیتر بازآفرینی خواهند کرد، زیرا میدانند که جوامع آنها در حال تماشای آن هستند.
در بهترین حالت، ما اعضای جدید و باورنکردنی کنگره را می گیریم، یا این کرسی های آزاد را به دست می آوریم، می دانید، رشیده طلیب یک صندلی آزاد بود. و در بدترین حالت، ما تقریباً یک تغییر اساسی در دستور کار رئیس فعلی داریم که در حال حاضر وجود دارد. و بنابراین از بسیاری جهات، در به دست آوردن کشش داخلی، که ضروری است، یک برد-برد است.
بارها و بارها از دموکراتهای محافظهکار شنیدهایم که برنامه سبک AOC ممکن است در کوئینز یا برانکس اجرا شود، اما در مناطق رقابتیتر در آمریکای میانه نمیتواند برنده شود. پاسخ شما به آن چیست؟
به نظر من کاملا غلطه من فکر می کنم که نقد آنها ممکن است زیباتر باشد، صادقانه بگویم. بالاخره من در برانکس به دنیا آمدم و در این جامعه پرورش یافته ام. و این جامعه من است. بنابراین، مطمئناً، می دانید، اگر من فقط به ایالت دیگری در نبراسکا یا هر دیگری بروم، آنها به سرعت متوجه می شوند که شاید من یک نبراسکا نیستم. اما من فکر نمی کنم که این واقعاً به سیاست مربوط باشد. فکر می کنم دلیلش این است که من یک نیویورکی هستم و مانند یک نیویورکی رفتار می کنم. میدونی چیه؟ من باید مانند یک نیویورکی رفتار کنم تا بتوانم نماینده منطقه چهاردهم کنگره نیویورک باشم. اما من فکر نمیکنم این نقد واقعاً از نظر سیاستهای واقعی که ما از آن حمایت میکنیم، تاثیرگذار باشد. مطمئناً، از نظر سبک وکالت من، این سبک حمایت از یک جامعه محلی دیگر نخواهد بود. اما من از آن آگاهم. و این کار من نیست. وظیفه من در حال حاضر این نیست که نماینده هیچ منطقه دیگری غیر از منطقه خودم باشم.
این به روش دیگری نیز صدق می کند: آنها نتوانستند به نیویورک و منطقه ما بیایند و در اینجا موفق باشند. بنابراین هر دو طرف را قطع می کند. و من فکر می کنم مهم است که ما این پیام را بفرستیم که جوامع ما به همان اندازه ضروری و حیاتی هستند. اما گفته شد، باز هم، این ربطی به سیاست واقعی ندارد. در بسیاری از مواقع، این سبک حمایتی است، و من فکر میکنم که شما میتوانید اهمیت یک جنبش چند نژادی، چند هویتی، چندجنسیتی و از نظر جغرافیایی متنوع را ببینید. این در نهایت قدرت و زیبایی کار جمعی ما با برنی است. جوامعی هستند که من می توانم با آنها صحبت کنم و سازماندهی کنم، جوامعی هستند که من و برنی می توانیم با آنها صحبت کنیم و سازماندهی کنیم، و جوامعی هستند که برنی می تواند با آنها صحبت کند و سازماندهی کند. و وقتی دور هم جمع میشویم، میتوانیم اعتماد ایجاد کنیم، و این قدرت جمعی را در میان همه افرادی که با هر یک از ما به صورت جداگانه طنین انداز میشوند، گسترش دهیم. این ایده، مانند، "او در این جامعه یا جامعه دیگری برنده نخواهد شد" ... من سعی نمی کنم، می دانید؟ آنچه ما در تلاش هستیم انجام دهیم این است که در آن جامعه حرکت ایجاد کنیم. و این سوالی بسیار متفاوت از تلاش برای طرح دعوای یک شخصیت در مقابل شخصیت دیگر است.
برخی از چپ به سوابق بایدن و اختلافات او با شاخه برنی حزب نگاه کردند و به این نتیجه رسیدند که هیچ پیشرفتی از دولت بایدن حاصل نخواهد شد. نظر شما چیست؟
خوب، من فکر می کنم این یک انتقاد واقعا ممتاز است. ما باید روی همبستگی با یکدیگر تمرکز کنیم و حواس خود را برای نقد حسن نیت و نقد بد نیت توسعه دهیم. زیرا نقد بد نیت می تواند هر چیزی را که ما به این سرعت ساخته ایم نابود کند. و ما این را می دانیم زیرا در گذشته چنین بوده است و چندین دهه طول کشیده تا به این نقطه برسیم. ما وقت یا تجملاتی برای سرگرم کردن بازیگران بد اخلاق در جنبش خود نداریم. اما همچنین باید برای همبستگی خود با یکدیگر ارزش قائل باشیم. برای هر کسی که این موضوع را مطرح میکند، واقعاً باید از خود بپرسیم، وقتی میگویید هیچ چیز تغییر نکرده است، پیامی که به اعضای سیاهپوست و قهوهای و غیرقانونی جامعه خود و دوستانتان میفرستید چیست؟ شاید به اندازه کافی تغییر نکرده است. و این یک استدلال معنایی نیست. همین شب دیگر، ما در مبارزه جمعی توانستیم جلوی تبعید اعضای منتقد جامعه خود را بگیریم. و این اتفاق در دولت ترامپ نمی افتاد.
متشکرم.
آنها فقط روی کمربند آماده حرکت بودند. و شما فقط نمی توانید بگویید که هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. ما می توان استدلال کنید که کافی نیست به اندازه کافی سریع در حال تغییر است. و اینها واقعاً سؤالات معناشناسی نیستند، زیرا این گونه است که زبانی که ما استفاده می کنیم با افراد ارتباط برقرار می کند. که شامل می شود و شما چه کسی را فردی می دانید. وقتی می گویید «هیچ چیز تغییر نکرده است»، مردمی را که اکنون از اخراج محافظت می کنند، «هیچکس» خطاب می کنید. و ما نمی توانیم در جنبش خود اجازه دهیم. این جنبشی نیست که بخواهم بخشی از آن باشم. و من می دانم که این جنبش نیست we بخشی از. ما خیلی مستعد بدبینی هستیم. و این بدبینی، آن سلاح بدبینی، چیزی است که دارد و همچنان تهدید به نابودی هر چیزی است که ما زمان زیادی را صرف ساختن آن کرده ایم. اتفاقا ما هم اجازه داریم پیروز شویم. [می خندد.]
من برنده شدن را ترجیح می دهم، در واقع.
میلیون ها نفر از حضور شما در کنگره و ریشه یابی موفقیت شما هیجان زده هستند. اما در عین حال، هیچ شخصیت دیگری مانند شما مورد هدف جمعیت فاکس نیوز قرار نگرفته است. فکر میکنی چرا آنها کار کردهاند که تو را برای جناح راست اینچنین ابلهبازی بسازند، و حضور در آنها چگونه است؟
فکر می کنم آنها این کار را انجام داده اند زیرا می دانند که ما یک تهدید هستیم. به خصوص به این دلیل که من نامزد جنبش هستم. اگر من فقط نوعی نامزد منفرد بودم، باور نمیکنم که انرژی و حملاتی را که جذب میکنیم جذب کنیم. بسیاری از این قدرت سازمانیافته و سرمایه سازمانیافته صراحتاً به درستی تشخیص دادهاند که نامزدی من یک سرمایهگذاری فردی نیست، بلکه نماینده یک جنبش واقعی طبقه کارگر است. قبل از اینکه فرصتی برای تعریف از خودم داشته باشم، عجله ای برای تعریف من به کشور وجود دارد. و اگر بتوانید افراد کافی را جذب کنید که فقط من را کوک کنند یا هر شخص دیگری را قبل از اینکه فرصتی برای شنیدن حرفهای یک نفر پیدا کنند، بیاورند، میتوانید راه طولانی را در حفظ ساختار قدرت فعلی انجام دهید. با این حال، من فکر نمی کنم که این استراتژی آزمون زمان را دوام بیاورد. من فکر می کنم این یک استراتژی کوتاه مدت بسیار قوی بود. منظورم این است که همچنان یک استراتژی است. اما من صادقانه معتقدم که آنچه اخیراً تلاش شد این بود: ما کتاب را به سمت هر نامزدی مانند این پرتاب خواهیم کرد. ما قصد داریم از او برای بقیه مثال بزنیم. و سپس ما فقط می خواهیم او را در مطبوعات تار و پر کنیم. و سپس ما یک چالش اولیه 3 میلیون دلاری دموکرات ها را علیه او ترتیب می دهیم که توسط وال استریت تامین می شود، او نیز لاتینی بود، به دلیل داشتن نام خانوادگی خط فاصله. [ویرایش: AOC در انتخابات مقدماتی دموکرات ها در سال 2020 توسط میشل کاروسو-کابررا به چالش کشیده شد.] و این بدبینانه ترین و منزجر کننده ترین چیز بود. اما همچنین سعی داشت دموکرات ها را متقاعد کند که این بسیار خطرناک است و این یک مسئولیت است. آنها این کار را به امید موفقیت انجام دادند. و نه تنها موفقیت آمیز نبود، بلکه آنها را خرد کردیم، فقط آنها را کاملاً خرد کردیم.
دیدن آن نتیجه بسیار هیجان انگیز بود.
It is هیجان انگیز، زیرا آنها از تمام قدرت های بدبینانه تلاش برای به دست آوردن فردی از قومیت من استفاده کردند، حتی سعی کردند مردم را از نظر نام گیج کنند - Caruso Cabrera در مقابل Ocasio Cortez. و [کمپین او]، می دانید، 3 میلیون دلار داشت، او یک مجری CNBC بود، بنابراین او آموزش تلویزیون و دوربین و همه آن را داشت. و این واقعیت که به شدت ناموفق بود، من فکر می کنم واقعاً نشان دهنده قدرت این جنبش است، که وجود دارد is بارقهای از امید که خواهد شد نه با انواع ترفندها در آستین این مؤسسه شرکتی حواس شما پرت شود. و سپس فراتر از آن، ما به یک انتخابات عمومی رفتیم، که 10 میلیون دلار پشت آن بود، با حمایت یک جمهوری خواه که سپس سعی کرد تمام این کار را انجام دهد ... ممکن است من ارجاعات موسیقی ام را به هم بزنم، اما سعی می کنم این کار را انجام دهم. حال و هوای «جان ملنکمپ»، تلاش میکند مردم را متقاعد کند که او در واقع جمهوریخواه نیست، که او فقط یک فرد طبقه کارگر است. بنابراین واقعاً نشان میدهد که استراتژی آنها چه بوده است، یعنی «ما کتاب را به سمت او پرتاب میکنیم» و سعی میکنیم آنقدر او را زخمی کنیم که او در انتخابات مجدد پیروز نشود و این فقط به یک فلش تبدیل شود. چیز درون تابه منظورم این است که در انتخابات عمومی، این دومین رقابت گران قیمت کنگره در آمریکا بود.
من متوجه این موضوع نشدم.
بله، در ایالات متحده، این دومین مسابقه گران قیمت در کشور بود. و بنابراین استراتژی آنها این بود که سریع از ما کار کنند. و هر چه می توانستند انداختند و نشد. و حالا فکر میکنم آنها مشکلی در دست دارند. [می خندد]
آره، چون دوباره انتخاب شدی در واقع شما کاملاً خرد شده اید.
و نه تنها این، بلکه با انتخاب جمال بومن و کوری بوش، حضور خود را نیز گسترش دادیم. این واقعا نشان می دهد که این از بین نمی رود.
شما یکی از 435 نماینده مجلس هستید که چهار نفر از آنها اکنون سوسیالیست باز هستند. ممکن است بدبین ها به آن نگاه کنند و آن را دلهره آور بدانند، اما شما اخیراً به آن توجه کرده اید ویدیوی توییتر که در آن شما تمام کارهای خاصی را که شخصاً طی دو سال انجام داده اید فهرست کرده اید. شما سعی کردید این کار را در دو دقیقه انجام دهید. شما چهار نفر طول کشید و با حداکثر سرعت ممکن صحبت کردید. بنابراین برای خوانندگان ما، برخی از تأثیرگذارترین موارد در آن لیست کدامند؟
خب، برای من، تا اینجای کار به این اصطلاح فکر میکنم، چیزهایی که در ویدیو وجود ندارند اما قبلاً برندههای اولیه بودهاند. و به هر حال، این فقط صحبت از این است که چگونه هیچ چیز تغییر نخواهد کرد... ما قبلاً واقعاً دو برد بسیار مهم داشته ایم. یکی از اعضای غیرانتخابی، که کارگران هانت پوینت پرودود بود، میتوانست از آنها در افزایش دستمزدها و محافظت از مراقبتهای بهداشتی در تلاشهای اعتصابیشان حمایت کند. [ویرایش: در بزرگترین بازار عمدهفروشی محصولات کشور، واقع در برانکس، Teamsters برای اولین بار در ۳۵ سال گذشته دست به کار شد. AOC مراسم تحلیف ریاست جمهوری را نادیده گرفت تا در صف اعتصاب به آنها بپیوندد. پس از یک هفته اعتصاب، آنها 35 دلار در ساعت افزایش دادند]
دلیلی که من این موضوع را مطرح میکنم این است که معتقد نیستم اگر ما برای پیروزیهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی حرکتی ایجاد نمیکردیم، آنها از حمایت ساختاری و اجتماعی که میتوانستند داشته باشند، برخوردار بودند. می دانید، اگر جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری پیروز نمی شد، اعتصاب سخت تری بود. حتی اگر به نظر نمی رسد به هم متصل باشند، وجود دارد is چیزی که باید در مورد روحیه دیدن اعمال شما به شکل تغییر بیان شود. نمیدانم اگر بسیاری از مقامات منتخب احساس میکردند که افراد بیشتری به آن توجه نمیکنند، حاضر میشدند یا خیر. و بنابراین برخورداری از آن حمایت نهادی برای مطالبات آنها، واقعاً به جامعه اجازه داد تا در کنار حمایت های روی زمینی که DSA ارائه می کرد، گرد هم جمع شوند.
میدانید، من فکر میکردم یکی از چیزهایی که در صحبت با بسیاری از این اتحادیهگرایان بسیار الهامبخش بود، این بود که هر شبی که آنجا بودم، به من تعجب میکردند، از اینکه این همه جوان در صف اعتصاب حاضر میشدند. آنها نمی دانستند چه خبر است. اما آنها هیجان زده بودند. و آنها میدانستند که این به تلاشهای ضربتی آنها قدرت زیادی میافزاید. و واقعاً به هر دو طرف پیش می رود. این آگاهی حتی اتحادیهگرایان را از این واقعیت که آنها تنها نبودند و مبارزه آنها بخشی از یک مبارزه جمعی بزرگتر بود بالا برد، واقعاً اعتصاب را قویتر کرد. و [پیروزی] دیگر این بود که می توانست 2 میلیارد دلار برای بازپرداخت FEMA برای هزینه های مراسم تشییع جنازه تضمین کند.
برای کسانی که بر اثر کووید جان خود را از دست داده اند.
بله، برای افرادی که بر اثر کووید جان خود را از دست داده اند. و چند دلیل وجود دارد که چرا این بسیار مهم بود. اول از همه، این یک تلاش داخلی بود. نیویورک 14 بیشترین تاثیر را در حوزه کنگره در زمان شیوع این بیماری همه گیر داشت. و المکور و نمایندگان ما در شرق المهورست، که به نوعی در سایه بیمارستان المهرست، شدیدترین بیمارستان کشور در یک نقطه، قرار دارد، بلافاصله دست به دست کردند. و آنها گفتند، این بیماری است که به طور نامتناسبی افراد را در امتداد نژاد و طبقه تحت تأثیر قرار می دهد. این به طور نامتناسبی بر سیاه پوستان، قهوه ای ها و درآمد کم تأثیر می گذارد. و در نتیجه، مرگ و میرهای بعدی، به ویژه در ابتدا، در میان بیماران سیاه پوست، بیماران قهوه ای و بیماران کم درآمد متمرکز بود.
بنابراین یک قدم جلوتر میروید و هزینههای مراسم خاکسپاری میتواند بین 5,000 تا 10,000 دلار باشد. زمانی که یک آمریکایی معمولی 400 دلار پس انداز دارد، به ویژه در میانه یک بیماری همه گیر، در حالی که اصلاً برنامه ریزی شده یا انتظاری نیست، این هزینه ای است که زندگی را تغییر می دهد. این همان مرگی است که زمین را در هم می شکند، که می تواند یک خانواده را برای یک دهه به علاوه، اگر نه بیشتر، تحت تأثیر قرار دهد. وقتی خانواده ام پدرم را از دست دادند، من خودم این را تجربه کردم و دیدیم چقدر گران است. و یک دهه طول کشید تا از این بدهی خلاص شویم.
بنابراین هنگامی که شما این را برای بازپرداخت هدف قرار می دهید، در واقع یک انتقال نقدی کاملاً مترقی است. زیرا زمانی که شما در حال بازپرداخت هزینه افرادی هستید که بر اثر کووید جان خود را از دست دادهاند، و کووید به طور نامتناسبی بر سیاهپوستان و قهوهایها و طبقه کارگر تأثیر میگذارد، میتوانید آن خانوادهها را بالا ببرید یا حداقل آنها را اصلاح کنید تا از کاهش بیشتر نابرابری و نابرابری جلوگیری کنید. پایین و این دلیلی است که ما آن را بسیار در اولویت قرار دادیم. این واقعیت که ما واقعاً توانستیم آن را به دولت ترامپ منتقل کنیم بسیار قابل توجه است. ما توانستیم 2 میلیارد دلار مجوز در دوره ترامپ دریافت کنیم. اکنون که FEMA تحت رهبری بایدن فعالیت می کند، اکنون می توانیم با دولت برای مدیریت این بودجه همکاری کنیم و آنها را به گونه ای انجام دهیم که به اندازه دولت ترامپ فاسد یا سنگ اندازی نشود.
یکی از چیزهای هیجان انگیز در مورد روزهای اولیه شما در کنگره این بود که تمایل داشتید از کنوانسیون خارج شوید، مانند زمانی که روی گرایش دانشجوی سال اول که در حال خزیدن با لابیگران شرکت بود، یا در تحصن جنبش طلوع آفتاب در دفتر پلوسی ظاهر شدید. آیا استراتژی شما نسبت به آن روزها تغییر کرده است؟
من اینطور فکر نمی کنم. من فکر می کنم که همه گیری این همه چیز را کمی پیچیده کرده است، زیرا بسیاری از چیزها واقعا پشت درهای بسته اتفاق می افتد. و خنده دار است، اما می دانید، مردم در یک مهمانی کوکتل چیزهایی می گویند و انجام می دهند که در تماس زوم انجام نمی دهند. بنابراین میتوانم بگویم که فرصتهای ایجاد اختلال در این وضعیت دیجیتالی که در آن قرار داریم کمی متفاوت بوده است، اما من فکر میکنم هنوز وجود دارد.
یک چیز فکر میکنم است تغییر این است که من معتقدم که ما پیچیده تر می شویم. من در مورد تمام تاکتیک هایمان به عنوان ابزارهای مختلف در یک جعبه ابزار فکر می کنم. و وقتی برای اولین بار شروع کردم، یک چکش داشتم. و وقتی چکش دارید، به قول خودشان همه چیز یک میخ است. اما پس از آن که در مورد روشهای دیگر یاد میگیرید، میتوانید یک آچار تهیه کنید، و سپس یک پیچ گوشتی دریافت کنید، و سپس میتوانید چیزهای بیشتری به ابزار خود اضافه کنید. شما ابزارهای الکترالیسم را اضافه می کنید - از سایر اعضا برای پیوستن حمایت می کنید. شما ابزار نور خورشید را دارید.
این یک لحظه وجود دارد که هرگز فراموش نمی کنم. ما در حال گذراندن فرآیند تخصیص اعتبار بودیم، به اعتقاد من در سال 2019 یا بیشتر. و اساساً اینگونه است که ما کل دولت را تأمین می کنیم، پیش می رویم و هر آژانس را پس از دیگری تأمین می کنیم. و این بسته های عظیم چند هزار صفحه ای وجود دارد. و من به یاد دارم که ... گاهی اوقات به سادگی ضربه زدن به Control-F و تلاش برای یافتن هر کلمه کلیدی مرتبط با خط مشی، برای دیدن آنچه در حال تخصیص است، و ببینید که چه چیزی را می توانید بررسی کنید، ساده است. زمانی که 1,000 ساعت قبل از انتشار 48 صفحه قانون به شما داده می شود، به معنای واقعی کلمه، برخی از مردم به این موضوع می پردازند. اما ما این تخصیص واقعا عجیب و غریب را برای تأسیسات سوخت فسیلی پیدا کردیم، و به اعتقاد من در آن زمان مانند یک هدیه چند میلیارد دلاری بود. و ما میگفتیم: «این از کجا آمده است؟ آیا کسی این را وارد کرده است؟» و ما قرار بود اصلاحیه ای را برای حذف آن پیشنهاد کنیم. بنابراین ما این سوال را مطرح کردیم. و از آنجایی که هیچ کس نمیخواست «فکر کند و در واقع صاحب این باشد که آنها کسانی بودند که آن را وارد کردند، بدون اینکه واقعاً آن را به یک دعوا تبدیل کند، پس گرفته شد. آره فکر نمیکنم ما هیچوقت به این نتیجه نرسیدیم که چه کسی پشت آن بوده است. واضح است که می دانید، این لابیستی است. این زبان یک لابی بود که شخصی از او خواسته بود آن را وارد کند. اما از آنجایی که آیتم خط واقعی بسیار شرم آور بود، هیچ کس نمی خواست واقعاً به این واقعیت که آنها این را وارد کرده اند، اقرار کند.
تعداد زیادی از این بردها وجود دارد که لزوماً هر بار دعواهای عمومی نیستند. آنها برندههایی در حد میلیونها و میلیاردها دلار هستند که میتوانند سپس به اولویتهای دیگر منتقل شوند. برخی از آن کارها آرام است، اما به اندازه برخی از مبارزات عمومی و سازماندهی مهم است. نه اینکه آن را هم تحقیر کنیم، بلکه مکمل یکدیگر هستند.
شما به این شهرت دارید که گهگاه به طرز ماهرانهای برای افراد متنفر کف میزنید، اما بد رفتار نمیکنید و هرگز به زمین نمیزنید. چطور اینقدر مثبت می مانید؟
اوه، متشکرم. خوب، می دانید، مثبت اندیشی یک ابزار سازماندهی است. و من این را با این همه جدیت می گویم. دلیلی وجود دارد که چرا جباری [بریسپورت] پیروز شد، دلیلی وجود دارد که چرا زهران [ممدانی] پیروز شد، دلیلی وجود دارد که چرا مارسلا [میتاینس] و فارا [سوفرانت فارست] - این بردهایی که ما در سطح ایالت داشتیم، چرا آن نامزدها پیروز شدند. به آنها نگاه. آنها بی وقفه مثبت هستند. آنها افرادی هستند که شما می خواهید در اطراف آنها باشید. و آنها بدبین نیستند، و درگیر «سوسیالیست تر از تو» نیستند. آنها فقط بی امان مثبت هستند.
و فکر میکنم مهمترین کاری که میتوانیم برای پیروزی انجام دهیم این است که مردم و فضاهایی باشیم که مردم میخواهند در اطرافشان باشند. و این اولویت سازماندهی ما است. ما باید Medicare for All را چیزی بسازیم که هر کس می خواهد بخشی از. ما باید Green New Deal را چیزی بسازیم که همه بخواهند بخشی از آن باشند. من فکر می کنم که مردم گاهی اوقات این را نادیده می گیرند، زیرا فکر می کنند که این موضوع جدی تر از مطالعه است. اما چه کسی میخواهد به باشگاه کتاب شما بپیوندد اگر این کار بد باشد؟ چه کسی اگر احساس کند مورد قضاوت قرار می گیرد به گروه خواندن شما می پیوندد؟ بنابراین مهم ترین کاری که باید انجام دهیم این است که واقعاً چیزی بسازیم ... زبان من را ببخشید ... اما این لذت لعنتی است.
دان مک اینتاش یکی از اعضای گروه تحریریه چپ دمکراتیک است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا