I
این کوتاه و سریع است
از آنجایی که دولت نومحافظهکاری آمریکا، یک برگه کامل از چاوز و دیگر سوسیالیستهای تحقیر شده قرض میگیرد، و به سمت ملی کردن - بله، ملی کردن - سنگرهای بزرگ و شکست ناپذیر سرمایهداری آمریکایی متمایل میشود، بر نظریهای از دولت تأکید میکند که میگوید دولت باید از تجارت دور بماند، اما همیشه و با فداکاری آماده باشید تا آن را از ناامیدی نجات دهید، زمانی که هوس حداکثری سود او و کل سیستم مالی را تحت تأثیر قرار می دهد.
در هر دو شرایط، شهروند عادی باید ضامن اصلی شغل سودجو باقی بماند. و در هر صورت، سود باید خصوصی باقی بماند، و زیانها به صورت میهنی بین کسانی که دلار مالیات میپردازند تقسیم شود. طبقات از تودهها سود میبرند، و تودهها وقتی تراشههای مامونیتیشان را ترک میکنند، طبقات را نجات میدهند. مردی نه کمتر از جوزف استیگلیتز این قیاس را انجام داده است: همانطور که دیوار برلین با کمونیسم بود، وال استریت نیز بار دیگر به سرمایه داری ثابت شده است. مارکس، آنجا هستی و می خندی؟
چه نئومحافظهکاران هندی علناً این را بگویند یا نه، مطمئناً باید این فکر شرمآور به ذهنشان خطور کند که در نهایت، وابستگی آنها به احزاب چپ در طول چهار سال حکومت این حزب چقدر اتفاقی بوده است. در واقع، نخست وزیر هند ممکن است به طور خصوصی از ستاره های خود تشکر کند که به قول خودش "برده ی وابسته" احزاب چپ بود.
II
به آنچه که نئومحافظهکاران هندی در زمان به قدرت رسیدن UPA در سال 2004 آرزو داشتند انجام دهند، دقیقاً همان کارهایی که رژیم شکستخورده NDA به رهبری BJP مشغله انجام میداد و میخواست هر روز با لذت بیشتری انجام دهد:
- در راستای اجماع واشنگتن و منافع طبقاتی شرکت ها، تا آنجا که می توانند ثروت ملی را به سرعت از کنترل دولتی به خصوصی منتقل کنند.
بخش بانکداری را به روی "بازیکنان" خارجی باز کنید (هرگز گفتمان مناسب تر از آن نیست - آنها که با درآمدهای مردم "بازی" می کنند، همانطور که کودکان با حشرات بازی می کنند).
- به همین ترتیب بخش بیمه را باز کنید.
- پساندازهایی را که به سختی به دست آوردهاند مانند صندوقهای سرمایهگذاری در اختیار «بازیگران» خصوصی در بازار سهام قرار دهید.
- سرمایه گذاری دولتی را از بخش دولتی در بخش تولید و سایر بخش های اقتصاد حذف کند و سهام را به سرمایه گذاران خصوصی منتقل کند.
-تأثیر قابلیت تبدیل روپیه هند بر روی حساب سرمایه، به طوری که می توان پول های داغ آنی را هم وارد کرد و هم از کشور خارج کرد، زیرا در هیچ نقطه ای از جهان سود حاصل می شد یا خیر. ترکیدن حباب آسیای شرقی در سال 1997 را به خاطر دارید؟
- "اصلاحات" کار را به اجرا درآورید تا پول هایی که "بی نیاز" برای نیروی کار تضمین شده خرج می شود - میلیاردها دلار از طریق استخدام قراردادی و اخراج کاهش یابد و بیشتر برای سودجویان خصوصی باقی بماند، اقدامی که قبلاً در بسیاری از بخش ها اجرا شده است.
- زمین و زیرساخت را با حداقل هزینه در اختیار سازندگان خصوصی در مناطق ویژه اقتصادی قرار دهید تا هر طور که دوست دارند انجام دهند. موضوعی است که در حال نوشتن است.
و سپس فکر کنید که آیا همه آن چیزها اجازه داده شده بود بدون اجازه یا مانع اتفاق بیفتد.
و چپهای حامی چه فحاشیهایی را بهخاطر اینکه روی اصول ثابت قدم میکردند، باید از دست کارشناسان فروختهشده در کانالهای تلویزیونی شرکتهای فروخته شده متحمل شوند!
به همین دلیل است که، همانطور که اخیراً در جای دیگری گفتم، چپ در خانههای طبقه متوسط کلانشهرهای «دانشمند» بود و رسانههای «دانشمند» که آنها اغلب به آنها مراجعه میکردند، آنها را سدی «متحرک» و غیر وطنپرستانه برای تلاش هند با عظمت مینامیدند (به «تبدیل» من مراجعه کنید. "، Znet، 7 سپتامبر 2008).
درود بر چپ – که در این لحظه می تواند با صدای بلند به دلیل جلوگیری از غرق شدن هند در کنار «شریک استراتژیک» جدید – به خاطر اینکه «ما به شما این را گفتیم» تحسین نکرد، اما با نگرانی تحسین برانگیزش از طرف آینده ملی هند و همخوانی دارد، اعتبار را به خود اختصاص داد. خوب بودن، به سادگی احساس خوشحالی در انجام وظیفه. نه اینکه نبردهایش در این زمینه به هیچ وجه به پایان رسیده باشد.
III
اگر واقعاً برای رهبری نومحافظهکار هند هیچ شرم یا کمترین قدرت ذهنی برای پذیرش انتقاد از خود باقی مانده است، اکنون زمان آن است که موارد فوق را بپذیرد، و به همان اندازه مهم، ذهن کمپرادور خود را به روی چپ در خانه در مورد دیگری باز کند. مسئله قریب الوقوع
یعنی موضوع هسته ای 123.
بار دیگر، پس از آن که تمام آب های نابخردانه از زیر پل توافق هند و آمریکا جاری شد، بوش در نامه قاطعیت خود که اکنون بسیار مورد اظهار نظر قرار گرفته است، به کنگره تمام آنچه را که چپ در مورد ماهیت واقعی گفته است تا حدودی تایید کرده است. نیات آمریکایی
برای شروع، بوش این اعلامیه گستاخانه را می دهد که معاهده 123 صرفاً یک «چارچوب سیاسی» است تا یک سند «الزام آور قانونی»، صرف نظر از آنچه دولت هند ممکن است هر روز فکر کند یا به زبان بیاورد.
بنابراین، هیچ تضمین مطمئنی برای تامین سوخت دائمی راکتورهایی که شرکتهای آمریکایی در حال نابودی آن هستند، وجود ندارد، هیچ حقی برای بازفرآوری سوخت مصرفشده از این راکتورها وجود ندارد، و هیچ مهلتی از پادمانهای همیشگی حتی پس از فسخ قرارداد وجود ندارد. در واقع، اگر گزارشهایی مبنی بر ارسال نامهای از سوی دولت هند برای چنین خریدهایی قابل باور باشد، چشمانداز خرید ده تاراپور بیثمر دیگر است.
نه تنها این، به بهانه اینکه به هند کمک بزرگ و منحصر به فرد می کند، رژیم بوش فقط به معنای محدود کردن حاکمیت خود در رابطه با مسائل استراتژیک هسته ای و وارد کردن آن به یک رژیم عدم اشاعه تحت کنترل بین المللی است.
این به معنای استفاده از این به اصطلاح لطف برای کشاندن دولت هند به یک آغوش نظامی است که مملو از شدیدترین پیامدهای بلندمدت برای هند، منطقه و توازن قدرت جهانی است. و بله، "توازن قدرت" را باید یک بار دیگر واقعاً راهی برای توصیف آنچه که به سرعت در روابط شرق و غرب و بازتاب آن در سراسر جهان اتفاق می افتد، دید. (نگاه کنید به «گرجستان: پایان یکجانبه گرایی»، Znet، 18 اوت 2008). چیزی که سیاستگذاران هندی نیز باید با اشتیاق به آن فکر کنند، زیرا بر قرارداد 123 و بسیاری موارد دیگر تأثیر دارد.
IV
از آنجایی که هتل ماریو در اسلامآباد در همین لحظه میسوزد و چندین دیپلمات خارجی را میسوزاند، و با تنگتر شدن آغوش خرس هندی با بوش، هند – به اندازه پاکستان – باید درک کند که چنین آغوشی دستوری برای حل این مشکل نیست. مشکل "تروریستی" اما برای تشدید آن.
همانطور که چپ پیوسته اشاره کرده است، انحراف بی احتیاطی عمده فروشی هند به راست، دستور العملی برای فاجعه همه جانبه است.
هر روز میلیونها نفر را بی ارزش میکند و همزمان به پارادایمهای نژادی و مذهبی ملیگرایی، پدیدهای که در نهایت از خود بیگانه میشود، نیرو میبخشد. و همه اینها به نوبه خود نارضایتی های عینی را به انفجارهای فعال خشم خشونت آمیز تبدیل می کند.
شترمرغ هندی بهتر است سر خود را از شنهای ابله و حماقت بیرحمانه بیرون بیاورد و تمام تزهای حاکم خود را در مورد چرایی وقوع این اتفاقات تجدید نظر کند.
این به نئو امپریالیست ها و قدرت نظامی و شبه نظامی خود نیست که باید به دنبال «درهم شکستن» تروریسم باشد.
دولت هند بدون از دست دادن زمان نیاز دارد تا به سوی مردم خود بازگردد و به دنبال نظم جدیدی از اعتماد و مذاکره باشد که توسط سیستمهای غیرحزبی و سریع اجرای عدالت تقویت میشود. و مهمتر از همه، بازسازی ثروت و فرصت ها از طریق ترتیبات نهادی آشکارا عادلانه. در واقع، عهدش با مردم نباید ترس، لطف یا تبعیض را از جانب آن بخشهایی از حکومت که از هر نوع نفوذی اعمال میکنند، برهم بزند.
بیشتر از همه، باید به «اقلیتهای» هند نشان دهد که دولت به اندازه شرکتها و سایرینی که از طرف فاشیستهای اکثریتگرا حکومت را تحت فشار قرار میدهند، مال آنهاست (به «مبارزه با تروریسم به روش تروریستی، Znet، 18,2008 سپتامبر» مراجعه کنید. ، XNUMX).
بنابراین، همانطور که چپ در موضوع اقتصاد سیاسی بهتر میدانست، در مورد توافق هستهای، پیامدهای آن برای امنیت و حاکمیت، و برای هماهنگی اجتماعی دولت-ملت متکثر، به همان اندازه روی دکمهها قرار دارد.
V
بنابراین، هنگامی که نخست وزیر هند به زودی به واشنگتن می رود، در صورتی که روی خط نقطه چین 123 امضا کند، بدون توجه به آنچه بوش و یارانش آشکارا، صریح و گستاخانه نسبت به معنای این توافقنامه برای آنها تنفر دارند، او را کاهش خواهد داد. هر سرخپوستی که به هندی بودنش افتخار می کند و آرزو دارد همینطور بماند.
در واقع، حتی کسانی که تا آن روز قاطعانه موافق این معامله بودند - افرادی مانند سابق، دوستدار آمریکا، سفیر، لالیت من سینگ - اکنون آنچه را که ما اینجا می گوییم، می گویند و بیش از یک سال است که می گویند. .
مطمئناً، نخستوزیر هند باید تا حدودی وفاداری به میراثی که بسیاری از مقامات قبلی در زمینه حاکمیت در مقابل امپریالیسم برای او به جا گذاشتهاند، حفظ کند.
در این میان، واقعاً زمان شیرینی برای چپ هندی است. کشور می تواند برای مدت طولانی از آنها استفاده کند. باشد که آنها از قدرت به قدرت برسند.
________________________________________________________________
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا