بلیط ریاست جمهوری حزب سبز سینتیا مک کینی و رزا کلمنته چیزی خاص و بی سابقه را به ارمغان می آورد.
آنها بلیط ریاست جمهوری هستند که از عفو برای کارگران غیرقانونی صحبت می کند، که با برنامه های کارگران مهمان به عنوان مملو از سوء استفاده مخالفت می کند، زیرا آنها معتقدند اصلاحات عادلانه مهاجرت به معنای پرداختن به سیاست های تجاری و اقتصادی است که فقر و مهاجرت را دامن می زند. آنها بلیتی هستند که خواستار غرامت در قالب سرمایه گذاری فدرال در خانواده های کم درآمد و جوامع رنگین پوست هستند تا به نابرابری های نژادی در بهداشت، مسکن، آموزش و حبس پایان دهند. آنها خواستار حق بازگشت برای بازماندگان کاترینا هستند. پایان دادن به زندان ها برای سودجویی، جنگ با مواد مخدر. و آنها از عدالت باروری صحبت می کنند - نه فقط حق سقط جنین، بلکه دسترسی واقعی به مراقبت های بهداشتی. آزادی از داروهای اجباری یا ناآگاهانه و عقیم سازی.
ما در هیچ کجا نمی بینیم که نادر، یا یک مرد سفیدپوست حزب ثالث-سیاست- طبق معمول، این مسائل را وارد کند - این برشی از زندگی، یا حساسیت.
ما پر ستاره ها می دانیم
اما هر رای به آنها به ایجاد دسترسی بی سابقه به صندوق های رای، بودجه فدرال، و نفوذ به بحث های ملی برای حزب سبز کمک می کند. اگر مککینی/کلمنته 5 درصد از آرای ملی را به دست آورد، حزب سبز واجد شرایط دریافت میلیونها دلار بودجه مشابه فدرال برای سال 2012 میشود – که یک آسیب قابل توجه در سیستم دو حزبی است. تحت سیستم کالج انتخاباتی برنده همه چیز را می گیرد، هر رأیی برای الف نیست عمده شمارش نامزدها؛ اما با حمایت از یک نامزد کوچک، میتوانیم از آرای خود برای نهادینه کردن یک پلتفرم مترقی استفاده کنیم.
بیش از چهار سال طول میکشد تا جایگزینی برای امپریالیسم احزاب اصلی و شکست مکرر آنها در قرار دادن مردم بر منفعت بسازیم. یکی از گامهای مهم، ساخت ابزارهای سازمانی است تا صدای ما را به طور واقعی بازنمایی کند. پیش از این در تاریخ ایالات متحده، احزاب ثالث تلاشهایی را برای سازماندهی انجام دادهاند که مهم بوده است. خود جمهوری خواهان، که در اصل حزب آبراهام لینکلن بودند، از حزب سوم کوچک به بازیگر اصلی در 19 تبدیل شدند.th قرن، با پریدن از ستون فقرات 16 سال سازماندهی توسط Free Soilers - یک حزب سیاسی کوچک دیگر با یک پلت فرم ضد برده داری. درست همانطور که سازمانهای دست راستی در زمانهای اخیر از قبل برنامهریزی کردهاند که چگونه بر جامعه تأثیر بگذارند در طول چندین دهه، و روی تلاشهای مستمر سرمایهگذاری کردهاند، ما نیز باید به استراتژیهای تغییر بلندمدت چشمگیر نگاه کنیم. مککینی و کلمنته اکنون انتخاب نخواهند شد، اما آنها به اندازهای جوان هستند که در 12 تا 20 سال - یا شاید جانشینان آنها، در طول عمر ما انتخاب شوند.
به قول خود مککینی: "ما در این راه هستیم تا یک جنبش بسازیم. ما حاضریم تا زمانی که ارزشهایمان در سیاستهای عمومی حاکم باشد مبارزه کنیم." او به ما یادآوری می کند، "رای دهندگان در این کشور می ترسند که به امیدها، رویاها، آرزوهایشان رای ندهند. اما در بولیوی، اکوادور، آرژانتین، شیلی، نیکاراگوئه و اسپانیا، و هند، ساحل عاج و هائیتی، رای دهندگان اینگونه نبودند. می ترسند به امیدها و رویاهای خود رای بدهند و چه چیزی را حدس بزنند. رویاهای آنها به حقیقت پیوست. رویاهای ما نیز می توانند."
اگر کسانی از ما که سیاست آنها را در دست دارند از آنها حمایت نکنیم، چه کسی از آنها حمایت خواهد کرد؟ زمان آن فرا رسیده است که بگوییم، این زنان شجاع - و کسانی که راه آنها را دنبال می کنند - نماینده آینده ای هستند که ما برای سیاست در این کشور می خواهیم.
خاموشی را متوقف کنید
در سطح بسیار عملی، حمایت از مککینی/کلمنته، حمایت از حق آنها برای بودن است شنیده.
در حالی که به راحتی می توان تشخیص داد که رسانه های شرکتی مک کینی و کلمنته را از پوشش انتخاباتی خود حذف کرده اند، رسانه های مترقی و لیبرال نیز به سیاه نمایی این زنان کمک کرده اند. وب سایت انتخاباتی دیلی شو، Indecision2008.com، به طور برجسته نادر و نامزدهای محافظه کار کوچک (مرد) مانند ران پل و باب بار آزادیخواه را دنبال می کند - اما مک کینی را نه. شاید تعجب آور نباشد که یک نمایش مردانه که پیلین را به عنوان یک VPILF رد می کند؟
در ماه اوت، AntiWar.com ترکیبی از مک کین، اوباما، نادر و بار را به نمایش گذاشت. اتفاقا، منعکس کننده یک روند رایج در بسیاری از رسانه های مترقی است، بیش از 80 درصد از ستون نویسان و همکاران منظم سایت مرد هستند. هنگامی که توسط خوانندگان در مورد غیبت مک کینی به چالش کشیده شد، ویراستاران آن را توضیح دادند هر دو او، و چاک بالدوین، افراطی راست، بیگانه هراس، و ضد سقط جنین - که به دنبال کاهش سرمایه گذاری فدرال در جوامع رنگین پوست است - حذف شدند. نه به دلیل تعصب علیه مککینی به عنوان یک زن سیاهپوست، بلکه به این دلیل که، یک سردبیر بهسرورانه نوشت، هر دو نامزد در سیاست خارجی «بسیار عالی» هستند.[2] اگر موضع مککینی تا این حد کامل بود، چرا سایت او را به عنوان یک پرچمدار تبلیغ نمیکرد؟ و چرا در عوض او را در موقعیتی برابر با بالدوین نژادپرست و جنسیتگرا قرار میدهیم؟ علاوه بر این که نابرابری اقتصادی، سیاست مهاجرت یا استعمار داخلی را مرتبط با امپریالیسم در نظر نمی گیرد، AntiWar.com باید به سادگی او را به عنوان یک رقیب جدی تلقی نکرده باشد.
اما چرا مککینی در مقایسه با نادر، کاندیدای حزب سبز در سال 2000، برای جلب توجه سازمانها و نهادهای چپ با مشکل بیشتری مواجه بوده است؟ به هر حال، او نیز از مراقبت های بهداشتی همگانی تحت سیستم تک پرداختی حمایت می کند. مالیات تصاعدی؛ لغو قراردادهای تجارت آزاد و لغو قانون ضد اتحادیه تافت-هارتلی. او موضع قوی تری در برابر جنگ و اشغال اتخاذ می کند و خواستار خروج فوری و منظم از عراق و افغانستان است. و او صریحاً با وثیقه مخالفت کرده است.
چند سایت مترقی فمینیستی و جنسیتی به زنان پیشنهاد داده اند. اما در حالی که سازمان ملی زنان نامزدی پیلین را تاریخی دانسته است،[3] در اشاره به بلیط پیشگامانه زنان رنگین پوست حزب سبز - در همه.
سازمان های مترقی مسئولیت دارند به جای مشارکت در آن، به مقابله با نژادپرستی و تبعیض جنسی کمک کنند. رسانه ها ممکن است پوشش خود را بر اساس محبوبیت و ارتباط نامزدها با بینندگان توجیه کنند. با این حال، نقش کلیدی در شکل دادن به ادراک ما ایفا می کند - در مورد مک کینی، با اجازه دادن به ما حتی دانستن وجود او و دیدگاه های او. به کنار مقاصد، شکست سازمانهای مترقی در پوشش مککینی به یک خاموشی اطلاعات تبدیل میشود. به جای حمایت از نژادپرستی و تبعیض جنسی نهادینه شده که مککینی و کلمنته را از گفتمان عمومی حذف میکند، رسانههای مترقی باید با پوشش دادن متحدان سیاسی ما از آگاهی مترقی حمایت کنند.
یک جبهه هماهنگ
هیچ تناقضی بین حمایت از پیروزی اوباما بر مک کین وجود ندارد. و انتشار این خبر در مورد مک کینی - زیرا ما معتقدیم سیاست او باید در بحث ها گنجانده شود. و معتقدند که همه رای دهندگان باید بدانند که او و سبزها به عنوان یک گزینه وجود دارند.
هیچ تناقضی بین صرف زمان برای مبارزات انتخاباتی برای اوباما در ایالت های نوسان کلیدی وجود ندارد. و تعهد دادن به رای خود به مککینی – بهویژه در پایگاههای دموکراتها مانند کالیفرنیا، ماساچوست، ایلینویز، نیوجرسی، کانکتیکات، ورمونت، اورگان، یا واشنگتن، جایی که اوباما با قاطعیت پیروز خواهد شد. یا ایالت های جمهوری خواه که در آن مک کین از پیروزی مطمئن است.
به عنوان مثال، در سال 2004، کری بوش را در ماساچوست با 62 درصد به 32 درصد با بیش از 700,000 رأی شکست داد. 5 درصد آرا حدود 140,000 برگه رای بود، اما نامزدهای حزب ثالث در مجموع حدود 1٪ یا 27,000 رای آوردند.[4] این انتخابات، 35 ایالت هستند نه ایالت های نوسانی
در حالی که ممکن است کارمان را تقسیم کنیم، میتوانیم در یک استراتژی بزرگتر برای تغییر سیاست به چپ از یکدیگر حمایت کنیم.
در این انتخابات، نامزدهای حزب ثالث، از چپ تا راست افراطی، هنگامی که حول یک پلت فرم مشترک ضد جنگ، طرفدار آزادی های مدنی، و ضد رفاه شرکتی گرد آمدند، توجه را به خود جلب کردند. اما بیایید استراتژی خود را روشن کنیم. ترقی خواهان باید تلاش کنند تا حول جهان بینی بدیل خودمان متحد شوند – ترویج ایدئولوژی برای به چالش کشیدن روایت مسلط، نه صرفاً اصلاحات. زمانی که ما درگیر مسائل منفرد هستیم، حرکات ما شکسته و ضعیفتر میشوند زیرا نمیتوانیم یک دید جامع را بیان کنیم. ما نباید برای ساختن نسخه آزادیخواهانه جهنم بازار آزاد، یا بیگانه هراسی از حزب قانون اساسی کار کنیم - بیایید برای ایجاد حزب و نهادهای تغییر خودمان اقدامی هماهنگ انجام دهیم.[5]
در بوستون، ما برای جلب توجه به انتخابات دزدیده شده سالهای 2000 و 2004 و همچنین تسخیر استراتژیک سیستم رأیدهی توسط نیروهای راستگرا، نمایشهای فیلم «سیاهآوت آمریکایی» را سازماندهی کردهایم. این فیلم نامزدی مککینی به عنوان یک نماینده زن کنگره جورجیا و حمایت صریح او از اصلاحات انتخاباتی و حق رای را مستند میکند. همچنین جزئیات یک کمپین متقابل سازماندهی شده توسط جمهوریخواهان برای برکناری مککینی در انتخابات مقدماتی دموکراتها را شرح میدهد: جمهوریخواهان به صندوق رأی دموکراتها هجوم بردند تا رای خود را به دموکرات محافظهکاری که در برابر مککینی حمایت مالی کرده بودند، بدهند، زیرا میدانستند که نمیتوانند در انتخابات پیروز شوند. جمهوریخواه در انتخابات عمومی
راست گرایان با دقت یاد گرفته اند که در سیستم انتخاباتی به نفع خود تقلب کنند. بیایید آن را پس بگیریم.
امسال به حقیقت رأی دهید و در آینده برای آن تلاش کنید.
Amee Chew را می توان در دسترسی به [ایمیل محافظت شده]. از توماس چن، قاضی کاترین-مرسدس، و کاوری راجارامان برای کمکشان به این مقاله سپاسگزاریم.
[1] برای تاریخچه نامزدهای زن: http://www.jofreeman.com/politics/womprez.htm
[2] http://www.feministpeacenetwork.org/2008/08/17/sexism-in-the-peace-movement-is-alive-and-well-antiwarcom-invisibilizes-presidential-candidate-cynthia-mckinney/
[3] http://www.now.org/news/note/090508.html
[4] http://www.washingtonpost.com/wp-srv/elections/2004/ma/
[5] پلتفرم حزب سبز در آینده ممکن است شامل ارزش گذاری زنان و کودکان از طریق ترمیم سیستم رفاهی ضعیف باشد. ایجاد مشاغل خوب از طریق یارانه مراقبت از کودکان و کمک در منزل؛ رفع فقر زنان مسن بدون مستمری کار زنان در حوزه خصوصی کم ارزش است و برای اکثر احزاب سیاسی موضوعی نامرئی است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا