تابستان امسال رفتم در اعتصاب در Dollar General در هالی هیل، کارولینای جنوبی. من و همکارانم برای حقوق خود دفاع میکردیم و با شرکتی مبارزه میکردیم که امنیت ما را به خطر انداخت، دستمزد ما را دزدید و مراقبت از خانوادههایمان را برای ما غیرممکن کرد.
سازماندهی ما از زمانی شروع شد که همکارم تارا تامپسون ما را به جلسه ای در خانه اش فراخواند. گفتم: «در محل کار احساس امنیت نمیکنم» و همه سرشان را تکان دادند. از زمانی که من اینجا بودم سه بار از فروشگاه سرقت شده بود. یک روز مشتری با اسلحه وارد فروشگاه شد و مشکلات روحی و روانی داشت و در مورد اینکه چطور نمی تواند به کسی اعتماد کند صحبت می کرد. من با پلیس تماس گرفتم و کمک خواستم، اما آنها هرگز نیامدند. و مدیر کل دلار من را به خاطر تماس با آنها توبیخ کرد. همکارم بود دزدی با اسلحه و فقط 10 دقیقه بعد مدیریت او را تحت فشار قرار داد تا فروشگاه را بازگشایی کند.
در اولین جلسه سازماندهی، همه موافق بودیم که دلار جنرال از ما محافظت نمی کند. ما تصمیم گرفتیم یک دادخواست تهیه کنیم و ایمنی را به یک خواسته اصلی تبدیل کنیم.
سرقت دستمزد نیز یک مشکل بزرگ در فروشگاه ما است. من ساعتها چکم را برداشتهام - مدیر کل دلاری من در واقع رکورد ساعتهایم را تغییر داد تا بگوید کمتر از آنچه واقعاً داشتم کار کردهام. و Dollar General انتظار دارد که ما بدون ساعت کار کنیم. وظیفه ما این است که در پایان شیفت خود، سپرده های نقدی را به بانک ببریم. این به معنای یک رانندگی 15 دقیقه ای از هر طرف تا بانک است و پول بنزین به ما بازپرداخت نمی شود. علاوه بر این، مدیریت اغلب به محض خروج از فروشگاه ما را از کار باز میدارد، بنابراین برای آن نیم ساعت کار حقوقی دریافت نمیکنیم.
ما موافقت کردیم که برای پایان دادن به دزدی دستمزد باید در دادخواست همراه با درخواست حداقل دستمزد ساعتی 15 دلار، مزایای مراقبتهای بهداشتی و صدای کارگران مطرح شود. و من می خواهم به این نکته اشاره کنم که ما تنها کارگران دلاری جنرال نیستیم که برای تقاضای تغییرات در فروشگاه خود ایستاده ایم. افزایش وجود داشته است دلار سازماندهی عمومی کارگران در سراسر کشور، به ویژه اینجا در جنوب اتفاق می افتد. دلاری کارگران عمومی در کارولینای شمالی, ویرجینیاو اوکلاهما بهار امسال اعتصاب برگزار کرد. در ماه مه، تارا و من با دیگر اعضای Raise Up به آنجا رفتیم اعتراض به مجمع عمومی سهامداران دلار در تنسی، جایی که دفتر مرکزی شرکت قرار دارد. همه این فعالیت ها به ما انگیزه داد تا با درخواست خودمان به جلو برویم.
ما طومار خود را به دلار جنرال رساندیم و تهدید کردیم که اگر پاسخ ندهند، دست به اعتصاب خواهیم زد. در عرض چند روز، ما چند مورد از خواسته های ایمنی خود را به دست آوردیم. مدیریت خطرات آتش سوزی را از راهروهای فروشگاه پاک کرد و بوته هایی را که فروشگاه ما را از خیابان پنهان کرده بود، قطع کرد، بنابراین ما هدف آسانی برای سرقت نیستیم. ماهها از Dollar General میخواستیم این کار را انجام دهد، اما وقتی تهدید به اعتصاب کردیم، در نهایت توجه شرکت را جلب کردیم.
در 16 ژوئیه، پنج روز پس از تحویل دادخواستمان، ما تصمیم گرفتیم اعتصاب خود را ادامه دهیم تا بقیه مطالبات خود را تحت فشار قرار دهیم. میخواستیم به دلار جنرال بفهمانیم که ما در حال بازی کردن نیستیم.
شنبه ای که اعتصاب کردیم روز قدرتمندی برای من بود. ما شعار دادند و سخنرانی کردند روبروی فروشگاه بسیاری از مشتریان همیشگی ما ما را در پارکینگ دیدند و تصمیم گرفتند داخل پارکینگ نروند، زیرا از خواسته های ما حمایت کردند. احساس میکردم که برای خودمان و سایر کارگرانی که دستمزد کمتری میگیرند و قدردانی نشدهاند که نیاز به تغییر دارند، دفاع میکنیم. می دانستم که صدای من قرار است تفاوتی ایجاد کند.
وقتی در اتاقی پر از کارگران کمدستمزد دیگر ایستادم و آنچه را که در مورد بهترین راه برای سازماندهی محل کارتان آموخته بودم به اشتراک گذاشتم، همان احساس قدرتمند را داشتم. این همان کاری است که من در تمرینات نیروی کار که من و سایر اعضای آن انجام دادم بالا بردن - شاخه جنوبی مبارزه برای 15 دلار و اتحادیه - در دورهام، کارولینای شمالی برگزار شد. کلمبیا، کارولینای جنوبی؛ موبایل، آلاباما؛ و آتلانتا در این تابستان. این آموزشها توسط Raise Up سازماندهی شدهاند تا به کارگران این فرصت را بدهد که از یکدیگر بیاموزند و ابزارهای اولیه برای شروع صحبت با همکاران خود را بدست آورند. در هر دوره آموزشی، ما از یک کارگر صحبت میکردیم که در آنجا نحوه عملکردمان را در فروشگاهم به اشتراک میگذاشتم. شرکای سازماندهی من، تارا تامپسون و کشیا براون، همچنین در تمرینات صحبت کرد و کمک کرد تا داستان ما را در مورد برنده شدن در برخی مطالبات بیان کنیم، اما تصمیم گیری در مورد آن کافی نبود.
بهترین بخش از آموزش های نیروی کار کارگران، همبستگی در اتاق بود، حتی اگر همه ما برای کارفرمایان مختلف و شهرهای مختلف کار می کنیم. همه ما با این واقعیت متحد شدهایم که در بخشی از صنعت خدمات کار میکنیم و به اندازه کافی به ما احترام نمیگذارند یا دستمزد دریافت نمیکنیم. بیشتر از همه، ما می دانیم که صدایی در کار نخواهیم داشت مگر اینکه با هم صحبت کنیم و آن را مطالبه کنیم. وجه مشترک دیگری که همه ما داشتیم، چشم اندازی از آنچه برای آینده می خواهیم است. ما نمیخواهیم که فرزندانمان با همان سختیهایی که ما میگذرانیم، بگذرند. ما اتحادیه خود را می سازیم تا بتوانیم با هم برای خودمان و کسانی که بعد از ما می آیند بجنگیم.
در اینجا انعکاس برخی از کارگرانی که به تمرینات نیروی کار کارگران آمده بودند را مشاهده می کنید.
نائومی هریس یک کارگر پیتزا وزارت دفاع از کلمبیا، کارولینای جنوبی است که یک هفته قبل از اینکه همکارانش را به بیرون برود، در دوره آموزشی کارگران کلمبیا شرکت کرد. ضربه: «وقتی به دوره آموزشی رفتم، در حال سازماندهی فروشگاهم بودم زیرا از تبعیض نژادی توسط مدیریت و دستمزد کم خسته شده بودیم. با کارگران سیاه پوست متفاوت از کارگران سفیدپوست رفتار می شد - این بی احترامی مداوم بود. صحبت کردن با مدیرانمان ما را به جایی نمی رساند، بنابراین باید گام های سخت تری برداریم. ما یک طومار ایجاد کردیم تا از مدیریت خود بالاتر برویم و تغییراتی ایجاد کنیم.
«در این دوره آموزشی چیزهایی درباره سازماندهی همکارانم یاد گرفتم. من یاد گرفته ام که با کسانی که با آنها صحبت می کنم و چگونه آن را انجام می دهم استراتژیک تر باشم. اکنون من واقعاً مردم را تماشا می کنم و می فهمم که کارگران مختلف کجا ایستاده اند، بنابراین می دانم چه کسی طرف ما است و چه کسی می تواند به طرف ما حرکت کند. شما همچنین باید بدانید که به چه کسی نزدیک نشوید زیرا آنها برمیگردند و برنامه های ما را به مدیریت می گویند. یک استراتژی برای سازماندهی در فروشگاه شما وجود دارد.
"این آموزش نیروی کار در زمان مناسب برای من آمد. این به من فشار لازم را برای برداشتن گام بعدی در فروشگاهم داد. احساس می کردم برای رهبری آماده هستم اعتصاب در پیتزا MOD پس از گوش دادن به سخنان کارگران Dollar General در مورد اینکه چقدر قدرتمند است که از حقوق خود دفاع کنید. آنها برای من الهام بخش هستند، نه فقط به عنوان کارگران، بلکه به عنوان زنانی که از خودشان دفاع می کنند. از این به بعد در هر کاری که می روم چشمانم باز است. من به شرایط کار توجه خواهم کرد و همیشه آماده سازماندهی خواهم بود. من می دانم که اگر من فقط آن را ترک کنم، در فروشگاه همان طور باقی می ماند. اما اگر من صحبت کنم و یک اتحادیه راه اندازی کنم، برای هر کسی که بعد از من وارد شود بهتر است.»
آنتونیو پاتون، یک کارگر Walmart از آتلانتا: من به این دلیل آمدم که علاقه مند بودم بیشتر در جامعه خود یک سازمان دهنده باشم و یاد بگیرم چگونه مردم را دور هم جمع کنم تا بجنگند. من ساعتی 12 دلار درآمد دارم. من یک فرزند دارم؛ من برای حمایت از دخترم به حقوقم وابسته هستم. اگر میتوانستم با مدیرعامل والمارت صحبت کنم، به او میگفتم: "هی مرد، همه شما به اندازه کافی پول دارید، والمارت میلیاردها ارزش دارد." آیا واقعاً به من می گویید که نمی توانید به هر کارمند ساعتی 15 دلار پرداخت کنید؟ آیا واقعاً هزینهای برای شما در بر خواهد داشت که به اندازه کافی برای زندگی به ما بپردازید؟»
«من همیشه در شغلی کار میکردم که هرگز اتحادیه نداشت، و مضراتی را دیدم که دستمزد کم میتواند انجام دهد. من دیده ام که مردم در حال مبارزه هستند، من دیده ام که مردم خانه ها، ماشین ها و همه چیز را از دست داده اند، زیرا حقوق کافی نبود. این برای من شخصی است، زیرا من نه تنها برای خودم میجنگم، بلکه برای مرد بعدی پشت سرم میجنگم.»
نینا بیلی، کارگر مکدونالد از برنزویل، کارولینای شمالی، که در طول دورههای آموزشی داستانهایی را در مورد مشارکت خود در اعتصابهای گذشته به اشتراک گذاشت. وندی و Bojangles: همه در مورد ایمنی در محل کار مشکل دارند، همه دستمزدهای کمی دارند. این فقط در یک منطقه اتفاق نمیافتد، در سراسر جنوب نیز اتفاق میافتد. انجام این آموزش ها در جنوب باعث ایجاد تفاوت می شود و افراد بیشتری منتظر این نوع دانش هستند. قدرت به تعداد می آید. ما باید با کارگران تماس بگیریم و به آنها بگوییم که تنها نیستند، کسی هست که از آنها حمایت کند.
میخواهم این خبر را منتشر کنم که وقتی در محل کار با چیزی مخالف هستید، راهی برای بهتر کردن آن وجود دارد. ابتدا با همکاران خود صحبت کنید، در مورد آنچه در حال وقوع است یادداشت برداری کنید، سپس با یک سازمان دهنده Raise Up تماس بگیرید و شروع به تشکیل جلسات برای رفع آن کنید. سازماندهی گاهی اوقات یک روند کند است، اما تنها راه برای برنده شدن است."
کتی پول، کارگر فست فود کارولینای جنوبی: «من به اینجا آمدم تا دستورالعملهایی درباره نحوه سازماندهی یاد بگیرم. زمانی که در ایالت دیگری زندگی می کردم، یک شغل اتحادیه داشتم. من می دانم که اتحادیه چه تفاوتی ایجاد می کند. در اتحادیه، شما کمی بیشتر احترام میگذارید، و آنهایی که به شما احترام نمیگذارند - من میتوانم برای خودم صحبت کنم و آنها را به فرش دعوت کنم. کسی پشت شماست و شما احساس اعتماد به نفس بیشتری می کنید که برای خودتان صحبت کنید. مدیریت در واقع پاسخگو است. من می خواهم کارگران برای خودشان بایستند، از مدیریت نترسید. من به این آموزش آمدم تا حقایق را بیاموزم و سپس خبرهای خوب را با دیگران به اشتراک بگذارم.»
الکس بلوکر، کارگر Chick-fil-A در کلمبیا: من میخواستم Chick-fil-A را سازماندهی کنم تا یک اتحادیه راه اندازی کنم، فقط با دیدن مشکلات در Chick-fil-A با مدیریت و دستمزد. من فکر کردم مهم است که به سایر کارگران کمک کنم تا حقوقشان را درک کنند. من می خواستم به دیگران یاد بده قدرتی که دارند در دوره آموزشی نیروی کار، مراحل تشکیل اتحادیه، به ویژه نحوه صحبت با کارگران و نحوه تشکیل کمیته محل کار را یاد گرفتم. امیدوارم هر فروشگاهی یک اتحادیه داشته باشد، هر کارگری به حقوقش اهمیت داده شود و خواسته ها و نیازهایش برآورده شود.
«با دانستن اینکه تیمی از افراد در کنار من میجنگند، این به من انگیزه و هدف میدهد تا همه آنچه را که امروز آموختهام انجام دهم - صحبت با همکاران، تشریح مراحل یک اتحادیه. این چیزی است که شاید قبلاً نمیخواستم آن را فقط از ترس انتقام انجام دهم، اما اکنون که میدانم افرادی پشت سر ما هستند.»
ساموئل پاند، کارگر در Quality Restoration، یک شرکت بازسازی اضطراری آب و آسیب آتش سوزی در آتلانتا: "من برای درس های فوری در مورد نحوه سازماندهی آمدم. برای من سازماندهی نیروی کار و فراخوان اعتصاب ممکن به نظر نمی رسید، حتی با وجود اینکه بحث در مورد کارفرمایان مختلفی که برای آنها کار می کردم انجام شده است. من از نزدیک مزایای اتحادیه ها را در قسمت پشتی دیده ام. پدرم 22 سال در اتحادیه کار کرد تا اینکه به دلیل مشکلات پزشکی مجبور به بازنشستگی شد. او اکنون می تواند حقوق بازنشستگی بگیرد و سرپا بماند. او نسبتاً جوان است، او 55 سال دارد، بنابراین داشتن این امنیت با ناتوانی هایش بسیار مهم است. من واقعاً آرزو می کنم که افراد بیشتری از این فرصت برای پیوستن به یک اتحادیه برخوردار شوند یا حداقل بدانند که گزینه عضویت در اتحادیه را دارند."
اونیا جنکینز، یک کارگر دلاری خانواده از یوتاویل، کارولینای جنوبی: من در فروشگاه دلار جنرال خود در گرمای 87 درجه کار می کنم و 7 ماه است که سعی می کنم هوا را تعمیر کنم و هیچ کس سعی نمی کند کاری در مورد آن انجام دهد. در کنار رفع گرما، من دوست دارم دستمزدهای بالاتری داشته باشم، زیرا 9.25 دلار برای زندگی کافی نیست. ما باید به 15 دلار یا بالاتر برسیم. من می دانم که اکثر مشاغل می توانند آن را پرداخت کنند، اما بیشتر مشاغل اینطور نیستند.
من در دوره آموزشی نیروی کار چیزهای زیادی یاد گرفتم. من در مورد نقشه برداری از محل کار و نحوه گردهمایی افراد در محل کار یاد گرفتم. چیزی که امروز مرا به اینجا رساند، تمایل به کمک به افرادی بود که مشکلات مشابهی دارند، تا آنها را برای سازماندهی دور هم جمع کنم. من می دانم که افراد زیادی وجود دارند که می ترسند شغل خود را از دست بدهند و من این را درک می کنم، زیرا من در ابتدا چنین بودم. اما من دیگر نمی ترسم.»
پیتون هیز، کارگر رستوران از آتلانتا: «کارگاه نیروی کارگری به من کمک کرد تا قدرت عظیم کارگران متحد را تشخیص دهم. گوش دادن به صحبتهای کارگران دیگر درباره اعتصابهایشان و اقدام مشترک، به من یادآوری کرد که سازمان وسیلهای است که به ما امکان میدهد به طور جمعی برای خواستههای خود مبارزه کنیم.»
Nova Hodge، یک کارگر در Crown Beverage Distribution در اورنجبورگ، کارولینای جنوبی: «امروز چیزهای زیادی یاد گرفتم. من می خواستم در مورد حقوق خود در محل کار صحبت کنم، اما واقعیت ها را نمی دانستم. اکنون احساس می کنم با اطلاعات کافی مسلح هستم تا به سایر کارگران آموزش دهم که چه کاری باید انجام دهند."
پس از بیرون آمدن از اعتصاب و این آموزشهای قدرت کارگران، با بسیاری از کارگران قدرتمند در سراسر جنوب ارتباط برقرار کردهام. ما جنبش رو به رشدی از کارگران هستیم که مهارتها را به اشتراک میگذارند و از یکدیگر حمایت میکنند، حتی اگر در شرکتهای مختلف و در شهرهای مختلف کار میکنیم. ما یک شبه همه خواسته هایمان را برنده نمی شویم. این یک مبارزه طولانی است اما اگر به سازماندهی ادامه دهیم، آنچه را که می دانیم به کارگران جدید آموزش دهیم، و از یکدیگر یاد بگیریم، معتقدم که پیروز خواهیم شد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا