زمانی که رالف نادر نامزدی ریاست جمهوری خود را در Meet the Press اعلام کرد، کاندید شدن او به اندازه منطق او برای انجام این کار تعجب آور نبود. نادر دلیل اصلی خود را "تمایل به بازنشستگی" جورج بوش مطرح کرد. نادر چگونه ادعا کرد که نامزدی خود را انجام می دهد؟ چرا، زیرا او از «محافظهکاران خشمگین از بوش بر سر کسری بودجه» و «جمهوریخواهان لیبرال که میبینند حزبشان از دستشان گرفته میشود» رای خواهد گرفت. این تصور که نادر امسال میتواند به اندازه کافی آرای جناح راست را از بوش جدا کند تا انتخابات را بر علیه او ببرد، به سادگی، توهمآمیزی است. تظاهر به اینکه می تواند این کار را انجام دهد تنها آخرین مدرکی است که نشان می دهد نادر کاملاً قضاوت خود را از دست داده است.
افشای کامل: من ستونهایی در حمایت از نامزدی نادر در سال 2000 نوشتم و یکی از دوجین نویسنده و روشنفکر سرسختی بودم که در سال 1996 آگهی نیویورک تایمز مبنی بر حمایت از او را امضا کردند، به عنوان اعتراض شخصی من به تخریب نیو دیل توسط کلینتونها. میراث. اما شرایط سیاسی امسال به طور چشمگیری متفاوت است.
چهار سال پیش، یک پایگاه مترقی واقعی برای کاندیداتوری اعتراضی وجود داشت، و شباهتها در مواضع گوش و بوره کاملاً چشمگیر بود. امروزه، افراد ترقیخواه، بوش را رئیسجمهوری خطرناک میدانند که حکومت ارتجاعی رادیکال، وعدههای 2000 بینهایت معتدلتر او مبنی بر «شفقت» را دروغ گفته است. تماشاگران نادر قبلاً تئاتر را ترک کرده اند. جان کری، علیرغم همه ایراداتش، از مجری واکنش بسیار دور است - همانطور که نادر اذعان کرد: او در پاسخ به این سوال که آیا تفاوت قابل توجهی بین یک دولت بوش و یک دولت دموکرات وجود دارد، "بله" است. او روز بعد آن را به صراحت بیان کرد و به کریس متیوز اعتراف کرد: «کری و ادواردز قطعاً بهتر از بوش خواهند بود».
چهار سال پیش نادر کاندیدای حزب سبز بود. امسال، نادر سبزها را کنار گذاشته است، زیرا نیاز به همکاری با دیگران خارج از دایره احترامگذاران بیقید و شرط خود را بسیار محدود میداند. بنابراین، نامزدی تنهای نادر در این سال هیچ چیزی را ایجاد نمیکند - بهویژه وقتی به یاد بیاوریم که چگونه در پی مبارزات انتخاباتیاش در سال 2000، نادر برای ماهها پس از آن در سکوت عقبنشینی کرد و این فرصت را برای متبلور ساختن نیروهای غیرسبز خود به نوعی نیروی مبارز انتخاباتی دائمی فراهم کرد. برای تغییر. کاندیداتوری نادر در سال 04، از آنجایی که ناگزیر به عنوان کمک به انتخاب مجدد بوش تلقی می شود، طیف وسیعی از رای دهندگان مترقی را از هرگونه توجه آینده به یک سیاست مستقل یا شخص ثالث بیگانه خواهد کرد.
بدتر از آن، نادر اکنون با راکت فرقهای که قبلاً به عنوان حزب اتحاد جدید شناخته میشد و رهبر آن، فرد نیومن، به رختخواب رفته است: رالف در کنفرانس ژانویه از «مستقلها» که فقط جبههای برای دیوانههای نیومانی بود، جذابیت ستارهای داشت. . با رد خط رای سبزها، نادر برای ثبت نام خود در برگه رای با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد. بنابراین او به خرید کمک برای دسترسی به رای از نیومانی ها رفت. نیویورک تایمز گزارش داد که نادر می گوید با احزاب «مستقل» موجود در نیویورک و جاهای دیگر «پیوند» خواهد کرد – که فقط می تواند به معنای نیومانی ها باشد (که حزب استقلال نیویورک و بقایای مشابه حزب اصلاحات را در بسیاری از ایالت ها کنترل می کنند).
این فرقه نقطه مقابل هر ارزشی است که نادر آن را عزیز می داند. یک گروه مائوئیست در دهه 70، نیومانی ها در سال 2000 که مفسر نوازنده هیتلر بر حزب اصلاحات تسلط یافت، به حامیان پت بوکانان تبدیل شدند. نیومن پیروان خود را از طریق یک طرح شستشوی مغزی تحت عنوان «درمان اجتماعی» استخدام و کنترل می کند که برای ایجاد وفاداری کورکورانه به نیومن طراحی شده است. او مکرراً لفاظی های خود را در تهمت خون سمی یهودی ستیزی فرو برده و یهودیان را به عنوان «سربازان طوفانی سرمایه داری منحط» محکوم کرده است. نادر با بوسیدن فرقهها برای حضور در برگه رای، به خود اجازه میدهد تا به عنوان طعمهای برای فریب دادن افراد ناآگاه به مدار نیومانی، جایی که آنها در معرض مکیده شدن به فرقه قرار گیرند، استفاده شود. این خیانت به بسیاری از جوانانی است که نادر هنوز برای آنها قهرمان است. و تفسیر اسیدی بر قضاوت نادر.
پشتوانه حمایتی که نادر ادعا می کند فقط در ذهن او وجود دارد. وقتی تایمز از او پرسید که آیا از این واقعیت که در Meetup.com، فقط 375 نفر برای او ثبت نام کرده اند ناراحت نیست - در مقایسه با 188,000 نفر برای دین 45,000 برای کری، 23,000 برای Kucinich و 9,000 برای ادواردز - ذهن نادر حیرت آور است. پاسخ این بود: «من واقعاً با وب سر و کار ندارم. در طول روز زمانی برای ورود به واقعیت مجازی وجود ندارد.
این با طرفداران سابق دین که نادر به آرای آنها امیدوار است، نمی شود. همانطور که مت استولر، یکی از متفکرترین وبلاگ نویسان طرفدار دین، می گوید: «نادر مخاطبانی را که بیشتر به آن نیاز دارد از دست داده است. . . زیرا او با آنها صحبت نمی کند، بلکه با آنها صحبت می کند. اخراج او از اینترنت یک نمونه است - او ارتباط خود را با آنچه که مکالمه آمریکایی را هدایت می کند از دست داده است و [بنابراین] کمتر و کمتر مرتبط است.
نادر برای پیگیری مسائلی که به آنها اهمیت می دهد مجبور نبود برای ریاست جمهوری نامزد شود. مشارکت کنندگان بزرگ مرتبط با MoveOn.org پیشنهاد داده بودند که برای یک عملیات مسافرتی/تحقیقاتی برای رالف به عنوان جایگزینی برای دویدن، پول جمع آوری کنند - با جلب توجه به نامزدی نادر، احساسات عمومی گسترده تری را برای مسائل نادر بسیج کنند.
اما نادر پیشنهاد افراد MoveOn را رد کرد، زیرا او هرگونه مخالفت با اجرای خود را «سانسور» میداند. البته نادر حق کامل دارد که اگر بخواهد نامزد ریاست جمهوری شود. آن دسته از دوستان و حامیان سابق او که مانند من از او خواستند کاندید نشود، از هیچ قدرت سانسوری استفاده نکردند، بلکه از خرد در خدمت اهداف سیاسی مشترک استفاده کردند. و این حکمت و احساس واقعیت های آمریکایی است که در تصمیم نادر برای نامزدی مجدد امسال غایب است.
داگ ایرلند منتقد و مفسر رسانه ای مقیم نیویورک است که مقالاتش به طور مرتب در The Nation، Tom Paine.com و In This Times در میان بسیاری دیگر منتشر می شود. این مقاله برای اولین بار در هفته نامه LA ظاهر شد
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا