طبقه متوسط آمریکا مورد حمله قرار گرفته است.
از سال 1983، متوسط ثروت ملی 20 درصد کاهش یافته است و از 73,000 دلار به 64,000 دلار در سال 2013 کاهش یافته است.
در حالی که ما اغلب در مورد مبارزات طبقه کارگر سفیدپوست می شنویم، یک نیروی محرکه این روند کاهش شتابان در ثروت خانوارهای سیاه پوست و لاتین تبار است.
در طول این سه دهه، ثروت خانوارهای سیاهپوست متوسط و لاتین تبار به ترتیب 75 و 50 درصد کاهش یافت، در حالی که متوسط ثروت خانوارهای سفیدپوست در واقع اندکی افزایش یافت. در سال 2013، متوسط سفیدپوستان 116,800 دلار ثروت داشتند که در مقایسه با 2,000 دلار برای لاتین تبارها و 1,700 دلار برای سیاه پوستان.
این کاهش ثروت تهدیدی برای بقای طبقه متوسط آمریکا و سلامت کلی اقتصادی این کشور است. خانواده هایی که ثروت بیشتری دارند می توانند شرایط اضطراری را بدون بدهی پوشش دهند و از فرصت های اقتصادی مانند خرید خانه، پس انداز برای دانشگاه یا راه اندازی یک تجارت استفاده کنند.
ما به شکاف ثروت نژادی رو به رشد در داخل نگاه کردیم یک گزارش جدید برای موسسه مطالعات سیاست و رفاه در حال حاضر.
ما دریافتیم که اگر این روندهای وحشتناک ادامه یابد، متوسط ثروت خانوارهای سیاهپوست تا سال 2053 به صفر خواهد رسید، حتی در حالی که میانگین ثروت سفیدپوستان همچنان در حال افزایش است. بر اساس پیشبینیهای ما، ارزش خالص لاتین دو دهه بعد به صفر خواهد رسید.
معکوس کردن این روندها به نفع همه است. افزایش نابرابری ثروت نژادی، متوسط ثروت طبقه متوسط آمریکا را پایین میآورد و به همراه آن طبقه متوسط را کاهش میدهد - به خصوص که رنگین پوستان آمریکایی سهم فزایندهای از جمعیت ایالات متحده را تشکیل میدهند.
علل این تقسیم ثروت نژادی ارتباط چندانی با رفتار فردی ندارد. در عوض، آنها نتیجه طیفی از عوامل و سیاستهای سیستمی هستند.
اینها شامل سیاستهای مسکن تبعیضآمیز گذشته است که همچنان به شکاف نژادی عظیم در نرخ مالکیت خانه دامن میزند، و همچنین یک سیستم مالیاتی «وارونه» که به ثروتمندترین خانوارها کمک میکند تا ثروتمندتر شوند در حالی که تقریباً هیچ چیز برای خانوادههای کم درآمد فراهم نمیکند.
طبقه متوسط آمریکا با سیاست دولت، سرمایه گذاری و کار سخت شهروندانش ایجاد شد. امروزه آمریکایی ها مثل همیشه سخت کار می کنند، اما سیاست دولت در سرمایه گذاری روی یک طبقه متوسط پایدار و رو به رشد شکست خورده است.
برای انجام بهتر، کنگره باید یارانهها را به افراد ثروتمند تغییر دهد و در فرصتهایی برای خانوادههای فقیرتر برای پسانداز و ایجاد ثروت سرمایهگذاری کند.
به عنوان مثال، مردم در حال حاضر می توانند بخشی از پرداخت های سود وام مسکن خود را در مالیات خود حذف کنند. اما این تنها در صورتی به نفع شماست که از قبل صاحب خانه شده باشید - فرصتی که مدت ها در اختیار میلیون ها خانواده سیاهپوست و لاتین تبار نبوده است - و حتی اگر خانه گران قیمتی داشته باشید، به نفع شماست. این به هزینه فقرا به ثروتمندان کمک می کند.
کنگره باید آن کسر و سایر هزینههای مالیاتی را اصلاح کند تا بر کسانی که از فرصتها محروم شدهاند تمرکز کند، نه آنهایی که قبلاً چیزهای زیادی دارند.
اقدامات دیگر شامل محافظت از خانوادهها در برابر شیوههای سلب ثروت رایج در بسیاری از جوامع کمدرآمد، مانند کلاهبرداریهای «قرارداد در قبال عمل» است که میتواند اجارهکنندگان را حتی پس از پرداخت پول برای تعمیرات گران قیمت خانههای خود بیخانمان کند. این به معنای تقویت نهادهایی مانند اداره حمایت مالی از مصرف کننده است.
ملت 30 سال افول طبقه متوسط را تجربه کرده است. اگر نمیخواهیم این یک روند دائمی باشد، پس دولت باید با جسارت و نبوغی که طبقه متوسط را پس از جنگ جهانی دوم گسترش داد پاسخ دهد - اما این بار با چارچوبی نژادپرستانه که جمعیت قرن بیست و یکم ما را منعکس کند.
ددریک اسانته-محمد پروژه تقسیم ثروت نژادی را در Prosperity Now کارگردانی می کند. چاک کالینز برنامه نابرابری را در مؤسسه مطالعات سیاست هدایت می کند و Inequality.org را ویرایش می کند. آنها از نویسندگان گزارش جدید هستند، راه رسیدن به ثروت صفر.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا