هفته گذشته بی بی سی درخواست باراک اوباما از کنگره برای کمک نظامی 200 میلیون دلاری برای کمک به ساخت سامانه دفاع موشکی کوتاه برد اسرائیل به نام Iron Dome را گزارش کرد. این بودجه علاوه بر 3 میلیارد دلار کمک نظامی است که ایالات متحده سالانه به اسرائیل ارسال می کند. یک مقاله آنلاین بی بی سی توضیح داد:
این سامانه برای ساقط کردن خمپاره ها و راکت ها از غزه یا جنوب لبنان با موشک های هدایت شونده طراحی شده است. (http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/8681919.stm)
جزئیات ارائه شد:
گنبد آهنین پس از جنگ لبنان در سال 2006، که طی آن حزب الله حدود 4,000 موشک به شمال اسرائیل پرتاب کرد، در اسرائیل طراحی و توسعه یافت. جنوب اسرائیل نیز با شلیک هزاران راکت و خمپاره توسط شبه نظامیان فلسطینی مورد هدف قرار گرفته است.
بی بی سی اشاره ای نکرد که لبنان در طول جنگ 2006 در معرض 12,000 بمباران اسرائیلی، 2,500 گلوله نیروی دریایی، 100,000 گلوله ارتش و 4.6 میلیون بمب خوشه ای قرار گرفت. (هفته نامه دفاع جین، «جنگ در اعداد»، 23 اوت 2006 و http://www.hrw.org/en/news/2008/02/17/israel-s-use-cluster-bombs-shows-need-global-ban)
حتی قبل از حمله 27 دسامبر 2008 عملیات سرب گداخته - زمانی که اسرائیل با صدها بمباران و حملات هواپیماهای بدون سرنشین و هزاران توپ و گلوله تانک به غزه حمله کرد - 14 اسرائیلی در اثر شلیک راکت های عمدتاً خانگی از غزه بر فراز غزه کشته شدند. هفت سال گذشته در مقابل 5,000 فلسطینی که توسط نیروهای اسرائیلی کشته شدند. حدود 1,400 فلسطینی در حمله سرب گداخته قتل عام شدند.
بی بی سی از "تعهد تزلزل ناپذیر" دولت آمریکا به امنیت اسرائیل خبر داد و افزود که اوباما "تهدید ناشی از موشک ها و راکت های شلیک شده توسط حماس و حزب الله را به رسمیت شناخت."
اوباما تهدیدی که توسط نیروهای اسرائیلی علیه فلسطینی ها ایجاد می شود را به رسمیت نشناخته و هیچ "تعهد تزلزل ناپذیر" به امنیت فلسطین ابراز نکرده است. با توجه به اینکه رسانه های جریان اصلی معمولاً ایالات متحده را به عنوان یک "دلال صادق" در مناقشه معرفی می کنند، باید تعجب آور باشد. در سال 2006، جاناتان راگمن از کانال 4 اعلام کرد:
اگر فکر می کنید در هفته گذشته ایالات متحده نقش خود را به عنوان یک دلال صادق در خاورمیانه کنار گذاشته است، به نظر می رسد اکنون آنها آن را پس گرفته اند. (اخبار کانال 4، 21 تیر 2006)
در سال 2000، یک گزارش خبری بی بی سی 1 در زمان ناهار، رئیس جمهور وقت بیل کلینتون را به عنوان "مردی که هشت سال را صرف تلاش برای ایجاد صلح دائمی در خاورمیانه کرده است" توصیف کرد. (بی بی سی 1 ناهار نیوز، 16 اکتبر 2000)
ادوارد هرمان اخیراً اظهار نظر کرده است:
مقامات ایالات متحده هر روز تکرار می کنند که "همبستگی" ما با اسرائیل یک "پیوند تزلزل ناپذیر" است، که هیچ "فضایی" بین ما و اسرائیل در مورد این مسائل وجود ندارد، و ما "تعهد مطلق به امنیت اسرائیل" داریم. (هیلاری کلینتون). بخش بزرگی از کنگره و سنا به طور منظم در نشستهای سالانه آیپک [کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل] حضور مییابند تا عملاً با اسرائیل بیعت کنند، و جوزف بایدن، معاون رئیسجمهور علناً خود را «صهیونیست» اعلام کرده است و اسرائیل « مرکز کار من به عنوان سناتور ایالات متحده و اکنون به عنوان معاون رئیس جمهور ایالات متحده…”
همچنین هیچ «دلال صادقی» در این «فرایند صلح» تقلبی وجود ندارد – دلالی صادقانه با «همبستگی» کامل و «تعهد مرکزی» به یک طرف ناسازگار است.» (هرمن، "حفاظت از پاکسازی قومی اسرائیل" - با فریبکاری "حفاظت از امنیت اسرائیل"، مجله Z، می 2010)
این کورکورانه بدیهی است، اما به نوعی برای روزنامه نگاران جریان اصلی یک مسئله و واقعیت نیست. قدرتهایی که وانمود میکنند که دلالی صادقانه با تأمین مالی و تسلیح گسترده یک طرف سازگار است - رسانهها عموماً با فریب همراه هستند. مانند گزارش بیبیسی بالا، جریان اصلی معمولاً خشونت فلسطین را غالب نشان میدهد و اسرائیل صرفاً در حال تلافی است. هرمان توضیح می دهد که این نیز دروغ است:
در واقع، خشونت اولیه، خلع ید اسراییل است که چندین دهه است که خاک و آب فلسطین را تحت حمایت ایالات متحده و سایر کشورهای روشنفکر گرفته است. در طول سالها، فلسطینیها عمدتاً صلحآمیز، گاهی با خشونت، اما با تلفات بسیار بالاتری که فلسطینیان ضعیف مسلح متحمل شدهاند (بیش از 20-1 قبل از انتفاضه دوم، زمانی که این میزان به 3 یا 4 به 1 کاهش یافت- مقاومت کردهاند. افزایش به 100 به 1 در جنگ غزه).
بدون هیچ منطقی
بی بی سی در مورد وضعیت فناوری گنبد آهنین اظهار نظر کرد:
«اسرائیل آزمایشهای این سامانه را در ژانویه به پایان رساند. مقامات می گویند مرحله بعدی توسعه آن ادغام آن با ارتش اسرائیل است.
به نظر میرسد هیچ روزنامهنگار تحقیقی در بیبیسی وجود ندارد که بخواهد این ادعا را بررسی کند که آزمایشهای روی سیستم «تکمیل شدهاند» تا سیستم آماده عمل باشد. در مورد اینکه چه کسی ممکن است از تبلیغات این فناوری گران قیمت سود ببرد، این نیز در حیطه وظایف روزنامه نگاری بی بی سی نیست. در مقابل، جروزالم پست دیدگاه پروفسور دانشگاه تل آویو و تحلیلگر نظامی برجسته روون پداتزور را نقل می کند:
«گنبد آهنین همگی کلاهبرداری است. مدت زمان پرواز موشک کسام به سدروت 14 ثانیه است، در حالی که مدت زمانی که گنبد آهنین برای شناسایی هدف و شلیک نیاز دارد چیزی حدود 15 ثانیه است. این بدان معناست که نمی تواند در برابر هر چیزی که از کمتر از پنج کیلومتر شلیک می شود دفاع کند. اما احتمالاً نمی تواند در برابر چیزی که از 15 کیلومتر شلیک می شود، دفاع کند.» (http://www.jpost.com/Israel/Article.aspx?id=175042)
پداتزور می افزاید: با توجه به اینکه قیمت هر موشک گنبد آهنین حدود 100,000 هزار دلار و هر موشک کسام 5 دلار است، تنها کاری که فلسطینی ها باید انجام دهند این است که یک تن موشک بسازند و پرتاب کنند و به جیب ما بزنند.
به گفته پداتزور، سیستم موشکی دوم، دیوید اسلینگ، حتی کمتر قابل اجرا است:
هر یک از موشک های آن یک میلیون دلار قیمت دارد و حزب الله بیش از 1 راکت دارد. این موضوع هیچ منطقی برای آن ندارد.»
حتی فراتر از حوزه فکری بیبیسی، میتوانیم متوجه شویم که کل موضوع دفاع موشکی - که تاکنون تنها 100 میلیارد دلار برای مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه داشته است - مدتها مملو از ادعاهای جعلی بوده است. همانطور که گرگ تیلمن، عضو ارشد انجمن کنترل تسلیحات، خاطرنشان کرد:
«دریافتن حقیقت در مورد دفاع موشکی استراتژیک کمی شبیه به جستجوی یک انعکاس وفادار در آینه های تحریف شده یک خانه تفریحی کارناوال است - هیچ چیز کاملاً آنطور که به نظر می رسد نیست.
جزئیات عملکرد هم در مورد دفاع موشکی استراتژیک بالستیک و هم در مورد اقدامات متقابلی که برای شکست آنها استفاده می شود، محرمانه است. نه حملات موشکی استراتژیک بالستیک و نه دفاعی در نبرد مورد استفاده قرار نگرفته است. بسیاری از کارشناسانی که عموم به آنها دسترسی دارند، علاقه خاصی به ارزیابی قابلیتهای خود دارند.» (گرگ تیلمن، انجمن کنترل تسلیحات، "دفاع موشکی استراتژیک: بررسی واقعیت"؛ http://www.armscontrol.org/system/files/TAB_StrategicMissileDefense.pdf)
در طول جنگ خلیج فارس در سال 1991، ژنرالهای رسانهای که اکثراً مرد بودند، در برابر قدرت و دقت رهگیر ضد موشک پاتریوت غمگین شدند. گاردین فوران کرد:
پاتریوت، یک موشک زمین به هوا، اولین در میان تجهیزاتی است که در جنگ خلیج فارس به نمایش گذاشته شده است. اگرچه ریتون و پنتاگون فقط یک «قابلیت ضد موشکی ثانویه» را به پاتریوت میدانند، اما در هر موقعیتی که از آن فراخوانده شده، در برابر اسکادهای عراق موفق بوده است. عملکرد آن نگرانی هایی را که باعث شد اسرائیلی ها تصمیم به خرید آن بگیرند، رد می کند. (فرانسیس توسا، «جنگ در خلیج فارس: سازندگان میهن پرست برای همگام شدن با تقاضای رو به رشد رقابت می کنند، گاردین، 22 ژانویه 1991)
رابرت فیسک در ایندیپندنت نوشت:
«همه ما کم کم به موشک پاتریوت علاقه داریم... پاتریوت ها تقریباً به همان خوبی عمل کرده اند که تبلیغات سازنده می خواهد باور کنید. در عربستان سعودی، بهترین تخمین موفقیت آن، 12 مورد از 16 اسکاد نابود شده است. (فیسک، "لوله اجاق گاز مچاله شده ای که هنوز هم می تواند ائتلاف را از بین ببرد" ایندیپندنت، 24 ژانویه 1991)
لری بلک در ایندیپندنت خاطرنشان کرد: به لطف چنین اظهارنظرهایی که در رسانه ها ظاهر می شود، صنعت دفاعی ایالات متحده در اوج قرار داشت:
هر بار که مانیتورهای تلویزیون اتاق بازرگانی آن ویدئوهای حمله موشک های کروز به پناهگاه بغداد را پخش می کنند، تقاضا برای سهام جنرال داینامیکس و مک دانل داگلاس افزایش می یابد. به ازای هر اسکاد که توسط یک موشک پاتریوت از آسمان پرتاب میشود، پیمانکاران دفاعی-الکترونیکی آمریکا یک دلار دیگر بر قیمت سهام خود کاهش میدهند. (بلک، «صنعت دفاعی ایالات متحده در اوج،» ایندیپندنت، 26 ژانویه 1991)
بدبین ها ممکن است دو و دو - ادعای اسکادهای شکست خورده و سهام در حال انفجار - را کنار هم بگذارند. سیستم پاتریوت در رهگیری و انهدام موشک های اسکاد در طول جنگ 98 درصد موفق بود. پروفسور تد پستول از موسسه فناوری ماساچوست متعاقباً توسط کنگره درخواست شد تا این ادعای 98 درصدی را بررسی کند. پستول اظهار نظر کرد:
"مشخص شد که حتی نزدیک به رهگیری +هیچ هدفی هم نبود، چه برسد به برخی اهداف." (پستول، اشتباهات بزرگ نظامی، کانال 4، 2 مارس 2000، تاکید اصلی)
سال گذشته، اوباما به طور مشابه از نسل جدید دفاع ضد موشکی به عنوان "اثبات شده و موثر" استقبال کرد. این اظهارات بر اساس ارزیابی پنتاگون مبنی بر اینکه SM-3 (موشک استاندارد 3) 84 درصد از اهداف ورودی را در آزمایشات رهگیری کرده است، بود. متأسفانه، بررسی نتایج 10 مورد از آزمایشهای ادعایی موفقیتآمیز - دوباره توسط Postol که با جورج ان. لوئیس کار میکرد - تنها یک یا دو رهگیری موفقیتآمیز را نشان داد که میزان موفقیت آن بین 10 تا 20 درصد است. نظرات پستول دوباره هشیار کننده بود:
این سیستم بسیار شکننده و شکننده است و کلاهکهای جنگی را تنها به صورت تصادفی رهگیری میکند.»
(http://www.nytimes.com/2010/05/18/world/18missile.html?th&emc=th)
لوئیس و پستول در مقالهای برای انجمن کنترل تسلیحات، سند کلیدی منتشر شده توسط دولت اوباما در فوریه را بررسی کردند: گزارش بررسی دفاع موشکی بالستیک:
بررسی وضعیت واقعی فناوریهای دفاع موشکی نشان میدهد که این چشمانداز جدید ارائهشده توسط این گزارش، چیزی بیش از یک داستان تخیلی نیست و استراتژی سیاستی که از این افسانههای فنی ناشی میشود، میتواند به فاجعه سیاست خارجی منجر شود... سامانه دفاع موشکی بالستیک میاندوره (GMD) که بر اساس این گزارش، در حال حاضر از قاره ایالات متحده در برابر حمله موشکی بالستیک محافظت میکند... تنها در سناریوهایی با دقت سازماندهیشده آزمایش شده است که برای پنهان کردن عیوب اساسی و ایجاد ظاهر موفقیت آمیز طراحی شدهاند. .
(http://www.armscontrol.org/act/2010_05/Lewis-Postol)
همان فریبکاریهای مضحک، اما سودآور، هزینههای نظامی با فناوری پیشرفته را احاطه کرده است. در بریتانیا، هزینه جایگزینی سامانه موشکی تریدنت و ساخت و تجهیز دو ناو هواپیمابر بزرگ به 130 میلیارد پوند خواهد رسید. (http://www.guardian.co.uk/politics/2009/sep/18/trident-replacement-hidden-cost-revealed)
همانطور که واضح است که سپرهای ضد موشکی در حال حاضر بی ارزش هستند، واضح است که ترایدنت یک حماقت جنگ سرد است. سال گذشته، چندین افسر نظامی بازنشسته - فیلد مارشال لرد برامال، رئیس سابق نیروهای مسلح، و دو ژنرال ارشد - گفتند که تجدید ترایدنت هدر دادن پول است:
«سلاحهای هستهای بهعنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهدیدها و مقیاس خشونتی که ما در حال حاضر یا احتمالاً با آن مواجه هستیم، بهویژه تروریسم بینالمللی، کاملاً بیفایده هستند. و هرچه بیشتر آنها را تجزیه و تحلیل کنید، غیر قابل استفاده تر ظاهر می شوند." (نامه، بریتانیا به بازدارنده هسته ای نیاز ندارد، تایمز، 16 ژانویه 2009)
آنها اضافه کردند:
«بازدارندگی مستقل ما عملاً بیربط شده است، مگر در چارچوب سیاست داخلی. به جای تداوم بخشیدن به ترایدنت، این مورد برای تامین بودجه نیروهای مسلح ما با آنچه که برای انجام تعهدات واقعی به آنها نیاز دارند بسیار قوی تر است.
به طور مشابه، لرد گاتری، رئیس سابق ستاد دفاع، به جای جایگزینی برای تریدنت، در مورد ارزان ترین بازدارنده هسته ای بحث کرده است. ژنرال سر ریچارد دانات، که سال گذشته به عنوان رئیس ارتش بریتانیا بازنشسته شد، با این موضوع موافق است.
در واقع، منطق هزینه های نظامی معکوس شده است. اینطور نیست که برای مقابله با تهدیدهای مهیب به سلاح های مهیج نیاز باشد - برای +توجیه + سلاح های با فناوری پیشرفته به تهدیدها نیاز است. هیچ نقشه وحشتناک شوروی، مسلمان یا مریخی برای تسخیر غرب وجود ندارد. ناامیدی و خشمی وجود دارد که با استفاده از سلاح جنگی افراد بیچاره - که توسط تروریست های پیشرفته خود ما "تروریسم" نامیده می شود - ابراز می شود که اگر نخبگان غربی از اختراع انگیزه ها و ماشین هایی برای حمله به مردم بی گناه دست بردارند، فوراً محو می شود. اما همانطور که بیلی براگ، موسیقیدان چپگرای بریتانیایی، زمانی خواند:
"جنگ، به چه دردی می خورد؟ برای تجارت خوب است.»
اقدام پیشنهادی
هدف رسانه لنز ترویج عقلانیت، شفقت و احترام به دیگران است. اگر برای روزنامه نگاران نامه می نویسید، ما قویاً از شما می خواهیم که لحن مودبانه، غیر تهاجمی و غیر توهین آمیز داشته باشید.
برای استیو هرمان، سردبیر بی بی سی نیوز بنویسید:
ایمیل [ایمیل محافظت شده]
لطفا یک کپی از ایمیل های خود را نیز برای ما ارسال کنید
ایمیل [ایمیل محافظت شده]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا