یانیس واروفاکیس، وزیر دارایی سابق یونان در مصاحبه اختصاصی با میدل ایست آی هشدار داد که تنها با قطع حمایت مالی ادعایی از گروه دولت اسلامی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، می توان خشونتی را که از سوریه و عراق به اروپا پس از حملات پاریس سرایت کرده است، متوقف کرد.
واروفاکیس، که پس از تصدی پست وزیر دارایی در دولت تازه منتخب چپ گرای یونان سیریزا، از دانشگاه به شهرت بینالمللی رسید، گفت که اهداف نظامی آمریکا و فرانسه برای کمپین بمبارانشان تمام شده است. واروفاکیس گفت، پس از حملات پاریس در 13 نوامبر، رئیس جمهور فرانسوا هالند "باید نشان می داد که دارد کاری انجام می دهد، اما آنها نمی دانستند چه چیزی را بمباران کنند."
مصاحبه کامل را اینجا ببینید:
او از دشمن سابق خود آنگلا مرکل به دلیل تصمیم او برای اجازه دادن به صدها هزار پناهجو از جنگ سوریه به آلمان تمجید کرد، اما گفت که «اروپا ظرفیت خود را برای پاسخگویی منطقی به مشکلات مشترک» بر سر بحران پناهجویان از دست داده است. مرکل بیش از هر رهبر دیگری برای بازکردن درها به روی پناهجویان انجام داده بود، اما سریعاً هشدار داد که طبقات سیاسی در آلمان و برخی از بخشهای جامعه آلمان به دلیل آن علیه او روی میآورند.
او هشدار داد که ذینفعان اصلی حملات اخیر در پاریس، شرکتهای دفاعی و امنیتی و آن افرادی با برنامههای وحشتناک خواهند بود که اکنون از درد و اندوه، خشمی که بیشتر مردم احساس میکنند، استفاده میکنند. برنامه هایی که هیچ ربطی به امنیت ندارند و در واقع آن را به خطر می اندازند.
او گفت که اقدامات داعش در پاریس تنها به اسلام هراسی که "بزرگترین هدیه" به این گروه و "افراطی ها در همه جا" است، تغذیه می کند.
وزیر دارایی برکنار شده به دلیل ایستادگی در برابر اتحادیه اروپا و ترویکا در برابر ریاضت های تحمیلی به عزیز چپ تبدیل شد. او بعداً زمانی که مشخص شد دولت یونان شرایط ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا را می پذیرد، از سمت خود استعفا داد. میدل ایست آی با واروفاکیس در هتلش در لندن برخورد کرد و از او در مورد اقتصاد جنگ، ترور و پناهندگان پرسیدیم.
همبستگی بین ضعیفان
واروفاکیس تفاوت بین واکنش یونان، با ورود هزاران پناهنده هر روز، را با بریتانیا که چند صد پناهجوی بالقوه باعث ایجاد "هراس اخلاقی" شده اند، قرار داد. چرا کشورهای فقیر بیشتر از کشورهای ثروتمند این بار را به دوش می کشند؟ او قسمتی از اپرای سه پنی اثر برتول برشت را نقل میکند: «اگر گدا هستید و میخواهید پول در بیاورید، به حومههای ثروتمند نمیروید، به یک حومه فقیر میروید. همبستگی بین ضعیفان.»
چه چیزی باعث این بحران شد؟
هر بار که ما [غرب]، بدون فکر، یا به منظور حمایت از دیکتاتوری... یا زمانی که تهاجم می کنیم تا وانمود کنیم که داریم کاری در مورد اثرات سوء مداخلات قبلی انجام می دهیم، مداخله می کنیم، یک چیز بد را بدتر می کنیم.» جنگ سوریه نمونه کامل و «پیامد مستقیم امپریالیسم غربی» است. بحران پناهندگان تمام این «مرغ هایی است که به خانه می آیند تا جوجه بیاورند».
شنگن
در پی حملات پاریس، کشورهای اتحادیه اروپا توافق کردند که کنترل مسافران در مرزهای شنگن را تشدید کنند. او به سرعت اشاره کرد که بریتانیا و ایالات متحده بخشی از شینگن نیستند، اما هر دو کشور با وجود افزایش امنیت و کنترل های مرزی شدید، حملات تروریستی بزرگی را تجربه کرده اند. وقتی مرزها و حصارها را بالا میبریم، تنها کاری که انجام میدهیم، ایجاد شکاف بزرگتر است، عمدتاً بین مردم خودمان و بین مردم خوب آن طرف حصار و ما.»
حملات پاریس
واکنش اولیه واروفاکیس به حملات پاریس، مانند بسیاری از مردم، برای امنیت و رفاه دوستان و خانواده بود. چند ثانیه بعد «ناامیدی آغاز شد»، زیرا اقدامات داعش فقط به اسلام هراسی دامن می زند که «بزرگترین هدیه» به داعش و «افراطی ها در همه جا» است.
«ما قبلاً اینجا بودهایم: «مردم خوب» اروپا و خاورمیانه اکنون «با موج دیگری از بیعقلی و انساندوستی روبرو خواهند شد».
چه کسی از تروریسم سود می برد؟
اولاً صنعت دفاعی و صنایع امنیتی: «هر بار که بمبی بالا میرود، پول زیادی میتوان به دست آورد... سهام شرکتهایی که تجهیزات برای اهداف امنیتی تولید میکنند، از سقف عبور میکنند.»
ثانیا، و مهمتر از آن، «افرادی با برنامههای وحشتناک» که اکنون از «درد و اندوه، خشمی که بیشتر مردم احساس میکنند، برای پیشبرد برنامههایی که ربطی به امنیت ندارند، استفاده خواهند کرد». برنامه هایی که در نهایت امنیت را نقض و تضعیف می کند.
تنها راه حل گرسنگی دادن به داعش است
ایالات متحده ماههاست که تلاش میکند داعش را بمباران کند، بینتیجه است و این یک راز کاملاً شناخته شده است که ایالات متحده از آن زمان «اهداف نظامی خود را تمام کرده است». رئیس جمهور فرانسه فرانسیس هالند "باید نشان می داد که دارد کاری انجام می دهد، اما آنها نمی دانستند چه چیزی را بمباران کنند."
بنابراین اگر بمباران کار نمی کند، راه حل او چیست؟ تنها راه حل گرسنگی دادن به داعش است. تنها راه برای انجام این کار «مقابله با عربستان سعودی و اماراتی است که از آنها حمایت می کنند».
اعلامیه های جنگ
اعلان جنگ در پاسخ به حملات پاریس «قرن 19، اوایل 20 است.th-قرن، اواسط 20thقرن» راه حل 21st مشکل قرن در دنیای امروز "خط مقدم وجود ندارد".
غرب نباید "اجازه دهد ترس بر همه چیز غلبه کند... ترس راهنمای خوبی برای سیاست خوب نیست، چه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی".
جنگ، به چه دردی می خورد؟
سرمایه داری به طور خلاصه، که "خود را در حال تولید کارکنان بسیار بیشتر از آنچه توده ها می توانند مصرف کنند" می بیند. این بیش از حد عرضه یا کم مصرف «نیاز به افزایش هزینه ها را ایجاد می کند». واروفاکیس ترجیح میدهد که چنین مازادی با تأمین بهداشت و آموزش افزایش یابد، اما متقاعد کردن پارلمان محافظهکار برای «پرتاب چند بمب دیگر» روی آتش بسیار آسانتر است.
ظهور راست افراطی
ترکیب جهانی در آشفتگی اقتصادی، درگیر چرخه جنگ، تروریسم و بدترین بحران پناهجویان از زمان جنگ جهانی دوم، نیروهای راست افراطی را تضمین می کند که «از درون آوارها برمی خیزند».
او شکست لیبرال دموکراتها و چپها را در کنار آمدن با «بحران سرمایهداری» بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در تغذیه «تعصب، ملیگرایی فوقالعاده و نازیسم» مقصر میداند. مضمونی تاریخی از تکرار که «تنها تا زمانی ادامه خواهد داشت که ما دقیقاً به همان شیوه به شکست ادامه دهیم».
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
من به شدت از استفاده از کلمه "اسلام هراسی" متاسفم. ما اصطلاح دیگری برای بیان رفتار (گفتار و کردار) کسانی که عقاید زشت نسبت به مسلمانان دارند، مهم نیست که چه کسانی هستند، نداریم. اما این کلمه به شدت من را آزار می دهد. من اسلام هراس هستم فوبیا یک ترس است. آیا از حضور یک مسلمان از وحشت فانی می لرزم؟ نه. من با آنها کار کرده ام و بهترین دوستم مسلمان است. اما من از تأثیرات دین ساخته دست بشر بر ذهن کسانی که در معرض آنها هستند، می ترسم، از جمله ذهن هایی که هیچ انتخابی در مورد این مواجهه ندارند، زیرا در فرهنگی متولد شده اند که دین در آن غالب است.
و من انبوهی از "فوبیا" دارم. من از همه ادیان سازمان یافته متنفرم، و این به "فوبیا" من از تأثیرات مربوط می شود. (از دین سرمایه داری و تکامل بیولوژیکی هم متنفرم). من به حقوق بشر و دموکراسی اعتقاد زیادی دارم (اگرچه تصور من از دموکراسی با دیگران، از جمله جناح راست یکی نیست). اگر صادقانه بگویم که درباره اسلام، اسرائیل، یا چپ یا راست چه فکر می کنم، من را شرور می کند و اگر کسانی که به آن معتقدند من را اسلام هراس یا یهود ستیز یا راست یا یک کمپیونکو معرفی کنند، هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. .
«اسلام هراسی» که عمدتاً چپ ها آن را محکوم می کند، باید محکوم شود. اما استفاده از آن "برچسب" خاص مشکل ساز است. اگر سالها پیش رهبران چپ در صحبت کردن درباره این چیزها محتاطتر بودند، ما اینجا نبودیم. این عمل در حال حاضر برای مقابله با آن بسیار رایج است. اما من آن را کمتر از آن دوست ندارم.