ما می توانیم انتظار داشته باشیم که این بحث ها ادامه یابد، به خصوص اکنون که مادورو ادامه دارد اعلام کرد انتخابات ریاست جمهوری در ماه آوریل برگزار خواهد شد.
با این حال، برخی چیزها هرگز نباید قابل بحث باشند. مهمتر از همه، هیچکس نباید ذرهای مشروعیت به تلاشهای آمریکا و متحدانش برای مداخله در سیاست ونزوئلا و تحمیل راهحل ترجیحی خود برای بحران آن بدهد، خواه این به معنای تهاجم نظامی باشد یا تحریمهای اقتصادی.
برای بسیاری از مردم، بیش از حد آشنا با تاریخ مداخله آمریکا در آمریکای لاتین، این امر ناگفته نماند. اما همانطور که برخی از تفسیرهای اخیر درباره ونزوئلا نشان می دهد، این پیامی است که نمی توان آن را خیلی تکرار کرد.
سوالات اشتباه
La نیویورک تایمز سال را با یک شروع کرد op-ed از دیوید اسمیلد، تحلیلگر سیاست خارجی که می پرسد: "آیا ایالات متحده باید به ونزوئلا حمله کند؟" پاسخ او به طور خلاصه «نه» بود: «حمله نظامی علیه ونزوئلا حماقت خواهد بود. . . ونزوئلا در سال 2018 پانامای 1989 نیست و تهاجم یک حمله جراحی نخواهد بود.
اما این واقعیت که حتی می توان چنین سوالی را مطرح کرد، گویای صحبت های سیاست خارجی در محافل نخبگان است. فقط یک را تصور کنید نیویورک تایمز ستونی با تیتر «آیا روسیه باید به ترکیه حمله کند؟»، که محاسن حمله روسیه برای سرنگونی اردوغان و محافظت از جمعیت کرد این کشور در برابر ارتش او را می سنجد. هیچ چنین مقاله ای هرگز به چشم نمی خورد، حتی اگر قاطعانه علیه مداخله روسیه مخالفت کند.
با این حال، دیدگاه اسمیلد دقیقاً به این دلیل که او یک ضربه ارتجاعی در قالب نیست، شایسته بررسی انتقادی است. جکسون دیهل or مری آناستازیا اوگریدی، که سخنان بدون واقعیت درباره آمریکای لاتین هنوز صفحات نظرات را مسدود می کند. او یک دانشگاهی است که تحقیقاتش بر روی ونزوئلا متمرکز شده است و او را تعدیل می کند وبلاگ در مورد کشور برای دفتر واشنگتن در آمریکای لاتین (WOLA).
اسمایلد در حالی که ایده اقدام نظامی را رد می کند، خواستار مداخله از نوع متفاوت از طریق «تعمیق رژیم تحریم های کنونی» است. چه کسی ماهیت این «تعمیق» را تعیین خواهد کرد؟ اسمایلد از واشنگتن برای افتخارات استفاده می کند و «ایالات متحده و شرکای آن» را به عنوان بازیگران مربوطه در اعمال فشار بر کاراکاس معرفی می کند.
باز هم، یک آزمایش فکری کوچک باید به روشن شدن مسائل کمک کند. اگر کسی پیشنهاد میکرد که روسیه باید رهبری «تعمیق تحریمها» علیه دولتهای ناخوشایند و فوقناسیونالیست در مجارستان و لهستان را بر عهده بگیرد، بلافاصله کارنامه مسکو در اروپای شرقی را به خاطر میآورد که آن را از عمل به عنوان قهرمان خودخوانده دموکراسی محروم میکند. و حاکمیت قانون.
دو تفاوت واضح بین آن سناریوی ابداع شده و سناریوی واقعی که اسمایلد پیشنهاد می کند وجود دارد: ایالات متحده و نیروهای نیابتی منطقه ای آن افراد بسیار بیشتری از اتحاد جماهیر شوروی و رژیم های ماهواره ای آن را کشته اند و هیچ "لحظه 1989" در این سناریو وجود نداشت. نیمکره غربی با خروج شوروی از اروپای شرقی قابل مقایسه است. مداخله ایالات متحده در امور آمریکای لاتین بیش از یک هفته است که متوقف نشده است.
همین چند هفته پیش، وزیر امور خارجه رکس تیلرسون ارواح را فراخواند پینوشه و ویدلا به عنوان یکی از مدلهای «انتقال» در ونزوئلا. اینها کسانی هستند که تصمیم می گیرند که آمریکا چه نوع تحریمی و چه زمانی اعمال کند.
ائتلاف مشتاقان
اسمایلد ترجیح می دهد تحریم های "چند جانبه" اعمال شده توسط ائتلافی از کشورها را ترجیح دهد. از هر ده بار، 9 بار، وقتی صاحب نظران «جامعه بینالمللی» را به انجام کاری تشویق میکنند، منظورشان واقعاً ایالات متحده و گروهی از کشورهای همفکر است، و این نیز از این قاعده مستثنی نیست. کانادا، اتحادیه اروپا و به اصطلاح گروه لیما همگی در مقاله اسمیلد بررسی شده اند.
کانادا و کشورهای اروپایی مانند بریتانیا و اسپانیا وجه اشتراک زیادی با ایالات متحده دارند: پیشروی آنها شرکت سرمایه گذاری های عمده ای در منطقه داشته باشند و البته تلخ است مخالفت کن هر دولت or حرکت اجتماعی که تهدید می کند جریان از منافع. آنها همچنین یک رکورد of تبانی با رژیم های استبدادی در آمریکای لاتین. آنها اعتباری بیشتر از ایالات متحده به عنوان مدافعان حقوق بشر ندارند.
جدا از کانادا، گروه لیما متشکل از کشورهای آمریکای لاتین است که به نظر میرسد دولتهای آنها به این دلیل انتخاب شدهاند که هر گناهی را که دولت مادورو به آن متهم کرده است، انتخاب شدهاند: انتخابات تقلبی.مکزیک, هندوراس) سیاستمداران به بهانه های مشکوک از سمت خود منع شدند (برزیلو سرکوب وحشیانه اعتراضات (کلمبیا هنوز راه را هدایت می کند در این رقابت وحشتناک). ریاکاری اعلامیه های آنها در مورد آینده ونزوئلا خود گویای آن است.
تصور اینکه فشار از سوی این سه ماهه احتمالاً دموکراسی را در ونزوئلا یا هر جای دیگر ترویج میکند، به خارقالعادهترین سادهدلی نیاز دارد.
تهدیدهای فوق العاده
در یک پیگیری به او بار اسمایلد در وبلاگ WOLA استدلال می کند که «تحریم های [بر ونزوئلا] که توسط دولت اوباما در مارس 2015 اعمال شد، نتیجه معکوس داشت. آنها با هر معیاری دموکراسی، حاکمیت قانون یا حقوق بشر را تقویت نکردند.»
این استدلال تنها زمانی معنا پیدا می کند که فرض کنید تحریم ها به این دلیل اعمال شده اند که دولت ایالات متحده به آزادی و رفاه مردم ونزوئلا اهمیت می دهد.
با این حال، یادآوری آن تحریمها مفید است، زیرا تنها دو سال پس از پیروزی مادورو در سال 2013 اعمال شد. انتخابات ریاست جمهوری. مادورو در نظرسنجی ریاست جمهوری با اختلاف اندکی بر رقیب خود پیروز شد، اما PSUV در انتخابات شهرداری دسامبر 2013 پیشی گرفت. به عنوان اسمیلد و هوگو پرز هرنایز نوشت برای WOLA در آن زمان: "اپوزیسیون انتخابات دسامبر را به عنوان یک همهپرسی برای دولت مادورو تشکیل داد و شکست خورد."
به عبارت دیگر، تحریمهای اوباما - که تحت این قانون توجیه میشوند ادعای پوچ اینکه ونزوئلا نماینده یک «تهدید فوقالعاده» برای امنیت ملی ایالات متحده است - خیلی قبل از پیروزی مخالفان در انتخابات مجلس ملی 2015 و وقایع پس از آن (مقابلهای تلخ بین قوه مجریه و مقننه، اعتراضها به درخواست استعفای مادورو در ماههای ابتدایی سال 2017) تحمیل شد. XNUMX، و انتخابات مورد مناقشه مجلس موسسان که احزاب مخالف آن را تحریم کردند). خصومت ایالات متحده با PSUV قبلاً در زمانی ریشه دوانده بود که به قول اسمیلد، «محافل دور مخالفانی که نتوانستند افکار عمومی را با یک پلتفرم قابل قبول درگیر کنند، در انتخابات پیروز شد».
اگر ونزوئلا انتخاباتی را برگزار می کرد که تمام استانداردهای معقول را برای رای دادن منصفانه رعایت می کرد، که همچنان به پیروزی PSUV منجر می شد، واشنگتن به شدت با دولت ونزوئلا دشمنی می کرد و به اعمال فشار برای "انتقال" ادامه می داد تا زمانی که راهش را پیدا کند.
اولویت های واقعی
بسیار متفاوت چشم انداز در مورد تحریمها را میتوان در اخیراً یافت سیاست خارجی مقاله ای از اقتصاددان ونزوئلایی فرانسیسکو رودریگز. رودریگز یکی از مخالفان سرسخت PSUV است - «من، مثل هر کس دیگری، دوست دارم مادورو برود» - که رئیس جمهور ونزوئلا را به «سوء مدیریت فاحش» و «نقض جدی حقوق بشر» متهم می کند. مطمئناً نمی توان او را به عنوان یک تقویت کننده برای دولت فعلی در کاراکاس رد کرد.
رودریگز استدلال میکند که رژیم تحریمها مبتنی بر تصویری نادرست از زندگی سیاسی ونزوئلا است که پایگاه مردمی پایدار چاویسمو را انکار میکند. تقریباً یک چهارم جمعیت هنوز از مادورو حمایت می کنند - "تعداد قابل توجهی با توجه به وضعیت اقتصادی" - و انتخابات منطقه ای سال گذشته نشان داد که PSUV می تواند تقریبا 6 میلیون رای دهنده را برای حمایت از نامزدهای خود بسیج کند: "تقریبا یک سوم از جمعیت بزرگسال کشور، و بیش از حد کافی برای پیروزی در انتخابات کم مشارکت.»
برخلاف اسمیلد، که تحریمهای مالی اعمال شده توسط ترامپ در سال گذشته را «بسیار خوب فکر شده» توصیف میکند، رودریگز این ایده را رد میکند که چنین اقداماتی «میتواند به دولت ونزوئلا آسیب برساند بدون اینکه آسیب جدی به مردم عادی ونزوئلا وارد کند». تحریم ها دارد قبلاً تحمیل شده است آسیب واقعی اقتصادی را به همراه داشت و کاهش بحران را دشوارتر کرد. رودریگز همچنین چیزی را مطرح می کند که اسمیلد کاملاً از او حذف شده است بار مقاله: نگرش مردم ونزوئلا: «۵۶ درصد مردم ونزوئلا با تحریمهای مالی آمریکا مخالف هستند. فقط 56 درصد از آنها حمایت می کنند.
رودریگز استدلال میکند که «تحریمها بهجای تضعیف مادورو، کار را برای مخالفان این کشور سختتر میکنند تا رأی دهندگان را متقاعد کنند که رفاه ونزوئلاییها - به جای راندن مادورو از قدرت - اولویت واقعی آن است.» در حقیقت، اگر رهبران اصلی اپوزیسیون در متقاعد کردن مردم که رفاه ونزوئلایی ها اولویت آنهاست مشکل دارند، به این دلیل است که آشکارا اینطور نبوده و هرگز نبوده است. تمایل آنها برای تأیید تحریمها گواه دیگری بر آن است.
انجام کاری
در آینده ای نزدیک - چه در آن زمان انتخابات ریاست جمهوری در آوریل برگزار شود، چه در تاریخ بعدی - سر و صدایی دوباره برای "کاری باید انجام شود" در مورد ونزوئلا به گوش می رسد.
هنگامی که انتخابات در مکزیک یا هندوراس به سرقت رفت، زمانی که روسای جمهور منتخب دموکراتیک در پاراگوئه یا برزیل برکنار شدند، یا زمانی که رژیم اوریبه ریاست آن را بر عهده داشت، چنین هیاهویی برای اقدام وجود نداشت. قصابی عمده در کلمبیا در تمام این موارد، «انجام کاری» صرفاً به معنای کنار گذاشتن حمایت فعال از کلاهبرداران، کودتاچیان و جنایتکاران جنگی بود - اما تا آنجا که به نظر محترمانه مربوط می شد، هرگز در دستور کار قرار نگرفت.
هر کسی که به آینده ونزوئلا اهمیت می دهد باید در برابر باج خواهی اخلاقی "کاری باید انجام شود" مقاومت کند - و این ایده مرتبط که اگر شما مخالف هستید یک شکل از مداخله (تهاجم نظامی)، شما باید دیگری را به جای آن پیشنهاد کنید (تحریم). ایالات متحده و متحدانش هیچ نقش مشروعی در حل بحران ونزوئلا ندارند و تلاش آنها برای انجام این کار نباید پوششی لفاظی داشته باشد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا