منبع: واژه وحشی
هدف از محدود کردن گرمایش زمین به 2 درجه سانتیگراد در مقایسه با سطوح ماقبل صنعتی، همانطور که در توافقنامه پاریس ذکر شده است، در صورتی که کاهش سریع، پایدار و در مقیاس وسیعی از انتشار گازهای گلخانهای ایجاد کننده تغییرات آب و هوایی، از جمله CO1.5، متان و غیره صورت نگیرد. دور از دسترس خواهد بود.» – دبیرخانه تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد
در پرتو گزارش اخیر IPCC[2] آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در مورد وضعیت سیاره و مسیر فاجعه بار تغییرات آب و هوایی پیش بینی شده صریح بود: "این کد قرمز برای بشریت است".
کد قرمز، در این مثال، اساساً به این معنی است که اوضاع بد است، سطح اضطراری بد است و بدتر میشود. اگر میخواهیم از همه عواقب وحشتناک یک فاجعه اقلیمی فراری، که از مرز 1.5 درجه سانتیگراد گرمایش گذشت، به سوی آیندهای پر از درد، رنج و مرگ برای همه موجودات زنده اجتناب کنیم، در حال حاضر به اقدامات فوری و اضطراری آب و هوایی نیاز داریم. در این سیاره
گزارش IPCC در رسانه ها پخش شد. حتی روزنامههای محافظهکار، مانند بریتانیایی تایمز، تیتر یک روزنامه بودند. این یک خبر بزرگ بود - برای چند روز. و حالا؟ کار طبق معمول.
البته، جای تعجب نیست که دولتهایی که با این یا آن نسخه از ارتدوکس نئولیبرال ازدواج کردهاند، در بهترین حالت نسبت به اقدامات اقلیمی تنبل - و در بدتر از آن به طور فعال سرکش - هستند. این واقعیت که آنها باید به شدت تحت فشار قرار گیرند تا حتی حداقل حداقل ها را انجام دهند، چیزی است که ما آن را به عنوان یک امر مسلم پذیرفته ایم.
اما واکنش بقیه افراد جامعه چه بوده است؟ احزاب سیاسی، مثلاً، یا کلیساهای تأسیس شده، یا اتحادیه های کارگری، یا سازمان های محیط زیستی جریان اصلی؟ آیا فشاری برای اقدام هماهنگ، فراخوانی از مردم برای اعتراض در مقیاس گسترده، اعلام قصد، نامه به دولت و هر چیزی وجود داشته است؟
نه، نه در هیچ مقیاس معناداری.
(همانطور که من می نویسم، حدود 2000 نفر از گروه های آب و هوایی حاشیه ای - به اعتبار آنها - در مرکز برلین تظاهرات می کنند، اما تلاش های آنها تا حد زیادی مورد توجه عموم قرار نگرفته است).
با این حال، واکنش جامعه مدنی به گزارش IPCC یک سکوت کر کننده بوده است. با این حال این به این دلیل نیست که جمعیت در کل نسبت به سرنوشت زمین بیعلاقه هستند. یک نظرسنجی بین المللی اخیر سطوح بسیار بالایی از نگرانی و اضطراب در مورد تغییرات آشکار سیاره ای که در حال حاضر در حال گذراندن آن هستیم را نشان داد.
به نظر من بحران کنونی زمین خود را به عنوان بحران اراده سیاسی، رهبری، سازماندهی، بسیج نشان می دهد. اما همچنین بحران امید، اخلاق، اخلاق، مشارکت مدنی، مواجهه با واقعیت است، آن را هر چه می خواهید بنامید.
به نظر میرسد که هیچ یک از سازمانهای اصلی و اصلی جرات دعوت به تظاهرات سراسری، چه رسد به بینالمللی، برای اعتراض به بیعملی دولت در مواجهه با مسیر خودکشیای که در حال انجام آن هستیم را ندارد. من در اینجا درباره سازمانهایی صحبت میکنم که در آنها ممکن است کسی به این فکر کند که نسبت به اعضای خود احساس مسئولیت میکند. جایی که این موضوع که آیا طرفداران یا خانوادههایشان در آیندهای قابل پیشبینی زندگی میکنند یا میمیرند، ممکن است واکنشی غیر از شانههای بالا انداختن را در پی داشته باشد.
به نظر می رسد که در تیررس مرگ نظم نئولیبرالی، این دنیایی نیست که ما در آن زندگی می کنیم. سایر نهادها، مانند اتحادیهها، به سادگی به سمت دیگری اشاره میکنند - نه وظایف ما.
اما این وظیفه کیست؟ این مسئولیت چه کسی است، به دست آوردن توپ، و بیان کورکورانه بدیهی: هر چه بیشتر منتظر عمل باشیم، جهان ما بیشتر شبیه جهنم روی زمین خواهد شد؟
به نظر من پاسخ روشن است. مسئولیت همه است مال تو، مال من، مال همه. موضوع بقای انسان، و حفظ آنچه از اکوسفر باقی مانده است، بسیار مهم و فراگیر است که نمی توان آن را به یک گروه واحد واگذار کرد. این موضوعی است که همه ما باید در هر کجا که هستیم به آن رسیدگی کنیم.
البته سال های اخیر شاهد ظهور جنبش هایی بوده ایم که تصورات عمومی را به خود جلب کرده اند، جنبش هایی مانند جمعه ها برای آینده یا شورش انقراض. Extinction Rebellion به ویژه در سال 2018، زمانی که با موفقیت تظاهرات گسترده ای را در لندن و سایر شهرهای بریتانیا سازماندهی کرد، به تصویر کشیده شد. استفاده جنبش از تاکتیکهای نافرمانی مدنی و پیامهای واضح آن باعث شد که به سرعت در سراسر جهان گسترش یابد و دهها هزار عضو جدید جذب کند. با این حال، از آن زمان جذابیت آن کاهش یافته است و بسیاری از اعضا - از جمله خود من - از رهبری غیرانتخابی و غیر پاسخگو، فقدان دموکراسی داخلی و بحث و گفتگو، و اصول فرقهواری که از بالا منتقل شدهاند، سرخورده شدهاند. اصرار این گروه بر «سه اصل» خود («حقیقت را بگو»، «اکنون عمل کن» و «فراتر از سیاست») به این معناست که این گروه از تدوین خواستههای سیاسی دقیقتر یا سیاستهای عملی خودداری کرده است.
Extinction Rebellion فکر میکرد که پاسخ آن را دارد – با استفاده از فشار مردمی برای راهاندازی مجمع شهروندان بهعنوان یک نهاد مشورتی برای دولت – و اگرچه برای مدتی این اعداد را در اختیار داشتند، حداقل در آلمان آنها دیگر نماینده قطب جدی نیستند. جذب فعالان جوان
در شهر زادگاه من برلین، از نقطه اوج خود در سال 2019، زمانی که به معنای واقعی کلمه هزاران نفر برای عضویت درخواست می کردند، XR به یک نیروی بسیار کاهش یافته تبدیل شده است، با شهرت مبارزه با چپ در صفوف خود و نگرش فرقه ای و حمایت گرانه نسبت به سایر محیط های زیستی. گروه ها.
موفق ترین رویکرد بسیج تا کنون در سال 2019 با نمونه دانش آموزان اعتصابی مدارس که تحت پرچم جمعه های آینده سازماندهی شده بودند آغاز شد. نه تنها دانشآموزان و دانشجویان با شرکت در اعتصابات منظم راه را نشان میدادند، بلکه موجی از ایجاد ائتلاف را برانگیختند و مدت طولانی را صرف آمادهسازی زمینه برای اعتصاب جهانی آب و هوا در سال 2019 کردند که حدود 4 میلیون شرکتکننده را در سراسر جهان بسیج کرد. کل سیاره مردم فعالانه اعتصاب می کردند، موضوع کنش اقلیمی توسط سازمان های مردمی در سرتاسر جهان مورد بحث قرار می گرفت، حس ایجاد جنبشی وجود داشت.
با این حال، آن موج اول حتی قبل از شروع بحران کووید اوج گرفت. اقدامات به طور فزایندهای ضعیفتر و محلی میشدند و نسلی از فعالان جوان پس از یک سال فعالیت شدید بدون تغییر مسیر چشمگیر از سوی دولتها و بحران جهانی که همچنان بدتر میشود، در حال سوختن بودند.
در حال حاضر به نظر می رسد موج دومی در راه است. به دلیل انتخاب دولت بایدن در ایالات متحده، و کاهش مقررات قرنطینه کووید در بسیاری از کشورها، همراه با شوک های زیست محیطی مداوم و فزاینده در سراسر جهان، مردم بار دیگر خواستار تغییر واقعی هستند.
پس دوره ای که باید طی کنیم چیست؟ در حالی که انکار نمی کنیم که جایی برای تئاتر خیابانی و مشاغل نمادین وجود دارد، اما باید به شدت به سمت ایجاد ائتلاف های استراتژیک برای بیرون آوردن هر چه بیشتر مردم در خیابان ها سوق دهیم.
چند تاریخ در راه است که می تواند تمرکز را ایجاد کند. یکی از آنها اعتصاب جدید جهانی آب و هوا است که توسط FFF برای 24 سپتامبر فراخوانده شده است. تاریخ مهمتر دیگر، اول نوامبر است، زمانی که بحثهای COP1 در گلاسکو آغاز میشود. احتمالاً اغراق نیست که این گفتگوها مسیری را که سرمایه داری جهانی قرار است در سال های آینده فاجعه آب و هوایی طی کند را مشخص کند. ما باید مطمئن شویم که صدای ما شنیده می شود. هر کجا که هستید، هر گرایش سیاسی تان که باشد، اگر آماده اید به اجماع دانشمندان جهان که در گزارش IPCC بیان شده است، باور کنید، باید الاغ خود را آماده کنید و بدن خود را در خیابان بیرون بیاورید.
در محل کارتان، دانشگاهتان، مدرسهتان، جماعتتان، در هر کجا که هستید، موضوع را مورد بحث قرار دهید. حرکتی را مطرح کنید، همتایان خود را وادار به موضع گیری کنید. وضعیت وخیم است و بدتر می شود. تنها با پیوستن به نیروها است که ما شانس تغییر این موضوع را داریم. به خاطر خودمان و نسلهای آینده، باید گام برداریم تا اطمینان حاصل کنیم که کنفرانس با گامهای مشخصی در جهت کاهش اضطراری انتشار کربن - نه تا سال 2050، نه تا سال 2035 - بلکه بلافاصله شروع میشود.
ما نیاز به اقدام فوری اضطراری آب و هوایی، از جمله از کار انداختن فعال تمام پروژه های سوخت فسیلی، با بازآموزی و ایجاد شغل برای کارگران در این صنایع داریم. ما به توقف جنگلزدایی و برنامهای گسترده برای احیای فعال جنگلها به عنوان بخشی از برنامه کاهش کربن نیاز داریم. صنعت باید از نو به سمت فناوری سبز استفاده شود و باید تمام یارانه ها برای صنایع سوخت فسیلی و همچنین حمل و نقل هوایی و حمل و نقل مبتنی بر سوخت فسیلی پایان یابد. ما به افزایش گسترده جهانی در یارانهها برای فناوریهای انرژی جایگزین بزرگتر نیاز داریم. ما باید شهرهایمان را سبز کنیم و حمل و نقل عمومی را تمیز و رایگان کنیم.
زمان بی اعتنایی دولت به پایان رسیده است. ما دیگر نمی توانیم اجازه دهیم که منطق منافع تجاری سرمایه داری سیاره ما را به نابودی محکوم کند. و در حالی که میلیاردرهایی مانند بزوس، برانسون و ماسک در مورد فرار به فضا خیال پردازی می کنند، ما می دانیم که زمین تنها خانه ما است و هیچ راه فراری برای بقیه وجود ندارد.
وقت آن است که به این جنون پایان دهیم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا