استیگلیتز، اقتصاددان می گوید که بانک های ملی شده «تنها پاسخ» هستند. جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برنده نوبل، در مصاحبه با دویچه وله درباره ملی شدن بانک ها، چشم انداز کشورهای در حال توسعه و نیاز به یک تنظیم کننده مالی بین المللی صحبت می کند.
DW-WORLD: بسیاری از کارشناسان می ترسند که در حال حاضر اوضاع بد است، اما هنوز بدترین بحران را ندیده ایم. آیا شما این باور را دارید که ما با یک افول طولانی روبرو هستیم که می تواند رقیب رکود بزرگ باشد؟
جوزف استیگلیتز: ما در دنیایی بسیار متفاوت از دوران رکود بزرگ زندگی می کنیم. بعد، اقتصاد تولیدی داشتیم. اکنون ما یک اقتصاد بخش خدمات داریم. بسیاری از مردم در ایالات متحده در حال حاضر کار پاره وقت دارند زیرا نمی توانند شغل تمام وقت پیدا کنند. مردم بیشتر در مورد معیارهای "جامع" بیکاری صحبت می کنند و اینها بیکاری را در سطوح بسیار بالا، حدود 15 درصد نشان می دهد. بنابراین به وضوح یک رکود جدی است.
یکی دیگر از تفاوت های بزرگ بین اکنون و رکود بزرگ این است که در آن زمان ما یک شبکه ایمنی نداشتیم. الان بیمه بیکاری داریم.
نوریل روبینی و نسیم طالب، اقتصاددانانی که رکود اقتصاد جهانی را پیشبینی کرده بودند، خواستار ملی شدن بانکها به منظور جلوگیری از فروپاشی مالی شدهاند. موافقید؟
واقعیت این است که وضعیت بانک ها بسیار بد است. دولت ایالات متحده صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است که تأثیر بسیار کمی داشته است. خیلی واضح است که بانک ها شکست خورده اند. شهروندان آمریکایی در تعداد بسیار زیادی از بانک های بزرگ مالک اکثریت شده اند. اما کنترلی ندارند. هر سیستمی که در آن تفکیک مالکیت و کنترل وجود داشته باشد، دستوری برای فاجعه است.
ملی شدن تنها راه حل است. این بانک ها عملاً ورشکسته هستند.
موسسه مالی بین المللی تخمین می زند که جریان خصوصی سرمایه به کشورهای در حال توسعه حدود دو سوم کاهش می یابد. آیا ما با وضعیتی روبرو هستیم که بتوانیم شاهد فروپاشی کامل بسیاری از کشورهای در حال توسعه باشیم؟
من فکر می کنم بسیاری از دولت های کشورهای نوظهور در واقع سیستم بانک مرکزی بسیار بهتری نسبت به ایالات متحده دارند. آنها متوجه خطرات اهرم بیش از حد، وابستگی بیش از حد به وام دهی املاک و مستغلات شدند و بنابراین اقدامات بسیار محتاطانه تری انجام دادند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز ذخایر بزرگی ایجاد کرده اند و نسبت به یک دهه قبل در موقعیت بهتری برای مقابله با این بحران قرار دارند.
اما برخی از آنها با زمانهای بسیار دشواری مواجه خواهند شد که به طور بالقوه پیشفرض هستند. برخی از این کشورها از توجه بیش از حد به آنچه در ایالات متحده می گذرد رنج می برند.
آیا باید برای کمک به این کشورهای در حال توسعه قدم هایی برداشت؟
خیلی قطعا. من فکر می کنم که این امر نه فقط برای منافع این کشورها، نه فقط از منظر بشردوستانه، بلکه از منظر ثبات جهانی کاملاً ضروری است. زمانی که آشفتگی های اقتصادی بزرگی وجود دارد، نمی توان یک اقتصاد جهانی قوی داشت.
بانک جهانی از کشورهای صنعتی پیشرفته که در حال نجات صنایع خود و اعطای یارانه هستند، خواسته است تا مبالغی را برای کشورهای در حال توسعه که نمی توانند در این میدان بازی نابرابر رقابت کنند، کنار بگذارند.
رئیس جمهور ایالات متحده، اوباما، بانک ها را به دلیل پرداخت میلیاردها پاداش به مدیران در حالی که هنوز در آستانه فروپاشی بود، مورد انتقاد قرار داد. آیا با او موافق هستید که رفتار آنها "شرم آور" و "غیر مسئولانه" است؟
بله شرم آور و غیرمسئولانه است. اما جای تعجب نیست... سال هاست که مدیران شرکت های آمریکایی از غرامت ظالمانه خود دفاع کرده و می گویند که این به عنوان یک طرح تشویقی مهم است. چگونه می توانید میلیاردها دلار پاداش بدهید در حالی که شرکت شما میلیاردها دلار ضرر داشته است؟ تا زمانی که به افراد برای شکست پاداش نمی دهید، نباید پاداش دریافت کنید، بلکه باید جریمه دریافت کنید.
مرکل صدراعظم آلمان در سخنرانی خود در مجمع جهانی اقتصاد به ایالات متحده نسبت به حمایت گرایی هشدار داد و از یارانه ها برای شرکت های خودروسازی آمریکایی انتقاد کرد. آیا او درست است؟ آیا خطری می بینید که آمریکا به اقدامات حمایتی متوسل شود؟
بله خیلی واضحه ما همیشه آگاه بوده ایم که حمایت گرایی به دو صورت تعرفه و یارانه است. یارانه ها درست مانند تعرفه ها، زمین بازی را مخدوش می کند. یارانه ها حتی ناعادلانه تر و حتی تحریف کننده تر است، زیرا در حالی که کشورهای توسعه یافته می توانند یارانه بدهند، کشورهای فقیر نمی توانند این کار را انجام دهند. کشورهای ثروتمند با دادن یارانه های هنگفت، نه لزوماً به قصد حمایت، بلکه با عواقب حمایتی، شرایط بازی را به هم می ریزند.
مرکل اخیراً خواستار تشکیل یک نهاد نظارتی مالی بینالمللی شد و اجماع در مورد این موضوع در حال افزایش است. به نظر شما چقدر واقع بینانه است که دولت ها و شرکت ها حق حاکمیت خود را به یک نهاد بین المللی واگذار کنند؟
ایده مرکل ایده بسیار مهمی است که من مدت ها از آن حمایت کرده ام. شما نیاز به هماهنگی سیاست های اقتصادی جهانی دارید که فراتر از صندوق بین المللی پول است که شکست خورده است و بانک جهانی. شما نمی توانید بگویید که ما بدون مقررات جهانی مرزهای باز داریم. در حالی که به جلو می رویم، غیرقابل تصور است که اجازه دهیم محصولات مالی پرخطر، تولید شده در کشورهایی با مقررات ناکافی، بدون مقررات وارد ایالات متحده شوند و بالعکس. شرکت های بین المللی که متعهد به جهانی سازی هستند باید در خط مقدم درخواست مقررات بین المللی باشند.
---
مایکل نیگ با جوزف استیگلیتز مصاحبه کرد.
جوزف استیگلیتز در سال 2001 جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، او از سال 1995 تا 1997 به عنوان رئیس شورای مشاوران اقتصادی خدمت کرد. او از سال 1997 تا 2000 اقتصاددان ارشد بانک جهانی بود و نویسنده اصلی این مقاله بود. گزارش 1995 هیئت بین دولتی در مورد تغییرات آب و هوایی که جایزه صلح نوبل 2007 را به اشتراک گذاشت. او در حال حاضر استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا