منبع: غرش
بنابراین، این چیزی است که یک شورش در روزهای آخر به نظر می رسد: جمعیتی که تلفن های همراه خود را تکان می دهند. آینه شکسته شده، چکمه ها بر روی آن مهر زده شده است میز نانسی پلوسی. در میان اعتراضات، کسانی هستند که تاریک ترین خیالات را دارند، زیپ کراوات آماده است برای ربودن دشمنان لیبرال حقیر خود. پنج نفر جان خود را از دست دادند و گرچه این به اندازه کافی بد است، اما اگر تظاهرکنندگان قبل از اینکه سیاستمداران فرصتی برای فرار داشته باشند، تلفات وارد می کردند، حتی بیشتر می شد.
از نظر نهادها، راست افراطی مایه شرمساری و ناراحتی بود. ترامپ در انتخابات شکست خورده است. بایدن جایگزین او خواهد شد. با این حال، سیاست چیزی بیش از این است که چه کسی کاخ سفید را اشغال کرده است: همچنین درباره ظهور و سقوط جنبشهای اجتماعی و ارزشهایی است که در آن زمان زیربنای آن هستند. قبل از رویداد چهارشنبه، محبوبیت پسران مغرور و دیگر گروه های افراطی راست در حال افزایش بود، که با تایید گسترده اقدامات آنها در کاپیتول تأیید شد. آنها با کف زدن ده ها میلیون رای دهنده جناح راست در گوششان به خانه بازگشتند. از هر پنج رأی دهنده، یک نفر از اقدام آنها حمایت کرد 45 درصد جمهوریخواهان.
پیامدهای رویدادهای چهارشنبه برای ماهها، شاید سالهای آینده همچنان ادامه خواهد داشت. با وجود تمام تفاوت های ظاهراً حزبی، چپ میانه و راست میانه سیاست ایالات متحده پاسخ مشترکی برای مقابله با بحران دارند: درخواست تعداد بیشتری از پلیس و حذف حساب های رسانه های اجتماعی بدترین عاملان. اما هیچ یک از این استراتژی ها به نفع اکثریت آمریکایی ها یا به ویژه چپ های ایالات متحده نیست.
پلیس های بیشتر
نکته خارقالعاده در مورد اعتراض این است که با تعداد نسبتاً کمی از شرکت کنندگان توانست به دستاوردهای زیادی برسد. به سختی 15,000 نفر به درخواست ترامپ برای پیوستن به او در واشنگتن دی سی در اعتراض به نتیجه انتخابات پاسخ دادند. جمعیت در واقع به قدری کم بود که برای اینکه راهپیمایی در کاپیتول به عنوان رویدادی تودهای به نظر برسد که ترامپ و حامیانش میخواستند، آنها به انتشار تصاویر بازیافتی قدیمیتر، با حضور بهتر، متوسل شدند. اعتراضات ضد ترامپ.
کسانی که علیه ترامپ و علیه نژادپرستی دولت فدرال ایالات متحده به خیابان ها آمده بودند، با تصاویری از خودشان پاسخ دادند و خطوط نظامی شده پلیس را نشان دادند که تابستان گذشته با جمعیت سیاه پوستان اهمیت دارد. زمانی که سیاه پوستان راهپیمایی کردند، سادیسم دولت را به یاد آوردیم، حتی همینطور بطری های آب شکسته شد. دیدیم که چقدر اجساد در مسیر راهپیمایی ترامپ قرار گرفته است.
برخی، اما فقط برخی از اینها در راست میانه و چپ میانه به یاد خواهند ماند. در آنجا، پیام نوع خاصی از «دیگر هرگز» خواهد بود. هرگز اجازه ندهید که جمعیتی تشکیل شود. هرگز اجازه تظاهرات را صادر نکنید. هرگز اجازه ندهید راهپیمایی بدون اینکه گارد ملی برای متوقف کردن آن آماده شده باشد برگزار شود. انتقام تظاهرات چهارشنبه در فراخوان برای افزایش بودجه پلیس و در خواست برای سرکوب خشونت آمیز اعتراضات احساس خواهد شد. و قربانیان آن فاشیست های جدید نخواهند بود.
دوستان به من می گویند که حتماً دستوری مخفی از طرف متحدان خوب ترامپ وجود داشته است تا مطمئن شود که اعتراض او بدون توقف ادامه دارد. اما زندگی به ندرت آنقدر راحت است. دلیل اینکه پلیس در کنار فاشیست ها قرار می گیرد ایدئولوژی است. نظام اعتقادی لیبرالیسم آمریکایی در هر دو شکل دموکرات و غیرجمهوری خواه آن، ادعای ترامپ را می پذیرد که چپ های افراطی خشن، مخفیانه و احتمالاً دارایی ها را از بین می برند.
پلیس از آن سیاست سرنخ می گیرد. آنها تشخیص می دهند که فاشیست ها با آنها یک ایدئولوژی اصلی مشترک دارند: اعتقاد به ملت و حقوق مالکیت خصوصی. آنها ضد فاشیست ها را به عنوان محرک ها و به عنوان چالش کنندگان انحصار خود در استفاده از زور می بینند و هرگز جنبش های خیابانی راست افراطی را در یک نور منفی نمی بینند.
از آغاز سال 1994 تا تابستان سال گذشته، برتری طلبان سفیدپوست و سایر افراط گرایان راست در ایالات متحده حملاتی را انجام دادند که به سمت چپ مردم 329 مرده. در همان دوره، یک حمله منفرد توسط یک ضد فاشیست منجر به کشته شدن یک نفر شد عامل ضد فاشیست). می توان تصور کرد که با یک طرفه بودن تعداد کشته ها، دولت باید موضع محکمی در برابر نفرت اتخاذ کند. اما در ذهنیت میانهروی ایالات متحده، پسران مغرور و گروههای افراطی همفکر آنها تقریباً نامرئی هستند و سیاست جناح راست آنها غیرقابل توضیح است. هر دو چپ افراطی و راست افراطی از نظر آنها نیاز به سرکوب دارند. و اگر قرار است باشگاه ها به سختی بر سر مدافعان چپ سقوط کنند، آیا این بهایی ارزش پرداختن ندارد؟
پلتفرم های کمتر
به مدت دو سال، شرکتهای رسانههای اجتماعی به آرامی بدترین مجرمان راست افراطی را در بریتانیا و ایالات متحده بدبین میکنند. در سال 2019 و 2020، دیلی شوآ پادکست بود پایین از iTunes، Twitter و Facebook. تقریباً همین اتفاق برای روزنامه نگار سایت اینترنتی. سابق Breitbart روزنامه نگار میلو یانوپولوس از توییتر به گاب تنزل یافت. شکایت که «نمیتوانم پست بگذارم بدون اینکه دهها بار به من نفوذی pedo [sic] kike بگویند... من نمیتوانم از تعداد انگشت شماری از افراد این چنینی شغلی ایجاد کنم. من نمی توانم اینطوری غذا را روی میز بگذارم.» در بریتانیا، Britain First (که زمانی دومین صفحه سیاسی محبوب در فیس بوک بریتانیا بود) به دنیای بسیار کوچکتر تلگرام منتقل شد.
تابستان گذشته، زمانی که دهها میلیون نفر برای حمایت از زندگی سیاهپوستان مهم است، یوتیوب به خیابانها آمدند توقیف شده دیوید دوک رهبر سابق کو کلوکس کلان، ریچارد اسپنسر رهبر راست آلت و به اصطلاح "رئالیست نژاد" استفان مولینوکس. Reddit بیش از 2,000 subreddit از جمله حذف کرد r / The_Donald. دو ماه پیش استیو بنن از حضور در این تیم محروم شد توییتر.
این هفته، پس از اینکه دونالد ترامپ تمجید خود را از افرادی که برای او راهپیمایی کرده بودند تکرار کرد، توییتر سرانجام حساب کاربری او را حذف کرد و منجر به زوزه های اعتراض از جناح راست و ادعا می کند که مقدس ترین ارزش در جامعه ایالات متحده، اولین اصلاحیه، نقض می شد.
اما اگر ترامپ اکنون یک نفرت پراکن است، در اکتبر سال گذشته زمانی که از توییتر برای درخواست آنچه به قتل فراقانونی تبدیل شد، کمتر نبود. مایکل رینوئل. او در بهار گذشته که برای اولین بار شروع به تماس با آن کرد، وضعیت بهتری نداشت مردم در خیابان ها که به جمعیت این چهارشنبه تبدیل شد. وقتی بچه های مهاجر را جدا می کرد، فرقی نمی کرد از پدر و مادرشان، یا زمانی که او قول داد قفل کردن هیلاری کلینتون او سالها همینطور بوده است و در بیشتر این مدت حضور او برای توییتر ارزش زیادی داشته است.
بین پیوستن به توییتر در سال 2009 تا تابستان 2017، ترامپ بیش از 30,000 بار پست گذاشت و 36 میلیون دنبال کننده به دست آورد. هر بار که پست میفرستاد و روزنامهها یا شرکتهای تلویزیونی آخرین خشم او را گزارش میکردند، مردم را به سمت سایت میبرد تا او را بخوانند. از دیدگاه صاحبان پلتفرم، او زمان باورنکردنی را برای تقویت نمایه آن اختصاص می داد. در سال 2017، یک تحلیلگر مالی به نام جیمز چاکمک تخمین زد که اگر دونالد ترامپ مجبور به ترک توییتر شود، ارزش شرکت کاهش می یابد. 2 میلیارد دلار. از آن زمان تا جمعه که حساب کاربری او حذف شد، تعداد فالوورهای او در آن سایت تقریباً سه برابر شده بود.
خطرات برای چپ
سانسور رسانههای اجتماعی یک سوال سیاسی سختتر برای چپ است تا اینکه آیا ما میخواهیم پلیس بیشتری وجود داشته باشد. در حالی که حذف وبسایتهای راستگرا زندگی را برای مخالفان ما سختتر میکند، استراتژی پلتفرمزدایی در درازمدت انواع خطرات پنهانی را برای چپهای افراطی به همراه دارد.
در مواردی، افراد حاشیهای را دیدهایم که دارای پلتفرمهای عمومی متوسطی هستند که از این واقعیت استفاده میکنند ممنوعیت در شبکه های اجتماعی به عنوان راهی برای استناد به اخلاق دفاع از خود و ایجاد یک مخاطب جدید جدید، بیشتر از هر چیزی که قبلا داشته اند.
چپ و راست هرگز صرفاً فاشیست یا ضد فاشیست نیستند، بلکه علل متعدد دیگری را با هم ترکیب می کنند. وقتی شرکتهای رسانههای اجتماعی چهرههای راستگرا را از رسانههای اجتماعی منع میکنند، به سمت چپ نگاه میکنند و به دنبال سایتهایی میگردند که میتوانند مجازات کنند تا ثابت کنند که بالاتر از سیاست هستند. سال گذشته، پس از ممنوعیت دوک، اسپنسر، مولینوکس و امثال آن، این بدان معنا بود پایین آوردن سایت های ضد فاشیستی مانند در حال پایین آمدن است, Crimeth Inc و بس است بس است.
پنج یا ده سال پیش، هنوز مواجهه با انتقادات چپ از سیاستهای اجتماعی غولهای فناوری و مهمتر از همه، روشهای انصراف آنها از سیستم مالیاتی رایج بود. این انتقاد هنوز مطرح است، اما اکنون در زمانی که فوریت بیشتری پیدا کرده است، خاموش تر شده است. همین سال گذشته، مارک زاکربرگ از فیسبوک با گذشتن از ثروتش چهارمین فرد ثروتمند جهان شد. 100 میلیارد دلار.
در دهه گذشته، میزان زمانی که یک آمریکایی به طور متوسط آنلاین می گذراند از کمتر از آن افزایش یافته است دو به بیش از هفت ساعت در روز افزایش قدرت و نفوذ این کمک های مالی به غول های فناوری شرکت ها در این واقعیت منعکس شده است که پنج شرکت برتر ثروتمند در ایالات متحده بر اساس ارزش بازار - مایکروسافت، اپل، آمازون، گوگل و فیس بوک - همگی بخشی از مجتمع دیجیتال صنعتی.
در حالی که این غول های فناوری ثروت خود را از طریق پیچیده جمع آوری می کنند طرح های اجتناب از مالیاتمدارس و بیمارستانها و کتابخانههای آمریکا بهطور پیوسته کاهش یافتهاند و هزینههای زیرساختهای مورد نیاز برای حفظ عملکرد اقتصادی (جادهها، آب، برق) به طور قابلتوجهی در دهههای گذشته کاهش یافته است. به عبارت دیگر، ثروت شرکت های بزرگ متعلق به مردم است. مردم فقیرتر هستند، زندگی آنها کاهش یافته و به دلیل عدم تمایل ثروتمندان به پرداخت مالیات، بدهی بیشتری دارند و صاحبان پلتفرم های رسانه های اجتماعی پسران پوستر ایده آل برای این نوع رفتار هستند.
به همین دلیل، نمیتوانیم اجازه دهیم میلیاردرهای فاسد اخلاقی مانند مارک زاکربرگ یا جک دورسی، استراتژی ذاتاً ضدفاشیستی پلتفرمزدایی را در اختیار بگیرند، که به آنها این قدرت را میدهد که تصمیم بگیرند چه نوع نظراتی شایسته شنیده شدن هستند و کدامها شایسته شنیدن هستند. ساکت شدن
در مواجهه با یک راست افراطی رو به رشد، اینها مسائلی خواهند بود که در چهار سال آینده غالب خواهند شد: آیا برای مقابله با حامیان ترامپ به دولت و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی وابسته باشیم یا اینکه ما به عنوان ضد فاشیست نیاز داریم. قدرت خودمان را بسازیم
دیوید رنتون وکیل دادگستری، مورخ و نویسنده است فاشیسم: تاریخ و نظریه (پلوتون پرس).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا