عمو سام به تازگی تا چهل درصد از بدهی های خارجی تریلیون دلاری خود را رد کرده و نپرداخته است، و هیچ کس جز یک خط در اکونومیست این هفته کلمه ای نگفته است. به زبان انگلیسی ساده، این بدان معنی است که عمو سام با دلارهای خودساخته خود، بر اساس اعتمادی که از دیگران در سراسر جهان گرفته و دریافت کرده است، یک راکت اعتماد به نفس جهانی را اداره می کند، و همچنین از این نظر که به او احترام نمی گذارد، مردی است. و پولی که دریافت کرده را برگرداند. اینکه چقدر از سهام دلاری خود را از دست دادیم بستگی به این دارد که در ابتدا چقدر برای آن پرداخت کرده ایم. او اجازه داد، یا بهتر است بگوییم از طریق سیاست های اقتصادی سیاسی عمدی خود، دلار خود را 40 درصد از یک یورو به 80 سنت در بالاترین حد خود به 133 سنت در برابر یورو، ین، یوان و سایر ارزها کاهش داد. و هنوز در حال کاهش است، در واقع ممکن است به طور کامل سقوط کند. همچنین موجی از کاهش ارزشهای رقابتی در دهه 1930 وجود داشت و به آن «سیاست همسایهات التماس» (Begger Thy Neighbor Policy) برای تغییر هزینهها برای همسایگان یا همسایگان نامیده شد. درست است، با کاهش دلار، ارزش واقعی که خارجی ها برای پرداخت بدهی خود به عمو سام پرداخت می کنند، کاهش یافته است. اما این تنها در صورتی کار می کند که آنها بتوانند خودشان با ارزهایی که ارزش آنها در برابر دلار افزایش یافته است درآمد کسب کنند. در غیر این صورت، خارجیها با همان دلار کاهشیافته درآمد کسب میکنند و میپردازند، اگرچه حتی در آن زمان نیز با مقداری ضرر از کاهش ارزش بین زمانی که آن را دریافت کردند و آن را برای بازپرداخت عمو سام بازپرداخت میکنند. چین و سایر شرق آسیایی ها درآمد کسب می کنند و ارزهای خود را به دلار متصل کرده اند، بنابراین آنها قبلاً بخش قابل توجهی از بزرگترین سهام جهان خود را از دست داده اند. و آنها، مانند بقیه، بقیه را نیز از دست خواهند داد. از آنجایی که بدهی عمو سام به بقیه جهان در حال حاضر بیش از یک سوم تولید سالانه او از تولید داخلی NDP است و همچنان در حال رشد است. این به تنهایی باعث می شود که بدهی او از لحاظ اقتصادی و سیاسی هرگز قابل بازپرداخت نباشد، حتی اگر بخواهد، که نمی کند. خانه عمو سام، به عنوان مثال کارت اعتباری، بدهی تقریباً 100 درصد تولید ناخالص داخلی و مصرف، از جمله بدهی از چین است. بدهی فدرال عمو سام اکنون 7.5 تریلیون دلار است که همه آن به جز 1 تریلیون دلار در 3 دهه گذشته و آخرین 2 تریلیون دلار در هشت سال گذشته و 1 تریلیون دلار آخرین آن در دو سال گذشته ساخته شده است. متأسفانه، در مقایسه با به عنوان مثال، بیش از 300 میلیارد دلار در بهره هزینه دارد 15 میلیارد دلار برای ناسا هزینه شده است. اما جای نگرانی نیست! کنگره سقف بدهی را به 8.2 تریلیون دلار افزایش داد. برای کمک به تجسم، تنها 1 تریلیون دلار در اسکناس های 1,000 دلاری محکم بسته بندی شده با ساختمانی 40 طبقه مطابقت دارد. اما تقریباً نیمی از آن به خارجی ها بدهکار است. تمام بدهی های عمو سام، از جمله کارت اعتباری مصرف کننده خانگی، وام مسکن و غیره. بدهی حدود 10 تریلیون دلار، به علاوه شرکت ها و مالی، با گزینه ها، مشتقات و موارد مشابه، و بدهی ایالتی و محلی به رقم غیرقابل تصور، در واقع غیرقابل تصور، 37 تریلیون دلار می رسد که تقریباً چهار برابر تولید ناخالص داخلی عمو سام است. فقط برخی از آن ها را می توان در داخل کشور مدیریت کرد، اما با محدودیت های خطرناک برای عمو سام که در زیر ذکر شده است.
عمو سام به دلیل داشتن امتیاز انحصاری چاپ ارز ذخیره جهان به دلخواه و با هزینه ای جز کاغذ و جوهری که روی آن چاپ می شود، ممتازترین فرد جهان است. علاوه بر این، با انجام این کار، او می تواند تورمی را که با دلار اضافی که چاپ می کند، به خارج از کشور صادر کند، که در حال حاضر حداقل سه برابر بیشتر از خانه عمو سام در سراسر جهان شناور است. علاوه بر این، او همچنین تنها کسی است که بدهی «خارجی» او عمدتاً به واحد پول جهانی خودش دلار است که می تواند به میل خود چاپ کند. در حالی که بدهی اکثر خارجی ها نیز به همان دلار است، اما آنها باید آن را با ارز و کالای واقعی خود از عمو سام خریداری کنند. بنابراین او به سادگی به چینی ها و سایرین اساساً با این دلارها می پردازد که در ابتدا ارزش واقعی فراتر از کاغذ و جوهر آن ندارند. بنابراین، بهویژه چین فقیر، صدها میلیارد دلار کالای واقعی را که در خانه تولید میشود و توسط عمو سام مصرف میشود، به عمو سام ثروتمند میدهد. سپس چین برمی گردد و همین اسکناس های کاغذ عمو سام را با سایر اوراق عمو سام دلار به نام اوراق گواهی خزانه داری مبادله می کند که حتی بی ارزش تر هستند، با این تفاوت که آنها درصدی از سود را می پردازند. زیرا همانطور که قبلاً اشاره کردیم آنها هرگز نمی توانند به طور کامل یا حتی جزئی پول نقد و بازخرید شوند و به هر حال مقدار زیادی از ارزش خود را برای عمو سام از دست داده اند. در مقاله قبلی، من استدلال کردم که قدرت عمو سام فقط بر دو ستون استوار است، کاغذ دلار و پنتاگون. هر یک از دیگری حمایت می کند، اما آسیب پذیری هر یک پاشنه آشیل است که حیات دیگری را تهدید می کند. از آن زمان، عراق بدون اشاره به افغانستان، به پنتاگون اعتماد کرده است که آن چیزی نیست که شکست خورده بود. و با کاهش تا حدی متعاقب دلار، اعتماد به آن و توانایی عمو سام برای استفاده از آن برای تامین مالی ماجراجویی های خارجی پنتاگون خود نیز افزایش یافته است. [نگاه کنید به کودتا و ببر کاغذی در واشنگتن، اژدهای آتشین در اقیانوس آرام [2004] که رشد مولد چین را نیز تداعی می کند]. http://rrojasdatabank.info/agfrank/new_world_order.html کودتا
علاوه بر این، باید بدانیم که اعداد عمو سام در بالا و پایین نیز به معنای واقعی کلمه نسبی هستند. تا کنون روابط - به ویژه با چین - هنوز به نفع عمو سام است، اما آنها همچنین به حفظ تصویری فریبنده کمک می کنند. موارد زیر را در نظر بگیرید:
... یک اسباب بازی 2 دلاری که از کارخانه متعلق به عمو سام در چین خارج می شود، یک محموله 3 دلاری است که به سن دیگو می رسد. تا زمانی که یک مصرف کننده عمو سام آن را به قیمت 10 دلار در وال مارت خریداری می کند، اقتصاد عمو سام فروش نهایی 10 دلار را ثبت می کند، کمتر از 3 دلار هزینه واردات، برای 7 دلار اضافه به تولید ناخالص داخلی (GDP) عمو سام» [ mhttp:/ /archives.econ.utah.edu/archives/a-list/2004w07/msg00083.htm [در اصل ایالات متحده گفته شد].
علاوه بر این، عمو سام باهوش، مسائل را طوری ترتیب داده است که 9 درصد از دارایی های اقتصادی و مالی خود در خارج از کشور به دست بیاورد، در حالی که خارجی ها فقط 3 درصد از دارایی های خود درآمد دارند. و در میان آنها در گواهی های خزانه داری خود تنها 1 درصد، بازده واقعی در کشور او نیز بنابراین خدا. توجه داشته باشید که این تفاوت 6 درصدی در حال حاضر دو برابر آن چیزی است که عمو سام می پردازد و کل 9 درصد دریافتی او سه برابر 3 درصدی است که او پس می دهد. بنابراین، اگرچه داراییهای خارجی متقابل یکدیگر با عمو سام و خارج از کشور در حال حاضر تقریباً برابر است، عمو سام همچنان برنده خالص سود خالص بزرگ است، درست مانند هر شایلاک، اما هیچکس تا به حال چنین تجارت بزرگی انجام نداده است.
اما عمو سام همچنین از سایر هلدینگ های خارج از کشور، به عنوان مثال از پرداخت خدمات توسط بدهکاران خارجی فقیر، تشکر بسیار خوبی کسب می کند. مبالغ مربوط به بادام زمینی یا حتی سیب زمینی کوچک نیست. زیرا از سرمایهگذاری مستقیم او در املاک خارجی، سود عمو سام اکنون برابر با 50 درصد است، و با احتساب درآمدهای او از سایر داراییهای خارج از کشور، اکنون 100 درصد سود عمو سام حاصل از مجموع فعالیتهای داخلی اوست! این دریافت های خارجی بیش از 4 درصد به NDP عمو سام اضافه می کند. این به خوبی به جبران شکست سودهای داخلی که هنوز حتی سطح خود را در سال 1972 بازنمییابد، کمک میکند، زیرا عمو سام عمو سام نتوانست به اندازه کافی سرمایهگذاریهای افزایش بهرهوری را در داخل انجام دهد. هیاهوی بهرهوری «اقتصاد جدید» کلینتون در دهه 1990 به رایانهها و فناوری اطلاعات محدود میشد، و حتی وقتی حباب داتکام میترکید، حتی این یک دروغ بود. همچنین، نه تنها افزایش ظاهری "سود" بلکه افزایش "بهرهوری" نیز با افزایش سرعت کارگران در طبقه، دفتر و فروش و/یا زمانهای کاری طولانیتر در پایین و با شمشیرهای حسابداری نوآورانه افزایش یافت. تبلیغات لایک را در بالای صفحه ثبت کنید. و همچنین بخش زیادی از 600 میلیارد دلار عمو سام و کسری تجاری رو به افزایش را از مازاد مصرف خانگی نسبت به آنچه که خودش تولید میکند جبران میکند و اجازه میدهد [امروز اعلام شد که در ماه گذشته نرخ سالانه 666 میلیارد دلار بود]. این همان چیزی است که منجر به تریلیون ها دلار شده است (گفته می شود سه مورد از آنها، اما عمو سام به طور قابل درک تمایلی به افشاگری رسمی ندارد). اما آنچه مسلم است این است که بدهی او به مراتب بزرگترین بدهی جهان است، حتی با بدهی خالص عمو سام به خارجیها و کسر بدهی آنها به او.
چرا این همه؟ - ممکن است بپرسیم. پاسخ ساده این است که عمو سام، که به طور فزاینده ای به مصرف مواد مخدر سخت تر علاقه دارد، بیش از 0.2 درصد از درآمد خود را پس انداز نمی کند. الن گرینسپن اخیراً مشاهده کرده است که اینطور است، زیرا 20 درصد ثروتمندترین عمو سامرها، که تنها کسانی هستند که پس انداز می کنند، پس انداز خود را کاهش داده اند، حالا شما دکتر جادو نیستید. 2 درصد با این حال، حتی این پساندازهای ناچیز [کشورهای دیگر و فقیرتر 20، 30، حتی 40 درصد از درآمدشان را پسانداز میکنند و حتی سرمایهگذاری میکنند] با 6 درصد کسری هزینههای دولت عمو سام، که این کار را بهشدت از طرف آنها انجام میدهد، بیش از حد متعادل میشود. این چیزی است که میانگین بین این دو را به 0,2 درصد می رساند. برای حفظ آن کسری بودجه بیش از 400 دلار [3+ درصد NDP] که واقعاً 600+ B دلار است [666 میلیارد دلار در آخرین عدد منتشر شده، یعنی 55.5 میلیارد دلار خروجی ماه گذشته در مقابل تنها 48.8 میلیارد دلار ورودی]. اگر ما 200+ B دلار را که عمو سام باید از مازاد موقت صندوق تامین اجتماعی فدرال خود که در حال ورشکستگی است، «قرض» بگیرد. [اما مهم نیست، عمو سام پرزیدنت بوش فقط قول داد که بسیاری از موارد را خصوصی کند در صورتی که به مردم اجازه دهد «امنیت» دوران سالمندی خود را در بازار همیشه ناامن بخرند]. بنابراین، با این کسری بودجه 600+ میلیارد دلاری و کسری تجاری 600+ میلیارد دلاری که قبلاً ذکر شد، عمو سام ثروتمند و در درجه اول بالاترین درآمد او و مصرف کنندگان و البته خود عموی بزرگ، با چربی زندگی می کنند. بقیه زمین های جهان عمو سام پسانداز دیگران را جذب میکند که خودشان - اغلب بسیار پایینتر هستند: بهویژه بانکهای مرکزی آنها بسیاری از ذخایر خود را به ارز جهانی دلار در اختیار عمو سام در واشنگتن و برخی نیز به دلار در خانه قرار میدهند. سرمایهگذاران خصوصی آنها داراییهای دلاری را در وال استریت میفرستند یا میخرند، همگی با این اطمینان که دارند در امنترین پناهگاه عمو سام در جهان [که البته بخشی از راکتهای اطمینان ذکر شده در بالا است] قرار میدهند. تنها از سوی بانکهای مرکزی، ما به مبالغ سالانه بیش از 100 میلیارد دلار از اروپا، بیش از 100 میلیارد دلار از چین فقیر، 140 میلیارد دلار از ژاپن فوقالعاده پسانداز، و مبلغ 10 میلیارد دلار توسط بسیاری دیگر در سراسر جهان نگاه میکنیم. این شامل سرمایه گذاران و بانک های کشورهای فقیر جهان سوم نیز می شود. اما علاوه بر این، عمو سام آنها را موظف میکند، از طریق خدمات خوب به او در ایالتهای خودشان، پساندازهای اجباریشان را بهعنوان «خدمات» بدهیهای عمدتاً دلاریشان به عمو سام بفرستند.
وزیر خزانه داری او و دستیارش در صندوق بین المللی پول همچنان به هجوم در سراسر جهان ادامه می دهند و اصرار می کنند که جهان سوم - و سابق دوم و اکنون نیز سوم - البته به بدهی های خارجی خود، به ویژه به او، ادامه می دهند. مهم نیست که با چند برابر شدن نرخ های بهره توسط خود عمو سام پس از کودتای پل ولکر فدرال رزرو در اکتبر 1979، اکثر آنها قبلاً وام های اولیه خود را سه تا پنج برابر پرداخت کرده اند. برای پرداخت با نرخ های بهره ای که وولکر تا 20 درصد افزایش داده بود، آنها مجبور بودند باز هم بیشتر با نرخ های بالاتر وام بگیرند تا اینکه بدهی خارجی آنها دو برابر و سه برابر شود، البته بدهی داخلی آنها که بخشی از پرداخت های خارجی از آن تامین می شد. به ویژه در برزیل. خصوصی سازی اسم بازی اونجا و جاهای دیگه جز بدهی! فقط این بدهی پس از آن که عمدتاً توسط مشاغل خصوصی متحمل شده بود اجتماعی شد، اما فقط دولت قدرت کافی داشت تا بیشترین حجم پرداخت های معوقه را از پوست افراد فقیر و طبقه متوسط خود بیرون بکشد و آنها را به عنوان "پرداخت خدمات نامرئی" منتقل کند. به عمو سام وقتی به مکزیکی ها گفته شد که کمربندشان را بیشتر ببندند، آنها پاسخ دادند که نمی توانیم چون دیروز خورده بودیم. فقط آرژانتین و برای مدتی روسیه یک تعلیق مؤثر در «خدمات بدهی» اعلام کردند و آن هم تنها پس از آن که سیاستهای اقتصادی سیاسی کل جوامع آنها را مانند زمان «صلح» نابود کرد، به لطف مشاوران عمو سام و بازوی قوی صندوق بینالمللی پول. همه اینها در حالی است که خود عمو سام با دلسردی در قبال بدهی خارجی خود مانند چندین بار قبلاً در قرن نوزدهم است. با صحبت از آن، شاید بهتر باشد حداقل دو توصیه از آن زمان را به خاطر بیاوریم: لرد کرومر، که مصر را برای منافع امپراتوری بریتانیا در آن زمان مسلط اداره می کرد، غمگین است که مهم ترین ابزار او برای انجام این کار، بدهی های مصر به بریتانیا بود. زمانی که مصر مجبور شد سهام کانال سوئز خود را به بریتانیا بفروشد تا بدهی های قبلی خود را بپردازد، چند برابر شده بود و نخست وزیر بریتانیا دیزرائیلی خرید آن را به این دلیل که منافع امپراتوری بریتانیا را تقویت می کند، توضیح داد و توجیه کرد. امروزه به آن "مبادله بدهی در برابر سهام" می گویند، که یکی از سیاست های مورد علاقه اخیر عمو سام به ما است، بدهی به دست آوردن منابع واقعی سودآور و/یا از نظر استراتژیک مهم، همانطور که البته کانال به عنوان راهی برای ما بود. جواهر امپراتوری بریتانیا در هند. یک توصیه عملی دیگر از سوی استراتژیست نظامی برتر کلاوزویتز آمده است: سرزمین هایی را که فتح می کنید هزینه فتح و اداره خود را بپردازید. البته این دقیقاً همان کاری است که بریتانیا در داخل و با هند از طریق "هزینه های خانگی" بدنام پرداخت شده به لندن برای پرداخت هزینه بریتانیا برای اداره هند انجام داد، که حتی خود بریتانیایی ها آن را به عنوان "خراج" و مسئول بیشتر "خروج" از هند می دانستند. به بریتانیا چقدر کارآمدتر است که به کشورهای خارجی اجازه داده شود آنها را اداره کنند، مگر با قوانینی که توسط عمو سام تنظیم و تحمیل شده است، صندوق بین المللی پول را اداره کند و سپس به هر حال منجر به تخلیه بدهی شود. در واقع در آنجا، انگلیسیها همچنین در قرن نوزدهم سابقه تکیه بر «امپریالیسم تجارت آزاد» با دولتهای «مستقل» را تا آنجا که ممکن است ایجاد کردند، با استفاده از دیپلماسی قایقهای تفنگدار، آن را به کار انداختند یا زمانی که این کار را نکرد [که عمو. سام قبلاً در اوایل قرن بیستم کپی کردن را یاد گرفته بود]; و اگر این کافی نبود، صرفاً برای تهاجم و در صورت لزوم اشغال – و سپس به قانون کلاوزویتس تکیه کنید.
آخرین اما نه کم اهمیت، تولیدکنندگان نفت نیز پس انداز خود را در عمو سام قرار می دهند. با «شوک» نفت که قیمت واقعی خود را پس از کاهش ارزش دلار در سال 1973 ترمیم کرد، هنری کیسینجر باهوشتر به نصف معامله کرد که بزرگترین صادرکننده نفت جهان در عربستان سعودی است که قیمت نفت را به دلار ادامه دهد. این درآمدها به عمو سام سپرده می شود و در ازای آن تا حدودی توسط سخت افزار نظامی جبران می شود. این توافق عملاً شامل همه اوپک ها شد و هنوز هم پابرجاست، با این تفاوت که قبل از جنگ علیه عراق، ناگهان با تغییر قیمت نفت خود به یورو، از این توافق انصراف داد و ایران تهدید کرد که این کار را انجام خواهد داد. کره شمالی نفت ندارد اما به طور کامل با یورو معامله می کند. این سه "محور شرارت دولت های سرکش" را تشکیل می دهد. [ونزوئلا تامین کننده عمده نفت عمو سام است و همچنین مقداری را با نرخ های ترجیحی به عنوان مبادلات تجاری غیر دلاری به کشورهای فقیر دیگر مانند کوبا عرضه می کند. بنابراین عمو سام از کماندوهای نظامی از طرح کلمبیای همسایه خود حمایت مالی کرد، کودتای غیرقانونی را ترویج کرد، و زمانی که در یک رفراندوم قانونی در تلاش او برای "تغییر رژیم" دیگری در آنجا نیز شکست خورد. و اکنون همراه با برزیل، هر سه به عنوان «محور شرارت» دیگر تعمید مییابند]. برای بازگشت به موضوع اصلی و نامیدن بیل یک بیل بزرگ، همه موارد فوق بخشی از بزرگترین راکت اعتماد به نفس طرح پونزی در جهان است. مانند همه موارد دیگر، اساسی ترین ویژگی آن این است که فقط می تواند به پرداخت $ ادامه دهد و تا زمانی که به دریافت $ جدید در پایین ادامه دهد، در صورت امکان داوطلبانه از طریق اطمینان و در صورت عدم امکان به زور، در بالا باقی بماند. [البته، فرمول های کلاوزویتس و کرومر باعث می شود که فقیرترین ها بیشترین هزینه را بپردازند، زیرا بی دفاع ترین ها نیز هستند: به طوری که کسانی که روی/بالای آنها نشسته اند، به همان اندازه هزینه و درد را به گردن آنها می اندازند]. اما اگر و زمانی که اعتماد به نفس تمام شود و دلار دیگر نیاید چه؟
اوضاع از قبل در خانه عمو سام متزلزل تر شده است. کاهش دلار ورودی های ضروری دلار را کاهش می دهد، بنابراین عمو سام دکتر. گرینسپن باید نرخ های بهره را افزایش دهد تا برخی از جاذبه های عمو سام را برای دلار خارجی که برای پر کردن شکاف تجاری نیاز دارد حفظ کند. [او به عنوان طرفدار انتصاب مجدد توسط پرزیدنت بوش، قول داد که این کار را تنها پس از انتخابات انجام دهد]. اکنون آن زمان فرا رسیده است، اما انجام این کار تهدیدی برای فروپاشی حباب مسکن است که بر اساس نرخ بهره کم و وام مسکن – و وام مسکن مجدد ساخته شده است. اما در ارزش های خانه آنهاست که اکثر افراد عمو سام پس انداز خود را دارند. آنها و این اثر خیالی ثروت از مصرف بیش از حد و بدهی خانوارها به اندازه تولید ناخالص داخلی حمایت کردند، و فروپاشی حباب قیمت مسکن با افزایش نرخ بهره و وام مسکن نه تنها به شدت قیمت مسکن را کاهش خواهد داد. از این رو، تأثیرات دومینویی بر وامهای رهن دوم و سوم و کارت اعتباری مصرفکننده و سایر بدهیها، مصرف، بدهیهای شرکتی و سود و سرمایهگذاری صاحبان آنها خواهد داشت. در واقع، این عوامل برای سقوط عمو سام به رکود عمیق، اگر نه رکود، و کاهش قیمت دیگر سهام و عملاً سایر قیمتها کافی است، که خدمات بدهی را حتی سختتر میکند. [اگر دلار کاهش یابد، حتی تورم قیمت دلار داخلی عملاً در برابر ارزهای دیگر کاهشدهنده است، که روسها و آمریکای لاتین به خطر خود پی بردند، همانطور که در زیر مشاهده میکنیم]. سرمایهگذاری واقعی عمو سام همچنان پایینتر میتواند بهرهوری صنعتی و رقابتپذیری آن را حتی بیشتر کاهش دهد - احتمالاً تا حدی کمتر از آن چیزی که با کاهش بیشتر ارزش دلار و ارزانتر کردن صادرات آن جبران میشود، همانطور که خیلیها، احتمالاً از جمله دکتر خوب، امیدوارند. تا کنون، تورم ظاهری قیمتها در خارج از کشور به روبل و پزو و کاهش ارزشهای متعاقب آن، عملاً کاهش قیمت دلار در جهان بوده است. عمو سام سپس عمو سام دلار را چاپ کرد تا در زیرزمین معامله با قیمت دلار منابع طبیعی آنها را در روسیه [که اقتصاد آن با اسکناس های 100 دلاری اداره می شد] و شرکت ها و حتی بانک ها، مانند کره جنوبی، خریداری کند. درسته الان دکتر گرینسپن و عمو سام دوباره تلاش میکنند تا بانکهای مرکزی دیگر را نیز وادار کنند تا نرخ بهره خود را افزایش دهند و در غیر این صورت مردم خود را در افسردگی عمیقتر فرو ببرند. اما حتی اگر بتواند، از این طریق جذابیت نسبی افزایش نرخ بهره خود را نیز خنثی کند، چگونه می تواند خود عمو سام را نجات دهد؟ چیزی که ناشناخته بزرگ باقی مانده و شاید هنوز هم ناشناخته باقی مانده است این است که چگونه عمو سام بدون پونزی مجروح تر، چه برسد به شدت، با اقدامات «وطن پرستانه» بیشتر در داخل و خارج از کشور با سلاح ها واکنش نشان می دهد - از جمله «کوچک» جدید که اکنون تقریباً آماده است. تسلیحات اتمی - او هنوز هم خواهد داشت، حتی اگر قربانیان خارجی او دیگر هزینه های جدید را پرداخت نکنند.
تا آنجا که فراتر از اسامه بن لادن، القعده و همه تروریست ها در کنار هم، بزرگترین تهدید دنیای واقعی برای عمو سام این است که این دلار مدام وارد نمی شود. به عنوان مثال، بانک های مرکزی خارجی و سرمایه گذاران خصوصی [گفته می شود که «چینی های خارج از کشور یک تریلیون دلار مرتب داشته باشند] ممکن است هر روز تصمیم بگیرند که بیشتر از پول خود را در جای دیگری غیر از دلار در حال کاهش بگذارند و عمو سام بیچاره را به سرنوشت خود رها کنند. اگر چین به جای سرمایه گذاری های مالی با عمو سام، در داخل کشور سرمایه گذاری های واقعی انجام دهد، می تواند به سرعت درآمد سرانه خود را دو برابر کند. بانک های مرکزی، اروپایی و سایرین، اکنون می توانند ذخایر خود را ذخیره کنند - در حال افزایش! - یورو یا حتی به زودی به یوان چین تجدید ارزیابی می شود. نه چندان دور، ممکن است یک واحد پول آسیای شرقی وجود داشته باشد، به عنوان مثال یک سبد اول ASEAN + 3 [چین، ژاپن، کره] – و سپس + 4 هند. در حالی که کل صادرات هند در پنج سال گذشته 73 درصد افزایش یافته است، صادرات به ASEAN دو برابر این نرخ و شش برابر به چین افزایش یافته است. هند به شریک نشست آسهآن تبدیل شده است و جاهطلبیهای آن از هند تا ژاپن به AEC بیشتر میشود. بیهوده نیست، در سال 1997 واحد پولی آسیای شرقی و سپس بحران کامل اقتصادی، عمو سام ژاپن را با سلاح قوی ترغیب کرد تا صندوق ارزی پیشنهادی آسیای شرقی را راه اندازی نکند که حداقل از بدترین بحران اقتصادی جلوگیری می کرد. عمو سام سپس با خرید ارزهای کاهش ارزش آسیای شرقی و استفاده از آنها برای خرید منابع واقعی آسیای شرقی از آن سود برد، و در کره نیز بانک ها در زیرزمین معامله، فروش آتش را کاهش دادند. اما اکنون، واقعاً دوست عمو سام نیازمند چین، در حال برداشتن گام هایی به سوی چنین ترتیبی است، فقط در مقیاس مالی بسیار بزرگتر و اکنون نیز اقتصادی.
یک روز پس از نوشتن مطالب بالا، در اکونومیست [11-17 دسامبر 2004:50] گزارشی درباره نشست هفته قبل سران آسهآن+3 در مالزی خواندم. نخست وزیر این کشور اعلام کرد که این اجلاس باید زمینه را برای یک جامعه آسیای شرقی EAC فراهم کند که "باید یک منطقه تجارت آزاد ایجاد کند، در زمینه مالی همکاری کند، و یک پیمان امنیتی امضا کند - که شرق آسیا را به یک اقتصاد منسجم تبدیل کند. بلوک. در واقع، برخی از این طرحها هماکنون در حال حرکت هستند. چین، زیرا قدرت برتر اقتصادی و نظامی منطقه بدون شک بر آن مسلط خواهد شد و میزبان دومین اجلاس سران آسیای شرقی خواهد بود.» این گزارش در ادامه یادآوری میکند که در سال 1990، عمو سام یک ابتکار قبلی را به دلیل ترس از دست دادن نفوذ در منطقه، سرنگون کرد. اکنون این گزارش با عنوان "یانکی ها در خانه بمانند" است.
یا چه میشود اگر مدتها قبل از تحقق آن، صادرکنندگان نفت به سادگی از قیمتگذاری آن با کاهش ارزش دلار دست بردارند، و در عوض با روی آوردن به یورو و/یا سبدی از ارزهای آسیای شرقی به سود خود دست پیدا کنند. زیرا در یک لحظه، برای اینکه بتوانیم نفت بخریم، تقاضای جهانی و قیمت دلار را به شدت کاهش میدهد و هر کسی را که میخواهد نفت بخرد ملزم به خرید و افزایش قیمت تقاضای یورو یا ین/یوان میشود. دلار این امر باعث سقوط دلار و سقوط عمو سام در یک لحظه می شود، زیرا صاحبان خارجی - و حتی داخلی - دلار نیز به همان سرعتی که می توانند بسیاری از آنها را می فروشند و بانک های مرکزی سایر کشورها ذخایر خود را از دلار خارج می کنند. دیگر پناهگاه عمو سام نیست. این امر باعث کاهش بیشتر دلار میشود و البته دیگر ورود دلاری به عمو سام توسط خارجیهایی که هزینه ولگردی و قانونی مصرف عمو سام را تأمین میکنند، متوقف میشود. از آنجایی که فروش نفت به ازای کاهش دلار به جای افزایش یورو امری بدیهی است، بزرگترین صادرکنندگان جهان در روسیه و اوپک در حال بررسی این موضوع هستند. در این بین، آنها فقط قیمت دلار نفت را افزایش داده اند به طوری که از نظر یورو از سال 2000 تقریباً ثابت مانده است. تاکنون بسیاری از صادرکنندگان نفت و سایرین هنوز هم مبلغ افزایش یافته خود را به عمو سام می دهند، اگرچه او اکنون پیشنهاد می کند. یک پناهگاه کمتر جذاب و کمتر امن، اما روسیه در حال حاضر یوروهای بیشتری را با مقداری از دلار خود خریداری می کند
بنابراین بانکهای مرکزی بسیاری از کشورها شروع به سرمایهگذاری بیشتری از ذخایر خود در یورو و ارزهای دیگر به جز عمو سام دلار کردهاند. اکنون حتی بهترین دوست واقعاً، بانک مرکزی چین، بزرگترین دوست عمو سام نیازمند، شروع به خرید چند یورو کرده است. خود چین نیز شروع کرده است به عمو سام مقداری از دلارهای خود را - تا زمانی که آنها هنوز مورد قبول آنها هستند - برای خرید کالاهای واقعی از سایر آسیایی ها و هزاران تن سنگ آهن و فولاد از برزیل و غیره. یک هیئت تجاری بزرگ به چین، و یکی از چینی ها به تازگی به آرژانتین رفتند. آنها به دنبال مواد معدنی آفریقای جنوبی نیز هستند]. پس چه اتفاقی برای ثروتمندان در بالای طرح عمو سام پونزی میافتد، وقتی اعتماد بانکهای مرکزی فقیرتر و صادرکنندگان نفت در میانه به پایان میرسد و فقیرترین فقیرتر در سراسر جهان، با اعتماد به نفس یا غیرمطمئن، دیگر نمیتوانند خود را حفظ کنند. در - پرداخت در پایین؟ راکت اعتماد به نفس طرح عمو سام پونزی می تواند - یا خواهد؟ - مانند همه طرحهای مشابه قبلی، فقط این بار با یک انفجار جهانی خراب میشوید. این امر می تواند تقاضای مصرف کنندگان فعلی جهان عمو سام را در آخرین راه حل به اندازه واقعی و واقعی کاهش دهد و به بسیاری از صادرکنندگان و تولیدکنندگان در سایر نقاط جهان آسیب برساند. در واقع، ممکن است شامل یک سازماندهی مجدد اساسی در اقتصاد سیاسی جهان باشد که اکنون توسط عمو سام اداره می شود.
همه طرح های پونزی یک هرم مالی می سازند. بسیاری از کسانی که به آنها پول می پردازند نیز خودشان در دنیای مالی زندگی می کنند، اما دیگران باید از طریق درآمد حاصل از تولید در دنیای واقعی، درآمد خود را دریافت کنند. در دنیای امروزی از مبادلات مالی که هر روز صد برابر بیشتر از مجموع پرداختها برای کالاها و خدمات واقعی است، معاملات مالی واقعی را در سایه درخشش خود قرار میدهند. علاوه بر این، برای سادهسازی بیش از حد یک موضوع بسیار پیچیده به زبان سادهتر، گزینهها، مشتقات، مبادلهها و سایر ابزارهای مالی اخیر، سود مرکب از قبل بر داراییهای واقعی را که سهام و بدهیهای آنها در آن استوار است، ترکیب کردهاند. که به رشد چشمگیر این دنیای مالی کمک کرده است. با این وجود، هرم مالی که ما با تمام شکوه و درخشش آن، به ویژه در مرکز آن در خانه عمو سام می بینیم، همچنان بر فراز یک پایگاه تولیدکننده>بازرگان>مصرف کننده در دنیای واقعی قرار دارد، حتی اگر هرم مالی نیز اعتباری برای این افراد واقعی فراهم کند. معاملات جهانی
حالا چه می شود اگر به دنیا به عنوان یک دونات نگاه کنیم، مشابه شهرهای زیادی که در کمربند زنگ عمو سام وجود دارد. با انتقال تولید و مصرف به حومههای اطراف، این مرکز متروک و توخالی شده است [در خودرو دیترویت، سالهاست که ویترین فروشگاه اصلی هادسون را تختهبندی کردهاند، حتی در حالی که شهر یک «مرکز رنسانس» گران قیمت ساخته است. بازسازی مجدد مرکز، فرآیندی که در برخی شهرهای دیگر "موفق" شده است]. جنرال موتورز رها شده، مایکل مور را به ما می دهد، که آن را از [مدیر عامل جنرال موتورز] «راجر و من» تا «فارنهایت 9-11» نشان می دهد. ما ممکن است به کل دنیا در قالب دونات نگاه کنیم، با کل عمو سام در سوراخ خالی وسط که تقریباً چیزی تولید نمی کند که بتواند در خارج بفروشد. استثناهای اصلی، کالاهای کشاورزی و سختافزار نظامی هستند که دولت عمو سام از مالیاتدهندگان و دستگاه چاپ کاغذ دلار بهشدت یارانه دریافت میکند، و با این وجود، او کسری بودجه ۶۰۰+B دلاری دارد.
تفاوت بزرگ در این دونات عمو سام این است که هم بودجه و هم کسری تجاری 600+B دلاری، همانطور که دیدیم توسط خارجی ها تامین می شود. عمو سام اکثر آنها را به عنوان شخص کنار می گذارد، اما با خوشحالی کالاهای واقعی را که تولید می کنند دریافت می کند. همانطور که قبلاً پیشنهاد شد، به عنوان آخرین مصرف کننده جهانی، عمو سام این وظیفه مهم را در تقسیم کار اقتصادی سیاسی کنونی جهان انجام می دهد: بقیه تولید می کنند و نیاز به صادرات دارند، و عمو سام مصرف می کند و نیاز به واردات دارد. سقوط دلار [آیا؟] کل این دونات اقتصادی سیاسی سازمان دهنده و در آغوش جهان را از بین خواهد برد و صدها میلیون نفر را، و نه به ذکر میلیاردها دلار و صاحبان آنها، به آشوب و عواقب پیش بینی نشده و شاید غیرقابل پیش بینی می اندازد. بسیاری از مردم، بالا و پایین در قطب توتم جهان، سهم بزرگی در اجتناب از آن دارند، حتی اگر مستلزم ادامه دادن به باد کردن عمو سم خالی مانند یک بادکنک باشد. یا برای رجوع به یک تشبیه شناخته شده، همچنان وانمود کند که امپراتور بی لباس آراسته است و تعدادی را برای او بفرستد تا چکمه کند. این امر همچنان شامل چین میشود، که برای آن نمایش مالی با عمو سام یک موهبت است: این امر چین را مجبور میکند تا مسیر اقتصادی سیاسی خود را تغییر دهد و به جای اینکه کالاهایش را رایگان به عمو سام بدهد، تولید و مصرف را به سمت داخل سوق دهد. به درون فقیر آن و به بیرون نزدیک در شرق آسیا، که همه آنها را میتوانست و باید انجام دهد. و چین اخیراً شروع به انجام این کار کرده است، اما اولی هنوز انجام نشده است.
البته، سقوط $ در نهایت به یکباره از بین می رود، یعنی به طور پیش فرض، بدهی عمو سام به طور کلی. بدین ترتیب، این امر به طور همزمان باعث میشود که همه خارجیها و آمریکاییهای ثروتمند کل دارایی دلاری خود را از دست بدهند، که هنوز هم به شدت در تلاش هستند تا حد ممکن با انجام ندادن آن پسانداز کنند. در واقع، این انتقال ضروری تاریخی از دنیای دونات دوان عمو سام میتواند کل جهان را به عمیقترین افسردگی تا کنون بکشاند - و در همه آنها فقیرترین افراد بیشترین رنج را میکشند. فقط آسیای شرقی میتوانست خود را با بیشترین سهولت نجات دهد، اما همچنین پس از پرداخت هزینههای گزاف برای این انتقال - به سوی خودش! بنابراین، طرح عمو سام پونزی بزرگترین و احمقانه ترین شکار جهان را به نمایش می گذارد - 22 مورد از زمان MAD.
با این حال، حتی این [آیا؟] از نظر تاریخی جدید نیست. به یاد بیاورید که انتقال به عمو سام چقدر هزینه داشت: یک جنگ 30 ساله دیگر از 1914 تا 1945 با دومین رکود بزرگ بینالملل در قرنی که جان 100 میلیون نفر را در جنگ از دست داد، بیش از مجموع کل تاریخ جهان قبلی، البته به معنای واقعی کلمه. [صدها؟] میلیونها نفر که از گرسنگی و بیماریهای غیرضروری رنج میبرند و میمیرند. یا انتقال قبلی به بریتانیا [معادل بریتانیا برای عمو سام چیست- یکی هست که همه ما می دانیم اما فراموش می کنم، نه فقط کرونل بلیمپ] به قیمت جنگ های ناپلئونی، رکود بزرگ 1873-95، استعمار و نیمه استعمار تمام شد. چند مورد و هزینه های انسانی آنها، به ویژه همراه با بارزترین تغییرات آب و هوایی ال نیو در دو قرن، که هندی ها، چینی ها و بسیاری دیگر را با قحطی ویران کرد. اما اینها به نوبه خود توسط قدرتهای استعماری امپراتوری بزرگتر شدند و در جهت منافع خود استفاده کردند، مثلاً افزایش صادرات گندم از هند بهویژه در طول سالهای قحطی.
تشابهات با امروز، از جمله بهرهگیری مجدد از النیوس قویتر یک قرن بعد، بسیار وحشتناک و برای کسی احساس گناه ایجاد میکند که با «تعدیل ساختاری» تحمیلی صندوق بینالمللی پول توسط عمو سام که دهقانان مکزیکی را ملزم میکند کمربند را خورده باشند. که صندوق بینالمللی پول از آنها میخواهد که باز هم سختتر شوند. و این بدان معنا نیست که به 3 میلیون کشته در رواندا و بوروندی و سپس برخی در همسایه کنگو اشاره کنیم، ابتدا پس از اعمال سختگیری های صندوق بین المللی پول و لغو توافقنامه قهوه توسط عمو سام که قیمت آن را برای این تولیدکنندگان حفظ کرده بود. و سپس ما در آنجا برای تولید و فروش طلا برای عمو سام فورت ناکس، تیتانیوم تلاش می کنیم تا بتوانیم برای همیشه با تلفن همراه، الماس و غیره ارتباط برقرار کنیم.
با این حال، دیگران نیز در جهان هستند که [هنوز] این کار را نمی کنند؟ ] همه چیزهایی را که در این دام گرفتار شده اند احساس کنید، زیرا به هر حال ناگهان بهار بسته می شود. دقیقاً قبل از انتخابات عمو سام امسال در سال 2004، یکی از آنها با صدای بلند در یک ویدئوی پخش شده برای جهان گفت. به نظر میرسد که مخاطب اصلی آن، عمو سام، که میبایست علاقهمندترین طرف میبود، کمترین توجه عمومی را داشته باشد: زیرا این کسی جز خود بن لادن نبود که اعلام کرد «عمو سام را ورشکست میکند!» با توجه به نابینایی عمدی عمو سام در برابر لرزش بنیاد دنیای واقعی خود در خارج از کشور، ترتیب دادن یک فروریختگی عظیم ممکن است دشوارتر از سرنگونی نماد برج دوقلوی آن در خانه نباشد.
به قول معروف در تگزاس، در حالی که به مزرعه برگشتهایم، خود عمو سام با پساندازها و پولهای دنیا که به سختی به دست آوردهاند، چه میکند؟ مصرف کنندگان او هنوز بیش از حد آن را مصرف می کنند بدون اینکه 99 درصد از آنها بدانند دارند چه کار می کنند، زیرا به ندرت کسی به آنها این را می گوید. و دولت عمو سام بیشتر و همه افزایش صدها B$ خود را برای پنتاگون استفاده می کند. این هزینه را صرف پرداخت دستمزد سربازان حرفهای فقیر خود نمیکند که عمدتاً از شهرهای کوچک روستایی آمریکا میآیند و تنها شغلی را که میتوانستند به دست آورند، و حتی کمتر به نیروهای ذخیرهاش بدبختش پرداختند. نه، بهتر است به طور فزاینده ای جنگ را در داخل عراق خصوصی کنیم. مجتمع نظامی-صنعتی که ژنرال آیزنهاور در سخنرانی سال 9 در سخنرانی جدایی خود از ریاست جمهوری نسبت به آن هشدار داد، بیش از هر زمان دیگری تحت نظارت «معاون» رئیس جمهور چنی و رامسفلد رامسفلد [که وظایفشان به طرز فاجعه باری انجام شده است، زنده و در حال حرکت است. برای دوره دوم ادامه دارند. همینطور داگلاس فیث، با ولفوویتز «عربستانی» یکی از دو نفر در پنتاگون که به اسرائیل رفتند و اشپیگل آلمانی در 1958 دسامبر 20,2004:33 از فرمانده حمله به عراق تامی فرانکز نقل میکند که «بزرگترین کل» میخواند. احمقی که در زمین خدا وجود دارد که تقریباً هر روز باید با او بجنگم»]. بین سالهای 1994 و اواسط سال 2003، پنتاگون عمو سام بیش از 3,000 قرارداد به ارزش بیش از 300 میلیارد دلار با 12 شرکت نظامی خصوصی عمو سام [PMC] از 35 شرکت نظامی NYT منعقد کرد، که بقیه آنها کوچک هستند و خدمات مزدور ارائه میدهند. اما بیش از 2,700 قرارداد از این قراردادها تنها به دو شرکت داده شد: به Kellogg Brown & Root (KBR)، یکی از شرکتهای تابعه Cheney's Halliburton، و Booz Allen Hamilton. [کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاران تحقیقی مرکز صداقت عمومی، به نقل از ایمیل مافروزخان، 16 اوت 2003]. در عراق، این PMC ها اکنون به اندازه مجموع سربازان عمو سام و بریتانیا مزدور دارند. اما مطمئناً این هنوز هم سیب زمینی «کوچک» است، زیرا بخش عمده ای از پول پنتاگون عمو سامد برای خرید سیستم های تسلیحاتی گران قیمت از تنها چهار پیمانکار اصلی عمو سام «دفاع» و افرادی مانند هالیبرتون معاون رئیس جمهور چنی است.
سپس عمو سام از این اسلحه ها به طور یک طرفه استفاده می کند تا با باج گیری اسلحه های دیگر را بپیچاند، بر آن مسلط شود و به جهانی که در وهله اول پول را فراهم کرده بود حمله کند. از این گذشته، عمو سام باید هر کاری را که باید انجام دهد تا آن را ادامه دهد. یکجانبه گرایی عمو سام آنچنان که اغلب به اشتباه تصور می شود، به تنهایی انجام نمی شود. بله، اعلام مبارزه برای «آزادی» [چه کسی؟- ممکن است بپرسیم] و «نجات تمدن» است، همانطور که عمو سم پرزیدنت بوش و سخنان گویاترش در بریتانیا تونی بلر هر روز اعلام می کنند. سادهترین راه برای «نجات» تمدن این بود که صرفاً در یک روز گرانبهاترین هدیهاش را از مجموعه قوانین بینالمللی برای حفظ صلحی که غرب قرنها طول کشیده بود، و مسلماً در راستای منافع امپریالیستی خود، حفظ کرد. با این حال، این بهترین و تنها قانون بین المللی بود که ما داشتیم، و حداقل بهتر از هیچ بود. اکنون تنها "قانون غرب" که باقی مانده است در واقع "قانون غرب" است: قانون ماکارونی وسترن هوشیار دارایی هایی که با یا بدون قاضی اغوا کننده، "قانون" را در دستان خود می گیرند تا لینچ تشکیل دهند. جشن بگیرید و به دنبال چه کسی، کجا و زمانی که میخواهد بروید، افسوس که اکنون در مقیاسی بسیار بزرگتر از آن چیزی که هر اسپاگتی وسترنی تا به حال تصور میکرده است، و همچنین به خارج از منطقه بروید. این همچنین به معنای شکافتن و فلج کردن نهاد سازمان ملل است که برای محافظت از صلح ایجاد شده است، به جز زمانی که عمو سام پس از جنگ های خود همیشه سازمان ملل را دوباره به چرخه می اندازد تا قطعاتی را که در یوگسلاوی، افغانستان و اکنون عراق خرد کرده است، جمع کند. اما با انجام این کار، این به معنای فریب دادن، تهدید، فریب دادن و باج گیری از همه دیگران - دوستان و دشمنان - برای انجام دستورات او در مورد هر موضوع بزرگ و کوچک است. او یک ارتش غیرنظامی کامل از مقامات را برای انجام این کار آموزش داده است. به این ترتیب، عمو سام میتواند بهطور «یکجانبه» همیشه وزن ظاهریاش را در تمام مؤسسات بینالمللی دیگری که با تلاشهایی از کشاورزی و هوانوردی گرفته تا جانورشناسی سروکار دارند، پرتاب کند. اما عمو سام از طریق روابط دوجانبهاش، لطفهای یکجانبه واقعی را برای خود اخاذی میکند. به همین دلیل است که WTO در بدو ورود مرده بود. در واقع عمو سام اکنون روابط دوجانبه عمو سام را ترجیح می دهد، زیرا او به طور فزاینده ای خود را در سطح بین المللی منزوی می کند. بنابراین، او میتواند حتی بیش از هر زمان دیگری بر همه یا حتی بسیاری از نهادهای بینالمللی قدرت چانهزنی نظامی، سیاسی و اقتصادی را بر روی یکی اعمال کند.
و زمانی که این چانهزنی کافی نیست یا حتی اگر میتوانست باشد، عمو سام به سادگی حمله میکند و به گرانادای کوچک [جمعیت، 300,000 نفر]، نیکاراگوئه [با کمک دشمن سرسخت ایران]، پاناما [7,000 نفر] حمله میکند. غیرنظامیان در یک شب کشته شدند تا فقط یک مرد را دستگیر کنند، دوست و متحد سابق بابا بوش، نوریگا - عکسی کاملاً لبخند از دست دادن آنها وجود دارد]، عراق [که حتی یک سرمایهگذاری پول درآورده بود زیرا عمو سام دلار بیشتری از او اخاذی کرد. متحدان برای پرداخت هزینه جنگ بیش از هزینه واقعی او!]، سومالی [اوه وه!]، یوگسلاوی [که تا حدی مورد حمله قرار گرفت تا نمونه ای از آنچه می تواند اتفاق بیفتد زمانی که فرد به اندازه کافی ضعیف است، در این مورد صربستان، و با این حال با سرپیچی مفتضحانه از عمو سام و صندوق بینالمللی پول، مالکیت دولتی بر ابزارهای مهم تولید و حمایت دولت رفاه اجتماعی از جمعیت حفظ میشود [مانند امروز بلاروس، جایی که عمو سام نیز سعی در تغییر رژیم داشت، اما اقدام نظامی بیشتر است. در مرز روسیه دشوار است، مگر اینکه توافقی علیه افغانستان باشد یا خریداری شود. علاوه بر این، یوگسلاوی تنها زمانی از حمایت روسیه دست کشید، پس از اینکه عمو سام با باجگیری موفقیتآمیز سیاسی از نظر اقتصادی و تا حدی آن را در برلین خرید]، افغانستان [دوباره با کمک ایران و روسیه، و پس از اینکه عمو سام دولت طالبان را ایجاد کرد و حمایت مالی کرد، آن را ریشه کن کرد. اکنون با تریاک بیشتر از همیشه، که یک سوم تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل می دهد، همانطور که رئیس جمهور منصوب شده عمو سام پس از روی کار آمدن اعلام کرد، و یک حمله نظامی جدید عمو سام علیه طالبان که من می نویسم، اما دیگر از بن لادن نامی نمی برم]، و اکنون دوباره عراق نفر بعدی کیست، ایران؟، سوریه؟ - نه لیبی، اکنون مطیعانه با عمو سام معامله نفتی می کند. و نه کره شمالی که برای محافظت از خود دقیقاً در برابر آن، تسلیحات اتمی ساخت.
[نه؟] اتفاقاً، یک بررسی ساده از حقایق روی زمین نشان می دهد که، به جز گرانادای کوچک، هیچ یک از این جنگ ها یا هیچ جنگ دیگری عمو سام هرگز توسط نیروی نظامی او پیروز نشده است، مگر اینکه جنگ اقیانوس آرام در برابر ژاپن باشد. [جنگ جهانی دوم در اروپا در استالینگراد در سال 1943 توسط نیروهای روسی که حتی اگر عمو سام بعداً وارد نمیشد به برلین میرسیدند، پیروز شد. با این وجود، عمو سام اکنون 800 پایگاه نظامی در سراسر جهان و به ویژه چین ساخته است ["[iso-8859-1, Dec 12,2004 e-mail] P. Jakob Förg" [ایمیل محافظت شده] موضوع: FW: پنتاگون 60 درصد از ناوگان زیردریایی ایالات متحده را به غرب اقیانوس آرام مستقر می کند، برای مراجعات آینده و نفوذ سیاسی موجود، به ویژه در "قلب" نفت خیز "صفحه شطرنج" جهانی زبیگنیو برژینسکی [زیگی]. جدای از آن عمو سام، پرزیدنت بوش "طرح جدیدی برای خاورمیانه" دارد که اکنون از مراکش فراتر از پاکستان - تا اندونزی مسلمان امتداد دارد؟ اینکه این طرح چه چیزی را شامل میشود، هنوز مشخص نیست، غیر از اینکه مشخص است اسرائیل باید اسب تعقیب سیاسی و نظامی عمو سام در منطقه باقی بماند که همیشه بوده است. فقط اکنون به آن اختصاص داده شده است و دامنه دسترسی خود نیز ممکن است بیشتر گسترش یابد [دو تن از نومحافظهکاران ارشد پنتاگون حتی به آنجا رفتند تا برای حزب شوونیست نژادپرست لیکود که اکنون در قدرت است، برنامهریزی کنند]. بوش خود به آفریقا به خصوص غرب آفریقا رفت تا نفت آن را بررسی کند. در قاره آمریکا، طرح او «کلمبیا» [این کشور هم نفت دارد] به کل منطقه آند گسترش یافته است [اکوادور نیز نفت صادر می کند]، او هنوز برنامه دیگری برای آمازون دارد [شاید در آنجا و در این بین برخی از آنها پیدا شود. او یک پایگاه عظیم در آنجا ساخت، ظاهراً برای ناسا که برای شرکت در سرمایهگذاریهای نظامی نیز ناشناخته نیست]، طرحی برای «مراقبت از» با کمک بانک جهانی به بزرگترین ذخیره زیرزمینی آب شیرین جهان در زیر آبشار ایگوازو، جایی که برزیل، آرژانتین و پاراگوئه همدیگر را ملاقات میکنند و در حال حاضر مجدداً 40,000 پرسنل نظامی آمریکای لاتین را در یک زمان در پایگاههای عمو سام در خانه آموزش میدهند، که او همچنین نیمی از آنها را در خارج از سواحل خود دارد.
همه اینها یک بنیان اقتصادی سیاسی نظامی عظیم جهانی است که بر اساس آن می توان راکت اعتماد مالی طرح پونزی عمو سام را حفظ کرد، و ارزان با دو برابر قیمت برای کسانی که در نهایت به دلار ختم می شوند و تا زمانی که او بتواند همه آن را با خود بپردازد. کاغذی ساخته شده است که تاکنون تجارت جهانی پونزی را نیز حفظ کرده است. خوب صادقانه بگویم، این فقط برای دلار نیست. بعد از همه اینها فقط زمانی مفید است که بتوانید با آن چیزی بخرید، به خصوص روغنی که فونداسیون را فعال نگه می دارد.
نه تنها عمو سام باید نفت بیشتری بخرد، امروز با دلار چاپ شده خود، بلکه شاید فردا با یورو یا یوان. او همچنین باید تلاش کند تا مطمئن شود که دست خود را روی هر اسپک می گذارد. بنابراین او می تواند کنترل کند چه کسی می تواند، و به خصوص چه کسی نمی تواند آن را بخرد. به همین دلیل است که ما اکنون میبینیم که او تلاش میکند تا هر کجا که هنوز میتواند، کنترل سیاسی و مالی نفتکشها را در دست بگیرد، و همچنین برای حضور نظامی مانند آسیای مرکزی، یا قدرت نظامی عمو سامینگ برای ورود به عراق به آنجا میرود. این هم برای استفاده از آن به عنوان یک اهرم کنترل و/یا برای هشدار به همسایگانش است که اگر نتوانند به بازی با عمو سام ادامه دهند، چه اتفاقی ممکن است برایشان بیفتد. خوشبختانه برای او، بیشتر کشورهای شرق آسیا و به ویژه چین نیز مجبور به خرید نفت خارجی هستند، حتی اگر فردا شاید دیگر نه با دلار بلکه با یوان/ین. از سوی دیگر، غم انگیز اما واقعیت است، بزرگترین فروشنده نفت جهان روسیه است که میخ های آن خارج از کنترل عمو سام باقی مانده است. اما چگونه عمو سام میتواند به پرداخت و حفظ تمام این سرمایهگذاریهای جسورانه عمو سام در دفاع از آزادی و با آن کاغذ خود ساخته دلار ادامه دهد - اگر دیگر کسی آن را نپذیرد؟ و چرا هر کس دیگری باید؟
FT 10 دسامبر نکات دیگری از نمونه های کوه یخ دفاع از آزادی عمو سام در عراق را ارائه می دهد. اگرچه عراق فقیر بر فراز بزرگترین استخر هنوز بهره برداری نشده از نفت گرانبهاتر جهان نشسته است، اما در پس زمینه یا تنها در انتهای این داستان باقی می ماند که به سختی به آن اشاره می کند و مانند مقاله حاضر، به جای آن بر دلار و عموی مرتبط تمرکز می کند. سام در دو گزارش مختلف، نحوه پرواز 14 تن اسکناس 100 دلاری توسط سه هلیکوپتر به کردها آمده است. این پول که بیشتر 1.8 میلیارد دلار عمو سام به کردها پرداخت می شود، بخشی از درآمد عراق در صندوق درآمد «نفت در برابر غذا» سازمان ملل بود. البته در ابتدا، اسکناس ها صرفاً محصول همان چاپخانه عمو سام بود که عراق برای آن نفت واقعی صادر کرده بود. از 18 میلیارد دلاری که کنگره عمو سام برای «بازسازی» عراق اختصاص داده بود، به دست نیامد. همانطور که نمودار FT به صورت گرافیکی نشان می دهد، بیش از 388 میلیون دلار - یا 2.15 درصد - از آن پول عمو سام هنوز خرج نشده بود و تنها 5 میلیارد دلار از آن توسط عمو سام در عراق تا زمانی که عمو سام طرفدار آن بود، بودجه بندی کرده بود. کنسول برنر با یک کار خوب به خانه رفت. نه، در عوض عموی خوب در حکمت خود فکر می کرد که بهتر است 13 میلیارد دلار از 20 میلیارد دلار بودجه عراق را خرج کند. این 65 درصد از پول عراق بود در حالی که هنوز تنها 2 درصد از مقدار تقریباً معادل پول اصلی عمو سام بود. در زمانی که دولت جدید عراق برخی از وظایف را از عمو سام که آنها را در آنجا قرار داد به عهده گرفت، متوجه شدند که 20 میلیارد دلار از سرمایه آنها خرج شده است، 11 میلیارد دلار از فروش نفت [IHT]. چطور؟ - ممکن است بپرسیم. پاسخ افسر مالی «مسئول»، عمو سام دریاسالار اولیور، ساده است، «می دانم که ما مقداری پول از صندوق [عراق] خرج کردیم. صرفاً موضوع این بود که ما پول عمو سام تمام میشدیم - که فقط 17.5+ میلیارد دلار دیگر خرج نشده بود. ممکن است تعجب کنیم که آیا ژنرال خوب در کلاوزویتز در مورد جنگ تحصیل کرده است و اتفاقاً توصیه خوب او را در مورد وادار کردن قربانی تسخیر شده برای اشغال نظامی خود، در این مورد توسط عمو سام، کشف کرده است.
نماینده عراق در کمیته بازپرداخت بودجه و نظارت در هر یک از 43 جلسه آن شرکت کرد. اما پس چرا با بیشتر حمام کنیم، در حالی که بیشتر هزینه ها بدون هیچ جلسه ای مجاز بوده است. بنابراین اگرچه بودجه عمو سام برای انواع پروژه ها در نظر گرفته شده بود، با این وجود از بودجه عراق پرداخت می شد. از این میان، بسیاری از پرداختها حتی بدون هیچ گونه قراردادی انجام شد، در یک مورد فقط 1.4 میلیارد دلار. بسیاری از موارد دیگر بدون هیچ گونه پیشنهاد رقابتی متعدد و حتی هیچ گونه پیشنهادی که قبلاً بررسی شده یا پس از آن ارزیابی شده بود، انجام شد. از سوی دیگر، وجوه عمو سام عملاً در عراق خرج نشده باقی ماند. شاید دریاسالار اولیور «پول عمو سام» در عراق تمام شده بود، زیرا در خانه عمو سام در واشنگتن باقی مانده بود. و اگر اصلاً پرداخت شود، به سادگی دست و حساب های بانکی را همانجا تغییر می دهد. از این گذشته، این بسیار کارآمدتر از ارسال آن به عقب و جلو است، و حتی ممکن است مقداری از آن به عقب برگردد. پس از همه نیز. مدتهاست که برای بخش عمده دلاری که عمو سام وام میدهد یا حتی «به» و «به» همه کشورهای جهان سوم «میدهد» است، فقط برای اینکه دلار را در خانهاش رها کند و به هر حال به آن بازگردد. ایرادی نداره؛ کنگره عمو سام قبلاً 30 میلیارد دلار دیگر برای «آماده شدن برای انتقال به انتخابات» در عراق در ژانویه 2005 اختصاص داده است.
با همه اینها، برای عراقیها، چه رسد به عمو سام، هدر دادن سرمایههای عراقی برای هرگونه خدمات عراقی از بدهیهای خارجی قدیمی به دیگران، کاملاً نامطلوب است. بنابراین منطقی بود برای «متحدان» قدرتمندی که نمی توانند بدهی عمو سام را به آنها از دست بدهند و همچنین بدهی عراق را ببخشند. یعنی همانطور که ممکن است از بالا به یاد بیاوریم، در حالی که عمو سام هنوز اصرار دارد که بقیه جهان سوم باید به بدهی های خود به او ادامه دهند! زیرا خدای ناکرده هر گونه بازپرداخت بدهی عراق به جای آن روس های غیر خدا، فرانسوی های خائن و یا حتی بهترین دوست چینی که بیشترین سرمایه گذاری را در عراق انجام دادند، در وهله اول، کاری شرم آور بود، زمانی که عمو سام دلایل بسیار ارزشمندتری برای پول عراق دارد.
و این عمو سام با ارزش تر چه بوده و هستند؟ - ممکن است بپرسیم. بزرگترین پرداخت 1.4 میلیارد دلاری به غیر از هالیبرتون معاون رئیس جمهور چنی بود. با این حال، ما اکنون می دانیم که در همان زمان حتی صدها میلیون دلار دیگر از طرف حتی عمو سام خیرخواه سخاوتمندش را نیز فریب می داد، بنزین را به قیمت x دلار در کویت می خرید و آن را در عراق به قیمت 5 تا 10 برابر دلار می فروخت و دیگر فحش ها. . در مجموع، هالیبرتون با عراق قراردادهایی به مبلغ 10 میلیارد دلار بسته است - به علاوه تغییر. [IHT]. [چنی همچنین علاقه مند به UNILOCAL است که از مدت ها پیش می خواست یک خط لوله نفتی از آسیای مرکزی به اقیانوس هند از طریق افغانستان بسازد، ابتدا با کمک طالبانی که عمو سام دقیقاً برای همین هدف آنجا را مسئول کرده بود و سپس دعوت به همکاری کرد. تگزاس. اکنون عمو سام و یونی لوکال به جای دفاتر خوب رئیس جمهور جدید افغانستان و عمو سام سفیر در آنجا، که هر دو «اتفاقاً» افراد سابق [؟] UNILOCAL] هستند، عمو سام را خواهند داشت.
بدون شک، بیشتر عراقیها و عمو سام دلار به دیگر دوستان عمو سام، و مقداری خردههای میز برای بریتانیا، شرکتها و حتی افراد خصوصی و نظامی که انگشتان خود را در دست دارند، رفتند. اما افسوس که ما هرگز نخواهیم فهمید که همه آنها چه کسانی هستند، زیرا به گفته بازرس کل عمو سام "من صراحتاً علاقه ای به داشتن حسابرسان ارتش نداشتم زیرا فکر می کردم باید هر چه سریعتر وارد سیستم عراق شویم." صادقانه بگویم که من هم غیرنظامی و هم ضد نظامی هستم، کلاوزویتس را نخوانده ام. بنابراین نمیدانم او چه توصیه خوبی در مورد اتکا به فساد به عنوان اولین اصل در بریدن و تقسیم پای تسخیر شده میکند.
تمام «گمانزنیهای» من قبل از این نوشته شده بود که هیئت مشاوره و نظارت بینالمللی سازمان ملل برای توسعه در عراق، IAMBDI گزارشی درباره یافتههای خود درباره سرپرستی عمو سام منتشر کند. قبل از اینکه به گزارش برسیم، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که FT از نظر دیپلماتیک مشاهده میکند که «سازمان ملل تمایلی به سرزنش عمو سام به صورت علنی در مورد هزینههایش از بودجه عراق نداشته است». FT مستقیماً از این گزارش نقل میکند: «نقاط ضعف کنترلی وجود داشت: سیستمهای حسابداری ناکافی، اعمال نابرابر رویههای قراردادی توافق شده و نگهداری ناکافی سوابق.» IHT همچنین خلاصه خود را از همان گزارش ارائه می دهد: «بی نظمی های گسترده ای از جمله سوء مدیریت مالی، عدم موفقیت در کاهش قاچاق [به خارج از نفت و سایر دارایی های فیزیکی عراق، وجود داشته است. هیچ کس نمی داند به چه قیمتی و به نفع چه کسی] و بیش از حد وابستگی به قراردادهای بدون پیشنهاد» [IHT]. FT، به نوبه خود، جزئیات بیشتری را از گزارش ارائه می دهد: "یک نگرانی خاص -- قراردادهایی با گاهی اوقات میلیاردها دلار بود که بدون مناقصه رقابتی به شرکت های عمو سام مانند هالیبرتون از صندوق های عراقی اعطا می شد." دیروز، عمو سام، رئیس جمهور بوش، بالاترین جایزه غیرنظامی عمو سام، مدال آزادی، را به ال. پل برمر سوم، کنسول غیرنظامی طرفدار عمو سام که بر همه چیز نظارت داشت، و به ژنرال تامی فرانکز، که رهبری تهاجمی را که منجر به آن شد، اعطا کرد. همه در وهله اول ممکن است جورج تنت، مدیر سیا که تمام اطلاعات جعلی عمو سام را برای "مشروعیت بخشیدن" به کل شرکت از ابتدا ارائه کرد و از آن زمان بی اعتبار و مجبور به استعفا شد نیز فراموش نشد و جایزه سوم را دریافت کرد. IHT یک عکس تشریفاتی از هر سه لبخند با جورج دبلیو. که او نیز لبخند می زد منتشر کرد. بعد از همه اینها به خاطر کار آنها به خوبی انجام شده است، البته، از شما متشکرم.
ممکن است ما کاملاً مطمئن باشیم که دریافت کنندگان عمو سام از خیرخواهی و خدمتشان به "آزادی" [برای چه کسی و برای چه؟ – ممکن است بپرسیم]، 99.99 درصد از جمله کسانی بودند که دکتر گرینسپن فدرال رزرو قبلاً انگشت خود را به عنوان ممتازترین مصرف کنندگان بیش از حد که کاملاً [غیر]مسئول کم پس انداز کردن عمو سام هستند، نشانه رفته بود و فقط به آنها برچسب زد. 20 درصد بالای درآمد عمو سام. او گفت، همچنین آنها هستند که بیشترین [غیر]مسئولترین کسری تجاری رو به رشدی هستند که دکتر اخیراً در برلین از آن شکایت کرد. اگر توزیع درآمد عمو سام را بررسی کنیم، ممکن است به خوبی یاد بگیریم که از بین این 20 درصد، سهم شیر از این دلار، مانند بیشتر دلارهای پنتاگون، به جیب یا حسابهای 2 درصد فوقالعادهترین افراد ختم میشود. بنابراین آنها می توانند در عین حال میزان بیشتری از چربی کل زمین را مصرف کنند. چه کسی می تواند آنها را انکار کند که این مطمئناً یک دلیل شایسته است. همان گونه که برای حفاظت از آزادی به هر قیمتی، از جمله «بگذار آنها [عراقی ها] بیایند» پرزیدنت بوش علیه عمو سام. [هو؟ می آیند؟ – علیه عمو سام برای حمله به عمو سام؟]. اما همانطور که خودش به دنیا گفت، این درست است که «ما» کشورهای دیگر را از قعر و تاز عراق کنار بگذاریم. بعد از همه توضیح داد که وقتی عراقی ها دعوت او را پذیرفتند، این پسران ما بودند که جان خود را به خطر انداختند. افسوس که شخصیت عمو سام نیز از توضیح برای چه چیزی و چه کسی غافل شد.
+ تعداد معدودی که عموماً در دسترس نیستند، یا از FT ذکر شده در 10 و 15 دسامبر 2004 و منابع دیگر مانند International Herald Tribune [IHT] نیز در 15 دسامبر و EPW، Economic and Political Weekly، [ بمبئی 4,2004 دسامبر. 5189: 21] از کتاب «اقتصاد عمو سام امپریالیسم در آستانه قرن بیست و یکم» نوشته جرارد دومنیل و دومینیک لوی در بررسی اقتصاد سیاسی بینالمللی 11/4/اکتبر. 2004: 657-676. نویسنده از آنها در پاریس، از جفری سامرز در ریگا، ویلیام انگدال در فرانکفورت و مارک وایزبروت در واشنگتن به خاطر نظرات مفید و بسیار مورد استفاده عمو تشکر می کند. بری گیلز در نیوکاسل اصرار داشت که من فقط به عمو سام اشاره کنم و تقسیم کار جهانی بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان عمو سام را پیشنهاد داد و مرا به کلاوزویتز ارجاع داد. البته هیچ کدام از آنها هیچ مسئولیتی در قبال استفاده به شکل دونات که من از آنها انجام داده ام ندارند
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا