اگر از اکثر افراد هم سن و سال من در مورد رواندا بپرسید، تنها چیزی که به یاد دارند نسل کشی 1994 است. ملل متحد گزارش که بیش از یک میلیون توتسی در یک دوره صد روزه سلاخی شدند. من در آن زمان 16 ساله بودم و علاقه و درک من از سیاست محدود بود، اما به راحتی میتوانستم ببینم چیزی بسیار اشتباه است.
من امسال از رواندا دیدن کردم و دقیقا به موقع برای 4 رسیدمth ماه جولای من به جشن پیروزی جشن های روز استقلال در ایالات متحده اما در رواندا 4 عادت کرده ام.th نشان دهنده روز آزادی است - روزی که در سال 1994 نیروهای شورشی به کیگالی لشکر کشی کردند و به نسل کشی پایان دادند. به سختی می توان تضاد فاحش را در کلمات بیان کرد.
در ایالات متحده بسیاری از مردم از حکمت محاوره ای پیروی می کنند: از جنسیت، سیاست یا مذهب صحبت نکنید. چیزهایی که بسیاری به قلبشان نزدیکترند و آنها را بزرگترین بازتاب ارزشها و هویت خود می دانند، غالباً می توانند کاتالیزور برای تفرقه بزرگ باشند. چند شام شکرگزاری به دلیل مشاجره و مشاجره بر سر سیاست خراب شده است؟
در رواندا هر روز با افرادی ملاقات و صحبت می کردم که داستان بقای خود را به اشتراک می گذاشتند. تجارب هولناک ظلم و ظلم نه در زیر فرش جاروب و نه پنهان شدند - آنها به یادگار ماندند و فعالانه به یادگار ماندند. فراموش کردن غیرممکن است، حتی اگر کسی تلاش کند، زیرا حتی 29 سال بعد یادآوری ها - زخم ها - همه جا وجود داشت.
یک بنای یادبود دارای یک گور دسته جمعی است که بقایای بقایای بیش از 250,000 زندگی قطع شده است. کلیسایی که من از آن بازدید کردم دیگر برای عبادت استفاده نمی شود، 45,000 جسد دفن شده اند و داستان حفظ شده است. کلیساها مکان معمولی برای قتل عام بودند. غیرقابل تصور به نظر می رسد، نوشتن در مورد خشونت بیهوده به نظر می رسد، اما من در کشوری با برنامه درسی صلح تحصیل نکرده ام.
نور سقف فلزی راه راه کلیسا را مانند ستاره هایی در آسمان شب سوراخ کرد زیرا ترکش های نارنجک صدها سوراخ کوچک ایجاد کرده بود. کودکانی که به اندازه کافی خوش شانس بودند که زنده بمانند، در مورد بازی مرده و آغشته کردن به خون خود درس هایی آموختند تا باورپذیر به نظر برسد. و همه آن به دلیل تعهد به "هرگز فراموش نکن" به اشتراک گذاشته شد.
البته ناراحت کننده است. اگر در مورد نسل کشی صحبت می کنید و راحت است، پس یا از نسل کشی صحبت نمی کنید یا یک جامعه شناس هستید.
ایالات متحده باید از رواندا درس بگیرد. ما در حال بحث سیاسی هستیم برنامه درسی "بردگی چیز خوبی بود" ران دیسانتیس. ما قساوتها، جنایات علیه بشریت و جنگ را به دلایل مختلف میپوشانیم و فکر میکنم این به فراموشی و انکار کمک میکند.
من فکر می کنم همه ما از یک ارزیابی صادقانه از گذشته دردناک خود سود خواهیم برد. یادآوری تاریخ جمعی ما - با تمام لکهها و لکههای خونش - میتواند بیش از یک زنگ خطر باشد.
سفیدپوش کردن فقط یک گاز دادن سیاسی غیر صادقانه تر نیست. این پوششی برای برنامه های مخرب بیشتر فراهم می کند ده مرحله نسل کشی شامل تبعیض، غیرانسانی کردن، و قطبی شدن قبل از رسیدن به آزار و اذیت و نابودی است.
کنتراست نمی تواند شرم آورتر باشد. در حالی که رواندا برای به یاد آوردن ظلم و ستم که فراتر از محدودیت های ذهن است، زحمت زیادی می کشد، ایالات متحده ژیمناستیک ذهنی را برای یافتن خط نقره ای در بردگی انجام می دهد. آیا می توانیم در مورد صادق بودن در مورد گذشته درسی بیاموزیم؟ چسبیدن به دروغ هیچ لطفی به ما نمی کند.
ویم لاون، دکترا، سندیکا توسط PeaceVoice، دروس علوم سیاسی و حل تعارض را تدریس می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا