گستاخی، فسق، فخرفروشی و استثمار جنسی دانشجویان دانشگاه ییل از دهه 1740، زمانی که بسیاری از آنها به طرز وحشیانهای یکدیگر را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، در خارج از دانشگاه با زنان سوء استفاده میکردند، محکوم شد. مورد توجه رئیس دانشکدهتوماس کلاپ، به عنوان گناهکار متولد شده، تنها با آموزش سخت مذهبی، درون نگری و فیض روح القدس قابل بازخرید است.
عواقب چنین رژیمی برای برخی از دانشجویان آنقدر قابل پیش بینی بود که بیش از یک قرن بعد، هرمان ملویل زندگی بدون لنگر و جوانی خود در دریا را با نوشتن در موبی دیک که، «A نهنگ کشتی بود کالج ییل من aو هاروارد من.»
مدارس نهنگهای جوان پرخاشگر شبیه به «گروهی از دانشگاهیان جوان ... پر از دعوا، سرگرمی، و شرارت بودند که در سراسر جهان با چنان سرعتی بیپروا و سرسامآور میچرخیدند، که هیچ بیمهگر عاقلانهای بیش از یک پسر آشوبگر آنها را بیمه نمیکرد. ملویل نوشت: در ییل یا هاروارد. با این حال، آنها به زودی از این آشفتگی چشم پوشی می کنند، و هنگامی که حدود سه چهارم آنها بزرگ شدند، از هم می پاشند و جداگانه به جستجوی سکونتگاه می روند.
جمله آخر نشان دهنده حقیقتی است که ما از آن غافل شده بودیم: کاری که هلن های جوان پس از "ساخته شدن" انجام می دهند، گاهی اوقات به همان اندازه مخرب است که قبلا انجام می دادند - حتی اگر آنها به اندازه کاوانا مقدس و خودباور شوند. جلسه پنج شنبه.
Lپس از اینکه ییل تلاش های رئیس جمهور کلاپ را برای آشتی دادن حقیقت جویی مذهبی و کلاسیک با ثروت آفرینی سرمایه داری کنار گذاشت، دانشگاه و سایرین مانند آن به تولید آنچه که دانش آموختگان ییل و سابق بودند ادامه دادند. مجله هارپر سردبیر لوئیس لافام تماس می گیرد "نخبگان وزیر، هنوز هم وارسته و ارتدکس، اما از نظر روحی سکولار و از نظر تمایل شرکتی."
او همچنین خاطرنشان کرد که «نظم اجتماعی که ابتدا بر کلیسای پروتستان و سپس بر پایههای تجارت پایهگذاری شده بود، جای خود را به نخبگان مدیریتی وفادار به چیزی جز جاهطلبی خود و «هنرها و علوم مدیریت حرفهای» داده است.
او ممکن است نه تنها در مورد برت کاوانا، بلکه همچنین جورج دبلیو بوش، که در اواخر دهه 1960 هر دوی ما در دانشگاه ییل در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل بودیم، چهار راه دورتر از من زندگی می کرد. در سال 2004، زمانی که بوش برای انتخاب مجدد در برابر جان کری، یکی دیگر از دانشآموختگان دانشگاه ییل در زمان ما نامزد میشد، در سالنامه ییل خود عکسی اکشن ورزشی پیدا کردم که روی آن نوشته شده بود: «جورج بوش یک قلاب غیرقانونی، اما خوشحالکننده را تحویل میدهد. حامل توپ مقابل.»
بازیای که به تصویر کشیده میشود فقط راگبی درون مدرسهای بود، و ارزیابی نویسنده تیتراژ سیاسی نبود، اما در سال 2004، به من کمک کرد تا بفهمم چرا بوش در نظرسنجیها سقوط نمیکند، حتی اگر رقیب اخیراً نامزد شده او شجاعانه در ویتنام خدمت کرده بود. همانطور که بوش نکرده بود. بوش مدیون رای "پسر بد" میلیون ها آمریکایی بود. برتری او به آنها گفت که شما می توانید کارتان را خراب کنید، اما هنوز هم با یک پوزخند ناپسند از زمین خارج شوید.
جوانی بی پروا بوش - و در نهایت اصلاحات - مشهور است. حتی اگر روزهای پسر بد او در سن 18 سالگی قابل بخشش باشد - یا بسته به آنچه که در واقع اتفاق افتاده، قابل بخشش باشد - چیزی که قابل بخشش نیست، ناصادقانه ایالات متحده را به یکی از بدترین اشتباهات سیاست خارجی خود سوق می دهد.
کار خستگی ناپذیر برای استیضاح یک رئیس جمهور متعصب است، همانطور که کاوانو با کن استار انجام داد، و سپس از رئیس جمهور دیگری که حتی خودسرتر بود - کسی که او را برای دیوان عالی نامزد کرده بود - امان داد، کاری که در صورت تایید او ممکن است انجام دهد.
بی صداقتی کاوانا زمانی آشکار شد که در سال 2006 در مقابل کمیته قضایی سنا شهادت داد و در جریان نامزدی رئیس جمهور بوش به دادگاه استیناف دی سی. او به اشتباه ادعا کرد که به عنوان مشاور مشاور بوش در کاخ سفید از سال 2001 تا 2003، و سپس به عنوان منشی کارکنان او، از شکنجه زندانیان توسط دولت در خلیج گوانتانامو اطلاعی نداشته یا در مذاکرات درباره آن شرکت نکرده است.
در واقع، در نقش امی دیویدسون سورکین گزارش شده در نیویورکراو در سال 2002 در یک جلسه بحث برانگیز کاخ سفید درباره سیاست های بازداشت دولت شرکت کرده بود، زیرا به عنوان منشی سابق قاضی آنتونی کندی، اطلاعات زیادی در مورد ترجیحات کندی در مورد جلسات قانونی و نمایندگی بازداشت شدگان داشت.
بوش و کاوانا هر کدام اصرار دارند که از دوران دانشگاهیشان تغییر کردهاند - کاوانا ادعا میکند که او حتی واقعاً بد هم نبوده است - اما من شک دارم که این تفاوت برای پسران بدی که پشت سر گذاشتهاند، از جمله همکلاسیهایی که پشت سر گذاشتهاند، مهم باشد. از آنها حمایت کرده ام (در مورد کاوانا، آنها در واقع از گفتن حقیقت در مورد رفتار او در دبیرستان و کالج امتناع کرده اند.) اگر بوش به تحسین کنندگان خود نشان داد که چگونه رفتاری فحشا داشته باشند، اما به نظر می رسد که کاوانو مصمم است که به ما نشان دهد چگونه گاو نر کنیم. راه خود را تنها با «نماز-صبحانه» شبیهسازی پشیمانی از آن خارج کنید.
Iمن اینجا طرفدار نیستم این واقعاً یک چیز "مردانه" است. استقبال رعد و برق بیل کلینتون را در 28 ژانویه 1998، تنها چند روز پس از انتشار شایعاتی مبنی بر رابطه با مونیکا لوینسکی، از سوی جمعیت عظیمی از پسران کالج در پردیس Urbana-Champaign دانشگاه ایلینویز به یاد آورید. تنها 24 ساعت قبل از آن، 120 میلیون آمریکایی سخنرانی کلینتون را تماشا کردند که پیروزمندانه و تقریباً سرپیچی از وضعیت اتحادیه داشت. "آره، B-i-i-i-i-lll!" پسرها در حالی که او وارد سالن شد تا اجرای پررونق "Carry On My Wayward Son" توسط گروه راک کانزاس را به اجرا درآورد، با شهوت غرش کردند.
هرکسی که زیر عکس راگبی بوش این عنوان را نوشته باید متوجه شده باشد. اما هیچ یک از ما نباید درک کنیم که چگونه کسی می تواند مانند تداوم جنگ عراق، یا پنهان کردن اسناد و دروغگویی در مورد خدمات خود در دولت جورج دبلیو بوش عمل کند، بدتر از "قلاب حق غیرقانونی" در راگبی یا "100 بشکه" نیست. خم کن
درس بزرگتر و حتی سختتر در اینجا این است که ما باید اجازه ندهیم افشاگریهای مربوط به آزار جنسی جوانان - ظالمانه، مخرب و جنایتآمیز - سوء استفادههای اخیر توسط همان افرادی را که بحثهای دموکراتیک را فاسد کرده و نابود کردهاند، پنهان کنیم. زندگیهای بیشماری را بهوجود میآورد، و برای حکومت عوام فریبانه پیشینههایی ایجاد میکند که جز با عوام فریبی بیشتر و زورگویی وحشیانهتر نمیتوان از آن دفاع کرد.
تعداد بسیار زیادی از پسران فرات سابق با نادیده گرفتن حقایق ناخوشایند چنین پیشینه هایی را آماده کرده اند و گاهی حتی خود را در تقوای خودپسندانه خود فریب داده اند. بقیه ما نباید اینقدر نادان باشیم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا