سگ های جنگ اسرائیل مدتی است که به دنبال خون هستند. آنها طعمه های خود را با شهوت وحشیانه بو کرده اند، گویی به جای فلسطینی هایی که برای کشتار آنها را آماده کرده اند، گرسنه غذا شده اند. اکنون این دسته در حال محاصره غزه هستند، دندان های برهنه و خرخر می کنند، در حالی که دیگران کار کثیف خود را از آسمان انجام می دهند. برای آنها بوی خون زنان و کودکان همان بوی مردانی است که برای دفاع از آنها می جنگند.
اگر این توصیف خوانندگان را آزرده کند، پس پاکسازی قومی ممکن است اصطلاحی خوشایندتر باشد، یا نسل کشی که در نیم قرن گذشته چنین تأثیر وحشتناکی داشته است، اگرچه تمرکز آن هرگز برنامه صهیونیستی برای پاکسازی فلسطین از مردم آن نبود. جنایات و گناه طیف کاملی از برنامه ریزی، اجرا، همکاری، تماشا و تظاهر به آنچه که فرد نمی بیند را در بر می گیرد. آه، تماشا و تظاهر - آنها دلیلی هستند که عاملان وحشت تاریخ اصلاً می توانند اعمال خود را انجام دهند. فقط زمانی که همه چیز تمام شد، زمزمه می کنیم که "فقط ندیدیم" و سپس با وقاحت تر، "دیگر هرگز" زمزمه می کنیم تا زمانی که مناسب باشد یک بار دیگر سکوت کنیم.
ما قبلاً چنین قتل عام هایی را دیده ایم: دیر یاسین، لیدا، صبرا و شتیلا، جنین، بیت حانون و بسیاری دیگر. در حالی که اسرائیل همان دلیل کثیف را برای اعمال فجیع خود ارائه می کند - امنیت - یک قسمت از فلسطین را دو برابر می کند و به ویرانه تبدیل می کند، و با نگاه کردن و حواس پرتی جهان، زمین های بیشتری را از قسمت دیگری از فلسطین می گیرد تا شهرک سازی غیرقانونی خود را تحکیم کند. پروژه در کرانه باختری اشغالی
جهانی که مشروط به نسل کشی قتل عام عمده و گورهای دسته جمعی است، پذیرش نسل کشی در حرکت آهسته دشوار است. با این حال، رنج عظیم سلب مالکیت، آوارگی، انتقال، تبعید، اشغال، مجازات دسته جمعی و حبس دسته جمعی فلسطینیان، دائماً با ادعای اسرائیل مبنی بر قربانی شدن بی پایان که بر اساس میراث هولوکاست ساخته شده است - زمانی متفاوت، مکانی متفاوت، متفاوت از بین می رود. مردم و روایت متفاوت
از آن زمان، همه چیز ساخته شده است: طرح خدا، برخورد تمدن ها، "جنگ با ترور". ما بارها و بارها ندای دموکراسی، امنیت و آزادی را شنیدهایم که بر اجساد افرادی که از حقوق اولیه انسانی و عدالت خود محروم شدهاند، به صدا درآمده است. و شرم آور است که همدستان دو چهره و هوس باز جهان عرب در حاشیه نشسته اند و امیدوارند که این فداکاری های انسانی اربابان واقعی دولت های دست نشانده ای را که بر آنها حکومت می کنند، دلجویی کند. مانند پونتیوس پیلاطس، آنها دستان خود را از شصت سال گناه مرتبط با گفتن عوام فریبی می شویند در حالی که فقط نگران صندلی های ضعیف قدرت خود هستند. درسی که از تاریخ آموخته میشود چقدر کم است - وقتی کسی صرفپذیر است، دیگران نیز خواهند بود. زمان آنها فرا خواهد رسید، اما نه قبل از آن که رودخانه های خون به دریای غزه بریزند.
حماس تبدیل به پسر شلاق اردوگاه اسرائیل/ایالات متحده و فیودهای عربی شده است. قبل از آنها عرفات و ساف بودند. فلسطین مستقل، چه سکولار و چه اسلامی، هرگز در برنامه بازی آنها نبود. کل روند صلح 15 ساله، از اسلو تا آناپولیس، ساختگی بوده است. در عوض، فلسطینیها شاهد کاهش بیشتر سرزمینهایشان، فرسایش حیات یک کشور و تهدید موجودیت خودشان بودهاند. به نوبه خود، خواسته های اسراییل بیش از پیش کوبنده و شاهانه شده است و برای به رسمیت شناختن و افتخاراتی که سزاوار آن نیست و دریافت آنها از کشورهایی که در خدمتش هستند، فریاد می کشند. چه کسی تصور می کرد که یک کشور کوچک منفور بتواند این همه از جهان را گروگان هوی و هوس خود نگه دارد؟
رهبران اسرائیل هرگز اهداف توسعه طلبانه خود را پنهان نکرده اند. انتخابات قریب الوقوع اکنون بین رقبای ایهود باراک، بنیامین نتانیاهو و تزیپی لیونی بر سر این خواهد بود که چه کسی می تواند اسرائیل بزرگ را به ارمغان بیاورد. با حمله به غزه، باراک و لیونی هرکدام در تلاش هستند تا در پی نابودی حماس و تحویل جامعه ای متلاشی شده در غزه، موقعیت خود را برای پیروزی به پیروزی برسانند. نتانیاهو در بالها منتظر است و احتمالاً هر چه این حمله نظامی به دست آورد، پیروز ظاهر شود. بر اساس تجربه گذشته، این یک آتش بس دیگر خواهد بود: خون بی معنی ریخته شده که چیزی را برای فلسطینی ها یا اسرائیلی ها تغییر نمی دهد. با این حال، شبح انتقال حدود 1.5 میلیون فلسطینی خسته را افزایش می دهد.
کرانه باختری در جایگاه بعدی قرار خواهد گرفت - تحت انقیاد در اردوگاه های کار اجباری تحت یک حکومت خودگردان فلسطینی که تضعیف شده و راضی شده است یا یک انتقال جمعیت دیگر 2.6 میلیون فلسطینی باقیمانده از سرزمین خود برای همیشه.
انتقال فقط یک تعبیر دیگر برای پاکسازی قومی است و حدس و گمان صرف نیست. تزیپی لیونی اخیراً پیشنهاد کرده است که تقریباً 1.5 میلیون فلسطینی که بهعنوان شهروند درجه دوم در اسرائیل زندگی میکنند، به رغم ریشههایشان در این سرزمین و محل سکونت مدتها قبل از ایجاد اسرائیل، به کرانه باختری رود اردن منتقل شوند. در مورد 4 میلیون پناهجوی فلسطینی که در اردوگاههای کشورهای عربی اطراف زندگی میکنند و ادعای مشروعی برای بازگشت به خانههایی دارند که توسط اسرائیل از آنها گرفته شده است، سرنوشت آنها جذب در کشورهای میزبانشان بدون غرامت، غرامت یا عدالت خواهد بود. خسارات فاجعه باری که بیش از شصت سال متحمل شده اند.
غزه در حال حاضر لحظه تعیین کننده برای دفاع از حقوق بشر فلسطینی و حقوق ماست. سگ های جنگ، هر که باشند، هرگز چندان دور نیستند. تنها چیزی که ما داریم انسانیت مشترکمان است تا آنها را از خود دور کنیم. بیایید با خشم نسبت به آنچه که برای فلسطینیان میگذرد شروع کنیم، زیرا اگر سگهای جنگ تصمیم بگیرند به ما بپیوندند، شاید به تنهایی خشمگین باشیم.
سونجا کارکار بنیانگذار زنان برای فلسطین و یکی از بنیانگذاران استرالیایی ها برای فلسطین در ملبورن استرالیا است. او مقالات متعددی در مورد فلسطین نوشته است که در مجلات و روزنامه های الکترونیکی مختلف منتشر شده است و در وب سایتی که او ویرایش می کند قابل دسترسی است. http://www.australiansforpalestine.com. می توان با او تماس گرفت [ایمیل محافظت شده]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا