هیچکس نمیداند در آینده چه کسی در این قفس زندگی خواهد کرد، یا اینکه آیا در پایان این توسعه عظیم، پیامبران کاملاً جدیدی ظهور خواهند کرد، یا تولدی بزرگ از ایدهها و آرمانهای قدیمی رخ خواهد داد، یا اگر هیچکدام، تحجر مکانیزه صورت خواهد گرفت. ، با نوعی خودبزرگ بینی تشنج زا آراسته شده است. در مورد مرحله سریع این توسعه فرهنگی، به درستی می توان گفت: «متخصصان بدون روح، احساساتی بدون قلب. این باطل تصور می کند که به سطحی از تمدن رسیده است که قبلاً هرگز به آن دست نیافته بود.»
- ماکس وبر، 1905
در 12 نوامبر، فیس بوک، 178 امین درخواست ثبت اختراع خود را برای تکنیک پروفایل مصرف کننده که این شرکت آن را "استنباط درآمد خانوار برای کاربران یک سیستم شبکه های اجتماعی" می نامد، ثبت کرد.
جاستین ووسکوهل و رامش ویاغراپوری، برنامه نویسان فیس بوک در درخواست ثبت اختراع خود توضیح می دهند: «میزان اطلاعات جمع آوری شده از کاربران، خیره کننده است – اطلاعاتی که نقل مکان های اخیر به یک شهر جدید، فارغ التحصیلی، تولد، نامزدی، ازدواج و مواردی از این قبیل را توصیف می کند.» فیسبوک و سایر شرکتهای به اصطلاح فناوری، از زمان آغاز به کار خود، تمام این اطلاعات را ذخیره میکنند. در مورد فیس بوک، خزانه داده آن شامل اطلاعاتی است که در اوایل سال 2004، زمانی که سایت برای اولین بار فعال شد، ارسال شده است. اکنون در یک ماه، میزان اطلاعاتی که فیسبوک برای همیشه ثبت میکند -برنامههای شام، مقصد تعطیلات، حالات عاطفی، فعالیتهای جنسی، دیدگاههای سیاسی و غیره- بسیار بیشتر از آن چیزی است که در چند سال اول فعالیت شرکت ثبت شده بود. و در حالی که هیچ کس خارج از شرکت به طور قطعی نمی داند، اعتقاد بر این است که فیس بوک یکی از گسترده ترین و عمیق ترین پایگاه داده های تاریخ را جمع آوری کرده است. فیس بوک تا اکتبر 1,189,000,000 بیش از 2013 "کاربر فعال ماهانه" در سراسر جهان دارد که پهنای قابل توجهی از داده ها را ارائه می دهد. و فیسبوک تریلیونها و تریلیونها پیام و تصویر را ذخیره کرده است و دادههای دیگری درباره زندگی این میلیارد به علاوه نمونه آماری بشریت ثبت کرده است. تنظیم برای حسابهای جعلی یا تکراری، همگی حدود 1/7 بشریت را تشکیل میدهد که نوعی داده از آنها ثبت شده است.
به گفته برنامه نویسان فیس بوک مانند Voskuhl و Vyaghrapuri، فیس بوک از میان تمام کاربردهای هوشمندانه ای که قبلاً از این انبوه داده استفاده کرده اند، تاکنون "ابزارهایی برای ترکیب این اطلاعات در مورد کاربران برای هدف قرار دادن تبلیغات بر اساس درآمد درک شده آنها نداشته است." اکنون آنها به لطف حفظ و تجزیه و تحلیل متغیرهایی که متخصصان پوزیتیویست شرکت معتقدند با سطح درآمد مرتبط است، چنین ابزاری دارند.
آنها در سال آینده ابزارهای بیشتری برای اجرای پیش بینی های مشابه خواهند داشت. در واقع، فیس بوک، گوگل، یاهو، توییتر و صدها شرکت فناوری کوچکتر کمتر شناخته شده در زمینه فناوری که اکنون پورتال های اصلی زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در وب را کنترل می کنند (که اکنون در همه جا می گویند همه اقتصادی و غیره. فعالیت اجتماعی سایبری ساخته شده است) تازه شروع شده اند. انقلابهای تجزیه و تحلیل کلان دادهها به سختی آغاز شده است، و این شرکتها تازه شروع به دستکاری روشهای عقلانی-ابزاری برای پیشبینی و دستکاری رفتار انسانی کردهاند.
در این مرحله مقررات دولتی کمی وجود دارد که تصورات آنها را محدود می کند. در واقع، خود رئیس جمهور ایالات متحده به Big Data معتقد است. مغز تیم انتخاباتی اوباما یک «غار» معروف بود که اکنون مملو از مردان جوان لیگ آیوی (و چند زن) بود که اطلاعات مربوط به انتخابات را میخورد و دادههای جمعیتی و مصرفکننده را برای هدف قرار دادن رایدهندگان فردی با درخواستهایی که زمانبندی شده بود برای به حداکثر رساندن احتمال رای دادن به آن، جمعآوری میکردند. آبی بزرگ جدید، نه IBM، بلکه نامزد حزب دموکرات برای «امید» و «تغییر». سالنهای قدرت با پتانسیل روشهای عقلانی-ابزاری همراه با دسترسی بیسابقه به دادههایی که زندگی اجتماعی صدها میلیون نفر را توصیف میکنند، مجذوب شدهاند.
مجموعه مالکیت معنوی فیس بوک مانند یادداشت های صخره ای است که خواسته های همه شرکت ها در مدرنیته سرمایه داری را خلاصه می کند. برای بهینه سازی کارایی به منظور به حداکثر رساندن سود و کاهش یا برون سازی ریسک. برخلاف بسیاری از شرکتهای دیگر، و بر خلاف مراحل قبلی در توسعه بوروکراسیهای منطقی، فیسبوک و همتایان فناوری آن مقادیری از اطلاعات را که قبلاً دیده نشده بود در مورد افراد و گروهها جمعآوری کردهاند. پیشرفت های اخیر در محاسبات شبکه ای، تجزیه و تحلیل این مجموعه داده های غول پیکر را سریع و ارزان می کند. دارایی های حق اختراع فیس بوک فقط یک مزه از آنچه در اینجا و اکنون می رسد است.
نحوه تایپ، سرعت، اشتباهات رایج، فواصل زمانی بین کاراکترهای خاص، همگی مانند اثر انگشت شما منحصر به فرد است، و در حال حاضر ربات های سایبری وجود دارند که می توانند شما را در حین دور زدن کلیدها شناسایی کنند. فیسبوک حتی روشهایی را برای شناسایی افراد با مضامین آشکار سایبرنتیک به ثبت رسانده است، جایی که دستگاه به زائدهای از شخص تبدیل میشود. ثبت اختراعات 8,306,256, 8,472,662 و 8,503,718 ایالات متحده که همگی در سال گذشته ثبت شده اند به ربات های وب فیس بوک اجازه می دهد تا کاربر را بر اساس پیکسل های منحصر به فرد و سایر ویژگی های دوربین گوشی هوشمند خود شناسایی کنند. شناسایی موضوع اولین گام به سوی ایجاد یک مجموعه داده مفید برای بایگانی در بین میلیاردها یا بیشتر لاگ کاربر دیگر است. سپس تجزیه و تحلیل، سپس پیش بینی، سپس تلاش برای تأثیرگذاری بر تقسیم پول می آید.
بسیاری از پتنتهای فیسبوک مربوط به تکنیکهای تبلیغاتی است که طراحی و هدفگذاری شدهاند، و بهطور مداوم با کالیبراسیونهای ظریفتر توسط برنامههای ربات بازطراحی میشوند تا توسط نگاههای افراد در حین پیمایش و کشیدن انگشت روی فیدهای فیسبوک خود یا در وبسایتهای شخص ثالث جذب شوند.
در مورد فیدها، پتنت ایالات متحده 8,352,859،XNUMX،XNUMX، سیستم فیس بوک برای "ارائه پویا فید داستان های مربوط به یک کاربر یک سیستم شبکه اجتماعی" توسط شرکت برای سازماندهی پست ها و فعالیت های به روز شده دائما توسط "دوستان" کاربر استفاده می شود. البته وسایلی برای درج آگهی در این سیستم تعبیه شده است. به گفته برنامه نویسان فیس بوک، فیدهای کاربر اغلب با "تصویر یک محصول، تصویر یک لوگو، نمایش یک علامت تجاری، انگیزه برای خرید یک محصول، انگیزه برای خرید یک سرویس، انگیزه برای سرمایه گذاری، تزریق می شود. پیشنهاد برای فروش، توضیحات محصول، تبلیغ تجاری، نظرسنجی، پیام سیاسی، نظر، اطلاعیه خدمات عمومی، اخبار، پیام مذهبی، اطلاعات آموزشی، کوپن، سرگرمی، فایل داده، مقاله، کتاب، عکس، اطلاعات سفر و مواردی از این دست.» مطمئناً این لیست طولانی است، اما آنچه تزریق میشود اغلب چیزی است که باعث افزایش درآمد برای فیسبوک میشود.
به گفته فیس بوک، مزیت در اینجا این است که «به جای نیاز به برقراری تماس یا ایمیل برای اطلاع از اخبار یک کاربر دیگر، کاربر یک وب سایت شبکه اجتماعی ممکن است به طور منفعلانه هشدارهایی را در مورد پست های جدید کاربران دیگر دریافت کند.» وب ربات بهتر می داند. بنشینید و استراحت کنید و اجازه دهید جامعه به طور منفعلانه شما را غرق کند. این تنها یکی از بسیاری از «سیستمهای فیسبوک برای تنظیم ارتباطات بین کاربران مختلف» است، به طوری که این ارتباطات با تبلیغاتی موج میزند که به طرز عجیبی با خواستهها و نیازهایی که در جریان مشاهده بیصدا ایمیلها، متنها، تصاویر و کلیکهایی که برای همیشه در تاریکی ثبت میشوند، طنینانداز میشوند. سرورهای غیرقابل دسترس فیس بوک، گوگل و موارد مشابه. این سرویسهای ارتباطی رایگان هستند تا آزادی دادههایی را کنترل کنند که در غیر این صورت ممکن است بهطور تصادفی خراب شوند و فرصتهای کمی برای فروش ایجاد کنند.
در صورت عدم موفقیت فیس بوک، احتمال تأثیرگذاری بر کاربر برای رفتار به عنوان یک مصرف کننده قابل پیش بینی افزایش می یابد. برنامه نویسان فیس بوک در پتنت 8,527,344،XNUMX،XNUMX ایالات متحده، که در سپتامبر سال جاری ثبت شد، توضیح می دهند: «تبلیغات هدفمند اغلب نمی توانند اعتماد کاربر را به محصول تبلیغ شده جلب کنند. به عنوان مثال، کاربر ممکن است نسبت به ادعاهای مطرح شده توسط تبلیغات شک داشته باشد. بنابراین، تبلیغات هدفمند ممکن است در فروش یک محصول تبلیغ شده چندان مؤثر نباشد.» برنامه نویسان رایانه فیس بوک که اکنون بر نیروهای جامعه شناختی تسلط دارند، اضافه می کنند که حتی تأیید افراد مشهور توسط شهروند باهوش اینترنت تعدیل شده با شک و تردید نگریسته می شود. احتمالا درست می گویند
راه حل فیس بوک این است که کاربران خود را به عنوان تبلیغ کنندگان قابل اعتماد بسیج کند. بر خلاف تبلیغات، اکثر کاربران محتوای تولید شده توسط دوستان خود را در سیستم شبکه های اجتماعی جستجو می کنند و می خوانند. بنابراین، ریاضیدانان فیسبوک درباره انگیزه انسانی نتیجه میگیرند، «تبلیغات ایجاد شده توسط یکی از دوستان کاربر احتمالاً توجه کاربر را جلب میکند و اثربخشی تبلیغات را افزایش میدهد.» اینکه تبلیغات کنونی فیسبوک اغلب آنقدر ناشیانه و بیاثر هستند، تغییر کیفی در این مدل تبلیغات و احتمالات عدم آزادی را که برمیانگیزد، نافی نمیکند.
آیفون ها و برنامه های کاربردی را فراموش کنید، محصول اصلی مصرف کننده صنعت فناوری اکنون تبلیغات است. عمل ضروری آنها نظارت انبوه است که در زمان واقعی از طریق حسگرهای مداوم و چندگانه انجام می شود که برای اکثر مردم کاملاً بدون توجه از آن عبور می کند. استقلال و غیرقابل پیشبینی بودن فرد – به زبان فیسبوک، فرد «کاربر» است – مشکل اساسی کسبوکار آنهاست. کاهش استقلال از طریق نظارت و الگوریتمهای پیشبینیکننده که میتوانند خواستههای موجود را آرام کنند، و حتی خواستههای جدید را تحریک و شکل دهند، دلیل وجود صنعت فناوری است. فروختن قابلیتهای نظارتی و محرک مصرفکننده به بالاترین پیشنهاد، هدف نهایی است.
خیلی دیستوپیایی به نظر می رسد؟ شاید، و این به هیچ وجه دنیایی نیست که ما در آن زندگی می کنیم، هنوز. با این حال، این گرایشی است که ریشه در اقتصاد فناوری دارد. ظهور رایانههای موبایل، دستی و شبکهای بیسیم که «گوشیهای هوشمند» نامیده میشوند، هنوز آنقدر جدید است که فناوری و خدمات آن مانند یک جهان موازی به نظر میرسد، لایه جدیدی از وجود که بر روابط اجتماعی موجود، فعالیتهای تجاری ما افزوده شده است. و وابستگی های سیاسی از بسیاری جهات احساس آزادی و اغلب بازیگوش می کند. دستگاههای ما میتوانند مسیرهای جغرافیایی را نقشهبرداری کنند، مکانها و چیزها را شناسایی کنند، تقریباً درباره هر چیزی در زمان واقعی اطلاعات ارائه دهند، به صدای ما پاسخ دهند و کیف پول ما را جایگزین کنند. چه کسی با «دکتر. Google” برای پاسخ به یک سوال مبرم؟ همه و همه چیز به ظاهر در دسترس است و نوعی آزادی در این ابزار وجود دارد.
اکثر "کاربران" فیس بوک از سال 2010 فقط در وب سایت ثبت شده اند، و بنابراین این شبکه اجتماعی اساسی احساس جدید و سرگرم کننده می کند، و اگرچه ممکن است مملو از برخی نگرانی های مربوط به حفظ حریم خصوصی باشد، اما به طور کلی تهدیدی برای خودمختاری نیست. شخصی. اگر بگوییم این است، یک روایت کلیشه ای علمی-تخیلی از بوروکراسی فناوری است، و همه ما به یکدیگر می گوییم که واقعیت پیچیده تر است.
با این حال، حریم خصوصی همچنان ادامه مییابد، بهطور بسیار محدود به عنوان یک حق لیبرال در برابر تهاجمات دولت تصور میشود، و در حالی که شرکتهای فناوری مطمئناً به خاطر برادر بزرگ فدرال ما درگیر نظارت گستردهای قدیمی و قدیمی بودهاند، ابزار دیگری نیز وجود دارد. از بین بردن حریم خصوصی که برای اهداف شرکت های فناوری اساسی تر است و خلاقیت اجتماعی و آزادی سیاسی را تهدید می کند.
جولی کوهن، استاد حقوق دانشگاه جورج تاون، خاطرنشان می کند که نظارت فراگیر با فضاهای حریم خصوصی که برای لیبرال دموکراسی مورد نیاز است، دشمنی می کند، اما او مهمتر می افزاید، که نظارت و استراتژی های تبلیغاتی صنعت فناوری فراتر می رود.
کوهن در مقاله آتی لاو ریویو هاروارد می نویسد: «جامعه ای که به رشد کنترل نشده زیرساخت های نظارتی اجازه می دهد که تنوع رفتاری را تعدیل و تعدیل می کند، نمی تواند امیدوار باشد که سنت پویا از نوآوری های فرهنگی و فنی را حفظ کند.
"مدولاسیون" اصطلاح کوهن برای تمرین صنعت فناوری در استفاده از الگوریتم ها و سایر عملیات ماشین منطقی برای استخراج داده های یک فرد به منظور شخصی سازی مداوم جریان های اطلاعاتی است. پتنتهای فیسبوک عمدتاً تکنیکهای مدولاسیون هستند، همانطور که گوگل و سایر رهبران این صنعت هستند. فیسبوک نظارت دقیقی بر روی کاربران انجام میدهد، دادههای آنها را جمعآوری میکند، حرکات آنها را در وب ردیابی میکند، و محتوای خاص فردی را تغذیه میکند که مصمم است با خواستهها، رفتارها و حرکات پیشبینیشده آینده آنها همخوانی داشته باشد. نکته این است که شکل و عملکرد بوروکراسی عقلانی-ابزاری را که توسط ماکس وبر تعریف شده است کامل کنیم: به طور مداوم کارایی، محاسبه پذیری، پیش بینی پذیری و کنترل را افزایش دهیم. اگر در شرایط خود موفق شوند، شرکتهای فناوری میخواهند یک حلقه بازخورد ایجاد کنند که کاملاً متناسب با هر یک از ما باشد، سیستمهای بسته توسعه شخصی که در آن الگوریتمهای بزرگ در فضای ابری بیپایان ورودیهای روانشناختی و اجتماعی را تنظیم میکنند. انسان هایی که موهبت تصادفی و غیرمنطقی را از دست می دهند.
کوهن توضیح میدهد: «این تعدیل است، نه حریم خصوصی، که تهدید بزرگتری را برای عملکرد نوآورانه ایجاد میکند. "رژیم های نظارت و تعدیل به طور فراگیر به دنبال شکل دادن به ترجیحات و رفتارهای فردی به روش هایی هستند که آرامش و آزادی در دستکاری نوآوری را کاهش می دهند." کوهن به طنز آشکار در اینجا اشاره کرده است، نه اینکه از دست دادن آن آسان است. صنعت فناوری به طور غیرقابل انتقادی به عنوان گرمخانه نوآوری آمریکا شناخته می شود، اما در واقع ممکن است با افسون کردن جهان و حبس کردن الهام در قفس، نوآوری را از بین ببرد.
اگر محدودیتهایی برای دسترسی به نظارت و استراتژیهای محرک صنعت فناوری وجود داشت، در واقع کمتر نگرانکننده بود. فقط بخشهایی از زندگی ما تحت این مدولاسیون قرار میگیرد و بنابراین میتواند برای ما مفید باشد. اما صنعت مشتاق دیدگاههای توتالیتر است که در آن مجموعه دادههای جهانی به طور مداوم بسیج میشوند تا رابط فرد با جامعه، خانواده، اقتصاد و سایر نهادها را تغییر دهند. مشاهیر صنعت فناوری در تمایل خود به مشاهده و ثبت همه چیز آشکار هستند و از هر "نقطه داده" برای ایجاد کارایی بهینه در زندگی به عنوان پیگیری شادی مصرف کننده استفاده می کنند. خوشحالی مصرف کننده به نوبه خود گامی به سوی پیگیری منطقی حداکثر سود شرکتی است. به ما گفته میشود که «اینترنت اشیا» در حال ورود است، که به زودی هر شیء رایانهای را در درون خود جاسازی میکند که به ابر متعالی متصل است، و محیط فیزیکی از طریق همان استراتژی مدولاسیون «هوشمند» میشود. تا نه تنها در فضای مجازی، بلکه در فضای گوشت نیز آزاد شویم.
در حالی که اینترنت اواخر دهه 1990 به عنوان مجمعالجزایری از وبسایتها و پایگاههای اطلاعاتی از هم گسسته و بیشمار رشد کرد، اینترنت امروزی توسط تعداد انگشت شماری از شرکتهای غولپیکر کنترل شده است که بیشتر ترافیک و ارتباطات را رصد میکنند و بسیاری از اطلاعات را از اندروید ارائه میکنند. تلفن یا رایانه لپ تاپ، به سرورهای دور و برگشت. اینترنت آینده که توسط غولهای فناوری ساخته میشود - با کنار گذاشتن اینترنت اشیا فعلاً - به خوبی در مرحله آزمایش بتا قرار دارد. این یک لحاف یکپارچه از وبسایتها و برنامهها است که همگی دادههای «کاربر» را جذب میکنند، از کلیکها و کلمات کلیدی گرفته تا شناسایی صدای بیومتریک و موقعیت جغرافیایی.
پتنت ایالات متحده 8,572,174،XNUMX،XNUMX، یکی دیگر از اختراعات اخیر فیس بوک، به این شرکت اجازه می دهد تا یک صفحه وب خارج از سیستم خود فیس بوک را با محتوای پایگاه داده های فیس بوک شخصی سازی کند. فیس بوک آنچه را که این شرکت «مجموعه غنی از اطلاعات اجتماعی» می نامد به وب سایت های شخص ثالث می فروشد تا «محتوای شخصی سازی شده برای کاربران خود را بر اساس اطلاعات اجتماعی مربوط به آن دسته از کاربرانی که توسط شبکه اجتماعی نگهداری می شود یا در غیر این صورت قابل دسترسی است برای کاربران خود فراهم کند. سیستم." کاربران فیس بوک این اطلاعات اجتماعی غنی را تولید کردند که ارزش آن میلیاردها دلار است که درآمدهای سه ماهه اخیر این شرکت نشان می دهد.
به این ترتیب کل اینترنت به فیس بوک تبدیل می شود. جاه طلبی توتالیتر در اینجا آشکار است، و می توان آن را در پرونده های اوراق بهادار، درخواست های ثبت اختراع، و سایر اسناد تجاری غیر بهداشتی که توسط صنعت فناوری برای تحلیلگران مالی که سرمایه را برای به اصطلاح نوآوری بیشتر تامین می کنند، خواند. هرجای وب که با تلفن یا رایانه لوحی خود می روید، «کاربر» هستید و داده های شبکه اجتماعی شما در هر ثانیه توسط هر برنامه، سایت و سرویسی استخراج می شود تا تجربه شما را افزایش دهد، مانند فیس بوک و دیگران. گفتن. هدف رهبران صنعت فناوری گسترش این امر به دنیای فیزیکی، ایجاد تبلیغات تعدیلشده و تجارب محیطی است زیرا دوربینها و حسگرها حرکات ما را دنبال میکنند.
فیس بوک و بقیه صنعت فناوری از خودمختاری و غیرقابل پیش بینی بودن هراس دارند. بیان نهایی این متغیرهای غیرمنطقی که نمی توان با روش های الگوریتمی استخراج کرد، غیبت از شبکه های نظارتی است که داده ها در آنها جمع آوری می شود.
یکی از اقدامات پیشگیرانه فیس بوک، پتنت 8,560,962،XNUMX،XNUMX ایالات متحده است، "ترویج مشارکت کاربران کم فعالیت در سیستم شبکه های اجتماعی". این اختراع جدید که توسط برنامهنویسان دفاتر پالو آلتو و سانفرانسیسکو فیسبوک ابداع شده است، شامل «فرآیند القای تعاملات» است که هدف آن به حداکثر رساندن میزان «محتوای تولید شده توسط کاربر» در فیسبوک با بازگشت کاربران از کار افتاده و تحریک همه کاربران است. برای تولید داده های بیشتر و بیشتر محتوای تولید شده توسط کاربر میلیاردها ارزش دارد. قبل از زدن «لایک» دفعه بعد، دو بار فکر کنید، یا روی دکمه «اشتراکگذاری» که آشکارا قرار داده شده است ضربه بزنید. پس از یک عملیات منطقی، یک ماشین احتمالاً آن محتوا و تعامل را در مقابل چشمان شما قرار می دهد و مشخص می کند که بیشترین احتمال وسوسه شما را برای اضافه کردن به جریان داده دارد و در نتیجه درآمد شرکت را افزایش می دهد.
حق ثبت اختراع فیس بوک در مورد تکنیک های تعدیل رفتار «کاربر» در مقایسه با غول های واقعی دستور کار نظارت و نفوذ صنعت فناوری اندک است. آمازون، مایکروسافت و البته گوگل برخی از اساسیترین پتنتها را با استفاده از دادههای شخصی برای شکل دادن به رفتار افراد در الگوهای مصرفی قابل پیشبینی در اختیار دارند. شرکتهای تخصصی کوچکتری مانند Choicestream و Gist Communications دهها درخواست دیگر را برای تکنیکهای مدولاسیون ارسال کردهاند. میزان این به اصطلاح نوآوری به سرعت در حال تلسکوپ است.
شاید ما بدانیم چه کسی در قفس آهنین زندگی خواهد کرد. به خوبی ممکن است قفسی ساخته شده از محتوای تولید شده توسط کاربر خودمان باشد، که به طور متناقض، عصر جدیدی از امکانات در راحتی خرید و ارائه تجربیات رضایت بخش را آغاز می کند، حتی در حالی که بسیاری از درجات شانس، درد و مبارزه (نیروهای محرکه) را از بین می برد. پیشرفت انسانی) در تلاشی با نیروی ربات که ما را وادار به ساختن هویتها و روابطی کند که به پیشبینی و پیشنهادات کامپیوتری میانجامد. دفاع از حریم خصوصی و استقلال فردی امروز به درستی با انگیزه دسترسی یک دولت امنیتی اورول (NSA، FBI، CIA) است. این نظارت رفتار ما را با سرد کردن ما تغییر میدهد و به ما میگوید که همیشه تحت نظر مقامات هستیم. بنابراین اقتدار هر آنچه را که ممکن است به عنوان «جنایت» یا هر رفتار ضد اجتماعی در حال حاضر تعریف شود در ما سرکوب می کند. اما در مورد نظارتی که به دنبال سرکوب ما نیست، چشمها و گوشهای کامپیوتری که در عوض امیدوارند با دانش صمیمی به دست آمده از هر گفتار آنلاین، حتی حالات صورت و حرکات انگشتان، مجموعه خاصی از رفتارهای پولی را در ما تحریک کنند، چه میشود. ?
داروین باند گراهام، یک ویرایشگر کمک کننده در CounterPunch، یک جامعه شناس و نویسنده است که در اوکلند، کالیفرنیا زندگی و کار می کند. مقاله او در مورد نابرابری اقتصادی در اقتصاد "جدید" کالیفرنیا در این مقاله ظاهر می شودشماره جولای مجله CounterPunch. او مشارکت کننده است ناامید: باراک اوباما و سیاست توهم
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا