منبع: ژاکوبن
لوورتیس بل و سوسیالیستهای دموکراتیک لوئیزویل آمریکا (DSA) به دنبال کشاندن مبارزه طبقاتی به «منطقهای مترقی» تازهتشکیلشده هستند. LeVertis Bell در مورد کمپین های قبلی و فعلی خود با او صحبت کرد یعقوبین مشارکت کننده پیتر لوکاس
PLشما در خانواده ای فعال با مادربزرگی بزرگ شدید که به خاطر کارش در جنبش حقوق مدنی در لوئیزویل مشهور است. می توانید کمی در مورد تاریخچه و تأثیر آن بر سیاست شما برای ما بگویید؟
RLBهر شهر تعداد انگشت شماری دارد که رهبران جنبش حقوق مدنی بودند. مادربزرگ من متی جونز یکی از آنها در لوئیزویل است. در دهههای 70 و 80، زمانی که شهر در اوج درگیریهای مربوط به تبعیضزدایی قرار داشت، مادربزرگ من با مورفی کلمن و آن و کارل برادن، که اسطورههای حقوق مدنی محلی نیز هستند، در خط مقدم قرار داشت. سه نفر دیگر از آن زمان گذشته اند، اما مادربزرگ هنوز با ماست. او هشتاد و نه سال دارد. او خیلی وقت است که این کار را انجام می دهد و هنوز هم فعال است. من که در اطراف او، در اطراف افراد متحرک بزرگ شدم، جشن تولدم را در مکانی به نام مرکز آن و کارل برادن برگزار میکردم، که یک مرکز سازماندهی است که در وست اند لوئیزویل، جایی که من بزرگ شدم، است. در دوران کودکی به طور منظم در کنار آن انرژی بودم - جمع آوری خبرنامه برای کمیته سازماندهی جنوب یا اتحاد کنتاکی علیه سرکوب نژادپرستانه و سیاسی - نمی توانستم تمام آن را جذب کنم.
من در کودکی به صف های اعتصاب می رفتم. یکی از خاطرات مورد علاقه من در دوران کودکی: پدرم در کاپیتول ایالتی - جایی که امیدوارم سال آینده در آنجا کار کنم - در فرانکفورت کار می کرد، در طول مبارزه برای تبدیل شدن تولد مارتین لوتر کینگ به یک جشن ملی. یادم میآید که بیرون ساختمان مجلس شعار میدادم، و باید هفت یا هشت ساله بودم، «تا زمانی که کارمندان دولتی تعطیل نشوند، تعطیلات ملی نیست!» و این یک چیز واقعاً شخصی بود، زیرا زمانی که من از مدرسه خارج بودم، پدرم هنوز باید در ساختمان کنگره کار می کرد. یادم میآید که بیرون رفت و به ما شیرینی و دونات داد. چنین لحظاتی به من کمک کرد تا تشخیص دهم که جنبش ها تغییرات اجتماعی را ایجاد می کنند، نه افراد.
لوئیزویل DSA از چیزی که آنها به عنوان سیب زمینی کوچک در نظر می گرفتند به یک بلوک سیاسی قانونی و قدرتمند در شهر تبدیل شده است.
PLقبل از اینکه معلم مدرسه شوید، در مقطع دکترا در دانشگاه میشیگان مشغول به تحصیل بودید. آیا تجربه شما در دانشگاه، نحوه سازماندهی و نگاه شما به سیاست را تغییر داد؟
RLBمن با علاقه به دوران حضورم در میشیگان فکر می کنم. من دانشگاه را ترک کردم زیرا کمی در سطح کالج تدریس می کردم و از آموزش دوره های انگلیسی سطح بالای به دانشجویان دانشگاه احساس رضایت نمی کردم. من میخواستم در شغلی باشم که اتحادیه است، اما احساس میکردم که در جامعهام تغییر ایجاد میکنم.
من معلم مدرسه دولتی شدم به همان دلایلی که بسیاری از مردم معلم می شوند: می خواستم بر زندگی جوانان تأثیر بگذارم و احساس کنم کاری که انجام می دادم به نوعی اهمیت دارد. زمانی که در دانشگاه میشیگان بودم، تئوری های مارکسیستی زیادی خواندم. من از نوجوانی همیشه به این چیزها علاقه داشتم، اما فکر کردن سیستماتیک تر در مورد آن در دورانی که در برنامه مطالعات آمریکایی بودم قطعاً سیاست من را شکل داد.
من عضو سازمان کارمندان فارغ التحصیل بودم که اتحادیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه است. آنجا در اولین اقدام بزرگم به عنوان کارگر شرکت کردم. این برای روح من خوب بود. این درک من را از اهمیت محل کار به طور خاص به عنوان یک مکان مبارزه تقویت کرد. قبل از آن، من یک سازمان دهنده جامعه بودم، اما هنوز در محل کارم سازماندهی نکرده بودم.
PLبه عنوان یک معلم درجه یک، مشارکت و برداشت شما از جنبش Red for Ed و بعداً مبارزه برای مدارس ایمن در طول همهگیری COVID-19 چه بود؟
RLBمن یک کهنه کار جنبش Red for Ed هستم. در آن زمان، من در حرفه تدریس در مدرسه دولتی نسبتاً تازه کار بودم، اما مدت زیادی فعال و سازمان دهنده بودم، بنابراین از این مهارت ها با آوردن همکارانم به اتحادیه، افرادی از جامعه برای کمک به حمایت از اعتصاب استفاده کردم. برای مریضی ها، شرکت در راهپیمایی های مختلف، و غیره. این بخش بزرگی از نقش من در آن زمان بود.
تا آنجا که مبارزه برای مدارس ایمن، صادقانه بگویم، این موضوع در کنتاکی آنقدر بزرگ نشد، زیرا، حداقل در آن زمان، هیئت مدرسه ای که بر کارفرمای من نظارت می کرد مترقی ترین نهاد قانونگذاری در ایالت بود که خیلی چیزها را نمی گوید آنها در خط مقدم بودند و در حفظ امنیت مردم در مدارس واقعاً خوب عمل کرده اند. ما برای مدت طولانی از راه دور بودیم. وقتی برگشتیم، 100 درصد ماسک پوش بودیم - تا همین اواخر، زمانی که آنها ماسک ها را اختیاری کردند.
بنابراین ما در واقع چیز زیادی برای مبارزه با آن نداشتیم. در شهرستان جفرسون، جایی که من زندگی می کنم، ما یک عضو DSA در هیئت مدیره مدرسه داریم که در اولویت دادن به سلامت همه بسیار فعال بوده است. من همچنین فکر میکنم که هیئت مدیره مدرسه نمیخواست قایق را زیاد تکان دهد، کاملاً صادقانه، زیرا آنها خاطرهای ماندگار از زمانی که جنبش Red for Ed در سال 2018 به کنتاکی آمدند، دارند.
PLشهر شما محل قتل برونا تیلور توسط پلیس و اعتراضات متعاقب آن بود در مورد برای یعقوبین. می توانید در مورد آن لحظه در لوئیزویل به ما بگویید؟ نقش DSA در آن جنبش چه بود؟
RLBلحظه ای تاریخی با حضور هزاران نفر در خیابان ها بود. من مدت زیادی است که هستم. من در تظاهرات های بزرگ زیادی شرکت کرده ام، اما هیچ کدام در شهر من به این بزرگی نبود. تنها چیزی که در تجربهام میتوانم آن را با آن مقایسه کنم، اعتراضات پیرامون جهانیسازی است که در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 در آن شرکت کردم. اما این با هر چیزی که من تا به حال در شهر لوئیزویل تجربه کرده بودم متفاوت بود.
انرژی زیادی وجود داشت. مردم از همه اقشار نگران بودند و در خیابانها واقعاً احساس میکردند که باید چیزی بگویند - در هر شهر که قرار است بعد از آن فاجعه اتفاق بیفتد، صدایی داشته باشند. ما آنچنان که دوست داشتیم با آموزش سیاسی پیشرفت نکردیم، اما هنوز برای بسیاری از مردم یک دوره تصادف معنادار بود.
در مورد اینکه چپ در آن چه نقشی ایفا کرد، خوب، به طور خاص در DSA، بیشتر فقط یک نقش حمایتی بود. ما اعضایی داشتیم که هر روز با برخی ظرفیت ها کمک می کردند. ما اعضایی داشتیم که امنیت را انجام می دادند. ما اعضایی داشتیم که در حال برگزاری بود. ما اعضایی داشتیم که آشکارا بیرون آمدند و تابلوهایی در دست داشتند و در تجمعات شرکت کردند. ما اعضایی داشتیم که به برگزاری تجمعات کمک کردند. اما به عنوان یک فصل، نقش خود را در درجه اول حمایت از افراد مختلفی می دیدیم که در خیابان بودند.
در آن زمان که برای شورای متروی لوئیزویل کاندیدا میشدم، در سخنرانیهایم یا وقتی با رسانهها صحبت میکردم، کمی نقش رهبری را بر عهده گرفتم و سعی میکردم گوشت را روی استخوانهای خشم موجود در آنجا قرار دهم. من سعی کردم در مورد این چیزها به طور سیستماتیک صحبت کنم و آنها را به پیشنهادهای سیاستی پیوند دهم تا هم گفتگو را ارتقاء بخشم و هم برای افراد شاغل برنده واقعی باشم. ما همچنین کارهای زیادی انجام دادیم تا تعریف ما از کاهش بودجه پلیس چیست.
ما قبل از برونا تیلور از کاهش بودجه پلیس حمایت کردیم، اما عواقب آن فقط باور ما را عمیق تر کرد. لوئیزویل DSA مدتهاست که برای ایجاد تغییراتی در بودجه شهر ما به منظور ایجاد زندگی بهتر، ایمنتر و قویتر در شهر تلاش کرده است. در واکنش به اعتراضات، کمپینی به نام کمپین بودجه مردمی را راه اندازی کردیم که در ادامه جنبش بازپرداخت بودیم و سعی کردیم از تغییرات خاصی در بودجه شهر دفاع کنیم. اما چون در آن انتخابات در سال 2020 برنده نشدم - با 250 رای شکست خوردم - ادامه آن را دشوار کرد.
چپ یا جنبش گسترده به طور کلی به ندرت نماینده ای در حکومت شهری دارد. نداشتن هیچ قدرت نهادی، چشمان بسیاری را در فصل ما تا آنجا که نیاز به سازماندهی بلندمدت است، باز کرده است - نه فقط وقتی اتفاقی میافتد به خیابان بیایند، بلکه در واقع تلاش میکنند برای قدرت در محل کار و عرصه انتخابات رقابت کنند.
PLپس از کاندیداتوری برای مناصب دولتی در سال 2020، از آن زمان چه آموخته اید؟ و چگونه آن را در کمپین فعلی خود گنجانده اید؟
RLBبسیاری از افراد، از جمله خود من، که در اولین کمپین من کار کردهام، مهارتهای خود را در طول آن کمپین توسعه دادند. من شخصاً هرگز در زندگی ام به این اندازه سخنرانی نکرده ام. من برای بسیاری از مخاطبان مختلف نوشتههای زیادی انجام دادهام، اما واقعاً فکر کردن به مخاطبانی که میخواهم با آنها ارتباط برقرار کنم - اغلب بسیاری از مخاطبان مختلف به طور همزمان - تمرین بسیار خوبی بود. اینها مهارت های کلیدی برای افرادی هستند که در کمپین های انتخاباتی اداره می شوند. و آنهایی هستند که هر سازمان دهنده ای می تواند از آنها استفاده کند.
داشتن آن دوره تصادف برای آن هفت یا هشت ماه تکرارهای بی شماری را به همراه داشت. و این فقط برای من نیست. همچنین برای افرادی است که در کمپین کار کرده اند، که بسیاری از آنها در کمپین های دیگر یا رهبری در DSA کار کرده اند. اینها مهارت هایی هستند که از بین نمی روند.
فرماندار به دلیل همهگیری در آن زمان، ضربه زدن به درها را برای مبارزات سیاسی ممنوع کرد و این واقعاً برای ما هزینه داشت. اگر موج دیگری وجود داشته باشد، من فقط باید مقداری بودجه کمپین را برای کت و شلوارهای hazmat خرج کنم، زیرا بدون توجه به درها را خواهم زد.
چیز دیگری که یاد گرفتم، چیزی که در داخل کمپین خود مدام می گوییم، این است که نمی توانیم چیزی در کلیپ بگذاریم. چیزهای زیادی وجود دارد که دفعه قبل به صورت علنی نگفتیم زیرا فکر می کردیم ممکن است در مورد حریفان ما غیرسیاسی باشند. اما با نگاهی به گذشته، احساس کردیم چیزهایی وجود دارد که باید میگفتیم و ممکن است تفاوتی ایجاد میکرد. آنها ممکن است به نتیجه متفاوتی منتج نشده باشند، اما ممکن است بیشتر به جنبه آموزش سیاسی این کمپین ها کمک کنند. این بار از پا گذاشتن روی انگشتان پا و فشار دادن دکمه ها نمی ترسیم.
PLشما در منطقه ای شرکت می کنید که حضور پررنگ حزب دموکرات دارد. تجربه شما به عنوان یک کاندیدای سوسیالیست دموکراتیک - هم با انتخاب کنندگان احتمالی خود و هم با ماشین حزب دموکرات چه بوده است؟
RLBوقتی نوبت به موسسات می رسد، اهمیتی نمی دهند. هیچ کس پشت درها چیزی منفی درباره سوسیالیست بودن من یا درگیر طعمه قرمزی نگفته است. هیچ چیز از این نوع اتفاق نیفتاده است. مردم منطقه من از قبل من را از کارهایی که با DSA و جاهای دیگر انجام دادهام میشناسند، به غیر از مادربزرگم. وقتی آنها به پلت فرم مبارزات انتخاباتی من نگاه می کنند، صحبت های من را می شنوند، با یکی از داوطلبان ما صحبت می کنند، این موضوع برای آنها طنین انداز می شود. این منطقه، طبق برآورد هر کسی، مترقی ترین منطقه در کنتاکی از زمان تقسیم مجدد است.
وقتی مردم از من در مورد سوسیالیسم دموکراتیک می پرسند، می توانم به آنها بگویم، "مثل برنی سندرز" و اغلب آنها می گویند: "اوه، من به برنی رای دادم."
هنوز یک ماشین حزب دموکرات وجود دارد، حتی اگر آنها هر چیزی را که در بیست سال گذشته ممکن است در ایالت از دست بدهند، از دست داده اند. آنها از اکثریت به یک اقلیت 25 تا 75 در مجلس ایالتی تبدیل شدهاند، اما هنوز در شهر لوئیزویل چیزی شبیه به خفه کردن دارند. و البته، این فقط افراد خاصی نیستند که منتخب می شوند یا سمت های رسمی حزب دموکرات دارند. این کل صورت فلکی است: سازمان های غیردولتی، اهداکنندگان، کارگزاران مختلف قدرت. آنها هنوز هم در اینجا تا حدی که تأیید میکنید، چه این اتحادیه یا آن اتحادیه شما را تأیید کند، چه این سازمان یا آن سازمان، شما را تأیید کند، نفوذ دارند. آنها کسانی هستند که نسبت به من به عنوان یک سوسیالیست بیشترین منفی را دارند. من فکر می کنم چیزی که آنها واقعاً دوست ندارند این است که ما نماینده DSA هستیم، زیرا لوئیزویل DSA از چیزی که آنها چند سال پیش به عنوان یک سیب زمینی کوچک در نظر می گرفتند به یک بلوک سیاسی قانونی و قدرتمند در شهر تبدیل شده است.
ما دو کمپین واقعاً قدرتمند شورای مترو را در سال 2020 اجرا کردیم و هر دو را با مجموع 350 رأی یا بیشتر شکست خوردیم. علاوه بر این، ما کریس کاب را داریم که او را به عضویت هیئت مدیره مدرسه انتخاب کردیم. ما سر و صدا می کنیم و مدام می گوییم تا آنها بدانند ما کی هستیم. آنها می دانند که مالک ما نیستند. کل صورت فلکی کارگزاران قدرت، اهداکنندگان و مقامات منتخب ما را بیگانه می بینند که ما هستیم. چرا می خواهیم در باشگاه آنها باشیم که همه چیز را از دست داده است؟
آنها از هر گونه مسئولیتی در برابر طبقه کارگر در این ایالت صرف نظر کرده اند و از هر گونه تسلط بر آنها صرف نظر کرده اند. اما آنها قدرت خود را حفظ می کنند، حتی با فروپاشی دولت در اطراف آنها. آنها ما را تهدیدی برای خود می بینند و حق هم دارند. آنها با کمپین من و به طور کلی DSA با همه چیزهایی که دارند می جنگند. و همانطور که گفتم، ما چیزی در کلیپ نمی گذاریم. ما به مبارزه خواهیم پرداخت.
PLیکی دیگر از اعضای لوئیزویل DSA نیز در حال کاندیداتوری است. آنها چه کسانی هستند و برای چه می دوند؟
RLBتایلر لامون برای یک کرسی در شورای مترو نامزد می شود. تایلر یک عضو طولانی مدت DSA است - در واقع پیش از من در لوئیزویل DSA. کمپین او واقعاً روی درها فعال است. پویایی نژاد او متفاوت است. مسابقه بسیار شلوغی برای یک صندلی باز است، اما هیچ کدام از آنها به جز او سیاست ندارند. بقیه فقط به اسم و روی می دوند. من فکر می کنم تایلر یک شوت واقعی دارد. من واقعا خوشحالم که او می دود.
ما نامزد دیگری داشتیم که نامش جاشوا کرودر است، اما به دلیل تقسیم مجدد من و او در یک منطقه در برابر یکدیگر و رئیس فعلی قرار گرفتیم. و بنابراین جاشوا ترک تحصیل کرد و از من حمایت کرد. جاشوا در واقع در پاسخ به کمپین من در سال 2020 به DSA ملحق شد. و او کسی بود که در ابتدا زمانی که ما در مناطق مختلف بودیم به استخدام او برای کاندیداتوری برای خانه دولتی کمک کردم. واقعاً ناامیدکننده بود که او مجبور شد کمپین خود را کنار بگذارد. واقعا خوب پیش می رفت امیدوارم در آینده دوباره برای چیزی کاندید شود.
PLآیا میتوانید کمی بیشتر در مورد کاری که شما و تایلر، هر دو به عنوان نامزدهای DSA در حال حاضر شرکت میکنید، برای لوئیزویل به عنوان یک بخش DSA انجام میدهید، صحبت کنید؟
RLBما کنوانسیون محلی سالانه خود را در ژانویه برگزار کردیم، جایی که اولویتهایمان را کاهش دادیم. ما در حال حاضر دو اولویت داریم: کار کارگری و دو کارزار انتخاباتی. ما برای هر دو به همه نیاز داریم. کار کارگری مهم و جاری است، اما به طور کلی همه در این دو کارزار انتخاباتی تقریباً در تماس هستند. ما تعدادی از بهترین برگزارکنندگان شهر را در فصل خود داریم. آنها طناب ها را می شناسند و به این کمپین ها متعهد هستند - کاوشگری، سایر کارهای میدانی، و پشت صحنه، کارهای اداری.
مدیر کمپین من، رئیس بخش است. مدیر حوزه من در کمیته راهبری است. هر دو کمپین از طریق و از طریق کمپین DSA هستند.
PLیک برنامه سیاسی مترقی مشروع در کنتاکی، که در آن ایالت تحت سلطه جمهوری خواهان است، چگونه به نظر می رسد؟
RLBمن در مورد این در دو نوع سکته مغزی فکر می کنم. در کوتاه مدت، ما باید سیاستی را بیان کنیم که بتواند مردم را در مورد آنچه که در حال حاضر می توانند به دست آورند هیجان زده کند. انجام این کار در ایالتی که مانند چغندر قرمز است، واقعاً سخت است - اکثریت جمهوریخواهان ۲۵ تا ۷۵ در مجلس ایالتی. بنابراین من باید به فکر فرو بروم، خوب، کجا می توانم این را اصلاح کنم یا آن را تغییر دهم؟
پلتفرم من چیزهایی دارد که فکر می کنم فوراً قابل دستیابی هستند. با کمی کار و تلاش، ممکن است بتوانیم برخی از حملات شدیدتر به آموزش عمومی را شکست دهیم. ممکن است بتوانیم مجازاتهای مربوط به قوانین سرقت دستمزد خود را افزایش دهیم - برخی از کارکنان بهداشتی خانه، افرادی که در رستورانها کار میکنند و غیره از پرداخت اضافه کاری مستثنی نشوند. آنها پیشرفتهای بزرگی خواهند بود، اما من فکر میکنم در دو تا چهار سال آینده در قلمرو احتمالی قرار دارند.
در غیر این صورت، سوال این است: چگونه می توانم از موقعیتی که در آن قرار دارم برای سازماندهی مردم، توسعه مردم در منطقه خود و فراتر از آن استفاده کنم تا بتوانیم در واقع زمینه را برای پیروزی های بیشتر در دو تا شش سال آینده فراهم کنیم؟ از دست دادن طبقه کارگر یک شکست نسلی برای دموکرات ها در ایالت و سراسر کشور بوده است. و بنابراین باید تلاش نسلی برای به دست آوردن مجدد این مشترک المنافع باشد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا