آرونا، پرستار 19 ساله ای که در ایالت تامیل نادو در جنوب هند ملاقات کردم، بسیار شبیه به برخی از دوستان من در واشنگتن دی سی است - باهوش، مجرد، مطمئن و عاشق کارش. او سریع و شیوا صحبت می کند، برای نوشیدن چایش متوقف نمی شود و حتی به سختی مکث می کند تا نفس بکشد. وقتی برای اولین بار او را در کویمباتور، شهری که به صنعت نساجیاش معروف است، ملاقات کردم، او در تعطیلات ناهار است، لباس سفید تازه نشاستهای و قرمز سنتی خود را پوشیده است. بندی نقطه روی پیشانی او
اگر آرونا یکی از دوستان من در دی سی بود، هیچ کس از او نمی پرسید که چرا هنوز درگیر نشده است. اما در روستای زادگاه آرونا، اگر تا اوایل 20 سالگی شوهری نگرفتهاید، در مسیر سختی قرار دارید. «در هند یک زن خوش یمن است زیرا Srimati Basu، دانشیار دانشگاه کنتاکی که متخصص وضعیت زنان در هند است، میگوید: «او متاهل است. ازدواج نکردن برای فرد، خانواده و جامعه وحشتناک است.
برای ازدواج، دختران روستای تامیل مانند آرونا به حداقل سه پادشاه طلای بریتانیا نیاز دارند. ارز ترجیحی برای جهیزیه- معادل حدود 1,200 دلار. والدین آرونا با هم کمی کمتر از 400 دلار در سال درآمد دارند.
آرونا در کودکی آرزوی رفتن به دانشگاه را داشت. اما زمانی که 15 ساله شد، زمانی که تحصیلاتش با یارانه دولتی تمام شد، فهمید که خیلی فقیر است. سپس، یک غریبه قول داد که زندگی او را تغییر دهد. او به او پیشنهاد کار در یک کارخانه نساجی را داد که شرکتهایی از جمله تا همین اواخر تولیدکننده لباس بارداری مستقر در بریتانیا را تامین میکرد. Mothercare. دستمزد او حدود 105 دلار در ماه خواهد بود - برای غذای خانواده اش، تحصیلات بیشتر و مهمتر از همه، فرصتی برای ساختن جهیزیه کافی است.
وقتی آرونا به کارخانه رسید، در حدود 40 مایلی خانهاش، تأسیسات وسیعی یافت که در آن نزدیک به 1,000 دختر، که بسیاری از آنها در سنین نوجوانی بودند، 10 یا 15 نفر در یک اتاق زندگی میکردند. از ساعت 8 صبح تا 10 شب هر روز، از جمله آخر هفتهها، او دستگاههای زنگزدهای را که پنبه خام را به نخ میریسند، تغذیه و نظارت میکرد. روسای او اغلب او را در نیمه های شب بیدار می کردند، زیرا به یاد می آورد که "همیشه نوعی کار، 24 ساعت شبانه روز" وجود داشت. آرونا فقط یک چهارم از 105 دلاری که در ماه به او وعده داده شده بود، حدود 0.84 دلار در روز درآمد داشت.
آرونا زخمی روی دستش به من نشان می دهد که بیش از یک اینچ طول دارد، جایی که ماشینی او را بریده است. او اغلب دخترانی را می دید که از ایستادن طولانی مدت غش می کردند. یکی از آنها موهایش را کنده بود که در ماشین گیر کرد. برخی دیگر توسط سرپرستانشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. آرونا میگوید: «آنها گفتند اگر با آنها بخوابیم کمتر کار میکنیم». گاهی اوقات دختران ناپدید می شدند و همه حدس می زدند که آیا آنها مرده اند یا فرار کرده اند. با این حال، او به پول نیاز داشت، بنابراین دو سال در آنجا کار کرد. پس از رفتن او، یک سازمان حمایت از کارگران پوشاک به نام Care-T به او کمک کرد تا شغل فعلی خود را در بیمارستان پیدا کند، جایی که او به آرامی برای جهیزیه پس انداز می کند. وقتی از او می پرسم که آیا او هنوز به دانشگاه علاقه دارد، آرونا سرش را تکان می دهد و اشک چشمانش را پر می کند. اما تقریباً فوراً آنها را پاک می کند. فکر کردن در مورد آن فایده ای ندارد، زیرا او در حال حاضر درآمد ثابتی دارد. او می گوید: «من الان شغلم در بیمارستان را دوست دارم. اکثر دوستان او هنوز در کارخانه کار می کنند. (نام آرونا و سایر کارگران سابق کارخانه برای محافظت از آنها در برابر انتقام جویی تغییر کرده است.)
در تامیل نادو، بسیاری از مردم دختری مانند آرونا را می شناسند، کسی که با وعده به دست آوردن جهیزیه فریفته کار در کارخانه های پوشاک شده است. این طرح آنقدر رایج است که حتی یک نام دارد: سومانگالی، کلمه تامیل برای "زن متاهل خوشبخت". آ گزارش 2011 توسط گروه های ناظر هلندی مرکز تحقیقات شرکت های چند ملیتی و کمیته هند هلند دريافتند كه كارخانه هاي سومنگالي تخمين زده مي شود کارگران 120,000برخی از آنها در سن 13 سالگی بودند و ده ها شرکت بین المللی از جمله Gap (که این ادعا را رد کردند)، H&M، American Eagle Outfitters و Tommy Hilfiger را تامین کرد.
فروریختن ساختمان آوریل گذشته در رانا پلازای بنگلادش، که بیش از 1,000 کشته برجای گذاشت، به طور خلاصه توجه را به وضعیت اسفبار کارگران پوشاک جلب کرد. هند حتی یک بازیگر جهانی بزرگتر از بنگلادش است سومین صادرکننده بزرگ منسوجات و پوشاک در جهان (پس از چین و اتحادیه اروپا)، با حدود 29 میلیارد دلار فروش در سال 2012. بین ژوئن 2012 و ژوئن 2013، ایالات متحده حدود 2.2 میلیارد دلار لباس پنبه ای از هند وارد کرد و انتظار می رود با افزایش صنعت نساجی هند، این تعداد افزایش یابد.
در صنعت پوشاک در سراسر جهان، معمول است که کارگران تا زمانی که قراردادها را انجام ندهند، در شرایط استثماری محبوس شوند. اما در هند، سنت جهیزیه - که با وجود اینکه همچنان ادامه دارد رسما غیر قانونی است- دختران نوجوان را به ویژه در برابر این طرح ها آسیب پذیر می کند. تا حدی به همین دلیل، هند مقررات نسبتاً قوی ای برای کار کودکان دارد: کار کودکان کمتر از 14 سال در کارخانه های آنجا غیرقانونی است و همه کارگران باید برای اضافه کاری دو برابر دستمزد دریافت کنند. اما اجرای آن قوانین موضوع دیگری است. کارخانه ها تمام تلاش خود را می کنند تا اقدامات غیرقانونی را بپوشانند. (آرونا به یاد میآورد که وقتی بازرسان میآمدند - او نمیدانست که آنها حسابرسان دولتی هستند یا شرکتی - ناظران کارخانه دختران کوچکتر را به بال ویژه میپرانند. اگر آنها پیدا میشدند، به آنها میگفتند که 18 سال دارند.)
و خود کارگران به ندرت گزارش سوء استفاده می کنند، تا حدی به دلیل بسیاری از آنها از کاست های پایین تر آمده اند، از جمله دالیت، یا غیر قابل لمس هدر وایت، یکی از همکاران مرکز اخلاق هاروارد که در سطح جهانی تحقیق کرده است، میگوید: «مردم این مسائل را با مدیریت کارخانه درگیر نمیکنند، زیرا میترسند درآمد خود را از دست بدهند و از تلافیجویی احتمالی میترسند، زیرا در موقعیت آسیبپذیری در جامعه قرار دارند. زنجیره های تامین لباس او میگوید که در مصاحبههایش با کارگران کارخانه، «موارد متعدد آزار جنسی را شنیده است، که معمولاً در بافت کارگر کارخانه به معنای تجاوز جنسی است».
در سال 2012، گروه حقوق کارگران انجمن کار منصفانه بررسی کرد موارد 78 کارگر سومنگالی که در دهها کارخانه، سه سال متعهد شده بود که کار کند. از 34 دختری که قرارداد خود را کامل نکرده اند، 4 دختر بر اثر تصادف یا بیماری جان خود را از دست داده اند، 11 دختر به دلیل مشکلات بهداشتی مجبور به ترک خانه، 17 دختر توسط والدین خود به خانه برده شده و 2 دختر به تنهایی ترک کرده اند. 24 نفر هنوز در زمان مصاحبه FLA مشغول به کار بودند و XNUMX نفر قرارداد خود را تکمیل کرده بودند. چندین سازمان غیردولتی دیگر تأیید کردند که برای دختران بسیار رایج است که قرارداد خود را کامل نمی کنند و تصادفات حین کار و حتی مرگ و میرها اصلاً غیرعادی نیستند.
اگرچه برخی از کارگران به مصاحبهکنندگان گفتند که توسط ناظران مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، نویسندگان گزارش خاطرنشان کردند که دختران به ندرت چنین حوادثی را گزارش میکنند، زیرا انجام این کار میتواند بر آینده ازدواج آنها تأثیر بگذارد - و به هر حال بعید است در دادگاه نتیجهای به همراه داشته باشد. در حالی که موارد گزارش شده تجاوز جنسی در هند رو به افزایش است، میزان محکومیت (کمتر از 27 درصد) در دهه گذشته کاهش یافته استو قربانیانی که به پلیس مراجعه می کنند شناخته شده اند مورد تجاوز آنها نیز قرار گرفته است.
با وجود شواهد فزاینده مبنی بر رایج بودن سوء استفاده در کارخانههای سومانگالی، اکثر شرکتهای غربی هنوز این عمل را از زنجیرههای تامین خود حذف نکردهاند. یک گروه تجاری بزرگ آمریکایی، انجمن واردکنندگان منسوجات و پوشاک ایالات متحده (ایالات متحده آمریکا-ITA) تامین کنندگان را در سایر نقاط جهان تحت فشار قرار داده است تا شیوه های بد کار را پاکسازی کنند. اخیراً بنگلادش را متقاعد کرده است که الف برنامه پنج ساله الزام آور برای افزایش تعداد بازرسی ها و بهبود آموزش ایمنی کارگران. با این حال، وقتی از سامانتا سولت، سخنگوی این گروه، درباره کارخانههای سومانگالی پرسیدم، او گفت: "ما از شیوههای کاری که شما توضیح میدهید اطلاعی نداشتیم." او افزود که به نظر "ناراحت کننده" است.
Sinnathamby Prithiviraj مردی خشن و سنگین است که سرپرستی Care-T را بر عهده دارد، گروهی که به آرونا کمک کرد تا شغل پرستاری خود را پیدا کند. او به مدت یک دهه با دختران سومانگالی از دفتر خود در کویمباتور کار کرده است. او به 1,600 نفر از آنها کمک کرده است که پس از بازگشت از کار در کارخانه ها کار پیدا کنند. او میگوید اگر بخواهم ببینم دخترها از کجا آمدهاند، باید به روستای زادگاه آرونا بروم، جایی که اخیراً در استخدام او افزایش یافته است. او می گوید من باید به دنبال "دختران با پدران الکلی و گمشده" بگردم، زیرا "این جایی است که استخدام کنندگان به دنبال آن هستند."
صبح زود به راه افتادیم و از طریق ترافیک سنگین از کنار مراکز خرید ناتمام و کارخانه های نساجی سرپوشیده به سمت جنوب رانندگی کردیم. رسیدن به دهکده -منطقهای با 71,000 نفر چایکار، با سکونتگاههایی که در اطراف 56 املاک مختلف جمعآوری شدهاند- نیاز به رانندهای نترس دارد که یک جابجایی رکودی در پیچهای سفت مو و تحمل سالم برای افزایش ارتفاع 2,000 فوتی را مدیریت کند. ما بارها ماشین را متوقف می کنیم تا راهنمایمان استفراغ کند. وقتی رسیدیم، چای را میبینیم که در تافتهای سبز نئونی مستقیماً از دکتر سوس گل میدهد. اکثر کارگران چای از طبقه پایین هستند و حدود 3 دلار در روز درآمد دارند. فقط برای تجهیز یک کودک با کتاب و یونیفرم مدرسه، حقوق یک ماه هزینه دارد. مادری به من می گوید: «ما نمی توانیم به همه بچه هایمان غذا و مدرسه بدهیم، بنابراین آینده یک بچه را فدای بقیه می کنیم». در این مشاغل، دختران ترجیح داده می شوند، بنابراین دختران می روند.
وقتی به دفتر Care-T در دهکده می رسم، جولیا جایروسا، هماهنگ کننده 31 ساله سازمان، در اتاق کوچکی مملو از 800 زن و فرزندانشان از من استقبال می کند. جایروسا که به نظر می رسد انرژی بی حد و حصری دارد و آنقدر سریع صحبت می کند که باید از او التماس کنم که سرعتش را کم کند، دانستن اینکه در هر خانه ای در دهکده چه می گذرد، کار خودش است. او به من می گوید که در حال حاضر حداقل 34 دختر از اینجا در چیدمان های سومنگالی کار می کنند. او می گوید که ماموران برای هر کارگری که در کارخانه ها استخدام می کنند 50 تا XNUMX دلار دستمزد می گیرند و یک پوستر صورتی روشن را به من نشان می دهد که در ماه مه در سراسر روستا توزیع شده بود. این نوید می دهد که در کارخانه ها، دختران آموزش پاره وقت، اتاق خواب خصوصی و حقوق عالی دریافت خواهند کرد. جایروسا از ماموران می ترسد و می ترسد که آنها کسب و کار ناچیز او را تعطیل کنند: او فضایی را برای چند ده کارگر سابق کارخانه فراهم می کند تا از مهارت های دوخت خود استفاده کنند و لباس های خود را در روستا بفروشند. دغدغه اصلی او در حال حاضر جمع آوری پول کافی برای دستشویی کردن زنان است تا مجبور نباشند به جنگل ادامه دهند.
من روز را با Jayrosa می گذرانم و با روستائیانی که وارد و خارج از دفتر می شوند صحبت می کنم. من با پنج دختر سومنگالی سابق و همچنین سه مادر و پدری که دخترانشان را به کارخانه فرستادند، آشنا شدم. من با زنی صحبت می کنم که در یک کارخانه سقط جنین کرده بود، زیرا مجبور بود مدت زیادی در گرما بایستد، و زن دیگری که به من می گوید آزار جنسی در کارخانه او بیداد می کرد، اما "باید آنقدر باهوش باشی که در دام آنها نیفتی. ترفندها."
هنگام غروب با دختری به نام سلوی آشنا می شوم که خانواده اش مرا به خانه خود دعوت می کنند. سلوی در 20 سالگی از یک دانش آموز راهنمایی آمریکایی بزرگتر به نظر نمی رسد و 85 پوند وزن دارد. او خجالتی، ساکت است و اغلب تماس چشمی برقرار نمی کند. او می گوید که دو سال گذشته را صرف دوخت یک کارخانه کرده است. استخدامکننده به او قول 250 روپیه (حدود 4 دلار) در هر شیفت داده است، اما او میگوید که فقط 150 روپیه (حدود 2.50 دلار) به علاوه اضافه کاری 15 روپیه در ساعت درآمد داشته است - حتی اگر اضافه کاری قانونی دو برابر حقوق ساعتی او یا 34 روپیه در ساعت باشد.
شرکتی که مالک کارخانه ای است که سلوی در آن کار می کرد، لباس هایی را برای Mothercare، Walmart، H&M و Children's Place عرضه کرده است. H&M گزارش می دهد که در ممیزی های اخیر خود از سه کارخانه این شرکت، هیچ مدرکی از کارگران سومنگالی پیدا نکرده است. در سال 2011 اما گروه حقوق کارگران ضد برده داری بین المللی دریافت که شرکتی که کارخانهای را اداره میکرد که سلوی در آن کار میکرد، کمتر از نیمی از مبلغی را که به کارگران وعده داده شده بود، پرداخت میکرد، گاهی اوقات بخشی از دستمزد را تا زمانی که کارگران قراردادشان را تکمیل کنند، زیر نظر میگرفت، بر تماسهای تلفنی دختران نظارت میکرد و اجازه نمیداد والدین به آنها مراجعه کنند. فرزندان. (شرکت این اتهامات را رد می کند و سلوی به دلیل مشکلات تیروئیدش اجازه گرفت حقوق خود را دریافت کند و در ماه مارس از کارخانه مرخصی بگیرد. او قصد دارد به محض بهبودی به سر کار خود بازگردد.)
با نزدیک شدن به شب، یکی از مقامات روستا با عجله به ما می گوید که باید به ملک اصلی برگردیم. او هشدار می دهد: «مه می آید. "مردها در این زمان در حال نوشیدن به خانه می آیند. آنها غوغا می کنند. همچنین ببرها پایین می آیند." میخواهم از او بپرسم که خطرناکتر، مردان مست یا ببرها، اما او یک قدم از من جلوتر است: "فیلها. دیروز این بار، یکی اینجا بود." من فریاد می زنم: "مثل جنگل است!" راننده ام انگار می خواهد مرا خفه کند. "این مثل یک جنگل نیست is یک جنگل، "او در را به هم می زند.
آن شب به هتلم برگشتم، چمدانم را زیر و رو میکنم و به دنبال کمترین بویی میگردم که روز بعد بپوشم. من یک تی شرت قهوه ای پیدا کردم که از Urban Outfitters گرفته بودم. با کمی ترس، درزها را برای برچسب سازنده جستجو می کنم. روی آن نوشته شده است "ساخت اندونزی"، بنابراین می توانم مطمئن باشم که توسط یکی از دخترانی که اخیراً با آنها مصاحبه کرده ام ساخته نشده است. اما حتی اگر در هند ساخته شده بود، اگر من با شرکت تماس می گرفتم و سعی می کردم بفهمم از کدام کارخانه می آید، تشخیص اینکه آیا کارگران سومنگالی در کار هستند تقریبا غیرممکن بود. شرکتهای هندی سخت تلاش میکنند تا شیوههای کاری خود را ساکت نگه دارند، کارگران را از بازرسان پنهان میکنند و سازمانهای غیردولتی را تهدید میکنند که فعالیتهای آنها را افشا میکنند. Prithiviraj از Care-T می گوید: «این ایالات متحده آمریکا یا اتحادیه اروپا نیست. هیچ ایمنی فیزیکی برای ما و کارکنان ما وجود ندارد.»
دانا لیبلسون یک خبرنگار در مادر جونز دفتر واشنگتن آثار او نیز ظاهر شده است هفته, TIME's سرزمین نبرد, حقیقت, به عبارت دیگر و یاهو اخبار.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا