هنگامی که در اوایل دهه 2000 در کالج سازمان دهنده آب و هوا شدم، کلمات "جنبش آب و هوای جوانان" بیشتر به چیزی اشاره داشت که فعالان امیدوار بودند به وجود بیاورند تا یک پدیده دنیای واقعی.
تعداد فزایندهای از جوانان نگران بحران آب و هوا بودند و شروع به سازماندهی در گروههای کوچک در محوطههای دانشگاهی و جوامع در سراسر ایالات متحده کرده بودند، اما به همان اندازه که ما در مورد ایجاد یک جنبش تودهای صحبت میکردیم، در آن مقطع عمدتاً یک رویا بود.
تقریباً 20 سال بعد، غیرممکن است که انکار کنیم که جنبش بسیار واقعی و پر جنب و جوش اقلیم جوانان به یک نیروی مهم در سیاست ملی تبدیل شده است. با افزایش کمپین هایی مانند اعتصابات مدارس جمعه برای آینده در چند سال پیش، به شکلی بی سابقه در کانون توجه عمومی قرار گرفت. در این سال، ایالات متحده اولین بخش عمده قانون ملی آب و هوا را تصویب کرد. کار زیادی باقی مانده است که باید انجام شود، اما ظهور یک جنبش توده ای به رهبری جوانان برای آینده ای قابل زندگی باید یکی از مهم ترین تحولات مثبت در سیاست قرن بیست و یکم در نظر گرفته شود.
من دیدگاه منحصربهفردی در مورد چگونگی پیدایش این جنبش دارم، زیرا در دو سال و نیم گذشته در حال تحقیق و نوشتن کتابی در مورد رشد فعالیتهای جوی جوانان در ایالات متحده بودم و با بیش از 100 رهبر جنبش گذشته و فعلی مصاحبه کردم. برای این پروژه، اکثر مصاحبه ها در سال 2020 بلافاصله پس از بزرگترین و دگرگون کننده ترین اعتراضات آب و هوایی در تاریخ کشورمان انجام شد. "سازندگان جنبش: چگونه فعالان جوان سیاست تغییرات آب و هوایی را تغییر دادند” اوایل این ماه منتشر شد.
کار بر روی این کتاب به من درسهای ارزشمندی در مورد چگونگی ظهور و ایجاد تغییر جنبشهای اجتماعی، که اکنون بیش از همیشه مرتبط هستند، به من آموخت. این هفته، همه نگاهها به دیدار رهبران جهان در شرمالشیخ، مصر برای آخرین دور مذاکرات بینالمللی آبوهوایی است – اما هر توافقی که از آن گردهمایی حاصل شود، در نهایت اهمیت کمتری نسبت به واکنش فعالان خواهد داشت. این اکنون زمان مناسبی برای به اشتراک گذاشتن برخی از درسهای دو دهه اخیر سازماندهی آب و هوا میکند.
1. اقدامات خوب طراحی شده می تواند اثرات موج دار بزرگی داشته باشد. نوشتن «جنبش سازان» را پس از کار بر روی یک سری داستان آغاز کردم راه انداختن عدم خشونت در اعتصابات اقلیمی و رشته های مرتبط مدرن فعالیت اقلیمی جوانان. من شیفته کشف این موضوع شدم که در حالی که گرتا تونبرگ نوجوان سوئدی جنبش اعتصابی را پایهگذاری کرد، خاستگاه آن با تحولات ایالات متحده مرتبط بود - بهویژه روز راهپیماییهایی که سازمان به رهبری نوجوانان در جولای ۲۰۱۸ سازماندهی شد.
راهپیمایی ساعت صفر، که شامل یک اقدام شاخص در واشنگتن دی سی بود، یکی از اولین روزهای ملی اقدامات آب و هوایی بود که تقریباً به طور کامل توسط نسل Z هماهنگ شد. مرکز خرید ملی برای درگیر شدن در سیاست - شاهکار کوچکی نیست. با این حال، برخی از سازمان دهندگانی که من با آنها مصاحبه کردم، اشاره کردند که امیدوار بودند جمعیت بیشتری داشته باشند.
سهیلا الدیب که مدیر جهانی Zero Hour بود وقتی در اوایل سال 16 با او صحبت کردم، گفت: "به عنوان نوجوانان 17 و 2020 ساله، ما می خواستیم هزاران یا میلیون ها نفر در آنجا حضور یابند. شاید این واقع بینانه نبود- و سپس به معنای واقعی کلمه در رژه ما باران بارید. اما به هر حال گذر از راهپیمایی ما بسیار قدرتمند بود.»
روز عمل ساعت صفر مطمئناً یک شکست نبود. در واقع، تیترهای رسانه ملی را ایجاد کرد. با این حال، در مقایسه با سایر اعتراضات توده ای مانند راهپیمایی زنان در سال 2017، نسبتاً کوچک بود. یک ارزیابی معقول در آن زمان ممکن بود این باشد که این اقدام به طور موقت به افزایش توجه عمومی به بحران آب و هوا و جلب توجه برخی از سیاست گذاران کمک می کند، اما تأثیر بلندمدت بر سیاست ملی حداقل خواهد بود. این اشتباه بیشتر از این نمی توانست باشد.
رهبران ساعت صفر چشم اندازی را برای یک جنبش توده ای به رهبری جوانان در مورد تغییرات آب و هوایی ارائه کردند که در نسل Z طنین انداز شد و آنها به طرز ماهرانه ای آن را در رسانه های اجتماعی پخش کردند. تلاشهای آنها توجه گرتا تونبرگ را به خود جلب کرد و - همراه با جنبشهای دیگری مانند راهپیمایی برای زندگی ما - به او کمک کرد تا در اواخر همان سال، جمعهها برای آینده را راهاندازی کند. در سال 2019، ساعت صفر یک بازیگر کلیدی در سازماندهی رویدادهای اعتصابی بود که به بزرگترین روز جهانی اعتراضات آب و هوایی در تاریخ تبدیل شد. نکته اولیه: اقداماتی که دارای پیامی الهامبخش و واضح هستند میتوانند اثرات موجی داشته باشند که پیشبینی آن دشوار است و ممکن است بسیار فراتر از روز اعتراض باشد.
2. همه چیز را بخواهید. در مصاحبه روشنگر دیگری که انجام دادم، ویل لارنس، یکی از بنیانگذاران جنبش Sunrise به من گفت: "تنها رویکرد معتبر برای سیاست آب و هوا این است که در واقع همه چیز را بخواهی." ما در حال بحث در مورد تحصن های Sunrise در سال 2018 در دفاتر نانسی پلوسی و دیگر رهبران کنگره بودیم که منجر به منجنیق شد. ایده یک معامله جدید سبز در کانون توجه ملی قرار گیرد.
سالها قبل از تحصنهای Sunrise، خرد متعارف جنبش آبوهوایی معتقد بود که کمپین برای قانونگذاری ملی تقریباً بیمعنی است، با شکست تمام اما مطمئن. با این حال، Sunrise این موضع را گرفت که پرداختن به بحران آب و هوا نیازمند ایدههای بزرگ و جسورانه برابر با مقیاس چالش است. لارنس گفت که «دهها قانون در طول سالها لازم است». ما باید سیستم های برق، کشاورزی و حمل و نقل را به طور کامل بازسازی کنیم. ما در مورد اختراع مجدد جامعه صحبت می کنیم.»
حتی در شرایطی که جمهوری خواهان منکر تغییرات آب و هوایی هستند که سنا و ریاست جمهوری را کنترل می کنند، Sunrise آب و هوا را در دستور کار سیاسی قرار داد تا جایی که مذاکرات در مورد قوانین فدرال بلافاصله پس از روی کار آمدن رئیس جمهور بایدن و کنگره تحت کنترل دموکرات ها در سال گذشته آغاز شد. این امر در نهایت منجر به تصویب قوانین اقلیمی گسترده در قانون کاهش تورم شد. IRA از کامل بودن فاصله زیادی دارد، اما نشان دهنده اولین قانون عمده آب و هوا در تاریخ ایالات متحده است. اگر گروه هایی مانند طلوع آفتاب شرایط بحث سیاسی درباره آب و هوا را تغییر نمی دادند، ممکن بود این پیروزی هرگز اتفاق نمی افتاد.
3. حرکات با ایجاد بر روی یکدیگر موفق می شوند. در حین نوشتن در مورد اعتصابات آب و هوایی، جنبش طلوع آفتاب، و دیگر کمپین های اخیر آب و هوا، متوجه مشکلی در نحوه صحبت مکرر روایت های رسانه ای درباره این جنبش شدم. اغلب اوقات، افزایش فعالیتهای جوانان به عنوان پدیدهای جدید به تصویر کشیده میشد که ظاهراً از هیچ جا برخاسته است. وقتی گروههای آب و هوایی مسنتر در مقالات خبری مطرح شدند، تمرکز بر این بود که چگونه سازماندهندگان جوان آنها را رها میکنند. به عنوان مثال، در غیر این صورت اوایل روشنگری جمهوری جدید داستان on Sunrise بنیانگذاران آن را «پناهگرانی از سازمانهای آب و هوایی اصلیتر» توصیف میکند، که متضمن فرآیندی است که در آن فعالان از جنبشهای قدیمی و «ناموفق» فرار میکنند و به جنبشهای «موفق» جدید میپیوندند یا راهاندازی میکنند.
در واقع، من متقاعد شدهام که موج فعالیتهای اقلیمی جوانان در چند سال گذشته هرگز به این اندازه موفقیتآمیز نبود، اگر نسل قدیمیتری از سازمانهای آب و هوایی پیش از آن نبودند. این گروه ها - از جمله 350.org، انرژی اکشن ائتلاف (شبکه تغییر قدرت کنونی) و ائتلاف دانشجویی سیرا - گاهی اوقات مرتکب اشتباهات جدی می شوند و فعالان نسل Z به درستی سعی کرده اند از کجا اشتباه کرده اند درس بگیرند. اما بدون آنها، نسل جدید سازمان های آب و هوایی نمی توانست به این سرعت و به طور موثر گسترش یابد.
سازمانهای موجود مانند شبکه آب و هوای کاسکید واقع در شمال غرب اقیانوس آرام به جنبش طلوع آفتاب کمک کردند تا در مکانهایی دور از مراکز جمعیتی ساحل شرقی که منشأ آن بود، ریشه دواند. و زمانی که Zero Hour به یک حامی مالی برای کمک به پردازش کمک های مالی معاف از مالیات برای روز راهپیمایی خود نیاز داشت، یکی را در Power Shift Network پیدا کرد.
جنبشهای اجتماعی موفق بهجای مجموعهای از گروههایی که به وجود میآیند، موفق میشوند یا شکست میخورند و جایگزین یکدیگر میشوند، جوامعی از سازمانهای در هم تنیده هستند که درگیر یادگیری از یکدیگر، بهبود شیوههای قدیمی، و رشد اعضای جدید هستند. این یک فرآیند کثیف است، و گهگاه گروهها برای فضا با هم رقابت میکنند یا به روشهای غیرمولد دیگری تعامل دارند. اما نسل Z به طرز ماهرانهای بر اساس فعالیتهای فعالانی که پیش از آنها آمده بودند، ساخته شد. به طور مشابه، موج بعدی سازماندهی آب و هوا تقریباً به طور قطع از گروه هایی که اکنون در پیشاهنگ جنبش هستند، درس می گیرد و از آنها الهام می گیرد.
4. عدالت محوری. احتمالاً بزرگترین اشتباه سازمانهای جریان اصلی که در زمان پیوستن من به این جنبش بر صحنه ملی جو جوانان مسلط بودند، مرتکب نشدن در اولویت دادن به تنوع و عدالت بود. شادیا فاین وود، فعال آمریکایی عرب، یکی از معدود سازمان دهندگان رنگین پوست که در آن شرکت کرد، گفت: «از سوی برخی گروه ها این احساس وجود داشت که ما باید قبل از هر چیز دیگری انتشار کربن را کاهش دهیم، و بی میلی به بررسی مسائل مربوط به عدالت یا نژاد». در جلسات اولیه ائتلاف اقدام انرژی یا EAC.
این بی میلی، همان افرادی را که بیشترین تأثیر را از استخراج سوخت های فسیلی و الگوهای آب و هوایی مختل می کنند، بیگانه کرد. این یک وضعیت غیرقابل دفاع بود، و در سال 2015 EAC لیدیا آویلا، اولین مدیر اجرایی رنگی خود را استخدام کرد، که مسیر جدیدی را به جلو ترسیم کرد. آویلا EAC را - که در ابتدا به عنوان یک کمیته راهبری برای ائتلاف بزرگی از گروههای آب و هوایی خدمت میکرد - از طریق انتقال به شبکه تغییر قدرت غیرمتمرکزتر و متمرکز بر عدالت حمایت کرد. به گفته مدیر اجرایی فعلی PSN، دنی سیگوالت، 60 درصد از شرکت کنندگان در نشست سالانه 2020 سازمان برای سازمان های عضو، جوانان رنگین پوست بودند.
با وجود پیشرفت واقعی در برخی موارد، مبارزه برای یک جنبش آب و هوایی فراگیر یک راهپیمایی خطی به جلو نبوده است. برعکس: پویایی وود که در روزهای اولیه جنبش مشاهده شد، امروزه در بسیاری از گروه های آب و هوایی، هم در سطح ملی و هم در سطح محلی، ادامه دارد. تاریخ نشان می دهد که راه حل این است که به طور فعال نیازهای جوامع رنگین پوست خط مقدم را متمرکز کنیم و کار ضد ظلم را در خود جنبش در اولویت قرار دهیم. امروزه، گروههایی مانند PSN برای کمک به سایر سازمانها در انجام این انتقال ایجاد شدهاند و فعالان باید از این منبع استفاده کنند.
5. هیچ جایگزینی برای اقدام مستقیم وجود ندارد. تقریباً هر جنبش اجتماعی موفقی از طیفی از تاکتیکها استفاده کرده است - از لابیگری گرفته تا اقدام مستقیم غیرخشونتآمیز. با این حال، برای سالها جنبش جوانان اقلیم و گروههای آب و هوایی ایالات متحده به طور گستردهتر تمایلی به پذیرش اعتراضات مخرب در مقیاس وسیع نداشتند.
تیم دی کریستوفر، که به دلیل خارج کردن نفت و گاز از ریل دستگیر شد، گفت: «استراتژی جنبش یکی از مماشات بود، برای افراد صاحب قدرت و تلاش برای متقاعد کردن آنها که میتوانیم جهانی تمیزتر و سبزتر داشته باشیم، اما ساختارهای اجتماعی موجود را در جای خود باقی میگذارد. حراج به عنوان دانشجوی دانشگاه یوتا در سال 2008. "این کار نمی کرد. جنبشهای موفق همیشه چشماندازی بزرگ و رادیکال داشتهاند که بالای ساختار قدرت را تهدید میکند.»
نقض غیر خشونت آمیز قانون برای مداخله در استخراج یا احتراق سوخت های فسیلی، فوریت اخلاقی بحران آب و هوا را به ارمغان می آورد و در عین حال باعث اختلال در سیستم هایی می شود که امکان نابودی سیاره را برای کسب سود فراهم می کند. دی کریستوفر زمانی که وارد حراجی دفتر مدیریت زمین شد و از تمام شرکت های نفتی حاضر در اتاق پیشی گرفت، دست به چنین اقدامی زد و حق زمینی به ارزش 1.7 میلیون دلار را به دست آورد که قادر به پرداخت آن نبود. اقدامات او ناقض قانون اصلاحات اجاره نفت و گاز فدرال بود و او پس از محاکمه کردن پرونده خود به دو سال زندان محکوم شد.
امروزه، اقدام مستقیم در جنبش آب و هوا بسیار گستردهتر است - از تحصنهای سانرایز در کاپیتول هیل گرفته تا کمپینهای سرمایهگذاری که جلسات هیئت امنای دانشگاه را مختل میکند. اما راه رسیدن به یک جنبش جسورتر که مایل به پذیرش چنین خطراتی باشد، آسان نبود. شکست نشست مهم آب و هوای سازمان ملل در کپنهاگ در سال 2009 باعث شد که پیام رادیکال افرادی مانند دی کریستوفر در میان فعالان بیشتری طنین انداز شود. و بیش از یک دهه بعد، هنوز فضای زیادی برای آزمایش وجود دارد که نوبت به کاربرد استراتژیک اقدام مستقیم در یک چشمانداز سیاسی ناسازگار میرسد.
6. مقابله با صنعت سوخت های فسیلی. در طول دوره جستجوی روح پس از فروپاشی مذاکرات کپنهاگ، گروه های آب و هوایی تحت رهبری جوانان متوجه شدند که قدرت سیاسی صنعت سوخت های فسیلی را دست کم گرفته اند. اگر قرار بود قوانین ملی آب و هوا در ایالات متحده از خط پایان عبور کند، جنبش نیاز به تضعیف کنترل شرکت های زغال سنگ، نفت و گاز بر نهادهای سیاسی داشت. جوامع خط مقدم دهها سال است که این صنایع را به چالش میکشند، اما یکی از اولین پروژههای سوخت فسیلی که جنبش ملی اقلیم جوانان به طور کلی انجام داد، شنهای قیر کانادا و شبکه خطوط لوله نفت مرتبط با آن بود.
مبارزه ضد خط لوله کیستون XL - نمادین ترین کمپین ماسه های قیر - شامل هزاران نفر و شامل گروه های ملی مانند 350.org و همچنین جوامع بومی در مسیر خط لوله بود. در سال 2013، مجموعهای از آموزشهای تحت رهبری بومیها به نام Moccasins on the Ground، مهارتهای اقدام مستقیم را به جنگجویان خط لوله و متحدان آموزش داد. جوزف وایت آیز، یک سازماندهنده جوان از منطقه رودخانه شاین سیوکس در امتداد مسیر پیشنهادی کیستون XL، گفت: «دیدن مردم بومی در حال توانمندسازی مردم بومی بسیار عالی بود. "هیچ نفوذ سفید بیرونی وجود نداشت که به ما بگوید چه کنیم. این فقط ما بودیم که نقشه خود را برای توقف خط لوله ایجاد کردیم.»
اگر Keystone XL به شکلی اساسی شکسته میشد، احتمالاً با یکی از بزرگترین کمپینهای مقاومت اقدام مستقیم در تاریخ جنبش آبوهوایی روبرو میشد، مشابه اعتراضات سال 2016 علیه خط لوله داکوتا اکسس در Standing Rock. همانطور که معلوم شد، اقدام مستقیم در مقیاس کوچکتر همراه با تاکتیکهای متعارفتر برای متوقف کردن Keystone XL کافی بود - و رد خط لوله توسط دو رئیس جمهور دموکرات نشان داد که چگونه ثروت صنعت سوخت فسیلی سقوط کرده است. در همین حال، سازماندهی در برابر Keystone XL به تسریع یک جنبش ملی متشکل از افرادی که در حال مبارزه با زیرساخت های سوخت فسیلی در جوامع خود بودند کمک کرد.
در اواخر دهه 2010، جنبش ملی اقلیم جوانان تا جایی رشد کرد که یک صنعت سوخت فسیلی که زمانی شکست ناپذیر بود، کنترل خود را بر رویدادهای واشنگتن از دست داد. تغییر تودهها به انرژیهای تجدیدپذیر - اگر جنبش بتواند حامیان خود را به تعداد کافی بسیج کند.
7. بسیج جمعی خیابانی کار می کند. اعتصابات اقلیمی بزرگ چند سال پیش در سال 2020 کاهش یافت که عمدتاً به دلیل محدودیت های ناشی از COVID در تجمعات بزرگ بود. با این حال، خاطره این بسیج ها به اندازه کافی در آگاهی عمومی تازه باقی ماند تا بر رویدادها تأثیر بگذارد، زیرا کنگره در مورد سیاست های آب و هوایی در سال های 2021 و 2022 بحث می کرد، و آب و هوا در اولویت رهبران کنگره باقی ماند، به گونه ای که قبلاً هرگز اتفاق نیفتاده بود. اگر امتیازات واقعی به آلایندهها در قانون کاهش تورم یادآوری میکند که صنعت سوختهای فسیلی همچنان قدرتمند است، این واقعیت که قوانین اقلیمی گسترده تصویب شده است گواهی بر این است که چگونه فعالان جوان در چند دهه اخیر گفتمان سیاسی را تغییر دادهاند. سال ها.
این و رویدادهای سیاسی سال گذشته را با سالهای 2009-2010 مقایسه کنید، آخرین باری که قانونگذاران فدرال درباره قوانین مهم آب و هوایی بحث کردند. رهبران دموکرات علیرغم داشتن اکثریت بیشتر در کنگره، نتوانستند لایحه آب و هوا را به خط پایان برسانند، عمدتاً به دلیل مخالفت سناتورهای گروه خود که نماینده ایالت های وابسته به سوخت فسیلی بودند. در مقابل، امسال همه دموکراتهای سنا در نهایت از قانون آب و هوا حمایت کردند، حتی اگر به طرز ناامیدانه و به شکلی ضعیف. تقریباً بدون شک بدون سالها سازماندهی که صنعت سوختهای فسیلی را تضعیف کرده و فعالان آب و هوا را در موقعیتی قویتر از همیشه قرار داده است، این اتفاق نمیافتد.
نزدیک به دو دهه طول کشید تا یک جنبش اقلیمی جوانان به اندازه کافی قدرتمند برای تصویب یک لایحه آب و هوایی فدرال ایجاد شود. با این حال، علیرغم فراز و نشیب ها، فعالان جوان هرگز از سازماندهی دست برنداشتند. ویل بیتس از 350.org گفت: "حرکات دارای قوس هستند." اونا بالا و پایینی دارند. آنها متوجه شکست خواهند شد و باید از آنجا چیز جدیدی بسازند. در آن لحظههایی که متوقف نمیشوی، دو برابر میشوی.»
امروز جنبش با چالشهای جدیدی روبرو است، از احتمال موجهای جدید کووید گرفته تا خصمانهتر مجلس نمایندگان ایالات متحده. با این حال، این قطعات برای ادامه قدرت و تجربه تجدید حیات در آینده آماده هستند. این ضروری است - زیرا هنوز کار زیادی برای فعالان آب و هوا وجود دارد.
حرکت آینده
البته تصویب IRA به معنای پایان کار جنبش اقلیم جوانان نیست. در عوض، اکنون زمان آن است که بر موفقیت های اخیر تکیه کنیم و به فشار برای تغییر تحول آفرینی که لارنس Sunrise از آن صحبت کرده است ادامه دهیم. با این حال، در آینده، کار فعالان آب و هوای ایالات متحده بیشتر شبیه کار همکاران اروپایی آنها خواهد بود، که در تلاشند رهبران را متقاعد کنند که تعهدات آب و هوایی موجود را دنبال کنند و بر اساس آن به جای متعهد به انجام کاری در وهله اول، عمل کنند. با توجه به درسهای گذشته، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که جنبش آب و هوا آینده پر جنب و جوش و قدرتمندی دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم «جنبش سازان» را بنویسم.
چند سال اخیر تحقیق و نوشتن در مورد جنبش اقلیم جوانان بیش از هر زمان دیگری از پدیده ای الهام گرفته ام که واقعاً طبق معمول سیاست را به هم ریخته است. بینشها و نقل قولهای موجود در این قطعه تنها نمونهای کوچک از خردی است که رهبران فعال در حین کار بر روی کتاب با من به اشتراک گذاشتهاند، که به عنوان منبعی ارزشمند برای سازماندهندگان امروزی طراحی شده است. با این حال، امید من این نیست که فعالان صرفاً تلاش کنند اقدامات و کمپینهای گذشته را تکرار کنند - بلکه درسهایی مانند آنچه در بالا خلاصه شد به اطلاعرسانی رویکردهای جدید سازماندهی کمک میکند که ممکن است با آنچه تاکنون دیده شده متفاوت باشد.
آنچه واضح است این است که جنبش آینده، مسلح به خرد از گذشته و تمایل به آزمایش که مدتها مشخصه فعالیتهای اقلیمی جوانان بوده است، پتانسیل ایجاد مجدد سیاست را دارد، به گونهای که بسیاری از ما حتی نمیتوانیم تصور کنیم. .
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا