در انتخابات آلمان - مانند انتخابات آتی، مثل همیشه در روز یکشنبه - تنها کاری که باید انجام دهید این است که برگه ثبت نامی را که برای هر شهروندی پست می شود ارائه دهید، سپس روی برگه رای کاغذی صلیب ایجاد کنید. بدون مشکل با رئیس، بدون از دست دادن کار، صف های طولانی یا نزاع در مورد تقلب یا تبعیض. آسان به نظر می رسد.
اما این برگههای رای میتوانند بسیار، بسیار طولانی باشند - و انتخاب صحیح برای ضربات شما میتواند مشکلاتی را ایجاد کند. 47 حزب در حال رقابت برای کرسی های بوندستاگ هستند. شاید عاقلانه باشد که حسابی، شاید حتی حساب دیفرانسیل و انتگرال را بررسی کنیم. امسال برلین انتخابات ایالتی خود را نیز برگزار میکند، با 34 حزب که برای مجلس نمایندگان آن و برای همه شوراهای 1 محله رقابت میکنند. یک مداد تراش خوب ممکن است مفید باشد (یا یک نقطه توپ). آنها عمدتاً کوچک و حتی کوچک هستند، مانند حزب حقوق حیوانات، اصلاح طلب لیبرال-محافظه کار، یا حزبی که توسط بیوه آلمانی لیندون لاروش، یک تحریک کننده آمریکایی در سال های گذشته اداره می شود. یا حزب کوچک کمونیست آلمان. تعداد کمی به XNUMX درصد می رسند.
تنها شش نفر در سال های اخیر رقبای اصلی بوده اند که سه تای آنها در سمت راست قرار گرفته اند. «اتحادیه» مسیحی (CDU-CSU)، یک حزب دوگانه با خواهر دوقلوی باواریایی خاص خود، اکنون فاقد جذابیت مادرانه آنگلا مرکل است. نامزد اصلی آن، آرمین لاشت محافظهکار، به طور کلی میخواهد «یک مسیر را دنبال کند»، اما کاریزمای نزدیک به صفر دارد. تا همین اواخر پیشتاز بود، اما پس از آن، تا حدی به دلیل سردرگمی CDU در بحران کرونا و فاجعه سیل، به 20 درصد کاهش یافت. گیر افتادن لاشت در تلویزیون با خنده خصوصی در حالی که رئیس جمهور از قربانیان سیل چشم پوشی کرد کمکی به او نکرد. تلاش های دیوانه وار او برای معکوس کردن این روند عمدتاً شامل طعمه قرمزی در مورد "خطرات چپ" است.
متحد کوچک اتحادیه، حزب دموکرات آزاد (FDP)، تقریباً به صراحت طرفدار تجارت است: "از ثروتمندان مالیات نگیرید!" اما رهبر تکنفرهاش، مانند همیشه، توانسته است آن را در مقیاس نظرسنجی به ۱۱ درصد برساند.
سپس حزب نئوفاشیست آلترناتیو برای آلمان (AfD) است. یکی از دو چهره اش به دنبال احترام است، تا حدودی حواسش به زبانش است و سعی می کند دیگران را، حداقل فعلا، وادار کند که دست های شادتر هیتلری خود را در جیب خود نگه دارند و با بازوی سفت کلامی (یا واقعی) خود را نگه دارند. سلام می کند ائتلاف با AfD هنوز برای همه احزاب تابو است، اگرچه برخی از راستگرایان CDU-CSU دائماً با این ایده معاشقه میکنند.
اما در حالی که AfD در 10-11 درصد راکد مانده است، حزب جدیدی به نام The Basis (یعنی "ریشه های مردمی") ایجاد شده است. به نظر می رسد تنها برنامه آن رد ماسک صورت و فاصله گذاری اجتماعی است - و پلیس هایی که سعی می کنند آنها را اجرا کنند. این افراد را هم از چپ و هم از راست افراطی جذب میکند، برخی از ضد واکسنهای دیوانه اما اکثراً افرادی که از محدودیتهای ویروسی و دستپاچگی دولت، خشن و سودجویی از همهگیری، با پول و سانسور خسته شدهاند. آیا محو خواهد شد (شاید با کرونا) یا تبدیل به یک تهدید می شود که حامیان مالی و حامیان آن مبهم و مرموز باقی می مانند. خواهیم دید.
در مورد سه «حزب چپ میانه» چطور؟ سوسیال دموکرات ها (SPD) به نظر محکوم به سقوط کامل بودند. در ماه ژوئن آنها با 14% در حال خزیدن بودند، که برای حزب دوم آلمان بسیار پایین بود. اما ناگهان به آسمان اوج گرفتند. اکنون با 25 درصد در نظرسنجی ها، در حالی که تنها چند روز به پایان آن باقی مانده است، به نظر می رسد که قوی ترین آنها ظاهر شوند. کاندیدای اصلی آنها، اولاف شولز، اکنون معاون صدراعظم و وزیر دارایی، رفتاری با اعتماد به نفس، بیپروا، اما صریح دارد که علیرغم رسواییهای یکی پس از دیگری، مانند مشاوره مخفیانه به یک بانک هامبورگ در غول مالیاتی، رأیدهندگان زیادی را جلب کرده است. در حالی که شهردار آن شهر بود، یا «نادیده گرفتن» کلاهبرداری یک شرکت مالی ساختگی، میلیاردها دلار که قرار بود اداره او نظارت کند. اما پس از آن، دست بسیاری از سیاستمداران «مسیحی» به هیچ وجه تمیزتر نیست. SPD به نوعی به هنرهای ظریفی دست یافته است تا به کارگران قول بهبودهای خوب را بدهد - قبل از انتخابات - اما اگر پیروز شود، آنها را آب می کند، فراموش می کند یا حتی آنها را از بین می برد، با این حال به نوعی اعتماد را به موقع برای انتخابات بعدی به دست می آورد.
حزب سبزها نیز سوار بر ترن هوایی رای گیری شد و در آوریل گذشته به مقام اول بی سابقه ای دست یافت (با 28 درصد). برای دو ماه به نظر می رسید که رهبر جوان و پرانرژی آن، آنالنا باربوک، حتی ممکن است صدراعظم شود. اما افسوس که در ژوئن دوباره به جایگاه دوم یا سوم سقوط کرد. حمایت عمومی از شور و شوق شاد او به همان سرعتی که کاهش یافته بود، کاهش یافت، در حالی که حزب او با مشکل انجام انشعابات مواجه است. حفظ شهرت دیرینه خود به عنوان یک حزب چپ برای حفظ محیط زیست جوان تر، اما از دست دادن گارد قدیمی قدیمی تر، که زمانی چپ بود و اکنون عمدتاً در موقعیت خوبی قرار گرفته بود.
و سپس Die Linke، چپ، با بقایای حزب اتحاد سوسیالیست که به مدت چهل سال بر جمهوری آلمان شرقی حکومت کرد و سپس، کاهش یافت، اصلاح شد، تجدید قوا شد، با چپهای مبارز آلمان غربی در تلاشی مشترک برای به حرکت درآوردن صحنههای سیاسی پیوست. علیرغم مشکلات بیشماری (مانند رسانههای جمعی) موفقیتهای واقعی داشت. و انبوهی از اختلافات درون حزبی.
یکی از موفقیتها در ایالت تورینگن بود، جایی که آن (جناح راست حزب) بالاترین جایگاه را دارد، به خوبی جلوتر از SPD و سبزها، که با آنها در دولت مشترک است. سه گانه "چپ از مرکز" به رهبری SPD نیز در چهار سال گذشته بر برلین حکومت کرده اند. اگر بتوانیم به نظرسنجی ها اعتماد کنیم، چهار مورد دیگر ادامه خواهد داشت.
اما در حالی که آنها در پایتخت و بزرگترین کلان شهر آلمان در قانون مشترک هستند، همیشه برنامه های مشترکی ندارند. این در بحث مسکن، در شهری که اکثر مردم در آپارتمانهای اجارهای زندگی میکنند، واضحتر است. آنها با قانونی موافقت کردند که سطح اجاره بها را محدود می کند و افزایش را ممنوع می کند، اما دادگاه عالی آلمان حکم داد که چنین تصمیماتی جز در سطح ملی نمی تواند اتخاذ شود. سپس یک گروه ستیزه جوی غیر حزبی کمپین همه پرسی جدیدی را راه اندازی کرد. مجبور کردن تمام بنگاههای املاک و مستغلات که بیش از 3000 آپارتمان دارند، آنها را به مالکیت عمومی بسپارند، که به معنای «مصادره» 240,000 آپارتمان در ازای قیمتی است که شهر با پرداختهای منظم اجاره بهای مردم، اما بدون هیچکدام از افزایشهای دائمی در آن، دوباره به دست میآورد. برنامه های اصیل سازی غول های املاک و مستغلات ربع میلیون برلینی طومارهایی را امضا کردند، بسیار بیشتر از آنچه لازم بود، بنابراین این طرح را یکشنبه آینده در برلین به رای گذاشتند - یک برگه رای دیگر! در صورت تصویب، این مصادره باید توسط نمایندگان تازه منتخب شهرستان مورد بحث قرار گیرد. چپ، علیرغم تمایلات «معتدل» خود در برلین، از حمایت کامل برخوردار است. سبزها؟ فقط با نیمه دل، و برخلاف چپ، امضاهای کمی جمع آوری کردند. در مورد SPD، از جمله نامزد اصلی آن، که ممکن است اولین شهردار زن برلین شود، به شدت مخالف است. پیوندهای آن با املاک و مستغلات بزرگ قوی تر از هر اصل به نظر می رسد. بنابراین اوقات گرم در برلین ممکن است فقط طبیعت آب و هوایی نداشته باشد!
بحث در صحنه ملی حول یک سوال کلیدی می چرخد. کی با کی اگر حزب سوسیال دموکرات با اولاف شولز مقام اول را کسب کند، همچنان برای تشکیل دولت به شرکای نیاز دارد. یکی از آنها مطمئناً نزدیکترین همسایه آن، سبزها خواهد بود. اما این دو نفر به سختی به نیمی از کرسی ها و آرای مورد نیاز خواهند رسید. چه کسی پای سوم یک مدفوع بسیار لرزان را فراهم می کند؟ Big-biz FDP، کدام هر دوی آنها را دوست ندارد؟ یا چپ؟ SPD و سبزها نیز بالهایی دارند. جناح راست آنها اصرار دارند: "هرگز با آن قرمزهای آلوده به GDR!" جناح چپ آنها بی سر و صدا مخالفت می کنند: «شاید در نهایت با چپ، اما تنها در صورتی که به مخالفت خود با اعزام سربازان آلمانی به خارج از کشور برای ناتو یا ماموریت های دیگر پایان دهد.»
Wings of The Left همچنین می تواند در جهت مخالف هم تکان بخورد. برخی می گویند: «ما باید حاضر به سازش باشیم. فقط به این فکر کنید که داشتن وزرا در دولت فدرال به چه معناست.»
برخی دیگر در تناقض هستند: «این به معنای دست کشیدن از مخالفت ما با توسعه طلبی آلمان و تقویت نظامی، قلب دلیل وجودی حزب ما است! صرف نظر از هر گونه تلاشی که ما، کوچکترین و ضعیف ترین آنها در این سه نفر، برای به دست آوردن پیشرفت برای کارگران، افراد مسن یا کودکان انجام دهیم، در این صورت دیگر ضد امپریالیست نخواهیم بود، بلکه از تشکیلاتی حمایت می کنیم که چپ های واقعی از زمان جنگ جهانی با آن مخالفت کرده اند. یکی! ما دیگر تنها «حزب صلح» نخواهیم بود - و بنابراین زائد!»
اما چپ با تهدیدی به مراتب بزرگتر مواجه است. ارقام آن در نظرسنجی ها، پس از کاهش از 11 درصد، به 7، حتی 6 درصد - به طرز خطرناکی نزدیک به 5 درصد کاهش یافت. اگر حزب نتواند به آن خط تقسیم جادویی برسد، وضعیت خود را به عنوان یک کسری، تقریباً همه نمایندگان، حقوق خود در رسانهها، حمایت مالی رسمی از دست میدهد - و نزدیک به از دست دادن اثربخشی زیاد و هر صدای شنیدنی برای مترقیها خواهد بود! به نحوی نتوانسته است عده ای بیشتر از «وفاداران قدیمی» رو به کاهش خود را متقاعد کند که شانس واقعی برای بهبود زندگی آنها را دارد. در آلمان شرقی اغلب به عنوان بخشی از "تاسیس" در نظر گرفته می شود. در آلمان غربی هنوز زیر بار تعصبات ضد کمونیستی و ضد جمهوری دموکراتیک آلمان است. به جز در مورد رانت، به عنوان یک جنگجوی نیرومند و سرکش شهرت پیدا نکرده است. علیرغم تلاش های فراوان شجاعانه، در خطر بزرگی قرار دارد.
اگر با این چالش روبرو شود، مسئله پیوستن به یک ائتلاف دولتی باقی می ماند – در صورت دعوت. از دو نامزد اصلی چپ در روز یکشنبه، دیتمار بارتش، آلمانی شرقی، به ائتلاف «قرمز-سبز-قرمز» متمایل است (SPD و چپ هر دو مدعی هستند قرمز رنگ حزب است). نامزد اصلی دیگر، ژانین ویسلر از هسن آلمان غربی، از ایده چنین مصالحهای ناراضی به نظر میرسد، هرچند که میتواند برای او کرسی در کابینه فدرال بگیرد. در مناظرههای تلویزیونی، جنین مبارزی سرسخت، سخت، واضح، همیشه (یا تقریباً همیشه) با لبخندی دوستانه بوده و در عین حال به برنامههای محدود احزاب دیگر و خصومتهای اغلب نگرانکننده آنها نسبت به روسیه و چین ضربه میزند. او به بلاتکلیفی SPD و سبزها اشاره می کند که ممکن است بخواهند چپ به اکثریت دست یابد - اگر به اندازه کافی رام باشد - و اگر بیش از 5٪ را به دست آورد!
این ماه های ویروس زمان های پیچیده ای است. از طرفی برخی از افراد شاغل در حال مقاومت هستند. مهندسان لوکوموتیو به تازگی پس از سه بار تعطیلی قطار در یک مبارزه پیروز شده اند، پرسنل بیمارستان های برلین به همان میزان ستیزه جویانه برای شرایط بهتر اعتصاب می کنند. وضعیت کرونا یا پیامدهای آن می تواند درگیری های زیادی را به همراه داشته باشد. یک مبارزه رو به رشد، با رهبری چپ، ممکن است بیش از همیشه ضروری باشد! برای رای گیری حیاتی یکشنبه ممکن است واقعاً به حساب دیفرانسیل و انتگرال نیاز داشته باشیم - یا یک توپ کریستالی!
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا