مؤسسه مریدین برای زنان و خانواده بخشی از شبکه ملی چنین مؤسساتی است که با قانون 1998 درباره خشونت علیه زنان و خانواده به وجود آمده است. آنها وظیفه دارند به محافظت از زنان و کودکان در برابر سوء استفاده، به چالش کشیدن کلیشه های جنسیتی جنسی، و در واقع شکستن عناصر "ماچیستا" فرهنگ ونزوئلا کمک کنند. آنها گسترش یافته اند تا تعدادی از ابتکارات نوآورانه مانند مادر دل باریو (مادران زاغه)، ماموریت آماس د کاسا [1](همسر خانه ماموریت)، و BANMUJER (بانک زنان). مصاحبه های زیر با دو نفر از اعضای آن انجام شده است.
جنی مارل تورس، معاون مؤسسه مریدین برای زنان و خانواده
لطفا کمی در مورد تاریخچه این کار توضیح دهید موسسه?
این ابتکار در سطح ملی در رابطه با ایجاد مؤسسه دولتی حقوقدانان برای دفاع از حقوق زنان زاده شد. در سال 1999 قانون فرصتهای برابر تصویب شد که ریشههای آن به ایجاد اولین قانون مخالف منجر شد. خشونت علیه زنان، قانون علیه خشونت بینخانوادهای بود، نه بهطور خاص قانون جنسیتی، این قانون اصلاح شد و به همین دلیل یک قانون ارگانیک در مورد حقوق زنان در برابر خشونت به تصویب رسید. این قانون اخیر خواستار ایجاد نهادهایی در همه سطوح شد. ایالت، در مریدا در سال 2005 به وجود آمد. برای دستیابی به برابری جنسیتی از طریق سیاست گذاری و دفاع از حقوق زنان ایجاد شد.
مؤسسه دارای دو وظیفه مرکزی است. اولین مورد ارزیابی حقوقی مشکلات داخلی است. این مشکلات گاهی اوقات به نکوهش تبدیل میشوند، زیرا اغلب زنان متوجه میشوند که این فقط یک مشکل شرایطی نیست، بلکه چیزی بدتر است. قانون می گوید که هیچ گونه مصالحه وجود ندارد، زنان می توانند از سلامت جسمی یا روانی خود بترسند و در چنین مواردی موظفند منبع آن را تقبیح کنند. ما باید این روند را پیش ببریم. سپس ما با پلیس رابطه داریم که از طریق آن محکومیت ها را گزارش می کنیم. هدف جدایی زن و شوهر نیست، بلکه این است که همیشه اطمینان حاصل شود که زنان قربانی خشونت خانگی درک کنند که تقبیح وسیله ای برای محافظت از او و خانواده اش است و پس از آن سوء استفاده کنندگان با قصد به دوره های آموزشی فرستاده می شوند. اتحاد مجدد و عدم تقسیم خانواده ها ما خواهان جنگ بین زن و مرد نیستیم، اما کار با پیشگیری و توانبخشی برای تحقق عدالت اجتماعی، این دو تا حد زیادی باید از طریق آموزش محقق شود و این دومین کارکرد محوری ماست.
فرهنگ ما یک شبه تغییر نخواهد کرد، آن واقعا جا افتاده و واپسگرا است. مریدا یک ایالت بسیار روستایی است و در اینجا فرهنگ هنوز واپسگراتر است و در عین حال عمیقتر است. پدرسالاری به طرز باورنکردنی تثبیت شده است. با زنی از روستایی که 8 ساعت دور از شهرها زندگی می کند، که تمام زندگی خود را در محیطی مردسالارانه گذرانده است که بر اطاعت از همسر تاکید دارد و برابری را نمی شناسد، توضیح اینکه او حقوقی دارد بسیار دشوار است. ، که قوانینی وجود دارد از او دفاع می کند. حتی توضیح دادن این موضوع برای مردها سخت تر است! که همسرش هم باید از امکاناتی مثل او برخوردار باشد.»
بنابراین اگر دانش به طور نابرابر توزیع شود، آیا مشکل خشونت خانگی نیز به طور نابرابر تقسیم شده است؟ آیا مشکل در حومه ونزوئلا بدتر است؟
"مسئله این است که ما واقعا نمی توانیم به این نوع سوال ها پاسخ دهیم. مشکل آزار خانگی نامرئی شده است. اگر می دانید که در خانه همسایگان شما چنین مشکلاتی وجود دارد، به طور کلی آن را محکوم نمی کنید و نه و این به نامرئی شدن مشکل کمک میکند و وقتی کسی آن را محکوم نمیکند، تقریباً غیرممکن است که بگوییم خشونت در روستا یا شهر بدتر است. در سراسر جهان شناخته شده است که خشونت جنسیتی نیست یک طبقه اجتماعی دارد، می توان آن را در طبقه بالا، پایین و متوسط یافت. این به این دلیل است که مشکل نابرابری قدرت و سنت های فرهنگی است."
چه تعداد محکومیت دریافت می کنید؟
وی افزود: در سال 2008، 231 فقره تقصیر فقط در این نهاد دریافت کردیم. همچنین 1019 ارزیابی قانونی انجام دادیم. محاسبه میکنیم که تعداد افرادی که از طریق همه این برنامهها علاوه بر کانالهای پیشگیری کمک کردهاند، 5051 نفر است.
چه تعداد پیگرد موفق از 231 محکومیت صادر شد؟
ما پیگرد قانونی را انجام نمی دهیم، ما فقط می توانیم محکومیت ها را به نهادهای امنیتی، پلیس، دادستان عمومی ارسال کنیم، بنابراین ما آن آمار را نداریم.»
من شنیده ام که در پلیس آگاهی در مورد خشونت جنسیتی وجود ندارد، آیا این مشکل ایجاد می کند؟
"این واقعاً مشکل دانش نیست، این وجود دارد. مشکل ذهنیت است، ذهنیت درست به سادگی در برخی از مقامات دولتی وجود ندارد. ما با این مشکل داریم، اینکه پلیس محکومیتها را نادیده میگیرد، پلیس مسخره کرده است. در مورد زنانی که همسر خود را محکوم می کنند، پلیس از زنان بازجویی کرده است که چرا این کار را انجام می دهند.
بنابراین چالش های اصلی که در عملکرد خود با آن مواجه هستید چیست؟
"خب هدف ما از کاهش سطح خشونت مستلزم همکاری تعدادی از نهادها است، این یک چالش برای پلیس است، این یک چالش برای مقامات شهرداری است، این یک چالش برای سیستم آموزشی است، این یک چالش سیستم بهداشتی است، این یک چالش است. چالش برای کنترل مواد مخدر و الکل. دستیابی به این هماهنگی هر نهاد در محیط مناسب خود برای ریشه کنی این مشکل، یک چالش بزرگ است."
پس هدف این نهاد مقابله مستقیم با معضل آزار خانگی است؟
"خب این بخشی است، خشونت، کاهش آن از طرق مختلف. اما بخش دیگری نیز وجود دارد، کمک به زنان برای جلوگیری از گسترش این خشونت، با تغییر محیط اجتماعی. ما با سایر نهادهای اجتماعی کار می کنیم، به نظر مهم است. مشکلی که جلوی محکومیت ها در رابطه با خشونت را می گیرد، وابستگی اقتصادی است، بنابراین، ما زنان را به هیئت و نهادهای مربوطه هدایت می کنیم که می توانند به آنها در دستیابی به استقلال اقتصادی و شکستن دایره خشونت کمک کنند."
شما گفتید ریشه مشکل، نابرابری قدرت در خانه است و این وضعیت دلایلی دارد: مادی و فرهنگی. کدام اولویت در برابر کردن روابط قدرت در خانه است؟
در بسیاری از موارد شما یک زن حرفهای را میبینید که به اندازه کافی درآمد دارد تا مستقل باشد و در عین حال اجازه اعمال خشونت علیه او را میدهد. اینجا به عوامل اقتصادی مربوط نمیشود، مربوط به وابستگی عاطفی و عوامل فرهنگی است که فریاد میزنند باید ازدواج خود را حفظ کنید من مواردی از مادرانی را می شناسم که به دختران خود می گویند برای حفظ روابط خود با شوهران بدسرپرست بمانید. همچنین می تواند بحث ترس باشد که سوء استفاده کنندگان می گویند اگر من را محکوم کنید من شما را می کشم. بنابراین ترس عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی همگی نقش دارند، اگرچه این در موارد مختلف متفاوت است."
La شوراهای اجتماعی به نظر من فرصتی منحصر به فرد برای مبارزه با خشونت جنسیتی با توجه به موقعیت آنها بین حوزه عمومی و خصوصی ارائه می دهد (آنها سازمان هایی هستند که از نظر قانونی تا 200 خانواده به رسمیت شناخته شده اند که کانون پروژه های توسعه در سطح خرد قرار گرفته اند). از این فرصت چه می گویید و برای استفاده از آن چه می کنید؟
"جالب است که شما این موضوع را مطرح کردید. ما اینجا در ایالت مریدا در واقع پیشگام هستیم، از سال گذشته با ترکیب قانون دفاع از حقوق زنان و قانون شوراهای اجتماعی مبارزه با خشونت جنسیتی را آغاز کردیم. ما شروع به مبارزه با خشونت جنسی کردیم. در شورا کمیته های دفاع از حقوق زنان ایجاد شود، حتی این پیشنهاد را به وزیر رسانده ایم.
بنابراین، چشم انداز چیست؟ اگر یک شورای اجتماعی کمیته ای داشته باشد که موردی از آزار خانگی را پیدا کند، چه کار می کند؟
"اولین کار مراقبت اولیه از قربانی است. قانون حقوق زنان توضیح می دهد که شوراهای جامعه قادر، مشروع و موظف به انجام محکومیت در موارد خشونت خانگی هستند. بنابراین اعضای کمیته موظف هستید آن را به ما، نهاد ذی صلاح گزارش دهید. این روال زمانی است که قربانی وجود دارد، اما هدف فقط رسیدگی به واقعیت (سوءاستفاده) نیست، بلکه جلوگیری از وقوع آن است. یک قربانی وجود دارد چگونه این امر محقق می شود سخنرانی، کنفرانس، کار از طریق وسایل ارتباطی و کار اجتماعی، انجام هر کاری برای جلوگیری از وقوع آن. 20 نفر در این موسسه برای کشور تقریبا 900,000 نفر کار می کنند، کار پیشگیری همه جانبه توسط ما دشوار است اما غیرممکن نیست."
در حال حاضر چه تعداد از این کمیته ها وجود دارد؟
"در حال حاضر، تنها 15، اما پس از آن ما اواخر سال گذشته شروع کردیم. ما باید در مورد زمان تشکیل شوراهای محلی، ارائه پیشنهاد و غیره مطلع شویم و این می تواند یک روند کند باشد."
"در حال حاضر، تنها 15، اما پس از آن ما اواخر سال گذشته شروع کردیم. ما باید در مورد زمان تشکیل شوراهای محلی، ارائه پیشنهاد و غیره مطلع شویم و این می تواند یک روند کند باشد."
آیا این تغییرات نمی تواند خیلی سریع حرکت کند؟ با اصلاح قانون شوراهای جامعه؟
"خب بله. یک بند در قانون در واقع به این موضوع اشاره می کند که می گوید در هر شورا باید کمیته ای برای هر نیاز جامعه مربوطه وجود داشته باشد؛ بهداشت، آموزش، ورزش و "هر ضرورت دیگری که در جامعه یافت می شود".
بنابراین، به نظر می رسد که نبرد در چند جبهه به راه افتاده است: پیشگیری، محکومیت و پیگرد قانونی. اگر به قول شما ذهنیت خشونت جنسی در میان پلیس، مانعی برای دفاع موثر از حقوق زنان است، برای بردن سومین چه میکنید؟
"تشکیل. این در مورد شکل گیری از طریق آموزش است. آموزش مقامات در پلیس، در سیستم بهداشتی نیز. این نکته مهمی است، زیرا گاهی اوقات وقتی زنی در کلینیک محلی حاضر می شود کتک خورده و شکسته می شود، پزشکان خشونت را محکوم نمی کنند. اگرچه قانون می گوید که آنها موظف به انجام این کار هستند."
خوب، برای رفتن به موضوع متفاوت، به نظر شما نمادهای اصلی زنانه در ونزوئلا چیست؟
"من واقعاً نمی دانم منظور شما از نمادها چیست؟"
خوب، برای مثال، یک چیز که من در ونزوئلا به عنوان یک مرد خارجی با آن روبرو شده ام این است که تعداد زیادی از مردان ونزوئلایی به زیبایی "زنان خود" می بالند، بنابراین به نظر می رسد که نماد زن زیبای سفید پوست ونزوئلایی از نظر فرهنگی مهم است. سمبل
"اما این بد نیست! زیبا بودن اشتباه نیست. این کاری است که ما به عنوان یک زن انجام می دهیم، تصویر زن زیبایی است. اکنون، وقتی این موضوع به سایر اهداف گسترش یابد، این می تواند بد باشد، اما من دوست دارم که ما شناخته می شویم. در سراسر جهان به عنوان زنان زیبا. اما همچنین دوست دارم که آنها بگویند که زنان ونزوئلا بیش از آن زیبا هستند، اما باهوش هستند."
خب دو سوال اولاً آیا فکر نمیکنید که این استانداردهای زیبایی به معنای عینیت بخشیدن به زنان ونزوئلایی توسط مردان باشد؟ دوم، آیا شما معتقد نیستید که بین این معیارهای زیبایی و افزایش مشکلات خوردن در میان زنان ونزوئلا ارتباطی وجود دارد؟
"خب، علائم زیبایی که در سراسر جهان به دلیل مسابقات شناخته شده است، زنان ونزوئلایی با مشکلات سلامتی مرتبط هستند. اما تکرار می کنم که آنها می گویند که زن ونزوئلایی زیبا است، چیز بدی نیست. فقط وقتی بد است که همراه با این جمله که او نیز احمق است."
بنابراین شما فکر نمی کنید مسابقات شما اشاره کردید خود نشان دهنده یک عینیت است؟
"خب، مسابقات مسابقه است. چند درصد از زنان در مسابقاتی شرکت می کنند که در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده است؟ خیلی کم، در واقع بسیار کم."
اما مسابقات در هر مدرسه و هر مرکز خرید کشور برگزار می شود.
"بله، مسابقات وجود دارد، این یک واقعیت است. سال گذشته ما برنامه هایی را از طریق رادیو پخش کردیم که این موضوع را لمس می کردند."
پس آیا شما معتقدید که آنها چیزهای بدی هستند؟
"موضوع این است که زیبایی باید یکپارچه باشد. زیبایی یکپارچه است. از این نظر است که ما به یک تغییر پارادایم نیاز داریم. زیبایی نباید فقط فیزیکی باشد، بلکه به درک شما از زیبایی بستگی دارد."
شما فکر نمی کنید که اینجا در ونزوئلا، در حال حاضر، مشکلی در مورد استفاده از مفهوم زیبایی وجود دارد؟ که نمایانگر یک عینیت است؟
"بله. وقتی زیبایی چیزی کاملاً فیزیکی باشد، بله. این انحراف زیبایی زن ونزوئلایی است. ایجاد زیبایی یکپارچه مربوط به آموزش است، در مورد مشارکت است، در مورد فرهنگ است. بیشتر از زیبا بودن است، منظورم این است که خیر. چیز بدی است، اما ما خیلی بیشتر هستیم. ما مادر، خواهر، شریک، کارگر، مبارز هستیم، در سراسر این حوزه ها است که زیبایی یکپارچه را ایجاد می کنیم. و این ایده از قانون اساسی آمده است، اولین کسی که از هر دو جنسیت برای توصیف هر جامعه استفاده می کند. دفتر (Presidente y Presidenta)، که زن بیش از یک موجود خانگی است که بچه دار می شود، خانه را تمیز می کند، غذا درست می کند و ظرف می شست، کشور به این نوع زن یکپارچه نیاز دارد.
علاوه بر این، ما شروع به درک اهمیت کار خانگی زنان کردهایم، که این کار مانند هر شغل دیگری است، و این در قانون اساسی جدید نیز به رسمیت شناخته شده است. مشارکت در خانه، در اجتماع، در اقتصاد، در سیاست ملت، این زن یکپارچه است. مؤسسات متعددی وجود دارند که این موضوع را به رسمیت می شناسند، Mission Mothers of the Slum که به زنانی که در خانه کار می کنند، کمک هزینه می پردازد و اهمیت آنها را در جامعه و موقعیت آنها به عنوان کارگر را تشخیص می دهد. همچنین Mission Housewife که شروع به تشکیل اتحادیه بین زنانی که در خانه کار می کنند، کرده است. در این تغییرات نهادی و قانونی میتوانید مفاهیمی را که ما در حال پیشبرد آن هستیم، به ویژه توسعه یکپارچه زن، منعکس کردهاند.
مصاحبه انجام و ترجمه جورج گابریل
یواری گاربریدو - رئیس وحدت اجتماعی در موسسه مریدین برای زن و خانواده
ممکن است کمی در مورد پروژه خود که از طریق شوراهای اجتماعی اجرا می شود به من بگویید؟
این مؤسسه از طریق شوراهای جامعه شروع به ایجاد کمیتههای دفاع از حقوق زنان میکند. این برای این است که در داخل هر جامعه یک ارگان مؤسسه وجود داشته باشد، زیرا در نهایت چه کسی بهترین موقعیت را دارد که مشکلات جوامع را بداند، اگر خود جوامع نباشد؟ کمیته، اما کمیته ها مسئول اصلی توسعه و عملیات آنها در جامعه هستند. کمیته ها مطابق با قانون شوراهای جامعه ایجاد می شوند و توضیح می دهد که چه کسی می تواند یک کمیته تشکیل دهد، در این مورد کمیته دفاع از جامعه. حقوق زنان».
ما همچنین به دنبال یک آموزش جامع برای توانمندسازی زنان هستیم. یک زن تحصیلکرده یکپارچه که حقوق خود را می داند کمتر مورد سوء استفاده قرار می گیرد."
آنچه من سعی می کنم بفهمم این است که چه فرصت هایی به طور خاص به دلیل اقدام مبتنی بر جامعه وجود دارد، چرا این یک ابتکار خوب است؟
"زیرا همانطور که به شما گفتم جامعه در بهترین موقعیت قرار دارد تا مشکلات خود را بداند. برای ما، به عنوان نهادی که مسئولیت کل کشور را بر عهده دارد، حضور در هر جامعه بسیار دشوار است. آنها می توانند سوء استفاده را محکوم کنند. به این ترتیب، اگر قربانی نمی خواهد آن را تقبیح کند (سو استفاده کردن) کمیته می تواند این کار را انجام دهد. البته آنها همچنین می توانند مراقبت های اولیه را به قربانی ارائه دهند و از او در برابر تهدیدات قریب الوقوع محافظت کنند، و این یک کارکرد واقعا مهم کمیته ها است."
بهعنوان وسیلهای برای تقبیح، چرا کمیتهها را مؤثرتر از این نهاد میدانید؟
این نیست که آنها بهتر هستند. بلکه این است که ما یک نهاد مسئول کل کشور هستیم. شوراهای جامعه حضور دائمی در جوامع دارند."
گفته می شود که نامرئی بودن آزار خانگی، مقابله با آن را به ویژه سخت می کند. آیا فکر می کنید شوراهای اجتماعی در رابطه با ماهیت مشکل مزیت های خاصی را ارائه می دهند؟
"بله، همانطور که به شما گفتم کمیته ها قادر به رد کردن هستند، بنابراین دیگر لازم نیست که قربانی شخصاً مشکل را محکوم کند. همانطور که شما گفتید این مشکلی است که نامرئی شده است، اولاً به این دلیل که خود زن ترس از تقبیح جرم، ترس از همسر، وابستگی اقتصادی یا هر مشکل دیگری.اگر در جامعه اجماع وجود داشته باشد که آزار خانگی در خانهای اتفاق میافتد، این امر فراتر از یک حق است، به عنوان یک شهروند و عضوی از آن یک تعهد است. کمیته دفاع از حقوق زن آن را محکوم کند"
بنابراین آیا شما معتقدید که کمیتهها بدون رضایت طرف مورد سوء استفاده قرار میگیرند و سوء استفاده را محکوم میکنند؟
"این است که آنها نیازی به رضایت ندارند."
اما آیا شما معتقدید که آنها واقعاً این کار را انجام می دهند؟
"خب، بخشی از کاری است که آنها در ایجاد کمیته پذیرفته اند."
بنابراین، هر فرد پس از عضویت در کمیته باید از خود این سوال را بپرسد که "آیا من آماده هستم که به جای قربانی سوء استفاده را محکوم کنم"؟
ما دقیقاً نمیخواهیم کمیتهها را بهخاطر خود بهعنوان یک هدف نهادی ایجاد کنیم. مردم باید هوشیار باشند، اعضای کمیتهها باید بدانند که این عضویت به چه معناست».
کمیته های مریدین از چه زمانی وجود داشته اند؟ الان 15 تا هست باور کنم؟
"بله. کمیته های اینجا در مریدا اواخر سال گذشته ایجاد شدند. ما ارگان ناظر هستیم، اما این خود جوامع هستند که باید کمیته ها را ایجاد کنند. آنها باید یک مجمع شهروندان را فراخوانی کنند زیرا همانطور که در قانون نوشته شده است، برای ایجاد یک انجمن این کمیسیون باید به تصویب اکثریت همان جامعه برسد.»
پس این 15 چگونه شروع شد؟ بچه ها با این پیشنهاد به 15 شورای اجتماعی رفتید؟
"بله، اما ما به بیش از 15 مورد رفته ایم. ما در حال توزیع اطلاعات در سراسر ایالت هستیم، اما تا به حال در 15 مورد موفق بوده ایم که آنها مجالس را فراخوانده و کمیته های خود را تشکیل داده اند."
پس چطور شد؟ اگر به تعداد زیادی از انجمن ها رفته اید و هنوز تنها 15 انجمن انجمن های خود را راه اندازی کرده اند؟
مردم همیشه علاقه مند بوده اند، اما روند تشکیل کمیته کمی بروکراتیک است».
بنابراین همه جوامع علاقه مند شده اند؟
"بله، تا کنون بله. ما علاقه زیادی به تاسیس کمیته ها دیده ایم."
پس با چند جامعه صحبت کرده اید؟
"در سال جدید ما با 10 شورای اجتماعی در تماس بودیم. تا کنون فقط با یک شورا ملاقات کرده ایم که از ما دعوت کرده است، زیرا جلسه تشکیل داده است. متأسفانه آنها حد نصاب را برای تشکیل کمیته به دست نیاوردند، اما آنها را تشکیل دادند. این ایده را پذیرفت و باید در آینده آن را ایجاد کند."
"در سال جدید ما با 10 شورای اجتماعی در تماس بودیم. تا کنون فقط با یک شورا ملاقات کرده ایم که از ما دعوت کرده است، زیرا جلسه تشکیل داده است. متأسفانه آنها حد نصاب را برای تشکیل کمیته به دست نیاوردند، اما آنها را تشکیل دادند. این ایده را پذیرفت و باید در آینده آن را ایجاد کند."
آنچه من سعی می کنم بفهمم این است که درصد موفقیت شما در تشکیل کمیته ها چقدر است، یعنی اگر به ده شورای اجتماعی بروید…
"میزان موفقیت پایین بوده است. علاقه به تشکیل وجود دارد، با این حال هنوز سطح آگاهی مردم نسبت به تعهداتشان طبق قانون بسیار پایین است. شوراهای جامعه مجامع را تشکیل می دهند، اما رسیدن به حد نصاب یک مشکل واقعی بوده است. "
چقدر تقصیر از طریق کمیته ها آمده است?
"خب، کمیتهها درست در پایان سال گذشته تشکیل شدهاند و تا به حال ما هیچ محکومیتی دریافت نکردهایم. ما نمیدانیم که آیا خشونت جنسی در آن جوامع وجود ندارد، اگر آنها آن را گزارش نکرده باشند، ما نمیدانیم. می دانیم که باید منتظر یک نوع چارچوب زمانی باشیم، این یک پروژه جدید است."
Iآیا ارتباط مادی بین این نهاد و کمیته ها وجود دارد؟
"نه. اگرچه گاهی اوقات ما به آنها مراجعه می کنیم و با انتشار اطلاعات آموزش می دهیم".
آیا این نهادها فمینیستی هستند؟
"نه، به هیچ وجه. در برخی جاها فکر می کنند که این نهاد تلاش می کند زن را از مرد جدا کند. این کاملا نادرست است، کار اصلی ما تقویت پیوندهای خانوادگی است، آنهایی که در داخل خانواده هستند، در رابطه با حقوقی که دارند. توسط زنان درست مانند مردان. ما کار می کنیم تا مردان متوجه شوند که شریک زندگی، خواهر و دخترشان ارزشمند هستند و به طور مستقل حقوقی دارند که نباید نقض شوند. متقاعد کردن خشونت آمیز به اینکه کاری که انجام می دهند اشتباه است بخشی از عملکرد ما در حفاظت است. خانواده هسته ای».
مصاحبه انجام و ترجمه جورج گابریل
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا