تابستانی با درجه حرارت بی سابقه بوده است – ژاپن گرم ترین تابستان خود را در تاریخ ثبت کرده است.[1] همینطور با فلوریدا جنوبی و نیویورک.[2] در همین حال، پاکستان و نیجر در حال سیل هستند و شرق ایالات متحده پس از طوفان ارل در حال نابودی است. همانطور که هر اقلیم شناس به شما خواهد گفت، هیچ یک از این رویدادهای فردی را نمی توان به طور قطع به گرمایش جهانی نسبت داد. اما برای اینکه ببینید تغییرات اقلیمی در قرن بیست و یکم چگونه اتفاق میافتد، لازم نیست به اداره هواشناسی مراجعه کنید. در عوض به مرگ و میر و سوزاندن لاستیکها در «شورشهای غذایی» موزامبیک نگاه کنید تا ببینید وقتی پدیدههای طبیعی شدید با سیستمهای اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه ما در تعامل هستند، چه اتفاقی میافتد.
علل فوری اعتراضات و در پایتخت موزامبیک، ماپوتو، و چیمویو در حدود 500 مایلی شمال، افزایش 30 درصدی قیمت نان است که افزایش اخیر دو رقمی آب و انرژی را تشدید می کند.[3] وقتی تقریباً سه چهارم بودجه خانوار صرف غذا می شود، افزایشی است که تعداد کمی از موزامبیکی ها می توانند از پس آن برآیند. تاکنون تعداد کشتهشدگان حدود ده نفر از جمله دو کودک است. پلیس مدعی است که آنها مجبور بودند از گلوله جنگی علیه معترضان استفاده کنند زیرا "گلوله های پلاستیکی آنها تمام شد".[4]
دلایل عمیقتر برای افزایش قیمت موزامبیک را میتوان در یک قاره دورتر یافت. قیمت گندم در بازارهای جهانی در تابستان تا حد زیادی افزایش یافته است زیرا روسیه، سومین صادرکننده بزرگ جهان، در مناطق اصلی تولید خود دچار آتش سوزی های فاجعه بار شده است. این آتش سوزی ها به نوبه خود منشأ خود را هم در زیرساخت های ضعیف آتش نشانی و هم در بدترین موج گرما در روسیه در بیش از یک قرن گذشته پیدا می کنند.[5] روز پنجشنبه، ولادیمیر پوتین ممنوعیت صادرات را در پاسخ به موج جدیدی از آتشسوزیهای جنگلی در کمربند غلات خود تمدید کرد و سیگنالهای بیشتری را به بازارها ارسال کرد مبنی بر اینکه گندم روسیه در خارج از کشور در دسترس نخواهد بود.[6] با واردات بیش از 60 درصد گندم مورد نیاز مردم موزامبیک، این کشور در گروگان بازارهای بین المللی است.[7]
این ممکن است آشنا به نظر برسد. در سال 2008، قیمت روغن، گندم، ذرت و برنج در بازارهای بینالمللی به اوج خود رسید - قیمت ذرت بین سالهای 2005-8 تقریباً سه برابر شد.[8] در این فرآیند، دهها کشور واردکننده مواد غذایی شورشهای غذایی را تجربه کردند، که یکی از آنها مدعی پوست سر سیاسی ژاک ادوارد الکسیس، نخستوزیر HH هائیتی شد.[9]
در پس اعتراضات سال 2008، اولاً، رویدادهای طبیعی وجود داشت که شبیه گزیده ای از بخش هواشناسی کتاب مکاشفه ها بود - خشکسالی در استرالیا، بیماری محصولات کشاورزی در آسیای مرکزی، سیل در جنوب شرق آسیا. اینها با سیستم های اجتماعی ترکیب شدند که از طریق آنها تأثیرات آنها احساس می شد. قیمت نفت بسیار بالا بود، که به معنای هزینه های حمل و نقل و قیمت کودهای مبتنی بر سوخت فسیلی بود. سیاست سوخت زیستی، به ویژه در ایالات متحده، زمین و محصولات را از غذا به تولید اتانول تغییر داد و غذا را از معده به مخازن سوخت هدایت کرد. روند بلندمدت رشد جمعیت و مصرف گوشت در کشورهای در حال توسعه نیز بر این استرس افزوده است. سفته بازان مالی در کالاهای غذایی انباشته شدند و قیمت ها را از دسترس فقرا فراتر بردند. در نهایت، برخی از خرده فروشان از این فرصت برای افزایش بیشتر قیمت ها استفاده کردند و در حالی که قیمت کالاها به سطح قبل از بحران کاهش یافته است، بسیاری از ما هنوز پس انداز را در صندوق ها مشاهده نکرده ایم.
بنابراین، آیا این سال 2008 دوباره تمام شده است؟ آب و هوا وحشی شده است، قیمت گوشت به بالاترین حد خود در 20 سال گذشته رسیده است، مواد غذایی غارت می شود، و سران کشورها خواستار آرامش هستند. با این حال، دیدگاه کلی از میزهای کالا این است که ما به اندازه دو سال پیش در وضعیت بدی قرار نداریم. سوخت نسبتاً ارزان است و انبارهای غلات به خوبی ذخیره می شود. طبق گفته سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO)، ما هنوز در مسیر سومین محصول برتر گندم تا کنون هستیم، بنابراین حتی بدون گندم روسیه، نیازی به وحشت نیست.
در حالی که همه اینها درست است، اما این نکته را از دست می دهد: برای اکثر افراد گرسنه، سال 2008 تمام نشده است. رویدادهای 2007-8 بیش از 100 میلیون نفر را به گرسنگی کشاند و رکود جهانی به این معنی است که آنها در آنجا مانده اند. در سال 2006، تعداد افراد مبتلا به سوء تغذیه 854 میلیون نفر بود.[11] در سال 2009، 1.02 میلیارد بود - بالاترین سطح از زمان شروع ثبت. گرسنگان فقط در آفریقا نیستند. طبق یک نظرسنجی، در طول کریسمس 2009 در ایالات متحده، 57 میلیون آمریکایی مطمئن نبودند که وعده غذایی بعدی خود از کجا میآید.[12] از جمله کسانی که بیشترین آسیب را از این افزایش قیمت ها، در ایالات متحده و سراسر جهان، زنان سرپرست خانوار داشتند.[13] روابط و ساختارهای قدرت که جنسیت را تولید میکنند، از آب و هوا مستثنی نیستند.[14] به همین دلیل است که 60 درصد از کسانی که گرسنه می شوند زن یا دختر هستند.[15]
نه تنها گرسنگان هنوز در اطراف هستند، بلکه شورش های غذایی نیز ادامه دارد. در هند، تورم دو رقمی قیمت مواد غذایی با اعتراضات خیابانی خشونت آمیز در پایان سال 2009 مواجه شد. افزایش قیمت ها، باز هم نتیجه بادهای موسمی شدید و غیرقابل پیش بینی در سال 2009 و یک شبکه ایمنی اجتماعی معیوب فزاینده برای جلوگیری از گرسنگی بود. [16] اعتراضات مردمی مکرر در مورد قیمت گندم در مصر در سال جاری وجود داشته است و صربستان و پاکستان نیز شاهد اعتراضاتی بوده اند.
اگرچه قیمت کالاها پس از سال 2008 کاهش یافت، اما معماری سیستم غذایی تا حد زیادی در دو دهه گذشته ثابت مانده است. بیل کلینتون اخیراً برای تجارت بینالملل و سیاستهای توسعهای که منجر به بحران غذا شده است، چندین مورد را پیشنهاد کرده است. اوایل امسال، او خود را به خاطر آسیب پذیری هائیتی در برابر نوسانات قیمت بین المللی سرزنش کرد. او در شهادت در مجلس سنای آمریکا گفت: «من این کار را کردم. من باید هر روز با عواقب از دست رفتن ظرفیت تولید برنج در هائیتی برای تغذیه آن مردم زندگی کنم، بخاطر کاری که انجام دادم. هیچ کس دیگری.»[17] به طور کلی، کلینتون در سال 2008 پیشنهاد کرد که «غذا مانند دیگران کالایی نیست... برای ما دیوانه وار است که فکر کنیم می توانیم بسیاری از این کشورها را توسعه دهیم [با] رفتار با غذا به گونه ای که تلویزیون رنگی است. مجموعه.»[18]
با این حال، سفته بازان کالاهای جهانی همچنان با غذا به گونهای رفتار میکنند که گویی مانند تلویزیونها است، بدون هیچ پایانی برای آنچه که جنبش توسعه جهانی آن را «قمار با گرسنگی در بازارهای مالی» میخواند. قانون اخیر اصلاحات وال استریت ایالات متحده شامل اقداماتی بود که ممکن است این فعالیت های سوداگرانه را مهار کند، اما دامنه کامل آنها هنوز روشن نشده است. اروپا به هیچ وجه مکانیسمی برای تنظیم این نوع معاملات سوداگرانه ندارد.[19] کشاورزی در جنوب جهانی هنوز تابع مدل «اجماع واشنگتن» است که توسط بازارها هدایت میشود و دولتها در جایگاه دوم نسبت به بخش خصوصی قرار میگیرند. و تنها دلیلی که سوخت های زیستی برجسته تر نیستند این است که روغنی که برای جایگزینی طراحی شده اند در حال حاضر ارزان است.
بدیهی است که نه گمانه زنی غلات، نه وادار کردن کشورها به تکیه بر بازارهای بین المللی برای غذا، و نه تشویق به استفاده از منابع کشاورزی برای سوخت به جای تغذیه، پدیده های طبیعی نیستند. اینها تصمیمات بسیار سیاسی هستند که نه تنها توسط بیل کلینتون، بلکه لشکری از متخصصان توسعه بین المللی عمدتاً غیرپاسخگو اتخاذ و اجرا شده است. عواقب این تصمیمات آنهایی است که مردم در جنوب جهانی هر روز با آن زندگی می کنند. که ما را به موزامبیک برمی گرداند.
به یاد بیاورید که اعتراضات خیابانی موزامبیک نه تنها با افزایش قیمت نان، بلکه با افزایش قیمت برق و آب نیز همزمان بود. آلیس مابوتا از اتحادیه حقوق بشر موزامبیک در مصاحبه با لوزا نیوز پرتغال از اصطلاح "شورش های غذایی" استفاده نکرد. اعتراضات بسیار ظریف تر و از نظر سیاسی ظریف تر است. به گفته او، «دولت... نمیتواند بفهمد یا نمیخواهد بفهمد که این اعتراضی است به هزینههای بالاتر زندگی». اقدام در خیابان ها صرفاً یک اعتراض در مورد غذا نیست، بلکه یک اقدام گسترده تر و سیاسی تر از شورش است. به گفته فائو، نیمی از فقرای موزامبیک در حال حاضر از سوء تغذیه حاد رنج می برند.[20] آب و هوای شدید پشت آتش سوزی غلات در روسیه زمینه سیاسی را تغییر داد که در آن شهروندان به طور فزاینده ای از دولت های خود خشمگین و ناامید بودند. اگرچه خواندن آن در خارج از کشور سخت است، اما این داستانی است که در کشورهایی که این شورش های غذایی را تجربه می کنند، شناخته شده است.
دیروز، به Diamantino Nhampossa، هماهنگ کننده União Nacional de Camponeses Mocambique - اتحادیه ملی دهقانان موزامبیک رسیدم. او به من گفت: «این اعتراضات به پایان خواهد رسید. اما آنها همیشه باز خواهند گشت. این هدیه ای است که مدل توسعه ای که ما دنبال می کنیم ارائه می دهد. مانند بسیاری از موزامبیکی ها، او به خوبی می داند که باد از کدام طرف می وزد.
[نسخه ای از این مقاله در The Observer، یکشنبه 5 سپتامبر 2010 ظاهر می شود. راج پاتل با اریک هولت-گیمنز نویسنده کتاب "شورش های غذا: بحران و گرسنگی برای عدالت" و اخیرا "ارزش هیچ" است. . www.rajpatel.org ]
________________
[1] http://www.google.com/hostednews/afp/article/ALeqM5jejeLCKDLGD9Ael1Wdi-AIQQf4sw
[2] http://cityroom.blogs.nytimes.com/2010/09/01/its-official-hottest-summer-ever/
[3] http://www.google.com/hostednews/afp/article/ALeqM5gJ6PTteGMk_JCbJrgfRnFeBLHtWA AFP آن را 17% - گاردین با 30% و مانند بسیاری از منابع خبری دیگر قرار داده است.
[4] http://www.guardian.co.uk/world/2010/sep/02/mozambique-bread-riots-looters-dead
[5] http://www.ft.com/cms/s/0/47086656-9d75-11df-a37c-00144feab49a.html andhttp://www.ft.com/cms/s/0/f61cbbd8-a225-11df-a056-00144feabdc0.html
[6] http://www.ft.com/cms/s/0/5f6f94ac-b6bc-11df-b3dd-00144feabdc0.html
[7] محاسبات من با استفاده از FAOSTAT برای سال 2007 نشان می دهد که واردات موزامبیک 64.4٪ است، اما ایندیپندنت این رقم را 70٪ دارد. www.independent.co.uk/news/business/news/در حال حاضر، افزایش-قیمت-گوشت-ترس-تورم-غذا-افزایش-افزایش-2069227.html
[8] http://www.unctad.org/en/docs/gdsmdpg2420093_en.pdf
[9] http://www.reuters.com/article/idUSN1228245020080412
[10] http://www.bakeryandsnacks.com/Financial/Wheat-volatility-leads-to-surge-in-global-food-prices-finds-FAO
[11] http://www.fao.org/publications/sofi/en/
[12] http://www.frac.org/pdf/food_hardship_report_2010.pdf
[13] http://www.fao.org/publications/sofi/en/
[14] http://www.unifem.org/partnerships/climate_change/facts_figures.php
[15] http://www.wfp.org/hunger/stats?gclid=CLazjMb47aMCFSFugwod5A8H1A
[16] http://www.dawn.com/wps/wcm/connect/dawn-content-library/dawn/news/business/18-india-faces-food-price-discontent-violent-protests-am-06
[17] http://www.democracynow.org/2010/4/1/clinton_rice
[18] http://www.fao.org/news/story/0/item/8106/icode/en/
[19] http://www.wdm.org.uk/sites/default/files/hunger%20lottery%20report_6.10.pdf
[20]http://typo3.fao.org/fileadmin/templates/ess/documents/Media_and_Communication/MZB_20100823_OPais_scan.pdf
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا