یکی از نشانه هایی که نشان می دهد بحران منطقه یورو چقدر جدی شده است، کوتاهی است که هر «راه حل» فرضی باعث آرامش می شود.
«نجات» اخیر اسپانیا زمانی رخ داد که منطقه یورو قول داد بیش از 80 میلیارد پوند به دولت برای بازسازی بانک های کشور وام دهد.
در عرض چند روز نرخ بهره بدهی دولت اسپانیا به بیش از 7 درصد افزایش یافت، سطحی که اقتصاددانان آن را ناپایدار می دانند.
سپس پیروزی اندک حزب محافظه کار یونان، دموکراسی نو، در انتخابات عمومی 17 ژوئن بود. بازارها افزایش یافتند، اما نه برای مدت طولانی.
به دنبال آن موجی از هیجان در مورد طرحی برای دو صندوق نجات منطقه یورو (یکی از آنها هنوز وجود ندارد، اما مهم نیست) برای خرید بدهی دولت اسپانیا و ایتالیا دنبال شد.
تا پایان هفته گذشته، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، در نشستی با مدیران ارشد فرانسه، ایتالیا و اسپانیا، این موضوع را به چمن بلند نشان داد.
آنچه در حال حاضر باعث ایجاد بحران می شود همان چیزی است که یک تحلیلگر بازار آن را "حلقه عذاب" نامیده است که دولت ها و بانک ها را به یکدیگر متصل می کند.
در اروپا بحران مالی با استقراض و وامدهی بانکها در اواسط دهه گذشته آغاز شد.
برای مثال، در ایالت اسپانیا، بانکهای پسانداز منطقهای به نام کاخاس، حباب اموالی را تأمین مالی کردند که بیشتر خط ساحلی کشور را بتن ریزی کردند، معمولاً با سیاستمداران محلی.
این حبابها تا حد زیادی مستقل از کلاهبرداریهای زیرمجموعهای بودند که در ایالات متحده انجام میشد – اگرچه بانکهای دولتی منطقهای آلمان معادل پل بروکلین را در چیزی که ثابت شد مشتقات اعتباری بیارزش از بانکهای بیوجدان وال استریت است، خریدند.
هنگامی که سقوط در سال 2008 رخ داد، دولت های اروپایی پول را به بانک ها پمپ کردند. اما بسیاری از زیانهایی که بانکها متحمل شده بودند، زیر فرش رفت.
استقراض عمومی تا حدی به دلیل کمک های مالی افزایش یافت، اما عمدتاً به این دلیل که رکود اقتصادی 2008-9 باعث افزایش هزینه های دولت و کاهش درآمدهای مالیاتی شد.
بحران
سپس پیاپی بحران بدهی های دولتی در یونان، ایرلند، پرتغال رخ داد. کمیسیون اروپا به همراه بانک مرکزی اروپا (ECB) و صندوق بینالمللی پول «نجات» را آغاز کردند.
اینها جریان بازپرداخت بدهی به بانکهای شمال اروپا را که عمدتاً در وهله اول پول را وام داده بودند، حفظ کرد.
اما برنامههای ریاضتی که به عنوان شرط این «نجاتها» تعبیه شده بود، اقتصادهای آسیبدیده را به سمت مارپیچهای نزولی باطل سوق داد. این شامل اسپانیا نیز میشود که به طور رسمی از آن نجات داده نشده بود.
این گمانه زنی مبنی بر اینکه یونان حداقل خواهد شکست و منطقه یورو را ترک خواهد کرد، اقتصادهای ضعیف تر را بی ثبات کرد. بانک مرکزی اروپا تلاش کرد زمستان گذشته با وام ارزان بیش از 800 میلیارد پوند به مدت سه سال به بانک ها کمک کند.
بانک ها مقدار زیادی از این پول را برای خرید بدهی دولت های خود مصرف کردند. این امر برای همه وقت خرید، اما بانکها و دولتها را در برابر فروپاشی یکدیگر آسیبپذیرتر کرد.
سایر اقتصادهای منطقه یورو در حال جذب هستند. نرخ بهره بدهی دولت ایتالیا به سرعت بالا رفته است. شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه سیلویو برلوسکونی قصد دارد با تعهد به خروج ایتالیا از یورو به سیاست بازگردد.
مقادیری که برای پر کردن شکاف ها مورد نیاز است اکنون بسیار زیاد است. گاوین دیویس، اقتصاددان، محاسبه می کند که اسپانیا و ایتالیا برای پوشش کسری بودجه و بدهی های سررسید خود به حدود 490 میلیارد پوند نیاز دارند. این احتمالاً فراتر از ظرفیت صندوق های نجات است.
این فقط یک مشکل مالی نیست. بسیاری از اقتصادهای منطقه یورو ماه هاست که در حال کاهش هستند. تنها وضعیت قوی اقتصاد آلمان است که منطقه را حفظ کرده است. اما آخرین شاخص های مدیران خرید انقباض شدیدی را در تولید تولید آلمان پیش بینی می کند.
بحرانهای بزرگ اقتصادی مانند بحران کنونی مانند یک پرتو ایکس غولپیکر عمل میکنند و نقصهای ساختاری را آشکار میکنند. یکی از بزرگترین این نقص ها در منطقه یورو نهفته است، یک ساختار نئولیبرالی که در خدمت تثبیت سلطه سرمایه داری آلمان بوده است. احتمال منفجر شدن آن همچنان در حال افزایش است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا