Earth Inc.: The Management of Life: Turning and Churning the Living to Dead
(قسمت اول) جاناتان گیلیس
11 نوامبر 2011
من فکر می کنم که هیچ چیز وجود ندارد، حتی جرم،
بیشتر مخالف شعر، با فلسفه، ay،
به خود زندگی، از این تجارت بی وقفه. ––هنری دیوید ثورو[1]
از نظر بررسی اعتقادی، از نظر رویکردی تا حدی هستیشناختی، فرهنگ مسلط – تجارت بیوقفه و به عبارتی گسترش آن که از آن به عنوان جهانیسازی یاد میشود – و شیوه زندگی آن ناپایدار و همچنین بهطور غیرقابل دفاعی خشونتآمیز، دیوانهکننده و غیرقابل دفاع است. روانی اکوسیدی که مرتکب می شود بی سابقه است و در کنار سایر آسیب ها، زیان های بی حد و حصری را به فرآیندهای ارگانیک زمین وارد می کند.
با در نظر گرفتن این فرض مضر که زمین، خانه همه حیات شناخته شده، که البته همه آنها برای ادامه حیات، همانطور که شناخته شده است به او وابسته هستند، چیزی فراتر از یک شی یا چیزی نیست که باید کنترل شود، مورد بهره برداری قرار گیرد. تغییر، تخریب، حفاری از "منابع" او، و غیره، به نفع حفظ رشد و گسترش گسترده انسانی، همانطور که با دیدگاه ها، تصمیمات، و خواسته های ثروتمندان قدرتمند، تا حد بسیار وحشتناکی توسط فرمانبران مجاز است. سوژهها و مردمی که از حق رای گرفته و از خود بیگانه شدهاند، همچنان شک و تردید وجود دارد که بشریت در آستانه فروپاشی خودخواسته قرار ندارد. بالاخره ما روی یک سیاره محدود زندگی می کنیم. اینکه ما گونههای بیشماری از حیات را به سوی انقراض سوق دادهایم، شاید به زودی پیشنمایشی از سرنوشت خودمان باشد، یا اگر ادامه دهیم، اگر اقداماتی که وضعیت آینده را تعیین میکنند، با بسیاری از اسرار بزرگ جهان مرتبط باشند.
مسلماً، بسیاری از صنایع مدرن، و صنایع فرعی ذاتاً کشنده هستند، زیرا هر کدام بخشی از تمدن هستند (یعنی ادغام همه چیز در فرهنگ مصرف چرخه ای و اتلاف بی وقفه – تبدیل و تبدیل زنده ها به مرده). که در نهایت، اگر نه بلافاصله، کشنده است. این امر به ویژه در مورد صنایع استخراجی مانند زغال سنگ، نفت و معادن اورانیوم و چوب بری تجاری و صنایع ماهیگیری صادق است.
به عنوان مثال، ماهیگیری صنعتی، حیات دریایی بزرگ اقیانوسها، مانند ماهی تن، ارهماهی، مارلین، ماهی ماهی، هالیبوت، اسکیت، و ماهیگیری را کاهش داده است و آنها را تا 90 درصد در نیم قرن گذشته از بین برده است. اثرات ماهیگیری تجاری که یادآور صنایع دیگر است، محدود به حیات دریایی ویران شده و اکولوژی نیست. ماهیگیران محلی و جوامع ساحلی آنها در سراسر جهان از بین رفته اند و ماهیگیران و کارگران کمکی در حین انجام زحمات آن شغل جان خود را از دست داده اند. مسلماً، مورد دوم خطری است که با خطرات شغل مرتبط است، خطری که پذیرفته شده و ظاهراً قابل قبول است. اگرچه احتمالاً، خطر استنباطشده، در میان جنبههای دیگر، پیشرفت فناوری، نرخ و مقدار گونههای استخراجشده، و مناطقی از آبهای عمیق که برای بهرهبرداری قابل دسترسی شدهاند، متناسب رشد کرده است. در این صورت ممکن است یک سوال مطرح شود، نه اینکه آیا شانسی، هرچند اندک، وجود دارد که ماهیگیری تجاری برای کارگر کشنده باشد، بلکه چرا کسی زندگی خود را برای استثمار و نابودی جهان به خطر میاندازد. این سؤال البته لفاظی است، یک تمرین محض – قطعاً قصد ندارد برای کارگر آزاردهنده باشد، به ویژه با توجه به شرایط اجتماعی خاص، و اینکه برای وجود روی این سیاره نیاز اجباری به پرداخت هزینه وجود دارد. شاید فکر کردن به آن کمی عجیب و غریب، که اجباری به پرداخت هزینه برای وجود در این سیاره وجود دارد، از نظر فکر کمی خودپسندانه است و پیچیده نیست. هر چند که شخص واقعاً مجبور است که آن را کمی عجیب و غریب، اگر نه کاملاً عجیب و غریب، فکر کند. به هر حال، تأثیرات ماهیگیری صنعتی از نظر شدت، به روشهای قابل تشخیص و ظریف گسترده است. این اساساً در مورد هر صنعتی صادق است.
صنعتی که زباله های خطرناک تولید می کند، مانند الکترونیک، صنعت الکترونیک به طور کلی، مراقبت های بهداشتی، داروسازی، لوازم آرایشی، کشاورزی، صنایع جنگ و زندان، خطوط هوایی، خرده فروشی، مواد غذایی و غیره. در سراسر جهان، بسیاری از صنایع و صنایع فرعی، تا اندازه های مختلف کمی و غیرقابل اندازه گیری، کشنده و مضر برای انسان ها، همه غیرانسان ها، زمین، زمین، هوا و آب هستند. هر صنعت در یک سیستم بسیار متمرکز کنترل و تخریب روشمند، یعنی تمدن مدرن، که
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.