اوباما در مصاحبه ای با WLTV Univision 23 در میامی (13 دسامبر 2012) پیامی برای مردم ونزوئلا داشت:
مهمترین چیز این است که به یاد داشته باشیم که آینده ونزوئلا باید در دست مردم ونزوئلا باشد. ما می خواهیم یک رابطه قوی بین دو کشورمان ببینیم، اما نمی خواهیمباید سیاستهایی را تغییر دهیم که اطمینان از آزادی در ونزوئلا را در اولویت قرار میدهند...»
در انتخابات اخیر ونزوئلا 97 درصد از جمعیت سن رای دادن برای رای دادن ثبت نام کردند و 81 درصد از رای دهندگان ثبت نام شده رای دادند. 100 درصد اینها مردم ونزوئلا بودند. بسیاری از آنها به احزاب مخالفی که آزادانه و پر سر و صدا در خیابان ها و رسانه ها مبارزات انتخاباتی می کردند، رأی دادند. برخی رویدادهای منفی وجود داشت، اما انتخابات به دلیل عادلانه بودن و باز بودن آن مورد تحسین بین المللی قرار گرفت.
همین مردم ونزوئلا در سال 2002 چاوز را از کودتای مورد حمایت آمریکا نجات دادند و اکنون او را برای چهارمین بار به عنوان رئیس جمهور انتخاب کرده اند.
برخلاف شایعات پارتی کوکتل واشنگتن، 70 درصد از رسانه ها در ونزوئلا متعلق به مخالفان هستند و طیفی از مخالفان شدید چاوز تا شدیداً ضد چاوز را شامل می شوند. ایستگاه تلویزیونی که گفته می شود او تعطیل کرده است به همان اندازه یک افسانه پرحرف کلاسی است. RCTV در تلاش برای کودتا در سال 2002 تلاش کرد و فیلم جعلی از تیراندازی مردان مسلح چاوز به تظاهرکنندگان مخالف را پخش کرد. او آن را نبست. پنج سال بعد، دولت با حمایت دادگاه عالی، پس از اتمام مجوز از تمدید مجوز خودداری کرد. به پخش از طریق ماهواره ادامه داد. اگر چنین کودتای در ایالات متحده انجام شده باشد، تصور اینکه عاملان این کودتا به خیانت متهم نشوند، که در ایالات متحده مجازات اعدام دارد، بسیار سخت است - اگر آنها به اندازه کافی زنده بمانند تا محاکمه شوند.
وزارت امور خارجه ونزوئلا در بیانیه ای "اعلامیه های ظالمانه" اوباما را رد کرد و از او خواستار احترام به کرامت مردم ونزوئلا و رئیس جمهور آنها شد. ونزوئلا "یک دموکراسی اصیل است که به لطف آن مردم ونزوئلا آزادانه از حقوق و آزادی هایی استفاده می کنند که جامعه ایالات متحده هنوز تا رسیدن به آن فاصله دارد."
مردم ایالات متحده هر چهار سال یکبار بین دو «حزب» که نماینده قدرت شرکتها هستند، انتخاب میکنند که تقریباً صرفاً از نظر سبک متفاوت هستند. یا به قول نوام چامسکی دو جناح از یک حزب تجاری. رئیس جمهور فعلی مرتکب جنایات جنگی می شود، مردم خود و بسیاری دیگر را می کشد، از شکنجه حمایت می کند، به ترور دولتی به نام «جنگ علیه تروریسم» ادامه می دهد، دموکراسی را در داخل تضعیف می کند، نظارت بر جمعیت ایالات متحده را در کشوری که قبلاً طبقه بندی شده است تشدید کرده است. به عنوان یک جامعه "نظارت بومی".
در برابر انقلاب مردمی در مصر، او از مبارک حمایت کرد تا اینکه در آب مرده بود، سپس مانند یک معتاد دیکتاتوری به سلیمان کل شکنجهگر مبارک تبدیل شد. او همچنان به حمایت از فیوفدوم های قرون وسطایی زامبی در خاورمیانه ادامه می دهد. در حالی که اسرائیل 1400 فلسطینی را در حمله 2008-9 به غزه سلاخی کرد، در سکوت ایستاد.
در آمریکای لاتین، او از کودتای جناح راست در هندوراس و تلاش برای کودتا در اکوادور حمایت کرد، و حتی قبل از اینکه برای اولین بار انتخاب شود، اعلام کرده بود که بولیوی، نیکاراگوئه و ونزوئلا، همه کشورهایی که دولتهای مردمی و منتخب دموکراتیک دارند، «خلاء» هستند. پر شود"…
همه اینها و بیشتر، بیشتر آنها برخلاف میل مردم آمریکا، که آینده آنها باید در دست آنها باشد، به اوباما این حق اخلاقی را می دهد که از جایگاه بسیار بالایی در مورد دموکراسی و آزادی به دیگران سخنرانی کند. این مرد چند بار باید با صدای بلند و واضح، با حرف و عمل، همانطور که از قبل از اولین دوره ریاست جمهوری خود تکرار کرده، اعلام کند که عمیقا محافظه کار و از نظر اخلاقی کور است، قبل از اینکه همه او را باور کنند؟ اگر او سفیدپوست و اروپایی بود، به محض اینکه دهانش را در یکی از پایتختهای اروپایی باز میکرد، همه بلافاصله میدانستند که او باعث میشود برلوسکونی شبیه یک پینکو و مرکل به نظر برسد که در حال خواندن چه گوارا است.
بیا، به آن مرد فرصت بده - او آنچه را که فکر میکند میگوید (در بین عبارات «چپ حرف بزن») - او را باور کن! او زیر یک صخره زندگی میکرده است، درست در مجاورت سنگی که میت رامنی زیر آن زندگی میکند، شاید کمی آفتابتر و دوستانهتر. به او بگویید دوباره زیر آن بخزد.
و به دنبال تغییر واقعی در جای دیگری باشید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا