رسانهها با بالا بردن این ایده که ایران تهدیدی قریبالوقوع برای صلح است، با ارائه نکردن شواهدی که اتهامات آمریکا علیه ایران را زیر سؤال میبرد، با تقویت صدای جنگافروزان و طبیعیسازی آمریکا، فضایی را برای حمله نظامی آمریکا به ایران ایجاد میکنند. فرضاً حق جاسوسی از همه کشورهای روی زمین است.
سرفصل ها به طور نفس گیری به خوانندگان القا می کنند که اگر آمریکایی ها ابتدا ایرانی ها را نکشند، ایرانی ها آمریکایی ها را خواهند کشت.
A تپه مقاله (6/7/19) به خوانندگان گفت: «چرا کنگره در مورد تهدید ایران به اطلاعات دقیق نیاز دارد؟» روباه (6/14/19) "راهبرد دولت ترامپ برای مقابله با تهدید ایران" را توضیح داد. آ نیویورک تایمز مقاله (6/17/19) نوشته دیوید ای.سنگر ایران را یکی از «بحران های هسته ای» پیش روی آمریکا خواند، هرچند آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که ایران این کار را می کند. برنامه تسلیحات هسته ای ندارند و حداقل از سال 2003 به داشتن آن نزدیک نبوده است، و دلایلی وجود دارد که باور کنیم هرگز نزدیک بوده است
معرفی ایران به عنوان یک تهدید، اعم از هسته ای یا غیر آن، بارها و بارها حامل این پیام روشن است که باید با آن مقابله کرد. با این حال، بسیار دقیقتر است که بگوییم آمریکا تهدیدی برای ایران است تا برعکس.FAIR.org, 6/6/19) به هر حال، این دولت آمریکاست که اقتصاد ایران را از طریق تحریم هایی که دسترسی ایرانیان به غذا و دارو را محدود می کند، ویران می کند، در حالی که ایران را با پایگاه های نظامی و نیروهای زمینی، دریایی و هوایی محاصره می کند. ایران هیچ کاری از راه دور انجام نداده است که با آمریکا قابل مقایسه باشد.
رسانه ها نیز ایجاد می کنند زمانی که آنها نتوانستند شواهدی ارائه دهند که با روایت های دولت آمریکا در مورد ایران در تضاد باشد، فضایی برای جنگ ایجاد کنند. گزارش ظاهراً خنثی سنگر در بار (6/17/19) سه اشاره به حمله به نفتکشها در خلیج عمان کرد که آمریکا ایران را مقصر آن میداند، در یک مورد اشاره کرد که خوانندگان باید باور کنند که ایران مسئول بوده است و نوشت:
حتی رئیس دموکرات کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، نماینده آدام بی. شیف، که دوست آقای ترامپ نیست، میگوید شواهد زیادی وجود دارد که ایران مسئول حملات به نفتکشها بوده است.
شیف ممکن است «دوست آقای ترامپ نباشد»، اما این لزوماً او را نسبت به ادعاهای اطلاعاتی درباره دشمنان رسمی بدبین نمی کند. او در سال 2002 بر اساس ادعاهای جعلی اطلاعاتی مبنی بر اینکه این کشور سلاح های کشتار جمعی غیرمجاز در اختیار دارد، به اجازه زور علیه عراق رای داد.
مقاله سنگر به هیچ وجه به شواهدی اشاره نکرده است که ادعای انجام حملات توسط ایران را مورد تردید قرار می دهد - به عنوان مثال، مالک یکی از نفتکش ها، کوکوکا شجاع, گفت: که "با یک پرتابه پرنده مورد اصابت قرار گرفته است، که در تضاد با گزارش های مقامات آمریکایی و ارتش است" مبنی بر اینکه یک مین منبع آسیب به کشتی بوده است.
یک هدف ظاهری دیگر بار گزارش (6/20/19این مورد در مورد تایید ظاهری ترامپ و لغو بعدی حمله نظامی پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران، گفت که
مقامات ایالات متحده به دنبال تقویت ادعای خود مبنی بر اینکه ایران مسئول حملات نفتکش های هفته گذشته بوده است، به خبرنگاران گفتند که قطعات کشف شده از یکی از نفتکش ها "شباهت چشمگیری" به مین های استفاده شده توسط ایران دارد.
این حساب همچنین این نکته را کنار گذاشته است که علاوه بر اظهارات صاحب کوکوکا شجاع، کسانی که در یکی از کشتی های دیگر بودند فکر کردند که اینطور است اژدری که به آنها برخورد کرد.
An اسوشیتد پرس داستان (6/20/19) در ماجرای پهپاد گزارش شده است:
ایالات متحده در مورد حمل و نقل بین المللی از طریق آبراه استراتژیک از زمانی که تانکرها در ماه مه و ژوئن آسیب دیدند، در مورد آنچه واشنگتن به مین های لیمپت از ایران سرزنش می کرد، نگران بود، اگرچه تهران دست داشتن در این آبراه را رد کرد. روز چهارشنبه در امارات متحده عربی، نیروی دریایی ایالات متحده تکههایی از مینهایی را نشان داد که به گفته آنها «شباهت قابل توجهی» به مینهایی که در ایران دیده میشود، است.
این مقاله، مانند دو مورد از بار، به ایرادات فوق الذکر در گزارش ایالات متحده در مورد حملات نفتکش ژوئن اشاره نکند، یا دلایل سیاسی قوی برای اینکه ایران این اقدامات را انجام ندهد. همچنین در این قطعه به آن اشاره نشده است کمبود شواهد به دلیل ادعاهای دولت آمریکا مبنی بر آسیب رساندن ایران به نفتکش ها در ماه می.
این گزارش ها به جای ذکر این عناصر داستان، به طور انحصاری به روایت دولت ایالات متحده از وقایع می پرداخت. بدون شواهدی که این حساب را زیر سوال میبرد، روابط ایران و آمریکا بهعنوان مجموعهای از حملات ایران علیه ایالات متحده و شرکای آن - ابتدا نفتکشها و سپس یک پهپاد آمریکایی - ارائه میشود که مردم را تشویق میکند ایران را به عنوان یک متجاوز خشن ببینند. که باید با خشونت برخورد شود ارائه دلایلی برای شک و تردید در مورد ادعاهای دولت ایالات متحده مبنی بر اینکه ایران مسئول حملات نفتکش است به خوانندگان ارائه می دهد، هم این روایت اصلی را تضعیف می کند و هم می تواند مخاطبان را نسبت به تمام ادعاهایی که واشنگتن درباره ایران مطرح می کند مشکوک شود.
مستقیم تر، رسانه ها با دادن مگافون به غول های دست راستی که صراحتاً خواستار حمله نظامی آمریکا به ایران هستند، فضای جنگ را ایجاد می کنند.
یک ستون توسط نیویورک تایمز' برت استفان (6/14/19) گفت: اگر ایران رفتار خود را تغییر ندهد، باید نیروی دریایی خود را غرق کنیم. کلمه "رفتار" نشان می دهد که چگونه استفنز ایران را ملتی از کودکان معرفی می کند که باید توسط اربابانش در جهان متمدن تنبیه شود. او می نویسد که اجازه دادن به ایران
بدون مجازات ماندن یک گزینه نیست آنچه مناسب است مجموعه ای جدید از قوانین است – با عواقب سریع اگر ایران آنها را زیر پا بگذارد. دولت ترامپ باید قوانین جدید تعامل را اعلام کند تا به نیروی دریایی اجازه دهد با کشتیها یا قایقهای تندرو ایرانی که هر کشتی نظامی یا تجاری را که در آبهای بینالمللی فعالیت میکند مورد آزار و اذیت یا تهدید قرار میدهند، درگیر و نابود کند. اگر تهران پایبندی خود را رعایت نکند، آمریکا باید هر کشتی نیروی دریایی ایران را که بندر را ترک کند، تهدید به غرق کردن کند.
اگر بعد از آن ایران باز هم به این تعهدات عمل نکند، حق داریم که نیروی دریایی خود را چه در بندر یا در دریا غرق کنیم. جهان نمی تواند دزدان دریایی آزاد سومالیایی را تحمل کند. خیلی کمتر باید یک دولت دزد دریایی را تحمل کند که به دنبال گروگان گرفتن اقتصاد جهانی از طریق افزایش اقدامات تروریسم اقتصادی است.
در برآورد استفنز، ایالات متحده حق دارد «مجموعه ای جدید از قوانین» را صادر کند و در صورتی که ایران به قوانین امپراتوری آمریکا در مورد آب های نزدیک سواحل ایران «تطابق» نکند، از دیپلماسی قایق های توپدار برای اجرای آنها استفاده کند. . توجه کنید که او با چه سرعتی از «ایالات متحده» در اولین پاراگراف به «جهان» در پاراگراف دوم میلغزد، گویی اینها یکی هستند. جالب اینجاست که به نظر میرسد تعریف او از «تروریسم اقتصادی» فقط شامل اقداماتی میشود که ایران متهم به انجام آنها است، اما انجام آن ثابت نشده است، و نه نابودی تمام عیار اقتصاد ایران که ایالات متحده در معرض دید عموم قرار گرفته است.
به طور مشابه، دریاچه الی (بلومبرگ, 6/18/19) از این ادعا انتقاد کرد که
آمریکا به نوعی مسئول [حملات ادعایی نفتکش] ایران است، نکته ای که ترامپ به آن اشاره کرد. منتقدان. این نوع تحلیل منجر به برخی توصیه های سیاستی عجیب و غریب می شود. در حال حاضر، دیپلمات های اروپایی هستند اصرار ترامپ کمپین فشار حداکثری خود را کنار بگذارد و یکی از "حداکثر خویشتن داری" را اتخاذ کند.
این درخواست باج گیری است. و اکنون که ایران تهدید میکند از محدودیتهای غنیسازی اورانیوم که در توافق هستهای 2015 با آن موافقت کرده است فراتر رود، درک این نکته مهمتر از هر زمان دیگری است که خویشتنداری و گفتوگو ایران را به پاشنه نمیاندازد.
برای لیک، ایرانیها حیواناتی نافرمان هستند که ایالات متحده باید آنها را «به پاشنه» بیاورد - از طریق خشونت، نسخهای طغیانکننده، حتی اگر در مورد حیوانات بدرفتار واقعی اعمال شود. اینکه "توافق هسته ای 2015" عملاً باطل و بی اعتبار است زیرا آمریکا آن را پاره کرد جزییاتی نیست که تبلیغ کننده جنگی مانند لیک را آزار دهد.
در واشنگتن پستمایکل جی ویکرز (6/21/19) استدلال کرد که «دولت ترامپ باید به [قطعات نفتکش و سرنگونی پهپاد توسط ایران] با حملات خود به تجهیزات پدافند هوایی ایران و حوثیها، سامانههای موشکی تهاجمی و پایگاههای سپاه پاسداران پاسخ دهد»، به این دلیل که « با تقویت بازدارندگی، یک عملیات نظامی کوتاه مدت ایالات متحده ممکن است به جلوگیری از درگیری گسترده تر با ایران کمک کند.
در واقع، استدلال او این است که بهترین راه برای جلوگیری از جنگ با ایران، جنگ با ایران و همچنین تشدید جنگ با یمن است، گویی آمریکا و متحدانش قبلاً به یمن کار کافی نکرده بود. چیزی که ایالات متحده «بازدارنده» خواهد بود - کلمه ای که چهار بار در مقاله از جمله در عنوان آن آمده است - توانایی ایران برای مداخله در ظرفیت ایالات متحده برای جاسوسی و بمباران کشور است: ویکرز خواستار بمباران «هوایی» شد. - داراییهای دفاعی، با توجه به اینکه نگرانی او ناتوان ساختن ایران است، نه صرفاً در انجام حملات تهاجمی فرضی و بسیار بعید، بلکه استفاده از حق خود برای دفاع از خود.
در هیچ نقطه ای ویکرز، یا اسوشیتد پرس داستان سرنگونی پهپاد، یا بار گزارش (6/20/19گفتن اینکه ترامپ بمباران ایران را به خاطر حادثه هواپیمای بدون سرنشین تایید کرد و سپس آن را متوقف کرد، یا هر مقاله رسانه ای شرکتی که بتوانم پیدا کنم، فرضیه دولت آمریکا و بسیاری از رسانه ها درباره سرنگونی پهپاد توسط ایران را زیر سوال می برد: اگر پهپاد سرنگون شده بود. در حریم هوایی بینالمللی و نه بر فراز خاک ایران - و این به هیچ وجه ثابت نشده است - برای ایران یک افتضاح است که در حق الهی آمریکا برای جاسوسی از هر کشوری که بخواهد، در هر زمان و به هر درجهای که بخواهد، دخالت کند. حتی اگر آمریکا حقیقت را میگوید، ادعایش این است که چنین بوده است 21 مایلی سواحل ایران با پهپاد است که "سنسورهای نظارتی قدرتمند برای نظارت بر فعالیت های زمینی یا دریایی با جزئیات زیاد." تصور سناریویی که در آن رسانه های آمریکایی حق ایران برای استقرار تجهیزات جاسوسی قدرتمند را در 21 مایلی سواحل ایالات متحده مسلم بدانند، غیرممکن است. (این کمتر از فاصله دالاس تا فورت ورث یا تامپا تا سن پترزبورگ است.)
و تلقی با استدلالهایی که برای بمباران کشورهایی مانند لیک، استفنز و ویکرز بهعنوان ایدههای جالبی هستند که ارزش بررسی دارند - به جای درخواست برای انجام جنایات جنگی - تهاجم امپریالیستی را عادی میکند. اگر به مردم گفته شود که شروع جنگ علیه سایر کشورها بدون بهانه معتبر اقدامی معقول است، نتیجه محتمل این است که افراد بیشتری در برابر تلاشها برای توقف کشتارهای بالقوه و مداوم واکسینه شوند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا