احزاب جمهوری خواه و دموکرات قصد ندارند به افراد مستقل و ثالث اجازه ورود به باشگاه انحصاری خود را بدهند. یک سری محرمانه قوانین و مقررات انتخابات حکومتی شرکت در رای گیری، دریافت اطلاعات، جمع آوری پول، پیروی از مقرراتی که برای پیشبرد منافع جمهوری خواهان و دموکرات ها طراحی شده اند یا شرکت در بحث های عمومی را برای افراد خارجی بسیار دشوار می کند. احزاب ثالث و افراد مستقل عملاً از حق رای محروم هستند، اگرچه 44 درصد از مردم رای دهنده هستند شناسایی به عنوان مستقل این تبعیض به طور مستمع "دو حزبی" نامیده می شود، اما اصطلاح صحیح، همانطور که ترزا آماتو می نویسد، "آپارتاید سیاسی" است.
یکی از بهترین رازهای پنهان در سیاست آمریکا این است که سیستم دو حزبی مدتهاست که دچار مرگ مغزی شده است - سیستمهای حمایتی مانند قوانین انتخاباتی ایالتی که از احزاب مستقر در برابر رقبا محافظت میکنند و با کمکهای مالی فدرال و به اصطلاح اصلاحات کمپین زنده نگه داشته شده است. "، دانشمند علوم سیاسی تئودور لوی اشاره کرد. اگر لولهها کشیده میشد و لولههای IV قطع میشد، سیستم دو حزبی در یک لحظه فرو میپاشد.
آماتو مدیر مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ملی و مشاور داخلی رالف نادر در انتخابات 2000 و 2004 بود. کتاب او "توهم بزرگ: افسانه انتخاب رأی دهندگان در یک استبداد دو حزبی” روایتی هشیارکننده از آپارتاید سیاسی ما است که بر اساس تجربه او در مبارزات نادر است. این مکانیسمهای شرورانه، بهویژه قوانین بیزانسی که از ایالت به ایالت دیگر متفاوت است، تا حتی در رأیگیری، با جزئیات دقیق شرح میدهد.
احزاب ثالثی که قبلاً واجد شرایط رای گیری نیستند و افراد مستقل باید برای نامزدی ریاست جمهوری امضاهای معتبری را در طوماری جمع آوری کنند. برخی از ایالت ها نیاز به هزینه یا چند صد امضا دارند. برخی دیگر به ده ها هزار امضا نیاز دارند. جمهوری خواهان و دموکرات ها الزامات را در مجالس ایالتی تعیین می کنند و سپس با پول نقد شرکت ها و تیم هایی از وکلا، افراد مستقل و نامزدهای شخص ثالث را به دادگاه می کشانند تا اعتبار امضای دادخواست خود را به چالش بکشند. این شکایتها برای بیاعتبار کردن امضاها برای اخراج نامزدها از رأیگیری، سلب فرصت رایدهندگان از حمایت از سایر نامزدها، و همچنین تخلیه بودجه مبارزات انتخاباتی رقبای کوچک استفاده میشود. مقامات ایالتی حزب جمهوری خواه و دموکرات، چه منتخب یا منصوب، انتخابات فدرال را برای خدمت به پیشرفت حزب خود اداره می کنند.
الزامات حضور در برگه رای شبیه قوانینی است که در زمان جیم و جین کرو وضع شده بود تا از ثبت نام سیاهپوستان آمریکایی برای رای دادن جلوگیری شود. برای مثال اوهایو خواسته امضای طومار فقط از یک شهرستان در هر طومار نوشته میشود و گردشگران را مجبور میکند تا پشتههایی از دادخواستهای شهرستان را حمل کنند. وضعیت واشنگتن قبل از برگزاری کنوانسیون نامزدی نیاز به اخطار 10 روزه دارد که در روزنامه منتشر شود. ویرجینیای غربی ماموریت ها که گردشگران ابتدا اعتبارنامه را از منشی شهرستان در هر شهرستان دریافت می کنند که باید هنگام جمع آوری امضا نشان داده شود. نوادا نیاز که هر دادخواست محضری باشد.
«برای پیچیده تر کردن مسائل، به شیوه ای کافکایی، بسیاری از مقامات انتخاباتی می ترسند دقیقاً بگویند که مفاد قانون ایالتی خود به چه معناست. آماتو می نویسد: آنها نمی خواهند در یک نبرد حقوقی دخیل شوند - بنابراین اغلب ادعا می کنند که نمی دانند، نمی توانند بگویند، و شما نمی توانید به هر چیزی که آنها می گویند اعتماد کنید. از طرف دیگر، ممکن است بر اساس افرادی که از آنها میپرسید، نظرات متفاوتی دریافت کنید، یا با مقامات انتخاباتی مواجه شوید که قوانینی را که اجرا میکنند، حتی در برخی از بزرگترین ایالتها، همانطور که در سال 2004 در کالیفرنیا یافتیم، نمیدانند.
کمیسیون ها و هیئت هایی که برای نظارت بر انتخابات تشکیل می شوند، مانند کمیسیون انتخابات فدرال، همچنین تقریباً منحصراً از جمهوری خواهان و دموکرات ها تشکیل شده اند.
آماتو تسلط بر قوانین مالی کمپین انتخاباتی فدرال را معادل یادگیری «یک زبان خارجی در چند روز» و سپس تلاش برای آموزش آن به کارمندان کمپین و داوطلبانی توصیف می کند که تجربه کمی با مقررات فدرال دارند یا اصلاً تجربه ندارند.
شاخه های ملی، ایالتی و محلی احزاب جمهوری خواه و دموکرات با فروشندگان و مشاوران سیاسی قرارداد می بندند تا در هر چرخه تبلیغاتی کار کنند. این معمولاً برای اشخاص ثالث و افراد مستقل که فاقد منابع و بودجه برای ایجاد یک زیرساخت دائمی کمپین هستند، صادق نیست. دو حزب حاکم نیز می توانند بر آن تکیه کنند کمیته های اقدام سیاسی فوق العادهیا Super PAC ها، برای جمع آوری مقادیر نامحدود پول نقد از افراد ثروتمند، اتحادیه های کارگری، شرکت ها و سایر کمیته های اقدام سیاسی. Super PAC ها می توانند هزینه های نامحدود «مستقل» از طرف کمپین انجام دهند، اگرچه قرار نیست مستقیماً به کمپین بدهند یا فعالیت های خود را با کمیته های نامزد فدرال هماهنگ کنند.
جمهوریخواهان و دموکراتها، چون پول زیادی جمعآوری میکنند، انگیزهای برای مشارکت در سیستم تامین مالی عمومی یا ایجاد یک سیستم جایگزین که ممکن است به اشخاص ثالث و افراد مستقل کمک کند، ندارند.
«نامزدهای فقیر حزب ثالث و مستقل چه دارند؟» آماتو می نویسد. آنها بودجه فدرال را برای انتخابات عمومی فقط پس از این واقعیت دریافت می کنند - اگر و فقط اگر پنج درصد از کل آرای ملی را بشکنند. امکان نامطمئن بدست آوردن پول بعد از این واقعیت، برای نامزدی که در انتخابات فعلی شرکت می کند و نمی تواند روی آن حساب کند، تقریباً بی فایده است، اگرچه ممکن است دفعه بعد برای حزب مفید باشد.
اگر اشخاص ثالث و افراد مستقل بخواهند خود را تحت یک ممیزی خودکار و طاقتفرسا فدرال قرار دهند و همچنین انواع الزامات مالی دقیق را در حداقل 20 ایالت برآورده کنند و با محدودیتهای هزینه در همه ایالتها و در کل برای کمپینهای خود موافقت کنند، ممکن است واجد شرایط دریافت وجوه تطبیق انتخابات اولیه باشند.
به عنوان کتاب "اشخاص ثالث در آمریکااشاره میکند، قانون کمیسیون انتخابات فدرال «یک قانون مهم حمایت از احزاب است».
آنهایی که تلاش میکنند تا سرکوب دو قطبی حزب جمهوریخواه و دموکرات را به چالش بکشند، بهعنوان خرابکار، ساده لوح یا خود شیدا مورد حمله قرار میگیرند. اینها حملات دارم شروع شد در برابر کرنل وست که هست در حال اجرا برای نامزدی حزب سبز فرض اساسی پشت این حملات این است که ما حق حمایت از نامزدی را نداریم که از ارزش ها و نگرانی های ما دفاع می کند.
در سال 2016، حزب سبزها نقش بزرگی در هدایت انتخابات به دونالد ترامپ ایفا کرد. نوشت دیوید اکسلرود، استراتژیست ارشد مبارزات انتخاباتی باراک اوباما، "اکنون، با کرنل وست به عنوان نامزد احتمالی آنها، آنها به راحتی می توانند دوباره این کار را انجام دهند. تجارت پرخطر.»
این همان پیامی است که بارها توسط مقامات حزب دموکرات، رسانه ها و افراد مشهور برای بی اعتبار کردن رالف نادر، که در انتخابات سال 2.8، زمانی که نامزد بود، بیش از 2000 میلیون رای دریافت کرد، ارائه شد.
مستقل ها و اشخاص ثالث هنوز خطری جدی برای این دو قطبی ایجاد نمی کنند. آنها معمولا تک رقمی نظرسنجی می کنند، اگرچه راس پرو اخذ شده نزدیک به 19 درصد از آرای مردم. آنها تنها بخش کوچکی از صدها میلیون دلاری که در اختیار دموکرات ها و جمهوری خواهان است، جمع آوری می کنند. برای مثال، کمپین بایدن-هریس، کمیته ملی دموکرات و کمیته های مشترک جمع آوری کمک های مالی آنها، مطرح شده ۷۲ میلیون دلار از آوریل تا پایان ژوئن. رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ، مطرح شده بیش از 35 میلیون دلار از آوریل تا پایان ژوئن. ران دیسانتیس فرماندار فلوریدا مطرح شده 20 میلیون دلار در همین مدت. کرنل کمپین به گفته جیل استین که مدیریت کمپین کرنل را بر عهده دارد، 83,640.28 دلار جمع آوری کرده است.
بایدن یک میلیارد دلار برای تامین مالی رقابت های انتخابات ریاست جمهوری 1 خود جمع آوری کرد. کل هزینه انتخابات 2020 یک سرسام آور 14.4 میلیارد دلار ساخت آن، به عنوان اسرار باز با اشاره بهگرانترین انتخابات تاریخ و دوبرابر گرانتر از دوره قبلی انتخابات ریاستجمهوری.
با این وجود، نامزدهای حزب ثالث و مستقلها برای جمهوریخواهان و دموکراتهای وابسته به شرکتها خطرناک هستند، زیرا ورشکستگی سیاسی، عدم صداقت و فساد این دو قطبی را افشا میکنند. این افشاگری، اگر اجازه داده شود ادامه یابد، به طور بالقوه به جنبش گستردهتری برای سرنگونی استبداد دو حزبی دامن میزند. به همین دلیل، احزاب جمهوری خواه و دموکرات، کمپین های مستمری را که توسط رسانه ها تقویت می شود، برای بی اعتبار کردن حزب سوم و رقبای مستقل خود راه اندازی می کنند.
دولت به عنوان مت طیبی سانسور اعمال شده بر رسانه های اجتماعی را هدایت کرد قرار گرفتن در معرض، با هدف بستن منتقدان چپ و راستی است که به نخبگان قدرت حاکم حمله می کنند.
به عنوان مثال، در مورد رژیم آپارتاید اسرائیل و رنج فلسطینیان، حقیقت بسیار بیشتری خواهید شنید. از جانب کورنل از هر نامزد جمهوری خواه یا دموکرات، از جمله رابرت اف کندی، جونیور که پشتیبانی از دولت اسرائیل
مشکلات متعددی در سیستم انتخاباتی ما وجود دارد: سرکوب رای دهندگان، مشکلات در ثبت نام رای دادن، سنگین فرآیند اغلب انداختن رأی، ناقص مکانیسم های مورد استفاده برای شمارش آرا، 30 یا 40 رئیس فعلی که در هر چرخه انتخاباتی بدون مخالفت برای کنگره شرکت می کنند، تقسیم مجدد, انکار کردن نمایندگان رای دهنده ساکنان واشنگتن دی سی در کنگره، انکار کردن حق رای دادن برای رئیس جمهور یا یکی از اعضای رای دهنده کنگره به مردم "سرزمین" ایالات متحده - مانند گوام و پورتوریکو، سلب حق رای بیش از سه میلیون جنایتکار سابق و پاک سازی میلیون ها غیر جنایتکار از فهرست رای دهندگان، و پوچی از هيئت انتخاب کنندگان رييس جمورکه با از دست دادن آرای مردمی و کسب کرسی ریاست جمهوری نامزدهایی مانند جورج بوش و دونالد ترامپ را می بیند.
اما این مشکلات با موانعی که در مقابل اشخاص ثالث و افراد مستقلی که کمپین ها را راه اندازی و اجرا می کنند، قابل مقایسه نیست.
احزاب شرکتی حاکم کاملاً آگاه هستند که جز جنگ های بیشتر، ریاضت بیشتر، کنترل و نفوذ بیشتر دولت در زندگی ما، معافیت های مالیاتی بیشتر برای وال استریت و شرکت ها و بدبختی بیشتر برای مردان و زنان کارگر، چیز زیادی برای ارائه به مردم سرخورده ندارند. آنها از کنترل خود بر سیستم انتخاباتی استفاده می کنند تا ما را مجبور کنند بین افراد متوسطی مانند دونالد ترامپ یکی را انتخاب کنیم - و کمک کنندگان اصلی دموکرات مانند لوید بلنکفین گفتند که آنها این کار را انجام خواهند داد. به عقب ترامپ اگر برنی سندرز نامزد حزب دموکرات بود - و جو بایدن. تنها نامزدهای انتخاباتی قابل دوام خارج از ساختار دو حزبی، افراد بسیار ثروتمندی هستند، مانند راس پرو یا مایکل بلومبرگ، که همانطور که آماتو مینویسد، میتوانند «راه خود را از موانع محدودیتهای دسترسی به رأیدهی و پوشش رسانهای بیوجود بخرند».
رای دهندگان به هر کسی که می خواهند رای نمی دهند. آنها به کسانی رای می دهند که از آنها متنفر بوده اند. در همین حال، الیگارشی مطمئن است که از منافعش محافظت می شود.
هیچ نامزد ریاست جمهوری جمهوری خواه یا دموکرات قصد توقف غارت شرکت ها را ندارد. آنها صنعت سوخت های فسیلی را محدود نمی کنند یا با اکو کش ها مبارزه نمی کنند. آنها زیرساخت های پوسیده و سیستم آموزشی شکست خورده ما را بازسازی نخواهند کرد. آنها سیستم مراقبت های بهداشتی انتفاعی غارتگرانه ما را اصلاح نخواهند کرد یا با توقف نظارت عمده دولتی، حق حریم خصوصی ما را احیا نمی کنند. آنها برای جلوگیری از رشوه خواری قانونی که منصب انتخابی را تعریف می کند، تأمین مالی عمومی انتخابات را ایجاد نخواهند کرد. حداقل دستمزد را افزایش نخواهند داد. آنها به جنگ های دائمی ما پایان نمی دهند.
احزاب ثالث و مستقلها، حتی اگر نظرسنجی تک رقمی باشند، تهدیدی برای دو قطبی شرکتها هستند، زیرا از اصلاحات حمایت میکنند، مانند افزایش نرخ مالیات برای شرکتها و ثروتمندان، که از حمایت عمومی گسترده برخوردار هستند. آنها فساد سیستمی را افشا می کنند که بدون کمک مالی از سوی میلیاردرها و شرکت ها، سقوط می کند. تقریباً در مورد هر موضوع مهمی - جنگ، سیاستهای تجاری، پلیس نظامی، سرکوب حداقل دستمزد، خصومت با اتحادیهها، لغو آزادیهای مدنی، تخریب مردم توسط بانکهای بزرگ، شرکتهای کارت اعتباری، داروخانههای بزرگ و صنعت مراقبتهای بهداشتی- وجود دارد. تفاوت اندک یا بدون تفاوت بین جمهوری خواهان و دموکرات ها.
قدرت یکپارچه همیشه امتیاز را با برتری اخلاقی و فکری اشتباه می گیرد. منتقدان و اصلاح طلبان را ساکت می کند. از ایدئولوژی های ورشکسته مانند نئولیبرالیسم حمایت می کند تا قدرت مطلق خود را توجیه کند. عدم تحمل و اشتیاق به خودکامگی را تقویت می کند. این نظام های بسته در طول تاریخ، چه سلطنتی و چه توتالیتر، به سنگرهای حرص، غارت، متوسط و سرکوب تبدیل شده اند. آنها ناگزیر به استبداد یا انقلاب میشوند. هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. رای دادن به بایدن و دموکرات ها این روند را تسریع می کند. رای دادن به کرنل آن را نادیده می گیرد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا