چارلز دیکنز که امسال سالگرد تولدش را جشن می گیریم، در ساخت بریتانیای مدرن حضور داشت. زمانی که او شروع به نوشتن کرد، کالسکه های صحنه هنوز آشناترین شکل حمل و نقل بودند. در زمان رمان های بعدی او، راه آهن وارد شد. سرمایه داران در اوایل دیکنز یا شرورانی از ملودرام ویکتوریایی هستند یا پدران سخاوتمند. در رمانهای بعدی، آنها کارگزاران بیچهره هستند، بخشی از یک سیستم ناشناس که به همان اندازه که بر آن حکومت میکنند، بر آنها حکومت میکند.
دیکنز در دوران بایرون و ناپلئون متولد شد، اما زندگی کرد تا شاهد توسعه اتحادیه های کارگری، شرکت های سهامی و آغاز سرمایه داری شرکتی باشد. داستان های او از کارگاه الیور توئیست به کارخانه های هارد تایمز و بوروکراسی دولتی بلیک هاوس تکامل می یابد.
دیکنز بیش از توصیف این کشور تازه صنعتی انجام داد. در سبک نویسندگی او وجود دارد. او اولین نویسنده واقعا شهری در بریتانیا است. او انسان ها را واضح و در عین حال زودگذر می بیند، مانند افرادی که ممکن است در گوشه خیابان شلوغ با آنها برخورد کنید. ریتم های نوشته های او هیجان و همچنین اضطراب زندگی شهری را به خود جلب می کند. او تمایل دارد که بهجای گرد و غبار، جامعهای را که بیش از حد مبهم و تقسیم شده است و نمیتواند بهعنوان یک کل دیده شود، درک کند. کاراکترها در فضای انفرادی خود از یکدیگر جدا می شوند، بدون اینکه رابطه ای ثابت بین آنها وجود داشته باشد.
در این دنیای واقعیشده سرمایهداری صنعتی، مردم مانند قطعات مبلمان غیرقابل نفوذ به نظر میرسند و راز درونی اسرارآمیزی را در خود جای دادهاند که هرگز نمیتوان به طور کامل از آن عبور کرد. همه به عنوان یک گروتسک یا عجیب و غریب ظاهر می شوند. دیگر هیچ هنجار توافق شده ای از انسانیت وجود ندارد، فقط مجموعه ای از عجیب و غریب منزوی، چه شوم و چه سرگرم کننده، که به طور تصادفی از یکدیگر می پرند.
انرژی طبقه متوسط
دیکنز به دلیل محکوم کردن شرارت های سرمایه داری صنعتی مشهور است، اما نثر نمایشی و پر زرق و برق او همچنین انرژی طبقه متوسطی را که هنوز هم سوار بر فراز است، منعکس می کند. به عنوان یک رمان نویس جوان مشتاق، او دوست داشت خود را مردی شیک و شیک در شهر ببیند که به خاطر شناخت هر خیابان فرعی و پس کوچه لندن شهرت داشت. جین آستن در مورد املاک زمینی حومه انگلیسی می نویسد که در زمان او مرکز قدرت اجتماعی و اقتصادی بود. در مقابل، دیکنز نسبت به نوک انگشتان آغشته به جوهر خود شهری است. آنچه او توصیف می کند لندن وکلا، بازرگانان، کارمندان کوچک و بورژواهای خوش پوش است – بزرگترین مرکز تجاری و امپراتوری جهان، جایی که اکنون قدرت طبقه حاکم بریتانیا به طور فزاینده ای در آن یافت می شود.
دیکنز در متناقض ترین گروه های اجتماعی، یعنی طبقه متوسط رو به پایین متولد شد. بنابراین، در واقع، بیشتر رماننویسان بزرگ قرن نوزدهم، از خواهران برونته گرفته تا جورج الیوت و توماس هاردی، بودند. طبقه متوسط رو به پایین به اندازه کافی به مردم عادی نزدیک است که با مشکلات آنها همدردی کند. اما آنها همچنین آرزوی ثروت، رتبه و تحصیلات را دارند و بنابراین نگاهی به بالا و پایین سلسله مراتب اجتماعی می اندازند. آنها بهعنوان هنرمندانی برای بررسی نظام اجتماعی بهعنوان یک کل، و همچنین تجربه تضاد دردناکی بین اینکه چیزها چگونه هستند و چگونه میخواهند باشند، موقعیت خوبی دارند.
دلسوزی دیکنز برای فقرا و مطرودان افسانه ای است. در لحظه ای خیره کننده در خانه بلیک، او خود ملکه ویکتوریا را مورد سرزنش قرار می دهد و او را به همراه کل طبقه حاکم به خاطر بی توجهی شرم آورشان به یتیمان و خارپشت های خیابانی سرزنش می کند. اما او همچنین زنی را که در خیابان در حال گدایی یافت به پلیس تحویل داد. او واقعاً محبوب ترین رمان نویس انگلیسی بود، یک سرگرم کننده با استعداد شگفت انگیز و قهرمان فرهنگ عامه. اما او همچنین برای شهرت خود به عنوان یک رمان نویس برجسته و عضویتش در تشکیلات اجتماعی ارزش قائل بود. به ندرت هیچ نویسنده انگلیسی دیگری نوشته های «بالا» و عامه پسند را تا این حد باشکوه ترکیب کرده باشد که برای آکادمیک و جنبش کارگری جذاب باشد.
دیکنز در تمام عمرش تحت تأثیر ترسی از طبقه متوسط پایین تر از کشیده شدن به میان توده های مردمی بود که توانسته بود با هنرش خود را از آنها رهایی بخشد. او پسران خود را به ایتون فرستاد، از کوهنوردان اجتماعی مانند اوریا هیپ بیمعنی که فقط یک کوهنورد اجتماعی میتوانست متنفر بود، و بیش از یک خط کوتاه از انگلیسی کوچک امپراتوری در مورد خود داشت. او با شرارتآمیز اتحادیههای کارگری را در روزهای سخت کاریکاتور میکند و به نفع یک فرماندار وحشی هند غربی صحبت میکند.
او ممکن است یک بلای انگلستان دوره ویکتوریایی بوده باشد، اما او با رضایت معمول طبقه متوسط معتقد بود که دوره ای که در آن زندگی می کرد پیشرفتی بزرگ در هر بخش قبلی از تاریخ بود. طبقه متوسط ویکتوریایی که او به آن تعلق داشت، خود را در ون پیشرفت اجتماعی می دید، اما در عین حال عمیقاً نگران غوغای انقلاب بود. نوشته دیکنز با آمیختگی خارقالعادهای از کمدی و تراژدی، اشک و خنده، گستاخی و احساساتگرایی، منعکسکننده این دیدگاه تقسیمشده است. تعداد کمی از نویسندگان انگلیسی تا این حد عمیق در عواطف انسانی نفوذ کرده اند، و تعداد کمی از آنها ذهنی تا این حد فاجعه بار خالی از ایده داشته اند. اگر او می تواند به شدت واقع بین باشد، می تواند به طور پوچ رمانتیک نیز باشد.
تصاویر کودکان
توجه همیشگی دیکنز به کودکان برخی از این ابهامات را نشان می دهد. به یک معنا، شخصیت کودک مظلوم قوی ترین کیفرخواستی است که می توان از بی مهری جامعه تصور کرد. فرزندان دیکنز، بی گناه، آسیب پذیر و سرگشته، از اولیور توئیست و پل دامبی گرفته تا دوریت کوچک و پیپ انتظارات بزرگ، تصاویر بدی از رنجی نالایق هستند.
انگلستان ویکتوریایی، همانطور که دیکنز تشخیص میدهد، جامعهای است که در آن همه یتیم شدهاند و طبقات بالای جامعه از مسئولیت پدرانه خود در قبال ضعیفان چشم پوشی کردهاند. با این حال، طبق تعریف، کودک قادر به درک علل بدبختی خود نیست. تنها چیزی که کودک می خواهد، تسکین فوری درد است. درکی از فرآیندهای اجتماعی ندارد. به این ترتیب، چهره کودک آسیب دیده به جای انقلاب به اصلاحات اشاره دارد. و دیکنز مطمئناً انقلابی نبود، همانطور که تصویرهای هولناک او از انقلاب فرانسه در داستان دو شهر نشان می دهد.
با این حال، همانطور که گئورگ لوکاچ منتقد ادبی مارکسیست بزرگ اصرار دارد، تخیل یک نویسنده ممکن است رادیکال تر از ایدئولوژی او باشد. شاید دیکنز به اندازه هر بورژوای ویکتوریایی دیگر از انقلاب اجتماعی می ترسید، اما سیستمی که او در آخرین رمان های بزرگ خود - خانه تیره و تار، دوریت کوچک، دوست متقابل ما، انتظارات بزرگ - به تصویر می کشد، می تواند با هیچ تحولی دگرگون شود.
دیکنز از دنیای شاد و تالی هو کتاب Pickwick Papers و پایانهای افسانهای داستانهای اولیهاش فاصله زیادی گرفته است. ما اکنون در جهانی هستیم که در آن مردان و زنان طبقه متوسط توهمات توخالی هستند، در حالی که اشیا به طرز عجیبی زنده به نظر می رسند. سرمایه داری بازار و یک دولت سرکوبگر اکنون زندگی شوم خود را در پیش گرفته اند. زندگی اجتماعی خالی و غیر واقعی است و تنها واقعیت های واقعی جنایت، کار، بیماری و سختی است. خانوادههایی که دیکنزهای جوانتر از آنها جشن میگرفتند، اکنون مکانهای بیمار و نیمهآسیبشناسی سرکوب شدهاند. زندگی جدید فقط از مرگ، از خود گذشتگی و انحلال می تواند سرچشمه بگیرد.
این چیزی نبود که آنهایی که در مهمانی های شام دیکنز را شیر می کردند می خواستند بشنوند. اما این همان چیزی بود که او اصرار داشت که باید با آن مقابله کنند و دو قرن پس از تولد او باید به خاطر آن شجاعت او را گرامی بداریم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا