منبع: کانتر پانچ
خواندن کتاب جدید نائومی کلاین، در آتش: پرونده (سوزاندن) برای یک معامله جدید سبز، شبیه تماشای یک فیلم فاجعه بزرگ در یک تئاتر است. به جز اینکه وقتی از تئاتر خارج می شوید، می توانید ترس های خود را پشت سر بگذارید. پیام کلاین این است که تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان، زمین قابل زندگی ما را ویران می کند، ما اینجا گیر کرده ایم، امن نیست، خانه در آتش است.
کلاین وحشت های جدیدی را در کتاب خود جمع آوری نکرده است، بسیاری از آنها به طور مزمن در مجموعه نوشته ها و سخنرانی های او در طول یک دهه ارائه شده است، آخرین ورودی آوریل سال گذشته بود. مقدمه و پایان نامه حمایت فوری کتاب را برای جلوگیری از انقراض برجسته ما از هم اکنون انجام می دهد.
او برای بیرون انداختن ما از خواب، قهرمانانی را معرفی می کند که زنگ خطر را به صدا در می آورند. یک نمونه بارز گرتا تونبرگ، دختر 15 ساله اهل استکهلم سوئد است که در یک دوره زمانی تنها هشت ماهه جرقه ایجاد جنبش اقلیم جوانان را زده است که در مارس 2019 با نزدیک به 2,100 اعتصاب اقلیمی جوانان در 125 شهرستان و با 1.6 اعتصاب به اوج خود رسید. میلیون جوان شرکت می کنند. تونبرگ گفت: «ما نمیتوانیم شرایط اضطراری را بدون برخورد با آن مانند یک وضعیت اضطراری حل کنیم.»
در کنار این خط استدلال، کلاین استدلال میکند که تلاشهای تغییر آب و هوا نیازی به کشف جزئیات راهحلهای پیشنهادی از قبل ندارد، «آنچه مهم است این است که ما این فرآیند را فوراً شروع کنیم». تأکید بر اقدام و نه برنامهریزی، ممکن است دلیلی باشد که کلاین تشخیص میدهد که انکارگرایان با این استدلال که تلاشها برای متوقف کردن تغییرات آبوهوایی «سرمایهداری را نابود میکند... مشاغل را از بین میبرد و قیمتها را افزایش میدهد».
ناظر کنفرانس تغییرات آب و هوایی 2018 موسسه هارتلند به صراحت بیان کرد، این موضوع می تواند «اسب تروا سبز» باشد که با «دکترین مارکسیستی اجتماعی-اقتصادی» پر شده است. یکی از همکاران ارشد موسسه Competitive Enterprise می بیند که فشاری برای حذف آزادی هایی وجود دارد که دولت را از اعمال تدابیر سختگیرانه برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی باز می دارد. سخنران اصلی کنفرانس، پاتریک مایکلز، که یکی از اعضای ارشد مطالعات زیست محیطی در موسسه کاتو است، تلاش برای حمایت از پالایشگاه های سوخت زیستی بومی را شبیه به یک طرح "مائوئیستی" خواند.
اگرچه این اظهارات از سوی تعداد انگشت شماری از نهادهای دست راستی است، اما کلاین نشان می دهد که چگونه افکار عمومی به طرز چشمگیری تغییر کرده است. از نظرسنجیهای انجام شده در سالهای 2007 و 2011، درصد کسانی که معتقدند «تداوم سوزاندن سوختهای فسیلی باعث تغییر اقلیم میشود» از 71 درصد به 44 درصد کاهش یافت.
مهمتر از همه، او اضافه می کند که افراد نمی توانند در این مبارزه پیروز شوند، اما تنها از طریق یک تلاش متحد توده ای. کلاین خاطرنشان می کند که وحدت در پیروزی در جنگ جهانی دوم، شاهکارهای باورنکردنی را در میان عموم مردم انجام داد. به عنوان مثال، در سال 1943، سه پنجم جمعیت کشور ما «باغ پیروزی» را در حیاط خود داشتند، سبزیجات تازه پرورش میدادند که 42 درصد از کل سبزیجات مصرف شده در آن سال را تشکیل میداد. متأسفانه، کلاین قدرت ریاست جمهوری در تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی و مانع تراشی در چنین وحدتی را نادیده می گیرد. در جنگ جهانی دوم ما رئیسجمهوری داشتیم که توجه مردم را بر پیروزی در یک نبرد متمرکز کرد، امروز رئیسجمهوری داریم که حتی نبردی را انکار میکند.
کلاین اعتراف میکند که منکران متوجه چیزی هستند که بسیاری از سیاستمداران لیبرال نادیده میگیرند، این که برای جلوگیری از تبدیل شدن زمین به مکانی غیرقابل سکونت، باید نظامهای اقتصادی و سیاسیمان را که مخالف نظام اعتقادی «بازار آزاد» است، تجدید نظم دهیم. به ویژه، او خواستار پارادایم تمدنی جدیدی است که بر طبیعت تسلط نداشته باشد، اما با رد "ضرورت رشد" به آن احترام بگذارد. راه حل او کاهش مقدار مواد مادی است که 20 درصد ثروتمندترین افراد روی کره زمین مصرف می کنند.
برای انجام چنین تغییر گسترده ای، او از انتخابات با بودجه عمومی حمایت می کند و موقعیت شرکت ها را به عنوان "مردم" در این کشور سلب می کند. برای همه کشورها، او کاهش بیست و پنج درصدی بودجه نظامی و اعمال مالیات بر مبادلات بر بخش مالی را پیشنهاد می کند. با این حال، همانطور که او تشخیص می دهد، ثابت شده است که تنها یک کشور «سوسیالیست» راه حل نیست: اتحاد جماهیر شوروی حتی سرانه کربن بالاتری نسبت به بریتانیا، کانادا و استرالیا داشت. و یک گزارش اخیر می گوید که چین کمونیست در حال ساخت بیش از صد نیروگاه زغال سنگ در کشورهای فقیرتر به عنوان راهی برای برون سپاری بخشی از انتشار کربن خود است.
صرف نظر از ایدئولوژی یک دولت، کلاین استدلال می کند که "ما کار را انجام نمی دهیم مگر اینکه مایل به پذیرش تغییرات اقتصادی و اجتماعی سیستمی باشیم." هسته اصلی این تغییر، پذیرش این مفهوم سرگردان است که رشد اقتصادی شرور است نه ناجی بشریت. متأسفانه، او هیچ کشوری را که رشد اقتصادی را رد کند به عنوان الگوی کاری ارائه نمی دهد.
او نتیجه می گیرد که تغییرات تدریجی کارساز نبوده است، زیرا نبرد تغییرات آب و هوا همه مبارزات عدالت اجتماعی را به هم مرتبط می کند. کار جداگانه روی هر موضوع مرزهای مصنوعی بین آنها ایجاد می کند. در نتیجه، تنها بزرگترین عامل تعیین کننده «برای عقب نشینی ما از صخره آب و هوایی» باید از «اقدامات انجام شده توسط جنبش های اجتماعی در سال های آینده» ناشی شود.
کلاین داده ها و چشم انداز را فراهم می کند. او امیدوار است که شاهد یک حرکت جهانی هماهنگ برای معکوس کردن موفقیت آمیز مصرف کربن در هر کشور باشد. چالشی که به چیزی بیش از یک کتاب نیاز دارد، مانند یک جنبش توده ای رادیکال در سراسر جهان در آینده که دولت هر ملتی را به چالش خواهد کشید. کتاب بعدی کلاین ممکن است بخواهد طرحی برای چگونگی این اتفاق ارائه دهد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا