ادعای کشورهای بریکس این است که علیرغم منشأ آن در سال 2001 در پیش بینی جیم اونیل، اقتصاددان گلدمن ساکس، این گروه نشان دهنده یک تغییر بالقوه رادیکال در چارچوب اقتصادی سیاسی غالب جهانی است که در آن چند کشور ثروتمند شمالی از قدرت اقتصادی خود برای قلدری کردن مردم استفاده می کنند. جهان و به ویژه کشورهای فقیر جنوبی تسلیم شوند.
آنها ادعا می کنند که قدرت اقتصادی ترکیبی فزاینده این پنج کشور یک مرکز قدرت جایگزین را ارائه می دهد. فقط زمان نشان خواهد داد که آیا بریکس یک تجدید ساختار ریشه ای در چارچوب جهانی نابرابر غالب ما ایجاد خواهد کرد یا خیر. یا صرفاً به ترتیب مجدد این چارچوب تبدیل میشود که در آن قدرتها اکنون در مکانهای جغرافیایی جدید بدون تغییر اساسی در ایدئولوژیها و ارزشهایی که آن سیستم را هدایت میکنند، مستقر خواهند شد؟
به طور نسبی، بریکس هنوز در مراحل ابتدایی خود است و به عنوان شهروند کشورهای بریکس، در این مرحله بیشتر با سؤالات می نشینیم تا پاسخ. این در این روزهای اولیه طبیعی است. بهعنوان شهروندان بریکس، بهویژه در بلوک هند-برزیل-آفریقای جنوبی (IBSA) که در آن سنت بسیار پرجنبوجوشتری از مشارکت شهروندان وجود دارد، قدرتهای فوقالعادهای برای کمک به شکلدهی دستور کار بریکس داریم. اگر بریکس تصمیم بگیرد آنچه را که میخواهد انجام دهد، به طور بالقوه میتواند یکی از بزرگترین پیشرفتهای عصر ما باشد و ما باید به آن علاقهمند باشیم و فعالانه در شکلدهی پتانسیل آن مشارکت داشته باشیم.
اجماع فزاینده ای وجود دارد که فقر در شکل و مقیاس کنونی آن یک تصادف تاریخی یا شرایط نیست. اغلب از نلسون ماندلا نقل می شود که این موضع را استدلال می کند:غلبه بر فقر وظیفه صدقه نیست. این یک عمل عدالتخواهانه است. مانند برده داری و آپارتاید، فقر طبیعی نیست. ساخته دست بشر است و با اعمال انسان ها می توان بر آن غلبه کرد و ریشه کن کرد.
بنابراین، فقر باید به عنوان نتیجه نقض حقوق بشر تعریف شود، و به خودی خود نشان دهنده نقض فاحش حقوق بشر در بخش قابل توجهی از جمعیت جهان است که اکثریت آنها را زنان و کودکان در جنوب تشکیل می دهند.
ما درک می کنیم که در شرایط کنونی جهانی شدن ما و جهانی به هم پیوسته و وابسته به هم رو به رشد، تصمیمات و اقدامات گروه کوچکی از مردم در گوشه ای از جهان اغلب می تواند و می تواند عواقب گسترده ای برای مردم در آن سوی زمین داشته باشد. . در این دنیای جهانی شده است که راهحلهای پایدار برای چالشهای توسعهای متعدد ما اغلب نمیتوانند به طور واقع بینانه در محدوده مرزهای ما ایجاد شوند.
این امر با تأثیرات فزاینده گرمایش جهانی که هیچ احترامی به مرزهای ترسیم شده در تاریخ استعماری ما قائل نیست، و همچنین به هیچ شکاف های سیاسی شمال جنوب یا سیاسی احترام نمی گذارد، به شکل مخربی نشان داده شده است. در این شرایط است که جهانی شدن و پیکربندیهای سیاسی در زندگی افرادی که در فقر زندگی میکنند اهمیت زیادی دارد.
ما می دانیم که در 35 سال گذشته، بحث توسعه عمدتاً توسط اجماع واشنگتن اداره می شد: یک رویکرد اقتصادی نئولیبرالی که شامل: آزادسازی به هر قیمتی، خصوصی سازی منابع طبیعی، کوچک شدن دولت و اقدامات ریاضتی بودجه با پیامدهای مستقیم بر اجتماعی بود. خدمات به فقرا ما می دانیم که این به اصطلاح اجماع برای فقرا کارساز نبوده است، زیرا الگوهای حاکم بر قدرت و امتیازات را تقویت و محافظت می کند و در عین حال فقر، محرومیت و نابرابری را بازتولید و عمیق می کند.
سیاست های ترکیبی مؤسسات برتون وودز تأثیر مخربی بر زندگی زنان فقیر در قاره آفریقا داشته است. جهان ما نیاز مبرمی به جایگزین دارد. در دیدگاه ما از جهانی دیگر بدون فقر و بی عدالتی، چارچوب سیاسی جهانی شده دیگری باید غیرقابل مذاکره باشد.
خوشبختانه امروز دیگر بحثی درباره ویرانی که این سیاست ها در جنوب و به طور خاص در قاره آفریقا ایجاد کرده است وجود ندارد (یا نباید باشد). بنابراین، ایجاد یک آلترناتیو نه تنها میتواند صرفاً جابجایی مراکز قدرت از شمال به جنوب باشد، بلکه میتواند اساساً و ریشهای ایدئولوژیای باشد که زیربنای این سلطه تاریخی است.
برای Brics کافی نیست که بگوید می خواهد جایگزینی برای این چارچوب ایجاد کند. ما باید شروع کنیم به شنیدن اینکه این دیدگاه و تعهدات جایگزین در شرایط واقعی چگونه است: در زمینه آفریقای جنوبی یک مثال مرتبط از آن رویکرد مبتنی بر بازار برای اصلاحات ارضی است.
علیرغم اذعان مکرر به عدم موفقیت در اجرای اصلاحات ارضی معنادار، این سیاست همچنان پابرجاست که در آن دست نامرئی جادویی بازار بر توزیع مجدد زمین از سفید به سیاه، ثروتمند به فقیر، مرد به زن اثر میگذارد. با گذشت هفده سال از دوران پس از آپارتاید، می دانیم که اینطور نیست. علیرغم اعلامیه های سیاسی مکرر برعکس، ابتدا توسط رئیس جمهور وقت امبکی در اجلاس سران ملی زمین در سال 2005، و اخیراً با حضور رئیس جمهور زوما در جریان سخنرانی وضعیت ملت، ما هنوز شاهد تغییرات ملموس در سیاست های اصلاحات ارضی یا اجرای آنها نبوده ایم. .
علاوه بر طبقه بندی مشترک به عنوان اقتصادهای نوظهور و هژمون های منطقه ای، کشورهای بریکس طیفی از چالش های توسعه ای مشترک دارند: فقر، بیکاری، نابرابری.
در حالی که شکل گیری بریکس در نتیجه پیش بینی چشم انداز رشد اقتصادی به وجود آمد، مهم است که در تمرکز انحصاری بر عوامل کلان اقتصادی گم نشویم. ما از تجربه خود در آفریقای جنوبی می دانیم که نرخ رشد یک گلوله جادویی نیست. مهم است، قطعا بخشی از راه حل، اما نه خود راه حل. این امکان برای یک کشور وجود دارد که در کنار تعمیق نابرابری، بحران های فزاینده در سرکوب زنان و ارائه آموزش و مراقبت های بهداشتی کافی به رشد خود ادامه دهد.
اینها همچنین برخی از چالشهای مشترک اعضای بریکس هستند: برای مثال، تخریب خشونت مبتنی بر جنسیت نیز، متأسفانه، ویژگی مشترک زندگی بریکس است. اگر قرار است بریکس وسیلهای برای پارادایم جهانی جایگزین باشد، بگذارید مرحلهای باشد که در آن به طور جمعی راهحلهای رادیکال بسازیم تا اطمینان حاصل کنیم که آنچه برای آنه بویسن و جیوتی سینگ رخ داد نیز بخشی از پارادایم قدیمیای شود که میخواهیم رد کنیم. بگذارید این مسائل (معمولاً به عنوان "مسائل نرم" تعریف می شوند) نیز جایگاه برجسته خود را در این Brics 5 پیدا کنند.th دستور کار اجلاس سران
ما همچنین پیشنهادهایی را برای بانک بریکس شنیده ایم که جزئیات آن هنوز مبهم است و امیدواریم در اجلاس آینده دوربان در مورد آن بیشتر بشنویم. مهم ترین نگرانی ما این است که نسبت به تبدیل شدن بانک بریکس به نسخه «اقتصادهای نوظهور» بانک جهانی هشدار دهیم. ما می دانیم که سیاست ها و ایدئولوژی ارائه شده توسط بانک جهانی برای ما کارساز نبوده و تا حد زیادی با نیازها و خواسته های فقرا و به ویژه زنان آفریقایی دشمنی داشته است.
ما همچنین در مورد تمرکز مورد نظر آن بر توسعه زیرساختها شنیدهایم، که باید برای همه ما نگرانی ایجاد کند، زیرا این یک رویکرد قدیمی بانک جهانی برای توسعه است: ساخت سدها، بندرها و جادهها بدون توجه به تأثیر اجتماعی، زیستمحیطی یا اقتصادی واقعی آنها. .
در حالی که ما اهمیت توسعه زیرساختهای قارهمان را میدانیم، مثال آفریقای جنوبی نمونهای از این موارد است: - این زیرساخت بدون مکانیسم بازتوزیع تعریفشده کار چندانی برای فقرا انجام نمیدهد. بله، ممکن است باعث رشد کسب و کار شود، اما چگونه مردم را از فقر نجات می دهد؟ برای فقیران آفریقای جنوبی آسایش سردی است که آنها در کشور آفریقایی با توسعه یافته ترین زیرساخت های این قاره زندگی می کنند در حالی که برای دسترسی به آب، برق، مسکن مناسب و آموزش با کیفیت برای کودکان تلاش می کنند.
در نهایت، در حالی که مناطقی که کشورهای بریکس نمایندگی میکنند، نمایندگان خود را انتخاب نکردهاند، ما باید مکانیسمی را ببینیم تا اطمینان حاصل شود که اعضای بریکس برنامهای را توسعه میدهند که فراتر از منافع اعضای بریکس است. در اینجا ما باید به نفع قارهمان که آخرین بقایای ذخایر دستنخورده را در دنیایی که گرسنه منابع است، محافظت کنیم: مردم آفریقا، جنگلها، آب، زمین، ثروت معدنی، حتی هوایی که تنفس میکنیم، اکنون در دسترس است!
ما باید بپرسیم که چه چیزی لازم است تا اطمینان حاصل شود که آفریقای جنوبی نه تنها منافع تجاری SA، بلکه به طور گستردهتر این قاره را در این شکل به بهترین شکل نشان میدهد. اعضای بریکس باید اطمینان حاصل کنند که توسعه در مناطق مربوطه آنها تا حد امکان فراگیر انجام می شود.
در غیر این صورت، این یک خیانت به دستور گذشته نگر اتحادیه AU و NEPAD است که به رئیس جمهور زوما برای نمایندگی منافع قاره ما در بریکس داده شده است، به گونه ای که واقعاً منعکس کننده اصول همبستگی آفریقای جنوبی-جنوبی برای سال 1955 باشد. کنفرانس باندونگ که Brics نمایانگر گسترش آن است.
در نهایت، در حالی که دولت SA بیش از سایر کشورهای بریکس برای رساندن بریکس به مردم در قالب نمایشگاه جاده ای استانی بریکس سرمایه گذاری کرد، دولت باید تشویق شود که به یک مجمع رسمی تر از تعامل با مردم آفریقای جنوبی متعهد شود. فقط در مورد Brics، اما در مورد مسائل مربوط به سیاست های بین المللی به طور گسترده تر.
در آفریقای جنوبی، ما یک فرآیند پر جنب و جوش، هرچند ناقص، از مشارکت عمومی در موضوعات سیاست دولتی داریم. تا به امروز، DIRCO واحدی بوده است که فرآیندهای رسمی بسیار کمی از مشارکت عمومی شفاف و پاسخگو برای آن وجود دارد - که در آن شهروندان آفریقای جنوبی اغلب در کنار سایر نقاط جهان، مواضع کشور ما را در مورد موضوعات مهم جهانی می آموزند. بریکس فرصت دیگری برای رسیدگی به این کسری وخیم دموکراتیک است.
فاطمه شابودین، مدیر کشوری اکشن اید آفریقای جنوبی، و یک فعال سیاسی فمینیست است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا