در آلمان، مانند ایالات متحده آمریکا، قطبهای سیاسی به وضوح بیش از هر زمان دیگری مشخص میشوند. آیا نتایج خوب خواهد بود یا بد؟
آنجا و اینجا، افراد خاصی با عصبانیت دست های خوش مانیکور خود را فشار می دهند. در حالی که در ایالات متحده، این حامیان برنی هستند که آنها را نگران می کنند، در آلمان این صحنه در حال تغییر در ایالت خارج از خط اصلی تورینگن است که برخی از ستون های قدرتمند را به لرزه در می آورد. اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU)، هر چند که اکنون در داخل از هم گسیخته شده است jostling، هنوز آلمان است قوی ترین حزب اما در هفتههای اخیر، در مواجهه با فریب حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) و در سطح محلی بیشتر از حزب کوچک LINKE (چپ) که اغلب مطرود و طرد شده بود، در معضلی گرفتار شد. پنج سال پیش، LINKE در تورینگن با دستیابی به یک ائتلاف سه حزبی به رهبری اولین و تنها وزیر و رئیس جمهور آلمان، بودو راملو، تقریباً همه را ناراحت یا خشمگین کرد. از اکتبر گذشته به نظر می رسید که ممکن است آن را برای پنج سال دیگر تمدید کند. برای CDU و شریک کوچک سکولار و به همان اندازه راستگرای آن، حزب دموکراتیک آزاد (FDP)، به سادگی باید با هر وسیلهای، حتی کثیفترین راه، جلوی آن گرفته میشد.
پس زمینه متشنج و وحشتناک بوده است. همانطور که در ایالات متحده آمریکا، سال گذشته مورد کشتارهای خونین قرار گرفت. در ماه اکتبر مردی سعی کرد با شلیک گلوله وارد کنیسه ای در هال شود. او که نتوانست وارد خانه شود، دو مشتری را در یک مغازه دونر فروشی در همان حوالی کشت. هفته گذشته، در هانائو در نزدیکی فرانکفورت، یک علاقهمند به ورزش تفنگ آلمانی کورکورانه به کافهای شلیک کرد که در آن مردان مسلمان به آرامی قلیانهای خود را میکشیدند، سپس به دیگران در کافه قلیان دوم تیراندازی کرد و سپس مادرش و خودش را در خانهاش کشت. ده مرگ در یک ساعت!
طبق معمول، رئیس جمهور اشتاین مایر، صدراعظم مرکل، وزیر کشور زیهوفر و وزیر-رئیس جمهور هسن، جایی که هانائو در آن واقع شده است، همگی با لحن آهسته و اندوهناک صحبت کردند، این اقدام تاسف بار اخیر را محکوم کردند، با خانواده ها ابراز همدردی کردند، و به تقویت نیروی انسانی تاکید کردند. اوراق قرضه، و خواستار افزایش هوشیاری، شاید قوانین جدید سختگیرانه تر. سپس آنها را خاموش می کردند یا کلمات سنگین خود را تا می زدند تا برای رویداد بعدی در دسترس باشند و به کار خود ادامه دادند.
یکی از عزاداران کرد با عصبانیت غر میزند: «مشکل دقیقاً این مرد زیهوفر است، این بزدلها یا سیاستمداران دیگر باید پاسخگوی آن باشند زیرا کار خود را به درستی انجام نمیدهند... AfD روز به روز در حال رشد است.» او همچنین رسانه ها را مقصر دانست. آنها همیشه می گویند اسلام مساوی تروریسم است. و بسیاری از افراد نادان و بیمار وجود دارند که به خونریزی اعتقاد دارند. ... حمله به مسلمانان، چه افغان، چه ترک و چه کرد، اصلاً مهم نیست. این حملات برنامه ریزی شده توسط افرادی است که بیمار هستند و توسط رسانه ها کور شده اند.»
مرد دیگری گفت: "بزرگترین ترس ما این نیست که مردم از ما متنفر باشند، بلکه این است که افراط گرایان راست به نهادهایی که برای محافظت از ما هستند، مانند پلیس یا سازمان های اطلاعاتی نفوذ کرده اند... بارها و بارها می شنویم که این نوع مردم که این حملات را انجام می دهند توسط سازمان های اطلاعاتی تحت نظر هستند. چرا دستگیر نمی شوند؟»
برخلاف بسیاری از گزارشهای پلیس در مورد حملات کمتر هیجانانگیز، سیاستمداران نمیتوانستند این جنایات را تنها به گردن افراد تنها با مشکلات روانی در سر و اسلحه در دست بیاندازند. آخرین "مانیفست" گیج اما بدون ابهام قاتل نشان داد که او مخالف یهودیان بود اما به ویژه از مسلمانان متنفر بود. در واقع، در حالی که تعصبات ضد یهودی نیز در حال رشد بود، تهدیدآمیزترین تعصب آشکارا «اسلام هراسی» بود. اما در حالی که سیاستمداران سخنور اکنون رژهها، جنبشها یا احزاب راست افراطی - PEGIDA، NPD، Identitarians و در سالهای اخیر بزرگترین و قویترین آنها، AfD را محکوم میکنند، در حالی که آنها خواستار تساهل و با هم بودن هستند، در مورد روی آوردن به راهحلها بسیار مردد هستند. روانپزشکان به ضد فاشیست ها بسیاری ترجیح میدهند دومی را محکوم کنند - یا حتی آنها را از نظر مالی خفه کنند، مانند اقدامات فعلی علیه قربانیان فاشیسم/اتحاد ضد فاشیست. آنها حملات دو طرفه را علیه هر دو دشمن، علیه "تروریسم چپ و راست" اعلام می کنند! به هر حال، آیا آنها دو روی یک سکه «توتالیتر» نبودند که به یک اندازه دموکراسی آزادیخواه ما را به خطر انداختند؟ برای تغییر ناپذیری این امر، یک کنگره CDU قاطعانه به رد «هر گونه ائتلاف و شکل مشابهی از همکاری با حزب LINKE یا AfD» رأی داد.
این تصمیم هم گسترده و هم مشکوک بود. بله، برخی از گروههای «چپ افراطی» به نام «اتونومیستها» (اغلب توسط عوامل تحریکآمیز پلیس تحریک میشوند) گهگاه بطریها و سنگها را به سمت پلیس پرتاب میکنند، ویترین مغازهها یا بانکها را میشکنند و زبالهدانی یا ماشینی را به آتش میکشند. اما چنین غارتگران نقابدار به طور مداوم با LINKE به دلیل "فروش" مخالفت می کنند! و حتی این حاشیه آشکارا بی انضباط، اگرچه دقیقاً همان کاری را انجام می دهد که رسانه های جمعی مشتاقانه منتظر هستند، اما مانند راست گرایان به مردم شلیک نکنید و آنها را نکشید. و اعضای واقعی احزاب چپ، به ویژه LINKE، اگر و زمانی که راهپیمایی و تظاهرات کردند، این کار را به شیوه ای منظم و مسالمت آمیز انجام دهند. این باعث میشود کسانی که هم راست و هم چپ را به یک اندازه محکوم میکنند، و خود را «وسط» میخوانند، به سرزنش کردن افراد LINKE برای گناهان گذشته محو شده، مانند «زندانهای استاسی با سیم خاردار» یا «قاتلان مرگبار در دیوار برلین» روی بیاورند. ". دیدگاه شخص در مورد چنین موضوعاتی هر چه باشد، آنها بیش از سی سال در گذشته دروغ می گویند، قبل از اینکه بسیاری از رهبران LINKE از مدرسه خارج شوند. در واقع، تعداد کمی از آنها نه در شرق، بلکه در غرب آلمان بزرگ شدند. (برای غلبه بر این مشکل، اتحادیه اروپا رسماً تصمیم گرفت، در محکومیت چپهای مدرن، حتی بیشتر به عقب برگردد، به پیمان هیتلر-استالین در سال 1939).
یک مشکل دیگر وجود داشت. کسانی که در سمت چپ هستند به سختی می توان نژادپرست نامید، زیرا بخش عمده ای از دکترین آنها مبارزه با نژادپرستی و هر شکلی از شوونیسم ملی است. تلاش برای غلبه بر این مشکل با برچسب زدن هر و همه انتقادات از نتانیاهو یا سیاست اسرائیل، یا هر گونه حمایت از حقوق فلسطینی ها، "اشکال یهودی ستیزی" و در نتیجه نژادپرستی انجام می شود. این روش تا حدودی موفقیت آمیز است و می تواند باعث ایجاد تفرقه در صفوف چپ شود، اما در برابر تفنگ های آتشین راست ها و آتش زدن خانه های پناهجویان، نی ضعیفی است. و عمدتاً چپها، از جمله آنهایی از LINKE هستند که شدیدترین مبارزه را با نژادپرستان آلمانی در تظاهراتهای متقابل از کمنیتس و درسدن تا هامبورگ و کلن انجام میدهند و سعی میکنند مسیرهای راهپیمایی آنها را مسدود کنند و گسترش آنها را محدود کنند.
از سوی دیگر، همانطور که عزادار کرد تاکید کرد، راست افراطی در ساختارهای رسمی ریشههای عمیق و نژادپرستانه دارد: سربازان و افسران با افتخار نمادهای نازی را به نمایش میگذارند (در اردوگاههایی که هنوز به نام ژنرالهای نازی نامگذاری میشود)، ادارات پلیس مملو از فاشیستها، اغلب به صورت دسته جمعی. با گروههای محلی که از آنها حمایت میکنند، با کمک قضات و دادستانهای راستگرا (اغلب از آلمان غربی به شرق وارد میشوند). در واقع، آژانس دفاع از قانون اساسی (مانند FBI) در سال 1956 توسط یک رئیس سابق جاسوسی هیتلر، ژنرال راینهارد گهلن تأسیس شد، این آژانس برای سالها با دوستان قدیمی قاتل او کار می کرد و تا نوامبر 2018 توسط هانس جورج ماسن اداره می شد. یکی از دوستان نزدیک AfD
تداوم هرج و مرج سیاسی در تورینگن این تضادها را به طور چشمگیری نشان می دهد. بودو راملو وزیر-رئیس LINKE شده بود زیرا سوسیال دموکراتهای محلی (SPD) و سبزها مایل بودند به عنوان شرکای کوچک به او بپیوندند. پس از انتخابات اکتبر گذشته، آنها مایل بودند دوباره آن را امتحان کنند، اما در حالی که LINKE آرای بیشتری از همیشه به دست آورد، آنها ضعیف تر ظاهر شدند - و اکثریت کوچک قبلی آنها با یک کرسی اکنون دور از دسترس بود و با رای چهار نماینده کمتر بود. هیچ ترکیب برنده ای در بین شش حزب مختلف ممکن به نظر نمی رسید، یک بن بست بود! پس از ماهها کشمکش، سرانجام توافقی به میان آمد. اگر دموکراتهای مسیحی، در رتبه سوم، نه به دولت راملو رأی میدهند و نه مخالف، بلکه صرفاً ممتنع میکنند و سپس آن را در مورد موضوعات مورد توافق دوجانبه تحمل میکنند، حداقل ممکن است پایان متزلزلی از برزخ یکماهه امکانپذیر باشد.
سپس لحظه وحشت فرا رسید! بازگشت به دوزخ! در 5 فوریه، هنگامی که مجلس قانونگذاری رای داد، دموکراتهای مسیحی (CDU) همانطور که انتظار میرفت، رای ممتنع ندادند، اما در عوض به AfD فاشیستی پیوستند تا رهبر تقریباً ناشناخته حزب سکولار کوچک طرفدار تجارت آزاد دموکرات (FDP) را انتخاب کنند. اصلاً به سختی توانستم بنشینم. بنابراین، CDU (و FDP) تمام تعهدات خود مبنی بر عدم همکاری با AfD را زیر پا گذاشتند. همانطور که اغلب در تاریخ، "مرکز راست" فاشیست ها را به چپ ها انتخاب کرد، حتی اگر تیم بودو راملو از ملایم ترین و کم ستیزه ترین اعضای LINKE تشکیل شده بود، و خود او یک آلمان غربی وارسته بود که احتمالا نمی توانست مهر او را بزند. برچسب سیم خاردار استازی-برلین-دیوار.
آنچه بعد از آن به سختی لرزه ای نداشت! آن رای "مسیحیان" تورینگن با برهنگی زشت نشان داد که موضع خودپسندانه "نه چپ و نه راست" آنها تا چه حد خالی بوده است، و این سرپوشی بر آرزوهای بسیاری از CDU برای دراز کشیدن به سمت راست افراطی و دستمزد زدن بود. حملات بسیار شدیدتر هم در امور داخلی و هم در امور خارجی. از آنجایی که رئیس جدید آنها اخیراً رد شد، حزب آنها در حال حاضر درگیر مبارزه ای تلخ برای تصاحب صندلی خالی حزب خود است، با تاجگذاری تقریباً قطعی آن به عنوان صدراعظم به محض پایان سلطنت طولانی آنگلا مرکل مراقب و نسبتا میانه رو سرانجام. در سال 2021. اما تعهد برای انکار هرگونه ارتباط با AfD همیشه توسط همه مدعیان، چه صادقانه و چه غیر صادقانه، غیرقابل حذف بود. و اکنون این چرخش ناگهانی در تورینگن، این معامله مخفیانه با AfD!
کلا گیجی بود! عده ای این پیروزی بر رژیم خونین سرخ راملو را تبریک گفتند. ولفگانگ شوبله اسب جنگی پیر ویلچری که سوار بر ویلچر شده بود سرسخت ماند: «مبارزه با کمونیسم جزء جدایی ناپذیر CDU است... طبیعتا بودو راملو کمونیست نیست، او رهبر اتحادیه در (آلمان غربی) هسن بود... اما این تغییری نمیکند. این واقعیت که LINKE می خواهد ناتو را ترک کند، موضع نامشخصی در مورد اتحادیه اروپا و یک برنامه خارجی دارد که شامل توجه بیشتر به روسیه است.
اما چنین تشویق ها به سرعت توسط دیگر رهبران CDU و FDP که به سرعت آن را مهار کردند - به ویژه مرکل، که سپس از آفریقای جنوبی بازدید کرد، که واقعاً شوکه و عصبانی به نظر می رسید، خفه شد. دلیل اصلی تغییر سریع مطمئناً واکنش فوری هزاران شهروند خشمگین آلمانی بود که در تظاهرات خودجوش در سراسر آلمان تجمع کردند و اصرار داشتند: "با نازی ها معامله ای وجود ندارد!"
اما در تورینگن، که اکنون مرکز توجه سراسر کشور است، گره گوردی همچنان نیاز به بریدن داشت. اما در حالی که CDU دیگر نمیتوانست حتی کمترین همبستگی را با AfD نشان دهد، تصمیم آن برای جلوگیری از هر مسیری برای انتخاب مجدد راملو همچنان بر شوالیهها، اسقفها و پیادههای بنبستاش آویزان بود. یک وزیر-رئیسجمهور سابق زن که از اکثر رهبران CDU انعطافپذیرتر بود، پیشنهاد کرد که تا زمان برگزاری انتخابات جدید، ریاست یک دولت بیطرف و کوتاه مدت متشکل از کارشناسان را بر عهده بگیرد. راملو گفت: "باشه!" اما ناظران مرکزی CDU همچنان اصرار داشتند: «هرگونه همکاری با چپ را رد کنید! از شر LINKE خلاص شوید!». برای افزایش تنش، نظرسنجیها در تورینگن دستاوردهای جزئی را برای سبزها، SPD و همچنین برای AfD نشان داد - اما مخربترین نتایج برای CDU - اکنون به 14٪ کاهش یافته است - در حالی که LINKE به نتایج نظرسنجیهایی رسید که هرگز آرزویش را هم نمیکرد. در هر نقطه از آلمان - اکنون با 40٪ شگفت انگیز. چه ضرب و شتم وحشتناکی CDU در یک انتخابات خواهد داشت!
بحث ها داغ باقی ماندند، سنگ و یک دوراهی سخت به نظر می رسید غیر قابل غلبه. چند تن از رهبران محلی CDU که کمتر مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، خواستار کاهش قوانین سختگیرانه ضد چپ، حداقل در تورینگن استثنایی شدند. شاید راملو به طور مخفیانه تعدادی از آنها را به دست آورد. در جلسه آتی قوه مقننه در 4 مارس، زمانی که او دوباره برای انتخابات شرکت خواهد کرد، این سیاستمدار حیله گر ادعا می کند که "مکانیزم ثبات" دارد که به او امکان می دهد شکاف را پر کند و یک دولت اقلیت با CDU در "اپوزیسیون سازنده" تشکیل دهد. و انتخابات جدید را تا آوریل 2021 به تعویق انداخت. با به تعویق افتادن انتخابات جدید حداقل تا آن زمان، 21 قانونگذار CDU مطمئن خواهند بود که در سمت خود باقی می مانند و حداقل برای سیزده ماه دیگر حقوق و مزایای خوبی دریافت می کنند.
نتیجه اصلی همه اینها افزایش دوقطبی شدن در کل کشور بوده است که به طرز شگفت انگیزی اعتراض گسترده ای علیه نژادپرست ها و فاشیست ها دارد. این امر در روز یکشنبه در انتخابات ایالت-شهر در هامبورگ، دومین کلان شهر بزرگ آلمان در شمال، مشهودتر بود. سوسیال دموکراتها با آرای کمتری نسبت به پنج سال پیش، اما بیش از حد کافی و مرهمی پس از کاهش وحشیانه ارقام نظرسنجیهای ملی در سالهای اخیر، جایگاه بالایی را که تقریباً همیشه از آن برخوردار بودند، حفظ کردند. سبزها بیشترین سود را به دست آوردند و در یک ثانیه قدرتمند به دست آمدند و به عنوان شرکای کوچک در اداره شهر بندری بزرگ ادامه خواهند داد. این حس، ضرب و شتم CDU، ضررهای شدید AfD بود، که به سختی توانست با 5,3 درصد از مانع عبور کند و در شورای ایالت شهر بماند، و فاجعه برای دموکرات های آزاد، که نتوانستند. آن مانع 5 درصدی را بپذیرید و به طرز بدی باخت - مجازاتی شایسته برای خیانت آنها به AfD.
تهدید جناح راست، خشونت و تهدید آن به تسلط فاشیستی واقعی، با پایان خوش یک افسانه گریم به پایان نمی رسد. بسیاری به یاد می آورند که در تورینگن بود که نازی ها اولین جای پای خود را در سال 1930 به دست آوردند. رهبر AfD امروز اینجا، Bjorn Hoecke، شرورترین و خطرناک ترین مرد آلمان است و او ثابت کرده است که باهوش است. اما نیمی از شهروندان در "ریه سبز" آلمان ثابت کردند که در حالت آماده باش هستند.
در هامبورگ آلمان غربی بهبود LINKE بسیار کمتر از تورینگن بود. آنها 9.1 درصد آرا را به دست آوردند. اما این یک پیشرفت بود، نه یک رکود دیگر، و اعضای آن مشتاق هستند که به مبارزه خود برای ایجاد سقف در نرخ اجاره ادامه دهند. این هدف، یعنی سقف پنج ساله در اکثر اجارههای آپارتمان، به تازگی در برلین به دست آمده است و همان ائتلافی که در تورینگن، LINKE، SPD و سبزها برنده شد، هر چند LINKE در اینجا یک شریک جوان قوی (و مسئول مسکن) است. امور). بدین ترتیب در تورینگن، هامبورگ و برلین خبرهای خوبی برای این مهمانی به گوش رسید. تشدید ستیزه جویی بیش از هر زمان دیگری ضروری است: مبارزه با نژادپرستی و تامین کنندگان AfD آن، تلاش برای توقف افزایش قیمت اجاره، حمایت از یک جنبش اعتصابی جدید و مهمتر از همه، مخالفت با خطرات حاد جنگی جدید، با تانک های DEFENDER 2020 که در آلمان غوغا می کنند. راه آنها برای مانور در امتداد مرز روسیه در لهستان و استونی. کنفرانس آینده استراتژی LINKE در 29 فوریه تا 1 مارس در کاسل می تواند به آن کمک کند تا رهبری یک مقاومت جدید را با عزمی مشابه آنچه در تورینگن نشان داده شد، به دست آورد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا