(کاراکاس) - اگرچه آمار نهایی تا 24 آوریل مشخص نخواهد شد، اما نتایج انتخابات منطقه ای 4 آوریل بولیوی ادامه پیشرفت "انقلاب دموکراتیک و فرهنگی" به رهبری اولین رئیس جمهور بومی این کشور را اوو مورالس تایید کرده است.
با این حال، برخی از کاستی ها را نیز برجسته می کند و مانع از روند تغییر چهره ها می شود.
نتایج اولیه از انتخابات برای فرمانداران، شهرداران و نمایندگان شوراهای شهرداری و مجامع ادارات، جنبش به سوی سوسیالیسم (MAS) به رهبری مورالس را به عنوان تنها نیروی سیاسی با حمایت قوی در سراسر کشور تأیید کرده است.
این به دنبال رای تاریخی 64 درصدی برای انتخاب مجدد مورالس و اکثریت دو سومی MAS است که در دسامبر گذشته در مجمع عمومی به دست آمد.
MAS در اواسط دهه 1990 توسط سازمان های مهم بومی و دهقانی بولیوی به منظور ایجاد ابزار سیاسی خود تشکیل شد. بسیاری از این سازمانها در قلب جنبش انقلابی تحت رهبری بومی قرار دارند که دو رئیسجمهور را بین سالهای 2000-05 سرنگون کردند، قبل از اینکه یکی از خود را در دسامبر 2005 انتخاب کنند.
دولت مورالس با ملی کردن ذخایر گاز، خواستههای اصلی سازمانهای بومی و دهقانی را اجرا کرده است، و به مردم اجازه میدهد در بازنویسی قانون اساسی جدیدی که حقوق بومیان را بهطور چشمگیری گسترش میدهد، مشارکت داشته باشند و احساس غرور و عزت را در میان ستمدیدگان افزایش دهد. اکثریت بومی
همه اینها در مواجهه با اپوزیسیون سرسخت جناح راست که با سنگر خود در شرق، از کنترل خود بر اکثر فرمانداری ها برای حمله به دولت مورالس استفاده کرد - که با کودتای نافرجام در سپتامبر 2008 به اوج خود رسید.
پیشرفت های انتخاباتی
از 2005 فرمانداری، نتایج کنونی نشان میدهد که MAS در XNUMX فرمانداری برنده شده است و هفتمین فرمانداری بسیار نزدیک به فراخوان است. این افزایش نسبت به سه قهرمانی در سال XNUMX است.
این بدان معناست که MAS نه تنها تسلط خود را در غرب و مرکز تقویت کرده است (تحکیم تسلط خود بر لاپاز و کوچابامبا پس از لغو فرمانداران مخالف قبلی)، بلکه اپوزیسیون راست در حال تجزیه در شرق را نیز تضعیف کرده است.
به نظر می رسد که MAS می خواهد بخش شرقی پاندو و احتمالاً بنی را تصرف کند. اپوزیسیون بخشهای شرقی سانتا کروز و تاریجا را حفظ کرده است، اما کمپین همهجانبه MAS در شرق (محل بسیاری از منابع طبیعی بولیوی و طبقه متوسط سفیدپوست قابلتوجه) به معنای نفوذ آن به اعماق قلب مخالفان - افزایش آرای خود در منطقه.
MAS همچنین حضور پررنگی در مجامع ادارات به دست آورد. اینها اولین نهادهای منطقه ای منتخب هستند که از اختیار قانون گذاری در محدوده خودمختاری منطقه ای مشخص شده در قانون اساسی جدید مصوب ژانویه 2009 برخوردارند.
MAS همچنین تعداد شهرداریهایی را که در سطح ملی کنترل میکند به 200-220 از 337 شهردار افزایش داد - از 101 شهردار در نظرسنجی سال 2004.
یکی دیگر از ویژگی های این انتخابات، معرفی - اگرچه محدود - آداب و رسوم بومی سنتی برای انتخاب نمایندگان از 36 کشور بومی بولیوی به مجامع دپارتمان بود.
با استفاده از حقوق مندرج در قانون اساسی جدید، کشورهای بومی بین دو تا پنج نماینده برای هر مجلس بخش انتخاب کردند.
پنج شهر از 11 شهرداری که در همه پرسی محلی در دسامبر گذشته به خودمختاری بومی رای دادند، شهرداران و اعضای شورای شهر خود را طبق آداب و رسوم سنتی پیش از انتخابات منطقه ای انتخاب کردند.
تصمیمات سپس در 4 آوریل در صندوق رای به تصویب رسید. شش نفر دیگر تصمیم گرفتند نامزدها را مستقیماً انتخاب کنند.
پیروزی تلخ
مورالس با تاکید بر پیروزی عددی چشمگیر MAS گفت که انتخابات "مثل فوتبال است، اهداف مهم هستند". با این حال، نتیجهای تلخ و شیرین بود که برخی از چالشهای درونی را که فرآیند تغییر با آن مواجه است، تسکین میدهد.
آرای ملی MAS 51 درصد بود - کمتر از 64 درصدی که در دسامبر به دست آورد و بسیار کمتر از 70 درصدی که مورالس در سخنرانی خود برای بستن کمپین MAS در لاپاز از آن صحبت کرد.
نمایش چشمگیر در شرق، نتیجه یک کارزار هماهنگ و برخی اتحادهای مشکوک، با از دست دادن تاریجا، که 80 درصد از گاز بولیوی را تامین می کند، کاهش یافت.
MAS پس از کسب رای در تاجیرا در دسامبر، مطمئن بود که می تواند فرماندار فعلی، دشمن سرسخت مورالس را شکست دهد.
اتحادهای تشکیل شده توسط MAS با نخبگان محلی، مانند نامزد MAS برای شهر سانتا کروز، صاحب کسب و کار و عضو سابق حزب راستگرای Podemas، و استخدام اخیر شبه نظامیان سابق اتحادیه جوانان فاشیست سانتا کروز شکست خورد. اهداف خالص
در عوض، MAS هزینه سیاسی و ایدئولوژیکی برای اتحادهای خود پرداخت و در مناطق فقیر شهری مانند Plan Tres Mil در سانتا کروز شکست خورد. رد چنین معاملاتی باعث شد مردم در این مناطق به سایر نامزدها رأی دهند.
در پاندو، تصمیم برای کاندیداتوری نامزدهایی که به MAS تعلق نداشتند به آن اجازه داد تا فرمانداری و 10 شهرداری از 15 شهرداری را به دست آورد. با این حال، این بدان معناست که MAS اکنون باید با "شهرداران MAS" که از احزاب سنتی قدیمی آمده اند، مبارزه کند.
مهمتر از همه، این باور که محبوبیت فوق العاده مورالس می تواند به طور خودکار به نامزدهای MAS منتقل شود، که بسیاری از آنها از بالا تحمیل شده بودند، و بی توجهی به اتحاد با سایر نیروهای مترقی یا جنبش های اجتماعی، تنها چند ماه پیش منجر به چیزی غیرقابل تصور شد: ظهور یک اپوزیسیون جدید، جنبش چپ میانه بدون ترس (MSM).
در عرض چند ماه، MAS از اتحاد محکم با MSM، به ریاست شهردار سابق لاپاز، خوان دل گرانادو، به قطع همه روابط با MSM و متهم کردن آنها به "نئولیبرال"، "توطئهگر" و "فاسد" تبدیل شد.
توجه ویژه مورالس به کمپین شهردار لاپاز، و حمله وحشیانه به MSM (که توسط بسیاری از حامیان MAS غیر ضروری تلقی می شود) برای تضمین پیروزی در پایتخت، یک پایگاه MAS کافی نبود.
MSM همچنین در رقابت برای شهردار Oruro به پیروزی غیرمنتظره ای در برابر MAS دست یافت و روند رای گیری در مناطق شهری به نامزدهای غیر MAS را تأیید کرد.
MSM ایستاده مخالفان MAS که از تحمیل اعضای غیر MAS به عنوان نامزد MAS خشمگین شده بودند. این سیاست به آن اجازه داد که در مناطق معدنی با اکثریت بومی در شمال پوتوسی و حتی آچاکاچی - مرکز رادیکالیسم بومی آیمارا - که مورالس در دسامبر 98 درصد امتیاز کسب کرد، تصاحب شهرداری شود.
MSM که قبلاً حزبی محدود به مناطق طبقه متوسط لاپاز محسوب می شد، اکنون در بیش از 100 شهرداری حضور دارد.
نارضایتی در میان جنبشهای اجتماعی و حامیان همسو با MAS منجر به شکست در سایر مناطقی شد که مورالس تقریباً از حمایت همه جانبه برخوردار است. یک حزب تازه ایجاد شده به رهبری رهبر اتحادیه پرورش دهندگان کوکا و سناتور سابق MAS لینو ویلکا، در شش شهرداری در مناطق کشت کوکا و منطقه کوکا پیروز شد. آلتی پلانو (منطقه دشت مرتفع) بخش لاپاز.
MAS در شهر مبارز میلیون نفری ال آلتو برنده شد، اما آرای آن از بیش از 80 درصد به زیر 40 درصد کاهش یافت.
غافلگیری، سولداد چاپتون، خارجی نسبتا ناشناخته بود، که رای 30 درصد او نشان دهنده رد تحمیل های رهبران اتحادیه های محلی بود.
خطرات
پابلو استفانونی، روزنامه نگار مستقر در لاپاز، گفت که اظهارات یک زن محلی در رادیو اربول، مبنی بر اینکه "رأی گیری روز یکشنبه در لاپاز علامت هشداری برای روند تغییر است"، احساسات بسیاری از بولیوی ها را خلاصه می کند.
سرمقاله 7 آوریل در روزنامه حامی دولت تغییر گفت: نتایج نشان میدهد «ضرورت تقویت فرآیند تغییرات ساختاری... تحکیم مشارکت مستقیم مردم سازمانیافته در تعریف امور دولت چند ملیتی و با انجام این کار ریشهکن کردن بداههگویی، مشکلات داخلی و جاهطلبیهای شخصی برخی از مبارزان روند تحول در حال انجام است».
مورالس در 6 آوریل در مورد شکست MAS در مناطقی که تنها چند ماه پیش با اکثریت قاطع به او رای داده بودند، اظهار نظر کرد. مورالس مشکلات داخلی و جاه طلبی های شخصی برخی از رهبران حزب را مقصر دانست که "میراث استعماری را با خود می کشاند و به همین دلیل آنها معتقدند نوبت آنها رسیده است تا یک پست اجرایی داشته باشند".
دیونیسیو کوندوری، یکی از رهبران کنفدراسیون اتحادیه قدرتمند کارگران کامپسینو بولیوی، گفت: "نامزدهای ما مورد توجه قرار نگرفتند، زیرا برخی از رهبران در بازی حذف آنها و تحمیل برخی دیگر که در شهرداری شناخته شده نبودند، افتادند."
اما این فقط مشکل تحمیل چهره های مشکوک خارج از MAS به عنوان نامزد نیست. MAS تحت سلطه منافع خاص اتحادیه های مختلف بومی و دهقانی است که آن را تشکیل می دهند.
نقش آن در دولت های محلی به طور سنتی با مقاومت در برابر دولت های نئولیبرال و تقویت موقعیت سازمان های آنها مشخص می شود.
با این حال، امروزه همین اتحادیهها بخشی از حزب حاکم هستند و این شیوهها اغلب با ناکارآمدی و بداههپردازی جایگزین شدهاند تا ترویج اشکال مشارکتی جدید حکومتداری محلی.
چالش تبدیل MAS از بیش از مجموع اتحادیه ها به یک نیروی جمعی برای تغییر که می تواند رشد کادرهای جدید و اشکال مشارکتی دموکراسی محلی را پرورش دهد، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
ظهور یک اپوزیسیون جدید ممکن است فضایی را برای چیزی باز کند که به شدت کمبود آن وجود داشته است: یک بحث عمومی باز در مورد چگونگی تعمیق دگرگونی جامعه بولیوی.
از طریق چنین نبرد ایدهها، برخلاف نوع نکوهشها و تطابقهای عامیانه غیرقابل قبولی که تاکنون دیده شده است، این روند میتواند پایه حمایتی خود را مستحکم و گسترش دهد.
به این ترتیب، میتواند خود را به روی بخشهای جدید باز کند و راه را برای آن نوع ائتلافهای گسترده با همه بخشهایی که واقعاً متعهد به تغییر هستند، که برای حفاظت و تعمیق فرآیند حیاتی هستند، هموار کند.
رائول پرادا، معاون وزیر برنامه ریزی استراتژیک دولت، استدلال کرد که این مستلزم تهیه یک "ترازنامه حیاتی با مردم، با سازمان های ما، با جنبش ها، با کمیته های محله، ترازنامه ای از آنچه رخ داده است ... و گوش دادن است. به انتقاد
ما باید به عملی برگردیم که مدتی است انجام ندادهایم: انتقاد از خود و انجام یک تأمل عمیق و عینی.»
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا