منبع: اتاق پایاپای اطلاعات
شما باید زندگی میکردید، از عادتی که به غریزه تبدیل میشد، زندگی میکردید، با این فرض که هر صدایی که میدادید شنیده میشد، و به جز در تاریکی، هر حرکتی به دقت بررسی میشد.» - جورج اورول، 1984
در اوایل صبح دوشنبه 15 دسامبر 2020، گوگل دچار یک قطعی بزرگ در سراسر جهان شد. تمام سرویس های متصل به اینترنت آن از کار افتاداز جمله Nest، Google Calendar، Gmail، Docs، Hangouts، Maps، Meet و YouTube.
این قطعی تنها یک ساعت به طول انجامید، اما یادآوری وحشتناکی بود از اینکه جهان چقدر به فناوریهای متصل به اینترنت برای انجام همه چیز از باز کردن قفل درها و افزایش گرما گرفته تا دسترسی به فایلهای کاری، ارسال ایمیل و برقراری تماسهای تلفنی وابسته شده است.
یک سال قبل، قطعی گوگل باعث شد که کاربران Nest نتوانند به ترموستاتهای Nest، قفلهای هوشمند Nest و دوربینهای Nest دسترسی داشته باشند. مانند شرکت سریع گزارش می دهد، "این اساسا به این معنی است که به دلیل قطع شدن فضای ذخیره سازی ابری، افراد از ورود به داخل خانه، استفاده از AC خود و نظارت بر نوزادان خود جلوگیری می کردند"
به ماتریکس خوش آمدید.
بیست و چند سال پس از فیلم نمادین واچوفسکی ها، ماتریکس، ما را معرفی کرد دنیایی آیندهنگر که در آن انسانها در یک غیرواقعیت شبیهسازی شده کامپیوتری که توسط ماشینهای مستبد قدرت میگیرد وجود دارند.- دنیایی که در آن انتخاب بین وجود در یک حالت رویایی مجازی انکار شده یا مواجهه با واقعیت های سخت و دشوار زندگی به یک قرص آبی یا یک قرص قرمز ختم می شود - ما در پرتگاه یک ماتریس تحت سلطه تکنولوژی ایستاده ایم. ساخته خودمان
ما در حال زندگی پیش درآمد هستیم ماتریکس هر روز که می گذرد، بیشتر در معرض طلسم جوامع مجازی مبتنی بر فناوری، واقعیت های مجازی و امکانات مجازی مدیریت شده توسط ماشین های هوشمند مصنوعی قرار می گیریم که در مسیر سریعی برای جایگزینی انسان ها و در نهایت تسلط بر همه جنبه های زندگی ما هستند.
داستان علمی تخیلی به واقعیت تبدیل شده است.
In ماتریکس, برنامه نویس کامپیوتر توماس اندرسون با نام مستعار هکر نئو توسط مورفئوس از خواب مجازی بیدار شد.، یک مبارز آزادی که به دنبال رهایی بشریت از حالت خواب زمستانی مادام العمر است که توسط ماشین های هوش مصنوعی فوق پیشرفته که به انسان به عنوان منبع انرژی ارگانیک متکی هستند، تحمیل شده است. با ذهنی که به یک واقعیت مجازی کاملاً ساخته شده متصل است، تعداد کمی از انسان ها متوجه می شوند که در یک دنیای رویایی مصنوعی زندگی می کنند.
به نئو یک انتخاب داده می شود: مصرف قرص قرمز، بیدار شدن و پیوستن به مقاومت، یا خوردن قرص آبی، خواب ماندن و خدمت به عنوان خوراک برای قدرت ها.
اکثر مردم قرص آبی را انتخاب می کنند.
در مورد ما، قرص آبی - بلیت یک طرفه برای حبس ابد در یک اردوگاه کار اجباری الکترونیک - برای پنهان کردن طعم تلخ آن با عسل پوشانده شده است، به نام مصلحت به ما فروخته شده و از طریق اینترنت فوق العاده سریع تحویل داده شده است. سیگنالهای تلفن همراه که هرگز تماس را قطع نمیکنند، ترموستاتهایی که بدون نیاز به بالا بردن انگشت ما را در دمای عالی نگه میدارند، و سرگرمیهایی که میتوان به طور همزمان در تلویزیون، تبلت و تلفنهای همراه ما پخش کرد.
با این حال، ما صرفاً درگیر این فناوریهایی نیستیم که قصد داشتند زندگی ما را آسانتر کنند. ما اسیر آنها شده ایم.
به اطرافت نگاه کن به هر طرف که بچرخید، مردم آنقدر به دستگاههای صفحهنمایش متصل به اینترنت خود معتاد هستند - تلفنهای هوشمند، تبلتها، رایانهها، تلویزیونها - که میتوانند ساعتها در یک دنیای مجازی غوطهور شوند، جایی که تعامل انسانی از طریق رسانه فناوری فیلتر میشود.
این آزادی نیست.
این حتی پیشرفت هم نیست.
این استبداد فناوری و کنترل مشت آهنین است که از طریق دولت نظارتی، غولهای شرکتی مانند گوگل و فیسبوک و سازمانهای جاسوسی دولتی مانند آژانس امنیت ملی ارائه میشود.
آنقدر در استفاده از جدیدترین فناوریها غرق شدهایم که به سختی برای عواقب هجوم بیتوجه و سراسیمه خود به سوی دنیایی که در آن اتکای مفتضحانه ما به ابزارها و ابزارهای متصل به اینترنت، ما را برای آینده آماده میکند دریغ کردهایم. که آزادی یک توهم است
با این حال، فقط آزادی نیست که در تعادل است. خود انسانیت در خط است.
اگر زمانی آمریکاییها خود را در اسارت مستبدان فناوری بیابند، ما فقط خودمان را به خاطر سستی، تنبلی و اتکای مفتضحانهمان به ابزارها و ابزارهای متصل به اینترنت که ما را کاملاً بیربط میکنند، سرزنش میکنیم.
در واقع، ما به سرعت به دیدگاه فیلیپ کی دیک از آینده که در فیلم نشان داده شده است نزدیک می شویم. گزارش اقلیت. در آنجا، آژانسهای پلیس مجرمان را قبل از ارتکاب جرم دستگیر میکنند، اتومبیلهای بدون راننده در بزرگراهها پراکنده میشوند و بیومتریک افراد دائماً اسکن میشود و برای ردیابی حرکات آنها، هدف قرار دادن آنها برای تبلیغات و تحت نظارت دائمی آنها استفاده میشود.
نشانه طلوع عصر اینترنت اشیا (IoT)، که در آن «اشیاء» متصل به اینترنت، خانه، سلامت و عادات شما را کنترل میکنند تا انبار شما را انبار نگه دارند، خدمات شما را تنظیم کرده و زندگی شما را تحت کنترل و نسبتاً تحت کنترل قرار دهند. بدون نگرانی
با این حال، کلمه کلیدی در اینجا این است کنترل.
در آینده ای نه چندان دور، "تقریباً هر دستگاهی که دارید - و حتی محصولاتی مانند صندلی که معمولاً انتظار ندارید فناوری را در آنها ببینید - به یکدیگر متصل می شوند و با یکدیگر صحبت می کنند."
تا پایان سال 2018، «تقریباً 22 میلیارد دستگاه متصل به اینترنت در سراسر جهان وجود داشت... پیشبینیها حاکی از آن است که تا سال 2030 حدود 50 میلیارد دستگاه از این دستگاههای اینترنت اشیا در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند و شبکه عظیمی از متصل به هم ایجاد میکنند. دستگاههایی که همه چیز را از تلفنهای هوشمند گرفته تا لوازم آشپزخانه را پوشش میدهند.»
از آنجایی که فناوری های تغذیه این دستگاه ها به طور فزاینده ای پیچیده شده اند، آنها نیز به طور فزاینده ای گسترش یافته اند و همه چیز را از مسواک و لامپ گرفته تا اتومبیل، متر هوشمند و تجهیزات پزشکی در بر می گیرند.
تخمین زده می شود که 127 دستگاه جدید اینترنت اشیا به وب متصل شده اند در هر ثانیه.
این صنعت "متصل" تبدیل به تحول بزرگ بعدی اجتماعی شده است. درست همانجا با انقلاب صنعتی، نقطه عطفی در فناوری و فرهنگ است.
بین اتومبیلهای بدون راننده که کاملاً فاقد فرمان، پدال گاز یا ترمز هستند و قرصهای هوشمند تعبیهشده با تراشههای رایانهای، حسگرها، دوربینها و رباتها، میتوانیم از تصورات نویسندگان علمی تخیلی مانند فیلیپ کی دیک و آیزاک آسیموف پیشی بگیریم. . (در ضمن، چیزی به نام ماشین بدون راننده وجود ندارد. کسی یا چیزی رانندگی می کند، اما شما نیستید.)
این ابزارهای تکنو متصل به اینترنت عبارتند از لامپ های هوشمند که با اشغالی جلوه دادن خانه شما، سارقان را دلسرد می کند، ترموستات هوشمند که دمای خانه شما را بر اساس فعالیت های شما تنظیم می کنند و درب های هوشمند که به شما اجازه می دهد بدون ترک راحتی کاناپه ببینید چه کسی جلوی درب شماست.
Nest، مجموعه محصولات خانه هوشمند گوگل، در خط مقدم صنعت "متصل" بوده است، راحتی های فناورانه به عنوان یک قفل هوشمند که به ترموستات شما می گوید چه کسی در خانه است، چه دمایی را دوست دارد و چه زمانی خانه شما خالی از سکنه است. یک سیستم خدمات تلفن خانگی که با دستگاههای متصل شما تعامل میکند تا «زمانی که میآیید و میروید بیاموزید» و اگر بچههایتان به خانه نمیآیند به شما هشدار میدهد. و یک سیستم خواب که زمان به خواب رفتن، زمانی که از خواب بیدار می شوید نظارت می کند و صداها و دمای خانه را در حالت مناسب برای خواب نگه می دارد.
همانطور که Nest اعلام می کند، هدف این دستگاه های متصل به اینترنت، ایجاد «خانه شما خانه ای متفکرتر و آگاه تر" برای مثال، خودروی شما میتواند جلوتر نشان دهد که در راه خانه هستید، در حالی که اگر Nest Protect تشخیص داد مشکلی وجود دارد، چراغهای Hue میتوانند روشن و خاموش شوند تا توجه شما را جلب کنند. قهوه ساز شما با تکیه بر داده های حسگرهای تناسب اندام و خواب، این کار را انجام می دهد یک لیوان قهوه قوی تری دم کنید برای شما اگر شب بی قراری داشته اید.
با این حال، با توجه به سرعت و مسیری که این فناوریها در حال توسعه هستند، طولی نمیکشد که این دستگاهها کاملاً مستقل از خالقان انسانی خود عمل میکنند، که مجموعهای کاملاً جدید از نگرانیها را ایجاد میکند. به عنوان متخصص فناوری نیکلاس کار یادداشت هابه محض اینکه به رباتها یا برنامههای نرمافزاری اجازه دهید آزادانه در جهان عمل کنند، با موقعیتهای اخلاقی پرخطر مواجه میشوند و با انتخابهای سختی روبهرو میشوند که از طریق مدلهای آماری قابل حل نیستند. این موضوع در مورد ماشینهای خودران، پهپادهای بدون سرنشین و رباتهای میدان نبرد صادق خواهد بود، همانطور که قبلاً در مقیاسی کمتر، با جاروبرقیهای خودکار و ماشینهای چمنزنی صادق است.»
برای مثال، درست مانند خلاء روباتیک، Roomba،هیچ تمایزی بین خرگوش گرد و غبار و حشره قائل نیستپهپادهای تسلیحاتی - که امسال به صورت دسته جمعی به آسمان می روند - قادر به تشخیص یک جنایتکار فراری و شخصی که صرفاً در خیابان می دود، نخواهند بود. برای این موضوع، چگونه از خود در برابر یک پلیس روباتیک دفاع می کنید-مانند اندروید Atlas که توسط پنتاگون توسعه می یابد- که برای پاسخ به هر تهدیدی با خشونت برنامه ریزی شده است؟
علاوه بر این، فقط خانهها و وسایل شخصی ما نیستند که در این عصر متصل دوباره سفارش میشوند و دوباره طراحی میشوند: این مکانهای کار، سیستمهای بهداشتی ما، دولت ما، بدنهای ما و درونیترین افکار ما هستند که به ماتریکسی متصل میشوند که در آن هیچ چیزی نداریم. کنترل واقعی
در واقع، انتظار می رود تا سال 2030، همه ما اینترنت حواس (IoS) را تجربه کنیم، که توسط هوش مصنوعی (AI)، واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR)، 5G و اتوماسیون فعال شده است. اینترنت حواس متکی بر فناوری متصل است که با حواس بینایی، صدا، چشایی، بویایی و لامسه ما از طریق مغز به عنوان رابط کاربری تعامل دارد. همانطور که سوزان فورتن روزنامه نگار توضیح می دهد:
خیلی ها این را پیش بینی می کنند تا سال 2030، خطوط بین تفکر و عمل محو خواهد شد. 2030 درصد از مصرفکنندگان معتقدند که ما قادر خواهیم بود مسیرهای نقشه را روی عینکهای واقعیت مجازی با فکر کردن به مقصد ببینیم... تا سال XNUMX، فناوری قرار است به افکار ما پاسخ دهد و حتی آنها را با دیگران به اشتراک بگذارد... استفاده از مغز به عنوان رابط می تواند به معنای پایان صفحه کلید، موس، کنترلرهای بازی و در نهایت رابط های کاربری برای هر دستگاه دیجیتال باشد. کاربر فقط باید به دستورات فکر کند، و آنها فقط اتفاق خواهند افتاد. تلفن های هوشمند حتی می توانند بدون صفحه نمایش لمسی نیز کار کنند.
به عبارت دیگر، IoS متکی به فناوری است که بتواند به افکار شما دسترسی داشته باشد و بر اساس آن عمل کند.
Fourtane خطوط کلی چندین گرایش مرتبط با IoS انتظار می رود که تا سال 2030 به واقعیت تبدیل شوند:
1: افکار تبدیل به عمل می شوند: برای مثال، با استفاده از مغز به عنوان رابط، کاربران قادر خواهند بود مسیرهای نقشه را روی عینک های VR مشاهده کنند و به سادگی به یک مقصد فکر کنند.
2: صداها به توسعه واقعیت مجازی ابداع شده تبدیل خواهند شد: کاربران می توانند صدای هر کسی را به اندازه ای واقع بینانه تقلید کنند تا حتی اعضای خانواده را فریب دهند.
3: غذای واقعی نسبت به ذائقه خیالی در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد. یک دستگاه حسی برای دهان شما می تواند هر چیزی را که می خورید به صورت دیجیتالی تقویت کند، به طوری که هر غذایی می تواند طعم غذای مورد علاقه شما را بدهد.
4: بوها تبدیل به فرافکنی از این واقعیت مجازی خواهند شد، به طوری که بازدیدهای مجازی، به عنوان مثال از جنگل ها یا حومه شهر، شامل تجربه تمام بوهای طبیعی آن مکان ها می شود.
5: لمس کامل: گوشیهای هوشمند با صفحه نمایش شکل و بافت نمادها و دکمههای دیجیتالی را که فشار میدهند، منتقل میکنند.
6: واقعیت ادغام شده: جهان های بازی VR تا سال 2030 از واقعیت فیزیکی غیرقابل تشخیص خواهند شد.
متأسفانه، در مسابقه آینده، ما نتوانسته ایم در نظر بگیریم که چنین وابستگی به فناوری چه معنایی برای بشریت ما می تواند داشته باشد، نه اینکه به آزادی های خود اشاره کنیم.
تراشه های قابل بلع یا کاشتنی نمونه خوبی از ناآماده بودن ما از لحاظ اخلاقی و غیره برای پیمایش در این زمین ناشناخته است. این قرصهای هوشمند که به دلیل توانایی در دسترسی، تجزیه و تحلیل و دستکاری بدن شما از درون به عنوان انقلابی شناخته میشوند، میتوانند به شما یادآوری کنند که داروی خود را مصرف کنید، به دنبال سرطان بگردید، و حتی هشداری درباره حمله قلبی قریبالوقوع به پزشکتان ارسال کنید.
مطمئناً این فناوری می تواند جان انسان ها را نجات دهد، اما آیا این تنها چیزی است که باید بدانیم؟
آیا ما در پرسیدن تمام سوالاتی که باید قبل از رها کردن چنین فناوری فوقالعادهای بر روی جمعیتی بیخبر پرسیده شود، دقت لازم را انجام دادهایم؟
مثلا می پرسد واشنگتن پست خبرنگار آریانا یونجونگ چا:
به عنوان مثال، کاربران باید چه نوع هشدارهایی در مورد خطرات کاشت فناوری تراشه در داخل بدن دریافت کنند؟ چگونه می توان به بیماران اطمینان داد که از این فناوری برای وادار کردن آنها به مصرف داروهایی که واقعاً نمی خواهند استفاده کنند استفاده نمی شود؟ آیا مجری قانون می تواند داده هایی را به دست آورد که نشان دهد کدام افراد مواد مخدر مصرف می کنند یا آنها را در بازار سیاه می فروشند؟ آیا آنچه که به عنوان یک آزمایش داوطلبانه آغاز شد، می تواند به یک برنامه اجباری شناسایی دولتی تبدیل شود که می تواند آزادی های مدنی را از بین ببرد؟
بگذارید جور دیگری بگویم.
اگر شوکه شدید افشاگری های ادوارد اسنودن در مورد اینکه چگونه ماموران NSA از نظارت برای جاسوسی از تماسهای تلفنی، ایمیلها و پیامهای متنی آمریکاییها استفاده کردهاند، آیا میتوانید تصور کنید که ماموران دولتی بیوجدان چه کاری میتوانند با دسترسی به ماشین، خانه و داروهای متصل به اینترنت شما انجام دهند؟ تصور کنید که یک تیم SWAT با توانایی دسترسی، نظارت و کنترل خانه متصل به اینترنت شما چه کاری می تواند انجام دهد - قفل کردن شما، خاموش کردن چراغ ها، فعال کردن آلارم و غیره.
در حالی که رئیس جمهور ترامپ آن را امضا کرد قانون بهبود امنیت سایبری اینترنت اشیا به قانون در 4 دسامبر 2020، به منظور ایجاد یک خط پایه برای حفاظت از امنیت برای میلیاردها دستگاه اینترنت اشیا که خانه ها و مشاغل را هجوم آورده اند، این قانون برای محافظت از مردم آمریکا در برابر نظارت شرکت ها و دولت کار چندانی انجام نمی دهد.
در واقع، پاسخ عمومی به نگرانی ها در مورد نظارت دولت به یک شانه بالا انداختن جمعی تبدیل شده است.
پس از همه، چه کسی اهمیت می دهد که اگر دولت می تواند مکان شما را در دستگاه مجهز به GPS شما ردیابی کند تا زمانی که به شما کمک کند سریعترین مسیر را از نقطه A به نقطه B پیدا کنید؟ چه کسی اهمیت می دهد که اگر NSA به تماس های تلفنی شما گوش می دهد و ایمیل های شما را دانلود می کند تا زمانی که بتوانید تماسهای تلفنی و ایمیلهای خود را در حال حرکت دریافت کنید و از اینترنت پرسرعت در پرواز استفاده کنید؟ چه کسی اهمیت می دهد که دولت بتواند با ضربه زدن به دستگاه های متصل به اینترنت شما (ترموستات، آب، چراغ) فعالیت های شما را در خانه نظارت کند، تا زمانی که بتوانید آن چیزها را با یک تکان انگشت کنترل کنید، چه در آن طرف خانه باشید یا در سراسر کشور؟
کنترل در اینجا کلید است.
همانطور که در کتابم روشن می کنم نبرد آمریکا: جنگ علیه مردم آمریکاکنترل کامل بر هر جنبه ای از زندگی ما، تا افکار درونی ما، هدف هر رژیم توتالیتر است.
شاهکار اورول، 1984، جامعه ای جهانی با کنترل کامل را به تصویر می کشد که در آن افراد اجازه ندارند افکاری داشته باشند که به هیچ وجه با دولت شرکت موافق نیستند. هیچ آزادی شخصی وجود ندارد و فناوری پیشرفته به نیروی محرکه یک جامعه نظارت محور تبدیل شده است. قافله ها و دوربین ها همه جا هستند. و مردم تابع پلیس فکر هستند که با هر کسی که مرتکب جنایات فکری شده است برخورد می کند. ریاست دولت یا «حزب» بر عهده «برادر بزرگ» است که روی پوسترها در همه جا با این عبارت ظاهر میشود: «برادر بزرگ شما را تماشا میکند».
اشتباه نکنید: اینترنت اشیا و دوقلوی آن، اینترنت حواس، فقط یک برادر بزرگ در لباس مبدل است.
جان دبلیو وایتهد، وکیل قانون اساسی و نویسنده، بنیانگذار و رئیس جمهور است موسسه رادرفورد. کتاب جدیدش نبرد آمریکا: جنگ علیه مردم آمریکا در دسترس است www.amazon.com. می توان با Whitehead تماس گرفت [ایمیل محافظت شده].
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا