از ده ها هائیتی از بخش های مختلف اجتماعی پرسیدیم که درباره انتخابات 28 نوامبر چه احساسی دارند و از یک دولت جدید چه می خواهند یا چه انتظاری دارند. در اینجا برخی از پاسخ های آنها آورده شده است.
لوئیزیان نازیر خود را به عنوان یک دهقان تعریف می کند. او عضو یک گروه دهقانان محلی در Grande-Anse است و هماهنگ کننده کمیسیون ملی زنان دهقان است.
ما به این انتخابات، چه به قدرت و چه به شورای انتخابات اعتماد نداریم. اما ما متوجه شدیم که انتخابات به هر حال پیش میرود، بنابراین تصمیم گرفتیم که شرکت کنیم تا ما دهقانان در همان وضعیتی که الان هستیم، نمانیم. بنابراین اکنون ما در [جنبشهای ملی دهقانی و فدراسیونهای کشاورزی] کمیسیون ملی زنان دهقان [KONAFAP]، جنبش ملی دهقانان کنگره پاپایی [MPNKP]، و شبکه ملی هائیتی برای حاکمیت غذایی و امنیت غذایی [رنهاسا] ] نامزدهای محلی را در دستهای از مکانها اجرا میکنند، دهقانانی که نماینده منافع و صدای ما هستند. این می تواند به ما کمک کند قدرتی را بدست آوریم که نماینده دهقانان و همه مردم است.
«اکنون جامعه با ما، دهقانان و زنان فقیر، به طرز وحشتناکی رفتار می کند. به خصوص زنان: به عنوان شهروند، ما نیاز داریم که حقوق، صدایمان و قوانینمان رعایت شود. صرف نظر از کلاس، نباید با ما متفاوت از مردان رفتار شود.
«یک چیزی که ما از یک دولت جدید می خواهیم این است که بودجه ملی منعکس کننده منافع دهقانان و کشاورزی باشد. ما هم به اعتبار نیاز داریم. کشور به ما دهقانان وابسته است، اما آنها چیزی به ما نمی دهند. اگر ما کشاورزان یک ماه کار نمیکردیم، کل ملت نابود میشد. با این حال، بودجه [درصد ملی] برای دهقانان و کشاورزی برای سالها تنها 3 درصد بود و پس از بسیج بسیار به 4 درصد رسید.
«ما ادعای رأی خود را داریم و از مشارکت خود برای اطمینان از اینکه رأی ما ارزش دارد استفاده میکنیم. اگر ببینیم که آرای ما شمارش نمیشود، به خیابانها میآییم و خواستار تجدید یا لغو انتخابات میشویم.»
سوزه ژان یک معلم مدرسه ابتدایی، دانشجوی الکترونیک و یک انقلابی است. یکی از اعضای منتخب کمیته مدیریت اردوگاه آوارگان داخلی خود در محوطه یک کلیسای انجیلی، پس از انتشار بیانیه مطبوعاتی درباره شرایط کمپ در ماه سپتامبر، سوزه بیرون رانده شد و چادر و وسایلش توسط پسر کشیش ویران شد. . او اکنون در خیابان زندگی می کند و هشت ماهه باردار است.
«من انتخابات 28 نوامبر را ظلم به مردمی میدانم که قربانی زلزله 12 ژانویه شدهاند. این پول [از کمپین] میتواند برای کمک به افرادی که در مشکل هستند استفاده شود.
«و همه این نامزدها: ما نه ماه است که زیر برزنتها زندگی میکنیم، و ندیدهایم یکی از این افراد کاری برای ما انجام دهد. آنها ناشنوا هستند، چیزی نمی شنوند. ما برای توقف اخراج های اجباری نیاز داریم. ما دیگر نمی توانیم آنها را تحمل کنیم.
«ده اردوگاه در [همسایگی] کارفور گرد هم آمدهاند تا علیه انتخابات بسیج شوند. مقاومت خواهیم کرد. ما سازماندهی می کنیم تا تا زمانی که زیر برزنت ها در باران و گل و لای زندگی می کنیم و تا زمانی که ما را از اردوگاه ها بیرون می کنند، در انتخابات شرکت نکنیم. ما تظاهرات، تحصن، هر کاری که بتوانیم برای شرکت نکردن و کمک به عدم شرکت سایر کمیتههای اردو انجام خواهیم داد. ما از خشونت برای مسدود کردن مردم استفاده نخواهیم کرد، اما سعی می کنیم آنها را برای تحریم بسیج کنیم.
زمانی که آنها به خواستههای ما پاسخ دادند، زمانی که به مشکلات مردمی که در مناطق موقتی زندگی میکنند و از آنها اخراج میشوند، رسیدگی میکنند، زمانی که از مجبور کردن مردم به کار بهعنوان داوطلب فرضی در کمپ خودداری میکنند، زمانی که از اجبار زنان دست میکشند، در انتخابات شرکت میکنیم. با مردانی که کنترل [توزیع] کمکهای بشردوستانه را برای دریافت کمکهای بشردوستانه کنترل میکنند بخوابید.
«جایگزین مثبتی که ما میخواهیم، نامزدی است که نسبت به نیازهای ما حساس باشد، دید خوبی از نحوه رسیدگی به مشکلات ما داشته باشد، کسی که یک دولت طرفدار مردم ایجاد کند. چه کسی نیازهای ما را به جامعه بینالمللی میرساند. ما به کسی نیاز داریم که رنج ما را بداند و بلوغ و وظیفهشناسی رهبری را داشته باشد. ما به فردی از سطح مردم نیاز داریم.»
ویلنر ژان چارلز دانشجوی بازاریابی بود تا اینکه تحولات سیاسی در سال 2004 او را مجبور به ترک تحصیل کرد. ویلنر اکنون بهعنوان راهنما و راننده برای گروههای گردشگری خدمت میکند.
«من اهل سیاست نیستم. اما من معتقدم که اگر کسی برنامه واقعاً خوب و بلندمدتی برای جوانان داشته باشد، میتوانیم توسعه واقعی داشته باشیم. اگر آن نامزد یک برنامه آموزشی داشت تا همه کودکان خیابانی را به مدرسه برساند و به آنها فرصت تحصیل دانشگاهی خوب را بدهد و پس از خروج از آن بچهها شغل خوبی ایجاد کند، نوع دیگری از شهروندی ایجاد میکرد. فقط 50 سال پیش بینی کنید که آن بچه ها چه نوع افرادی خواهند بود.
"من از چه نامزدی حمایت می کنم؟ من وقت نگرفتم تا بخوانم تا ببینم آیا هیچ یک از نامزدها برنامه ای برای برنامه آموزشی هائیتی دارند یا خیر. اما اگر یکی را پیدا کنم که چنین کرده باشد، و اگر آن شخص حداقل اعتباری داشته باشد، به او رای می دهم.»
Jocie Philistin یک مدافع حقوق بشر است. او شبکهای از سازمانهای زنان را برای دفتر وکلای بینالمللی در پورتو پرنس هماهنگ میکند.
زمانی که نامزد مورد نیاز خود را داشته باشیم، کسی که بتواند حقوق مردم را بشنود و به آنها پاسخ دهد، اکثریت را خواهید دید که او را در انتخابات همراهی می کنند. شما دیدید که در سال 1990، زمانی که همه مردم هائیتی تصمیم گرفتند نامزدی [ژان برتراند آریستید] می خواهند. آنها [67 درصد از رای دهندگان] به او رای دادند. طبیعتاً، مردم باید همچنان به اجرای خواسته هایشان ادامه دهند، حتی اگر آن نامزد پیروز شود.
در همین حال، آنچه من در مورد انتخابات می بینم این است که Parti Unité [حزب رئیس جمهور پریوال] فقط به دنبال اعتبار بخشیدن به انتخابی است که قبلاً اتفاق افتاده است. آنها قبلاً ریاست جمهوری و مجلس را دزدیده اند. انتخاب انتخابی نیست.
«میدانم که جامعه بینالمللی همیشه نقش بزرگی در انتخابات بازی میکند. اگر آنها فقط از یک انتخاب پشتیبانی کنند، مردم همان طور که هستند در اردوگاه ها و در ناامنی خود خواهند ماند. یک کلمه: هر انتخابی را مسدود کنید.
Josette Pérard مدیر Fon Lanbi Haiti، همتای هائیتی Lambi Fund است. جوزت که بهعنوان مددکار اجتماعی آموزش دیده، برنامهای را برای آموزش، ایجاد ظرفیت و دریافت کمک هزینه به سازمانهای زنان و کشاورزان کوچک در مناطق روستایی اجرا میکند.
چندی پیش بود که گروه کوچکی از مردم از زبان فرانسه به عنوان راهی برای منزوی کردن همه استفاده کردند. مردم نمیتوانستند در هیچ کاری شرکت کنند زیرا فرانسوی صحبت نمیکردند. آنها حتی نمیتوانستند بفهمند که در رادیو چه میگویند. امروز هرکس نظرش را میگوید، میخواهد شرکت کند، وارد بحث شود. این یک جنبش است.
«مردم باید بخشی از هر تغییر دولت باشند. در غیر این صورت، کار نخواهد کرد. اما برای آن، [رئیس جمهور و دولت] باید به مردم اعتماد کنند. من میشنوم که نامزدها دهانشان را باز میکنند تا درباره «مردم» صحبت کنند. آنها در مورد آنچه برای مردم انجام خواهند داد صحبت میکنند، اما هرگز درباره آنچه با آنها خواهند کرد صحبت نمیکنند. دیدگاه خوب و سخنرانی خوب رئیس جمهور کافی نیست. تنها راه ما برای تغییر این است که مردم بخشی از این روند باشند.»
Ludovic Cherustal یک تکنسین جوان پایگاه داده است که برای یک NGO کمکهای بشردوستانه از کانادا کار میکند. او امیدوار است شغل پایدارتری داشته باشد تا بتواند خانواده ای تشکیل دهد.
«اگر مردم ببینند که نتیجه بر نیازهای آنها تأثیر می گذارد، به انتخابات علاقه مند می شوند. اما نامزدها همگی gwo manjè، بزرگ خواران، از همان گروهی از افرادی هستند که همیشه از ما استثمار می کنند. اکثر آنها برای مدت طولانی سیستم بوده اند و از آن بهره می برند. آنها هیچ کاری برای ما مردم بیچاره کوچک انجام نمی دهند.»
آلینا «تیبه» کاجوست در کودکی برده بود و اکنون یک فعال حقوق کودکان و شاعر است. رویاهای او در زندگی این است که باسواد شود و به بردگی کودکان پایان دهد.
من کارت انتخاباتی ام را در زلزله از دست دادم [وقتی خانه ام ویران شد] و گرفتن کارت جدید بسیار سخت است. من باید رای بدهم اما نمیدانم چگونه میخواهم این کار را انجام دهم.
«اما یک رئیسجمهور جدید میتواند به قدرت برسد و هائیتی همچنان همان خواهد بود، بهویژه اگر تمام چیزی که او میبیند جیب او باشد و نه مردم. اگر رئیسجمهور جدید مدارس ابتدایی، مدارس حرفهای، و کسبوکار در حومه شهر را به ما ندهد، درست مانند شستن دستهایتان و خشک کردن آنها در خاک خواهد بود.
اگر تغییری در آگاهی نداشته باشیم، میتوانیم همه انتخاباتی را که میخواهیم داشته باشیم و هائیتی مانند یک بلور شکننده خواهد ماند.»
بورلی بل بیش از 30 سال با جنبش های اجتماعی هائیتی کار کرده است. او همچنین نویسنده کتاب راه رفتن روی آتش: داستان های زنان هائیتی از بقا و مقاومت است. او جهان های دیگر، www.otherworldsarepossible.org را هماهنگ می کند، که جایگزین های اجتماعی و اقتصادی را ترویج می کند. او همچنین دانشیار موسسه مطالعات سیاست است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا