منبع: کانتر پانچ
عکس از فرانت پیج / شاتر استوک
بخش عمده ای از زندگی من در پانزده سال گذشته به دو موضوع درهم تنیده اختصاص یافته است، مبارزه با شکنجه های تحت حمایت دولت ایالات متحده و نگرانی در مورد نقش های اخلاقی مناسب آن روانشناسان حرفه ای، معروف به روانشناسان عملیاتیکه در پیشبرد عملیات نظامی و اطلاعاتی عمل می کنند. این موضوعات در هم تنیده شده اند زیرا روانشناسان عملیاتی بازیگران اصلی برنامه شکنجه دوران بوش بودند و احتمالاً نقش های مشابهی را در بازگشت به شکنجه در آینده ایفا خواهند کرد. در عین حال، روانشناسان عملیاتی در حال حاضر در اشکال دیگری از فعالیت های مشکل ساز اخلاقی درگیر هستند. برای یک دهه، انجمن روانشناسی آمریکا (APA)، بزرگترین سازمان روانشناسان کشور، پوشش رسمی حرفهای برای این روانشناسان با تاکید بر اینکه مشارکت روانشناس در بازجوییهای امنیت ملی هم اخلاقی و هم مطلوب است، فراهم کرد. در واقع، رهبران APA تا سال 2015 با شواهد اندکی ادعا کردند که روانشناسان دارای صلاحیت منحصر به فرد برای جلوگیری از آزار زندانیان هستند.
پس از تقریباً یک دهه مبارزه، من و دیگران به اصطلاح "روانشناسان دگراندیشوی با تغییر سیاست های APA که با سهل انگاری به مشارکت روانشناس در بازداشت و بازجویی در بازداشتگاه گوانتانامو و زندان های مخفی سیا نگاه می کرد، به پیروزی های بزرگی دست یافت. این پیروزی ها به نوبه خود منجر به حذف روانشناسان از عملیات بازداشت در گوانتانامو شد.
با احساس دژاوو، اقدامات اخیر توسط APA و وزارت دفاع (DoD) سؤالات نگران کننده ای را در مورد اینکه آیا این اصلاحات تضعیف شده اند ایجاد می کند. در این مقاله من پیشینه ای را برای توضیح موضوعات مورد بحث و اینکه چرا نگران هستم که نیروهای درون APA به طور پنهانی سیاست عمومی APA را تضعیف کنند، ارائه می کنم.
اصلاحات 2015 APA در سیاست های بازجویی و بازداشت
ما داستان را در جلسه شورای نمایندگان APA در آگوست 2015 شروع می کنیم که با 157 رای موافق در برابر 1 رای موافق، یک رای موافق را تصویب کرد. ممنوعیت مشارکت روانشناس در بازجویی های امنیت ملی این رای، APA را تا حدی با سیاست های انجمن پزشکی آمریکا و انجمن روانپزشکی آمریکا مطابقت داد. این سازمان های پزشکی داشتند BANNمشارکت اعضای خود در بازجویی های امنیت ملی و اجرای قانون در سال 2006.
در این نشست سال 2015، شورای APA همچنین به ممنوعیت مشارکت روانشناسان در هر گونه فعالیت مرتبط با زندانیان در بازداشتگاه های ایالات متحده مانند گوانتانامو رای داد که کمیته ها یا مقامات سازمان ملل متحد آن را نقض قوانین بین المللی می دانستند. استثنائاتی برای روانشناسانی که سربازان آمریکایی را درمان میکنند یا مستقیماً برای یک زندانی یا برای یک گروه حقوق بشر کار میکنند، وجود دارد. این ممنوعیت هفت سال پس از رفراندوم تصویب شده توسط اعضا در سال 2008 در مورد موضوعی که توسط رهبری APA تضعیف شده بود، صورت گرفت. رای سال 2008 یک مبارزه چهار ساله پس از سال 2004 را به اوج رساند گزارش صلح سرخ روانشناسان و روانپزشکان گوانتانامو در «نقض فاحش اخلاق پزشکی» به دلیل کمک به ایجاد سیستم بازداشت و بازجویی «معادل شکنجه» دست زدهاند. در همین راستا، رسانه ها از سال 2007 و کمیته اطلاعات سنا بعدا گزارش دادند گزارش توصیف نقش اصلی روانشناسان در طراحی و پیاده سازی از برنامه شکنجه "بازجویی پیشرفته" سیا.
منطق سیاست منع دخالت روانشناسان در گوانتانامو و دیگر بازداشتگاه های ایالات متحده این بود که همه روانشناسان نظامی که با زندانیان درگیر هستند ذاتاً بخشی از سیستم ناعادلانه ای هستند که آنها را بازداشت و از آنها سوء استفاده می کند - حتی روانشناسانی که مدعی ارائه درمان سلامت روان هستند. به بازداشت شدگان برای مثال، گزارشهای اولیه نشان میداد که از اطلاعات پروندههای پزشکی بازداشتشدگان، مانند فوبیاهای آنها، برای توسعه برنامههای بازجویی استفاده شده است. گزارش شده است که در موارد دیگر، از پرسنل بهداشت روان برای متقاعد کردن زندانیان برای دست کشیدن از اعتصاب غذا استفاده شده است. علاوه بر این، روانشناسان در گوانتانامو با انکار وجود انزوای زندانیان و با به تصویر کشیدن افرادی که از مشکلات سلامت روانی مانند PTSD رنج می برند، پوشش ایدئولوژیکی مهمی ارائه کردند. مبتلا به «اختلالات شخصیتی» از قبل موجود، در تضاد با ارزیابی توسط متخصصان مستقل سلامت روان.
تصویب این اصلاحات توسط APA منجر به دستوری در دسامبر 2015 توسط ژنرال جان اف. کلی، رئیس فرماندهی جنوبی ایالات متحده که بر گوانتانامو نظارت دارد، به حذف روانشناسان از نقش های مربوط به بازداشت شدگان منجر شد. نیویورک تایمز خبرنگار جیمز رایزن به نقل از مقامات وزارت دفاع توضیح داد که این دستور «به منظور محافظت از روانشناسان در برابر نقض قوانین جدید است که می تواند آنها را در معرض خطر قرار دهد. از دست دادن مجوزهای خود. بسیاری از ایالت ها از کد اخلاقی انجمن روانشناسی در الزامات مجوز حرفه ای خود برای روانشناسان استفاده می کنند. [تأکید اضافه شده است]
گزارش هافمن در مورد تبانی APA-DoD
تصویب این سیاستهای APA پس از انتشار صفحهای بیش از 500 در تابستان در آن تابستان انجام شد گزارش (همراه با بیش از 6,000 صفحه از اسناد حمایتی) توسط وکیل شیکاگو دیوید هافمن و تیمش. هافمن توسط APA برای بررسی مستقل ادعاهای روزنامه نگار استخدام شده بود جیمز ریزن، همکاران من در ائتلاف برای یک روانشناسی اخلاقیو دیگرانی که APA با مقامات سیا و وزارت دفاع که برنامههای بازجویی دولت بوش را تسهیل میکردند، تبانی کرده بود – یا در هماهنگی کانالهای پشتی مخفی شرکت داشت.
هافمن این را به طور کامل تایید نکرد سوء ظن داشتیم در مورد تبانی APA-CIA. او دریافت که در حالی که شواهد موجود مبنی بر هماهنگی نزدیک بین این دو قوی بود، او نتوانست شواهدی مبنی بر تبانی مخفیانه بیشتری بیابد. وی افزود که تحقیقات او در مورد تعاملات APA-CIA ممکن است به دلیل تلاش های احتمالی سیا برای مخفی نگه داشتن تعاملات آنها محدود شده باشد. هافمن متوجه شد که یک فرد مرتبط با APA توسط سیا برای ارزیابی اخلاقیات برنامه شکنجه "بازجویی پیشرفته" که توسط روانشناسان طراحی و اجرا شده بود، مورد بررسی قرار گرفته است. آن فرد دریافت که شکنجه سیا با اخلاق APA مطابقت دارد، و این احتمال را افزایش می دهد که یافته های مخالف ممکن است به شکنجه سیا پایان داده باشد.
در حالی که تحقیقات هافمن فقط روابط محدود APA-CIA را نشان داد، شواهد زیادی را فاش کرد که نشان می داد مقامات APA مخفیانه با مقامات برنامه بازجویی وزارت دفاع هماهنگ کرده بودند. انتشار گزارش هافمن تیترهایی را در رسانه های بزرگ ایجاد کرد که برای APA شرم آور بود. تیتر این روزنامه بود: «تحقیق: گروه روانشناسان با پنتاگون و سیا در مورد بازجویی تبانی کردند». واشنگتن پست. La کرونیکل آموزش عالی اولین مقاله از چهار مقاله خود در مورد گزارش هافمن و پیامدهای فوری آن را عنوان کرد: «انجمن روانشناسی به توجیه برنامه شکنجه کمک کرد، گزارش بمبشل میگوید».
گزارش هافمن بر هماهنگی بین وزارت دفاع و APA تمرکز داشت که استانداردهای اخلاقی ضعیفی را برای روانشناسان درگیر در بازجوییهای امنیت ملی ایجاد و حفظ کرد:
این تبانی برای حمایت از اجرای تکنیکهای بازجویی توسط وزارت دفاع انجام شد، بدون اینکه محدودیتهای اساسی از سوی APA وجود داشته باشد. با آگاهی از این که احتمالاً از تکنیکهای بازجویی توهینآمیز استفاده شده است و این خطر اساسی وجود دارد که بدون محدودیتهای سخت، چنین تکنیکهای بازجویی توهینآمیز ادامه یابد. و با بیتفاوتی قابل توجهی نسبت به حقایق واقعی در مورد پتانسیل تکنیکهای بازجویی توهینآمیز مداوم» (هافمن، ص 68).
دومین یافته گزارش هافمن این بود که اگرچه رهبران APA مکرراً تاکید کردند که به شدت تحقیقات اخلاقی را علیه روانشناسانی که شواهد معتبری مبنی بر مشارکت در آزار زندانیان وجود داشته باشد، دنبال خواهند کرد، اما چهار شکایت از این قبیل توسط APA بدون هیچ چیزی شبیه به یک شکایت کامل بسته شده است. تحقیق و بررسی.
هافمن علاوه بر این دریافت که، "APA مایل بود یک استراتژی ارتباطات رسانه ای را اجرا کند که در آن APA بتواند خود را بسیار درگیر در این موضوع و بسیار نگران مسائل اخلاقی نشان دهد" (ص. 11) در حالی که در واقع APA به طور سیستماتیک از مسائل اخلاقی پیچیده اجتناب می کرد. به دلیل دخالت روانشناسان در بازجویی های امنیت ملی، به ویژه تحت حکومتی که شکنجه و سایر روش های توهین آمیز را مجاز کرده بود.
به عنوان مثال، در اواخر سال 2004، هنگامی که کارکنان APA در مورد چگونگی رسیدگی به نگرانی های مطرح شده توسط یک نیویورک تایمز گزارش مشاور عمومی آن زمان APA در یک ایمیل زنجیره ای شامل هشت تن از رهبران ارشد APA نوشت که روانشناسان به ایجاد «سیستمی معادل شکنجه» کمک می کنند:
[T]نکته سختتر برای من این است که آیا روانشناسان میتوانند به طور قانونی/اخلاقی با بازجویان کار کنند - که اجتنابناپذیر به نظر میرسد. راههای «در هم شکستن» یک زندانی را که از شکنجه محروم هستند، شناسایی کنید. من فکر میکنم پاسخ به آن احتمالاً «بله» است، اما انجام آن بدون ایجاد صدایی که میتواند فاجعهبار باشد، بسیار دشوار است. (هافمن، ص 208؛ تأکید اضافه شد؛ زنجیره ایمیل شروع می شود، Binder 1: 598)
پاسخ 20 دقیقه بعد، از سوی مدیر اخلاق APA، نشان می دهد که آنها چقدر در مبهم کردن مسائل برای اجتناب از تعهد عمومی انجمن به مواضع خصوصی خود باهوش شده اند:
من فکر میکنم برنامه اخلاقی ما در اجتناب از پاسخهای نوع «بله-نه» بسیار خوب عمل کرده است (به جز در موارد واضح، مثلاً درگیری جنسی با یک بیمار قابل قبول نیست)، و فکر میکنم این باید خط اول رویکرد ما در اینجا باشد. . من ما را تشویق میکنم که توجه داشته باشیم که ما یک سازمان علمی هستیم، تا به عنوان یک موضوع اولیه به علم نگاه کنیم (مثلاً چه دادههایی داریم که نشان دهد این تکنیک مؤثر است؟ آیا دادههایی برای نشان دادن این تکنیک داریم؟ آیا موثرتر از سایر تکنیک هایی است که خطر آسیب کمتری را به همراه دارد؟) به این نکته اشاره می کنم که از آنجایی که برخی از تحقیقات در این زمینه طبقه بندی شده است، ما تمام اطلاعاتی را که ممکن است برای تجزیه و تحلیل اخلاقی کامل نیاز داشته باشیم، نداریم. (هافمن، ص 208)
به عبارت دیگر، در بحثهای داخلی، مقامات APA از مشارکت روانشناس در بازجوییهایی که به عنوان آسیبرسان به بازداشتشدگان شناخته میشد، حمایت کردند، اما علناً اعلام کردند که همان روانشناسان سنگرهایی در برابر آسیبهای زندانیان هستند. علاوه بر این، در حالی که ممکن است در مورد مرز مناسب «شکنجه» اختلاف نظر وجود داشته باشد، APA مکرراً تأکید کرد که مشارکت در «رفتار ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز»، یک مقوله بسیار گستردهتر، نیز ممنوع است. این ایمیلها نشان میدهند که رهبران APA میدانستند که این دستهها میتوانند به اندازه کافی انعطافپذیر باشند تا تکنیکهای بازجویی را با هدف «شکن کردن» بازداشتشدگان فراهم کنند.
هشت تن از بلندپایه ترین مقامات APA در آن زمان در این رشته ایمیل گنجانده شدند، از جمله مدیر عامل و معاون مدیر عامل وقت، مدیران سه بخش اصلی انجمن و وکیل ارشد آن. این نکته قابل توجه است زیرا با انتشار شواهد عمومی مبنی بر دخالت روانشناس در شکنجه و آزار زندانیان توسط دولت ایالات متحده، بسیاری از کارکنان APA و سایر حامیان این افسانه را منتشر کردند که تنها مشکل این است که دو روانشناس - جیمز میچل و بروس جسن - که با سیا در مورد برنامه شکنجه "بازجویی پیشرفته" مشورت کرده بودند. این روایت نادرست از روانشناسان نظامی در گوانتانامو و جاهای دیگر محافظت کرد. زنجیره ایمیل ذکر شده در بالا نشان می دهد که رهبری ارشد APA درک کرده اند که فقط روانشناسان سیا نیستند. روانشناسان ارتش احتمالاً در آسیب رساندن به زندانیان نیز مشارکت داشتند.
علاوه بر این، شواهد در سال های اخیر به وضوح ثابت کرده است که تعدادی از روانشناسان در سیا، و نه فقط میچل و جسن، در برنامه شکنجه "بازجویی تقویت شده" شرکت داشتند. به عنوان مثال خلاصه و بازتاب رئیس خدمات پزشکی (سیا). شامل بحث گسترده ای در مورد دخالت روانشناسان در سراسر شعبه عملیاتی سیا در برنامه بازداشت و بازجویی شکنجه آمیز آژانس است.
یکی دیگر از افسانه های محافظت از خود، اقدامات بد نیت APA در دهه گذشته را عمدتاً به یک فرد، مدیر اخلاق انجمن نسبت می دهد. زمانی که گزارش هافمن منتشر شد، آن فرد به سرعت اخراج شد و شش نفر دیگر از هشت نفر دیگر در زنجیره ایمیلی که در بالا توضیح داده شد، در هفتهها و ماههای بلافاصله پس از آن از APA خارج شدند یا آن را ترک کردند. اما تا به امروز هنوز حساب کمی وجود داشته است که چگونه بسیاری از اعضای ارشد رهبری می توانسته اند در ظاهراً مشارکت در صدمه زدن به بازداشت شدگان داشته باشند در حالی که خلاف آن را برای مردم ادعا می کنند.
پاسخ اولیه APA به هافمن
در یک دوره کوتاه پس از انتشار گزارش هافمن، به نظر می رسید که اتفاق نظر وجود داشته باشد که چیزی عمیقاً در انجمن اشتباه شده است. اصلاحات آگوست 2015 که مشارکت روانشناسان را در برخی عملیات های امنیت ملی و در گوانتانامو و دیگر بازداشتگاه ها ممنوع می کرد، با اکثریت قاطع توسط شورای APA تصویب شد. فقط یک تک رای "نه" از سوی یک روانشناس نظامی که به عنوان مشاور علوم رفتاری در گوانتانامو خدمت کرده بود. ابتکارات اصلاحی مختلف دیگری از جمله حرکت به سمت شفافیت بیشتر در انجمن و انتصاب یک کمیسیون سطح بالا برای بررسی رویههای APA برای تحقیقات اخلاقی و پیشنهاد بهبود انجام شد. علاوه بر روانشناسان، اخلاق شناسان برجسته خارج از این حرفه نیز برای این کمیسیون استخدام شدند.
با این حال، زمانی که کمیسیون عالی اخلاق در اوت 2017 گزارش خود را صادر کرد، موج نظرات تغییر کرده بود. گزارش کمیسیون اخلاق با «دریافت» مؤدبانه توسط شورای نمایندگان APA، پایینترین سطح تأیید مجاز، که به معنای عدم اقدام نتیجهای بود، «دریافت» شد. به شورا گفته شد که هیئت APA توصیه های کمیسیون را برای اقدام احتمالی شورا بررسی خواهد کرد. تا به امروز، هیچ واکنش جدی از سوی هیئت مدیره APA به گزارش کمیسیون اخلاق، به جز تصمیمی مبنی بر را به طور اساسی محدود کند اجرای اخلاق APA، موضعی کاملاً مخالف توصیه کمیسیون برای اجرای محکم تر اخلاق. هیئت مدیره APA از ایجاد یک کمیسیون اخلاق در سطح بالا به عنوان دلیلی مبنی بر اینکه تغییرات اخلاقی در حال انجام است، استفاده کرد، در حالی که توصیه های آن را نادیده گرفت.
یکی از توصیههای اجرایی نشده کمیسیون اخلاق بهویژه به درک اهمیت اقدامات مشکلساز APA که در زیر به آن اشاره میکنم مربوط است. پس از تصویب همه پرسی سال 2008 که توسط اعضا آغاز شد و شرکت روانشناسان را در بازداشتگاه هایی که ناقض قوانین بین المللی هستند ممنوع کرد، APA اعلام کرد که چنین سیاستی تحت کد اخلاقی روانشناسان قابل اجرا نیست - فقط کمیته اخلاق APA می تواند اخلاق جدیدی را ایجاد کند. خط مشی. جالب است که بیانیههای عمومی که چندین بیانیه ضد شکنجه APA را میخواند، هرگز حاوی هشداری مبنی بر غیرقابل اجرا بودن آنها نبود. به این معنی APA به محض اتخاذ سیاستی که با عضویت تصویب شد، زانو زد. کمیسیون اخلاق با توصیه به اتخاذ سیاست های APA با رای اعضا یا رای شورای نمایندگان به این موضوع پرداخت. به عنوان راهنمای تفسیر منشور اخلاقی در نظر گرفته شود. در صورت اجرا، به این سیاست ها قدرت بیشتری می بخشد. با این حال، هیئت APA این توصیه را نادیده گرفت و بعداً به آنها اجازه داد تا ادعا کنند که سیاستهای انجمن "غیرقابل اجرا" هستند.
روانشناسان نظامی دست به حملات متقابل زدند
اجماع آشکار APA پس از انتشار گزارش هافمن به سرعت منحل شد. روانشناسان عملیاتی نظامی - آن دسته از روانشناسانی که به عملیات نظامی کمک میکنند، برخلاف نقشهای سنتی ارائهدهنده سلامت مانند معالجه سربازان - و متحدانشان کمپینی را برای تضعیف اعتبار گزارش به راه انداختند. انجمن APA برای روانشناسی نظامی (بخش 19) نابخردانه خود را منتشر کرد. گزارش، با ادعای رد ادعاهای اصلی هافمن، که من و استیون رایسنر سپس رد کرد. روانشناسان عملیاتی اصرار داشتند که ارتش قبل از فرآیند تصمیم گیری اصلی APA در سال 2005، هرگونه سوء استفاده از زندانیان را ممنوع کرده بود. بنابراین، آنها استدلال کردند که تعیین هماهنگی پنهانی بین APA و وزارت دفاع در گزارش هافمن بی ربط بود. همانطور که رایسنر و من به تفصیل مستند کردیم، این ادعا جعلی بود. موضع ما اخیراً از سوی کمیسیون بین آمریکایی حقوق بشر (IACHR) حمایت بیشتری دریافت کرد. در یک تصمیم آوریل 2020 در مورد رفتار با جمل آمزیانه، زندانی گوانتانامو، IACHR حکم داد که:
چندین مورد از این [تکنیک های بازجویی که آمیزیان در معرض آن قرار گرفت]... به طور گسترده به عنوان افزایش سطح شکنجه شناخته شده اند. کمیسیون متوجه میشود که با هم و در طی سالها حبس (تا سال 2008 یا 2009، زمانی که او برای انتقال آزاد شد و بنابراین، طبق درک کمیسیون، بازجویی از او متوقف شد)، و در شرایط خاص حبس او... که برای اهداف بازجویی به او تحمیل می شود، بدون شک به سطح شکنجه می رسد.
روانشناسان نظامی همچنان به اعتبار گزارش هافمن و کسانی از ما که کارشان به تحریک آن کمک کرده بود حمله کردند. در سال 2018، سه روانشناس نظامی پرونده را تشکیل دادند اصول اخلاق شکایت علیه همکارم استیون رایسنر در کمیته اخلاق APA. ماهیت شکایت این بود که رایسنر خارج از صلاحیت حرفه ای خود با اظهار نظر در مورد فعالیت های روانشناسان نظامی عمل کرده بود، زیرا رایسنر در ارتش خدمت نکرده بود. بدین ترتیب روانشناسان نظامی به حق روانشناسان غیرنظامی برای انتقاد از هرگونه اقدام نظامی از جمله شکنجه حمله کردند. ادعاهای آنها بیشتر به اساس روابط غیرنظامی-نظامی در ایالات متحده حمله می کند که ارتش برای محافظت و خدمت به جامعه غیرنظامی وجود دارد (و نه برعکس)، که از آن نتیجه می شود که غیرنظامیان نقش مهمی در انتقاد از سیاست ها و اقدامات نظامی دارند. شکایت روانشناسان نظامی علیه رایسنر در نهایت توسط کمیته اخلاق چند ماه بعد رد شد، اما نه قبل از اینکه رایسنر، با کمک وکلای NYCLU، ده ها ساعت را به تدوین یک طرح اختصاص داد. پاسخ.
این تلاشها برای مبهمکردن و انکار یافتههای گزارش هافمن به زودی با اقدامات قانونی، که از فوریه 2017 آغاز شد، توسط پنج نفر که در این گزارش نامگذاری شدهاند تکمیل شد - سه روانشناس نظامی و دو کارمند سابق APA. آنها با هم در دو ایالت (اوهایو و ماساچوست) و ناحیه کلمبیا علیه APA، دیوید هافمن و شرکت حقوقی هافمن شکایت هایی را برای افترا تنظیم کردند. در پرونده آنها در ماساچوست، آنها من را به عنوان متهم اضافه کردند. تا به امروز، پرونده در اوهایو به دلایل قضایی منتفی شد و پرونده در ناحیه کلمبیا به عنوان نقض آزادی بیان رد شد (Anti-SLAPP، جایی که SLAPP مخفف دعاوی استراتژیک علیه مشارکت عمومی است). اخراج اخیر قابل تجدید نظر است. مورد سوم، در ماساچوست، در حال حاضر باقی مانده است اما ادامه دارد.
بک ترک های APA
همانطور که اغلب در پاسخ به طرح شکایت ها اتفاق می افتد، مقامات APA عمدتا از بحث در مورد موضوعات مطرح شده توسط گزارش هافمن اجتناب کرده اند. اگرچه این سکوت مشکل ساز است، اما قابل درک است. آنچه نگران کننده است و به راحتی قابل درک نیست، ماهیت اظهارات عمومی نادری است که رهبران APA از آن زمان تاکنون بیان کرده اند. نظرات آنها بیشتر با موضع انکارکنندگان سوء استفاده و تبانی سازگار بود تا با موضع اتخاذ شده توسط APA بلافاصله پس از انتشار گزارش هافمن، که نشان می دهد تاریخ تجدیدنظر طلبانه در حال افزایش است.
به عنوان مثال، در اکتبر 2017، همکار من روی ایدلسون یک مقاله در مجله منتشر کرد واشنگتن پست که به طور خلاصه تاریخچه ده ساله تلاش های APA برای سرکوب انتقادات از همکاری خود با دولت بوش را خلاصه می کند - همکاری که تنها دو سال قبل از آن در گزارش هافمن به تفصیل ثبت شده بود. در پاسخ به مقاله Eidelson، مدیر عامل جدید APA در آن زمان یک مطلب را نوشت نامه به پست که در آن او به طور کامل آن سابقه همکاری را نادیده گرفت و به دروغ ارتباط روانشناسی با موضوع شکنجه را صرفاً به روانشناسان سیا جیمز میچل و بروس جسن نسبت داد و نوشت: «تمایز بین اقدامات دو روانشناس سرکش که دستگیری بدنام سیا را طراحی و اجرا کردند بسیار مهم است. برنامه شکنجه در دوران دولت جورج دبلیو بوش و در کل حرفه روانشناسی. با این اظهار نظر، مدیر عامل APA نه تنها تاریخچه مشکل انجمن، بلکه بسیاری از روانشناسان دیگر سیا را که در برنامه شکنجه "بازجویی تقویت شده" و همچنین مشاوران علوم رفتاری که به گفته صلیب سرخ، درگیر بودند، پاک کرد. به ساخت کمک کرد یک سیستم بازجویی "معادل شکنجه" در گوانتانامو.
اظهارات مدیر عامل APA یک انحراف یا یک اشتباه یکباره نبود. در ژانویه 2020، وب سایت دیوانه در آمریکا منتشر مصاحبه با رئیس APA 2019 که در آن از این رئیس جمهور در مورد "همکاری APA با دولت بوش در مورد شکنجه زندانیان" همانطور که در گزارش هافمن مستند شده است سؤال شد. او به جای اینکه صریح در مورد یافته های گزارش بحث کند، به سادگی یافته های هافمن مستند شده را رد کرد:
APA همکاری نمی کرد. این یک اشتباه است.
ما دو روانشناس داشتیم که از اعضای APA نبودند که این برنامه را طراحی کردند و آنها از آن درآمد کسب کردند. به نظر می رسید شاید برخی از افراد بودند که با بخش هایی از بخش دفاع تمرین می کردند، اما APA نبود. APA 120,000 نفر است که اکثر آنها چیزی در مورد آن نمی دانستند، حتی فردی که مدیر عامل APA بود از برخی از آموزش هایی که در حال انجام بود چیزی نمی دانست. این یک مغالطه است. با این حال، APA طوری طراحی شد که شبیه آن باشد.
این رئیس جمهور از ذکر این نکته غافل شد که فردی که آموزش مخفیانه روانشناسان مشاور علوم رفتاری وزارت دفاع را انجام داده بود توسط هافمن کسی جز مدیر اخلاق اخراج شده اخیر نبوده و یا اینکه معاون مدیر عامل در آن زمان با این مدیر اخلاق کار می کرده است. برای پنهان کردن آموزش از هیئت APA. او همچنین تصدیق نکرد که مدیر اخلاق از تماسهای وزارت دفاع خود برای سیاستهای احتمالی بازجویی APA درخواست تایید قبلی کرده است، و اینکه او و هفت مقام ارشد دیگر APA درباره نحوه پنهان کردن اطلاعات مربوط به روانشناسانی که در مورد نحوه آسیب رساندن به بازداشتشدگان مشاوره میدهند، بحث کردند. علاوه بر این، او صدها مقاله را نادیده گرفت، اظهارات, روزنامه سرمقاله ها، نامه ها و تظاهرات در طول یک دهه که توجه را به مشارکت APA جلب کرد.
در سال 2018، تنها سه سال پس از گزارش ویرانگر هافمن، هیئت APA از بازنویسی تاریخ به اقدامات فراتر رفت و سعی کرد تا حدی اصلاحات سیاست انجمن در سال 2015 را که ممنوعیت روانشناسان از سایتهایی را که نقض قوانین بینالمللی بود، از جمله گوانتانامو، معکوس کند. هیئت مدیره ما را با حمایت از تلاشی که توسط بخش روانشناسی نظامی حمایت می شود برای اجازه دادن به روانشناسان نظامی برای بازگشت به گوانتانامو، تحت عنوان ارائه خدمات درمانی به زندانیان، شگفت زده کرد. علیرغم این واقعیت که هیئت مدیره تنها چند هفته قبل از نشست شورای نمایندگان در ماه اوت همان سال حمایت خود را از این ابتکار اعلام کرد، تلاش برای اجازه دادن به روانشناسان برای بازگشت به گوانتانامو با یک مشکل مواجه شد. بهمن مخالفان از جامعه حقوق بشر و روانشناسان دگراندیش. من یکی از کسانی بودم که به سازماندهی این اپوزیسیون کمک کرد. در آخرین لحظه، رهبری APA متوجه شد که این تلاش در حال تبدیل شدن به یک شکست روابط عمومی است و با استفاده از تاکتیکهای قوی سعی در وادار کردن مخالفان به توافق با «سازش» با روانشناسان نظامی کرد که رأیگیری را به مدت شش ماه به تعویق میاندازد. روانشناسان نظامی برای حمایت تاکتیکهای به تعویق افتادن رهبران APA توسط مخالفان در طول استراحت ناهار قبل از اینکه این طرح به صحن ارائه شود، رد شد. زمانی که موضوع تاخیر به رای گیری شورای نمایندگان کشیده شد، با اکثریت قاطع رد شد. در عوض، شورا بر یک بحث فوری و رای گیری در مورد این تلاش برای معکوس کردن اصلاحات 2015 اصرار داشت، که منجر به این شد که اجازه داده شود روانشناسان به گوانتانامو برگردند و با رای تقریباً دو به یک شورا شکست قاطعانه ای دادند.
قبل از مناظره و در طول این مناظره، رهبران APA بارها بر اهمیت حیاتی بازگشت روانشناسان برای کمک به 40 زندانی باقی مانده در گوانتانامو تأکید کردند و بارها از نگرانی خود برای رفاه این زندانیان صحبت کردند. در پاسخ، اشاره کردم که بیش از 700 زندانی آزاد شده بودند که به دلیل حبس خود از مشکلات روانی عمیق رنج می بردند، که اگر APA واقعاً به این امر متعهد بود، می توانستند از خدمات روانشناختی بهره مند شوند. به ما مخالفان قول داده شد که پس از رای گیری، APA کمیته ای را برای رسیدگی به نحوه ارائه خدمات بهداشت روانی به زندانیان آزاد شده ایجاد کند. هنگامی که همان رهبرانی که این وعده را داده بودند در عرض چند دقیقه پس از رای گیری به آنها نزدیک شد، آنها ابتدا گیج به نظر می رسیدند و سپس گفتند که به ما باز خواهند گشت. از آن زمان تاکنون خبری از آنها نشده است و به نظر می رسد نگرانی آنها برای رفاه زندانیان بلافاصله پس از اینکه دیگر برای معکوس کردن اصلاحات سیاست 2015 مفید نبود، از بین رفته است.
پس از شکست پیشنهاد مورد حمایت هیئت APA برای بازگرداندن روانشناسان نظامی به گوانتانامو، نشانه های نگران کننده ای وجود داشت مبنی بر اینکه برخی از اعضای APA ممکن است تصمیم گرفته باشند اصلاحات سیاستی سال 2015 را از طریق روش های کمتر شفاف و فریبنده کاهش دهند. در 21 سپتامبر 2018، رئیس APA ارسال یک نامه خطاب به دستیار موقت وزیر دفاع در امور بهداشت که سیاست APA مبنی بر ممنوعیت دخالت روانشناسان در بازجویی های امنیت ملی و بازداشتگاه ها را با نقض قوانین بین المللی تکرار کرد. در حالی که نامههای مشابهی که موضع APA را تکرار میکرد، طبق همهپرسی سال 2008 هر ساله به رئیسجمهور، وزیر دفاع، رئیس سیا و سایر مقامات دولتی ارسال میشد، این نامه سال 2018 متفاوت بود زیرا شامل این جمله بود که قدرت سیاست APA را کاهش میداد. بیانیه:
همانطور که می دانید، در یک کنفرانس تلفنی که به درخواست آقای کارسون در دسامبر 2015 برگزار شد، نادین کاسلو، رئیس وقت APA، دکترا، و چند تن از کارکنان ارشد توضیح دادند که قطعنامه های شورای APA بیانیه های آرزویی هستند و قابل اجرا نیستند، بر خلاف الزامات اصول اخلاقی روانشناسان APA و آیین نامه رفتار (کدهای اخلاقی) ما. [تأکید اضافه شده است]
این عبارت اساساً به وزارت دفاع اجازه داد تا اصلاحات سیاست APA را نادیده بگیرد. این اولین باری نبود که این زبان را می دیدیم: جمله ای به این مضمون در پیش نویس نامه های قبلی سالانه APA پس از هافمن گنجانده شده بود، اما من و همکارانم به شدت مخالفت کرده بودیم و این جمله حذف شده بود. اما این بار از قبل با ما مشورت نشد و پیام به وزارت دفاع ارسال شد. به یاد داشته باشید که زمانی که ژنرال کلی به روانشناسان دستور داد تا از عملیات بازداشت در گوانتانامو خارج شوند، دلیلی که مقامات وزارت دفاع ارائه کردند این بود که روانشناسانی که در بازداشتگاه خدمت می کنند، مجوز روانشناسی خود را از دست بدهند، زیرا بسیاری از ایالت ها به عنوان شرط صدور مجوز نیاز به رعایت کد اخلاقی APA دارند. . بنابراین، با افزودن این جمله غیر ضروری، به نظر می رسید که APA مستقیماً قدرت سیاست خود را برای محدود کردن عملیات نظامی تضعیف می کند.
وزارت دفاع رهنمود جدیدی برای روانشناسانی صادر می کند که در بازجویی ها با نادیده گرفتن سیاست APA مشورت می کنند.
اکنون به نظر می رسد که مقامات وزارت دفاع در واقع این پیام APA را به عنوان چراغ سبز دریافت کرده اند. در سپتامبر 2019، آنها جدید را صادر کردند راهنمایی سیاست برای روانشناسان این سند با عنوان پشتیبانی علوم رفتاری برای عملیات بازداشتی و بازجویی های اطلاعاتی دسته جدیدی به نام مشاوران علوم رفتاری یا BSCها ایجاد می کند که «روانشناسان بالینی دارای مجوز در سطح دکترا» هستند و مسئولیت مشاوره در مورد بازجویی ها و سایر عملیات های بازداشتی را دارند. BSCها همچنین بر تکنسینهای مشاور علوم رفتاری فراحرفهای (BSCT) نظارت میکنند. این مسئولیت ها در تخطی مستقیم از سیاست 2015 APA است. (توجه: برای بیش از 15 سال قبل، مخفف BSCT به مشاوره علوم رفتاری اشاره داشت. تیم که شامل روانشناسان و/یا روانپزشکان و تکنسین ها می شد. مخفف جدید این عبارت BSS است که مخفف عبارت Behavioral Science Support است. با این تغییر نام اختصاری، به نظر می رسد وزارت دفاع در تلاش است تا این روانشناسان عملیاتی را از گزارش های قبلی که حاکی از دخالت آنها در سوء استفاده از بازداشت بود، جدا کند.
به طور خاص تر، روانشناس BSC و BSCT فراحرفه ای "مجاز هستند تا ارزیابی های روانشناختی از شخصیت، شخصیت، تعاملات اجتماعی و سایر ویژگی های رفتاری افراد بازجویی انجام دهند و در مورد این ارزیابی های بازداشت شده به پرسنل مجاز انجام بازجویی های اطلاعاتی مشاوره ارائه دهند" (ص. 8). ). علاوه بر مشاوره در مورد بازجویی ها، پرسنل BSS "در مورد احتمال اینکه فرد بازداشت شده در فعالیت های تروریستی، غیرقانونی، رزمی یا مشابه علیه منافع ایالات متحده شرکت کند" قضاوت می کند. در حال حاضر مشخص نیست که چه تعداد BSC روانشناس وجود دارد یا در کجا مستقر شده اند. ماهها پیش، من درخواستی را به دفتر مطبوعاتی گوانتانامو ارسال کردم و در آن اطلاعاتی در مورد BSCها به طور کلی و اینکه آیا آنها در گوانتانامو مستقر شدهاند یا خیر. من پاسخی دریافت نکرده ام.
اسناد راهنمای قبلی برای مشاوران علوم رفتاری حاوی بحث در مورد رابطه این فعالیت با سیاست های اخلاقی APA و انجمن روانپزشکی آمریکا بود. به عنوان مثال، 20 اکتبر 2006 یادداشت برای فرماندهان، فرماندهان اصلی MEDCOM: سیاست مشاوره علوم رفتاری شامل بحث مفصلی از سیاست سهلآمیز APA بود که مشخص میکرد که APA مشارکت روانشناسان در فعالیتهای بازداشت و بازجویی را تأیید میکرد. در واقع، این سند شامل کل 11 صفحه 2005 APA بود گزارش کارگروه اخلاق روانی و امنیت ملی ریاست جمهوری (گزارش PENS) به عنوان ضمیمه.
بسیار عجیب است، با توجه به اینکه این دستورالعمل 2019 برای روانشناسان آشکارا در نقض خط مشی APA است، هیچ اشاره ای به APA، سیاست 2015، یادداشت وزارت دفاع 2006 در مورد خط مشی APA، یا هر راهنمایی حرفه ای یا اخلاقی دیگر ندارد. ظاهراً، ارتش قصد داشت با تأیید اینکه BSCها فقط داوطلبانه باشند، سیاست APA را دور بزند.
آیا APA با وزارت دفاع در مورد سیاست جدید هماهنگی کرد؟
جالب اینجاست که سند راهنمای وزارت دفاع 2019 بیان میکند که وزارت "تضمین میکند که همه سیاستها و راهنماییهای توسعهیافته بر اساس برنامه بازداشتی وزارت دفاع که مربوط به استفاده از BSS است با ASD (HA) هماهنگ شده است. ASD (HA) دقیقاً معاون وزیر دفاع در امور بهداشت و درمان است، به عبارت دیگر دریافت کننده نامه APA سپتامبر 2018 مبنی بر غیرقابل اجرا بودن ممنوعیت ها. زمان برقراری ارتباط APA با این دفتر و به دنبال آن مجوز مجدد وزارت دفاع برای مشارکت روانشناس در عملیات بازداشت شدگان که بنا بر گزارش ها در نتیجه سیاست APA در سال 2015 به پایان رسیده بود، به شدت حاکی از این احتمال است که دوباره، هماهنگی پنهانی بین برخی از مقامات داخل APA و APA وجود داشته باشد. وزارت دفاع
برای روشن بودن، نمی توانم وجود چنین هماهنگی را به طور قطع تایید کنم. با این حال، چندین قطعه اطلاعات نگرانی من را تقویت می کند که هماهنگی صورت گرفته است. اولاً، تقریباً غیرقابل تصور به نظر می رسد که کارکنان خط مشی APA، که در تماس نزدیک با سیاست گذاران در ارتش و جاهای دیگر هستند، از این سیاست جدید وزارت دفاع آگاه نشده باشند. دوم، بسیار بعید به نظر می رسد که انجمن روانشناسی نظامی APA از نگارش این خط مشی جدید آگاه نبوده یا به طور بالقوه در آن دخالت نداشته است. سوم، از ژانویه 2020، من شخصاً نگرانی های خود را در مورد این سیاست وزارت دفاع حداقل سه بار به کارکنان APA و مقامات ارشد اعلام کرده ام. در زمان ارتباط ژانویه، به من گفته شد که در عرض دو هفته منتظر پاسخ باشم. تا این لحظه، بیش از یک سال بعد، و پس از بررسی های بعدی، هنوز هیچ پاسخی دریافت نکرده ام. چهارم، با توجه به اینکه APA حداقل از ژانویه 2020 از این سیاست آگاه بوده و در مورد آن سکوت کرده است، تنها می توان حدس زد که آنها راحت هستند که وزارت دفاع به طور فعال تلاش می کند تا اراده ابراز شده عضویت و شورای نمایندگان APA را از طریق این سیاست جدید تضعیف کند. راهنمایی. اگر APA بخواهد به من ثابت کند که اشتباه می کنم، تنها کاری که باید انجام دهند این است که خط مشی وزارت دفاع آمریکا را محکوم کنند، توضیحی معتبر از سکوت خود تا به امروز ارائه کنند (به عنوان مثال، توضیحی که بر اساس ادعای غیرقابل قبولی مبنی بر بی اطلاعی آنها از خط مشی وزارت دفاع انجام شده است) و ارائه طرحی برای معکوس کردن آن و تحریم روانشناسانی که برخلاف خط مشی APA عمل می کنند.
در نشست فوریه 2021 شورای نمایندگان، رهبران APA با اعطای یک جایزه، شواهد بیشتری مبنی بر تحقیر سیاست خود انجمن ارائه کردند. استناد ریاست جمهوری به یک روانشناس نظامی که قبل از ممنوعیت APA از هرگونه مشارکت در سیستم ناعادلانه آنجا در گوانتانامو خدمت کرده بود. علاوه بر این، همین روانشناس نظامی رهبر تلاش شکست خورده 2018 برای برگرداندن سیاست ممنوعیت خدمات APA در سال 2015 در گوانتانامو بود. استناد اعلام کننده این جایزه، این روانشناس را به دلیل «انتشار چندین کتاب اساسی، از جمله روانشناسی نظامی: کاربردهای بالینی و عملیاتی» ستایش می کند. آن "کتاب سنگ بنا" از کار روانشناسان در گوانتانامو دفاع کرد. صدور این جایزه حداقل نشان می دهد که رهبران کنونی APA اصلاحات سیاستی انجمن را که در سال 2015 سخت جنگیده است به عنوان یک مزاحمت جزئی به جای آنچه که واقعاً هستند می بینند: آرامش تقریباً یکپارچه از طرف شورا به درخواست اعضا برای روانشناسان عملیاتی. مسئولیت پذیری اخلاقی
چرا این مسائل
علاوه بر طرح سؤالات در مورد ارتباط مستمر بین اقدامات APA و تغییرات خط مشی وزارت دفاع، موضوع دخالت روانشناس در بازجویی های امنیت ملی به چند دلیل مهم است. اول، حذف دخالت روانشناس در بازجویی های بالقوه شکنجه آور امنیت ملی، بخش اساسی مبارزه با شکنجه است. در جهان پس از جنگ جهانی دوم، از جمله در طی تقریباً 20 سال پس از 9 سپتامبر، ما دریافتیم که اجرای شکنجه توسط دولت ایالات متحده شامل روانشناسان وام دادن به تخصص خود به شرکت در عین حال، مشارکت روانشناسان مورد استفاده وکلای دولتی قرار گرفته است حمایت های قانونی ارائه دهد برای شکنجه گران
دوم، تلاشهای ضد شکنجه در APA پاسخی به توسعه یک رژیم اساساً بیقانون در گوانتانامو است، رژیمی که اجازه بازداشت دولت ایالات متحده را بدون اتهام یا محاکمه برای افرادی که به دست داشتن در تروریسم متهم شدهاند، میدهد. وجود گوانتانامو چالشی برای مفاهیم بنیادین آمریکایی در مورد حق داشتن یک محاکمه عادلانه بر اساس فرض بی گناهی تا زمانی که مجرمیت ثابت شود، بوده است.
سوم، مبارزه در درون APA نیز در مورد ماهیت حرفه روانشناسی. در آیین نامه اخلاقی و بیانیه های عمومی خود، APA - و روانشناسی حرفه ای به طور کلی - ادعا می کنند که بر اساس یک اصل "آسیب نزن" مشخصه حرفه های بهداشتی، منافع اجتماعی را ارتقا می دهند. ادعای ما این بوده است که دخالت در بازجویی ها ذاتاً با این اصل منافات دارد، حتی در مواردی که بازجویی ها عذاب آور نباشد. بنابراین، مبارزه بر سر دخالت روانشناسان در بازجویی های امنیت ملی نیز کشمکشی است که ماهیت روانشناسی مناسب چیست. علاوه بر این، این مبارزه برای اکثریت قریب به اتفاق روانشناسان حرفه ای که کارشان به اعتماد عمومی بستگی دارد، چه اعتماد بیماران ما به روان درمانی و سایر مداخلات مراقبت های بهداشتی باشد، چه اعتماد کسانی که ما درخواست می کنیم در مطالعات تحقیقاتی خود شرکت کنند، پیامدهایی دارد. اگر روانشناسی به عنوان حرفه ای شناخته شود که به افراد آسیب می رساند، این اعتماد به خطر می افتد.
اخلاق روانشناسی عملیاتی
در نهایت، در حالی که مشارکت روانشناسان در شکنجه و بازجوییهای امنیت ملی به طور گستردهتر کانون مبارزه بوده است، این تنها بخش کوچکی از درگیری روانشناختی مشکلساز با دولت امنیت ملی است. طیف وسیعی از نقش های دیگر برای روانشناسان وجود دارد که حداقل بالقوه مشکل ساز هستند. دخالت روانشناسان در عملیات های نظامی و اطلاعاتی، که در اینجا با نقش های سنتی آنها به عنوان ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی برای پرسنل نظامی در تضاد است، منطقه مورد بحثی است که به عنوان "روانشناسی عملیاتی" شناخته می شود. در زمینه روانشناسی عملیاتی فعالیت هایی مانند برنامه ریزی برای از بین بردن شهرت افراد با استفاده از شایعات نادرست در اینترنت وجود دارد. مذاکرات گروگان گیری؛ مطالعات تحقیقاتی که در آن اعضای خدمت سربازی به اشتباه به این باور رسیده اند که در شرف مرگ هستند. توسعه راهبردهایی برای افزایش مقاومت در برابر شکستن زیر شکنجه برای اعضای نظامی در معرض خطر بالای دستگیری؛ مشاوره در مورد هدف گیری هواپیماهای بدون سرنشین؛ و انتخاب پرسنل برای تخصص های پرخطر، مانند نیروهای ویژه یا جاسوسی.
در یک سری از انتشارات و یک کارگاه آموزشی شامل همکاری من و همکارانم با اخلاق شناسان و اعضای جامعه نظامی و اطلاعاتی تلاش کرده ایم خطوط مرزی بین نقش های روانشناسی عملیاتی قابل قبول و اخلاقی مشکل ساز را مشخص کنیم. یکی از اصولی که ما استفاده کردیم، جهانی بودن است: هر فعالیتی که انجام آن برای یک روانشناس آمریکایی اخلاقی تلقی می شود باید برای روانشناسانی که برای دشمنان ما کار می کنند نیز اخلاقی تلقی شود. به عنوان مثال، اگر برای روانشناسان آمریکایی اخلاقی بود که استراتژی هایی برای دستکاری رای دهندگان در کشورهای دیگر ایجاد کنند، پس اگر روانشناسان روسی یا چینی یا ایرانی به دولت های خود کمک کنند تا رای دهندگان آمریکایی را تحت تأثیر قرار دهند، ما هیچ کاری نداریم که گریه کنیم.
من معتقدم که این کارگاه و سایر پروژه های در حال انجام در مورد اخلاق روانشناسی عملیاتی بسیار مهم هستند زیرا با آینده ای روبرو هستیم که در آن حرفه ما، به کمک فناوری های جدید، پتانسیل بیشتری برای تأثیرگذاری بر فرآیندها و رفتارهای روانشناختی دارد. من و همکارانم معتقدیم که این احتمالات برای دستکاری خطراتی برای جامعه مدنی ایجاد می کند که نمی توان آنها را نادیده گرفت. مسئله فعالیت مناسب روانشناسان عملیاتی تنها برای روانشناسان مطرح نیست. بلکه به طور گستردهتر جامعه باید تعیین کند که آیا ما باید محدودیتهایی را در راههایی که میتوان از دستکاری روانی برای آسیب رساندن به افراد دیگر استفاده کرد، تعیین کرد یا خیر. اگر جامعه به این سوال نپردازد، تصمیم گیری صرفا به روانشناسان و جامعه نظامی و اطلاعاتی واگذار می شود. این احتمال باید به همه ما مربوط باشد.
من همچنین معتقدم که برای حرفه روانشناسی بسیار مهم است که از دخالت رهبران APA و برخی از اعضای آن در فعالیت های توهین آمیز و در غیر این صورت مشکل ساز جامعه نظامی و اطلاعاتی پس از 9 سپتامبر درس بگیرد. به همین دلیل است که من و دیگران داریم خواستار a کمیسیون حقیقت برای ایجاد یک گزارش قطعی از درگیری حرفه ما با برنامه بازجویی و بازداشت دوره بوش و ایجاد مجموعه ای از درس های آموخته شده. علاوه بر این، این کمیسیون باید توصیه هایی را برای نحوه انتقال این درس ها به روانشناسان اولیه شغلی و نسل های آینده روانشناس ارائه دهد. پس از مشارکت بیش از 80 موسسه (شامل 44 کالج و دانشگاه و 100 دانشمند علوم رفتاری و اجتماعی) در سازمان سیا MKULTRA و برنامه های تحقیقاتی مربوط به شکنجه و شستشوی مغزی در دهه 1970 افشا شد، APA هیچ تلاشی برای آموختن درس ها و انتقال آنها به نسل های آینده نکرد. در نتیجه، این حرفه برای رویارویی با چالش های ناشی از «جنگ علیه ترور» پس از 9 سپتامبر آماده نبود. ما مدیون نسل های آینده روانشناسان و آینده جامعه خود هستیم که این اشتباه را تکرار نکنیم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا