(عکس: فیلیپه دانا)
[یادداشت مقدماتی نامه زیر هفته گذشته در هفته نامه برجسته آلمانی ZEIT منتشر شد. این از منظر اروپایی نوشته شده و خواستار آتش بس و پس از آن مذاکرات دوجانبه بین اوکراین و روسیه است. سازمان دهندگان و امضاکنندگان تقریباً به طور کامل از سطوح بالاتر زندگی فکری و دانشگاهی آلمان برگرفته شده اند. این نامه به طور مستقیم به ابعاد ژئوپلیتیک جنگ اوکراین نمی پردازد. در نتیجه، آمریکا یا ناتو را به دلیل تلاش برای پیروزی در میدان نبرد اوکراین یا روسیه به دلیل تهدید به راه انداختن جنگ هستهای مقصر نمیداند. با این وجود، درخواست فوری برای پایان دادن به کشتار و دیپلماسی یک جایگزین خوشآمد و ارزشمند برای ایده، به ظاهر مورد تایید دولتهای پیشرو ناتو، جنگ طولانیمدت اوکراین است، حتی اگر تشدید تنشها را در سطح بالا نگه دارد، توجه و منابع را منحرف کند. از تغییرات اقلیمی، و موضوعات به ویژه کشورهای جنوب جهانی تا اشکال متعدد سختی شدید و اشکال خطرناک بی ثباتی.]
اکنون آتش بس مذاکره در اسرع وقت
یاکوب آگشتاین (روزنامهنگار)، ریچارد فالک (استاد حقوق بینالملل)، اسونیا فلاسپوهلر (فیلسوف)، توماس گلابن (استاد اقتصاد کشاورزی)، یوزف هاسلینگر (رماننویس)، الیزا هوون (استاد حقوق کیفری)، الکساندر کلوگه ( فیلمساز و نویسنده)، کریستوف منکه (استاد فلسفه)، ولفگانگ مرکل (استاد علوم سیاسی)، جولیان نیدا روملین (فیلسوف)، رابرت فالر (فیلسوف)، ریچارد دی پرشت (فیلسوف)، جفری ساکس (استاد اقتصاد) مایکل فون در شولنبورگ (دیپلمات سابق سازمان ملل)، ادگار سلگه (رمان نویس)، ایلیا تروجانوف (رمان نویس)، اریش واد (ژنرال بازنشسته، مشاور نظامی سابق آنگلا مرکل)، یوهانس وارویک (استاد سیاست بین الملل)، هارالد ولزر ( روانشناس اجتماعی)، رنگا یوگشوار (روزنامه نگار علمی)، جولی زه (رمان نویس)
اروپا وظیفه بازگرداندن و تامین صلح در این قاره را بر عهده دارد. این امر مستلزم تدوین استراتژی برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین در اسرع وقت است.
اوکراین سه ماه و نیم است که تا حدودی به لطف تحریم های اقتصادی گسترده و حمایت نظامی اروپا و ایالات متحده توانسته است از خود در برابر جنگ تجاوزکارانه روسیه دفاع کند. با این حال، هرچه این حمایت بیشتر ادامه یابد، مشخص نمیشود که کدام اهداف با آن دنبال میشوند. با توجه به برتری نظامی روسیه و توانایی روسیه برای تشدید تنش نظامی، پیروزی اوکراین با بازپس گیری همه سرزمین های اشغالی، از جمله استان های دونزک و لوهانسک و کریمه، توسط اکثر کارشناسان نظامی غیرواقعی تلقی می شود.
بنابراین، همه کشورهای غربی که از اوکراین حمایت نظامی می کنند باید از خود بپرسند که هدف دقیق آنها چیست و آیا تحویل تسلیحات (و برای چه مدت) همچنان راه درستی برای اقدام است. ادامه جنگ با هدف پیروزی کامل اوکراین بر روسیه به این معنی است که هزاران قربانی دیگر برای هدفی که واقع بینانه به نظر نمی رسد جان خود را از دست بدهند.
علاوه بر این، پیامدهای جنگ دیگر محدود به اوکراین نیست. تداوم آن باعث ایجاد ناراحتی های انسانی، اقتصادی و زیست محیطی گسترده در سراسر جهان می شود. افزایش سریع قیمت ها، کمبود انرژی و مواد غذایی قبلاً منجر به ناآرامی در بسیاری از کشورها شده است. اگر جنگ فراتر از پاییز ادامه یابد، کمبود کود تأثیری جهانی خواهد داشت. نرخ بالای تلفات، بسیاری از مرگ و میر ناشی از گرسنگی و بیماری و بی ثباتی وضعیت جهانی قابل انتظار است. هشدارهایی درباره این پیامدهای شگرف در سطح سیاسی بین المللی (G7، سازمان ملل) نیز صادر می شود.
همه کشورهای غربی باید در برابر تجاوز روسیه به اوکراین و ادعاهای بدخواهانه بیشتر بایستند. با این حال، طولانی کردن جنگ در اوکراین راه حل نیست. تحولات کنونی پیرامون ترانزیت ریلی به منطقه کالینینگراد روسیه و اعلام پوتین برای تحویل سامانه های موشکی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای به بلاروس نشان می دهد که خطر تشدید تنش در حال افزایش است. کشورهای غربی باید هر کاری که می توانند انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که طرف های جنگ در اسرع وقت به توافقی از طریق مذاکره برسند. این به تنهایی می تواند از سال ها جنگ فرسایشی با عواقب کشنده محلی و جهانی و همچنین تشدید تنش نظامی که می تواند منجر به استفاده از سلاح های هسته ای شود، جلوگیری کند.
مذاکرات به معنای تسلیم اوکراین نیست، همانطور که گاهی اوقات فرض می شود. صلح دیکته شده توسط پوتین یک گزینه نیست. جامعه بین الملل باید هر کاری که می تواند انجام دهد تا شرایطی را ایجاد کند که در آن امکان مذاکره وجود داشته باشد. این شامل اعلامیه ای است مبنی بر اینکه بازیگران غربی علاقه ای به ادامه جنگ ندارند و استراتژی های خود را بر این اساس تنظیم خواهند کرد. همچنین مستلزم تمایل به تضمین شرایط آتش بس و همچنین نتایج مذاکرات صلح در سطح بین المللی است که ممکن است به سطح بالایی از تعهد نیاز داشته باشد. هرچه جنگ بیشتر ادامه یابد، فشار بین المللی بیشتری برای بازگشت هر دو طرف به مذاکرات ضروری خواهد بود. غرب باید تمام تلاش خود را برای متقاعد کردن دولت های روسیه و اوکراین به تعلیق اقدامات جنگی به کار گیرد. تحریمهای اقتصادی و حمایت نظامی باید در یک استراتژی سیاسی با هدف کاهش تدریجی تنش تا زمان اجرای کامل آتشبس ادغام شوند.
تاکنون تلاش مشترک و متمرکزی از سوی جامعه بین المللی به ویژه بازیگران اصلی غربی برای مذاکره صورت نگرفته است. تا زمانی که اینطور نباشد، نمی توان تصور کرد که تفاهم غیرممکن است و بویژه پوتین مایل به مذاکره نیست. در یک درگیری به بنبست، این یک رویه استاندارد است که طرفهای جنگ حداکثر خواستهها را داشته باشند یا صریحاً مذاکرات صلح را رد کنند. روند تلاشهای مذاکره تا کنون نشاندهنده تمایل اولیه هر دو طرف برای رسیدن به تفاهم با رویکردی انعطافپذیر برای دستیابی به اهدافشان است. در این مرحله، تنها یک حمله بزرگ دیپلماتیک می تواند از بن بست کنونی خارج شود.
آغاز مذاکرات توجیهی برای جنایات جنگی نیست. ما در آرزوی عدالت شریک هستیم. با این حال، مذاکرات قبل از هر چیز یک ابزار ضروری برای جلوگیری از رنج بیشتر در اوکراین و پیامدهای نامطلوب جنگ در سراسر جهان است. با توجه به خطر فجایع انسانی و خطرات آشکار تشدید، ثبات باید هر چه سریعتر بازیابی شود. فقط تعلیق اقدامات رزمی زمان و فرصت لازم برای انجام این کار را ایجاد می کند. اهمیت عالی این هدف ایجاب می کند که ما به چالش برسیم و هر آنچه در توان داریم برای امکان پذیر ساختن آتش بس زودهنگام و آغاز مذاکرات صلح انجام دهیم – و از انجام هر کاری که با این هدف مغایرت دارد خودداری کنیم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا