مانند اکثر آمریکاییهایی که درگیر سیاست هستند، ما بیشتر وقت و انرژی خود را بر روی مسائلی در داخل مرزهای خودمان متمرکز میکنیم. اگر بخواهیم مسیری را که کشورمان در پیش گرفته است تغییر دهیم، این همان چیزی است که باید باشد. اما این یک سوء رفتار سیاسی خواهد بود که برای آنچه در اروپا می گذرد وقت کمی صرف نکنیم.
شما نمی توانید آنچه را که در یونان می گذرد تماشا کنید و از وضوح، استحکام و اعصاب دولت جدید آنجا شگفت زده نشوید. در واقع، ما کاملاً مطمئن هستیم که بسیاری از مترقیان در سراسر ایالات متحده با خود می گویند، حتی اگر به آرامی، "ما مطمئناً دوست داریم این کار را انجام دهیم. که"
و چه کسی نمی خواهد؟ سیریزا در مقابل قدرت های سرمایه داری اروپایی به گونه ای ایستاده است که تصور آن در اینجا تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. یونان، البته، ایالات متحده نیست، اما بیایید خودمان را به این راحتی رها نکنیم.
سیریزا یک حزب ناهمگون است که از شاخههای مختلف چپ یونانی تشکیل شده است، اما با این دیدگاه متحد شده است که احزاب حاکم کشور برای خروج از شرایط اقتصادی خردکنندهای که بر آن تحمیل شده است، آنقدر سازشکار هستند. گرچه سیریزا آنها را آغاز نکرد، اما خود را به روی جنبشهای اجتماعی که برای به چالش کشیدن ریاضتها ظهور کردند و تبدیل به صدای اصیل سیاسی آنها شد، گشود. اکنون به طور مسالمت آمیز قدرت را به دست گرفته و اولین دولت اروپایی چپ رادیکال پس از جنگ جهانی دوم را تشکیل داده است.
کاری را که احزاب باید انجام دهند، انجام داد. بنابراین فکر می کنیم الهام گرفتن مناسب است.
سیریزا هم سطحی بوده است - و ما هم باید همینطور. حداقل چهار پیش شرط برای پیشرفت انتخاباتی سیریزا در ژانویه وجود دارد که در اینجا وجود ندارد: نمایندگی تناسبی در انتخابات. یک بحران اقتصادی با ابعاد گسترده و ویرانگر بافت اجتماعی؛ سابقه انقیاد توسط قدرت های خارجی؛ و فعالان منظم و مصمم که در جنبش رادیکال پرورش یافته اند. با این حال، درس های مهمی برای آموختن از آنچه در دریای مدیترانه اتفاق می افتد وجود دارد.
درس 1: دشمن را به وضوح شناسایی کنید.
سیریزا داستانی برای گفتن داشت که درست بود، و آنها از گفتن آن ابایی نداشتند.
داستان به این صورت پیش میرفت: طلبکاران خارجی با یک نظام سیاسی بیاعتبار داخلی برای سود بردن الیگارشهای فراری مالیات متحد شدند و با هم اقدامات ریاضتی وحشیانه و نابودکننده معیشت را انجام دادند.
این داستان برای یونانی ها صادق بود - زیرا چنین بود بود درست است
تشابه کاملی با زمینه آمریکا وجود ندارد، اما ما داستان خودمان را به سبک سیریزا داریم: وال استریت، شرکتهای نفتی و والمارت قدرت سیاسی را در هر دو حزب بزرگ خریداری میکنند، که مقرراتزدایی، یارانه و مالیات را کاهش میدهند. که سود شرکت ها و غرامت مدیران به اوج های نجومی می رسد در حالی که دستمزدها راکد است، تغییرات آب و هوا کنترل نمی شود و خطرات سقوط مالی دیگر روی هم انباشته می شود.
این داستانی است که ما نیز باید بگوییم.
درس 2: در برابر الیگارشی ها و «توتالیتاریسم بازار» که به عنوان پوششی برای منافع آنها عمل می کند، ما، نیروهای دموکراسی، باید به مقابله برسیم.
فقط عده کمی از سیاست های الیگارشی سود می برند، اما قدرت دارند و بر نظام سیاسی چنگ می زنند. الیگارشی ها از ایجاد یک میدان بازی انتخاباتی واقعاً منصفانه از طریق سیستم مالی تقلبی مبارزات انتخاباتی و بازگرداندن حق رأی جلوگیری می کنند. الیگارشی ها نیروی کار ارزان مهاجر را وارد می کنند اما از دریافت تابعیت مهاجران جلوگیری می کنند. الیگارشی ها سیاستمداران را می خرند. دموکراسی - دموکراسی واقعی - تهدیدی برای آنهاست.
آمریکا ایده حاکمیت مردمی را به وجود آورد، اما امروز چه کسی در آمریکا معتقد است که این مردم هستند که حکومت می کنند؟ زمانی که بقیه قدرت سیاسی واقعی داشته باشیم، برای بقیه سیاستهایی خواهیم داشت.
درس 3. نابرابری ایراد برانگیز است، اما اساسیتر این است که مردم از چیزهایی که دارند محروم شوند. نیاز.
در یونان می توان استدلال کرد که ریاضت مانع از دستیابی مردم به اصول اولیه زندگی مانند مشاغل با دستمزد، مراقبت های بهداشتی، غذا و برق می شود. ما باید به وضوح نیازهای مردم را شناسایی کنیم - و به همان میزان دقیق، چرا این نیازها رد می شوند.
بحران اقتصادی در آمریکا به اندازه یونان (یا اسپانیا) گسترده یا عمیق نیست، اما هنوز برای ده ها میلیون نفر در ایالات متحده بسیار واقعی است و سخت نیست که به آنچه در اینجا نیاز است ضربه بزنید. افراد شاغل در آمریکا نیاز به افزایش حقوق دارند. افراد شاغل در آمریکا به سرمایه گذاری در مدارس، حمل و نقل و مسکن مقرون به صرفه نیاز دارند. کارگران و دانش آموزان نیاز به رفع بدهی دارند. و افراد شاغل نمی توانند این نیازها را برآورده سازند زیرا توسط یک سیستم سیاسی که توسط یک درصد خریداری شده و هزینه آن پرداخت شده است بسته شده اند.
درس 4. بین آنچه افراد شاغل به آن نیاز دارند و جامعه به عنوان یک کل به آن نیاز دارند، پیوندی ایجاد کنید.
سیریزا حتی بسیاری از اروپاییهای محافظهکار را متقاعد کرد که سزاوار شنیدن است، زیرا سیاستهایی را پیشنهاد میکرد که میتوانست به طور قابل اعتمادی مشکلی را که بسیاری با آن موافق بودند برطرف کند: نیاز به تحریک تقاضا به طور خاص در یونان و به طور کلی منطقه یورو. ما همچنین نیاز به تقاضای محرک در ایالات متحده داریم
قانون 1 درصد باعث بهبودی شده است که در آن عواید تقریباً کاهش یافته است به طور کامل به ثروتمندان از قبل بسیاری از اقتصاددانان فکر میکنند که سیاستهایی که برای کارگران خوب است - تورم بیشتر، اتحادیههای آسانتر و سرمایهگذاری عمومی گسترده، بهویژه در مورد تغییرات آب و هوایی - برای همه آمریکاییها خوب است. به عبارت دیگر، در سمت چپ دموکراتها مواضعی وجود دارد که میتوان آنها را در راستای منافع عمومی معرفی کرد.
درس 5. یک برنامه. هر چه می خواهی بگو انجام دادن-وارد بحث در مورد آن نشوید چگونه آن را انجام خواهید داد
سیریزا رای دهندگان را متقاعد کرد که قصد دارد برای پایان دادن به ریاضت اقتصادی اقدام کند. راستها، رسانهها و نخبگان اروپایی بیوقفه سعی میکردند آنها را تشویق کنند تا بگویند اجرای برنامهشان مستلزم خروج از منطقه یورو است، اما آنها هرگز طعمه را نپذیرفتند.
چه چیزی الکسی سیپراس را قادر به ارائه چنین چیزی کرد سخنرانی سرکش در اوایل این ماه بود که حزب او در یک پلتفرم روشن مبارزات انتخاباتی را آغاز کرد و پیروز شد. نه به دلایل ایدئولوژیک، بلکه به این دلیل که مردم یونان به او دستور دادند که: او حق ندارد در برابر خواسته های طلبکاران یونان سر تعظیم فرود آورد.
ما به جملاتی از نوع «ما خواهیم کرد» نیاز داریم: «ما دستمزدها را افزایش خواهیم داد». ما 100 میلیارد دلار درآمد جدید جذب خواهیم کرد و آن را در سرمایه گذاری در مسکن کم کربن و کم هزینه قرار خواهیم داد. ما قوانین مالیاتی را اصلاح خواهیم کرد. ما بالاخره یک بحث جدی را آغاز خواهیم کرد بازپرداخت ها" ما پول های کلان را از انتخابات بیرون می کنیم.» دویدن و برنده شدن با یک پلت فرم مشخص به مقامات منتخب این اختیار را می دهد که بر آن اولویت ها پافشاری کنند.
درس 6. یک برنامه به سخنگویان نیاز دارد، و زمانی که این سخنگوها در دولت هستند یا خواهند بود، واقعا کمک می کند.
الکس سیپراس و دیگر رهبران ارشد سیریزا مانند وزیر دارایی جدید یانیس واروفاکیس برای حزب خود کمپین تبلیغاتی کردند و رای دهندگان می توانستند یک رای واحد و بدون پیچیدگی به آن فرد بدهند. و مهمانی. این یک چالش بزرگ در ایالات متحده است. یک حزب جدید در سیستم آمریکایی همه چیز را برنده میکند، قوانینی را رعایت میکند که تقریباً همیشه باعث میشود رأی شخص ثالث «بیهوده» یا «ویرانکننده» شود. ما برای رای دهندگان احترام زیادی قائل هستیم که این دو گزینه را به عنوان یک استراتژی معتبر برای ایجاد قدرت پیشنهاد می کنیم، و به همین دلیل است که تغییرات قوانین در سیستم های رای گیری خود بخش مهمی از آنچه ما باید انجام دهیم باقی می ماند.
برای مقایسه، WFP در کانکتیکات و نیویورک تقریباً همان درصد آرا را در رقابت های قانونگذاری سال 2014 به دست آورد که پودموس در انتخابات قانونگذاری اروپا به دست آورد و آنها را در نقشه سیاسی قرار داد، اما سیستم ایالات متحده به احزاب فرعی تبدیل نمی شود. به درصدی از یک نهاد قانونگذاری رأی می دهد.
WFP تلاش می کند تا این معمای قوانین انتخاباتی را با اجرای رقبای ضد 1% در انتخابات مقدماتی دموکرات جبران کند، حزب دموکرات را به عنوان یک کل در جهتی مترقی سوق دهد. این نیاز به خلاقیت و ظرافت دارد، اما مطمئناً کار می کند.
البته با تاسف ما، تی پارتی اثربخشی این رویکرد حزبی در حزب را ثابت کرده است و شرایط گفتمان سیاسی آمریکا را تنها در چند سال کوتاه تغییر داده است. در جهانی با قوانین انتخاباتی عاقلانه، برنامه و سیاستمداران هر دو به حزب تعلق دارند و حزب به عنوان مکانیزمی برای اطمینان از وفاداری سیاستمداران به برنامه عمل می کند. دشواری احزاب کوچک در پیروزی مستقیم در انتخابات به این معنی است که جذب افراد با جاه طلبی برای کاندیداتوری دشوار است. اما نباید غیرممکن باشد. در واقع همین هفته بریجپورت، کانکتیکات، رای دهندگان این حزب را انتخاب کردند اولین قانونگذار ایالتی در کشور تنها در خط خانواده های کارگری.
مترقیان ایالات متحده نیاز به استخدام، آموزش و کمک به قهرمانان واقعی مانند سیپراس سیریزا و پابلو ایگلسیاس از پودموس دارند که از لحظه انتخابات برای گفتن حقیقت به عموم مردم استفاده می کنند و از همسو شدن با هر دوی جدید و پاسخگو بودن هراسی ندارند. حزب سیاسی و جنبشهای اجتماعی زمان ما – خواه بر اقلیم، حبس جمعی، بدهی دانشجویان، سیستمهای غذایی، حقوق مهاجران و یا هر موضوع دیگری متمرکز باشند.
درس 7. آمریکاییها نیز مانند یونانیها فکر میکنند که سیستم سیاسی آنها شکسته است آنها یک جایگزین می خواهند.
این برای پیروزی سیریزا اساسی است. بسیاری از یونانیهایی که خود را در «چپ رادیکال» توصیف نمیکردند و همه تهدیدها را شنیدند که در صورت انتخاب سیریزا چه اتفاقی برایشان میافتد، به هر حال به آنها رأی دادند. آنها این کار را کردند زیرا همه می دانستند که سیریزا به الیگارش ها بدهکار نیست. بنابراین، آنها می توانند به طور قابل اعتماد ادعا کنند که انتخاب آنها به خودی خود یک حمله مستقیم به یک نظام سیاسی درهم شکسته است که خود مسئول ریاضت و فساد بود.
چه چیزی لازم است تا WFP یا سایر سازمان های سیاسی دولتی بتوانند صادقانه به رای دهندگان بگویند: "ما جایگزین هستیم"؟
باز هم، قوانین انتخاباتی این کار را سخت می کند. حزب دموکرات مانند حزب سوسیال دموکرات بیاعتبار PASOK یونان یک انتخابات تا سقوط فاصله ندارد. اما ما در سمت چپ میتوانیم طوری رفتار نکنیم که انگار وظیفه ماست که یک حزب دموکرات را که متعلق به ما نیست، «نجات دهیم». وظیفه ما ساختن قدرت و سازمان های خودمان است. هدف ما باید این باشد که روزی آنقدر قوی شویم که دموکراتها یا مجبور به تطبیق آن قدرت شوند یا از سر راه بروند. رای دهندگان باید بتوانند با برنامه ای روشن، سخنگویان موثر و قصد اعلام شده برای تغییر روش انجام کارها، تفاوت را تشخیص دهند.
درس 8. عزاداری برای روزهای طلایی نیست.
سیاستهای فوری که دولت جدید یونان برای اجرای آن پیشنهاد میکند، همگی عقبنشینی «اصلاحات» است که توسط طلبکارانشان به آنها تحمیل شده است. این میتوانست بهعنوان بازگشت به وضعیت موجود قابل تحمل قبلی ارائه شود. در عوض، دولت جدید دولت قدیم را فاسد و غیر دموکراتیک محکوم کرده و گفته است که قصد دارد یک بار و برای همیشه سیطره الیگارشی های کشور را بر قدرت از بین ببرد.
در ایالات متحده، حتی در شرایطی که «فشردگی بزرگ» دوران پس از جنگ جهانی دوم استانداردهای زندگی را برای طبقه متوسط (عمدتاً سفیدپوست) در حال افزایش ایجاد کرد، صرفاً «بازگرداندن طبقه متوسط» کافی نخواهد بود. این شعار ممکن است نظرسنجی خوبی داشته باشد، اما چالش هایی که ما با آن روبرو هستیم نیاز به تفکر جدید و سطح جدیدی از انرژی سیاسی دارد.
راه بازگشتی به سال 1965 وجود ندارد. به ویژه جوانان - و چه کسی می تواند انکار کند که جوانی سیریزا و پودموس بخشی از جذابیت آنهاست؟ - با سیاست هایی که ادعا می کنند ما را به آمریکا بازمی گرداند که هیچ کس زیر 45 سال در آن وجود ندارد، حرکت نمی کنند. خاطره زنده ای دارد
در نهایت، یک کلمه در مورد Podemos. برای کسانی که به دقت توجه نمی کنند، پودموس ("ما می توانیم") حزب چپ جدید در اسپانیا است که اوضاع را در آنجا تکان می دهد. انتخابات اسپانیا در پاییز است. اسپانیا اقتصاد بسیار بزرگتری نسبت به یونان دارد، و بنابراین چشم انداز یک حزب ضد ریاضت اقتصادی و ضد الیگارشی در قدرت، چالشی عمیق تر برای وضعیت اقتصادی موجود است.
بدون شک پودموس از سوی آنچه پوپولیستهای آمریکایی در دهه 1870 برای اولین بار آن را «قدرت پول» نامیدند، مورد حمله قرار خواهد گرفت، همانطور که دولت سیریزا در یونان قبلاً چنین کرده است. ما باید هر چه در توان داریم برای حمایت از آنها انجام دهیم. بالاخره مبارزه آنها واقعاً مبارزه ماست.
دن کانتور مدیر ملی حزب خانواده های کارگری است. تد فرتیک یک دکترا است. کاندیدای تاریخ در دانشگاه ییل. از سال 2008 تا 2010، او یکی از سازماندهندگان حزب خانوادههای کارگری در نیویورک و اورگان بود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا