مایکل برونسکی
La
پیام در تمام اخبار و پوشش سرمقاله جدیدترین مری دالی
در جنگ مداوم خود با کالج بوستون (پیش از میلاد) برای آموزش کلاس های زنانه نبرد کرد
واضح است: زن ممکن است حسن نیت داشته باشد، اما اشتباه می کند. خود راضی،
لحن تبریک خود این گزارش نگرش عمیقا غیرتاریخی را پوشانده است
نسبت به تغییرات اجتماعی، فمینیسم، و سیاست و همچنین ریاکارانه
تحلیل بدرفتاری مستمر کالج بوستون با مری دالی خیانت می کند
سوء استفاده فاسد از مفهوم "انصاف". در قلب اکثر رسانه ها
پوشش چیزی بیش از یک واکنش مخالف جناح راست است که از فمینیسم دالی استفاده می کند
و روش های تدریس به عنوان نمادی از صحت سیاسی افراطی و دیوانه.
در حال انجام
داستان فمینیست رادیکال مری دالی در مقابل کالج بوستون که توسط یسوعیان اداره می شود اکنون سه است
چند دهه قدمت دارد و مثل همیشه داغ است. در ژوئن 1969 دالی، دستیار
استاد دین و الهیات در پیش از میلاد، مطلع شد که قرارداد او بوده است
عدم تمدید: یعنی اخراج شد. تعجب بزرگی نبود. در حالی که دالی
معلمی محبوب و دارای مدرک دکترای دین، فلسفه و
الهیات او همچنین نویسنده بسیار تحسین شده بود کلیسا و
جنس دوم- بررسی انتقادی کلیسای کاتولیک روم
زن ستیزی این کتابی بود که بر میلاد بسیار محافظه کار نبود
دولت خوشحال است
اما این در بود
پس از واتیکان دوم و دوران شکوفایی دانشجویانی که خواستار صدایی در مورد چگونگی آن بودند
دانشگاه های آنها اداره می شد. 1,500 دانش آموز در یک نمایش حمایتی هیجان انگیز
تظاهراتی در حمایت از دالی برگزار کرد. سپس مدیریت ارائه شد
با طوماری امضا شده توسط 2,500 دانشجو که خواستار آزادی تحصیلی در BC بودند
و تصدی برای دالی. آن تابستان هیچ اتفاقی نیفتاد، اما در سپتامبر دالی بود
به مرتبه دانشیاری ارتقا یافت و تصدی مسئولیت کرد. چون قبل از میلاد در این بود
در زمان تکجنسیت، حمایت دالی از سوی دانشآموزان پسر صورت گرفت
با شور و شوق احساس میکردم که اگر قرار است کالج بوستون را جدی بگیرند
دانشگاه ضروری بود که آزادی اندیشه را بیش از کلیسا ارزش قائل شود
دکترین و تحقیق آزاد در مورد سیاست کلیسا. حتی برای دالی مهمتر است
پوشش رسانه ملی بود که با روح زمان به تصویر کشیده شد
با دلسوزی و هوش، هم فمینیسم و هم شورش او
علیه سلسله مراتب کلیسا و دانشگاهی
از آن زمان
روابط بین دالی و رئیسان مرد یسوعی او بدتر شده است.
دوران تصدی دالی شغل او را تضمین کرد، اما مقامات بریتیش کلمبیا جریان ثابتی را حفظ کردند
از آزار و اذیت در میان بسیاری از حوادث، او در سال 1975، پس از تبدیل شدن به او گفته شد
به دلیل ارتقاء به استاد تمام، که او «هیچ اهمیتی نداشت
سهم خود را در این زمینه، حتی اگر کتاب او فراتر از خدای پدر
متن مورد نیاز در دانشگاه ها و حوزه های علمیه سراسر کشور بود. در سال 1982
به دالی اطلاع داده شد که نظراتی را که در یک سخنرانی عمومی در حالی که در یک جلسه بدون دستمزد بیان کرده است، بیان کرده است
مرخصی از قبل از میلاد "به طور کامل تعریف کفر را برآورده کنید" و
ممکن است «تخلف از تعهدات قراردادی باشد که او همچنان حفظ کرده است
به سمت این دانشگاه." اداره تعداد زیادی را ارسال کرد که ثبت نام نکرده بودند
در کلاس هایش نظارت می کرد و در سخنرانی هایش از او سؤال می کرد. حتی اگر او
در سراسر جهان سخنرانی کرد، یکی از بنیانگذاران مطالعات فمینیستی بود
در دین، زبان جدیدی را برای اندیشیدن مفهوم سازی و اجرا کرد
فمینیسم و الهیات، و شش کتاب دیگر منتشر کرد، دالی هرگز تبلیغ نشد.
در طول سه دهه گذشته او تنها بیشترین نشانه را دریافت کرده است
هزینه های زندگی را افزایش می دهد پس از بیش از 30 سال تدریس در کالج بوستون،
دالی 43,275 دلار درآمد دارد. به گفته انجمن دانشگاه آمریکا
استادان متوسط حقوق در BC برای یک استاد تمام 98,900 دلار است. یک
دانشیار 68,400 دلار، استادیار 58,600 دلار و یک مربی
دلار 42,400.
خط پایین
برای پیش از میلاد این است که دالی یک مشکل ساز، یک فمینیست، یک لزبین و یک بدعت گذار بود.
هنگامی که بریتیش کلمبیا در سال 1972 با هم همکاری کرد، دالی از اجازه دادن به دانشآموزان پسر خودداری کرد
مقررات دانشگاه - برای شرکت در کلاس های تئوری و اخلاق فمینیستی او،
اگرچه او خوشحال بود که به آنها در آموزش ها آموزش دهد. دلیل او این بود که
حضور مردان کلاس را مختل کرد. در حالی که دولت تلاش کرد
چندین بار برای مجبور کردن او یا پیروی از قوانین و یا بازنشستگی آنها
آتش بسی ناخوشایند که در آن او هیچ کدام را انجام نداد.
تازه ترین
بحران با شکایتی که Duane Naquin در ماه سپتامبر ارائه کرده بود، آغاز شد
1998 پس از اینکه از ورود به کلاس دالی محروم شد. ناکین هم شکایت کرد
تبعیض به مرکز محافظه کار حقوق فردی (CIR) در
واشنگتن دی سی - یک شرکت حقوقی غیر انتفاعی با منافع عمومی که "مأموریت آن این است
دوباره اعمال محدودیت های قانون اساسی بر یک مداخله گر،
دولت آلوده به گروههای ذینفع.» CIR تهدید کرد که علیه بیسیدی شکایت خواهد کرد.
CIR یک سال و
نیم پیش یک حمله بسیار موفقیت آمیز را در اقدام مثبت در رهبری رهبری کرده بود
دانشگاه تگزاس خبرنامه CIR 24 نوامبر 1998 که در زیر ذکر شده است
عنوان "علیه فمینیسم رادیکال" که "CIR مدتی است با آن مبارزه کرده است
پروژه رادیکال فمینیستی تبعیت از حقوق فردی و
هنجارهای قانون اساسی (مانند دادرسی و آزادی بیان) به
دستورات ایدئولوژیک در سال 1999 و پس از آن، CIR افزایش انرژی و
منابع برای این مبارزه."
بدون هیچ وقت
در صحبت با دالی، کالج بوستون و CIR وارد مذاکره شدند و دومی
تهدید کرد که اگر ناکین (که هیچ یک از
الزامات بخش پیشرفته دالی) مجاز به گرفتن نبود
کلاس دالی در اخلاق فمینیستی. اداره پیش از میلاد به دالی اطلاع داد
18 ژانویه 1999 که او باید به او اجازه دهد در کلاس خود یا امضا کند
فرم استعفای آماده شده او نپذیرفت و گفت که در مورد مصرف یک فکر می کند
مرخصی در 6 فوریه، او را دریافت کرد و بلافاصله امضا کرد
نامه استخدام سالانه (اصلاح قرارداد تصدی او) که به او یک
افزایش 600 دلاری و ظاهراً حق تدریس برای ترم پاییز 1999.
در حال حاضر
دولت اعلام می کند که "توافق شفاهی" او در ژانویه
18 - که او هرگز آن را انکار می کند - بر قرارداد امضا شده او برتری دارد
6 فوریه. او شکایت نقض حق تصدی را علیه BC-تاریخ دادگاه ارائه کرده است
اوت آینده است - اما دادگاه دیگری تصمیم گرفت که بیسیدی میتواند او را اخراج کند
از اطاعت از قانون آنها علیه طبقات تک جنسیتی خودداری کردند.
BC ادعا می کند که
دالی "بازنشسته" شد و او ادعا می کند که از کار برکنار شده و از او قفل شده است
دفتر. با چسبیدن به داستان "بازنشستگی داوطلبانه" خود، BC از همه اجتناب می کند
مسائل مربوط به روند قانونی یا نقض قرارداد.
بنابراین برای زمان
دالی بودن خارج از قبل از میلاد و بیکار است. دلایل متعددی وجود دارد
سقوط دالی - احتمالاً موقتی - از درجه عالی تحصیلی. در حالی که اینها همه هستند
منعکس شده در پوشش مطبوعاتی این حادثه، شاید خصومت باشد
و ناعادلانه بودن گزارش رسانه ها - در پیروزی او در سال 1970 بسیار مهم است
مبارزه برای تصدی - که اکنون جریان را علیه او تغییر داده است.
بیشترین
نمونه بارز آن، تصویرسازی مداوم رسانه ها از دالی است
نویسندگی و آموزش و پرورش به اندازهای افراطی نیست. بیشترین اخبار
رسانه ها، با شادی به سختی سرکوب شده، خاطرنشان کردند که دالی به دلیل سکه زدن مورد توجه بوده است.
کلمات جدید (یا همان طور که یک روزنامه محلی به سخرهآمیزی بیان کرده است: «به زبان خودش صحبت کند
زبان) و مثال هایی مانند «زنان و زایمان»، «آکادمی» و
"فالوکراسی." مفهوم این بود که چنین فعالیتی خنده دار یا
ایده های او را غیرقابل درک کرد. با این حال واقعیت این است که تقریبا همه
فیلسوفان، متکلمان، دانشمندان و روانشناسانی که مطالب جدید را بیان می کنند
راه های دیدن جهان سرچشمه زبان جدید. مارکس، فروید، هانا آرنت،
برتراند راسل، پل تیلیش، آین رند همگی حالتهای غالب را به چالش کشیدند
با کلمات و زبان جدید فکر می کند اما استفاده دالی از چنین تاکتیکی است
به سادگی مورد تمسخر گزارش و سرمقاله در مورد تمایل دالی برای
فضای کلاس «فقط زنان» به همان اندازه مغرضانه بود. تقریباً جهانی،
ایده کلاس های همجنس گرا شدید و عجیب تلقی می شود (اگر نه
خطرناک) اما تعداد زیادی از تحقیقات آموزشی وجود دارد که نشان می دهد
زنان در کلاس های تک جنسیتی بهتر یاد می گیرند. دو مطالعه عمده منتشر شده در
سه سال گذشته نشان داد که زنان دانشگاهی در تکجنس بهتر عمل کردند
کلاس ها و یک کتاب جدید جدی گرفتن زنان: درس ها و میراث هایی برای
آموزش اکثریت، ویرایش شده توسط الیزابت تیدبال، از این موارد استفاده می کند
مطالعات و دیگران برای اثبات همین نکته. هیچ یک از این مطالعات هرگز انجام نشده است
در گزارش های خبری در مورد تعلیم و تربیت دالی یا نبرد با قبل از میلاد ذکر شده است.
ممکن است کلاس های تک جنسیتی در کالج بوستون مناسب یا امکان پذیر نباشد، اما
گزارش رسانه ها در مورد دالی تنها زمینه بسیار مغرضانه ای از ایده های او را ارائه می دهد
موضوع.
این
گزارش غیرمسئولانه و مغرضانه به شدت به حرفه دالی آسیب وارد می کند
ایدهها، اما مهمتر این است که نشاندهنده این است که رسانههای اصلی چگونه دارند
آنقدر به سمت راست چرخید که معیارهای «انصاف» کاملاً رعایت شده است
نامتعادل. مهم نیست که آدم نسبت به کلاس درس «فقط زنان» دالی چه احساسی دارد
مهم است که مبارزه او با کالج بوستون را در ابعاد بسیار گستردهتری ببینیم
زمینه حملات به فمینیسم، آزادی همجنسگرایان، حقوق همجنسگرایان، مثبت
اقدام و حقوق مدنی که اکنون در حال وقوع است.
واضح است
تصورات رایج از فمینیسم در طول سه سال گذشته به شدت تغییر کرده است
دهه ها در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 نویسندگانی مانند کیت میلت و
رابین مورگان توسط رسانه ها جدی گرفته شد. انتقادات رادیکال آنها اغلب
مورد انتقاد قرار گرفت، همچنان پخش و مورد بحث قرار گرفت. اکنون بیشتر فمینیست های نومحافظه کار هستند
مانند کامیل پاگلیا، کریستینا هاف سامرز و کیتی روفی - احتمال بیشتری دارد
برای دفاع از مردسالاری نه تلاش برای سرنگونی آن - که عزیزان رسانه ای هستند.
اما اینها هستند
نه تنها تغییرات اجتماعی که بر دالی تأثیر می گذارد. خود مفهوم دانشگاهی
آزادی - که در تغییرات اجتماعی دهه 1960 بسیار مهم بود - تغییر کرده است. این هست
به ویژه در مورد مؤسسات کاتولیک صادق است. آ نیویورک تایمز مقاله
در اوایل سال جاری (5,1999 فوریه XNUMX) جزئیات چگونگی کمیته آمریکایی
اسقف ها در نوامبر گذشته، در پاسخ به دستور واتیکان، هنجارها و قوانینی را صادر کردند
تا دانشگاه ها و کالج های کاتولیک بیشتر به کلیسا پاسخگو باشند. این
یک تغییر عمده از دوره پس از جنگ است که آموزشی کاتولیک است
مؤسسات به این اتهام که تنگ نظر و بسته هستند، سرزنش شدند.
سه شرطی که اسقف ها پیشنهاد کردند این بود که همه دانشگاه
رؤسای جمهور "کاتولیک های وفادار" باشند و به آنها "سوگند وفاداری" می خورند
کلیسا؛ که اکثر پست های هیات علمی با "وفادار" پر شود
کاتولیک ها؛ و اینکه همه اساتید الهیات مورد تایید کلیسا باشند
مقامات
واتیکان
اصرار بر ارتدکس کاملاً با حمله CIR به دالی مطابقت دارد
فمینیسم، و هر دو در راستای طیف وسیع تری از گرایش های محافظه کار هستند.
در بیشتر موارد مطبوعات تسلیم محافظه کاران حاکم شده اند
Zeitgeist. تلاش اندکی برای قرار دادن دالی و وضعیت مخمصهاش در یک
زمینه تاریخی انتقادی و گسترده تر تغییر نگرش در مورد فمینیسم،
آزادی آکادمیک یا سرکوب واتیکان علیه دانشگاه های کاتولیک. بیشتر
رسانه ها این خط کالج بوستون را که دالی مجبور بود به خاطر او برود، طوطی وار نشان دادند
تمایل به تدریس در کلاس های تمام زنان "ناعادلانه" بود.
جک دان،
سخنگوی کالج بوستون، جایگاه اخلاقی بالایی را در رسانه ها بدست آورد
پوششی با هوای خارقالعاده، «ما فقط میترسیم خطرناک باشد
برای چشم پوشی از عدم تحمل شما نمی توانید فقط برای تبعیض استثنا قائل شوید
یا عدم تحمل این یک سراشیبی لغزنده است، زمین خطرناکی است و ما خودداری می کنیم
برای انجام این. اگر این یک پروفسور سفید پوست بود که می گفت من سیاه نمی خواهم
دانشآموزان در کلاس درس من، بدیهی است که ما همین موضع را خواهیم داشت. این
[است]...همین موضوع. این انصاف است. این دسترسی است."
این گفتمان
«انصاف» ساختگی و فاسد است و دالی را از چارچوب وسیعتری جدا میکند
از "انصاف" صرفا برای مجازات کردن او. این منطق منحرف در بیشتر مشهود است
تکرار مداوم قیاس نژادی یک سفیدپوست توسط BC
معلم و دانش آموزان سیاه پوست قیاس صحیح - چه با دالی موافق باشید
یا نه—یک معلم سیاه پوست دانش آموزان سفیدپوست را از کلاس درس حذف می کند. که،
البته، با توجه به بحث پرشور کنونی، نمونه پیچیده تری است
در مورد سودمندی (و وجود) تمام گرامر و دبیرستان های سیاه در
شهر نیویورک. طرح سوال به این شکل ممکن است واقعاً بحث را تشویق کند
و فکر کردن
اما جدا از
این، اصرار ظاهری رسانه ها بر مسئله اخلاقی «انصاف»
وقتی به چیزی که آنها در مورد آنها بحث نمی کنند نگاه می کنید، به طور موثری کاهش می یابد. در حالی که
تایید تصویر کالج بوستون از خود به عنوان قهرمان
"انصاف" و "تحمل"، رسانه ها هرگز به بوستون اشاره نمی کنند
کالج به مدت 29 سال از تأیید، تأمین مالی یا اعطای یک همجنسگرا خودداری کرده است.
وضعیت یا فضای رسمی گروه دانشجویی لزبین. و نه در جای خود قرار داده اند
هر گونه حمایت نهادی عاطفی، روانی یا پزشکی برای دگرباش
دانش آموزان. نمایشگاه؟ بردبار؟ خطرناک؟
رسانه ها نیز
هرگز اشاره نمی کند که خدمات بهداشتی کالج بوستون زایمان را انجام نمی دهند
کنترل اطلاعات، کاندوم، یا ارائه اطلاعات مربوط به رابطه جنسی ایمن به غیر از
تایید پرهیز
پیدا نمیکنی
در پوشش رسانه ای وضعیت مری دالی که یسوعیانی که اداره می کنند
کالج بوستون بسیاری از مدارس دیگر - به نام حوزه های علمیه - دارد
مستلزم حذف زنان البته این به خاطر کلیسای کاتولیک است
به طور مداوم و با نیت کامل با زنان به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار کنید.
بدیهی است که دردسر مری دالی در وهله اول از اینجا شروع شد،
و چرا نوشت کلیسا و جنس دوم.
کالج بوستون،
به عنوان یک مؤسسه خصوصی می توانند هر گونه قوانین و مقرراتی را وضع کنند
انتخاب کنید. آنها به عنوان یک نهاد مذهبی از ضد تبعیض معاف هستند
قوانینی که نهادهای عمومی باید از آنها پیروی کنند. اما این به این معنی نیست
آنها منصف یا بردبار هستند یا برای زنان، دگرباشان یا بدعت گذاران خطرناک نیستند. را
درس های گزارش رسانه ها در مورد مری دالی این است که استانداردهایی که بر اساس آن
او - و سایر مسائل سیاسی - به شدت به سمت راست حرکت کرده است. را
مرکز حقوق فردی و واتیکان اکنون استانداردهایی را برای آن تعیین کرده اند
"انصاف" و تاریخ های پیچیده در عجله برای حمله پاک می شوند،
بدون بحث متفکرانه یا نکات ظریف، هر ایده ای که به عنوان
"از نظر سیاسی صحیح" یا خارج از جریان اصلی راست به عنوان میانه.
Z