شکی نیست که یک اپیدمی سرطان در ایالات متحده وجود دارد. سرطان به سرعت در حال افزایش است در بیماری های قلبی عروقی به عنوان علت اصلی مرگ و میر. سرطان همچنین یک مشکل عمده بهداشت عمومی در سراسر جهان است. بر اساس گزارش جهانی سرطان در سال 2014 که توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) صادر شده است، سرطان در سراسر جهان با "سرعت نگران کننده ای" در حال رشد است. آمار گزارش شده در ایالات متحده مشکوک است، "از آنجایی که هیچ ثبت ملی سرطان وجود ندارد، هیچ راهی برای دانستن دقیق تعداد موارد جدید سرطان سالانه در ایالات متحده وجود ندارد." موسسه ملی سرطان در سال 1996 گزارش داد که بروز سرطان در کودکان بین سالهای 10 و 1973 1991 درصد افزایش یافته است. نیویورک تایمز مقاله صفحه اول در 8 ژانویه 2003 گزارش داد که بروز سرطان در کودکان در 20 سال گذشته 20 درصد افزایش یافته است و برای نوزادان کمتر از یک سال این افزایش 36 درصد بوده است. آژانس بین المللی تحقیقات سرطان اخیراً گزارش جهانی سرطان در سال 2014 را منتشر کرده است. این گزارش بیان می کند که پیش بینی می شود بروز سرطان در سراسر جهان طی 70 دهه آینده 2 درصد افزایش یابد. در طول دو دهه گذشته رسانه های جمعی مملو از داستان هایی در مورد اساس ژنتیکی سرطان بوده اند. به طوری که بسیاری از مردم اکنون بر این باورند که دیابت، سرطان و چاقی بیشتر "بیماری های ژنتیکی" هستند. چنین اطلاعات نادرستی اساساً مقصر دانستن قربانی است. با این حال اکثر مردم نمی گویند که آنفولانزا، ذات الریه یا ابولا بیماری های ژنتیکی هستند. یک درک کلی وجود دارد که عوامل خارجی می توانند بر دفاع طبیعی داخلی فرد غلبه کنند. همه ما بیمار نمی شویم یا در یک بیماری همه گیر نمی میریم. جنبه اصلی "چه چیزی باعث سرطان می شود؟" تبلیغات در رسانه ها این اشتباه است که اساساً ژنتیکی است، نه محیطی. این تحریف فاحش واقعیت اپیدمی های اخیر مانند سرطان و چاقی، در مقاله «منبع پیشگیری از چاقی، ژن ها سرنوشت نیستند، بهداشت عمومی هاروارد» توضیح داده شده است.
بعید است تغییرات ژنتیکی گسترش سریع چاقی [یا سرطان، نظر من] در سراسر جهان را توضیح دهد. این به این دلیل است که مخزن ژن برای بسیاری از نسلها نسبتاً پایدار باقی میماند…. بنابراین اگر ژنهای ما تا حد زیادی ثابت ماندهاند، چه چیزی در طول ۴۰ سال گذشته افزایش چاقی تغییر کرده است؟ محیط ما.» مرکز کنترل بیماریها (CDC) نیز در وبسایت خود اولویت محیطزیست را به عنوان عامل بیماری تأیید میکند: «در واقع، برخی از بیماریهای نادر…ممکن است نتیجه کمبود یک محصول ژنی باشد، اما این بیماریها نشاندهنده یک بیماری هستند. نسبت کمی از تمام بیماری های انسانی بیماریهای رایج، مانند دیابت یا سرطان، نتیجه تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی و محیطی هستند. موضع CDC به وضوح توسط یک مطالعه عظیم بر روی 40 دوقلو یکسان، که در مجله پزشکی ترجمه منتشر شد، اثبات شد، که به این نتیجه رسید که ظرفیت ژنوم برای پیشبینی بیماری "خیلی آموزنده" نیست. از زمان جنگ جهانی 53,666، محیط زیست ما به سرعت آلوده به سموم شده است. در کتاب سیاست سرطان بازبینی شدتوسط Samuels Epstein, MD, 1998, Epstein خاطرنشان می کند که تولید مواد شیمیایی آلی مصنوعی از سال 1940 شروع شد و محصولات نفت و گاز طبیعی در حدود سال 1945 افزایش یافت. نرم کننده ها و آفت کش ها از سال 1945 تا 1955 در لیست CDC خود معرفی شدند. موادی که «مواد سرطان زای شغلی بالقوه هستند». تعداد بسیار کمی از 135 ماده شیمیایی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند از نظر ایمنی آزمایش شده اند.
به گفته ساینتیفیک امریکن (ژوئیه 2014): «قانون کنترل مواد سمی که آخرین بار در سال 1976 بهروزرسانی شد، به صنعت اجازه میدهد تا از مواد شیمیایی جدید استفاده کند بدون اینکه قبلاً نشان دهد که ایمن هستند. در عوض، بار اثبات را بر عهده EPA می گذارد. با این حال از بیش از 50,000 ماده شیمیایی مورد استفاده تجاری، EPA فقط 300 مورد را آزمایش کرده است.
جهان غرق در مواد شیمیایی سمی است. مواد شیمیایی صنعتی و کشاورزی حداقل 50 سال است که آب های زیرزمینی را که به میلیون ها نفر در کالیفرنیا خدمت می کند، آلوده کرده است. میلیونها تن آفتکشهای سرطانزا بر روی زمینهای کشاورزی در ایالات متحده و سراسر جهان ریخته شده است که هم مواد غذایی داخل و هم مواد وارداتی از خارج را آلوده میکند.
در ایالات متحده، شرکت Allied Signal حشره کش Kepone مربوط به DDT را تولید کرد و آن را برای سالها در دهه 1960 و 1970 در مصب رودخانه جیمز ریخت. رودخانه جیمز به مدت 13 سال برای ماهیگیری بسته بود. این محصول در سال 1990 در سراسر جهان ممنوع شد، اما صاحبان مزارع موز برای 3 سال دیگر لابی کردند. کپون می تواند صدها سال باقی بماند. در سال 2003، جزیره گوادالوپ رشد محصولات زراعی را به دلیل آلودگی مداوم کپون محدود کرد. گوادالوپ یکی از بالاترین نرخ های سرطان پروستات را در جهان دارد. اخیراً، شرکت انرژی دوک به خاطر ریختن خاکستر زغال سنگ سمی ویرانگر به رودخانه دی مجرم شناخته شد. تخلیه سمی روزانه یا به اصطلاح "حوادث" دوره ای در ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ژاپن، طی 40 سال گذشته کاهش قابل توجهی نشان نداده است. مدتهاست که بسیاری از سموم به عنوان عامل سرطان شناخته شده اند. ارتباط بین آلاینده های محیطی و ایجاد سرطان به سال 1775 بازمی گردد، زمانی که پرسیوال پات مطالعه ای را در مورد دودکش های انگلیسی منتشر کرد که به دلیل دوده و قطران زغال سنگ سرطان کیسه بیضه را ایجاد کردند. برخی از شایعترین عواملی که باعث سرطان میشوند عبارتند از: آرسنیک، آزبست، بنزن، فرمالدئید، پرتوهای یونیزان، دوده، رادون، رنگهای مو، آفتکشهای غیرآرسنیکی و بیفنیلهای پلیکلره.
یک مطالعه در سال 2006 بر روی بازماندگان بمب اتمی هیروشیما و ناکازاکی 55 تا 58 سال پس از قرار گرفتن در معرض تابش، پاسخ دوز تشعشع خطی را برای تومورهای تیروئید و سرطان نشان داد. هیئت رئیسه سرطان گزارش داد که "بار واقعی سرطان های ناشی از محیط زیست به شدت دست کم گرفته شده است." ده ها ماده شیمیایی محیطی به طور مرتب در افراد شناسایی می شود. مشخص شده است که زنان با سطوح بالای PCB، (بی فنیل های پلی کلره) یا DDT در خون خود بلافاصله پس از زایمان، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهند. علاوه بر این، آلاینده های محیطی به طور دائمی بر عملکرد ژن ها تأثیر می گذارند. این حوزه از دانش که به عنوان اپی ژنتیک شناخته می شود همچنین در حیوانات نشان داده است که DDT می تواند اثرات منفی در فرزندان ایجاد کند: مواد شیمیایی مضر و سایر عوامل می توانند به طور دائمی ژن هایی را که بدون تغییر هیچ کد ژنی روشن می شوند تغییر دهند که به عنوان تغییرات اپی ژنتیک شناخته می شود. امروزه هیچ کس شک ندارد که اثرات اپی ژنتیک نقش مهمی در رشد، پیری و حتی سرطان دارد. علایق صنعتی سابقه ای در پنهان کردن دانش علمی دیرینه در مورد ارتباط سرطان و محیط دارد.
یکی از مثال های بارز موضوع پرتوهای یونیزان و سرطان است. در مواجهه با شواهد فراوان مبنی بر اینکه تشعشعات هستهای باعث سرطان میشود، دولت ایالات متحده در برابر پذیرش اینکه کارگران نیروگاه هستهای که به سرطان مبتلا شدهاند، سرطان محیطی ناشی از قرار گرفتن در معرض پرتوهای یونیزان در محل کار دارند، مقاومت کرد. پس از دههها انکار، دولت پذیرفته است که از آغاز عصر اتمی، کارگرانی که سلاحهای هستهای تولید میکنند در معرض تشعشعات و مواد شیمیایی بودهاند که باعث سرطان و مرگ زودرس شدهاند. فرض بر این است که انکارهای دولت نتیجه فشار صنعت هسته ای و به طور کلی تجارت سرمایه داری برای انکار هرگونه ارتباط بین سرطان و محیط زیست بوده است. درب گردان مقامات دولتی (EPA FDA و غیره) که بعداً توسط صنعت آلاینده استخدام می شوند به خوبی در کتاب مستند شده است. فریب سمی. حتی خطرناکتر از آن برای آینده بهداشت عمومی تبانی بین سازمان بهداشت جهانی (WHO) و آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) است. سازمان جهانی بهداشت به شدت در برابر انجام مطالعات در مورد اثرات بهداشتی قرار گرفتن در معرض اورانیوم 238 پس از طوفان صحرا، بوسنی و کوزوو مقاومت کرده است.
دلیل این امتناع توافقنامه ای است که در سال 1959 بین آژانس بین المللی انرژی اتمی، که به طور فعال انرژی هسته ای را در سراسر جهان ترویج می کند، و سازمان جهانی بهداشت منعقد شد، مبنی بر اینکه اگر یکی از آژانس ها مایل به انجام مطالعه ای است که بر کار دیگری تأثیر می گذارد، توافق متقابل لازم است. آژانس هرگز با چنین مطالعاتی موافقت نکرده است.» چنین قراردادهایی که مانع مطالعه و مسئولیت می شود، به قلب صنعت سرمایه داری می رود. این بخشی از یک سیاست فعال اطلاعات نادرست است. زمانی که دولت برای مهار آلودگی اقدام کرد، قانون EPA و هوای پاک را ایجاد کرد. عملکرد عملی این سازمان های نظارتی اغلب به اصرار صنعت تضعیف می شود، بودجه کافی ندارد و اجرا نمی شود. همانطور که در Occupational Health، ویرایش شده توسط Barry S. Levy، MD و David H. Wegman، MD آمده است: «... تمایل کارگران برای آسایش، درآمد، ایمنی، و اوقات فراغت به طور مداوم با نیاز کارفرما به سود متعادل می شود. رقابت جهانی برای کسب سود و بقا، رویه غالب تجارت تحت نظم اقتصادی کنونی است. پیامدهای آن سود کوتاه مدت بر ایمنی بلندمدت کارگران و جامعه به طور کلی است. روسای شرکتها مرتباً به انتقاد از شیوههای آلایندهشان پاسخ میدهند و میگویند که شاید اقدامات تجاری میتواند غیراخلاقی تعبیر شود، اما غیرقانونی نیستند.
شرکت های سهامی عام طبق قانون موظفند منافع مالی صاحبان خود را بالاتر از هر چیز دیگری از جمله منافع عمومی قرار دهند. واضح است که نظام اقتصادی سرمایه داری کنونی غیراخلاقی است. لارنس سامرز، اقتصاددان ارشد بانک جهانی، ایدئولوژی کاپیتان های سرمایه داری مدرن را در یادداشتی که در 12 دسامبر 1991 ارسال شد، خلاصه می کند: «من فکر می کنم منطق اقتصادی پشت ریختن زباله های سمی در کشوری با کمترین دستمزد، بی عیب و نقص است و ما باید با آن روبرو شویم.» نظام اقتصادی کنونی، سرمایه داری، «سیستمی است که لانه خود را، هم شرایط انسانی-اجتماعی و هم محیط طبیعی وسیع تری را که به آن وابسته است، خدشه دار می کند».
انجمن پزشکی آمریکا اخباری را با عنوان AMA Morning Rounds ارسال می کند. در زیر نقل قول اخیر از 22 آگوست 2014 آمده است: "تحقیقات جدید نشان می دهد سرطان را نمی توان ریشه کن کرد." آنها در ادامه به نقل قول از یک زیست شناس تکاملی می پردازند که می گوید: "توانایی سلول های ما برای ایجاد سرطان یک ویژگی ذاتی است." مقاله علمی آمریکایی از 21 می 2010، با عنوان "چند سرطان توسط محیط ایجاد می شود؟" میگوید: «اما دانشمندان به احتمال زیاد هرگز نمیتوانند نقش واقعی آلایندههای محیطی را کشف کنند، زیرا به نظر میرسد قرار گرفتن در معرض محیط، ژنتیک و سبک زندگی همگی در هم تنیده شدهاند.» سپس این مقاله به نقل از دکتر کلاپ از دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه بوستون میگوید: «این یک تمرین اشتباه است که سعی کنید هر ماده شیمیایی را تعیین کنید یا بخش خاصی از سرطان را در معرض قرار دهید.»
پذیرش اپیدمی سرطان کودکان در حال ورود به حوزه فرهنگی به عنوان برنامه های تلویزیونی، فیلم و کتاب است تا شاید به مردم کمک کند واقعیت کودکان مبتلا به سرطان را بپذیرند. پاسخ نهادهای پزشکی به همه گیری سرطان در درجه اول به تشویق غربالگری و تغییرات سبک زندگی محدود می شود. چنین غربالگری از سرطان "پیشگیری" نمی کند. ماموگرافی و کولونوسکوپی برای تشخیص زودهنگام سرطان یا تغییرات پیش سرطانی طراحی شده اند، اما به طور کلی از پیشرفت سرطان در جمعیت جلوگیری نمی کنند. بعید است که تغییرات سبک زندگی توانایی قابل توجهی برای مبارزه با اپیدمی سرطان داشته باشد.
فعالیت های بهداشت عمومی دولت ها تنها 3 درصد از بیش از 2 تریلیون دلاری را که ایالات متحده در سال 2009 صرف مراقبت های بهداشتی کرد، دریافت کرد. گزارش شده است که پزشک معروف رودلف کارل ویرچو (1821-1902) اظهار داشته است که "پزشکی یک علم اجتماعی است و سیاست چیزی بیش از پزشکی نیست.» تحت سیستم اقتصادی فعلی سود در برابر مردم نمی توان از سرطان جلوگیری کرد. آرونداتی روی در کتاب سرمایه داری یک داستان شبح می نویسد: «ما برای اصلاح سیستمی که نیاز به جایگزینی دارد نمی جنگیم.» ما باید خواهان اقدامی مبتنی بر دانش علمی باشیم که محیط زیست عامل حیاتی اپیدمی سرطان است. سازمانهای بهداشت عمومی که مسئولیت آنها حفاظت از سلامت کل جمعیت از طریق پیشگیری از بیماریها و همه متخصصان بهداشت است، باید امروز و هر روز با صدای بلند خواهان اقدام باشند. متأسفانه، آنها تا حد زیادی ساکت هستند.
Z
___________________________________________________________________________________________
نایوین گوردون یک پزشک خانواده وابسته به مرکز پزشکی پزشکان در اوکلند کالیفرنیا است.