Iدر جولای 2005، ارتش ایالات متحده یک برنامه ضد شورش 20 میلیون دلاری به نام سیستم زمین انسانی (HTS) را آغاز کرد. این برنامه متشکل از «تیمهای زمین انسانی» پنج نفره است که شامل انسانشناسان و سایر دانشمندان علوم اجتماعی است که با تیپهای رزمی تعبیه شدهاند. یک تیم در فوریه 2007 به افغانستان و پنج تیم دیگر در تابستان 2007 به عراق اعزام شدند. برخی از دانشمندان علوم اجتماعی لباس های رزمی می پوشند و سلاح حمل می کنند.
در سپتامبر گذشته، رابرت گیتس، وزیر دفاع، مجوز توسعه برنامه HTS را به ارزش 40 میلیون دلار صادر کرد. طبق برخی گزارشها، تقریباً 25 تیم اضافی در سال 2008 مستقر خواهند شد و دانشمندان علوم اجتماعی تا 300,000 دلار برای استقرار یک ساله درآمد خواهند داشت.
بسیاری از جزئیات در مورد این برنامه ناشناخته است. گزارش های غیر انتقادی در نیویورک تایمزاز واشنگتن پست, ایالات متحده اخبار و گزارش جهانیو سیانان HTS را بهعنوان ابتکار نجاتدهندهای معرفی کردهاند که در حال ایجاد حضور نظامی مهربانتر و ملایمتر ایالات متحده در عراق و افغانستان است، اگرچه هیچ داده قابل تأییدی وجود ندارد که تیمهای زمین انسانی جان یک نفر را نجات داده باشند - آمریکایی، افغان، عراقی یا در غیر این صورت. چنین گزارشهایی تمام جنبههای کمپین روابط عمومی پنتاگون را دارد.
مطبوعات بین المللی به مراتب کمتر دلسوزانه بوده اند. به عنوان مثال، سرمقاله 2 نوامبر در روزنامه روزانه مکزیک لا جورنادا در پاسخ به HTS خاطرنشان کرد: "نقاب فرهنگی غم انگیز انسان شناسی ضد شورش ماهیت وحشیانه یک اشغال امپریالیستی را تغییر نمی دهد." با توجه به سابقه مشارکت دانشمندان علوم اجتماعی ایالات متحده در پروژه Camelot، برنامه تحقیقاتی بدبخت پنتاگون که برای استخدام دانشمندان علوم اجتماعی برای تحقیقات ضد شورش در آمریکای لاتین طراحی شده است، چنین واکنش هایی شاید تعجب آور نباشد.
بازداشت CORDS/Phoenix در ویتنام
|
نگرانکنندهتر این واقعیت است که برخی از تحلیلگران نظامی (بهویژه جاکوب کیپ، مورخ در دفتر مطالعات نظامی خارجی ارتش ایالات متحده [FMSO] در فورت لیونورث، کانزاس) آشکارا HTS را «یک بند برای قرن بیست و یکم» توصیف کردهاند. عملیات غیر نظامی و حمایت از توسعه انقلابی، یک ابتکار ضد چریک در دوران جنگ ویتنام. CORDS برنامه بدنام فونیکس را به وجود آورد که در آن ماموران ویتنام جنوبی و ایالات متحده از داده های اطلاعاتی برای کمک به هدف قرار دادن حدود 21 کمونیست مظنون برای ترور، از جمله بسیاری از غیرنظامیان استفاده کردند. در آن زمان، CORDS به طور علنی به عنوان یک تلاش بشردوستانه برای به دست آوردن «قلب ها و ذهن ها» اعلام شد، در حالی که فونیکس به طور همزمان (و مخفیانه) به عنوان بازوی شبه نظامی آن عمل می کرد. این تاریخ مشکوک یک نقطه مرجع حیاتی برای درک کاربردهای بالقوه HTS فراهم می کند، حتی اگر طرفداران برنامه جدید از آن برای سفید کردن تلاش های ضد شورش ژنرال دیوید پترائوس استفاده کنند.
بسیاری از جنبه های HTS نگرانی های نگران کننده ای را در مورد سوء استفاده احتمالی از علوم اجتماعی توسط پنتاگون، پیمانکاران فرعی آن و مجتمع نظامی-صنعتی گسترده تر ایجاد می کند. این نگرانیها از احتمال استفاده از دادههای علوم اجتماعی برای هدف قرار دادن دشمنان مظنون برای ترور گرفته تا عدم شفافیت در مورد برنامه تا مشکلات اخلاقی ناشی از انسانشناسی میدان نبرد متغیر است. همانطور که فرانتس بواس (بنیانگذار انسان شناسی آمریکایی) در سال 1919 در پاسخ به انسان شناسانی که در طول جنگ جهانی اول کار جاسوسی انجام می دادند، بسیاری از آنها تعجب می کنند که آیا همکاری در زمان جنگ در پروژه های نظامی مخفیانه "به شیوه ای غیرقابل بخشش علم را فاحشه می کند".
Aیک مفهوم، زمین انسان چیزهای زیادی را در مورد جهان بینی پنتاگون آشکار می کند. این اصطلاح مردم را به عنوان سرزمینی برای تسخیر نشان می دهد، گویی که انسان های گوشتی و خونی یک منظره ژئوفیزیکی هستند. سخنان اخیر سرهنگ دوم ارتش ایالات متحده ادوارد ویلاکرس را در نظر بگیرید، که رهبری یک تیم زمین انسانی در عراق را بر عهده دارد و هدف آن این است که «به رهبری تیپ کمک کند تا بعد انسانی محیطی را که در آن کار می کند، درک کند، درست مانند یک تحلیلگر نقشه به آنها کمک کنید پل ها، رودخانه ها و چیزهایی از این قبیل را درک کنند.» این زبان تسخیر است: مردم را به چیز تبدیل می کند.
ریشههای ارتجاعی زمینهای انسانی دستکم به 40 سال میرسد که کمیته بدنام فعالیتهای غیرآمریکایی مجلس نمایندگان (HUAC) گزارشی در سال 1968 منتشر کرد که در آن پلنگهای سیاه و سایر گروههای شبهنظامی را به عنوان دشمنان دولت معرفی میکرد. این گزارش با عنوان «حامیان جنگ چریکی در ایالات متحده» شامل ضمیمهای بود که بیان میکرد: «جنگ چریکی سنتی...[] توسط نیروهای نامنظم انجام میشود، که تقریباً همیشه سلاحهای ضعیف و پشتیبانی لجستیکی را به طور کلی دفع میکنند، اما توانایی به دست گرفتن و حفظ ابتکار عمل را از طریق کنترل برتر بر زمین انسانی داشته باشد.» مفهوم واضح بود: خنثی کردن «حامیان جنگ چریکی» مانند پلنگهای سیاه به دولت ایالات متحده نیاز دارد که کنترل جمعیت شهری را در دست بگیرد.
در همان گزارش، HUAC پیشنهاد کرد که ناآرامیهای شهری ممکن است مستلزم این باشد که رئیسجمهور یک «اورژانس امنیت داخلی» اعلام کند که قانون امنیت داخلی 1950 را مجاز میکند که اجازه بازداشت مظنونان جاسوسی یا خرابکاران را میدهد. (بسیاری از قانون در دهه 1970 لغو شد، اما برخی از عناصر در قانون PATRIOT احیا شدند.)
زمین انسانی دوباره در آن ظاهر شد جنگ برای شهرهاکتابی است که توسط رابرت ماس، روزنامهنگار راستگرا در سال ۱۹۷۲ منتشر شد. در دهه 1972 ماس ویرایش کرد گزارش خارجی، یک مجله محرمانه وابسته به اکونومیست که مکرراً شایعات پرحاشیه سازمان های اطلاعاتی سراسر جهان را منتشر می کرد. (طبق گزارش ها، حداقل یکی از کتاب های ماس توسط سیا به عنوان تبلیغات طرفدار پینوشه تأمین مالی شده است.) ماس نیز مانند HUAC، تهدید «چریک های شهری» مختلف، از جمله پلنگ های سیاه، دانشجویان جامعه دموکراتیک، و شورشیان آمریکای لاتین را مورد بررسی قرار داد. زمین های انسانی با اشاره به دومی ظاهر شد: «شکست چریک های روستایی در جلب حمایت دهقانان در مقیاس بزرگ در بیشتر مناطق نیز در دیدگاه تحریف شده آنها از پتانسیل سیاسی دهقانان و ناتوانی آنها در مطالعه انسان نمایان شد. زمین …. کمپین بداندیشانه چه گوارا در بولیوی نمونه عالی این کمبودها بود. باز هم، زمین انسان با کنترل اجتماعی مرتبط بود.
پس از یک وقفه، در سال 2000، زمانی که سرهنگ بازنشسته ارتش ایالات متحده، رالف پیترز، مقاله ای تأثیرگذار با عنوان «زمین انسانی عملیات شهری» نوشت، زمین های انسانی دوباره ظاهر شد. در آن، او استدلال کرد که این «معماری انسانی» یک شهر، «زمین انسانی آن ... مردم، مسلح و خطرناک، مراقب فرصتهای قابل بهرهبرداری، یا التماس برای محافظت از آنها هستند که موفقیت یا شکست مداخله را تعیین میکنند. " او گونهشناسی شهرها («سلسله مراتبی»، «چند فرهنگی» و «قبیلهای») و چالشهایی را که هر یک برای نیروهای نظامی فعال در آنجا ایجاد میکنند، توصیف کرد: «مرکز ثقل در عملیات شهری هرگز یک کاخ ریاستجمهوری یا یک استودیوی تلویزیونی نیست. یک پل یا یک پادگان همیشه انسان است.»
پیترز سالها از نسخه خونین تز 1967 ساموئل هانتینگتون «برخورد تمدنها» حمایت میکرد: «صلح وجود نخواهد داشت...». نقش بالفعل نیروهای مسلح ایالات متحده این خواهد بود که جهان را برای اقتصاد ما ایمن نگه دارند و برای تهاجم فرهنگی ما باز نگه دارند. برای این اهداف، ما به اندازه کافی کشتار خواهیم کرد. ما در حال ساختن یک ارتش مبتنی بر اطلاعات هستیم تا این کشتار را انجام دهیم... بیشتر هنر نظامی ما شامل دانستن بیشتر از دشمن نسبت به خودش، دستکاری داده ها برای اثربخشی و کارایی، و انکار مزایای مشابه برای مخالفانمان است.
همانطور که ایده های پیترز شروع به گردش کرد، دیگران به تدریج زمین انسانی را پذیرفتند. از زمان انتشار مقاله او در زمینه زمین انسانی، ده ها مامور اطلاعاتی، تحلیلگران نظامی، مقامات پنتاگون، کارشناسان و خبرنگاران این اصطلاح را پذیرفته اند.
در سال 2006 جاکوب کیپ و همکارانش از FMSO با طرح طرحی برای HTS در مجله، این ایده را یک قدم فراتر بردند. بررسی نظامی. به گفته کیپ، کاپیتان ارتش ایالات متحده دان اسمیت اجرای HTS را از ژوئیه 2005 تا اوت 2006 به منظور درک بهتر افرادی که نیروهای ما در میان آنها فعالیت می کنند و همچنین ویژگی های فرهنگی و تمایلات دشمنانی که اکنون با آنها مبارزه می کنیم، رهبری کرد.
Iدر اوایل سال 2007، FMSO با شرکت بریتانیایی BAE Systems قرارداد بست تا شروع به استخدام دانشمندان علوم اجتماعی برای سمتهای «تحلیلگر فرهنگی» و «تحلیلگر مطالعات منطقهای» در تیمهای زمینهای انسانی کند. (بعداً، MTC Technologies و Wexford Group، بخشی از CACI، اعضای تیم را نیز استخدام کردند.) به گفته یکی از اعضای سابق تیم، BAE Systems پیمانکار مسئول وظایف اداری و آموزش HTS است. اعضای تیم های زمین انسانی توسط BAE Systems استخدام می شوند. از نظر فنی، آنها پیمانکاران فرعی ارتش هستند و به همین ترتیب، آنها مشمول قانون یکسان عدالت نظامی نیستند، همانطور که کارمندان بلک واتر در عراق مشمول قانون نیستند.
مصاحبه عضو تیم Human Terrain با مردان در طول عملیات جستجو و محاصره در افغانستان، ژوئن 2007-عکس از وزارت دفاع ایالات متحده
|
طرفداران HTS، مانند سرهنگ جان آگوگلیا، اصرار دارند که این تیمها «بسیار مفید هستند تا به فرماندهان در زمین درک الگوهای فرهنگی تعامل، تفاوتهای ظریف نحوه تعامل با آن گروههای فرهنگی در زمین را بدهند». با این حال، توصیف کیپ از HTS نشان میدهد که هدف این برنامه فراتر از تسهیل رویاروییهای بین فرهنگی است: این برنامه برای بهبود «جمعآوری» و «کاربرد عملیاتی» «دانش جمعیت محلی» - دادههای خاص منطقهای در مورد رهبری سیاسی، طراحی شده است. گروه های خویشاوندی، نظام های اقتصادی و تولیدات کشاورزی. علاوه بر این، کیپ و همکارانش فرآیندی را توصیف میکنند که طی آن این اطلاعات به یک پایگاه داده مرکزی قابل دسترسی برای سایر سازمانهای دولتی ایالات متحده از جمله، احتمالاً، سیا ارسال میشود. علاوه بر این، «پایگاههای اطلاعاتی در نهایت به دولتهای جدید عراق و افغانستان داده میشود تا آنها را قادر به اعمال حاکمیت کاملتر بر قلمرو خود کنند». تیمهای زمین انسانی به فرماندهان تیپ «اقلام قابل تحویل» مانند «پایگاه اطلاعاتی قومی و اجتماعی-فرهنگی کاربرپسند منطقه عملیاتی که میتواند نقشههای دادهای که ویژگیهای قومنگاری یا فرهنگی خاص را نشان میدهد، در اختیار فرمانده قرار دهد.»
به گفته زنیا هلبیگ، عضو سابق تیم زمین های انسانی، تیم ها از بسته نرم افزاری توسعه یافته توسط Mitre Corporation به نام Mapping Human Terrain (MAP-HT) استفاده می کنند. کیپ و همکارانش MAP-HT را به عنوان یک پایگاه داده و ابزار ارائه خودکار توصیف کردند که به تیم ها اجازه می دهد تا داده های فرهنگی را از صدها دسته جمع آوری، ذخیره، دستکاری و ارائه کنند. توجیه بودجه وزیر دفاع در سال 2007، MAP-HT را به عنوان "وسیله ای برای فرماندهان و بخش های عملیات پشتیبانی آنها برای جمع آوری داده ها در مورد زمین انسانی، ایجاد، ذخیره و انتشار اطلاعات از این داده ها، و استفاده از اطلاعات به دست آمده به عنوان عنصری از نبرد توصیف می کند. قدرت." همچنین 4.5 میلیون دلار برای MAP-HT بین سال های 2007 و 2009 اختصاص داده است.
دکتر دیوید کیلکلن، دانشمند علوم اجتماعی (راست)، مشاور ضد شورش ژنرال پترائوس، به افسران ارتش ایالات متحده مشاوره می دهد، ژوئن 2007-عکس از ارتش ایالات متحده
|
حامیان HTS به طور غیرقابل قبولی استدلال کرده اند که چنین پایگاه داده ای لزوما برای هدف قرار دادن عراقی ها یا افغان ها استفاده نمی شود. در یک مصاحبه رادیویی، یک معمار HTS اظهار داشت: «هدف این برنامه این نیست که بازیگران بد را شناسایی کند. ارتش یک دستگاه اطلاعاتی کامل دارد که برای ارائه این اطلاعات به آنها طراحی شده است. این اطلاعاتی نیست که آنها از دانشمندان علوم اجتماعی نیاز دارند.» او ادعا کرد که دانشمندان علوم اجتماعی HST «مقدار مشخصی اختیار» در مورد دادهها دارند، در حالی که هیچ مدرکی مبنی بر وجود تدابیری برای جلوگیری از استفاده دیگران از آن علیه خبرچینها ارائه نمیدهند. هنگامی که از او در مورد عدم نظارت مستقل پرسیده شد، او پاسخ داد: «ما می خواهیم یک هیئت مشاوران تشکیل دهیم. با این حال، در حال حاضر، این برنامه اثبات مفهوم است…. [من] یک برنامه دائمی نیستم. این یک آزمایش است.»
ممکن است آزمایشی بدون ضمانتهای اخلاقی اولیه اضافه شود، زیرا کیپ خاطرنشان میکند که «[برای] اطمینان از اینکه هر دادهای که از طریق HTS به دست میآید به طور غیرضروری محدود یا غیرقابل دسترس برای تعداد زیادی از سربازان و غیرنظامیان که به طور معمول در عملیاتهای ثبات درگیر هستند، غیرقابل دسترس نمیشود. اطلاعات و پایگاههای دادهای که توسط HTS جمعآوری شده است، طبقهبندی نشده خواهند بود» و احتمالاً برای استفاده توسط سیا، تیمهای عملیات ویژه، پلیس عراق، دولت افغانستان یا پیمانکاران نظامی در دسترس هستند - هر یک از آنها ممکن است از دادهها برای اهداف شرورانه استفاده کنند. یک پایگاه داده دقیق HTS می تواند به راحتی برای هدف قرار دادن شورشیان و هواداران مظنون به کار گرفته شود. برای کمپین های تبلیغاتی سفارشی که برای ترساندن عراقی ها و افغان ها برای پذیرش کنترل خارجی طراحی شده اند. برای انتخاب رهبران محلی برای یک سیستم حکومت غیرمستقیم؛ یا برای ماموریت های پلیس امپراتوری در کشورهای اشغالی.
Pبودجه های آنتاگون نشان دهنده تعهد فزاینده به کسب "دانش فرهنگی" است. در نتیجه، مهندسان، ریاضیدانان و دانشمندان کامپیوتر علاقه شدیدی به زمینهای انسانی برای مدلسازی، شبیهسازی و برنامههای بازی نشان دادهاند.
از جمله بری سیلورمن، استاد مهندسی دانشگاه پنسیلوانیا، که در آخرین عنوان مقاله خود به صراحت می پرسد: «داده های زمین انسانی – با آن چه کنیم؟» سیلورمن در خط مقدم تلاشها برای توسعه برنامههای مدلسازی رفتار کامپیوتری طراحیشده برای ارائه بینشی به انگیزههای تروریستها و شبکههای آنها بوده است و امیدوار است که دادههای HTS را در این برنامهها ادغام کند. به گزارش مجله مهندسی IEEE Spectrumشبیهسازی سیلورمن، ادغام بسیار پیچیدهای از بیش از 100 مدل و نظریه از انسانشناسی، روانشناسی و علوم سیاسی است که با دادههای تجربی برگرفته از تحقیقات، بررسیها و آزمایشهای میدانی علوم پزشکی و اجتماعی ترکیب شده است. هدف این است که پیشبینی کنیم بازیگران مختلف - «یک تروریست، یک سرباز یا یک شهروند عادی» - ممکن است به «یک تفنگ به صورت نشانهرفته، یک تکه شکلات که توسط یک سرباز پیشنهاد میشود…» واکنش نشان دهند. [سیلورمن] اکنون یک جامعه کوچک متشکل از 15,000 عامل رهبر و پیرو را شبیه سازی می کند که به صورت قبایلی سازماندهی شده اند، که بر سر منابع دعوا می کنند.
در قلب شبیهسازیهای سیلورمن، «عملکردهای تعدیلکننده عملکرد» است که نشاندهنده «استرسهای فیزیکی مانند دمای محیط، گرسنگی، و مصرف مواد مخدر» است. منابعی مانند زمان، پول و مهارت؛ نگرش هایی مانند دیدگاه اخلاقی، احساسات مذهبی و تعلقات سیاسی؛ و تمایلات شخصیتی مانند پاسخ به فشار زمان، حجم کاری و اضطراب. چنین اطلاعاتی ممکن است برای تنظیم دقیق کمپین های تبلیغاتی و تکنیک های جنگ روانی مورد استفاده قرار گیرد.
سیلورمن ادعاهای بزرگی در مورد کاربرد بالقوه داده های HTS برای پروفایل انسانی دارد، اگرچه ظاهراً هنوز به آن دست نیافته است. مجموعه دادههای HT منبع ارزشمندی هستند که به ما در زمینه M&S رفتار انسانی [مدلسازی و شبیهسازی] این امکان را میدهند تا به شکل واقعیتر جناحها و رهبران و پیروان آنها را معرفی کنیم.»
به طور مشابه، یک تیم تحقیقاتی دارتموث آزمایشگاهی برای زمین انسانی ایجاد کرده است که بر روی "علم و فناوری پایه برای مدلسازی، نمایش، استنتاج و تحلیل رفتارهای فردی و سازمانی تمرکز دارد." این شامل یک مهندس، یک ریاضیدان و یک دانشمند کامپیوتر است که در «مدلسازی، شبیهسازی و پیشبینی مقاصد متخاصم»، «تحلیل شبکه اجتماعی پویا» و «کشف روابط و سازمانهای پنهان» تخصص دارند. پنتاگون به اعضای گروه دارتموث کمک مالی اعطا کرد تا «الگوریتم بازی متخاصم پویا» (DAGA) را برای «پیشبینی نحوه واکنش افراد یا گروهها به تعاملات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی…» اعطا کنند. DAGA میتواند ارزیابی کند که چگونه لفاظیهای رهبران مذهبی همراه با قتل اخیر رهبران نظامی رادیکال توسط متحدان، و درک رشد اقتصادی بالقوه میتواند باعث تغییر در حمایت از رهبری میانهرو یا رادیکال شود.
در حال حاضر طیف گسترده ای از پروژه های شبیه سازی زمان جنگ در حال توسعه هستند، از جمله "محیط مصنوعی برای تجزیه و تحلیل و شبیه سازی" دانشگاه پوردو، که طبق گفته سیم مجله، میتواند «اخبار فوری، دادههای سرشماری، شاخصهای اقتصادی، و رویدادهای اوج را به همراه اطلاعات اختصاصی مانند اطلاعات نظامی به صورت واقعی جمعآوری کند. مدلهای کامپیوتری عراق و افغانستان پیشرفتهترین و پیچیدهترین مدلها هستند. هر کدام حدود پنج میلیون گره جداگانه دارد که نشان دهنده نهادهایی مانند بیمارستان ها، مساجد، خطوط لوله و مردم است. داده های HTS را می توان در این مدل کامپیوتری گنجاند.
آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی پیشنهادهایی را برای برنامههای مدلسازی درخواست کرده است و یکی پیشنهاد میکند که «محققان باید دادههای فرهنگی، انگیزشی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی را بررسی کنند تا مشخص کنند آیا مدلهای ریاضی و آماری وجود دارد که میتواند برای پیشبینی شکلگیری فعالیتهای تروریستی استفاده شود یا خیر. هدف، تعیین مجموعهای از اقدامات است که میتوانند بر رفتارهای علت اصلی تأثیر بگذارند و فرهنگی را پرورش دهند که از توسعه فعالیتهای مجرمانه حمایت نمیکند.» نیروی دریایی پیشنهادهایی را برای ابزار شبیهسازی «مدلسازی رفتاری انسانی، اجتماعی و فرهنگی» شبیه یک بازی ویدیویی درخواست کرده است: «ما به دنبال ایدههای نوآورانهای هستیم که قدرت بازیهای رایانهای چندرسانهای پیشرفته (مانند «بازیهای سیم کارت») را بررسی کرده و از آن بهرهبرداری کند. ... [ترکیب] بهترین روشهای صنعت بازیهای ویدیویی، از جمله کنترلهای بصری، داستانگویی، بازخورد کاربر... ویرایش سناریو، و گرافیک و صدا با کیفیت بالا.»
این برنامهها بر مدلسازی و شبیهسازی تمرکز دارند، اما تصور اینکه در آینده نزدیک، عوامل ممکن است از نمایههای فرهنگی برای هدف قرار دادن پیشگیرانه شورشیان یا افراطگرایان احتمالی آماری (و نه واقعی) در عراق، افغانستان، پاکستان یا سایرین استفاده کنند، دشوار نیست. کشورهایی که به عنوان پناهگاه تروریست ها شناخته می شوند.
برخی از مقامات پنتاگون قبلاً بررسی چنین برنامه هایی را آغاز کرده اند. در فوریه 2007 یک ارائه پاورپوینت با مصور خیره کننده منتشر شد که به طور واضح "نیاز به "نقشه برداری از زمین انسانی" در سراسر زنجیره کشتار ... برای GWOT [جنگ جهانی علیه ترور] را بیان می کرد. این ارائه (توسط جیمز ویلکاکس دستیار معاون وزیر دفاع) اشاره می کند که "گاهی اوقات ما دشمن را شناسایی می کنیم، اما ... راه حل ضربتی کافی/مناسب به موقع نداریم"، که نشان می دهد حداقل یکی از مقامات ارشد پنتاگون چنین اطلاعاتی را بالقوه مفید می بیند. سلاح
Hداده های TS و HTS ممکن است عملکردهای مختلفی را به طور همزمان انجام دهند. تصاویر یک ضد شورش «ملایمتر» ممکن است به عنوان تبلیغاتی برای مخاطبان آمریکایی مخالف عملیات نظامی در عراق و افغانستان باشد، تبلیغاتی که به ما امکان میدهد در جنگ بجنگیم و همچنان احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم. کمپینهای روابط عمومی که پرسنل HTS را بهعنوان قهرمانان نجاتبخش به تصویر میکشند، ممکن است دانشمندان جوانی را که امیدوار به انجام کارهای خوب در جهان هستند، جذب کند – نه بر خلاف کارمندان دولت استعماری که یک قرن پیش «بار مرد سفیدپوست» را به دوش میکشیدند. اطلاعات جمعآوریشده توسط HTSها ممکن است به یک پایگاه داده برای استفاده در هدف قرار دادن شورشیان مشکوک برای ترور وارد پایگاه داده شود. ممکن است عوامل از داده های HTS برای طراحی کمپین های تبلیغاتی استفاده کنند. در نهایت، دادههای HTS ممکن است به ایجاد برنامههای شبیهسازی و مدلسازی کمک کند، که میتوان از آن برای نمایهسازی دشمنان تصوری با استفاده از احتمال آماری استفاده کرد. هر یک از این سناریوها سوالات جدی را در مورد مناسب بودن دانشمندان اجتماعی جاسازی شده ایجاد می کند.
نگرانیها در مورد این برنامه باعث شده است که منتقدان اقدامات چشمگیری را انجام دهند. در آگوست 2007 گروهی از دانشمندان علوم اجتماعی شبکه انسان شناسان نگران را ایجاد کردند. این گروه پیش نویس تعهد عدم مشارکت در ضد شورش را تهیه کرد که صدها انسان شناس در چند ماه گذشته آن را امضا کردند. علاوه بر این، هیئت اجرایی انجمن مردمشناسی آمریکا - بزرگترین سازمان حرفهای انسانشناسی در ایالات متحده - بیانیهای صادر کرد که HTS را «کاربرد غیرقابل قبول تخصص انسانشناسی» خواند.
دلیلی برای نگرانی وجود دارد. همانطور که در بالا ذکر شد، برخی از حامیان ارتباطات صریح بین HTS و CORDS/Phoenix ایجاد کردهاند. به گفته خبرنگار تحقیقی داگلاس ولنتاین (نویسنده کتاب برنامه ققنوسفینیکس یک پایگاه داده رایانهای را ارائه میکند که نرمافزار MAP-HT را که در بالا توضیح داده شد به ذهن میآورد: «فنیکس با ظهور سیستم اطلاعات زیرساخت ویت کنگ بهبود یافت. [در ژانویه 1967] ستاد اطلاعات ترکیبی اسامی 3000 VCI [ویت کنگ] (که با دست در میزهای پوشش منطقه مونتاژ شده بودند) را به رایانه IBM 1401 در بخش نظم سیاسی مرکز اطلاعات ترکیبی تغذیه کرد. در آن زمان، دوره لیست سیاه کامپیوتری آغاز شد... VCIIS اولین برنامه از یک سری برنامه های کامپیوتری شد که برای تبرئه تلاش های جنگی خطاهای انسانی و مدیران جنگ از مسئولیت فردی طراحی شده بودند.
پرسنل ایالات متحده دادههای جامعی را برای هدفیابی جمعآوری کردند: «VCIIS اطلاعاتی را در مورد مرزهای VCI، مکانها، ساختارها، نقاط قوت، شخصیتها و فعالیتها جمعآوری کرد. [این] شامل داده های خلاصه در هر VCI ثبت شده در دسته های زیر است: نام و نام مستعار. آیا او «آزاد است» یا نه؛ جنسیت، تاریخ تولد و محل تولد؛ منطقه عملیات؛ موقعیت حزبی؛ منبع اطلاعات؛ تاریخ دستگیری؛ چگونه خنثی شد مدت محکومیت؛ محل بازداشت؛ تاریخ انتشار؛ و سایر اطلاعات بیوگرافی و آماری، از جمله عکس و اثر انگشت، در صورت وجود…. تحلیلگران فونیکس [میتوانستند] فوراً به دادهها دسترسی داشته باشند و به آنها ارجاع دهند، سپس تصمیم بگیرند که چه کسی پاک شود.
در نتیجه، بین سالهای 1967 و 1972، بیش از 26,000 نفر از جمله بسیاری از غیرنظامیان «پاکشده» شدند. این تاریخ در هیچ کجا در تصویر جیکوب کیپ از HTS به عنوان "CORDS برای قرن بیست و یکم" ذکر نشده است، با این حال تاریخ به خطرات بالقوه پایگاه داده های رایانه ای ضد شورش اشاره می کند.
برخی در حال حاضر خواستار تغییر هستند. گزارشهای معتبری درباره مشکلاتی که HTS را درگیر کرده است، از جمله اهداف از دست رفته استخدام، آموزش ناکارآمد، و فلج کردن مسائل سازمانی ظاهر شده است. زنیا هلبیگ، عضو سابق تیم زمین های انسانی، علناً از این برنامه انتقاد کرده و ادعا کرده است که در طول چهار ماه آموزش هیچ بحث اخلاقی در مورد آسیب احتمالی که ممکن است متوجه عراقی ها یا افغان ها شود یا اهمیت رضایت آگاهانه داوطلبانه وجود نداشته باشد. علاوه بر این، هلبیگ ادعا می کند که «بزرگترین مشکل HTS ناامیدی خودش است. این برنامه برای استخدام هر کسی یا هر چیزی که از راه دور در رده «آکادمیک»، «علوم اجتماعی»، «کارشناس منطقهای» یا «دکتری» قرار میگیرد ناامید است، که منجر به بیکفایتی شده است.» (از بین سه دکترای انسان شناسی که به تیم ها اختصاص داده شده است، هیچ کدام تخصص منطقه ای مناسبی ندارند و هیچ کدام به زبان عربی صحبت نمی کنند.) به گفته Helbig، BAE Systems (پیمانکار اصلی HTS)، بیشتر به فکر سود است تا آموزش کافی برای اعضای تیم. توصیف او از ناتوانی فاحش و ضایعات مربوط به عملیات BAE Systems در نزدیکی فورت لیونورث، کانزاس نشان میدهد که این شرکت درگیر سودجویی در جنگ است. منبع دیگری (به شرط ناشناس ماندن) خشم خود را از استفاده بیش از 60 میلیون دلار از وجوه مالیات دهندگان برای یک برنامه محکوم کرد.
در آینده، مورخان ممکن است این سوال را مطرح کنند که چرا انسان شناسان - که در طول قرن گذشته مفهوم فرهنگ مدرن را توسعه دادند، قوم گرایی غربی را در قالب های مختلف آن نقد کردند و آموزش را ابداع کردند - تصمیم گرفتند به عنوان متخصصان جاسازی شده در یک جنگ مشکوک و بی پایان ثبت نام کنند. قانونی بودن آنها ممکن است تعجب کنند که چرا مردم شناسان شروع به جمع آوری داده ها در مورد عراقی ها و افغان ها به عنوان یک روش ترجیحی برای تعامل عملی در دنیای واقعی کردند. آنها ممکن است بپرسند که چرا در زمانی که اکثریت در ایالات متحده، عراق و افغانستان خواستار خروج نیروهای ایالات متحده بودند، مردم شناسان از اشغالی حمایت کردند که منجر به کشته شدن صدها هزار غیرنظامی شد.
تا جایی که HTS تکنیک ها و مفاهیم علوم اجتماعی را در حمایت از فتح و حکومت غیرمستقیم عرضه می کند، شایسته رد است. تا جایی که HTS ممکن است برای جمع آوری اطلاعات یا هدف قرار دادن دشمنان مشکوک برای ترور به کار گرفته شود، این برنامه مستحق حذف است – و دوره ای از تأمل هوشیارانه در مورد فقیر شدن فکری و اخلاقی علوم اجتماعی آمریکا امروز.
Z