روز چهارشنبه آرژانتین پیش فرض برای دومین بار در 13 سال گذشته، با نادیده گرفتن حکم دادگاه ایالات متحده و گروه کوچکی از بنیادگرایان مالی به رهبری پول سینگر، غول صندوق های تامینی چند میلیاردر دست راستی، به بدهی دولتی خود پرداخت. نیازی به گفتن نیست که اکثر تحلیلگران جریان اصلی در حال حاضر به دروغگویی های معمولی دست می زنند و ما معتقدیم که دولت پوپولیستی آرژانتین و سوءمدیریت اقتصادی آن مقصر این نتیجه هستند. در حالی که دفاع از آرژانتین فایده ای ندارد نخبگان سیاسی فاسد در اینجا، ارائه اصلاحی بسیار مورد نیاز برای این روایت اصلی خسته بسیار مهم است.
اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که علیرغم اتهامات مکرر کرکس ها مبنی بر بی احترامی آرژانتین به احکام دادگاه های ایالات متحده، تمایل آرژانتین برای پرداخت بدهی های خود زیر سوال نمی رود. کشور دارد به طور قابل اعتمادی متعهد است از زمانی که بار بدهی ناپایدار خود را در پی نکول تاریخی خود در سال 2001 بازسازی کرد، با بیش از 93 درصد از دارندگان اوراق قرضه جدید در سال های 2005 و 2010، خود را به بازپرداخت وام دهندگان خارجی خود پرداخت. بانک نیویورک ملون به تعهدات خود - به طور کامل و به موقع. تمایل به پرداخت به سادگی یک مسئله نیست.
بنابراین اگر آرژانتین مایل به پرداخت است و در واقع با انتقال پول به طلبکاران خود به تعهدات خود عمل کرده است، چرا در حال حاضر نکول در نظر گرفته می شود؟ مشکل این است که بانک نیویورک، مانند همه موسسات مالی، تحت دستورات بود قاضی گریسا دادگاه منطقه ای جنوب نیویورک هیچ یک از وجوه نقد آرژانتین را به مدعیان خود منتقل نکند، مگر اینکه دولت ابتدا به گروه کوچکی از طلبکاران به اصطلاح "حفظ شده" که از زمان اولیه به طور خستگی ناپذیر از کشور برای بازپرداخت کامل شکایت کرده اند پرداخت کند. پیش فرض 2001 دور از بودن بی میل برای پرداخت، دستورات دادگاه ایالات متحده بنابراین آرژانتین را ترک کرد ناتوان صرفاً به این دلیل که طلبکاران آن نمی توانند پرداخت خود را دریافت کنند، پرداخت کند.
بنابراین رئیسجمهور فرناندز وقتی گفت که نمیتوان گفت که آرژانتین در وضعیت پیشفرض قرار دارد، کاملاً اشتباه نمیکرد و «آنها باید اصطلاح جدیدی اختراع کنند تا تعریف کنند چه اتفاقی دارد میافتد». لحظاتی پس از بیان این کلمات، هشتگ جدیدی در توییتر شروع به کار کرد: #گسل غمگین. در واقع به نظر می رسد که این اصطلاح بسیار نزدیکتر به آنچه واقعاً در حال وقوع است نزدیک است.
با این حال، مشکل عمیقتر پشت GrieFault به این واقعیت خلاصه میشود که آرژانتین نه تنها با یک گروه از دارندگان اوراق قرضه، بلکه با دو گروه مواجه است: اول، گروهی از «صاحبان بورس» که از زمان بازسازی، روابط خوبی با آنها داشتهاند. و سپس گروه طلبکاران "حفظ شده"، عمدتا صندوق سرقت، که از پذیرش شرایط معامله امتناع کرد و برای بازپرداخت کامل صبر کرد. در ماه ژوئن، حکم گریسا باعث شد که آرژانتین نتواند به دارندگان اوراق قرضه مبادلهای خود پرداخت کند، در صورتی که در ابتدا وجوه نگهداشته شده (یعنی کرکسها) را پرداخت نکند.
حکم گریسا تنها 1.5 میلیارد دلار از مطالبات را تحت تأثیر قرار می دهد، که آرژانتین از نظر فنی قادر به پرداخت آن بدون مشکل جدی است. با این حال، مشکل این است که دولت کشور طبق قوانین داخلی موظف است به اصطلاح حقوق بر پیشنهادات آینده یا بند RUFO که در اوراق قرضه بازسازی شده. این بند مانع از آن می شود که دولت شرایط بهتری را نسبت به طلبکاران مبادله ای خود به سهامداران ارائه دهد. به عبارت دیگر، اگر آرژانتین قرار بود تحت فشار حکم گریسا، معامله بهتری به نگهبانان بدهد، باید همان معامله را به آنها پیشنهاد دهد. تمام طبق محافظهکارانهترین تخمینهای دولت، از طلبکاران آن - احتمالاً ۱۲۰ میلیارد دلار مطالبات اضافی را ایجاد میکند.
با رکود اقتصادی این کشور و کاهش ذخایر ارزی آن به 30 میلیارد دلار، چنین ادعاهایی به طور کامل بر امور مالی آرژانتین غلبه می کند و منجر به نکول بسیار شدیدتر از وضعیت فعلی می شود، که تنها 539 میلیون دلار فوق الذکر را تحت تاثیر قرار می دهد. 30 ژوئن و مهلت آن در روز چهارشنبه به پایان رسید. به عبارت دیگر، آرژانتین با امتناع از پرداخت وجوه کرکس و تلاش با حسن نیت برای انجام تعهدات خود در قبال دارندگان اوراق قرضه اندکی معقول تر، می توان گفت که آرژانتین بیش از پل سینگر یا قاضی گریسا متعهد به جلوگیری از نکول است. به عبارت دیگر، آرژانتین شریک تجاری بهتری در اینجاست.
در مقابل، صندوق های کرکس، طالبان مالی جهانی را تشکیل می دهند. بر خلاف بسیاری از دارندگان اوراق قرضه مبادله ای آرژانتین، کرکس ها در ابتدا هرگز طلبکار مناسبی برای این کشور نبودند. آنها یک دلار به آرژانتین وام ندادند. در عوض، آنها اوراق قرضه مضطرب آن را در بازار ثانویه صرفاً به قیمت دلار خریداری کردند. انجام این کار آسان بود، زیرا در اواخر سال 2001، بسیاری از دارندگان اوراق قرضه آرژانتین سرمایه گذاران خرد بودند، از جمله بازنشستگان در ایتالیا، آلمان و ژاپن. بسیاری از این سرمایه گذاران خرده ناامید که از چشم انداز از دست دادن پس انداز زندگی خود وحشت داشتند، اوراق قرضه خود را به صندوق های تامینی وال استریت با قیمت های بسیار کاهش یافته در پی نکول فروختند.
اکثریت این صندوق های تامینی متعاقباً قرارداد بازسازی سال 2005 را پذیرفتند. پس از خرید اوراق قرضه به مبلغ کمتر از 15 (بعضی ها می گویند 6 سنت) بر دلار، آنها را برای 30 سنت تغییر ساختار دادند - که در این فرآیند سود قابل توجهی را برای سفته بازان به ارمغان آورد. علاوه بر این، این معامله شامل تعدادی شیرین کننده برای مشوق مشارکت بالای سرمایه گذاران بود. مهمتر از همه، اوراق قرضه جدید با به اصطلاح ضمانت تولید ناخالص داخلی همراه شد، که به این معنی است که دارندگان اوراق قرضه مبادله ای بازده بیشتری دریافت می کنند اگر رشد آرژانتین از یک آستانه خاص فراتر رود. با رشد ثابت 7 تا 9 درصدی این کشور بین سالهای 2001 و 2008، دارندگان اوراق قرضه مبادلهای سود بادآوردهای داشتند.
اما برای برخی حتی این کافی نبود. به رهبری سینگر، صندوق های کرکس - درست به نام - رفتار فرصت طلبانه تری نسبت به دارندگان اوراق قرضه مبادله ای از خود نشان دادند: آنها به سادگی همه چیز را می خواستند..البته، تقاضا برای 100 سنت دلار در ابتدا کاملاً غیر واقعی بود، اما با تعقیب آرژانتین در سراسر جهان در یک دهه گذشته، آن را به دادگاه در کشورهای مختلف کشانده و سعی در طرح ادعای دارایی های خارجی آن، از جمله سفارتخانه های آن داشت. و حتی هواپیمای ریاستجمهوری، کرکسها تلاش زیادی کردهاند تا حد امکان عقبنشینی کنند - تا کنون ناموفق.
در اواخر سال 2012، عوامل پل سینگر زمانی که برای مدت کوتاهی به موفقیت نزدیک شدند، به نظر می رسید موفق به پیوست شد کشتی پرچمدار نیروی دریایی آرژانتین، لا Libertad، در غنا، نگه داشتن باج کشتی تا بازپرداخت کامل و تقریباً به راه انداختن یک بحران بین المللی زمانی که ملوانان کشتی جنگی پس از اینکه اجازه خروج از بندر را دریافت نکردند، تفنگ های خودکار را به سمت مقامات بندر غنا زدند. ظاهراً، به جز روش های مافیایی آشکار، هیچ وسیله ای برای کرکس ها افراطی نیست. با این حال، حکم گریسا از هر یک از روش های قبلی در وحشیگری پیشی گرفت. جوزف استیگلیتز: «ما بمبهای زیادی را در سرتاسر جهان پرتاب کردهایم گفت:، "و این آمریکاست که بمبی را به سیستم اقتصادی جهانی پرتاب می کند."
از نظر برخی، انکار صریح حکم گریسا توسط آرژانتین ممکن است مانند یک شاهکار حیله گر دیگر سرپیچی از بدهکاران به نظر برسد. با این حال، ما نباید فریب اولین ظاهر را بخوریم. در حقیقت، دو نکول آرژانتین هرگز واقعاً مالی جهانی را هدف قرار ندادند. در حالی که نکول در سال 2001 بیشتر به مجموعه نامطمئن سرمایه گذاران خرده فروشی در اروپا آسیب زد (وال استریت قبلا اوراق قرضه خود را در اروپا رها کرده بود. مگا سوآپ رسوایی در اوایل همان سال)، جریان فعلی به شدت علیه زیرمجموعه بسیار کوچکی از سرمایهگذاران سفتهباز - یک جناح بهویژه بنیادگرای مالی جهانی که در تعقیب سود آنقدر بیرحمانه است که از آن ابایی ندارد، معطوف میشود. شکار کشورهای در حال توسعه بحران زده حتی در شرایطی که شهروندان آنها برای بازپرداخت بدهی های عمومی با نابسامانی اجتماعی گسترده روبرو هستند.
البته، آرژانتین کار درستی انجام داد و به این صندوقهای کرکس گفت که گم شوند - درست همانطور که با امتناع از پرداخت کامل بدهیهای خارجی ناپایدار خود در سال 2001، کار درست را انجام داد. پیروزی سینگر و همکارانش میتوانست سابقه فاجعهباری را رقم بزند. تغییر ساختار بدهی های خود را به شیوه ای منظم در بحران های آینده برای کشورهایی که به شدت بدهکار هستند (نه فقط آرژانتین) بسیار دشوارتر کرده اند. اما، حتی در شرایطی که باید تصمیم آرژانتین برای احراز مجدد حاکمیت اقتصادی خود را تحسین کنیم، مهم است که توجه داشته باشیم که نکول آنقدر که به نظر میرسد برای طلبکاران خارجی بد نیست. در واقع، در یک خاص تحلیل زیرکانهفلیکس سالمون، مفسر مالی، به طور قانعکنندهای استدلال کرده است که چگونه دارندگان اوراق قرضه و بستانکاران ذخایری مبادله میکنند. ایستاده برای به دست آوردن از GrieFault.
علاوه بر این، همانطور که من در این مورد بحث کردم یک ستون قبلیدولت آرژانتین در ماه های اخیر مجبور شده است به دنبال ایجاد روابط نزدیک با طلبکاران خارجی خود برای ارضای وابستگی ساختاری فزاینده این کشور به سرمایه خارجی باشد. از سال 2005، لفاظیهای تند دولت علیه مالی جهانی - بیش از همه کرکسها - با رویکرد سیاست عملگرایانه با هدف بازگرداندن تدریجی اعتماد سرمایهگذاران و دسترسی به بازارهای سرمایه بینالمللی همراه شده است. در حالی که ممکن است GrieFault برای چشمان ناآگاه و ناآگاه به عنوان یک گسست رادیکال دیگر با منطق مالی نئولیبرال جلوه کند، یک بررسی دقیق تر خلاف این را نشان می دهد: این دقیقاً در تلاشی برای حفظ روابط خوب با دارندگان اوراق قرضه بورس و جامعه مالی جهانی بود. به طور کلی، آرژانتین تصمیم گرفت از کرکس ها سرپیچی کند.
بسیاری از مردم عادی آرژانتین، که کاملاً از این واقعیت آگاه هستند و به طور فزاینده ای از بحران طولانی و عمیق اقتصادی در خانه ناامید شده اند، دیگر امید چندانی به راه حل های مرسوم ندارند - چه نئولیبرال و چه نئوپرونیست. "مهم نیست قاضی در شهر نیویورک باشد یا رئیس جمهور در آرژانتین." پورتنیو نقل شده است به عنوان گفتن من احساس می کنم که هیچ کدام به فکر مردم و آینده این کشور نیستند. گویی این افراد صاحب قدرت در مقابل ما شهروندان عادی می خندند.»
جروم روس محقق دکترای اقتصاد سیاسی بینالملل در مؤسسه دانشگاه اروپایی و سردبیر مؤسس است مجله ROAR.