جنبش کارگری بهتر است کمی جستجوی عمیق و سریع انجام دهد. اگرچه شکست در ویسکانسین پایان وحشتناک یک درام محلی است، برندگان شرکت امیدوارند که پیروزی خود را به فصل ابتدایی یک رمان ملی تبدیل کنند. جمله آغازین شاید اخیراً در سن دیگو و سن خوزه نوشته شده بود، جایی که رای دهندگان موافقت کردند که حقوق بازنشستگی اتحادیه ها را برای حل کسری بودجه، یک راه حل شرکتی که به ترتیب توسط یک شهردار جمهوری خواه و یک شهردار دموکرات حمایت می شود، کاهش دهند و به زودی در سطح ملی گسترش یابد.
نمی توان از پیامد وخیم این رویدادها غافل شد. نیروهای ضد اتحادیه فقط یک پیروزی بزرگ را جشن نمی گیرند، بلکه برای پیروزی های جدید سازماندهی می کنند. مگر اینکه جنبش کارگری نیروهای خود را به سرعت آموزش دهد و دوباره سازماندهی کند، زیان های اخیر به عنوان یک کاتالیزور برای شکست اتحادیه ها در مقیاس ملی عمل خواهد کرد که در دوران مدرن دیده نشده است. از آنجایی که رکود اقتصادی در حال افزایش است - و احتمالاً تشدید می شود - ثروتمندان همچنان همه تقصیرها را از خودشان دور می کنند و به سمت اتحادیه هایی که هدف نابودی قرار می گیرند، می اندازند.
کانزاس سیتی استار اخیراً نگاهی اجمالی به چالش های آینده اتحادیه ها ارائه کرده است:
"نبردهای آتی نشان خواهد داد که اقتصاد تا چه اندازه اتحادیه ها را مجبور به خم شدن خواهد کرد. نیوهمپشایر احتمالاً با کناره گیری فرماندار دموکرات خود با یک اقدام حق کار روبرو خواهد شد؛ آیووا به دنبال این است که کارگران ایالتی را ملزم کند که حق بیمه بیمه درمانی خود را بیشتر بپردازند. ؛ قانونگذاران پنسیلوانیا قصد دارند 401(k)s را جایگزین طرح های مزایای تعریف شده برای کارمندان ایالتی کنند."
فهرست کامل قوانین ضد اتحادیه آتی در سراسر کشور احتمالاً تمام پنجاه ایالت را پوشش خواهد داد.
محیط ضد اتحادیه کشور قبلاً در تب و تاب بود. پرزیدنت اوباما، برخلاف انتظارات، در ضدیت با اتحادیهایترین فضای سیاسی پس از رونالد ریگان خدمت کرده است. رئیس بزرگترین اتحادیه معلمان کشور، دنیس ون روکل، تجربیات معلمان با دولت اوباما را خلاصه کرد:
«امروز اعضای ما با ضدآموزشکنندهترین، ضد صنفیترین و ضد دانشجوییترین محیطی روبرو هستند که تا به حال تجربه کردهام.» او تا حدی به برنامه اوباما ضد اتحادیه برای برنامه آموزش برتر و ترویج مدارس منشور اشاره می کرد.
بسیاری از درون جنبش اتحادیه به اشتباه جمهوری خواهان را منحصراً مقصر مشکلات کارگران می دانند. اما کمتر از یازده فرماندار دموکرات در دو سال گذشته اتحادیههای بخش دولتی را در ایالتهای خود هدف قرار داده و مورد حمله قرار دادهاند و نیروی کار را مسئول کسری بودجه ناشی از رکود اقتصادی میدانند که خود ناشی از بانکها و شرکتها است. بیش از 600,000 شغل در بخش دولتی از سال 2009 از بین رفته است که بسیاری از آنها مشاغل اتحادیه هستند. ظهور مجدد رکود، این چالش کسری بودجه را برای سالهای آینده دوباره به اتحادیهها تحمیل خواهد کرد. آیا اتحادیه ها از اشتباهات خود درس خواهند گرفت؟
مقامات اتحادیه به جای هشدار دادن به کارگران در مورد اقدامات جدید ضد اتحادیه دموکرات ها، اعضای خود را با تمرکز خشم فقط بر فرمانداران جمهوری خواه ویسکانسین، اوهایو، ایندیانا و غیره آموزش نادرست داده اند. در خلاء سیاسی نگرش جدید ضد کارگری دموکرات ها به جمهوری خواهان جان تازه ای بخشیده است. دموکراتها بهجای دفاع شدید از این اتحادیههای هدف جمهوریخواهان، مشغول فعالیت اتحادیهها در سراسر کشور بودهاند و در عین حال بدبینانه وانمود میکنند که به «حقوق چانهزنی جمعی احترام میگذارند».
رهبران کارگری برای حفظ دوستی خود با دموکرات های حمله کننده به اتحادیه، تمایز مصنوعی و خودکشی بین مبارزه برای حفظ حقوق چانه زنی (علیه مهاجمان جمهوری خواه) و پذیرش امتیازات گسترده مورد درخواست مهاجمان دموکرات ایجاد کردند.
اما این حملات دوگانه به اتحادیهها، دو روی یک سکه هستند: پذیرش امتیازات بدون جنگ، اتحادیهها را به شدت تضعیف میکند، به اندازهای که در برابر از دست دادن حقوق چانهزنی آسیبپذیر باشد. این جمهوری خواهان بودند که امروز خواستار امتیاز شدند. این دموکرات ها خواهند بود که فردا به حقوق چانه زنی حمله می کنند. در واقع، سیاستمداران دموکرات در نیوجرسی قبلاً با فرماندار جمهوریخواه کار کردهاند تا کارمندان دولتی را از حقوق چانهزنی جمعی سلب کنند، که یادآور این است که اتحادیههای کارگری هیچ حزب سیاسی ندارند.
هیچ چیز آنقدر کار را تضعیف نکرده است که نگرش رایج کنونی آن نسبت به پذیرش امتیازات برای دستمزدها و مزایا. انجام این کار باعث می شود اعضای اتحادیه فکر کنند که اتحادیه آنها ضعیف است، زیرا این کار را انجام می دهد، در حالی که اعضای غیر اتحادیه نیز همین تصور را دارند. اگر فکر می کرد حقوق و مزایایش کاهش می یابد، چه کسی می خواهد به اتحادیه بپیوندد؟ اگر از حقوق چانه زنی برای کاهش دستمزدها و مزایا استفاده شود، چه سودی دارد؟
چهل سال پیش هدف قرار دادن حقوق چانه زنی غیرممکن بود، زیرا اتحادیه ها سازمان های مبارزی بودند که ترس را در دل نخبگان شرکت ها ایجاد می کردند. همچنین درخواست امتیازاتی که امروز درخواست می شود غیر قابل تصور بود.
اما در طول سالها، کار بیشتر از آن که نیش بزند، تبدیل به پوست شد: وقتی دموکراتها شروع به درخواست امتیاز کردند، کارگر بهجای غرش کردن و گریه کردن به مهاجمان، به سادگی غلت زد و شکم خود را آشکار کرد. وقتی پول به جای چیهواهوا به پیت بول می رسد، اعضای اتحادیه بدشان نمی آید که عوارض بدهند.
این پیت بول بود که الهام بخش جنبش در ویسکانسین بود. کارگران غیر اتحادیه در تعداد زیادی به جنبش پیوستند، زیرا آنها یک مبارزه واقعی را دیدند، نه فقط علیه یک فرماندار جمهوری خواه، بلکه در برابر وضعیت موجود چند دهه ای ضد کارگری. آنها از افراد شاغلی که مستقل و قدرتمند عمل می کردند الهام گرفتند. افسوس، این استقلال و قدرت به طرز احمقانه ای به قلمرو انتخاباتی منتقل شد و در دستان یک دموکرات شرکتی قرار گرفت که هیچ کس را الهام بخش نکرد، زیرا قبلاً به عنوان شهردار دموکرات میلواکی به دستمزدها و مزایای اتحادیه ها حمله کرده بود.
از دست دادن در ویسکانسین نباید تعجب آور باشد، زیرا نیروی کار برای چندین دهه با این استراتژی ضرر کرده است. استراتژی اقدام جمعی و اعتصاب به دلیل کمک های مالی سیاسی و مبارزات انتخاباتی برای دموکرات ها کنار گذاشته شده است. در همین حال امتیازاتی داده میشود، دستمزدها و مزایا کاهش مییابد، نابرابری درآمد افزایش مییابد و تعداد کمتری از اعضای غیر اتحادیه الهام میگیرند تا به اتحادیه بپیوندند. اگر قرار است جنبش کارگری زنده بماند، این چرخه باید پایان یابد.
اما گروه کنونی رهبران کارگری بیش از حد بر مبارزات انتخاباتی برای اوباما متمرکز خواهند بود تا عمیقاً در مورد استراتژی جدید فکر کنند، همان رئیس جمهوری که عمداً قبل از انتخابات فراخوان از ویسکانسین بازدید نکرد. به جای هدایت پول به صندوقهای اعتصاب، پول از صندوقهای اعتصاب برداشته میشود تا به اوباما داده شود، او در صورت انتخاب مجدد، دوباره از این پول برای حمله به اتحادیهها استفاده خواهد کرد.
رهبران جدید و ایده های جدید در کار مورد نیاز است. رویدادهای پیش از فراخوان در ویسکانسین مکان خوبی برای شروع است. کارگر باید خود و جامعه گسترده تر را در خیابان بسیج کند تا بتواند مؤثر واقع شود. اما کارگر نمی تواند این کار را در حالی که از دموکرات ها حمایت می کند انجام دهد. چرا؟
کارگر تنها زمانی میتواند جامعه وسیعتری را الهام بخشد و بسیج کند که برای خواستههای همه کارگران مبارزه واقعی کند: برای میلیونها شغل و آموزش با بودجه کامل، تا مدیکر، مدیکید و تمام خدمات اجتماعی. مبارزات انتخاباتی برای دموکراتهایی که این خدمات را تضعیف میکنند، نشان دادن جدی نبودن مطالبات کارگری برای جامعه وسیعتر است. اگر میخواهند در کنار آنها بجنگند، اعضای اتحادیه و غیر اتحادیه باید به رهبری کارگر اعتماد کنند. اعتماد زمانی از بین می رود که دموکرات ها پس از حمله به اتحادیه ها و کاهش خدمات به منظور متعادل کردن بودجه مورد تمجید قرار می گیرند.
همچنین، حزب کارگر از نظر مالی نمی تواند در حالی که برای دموکرات ها کمپین می کند، مبارزه واقعی برای مشاغل و خدمات را تحمل کند. همچنین کارگر نمی تواند 99 درصد را برنده شود در حالی که از یک حزب سیاسی 1 درصدی حمایت می کند. دموکراتها به یک مانع بزرگ برای اتحادیهها تبدیل شدهاند، وزنهای مرده بر گردن کارگران که مانع حرکت ضروری میشود، و همچنین مهاجمی که برای ادامه حمله پول میخواهد.
اگر کارگران علیه ریاضت کشنده شغل اعلام جنگ کنند و برای یک برنامه شغلی گسترده فدرال برای ایجاد 25 میلیون شغل، میلیونها کارگر غیر اتحادیهای فریاد میکشند که به جنبش کارگری بپیوندند و در این روند خیابانها را سیل میکنند. برای تأمین این خواستهها، کارگر باید به شرکتها اعلان جنگ کند و از آنها و صاحبان ثروتمندشان بخواهد برای پرداخت هزینههای شغل، آموزش و خدمات مالیات سنگینی دریافت کنند. در کشوری که از نابرابری اقتصادی رنج میبرد، کسریهای بودجه و مشاغل فقط باید توسط کسانی پرداخت شود که توانایی پرداخت هزینه را دارند، نه افراد شاغل.
کارگر اگر بخواهد زنده بماند نمیتواند خواستههای خود را کاهش دهد. کارگران نیز نمی توانند آنچه را که از نظر سیاسی برای دموکرات ها "عملی" است بپذیرند. در حال حاضر دو راه برای نیروی کار وجود دارد: یکی وضعیت موجود است که به سرعت به خودویرانگری ختم خواهد شد. دیگری مسیری است که نسلهای پیشین جنبش کارگری طی کردهاند، که متکی بر اقدام جمعی و شجاعت در مواجهه با ناملایمات شرکتها بود.
Shamus Cooke یک کارمند خدمات اجتماعی، اتحادیه کارگری و نویسنده برای Workers Action است.www.workerscompass.org)