هنگامی که بانک های بزرگ فریاد زدند "بحران"، بلافاصله با تریلیون ها پول مالیات دهندگان پاداش گرفتند. به همین ترتیب، هنگامی که دارندگان اوراق قرضه ثروتمند - که برخی از آنها ذینفعان کمک مالی بودند - بر سر بدهی ایالات متحده فریاد زدند "بحران"، بلافاصله با تریلیون ها دلار از برنامه های اجتماعی برای فقرا پاداش دریافت کردند. با این حال، بحران شغلی بدون هیچ تسکینی ادامه دارد. مشکلات اخیر در اقتصاد ایالات متحده، کارگران شاغل را وادار می کند تا امیدهای خود را برای بهبود، همانطور که سال هاست به آنها وعده داده شده، دوباره بررسی کنند. آنها بیشتر از این صبر نخواهند کرد.
اوباما با علم به اینکه کارزار انتخاباتی او در سال 2012 در خطر است، قصد دارد حداقل به نظر برسد که در حال انجام کاری است. او نیست. با این حال، او قرار است یک تور اتوبوس «شنیدنی» را - در ایالت های انتخاباتی مهم - برای شنیدن وضعیت اسفبار کسانی که از اقتصاد رنج می برند، آغاز کند. پس از بیش از 4 سال بیکاری انبوه، تصور می کنید که دولت اوباما یک برنامه عظیم و مشخص برای رسیدگی به این موضوع خواهد داشت. او این کار را نمی کند. این طرح به نقل از رویترز:
اوباما از کنگره میخواهد کاهش مالیات بر حقوق و مزایای بیکاری اضطراری را که در پایان سال جاری منقضی میشود، تمدید کند و میگوید در هفتههای آینده درباره ایدههای دیگری برای بهبود اقتصاد صحبت خواهد کرد. (3 آگوست 2011).
خودشه. شاید یک داستان غم انگیز به خصوص در تور اتوبوس او او را وارد عمل کند. حتی تحقق سیاست های فوق بسیار مشکوک است. تاکنون، بیشتر «اقدامات» انجام شده برای رسیدگی به بحران مشاغل عمدتاً با کمک به شرکتها برای کسب درآمد بیشتر به این امید بیهوده که از انباشت پول نقد برای استخدام کارگران استفاده کنند، بوده است. آنها حتی با وجود اینکه روی سودهای رکورددار نشسته اند، نکرده اند.
شرکتها نمیخواهند در اقتصاد سرمایهگذاری کنند، زیرا باور ندارند که از آن سود میبرند، به این معنی که میدانند مصرفکنندگان شکست خوردهاند و دیگر توان خرید محصولاتشان را ندارند. این همان دلیلی است که بانک ها به مشاغل یا افراد وام نمی دهند. بانک ها فکر نمی کنند که بازپرداخت شوند.
اقتصاد رکود 101 است که می گوید: وقتی بخش خصوصی از سرمایه گذاری در اقتصاد خودداری می کند، دولت باید این کار را انجام دهد. در عوض، در سطح ملی و ایالت به ایالت، هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان به شدت هزینهها را کاهش میدهند، که به طور خودکار مشاغل بیشتری را با درآمد کمتر، در یک چرخه بیپایان از بین میبرد.
شکستن این چرخه زمانی که اقتصاد بین المللی را در نظر می گیریم که هیچ چیز مثبتی به معادله اضافه نمی کند، بسیار مهم تر می شود. به نظر نمی رسد که اتحادیه اروپا از مصیبت های متعدد خود بهبود یابد، در حالی که ژاپن و سوئیس به دنبال بلاروس و ویتنام در کاهش ارزش پول خود در تلاشی مذبوحانه برای تقویت صادرات خود (بسیاری از کشورها، ایالات متحده را به کاهش ارزش پول به دلیل کمیت فدرال رزرو متهم کرده اند). برنامه تسهیل). این حرکات احتمالاً واکنشهایی را از سوی دیگر کشورهایی که برای یافتن فضا در بازار بینالمللی مبارزه میکنند، به همراه خواهد داشت. همکاری در بازار جهانی به سمت افزایش درگیری پیش می رود که اقتصاد جهانی را که از قبل متلاشی شده بدتر خواهد کرد.
به طور خلاصه، کارگران شاغل نمی توانند به سادگی منتظر نجات اوباما یا خارج از کشور باشند. آنها باید مستقل عمل کنند. فقدان اقدام تا کنون ارتباط زیادی با رهبران سازمان های طبقه کارگر دارد، که بسیاری از آنها معتقدان سرسخت اوباما هستند و از نگاه کردن به واقعیت در چشم خودداری می کنند. انتقاد آنها از دموکراتها به این ترتیب کمرنگ میشود، خواستههایشان کمرنگ میشود، تظاهراتشان کوچک و نیمهقلب است. آیا با آغاز مبارزات انتخاباتی سال 2012 اوباما، این تغییر خواهد کرد؟ آیا رهبران کارگری و جامعه این قدرت را خواهند داشت که رئیس جمهور هیچ کاری را به چالش بکشند؟
برخی از سرنخ ها در بیانیه اخیر AFL-CIO مشهود است:
«جنبش کارگری آمریکا، همراه با شرکای اجتماعی و متحدان ما، متعهد به تغییر بحث ملی از تمرکز مخرب جناح راست بر کسری بودجه، کاهش بودجه و اقدامات ریاضتی است - که حقوق کارگران، استانداردهای زندگی و جوامع را تضعیف میکند - به یک موضوع روشن. بر ایجاد مشاغل خوب که حقوق کارگران را تضمین می کند، از خانواده ها حمایت می کند و جوامع قوی ایجاد می کند، تمرکز کنید."
این بیانیه در ادامه خواستار برگزاری تظاهرات روز کارگر و به دنبال آن هفته ملی اقدام در اوایل اکتبر است. بسیاری از اعضای جنبش کارگری برای درج تظاهرات گسترده در سراسر کشور در روز شنبه، 1 اکتبر بحث می کنند. این خوب است، اما حذف های مهمی نیز وجود دارد. در این بیانیه هیچ اشاره ای به دموکرات ها نشده است. همه تقصیرها برای بحران شغلی فعلی متوجه جمهوری خواهان است. همچنین، تقاضا برای مشاغل مبهم است، به این معنی که دموکراتها میتوانند یک بار دیگر یکی از اولین لایحههای ایجاد شغل را برای شرکتها ارائه کنند و جنبش کارگری مجبور شود این چرندیات را به روش «بهتر از هیچی» نیمبلع کند.
جنبش کارگری باید خواستار برنامه ای عظیم و فدرال برای کارهای عمومی باشد که به زیان ثروتمندان و شرکت ها تمام می شود. هر چیزی کمتر از این نمی تواند به شدت بحران شغلی رسیدگی کند. هر چیزی کمتر از این نمی تواند کارگران را تشویق کند تا اقدامات توده ای لازم را برای وادار کردن دولت به عمل انجام دهند.
جنبش کارگری نه تنها بر اساس خواسته هایی که مطرح می کند، بلکه بر اساس میزان انرژی که در سازماندهی تظاهرات روز کارگر و هفته اقدام اکتبر به کار می برد، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. و اگر اینها موفقیت آمیز باشند، آیا مقامات ارشد AFL-CIO اجازه خواهند داد که این انرژی برای انتخاب مجدد اوباما، که تضمین کننده خفه کردن جنبش خواهد بود، استفاده شود؟ زمان مشخص خواهد کرد. اما برای میلیونها میلیون کارگر در آمریکا که از بیکاری، بیکاری یا مشاغل با درآمد ضعیف رنج میبرند، زمان یک لوکس است که نمیتوانند از عهده آن برآیند.
http://www.reuters.com/article/2011/08/03/usa-obama-tour-idUSN1E7721NX20110803
http://www.aflcio.org/aboutus/thisistheaflcio/ecouncil/ec08032011d.cfm
Shamus Cooke یک کارمند خدمات اجتماعی، اتحادیه کارگری و نویسنده برای Workers Action (www.workerscompass.org).